775 يكى از نمازهاى مستحبى نماز غفيله است، كه بين نماز مغرب و عشا خوانده مىشود. و وقت آن بعد از نماز مغرب است تا وقتى كه سرخى طرف مغرب از بين برود. و در ركعت اول آن بعد از حمد، بايد به جاى سوره، اين آيه را بخوانند: "و ذا النون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر عليه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا نتسبحانك انى كنت من الظالمين فاستجبنا له و نجيناه من الغم و كذلك ننجى المؤمنين". و در ركعت دوم بعد از حمد به جاى سوره، اين آيه را بخوانند: "و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها الا هو و يعلم ما فى البر و البحر و ما تسقط من ورقة الا يعلمها و لا حبة فى ظلمات الارض و لا رطب و لا يابس الا فى كتاب مبين". و در قنوت آن بگويند: "اللهم انى اسالك بمفاتح الغيب التى لا يعلمها الا انت ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تفعل بى كذا و كذا". و به جاى كلمه كذا و كذا حاجتهاى خود را بگويند. و بعد بگويند: "اللهم انت ولى نعمتى و القادر على طلبتى تعلم حاجتى فاسالك بحق محمد و آل محمد عليه و عليهم السلام لما قضيتها لى".
776 خانه كعبه كه در مكه معظمه مىباشد قبله است، و بايد روبروى آن، نماز خواند. ولى كسى كه دور است، اگر طورى بايستد كه بگويند رو به قبله نماز مىخواند، كافى است. و همچنين است كارهاى ديگرى كه مانند سر بريدن حيوانات بايدرو به قبله انجام گيرد.
777 كسى كه نماز واجب را ايستاده مىخواند، بايد طورى بايستد كه بگويند رو به قبله ايستاده، و لازم نيست زانوهاى او و نوك پاى او هم رو به قبله باشد.
778 كسى كه بايد نشسته نماز بخواند، اگر نمىتواند به طور معمول بنشيند ودر موقع نشستن، كف پاها را به زمين مىگذارد، بايد در موقع نماز صورت و سينه و شكم او رو به قبله باشد، و لازم نيستساق پاى او رو به قبله باشد.
779 كسى كه نمىتواند نشسته نماز بخواند، بايد در حال نماز به پهلوى راست طورى بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد. و اگر ممكن نيست، بايد به پهلوى چپ طورى بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد. و اگر اين را هم نتواند،بايد به پشت بخوابد، به طورى كه كف پاى او رو به قبله باشد.
780 نماز احتياط و سجده و تشهد فراموش شده را بايد رو به قبله بجا آورد. و در سجده سهو هم احتياط مستحب همين است.
781 نماز مستحبى را مىشود در حال راه رفتن و سوارى خواند. و اگر انسان در اين دو حال نماز مستحبى بخواند، لازم نيست رو به قبله باشد.
782 كسى كه مىخواهد نماز بخواند، بايد براى پيدا كردن قبله كوشش نمايد تا يقين كند كه قبله كدام طرف است. و مىتواند به گفته دو شاهد عادل كه از روى نشانههاى حسى شهادت مىدهند، يا به قول كسى كه از روى قاعده علمى قبله را مىشناسد و محل اطمينان است، عمل كند. و اگر اينها ممكن نشد، بايد به گمانى كه از محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاى آنان يا از راههاى ديگر پيدا مىشود، عمل نمايد. حتى اگر از گفته فاسق يا كافرى كه به واسطه قواعد علمى قبله را مىشناسد گمان به قبله پيدا كند، كافى است.
783 كسى كه گمان به قبله دارد، اگر بتواند گمان قويترى پيدا كند، نمىتواند به گمان خود عمل نمايد. مثلا اگر ميهمان از گفته صاحبخانه گمان به قبله پيدا كند، ولى بتواند از راه ديگر گمان قويترى پيدا كند، نبايد به حرف او عمل نمايد.
784 اگر براى پيدا كردن قبله وسيلهاى ندارد، يا با اينكه كوشش كرده گمانش به طرفى نمىرود، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، بايد چهار نماز به چهار طرف بخواند. و اگر به اندازه چهار نماز وقت ندارد، بايد به اندازهاى كه وقت دارد نماز بخواند. مثلا اگر فقط به اندازه يك نماز وقت دارد، بايد يك نماز بههر طرفى كه مىخواهد بخواند. و بايد نمازها را طورى بخواند كه يقين كند يكى ازآنها رو به قبله بوده، يا اگر از قبله كج بوده، به طرف دست راست و دست چپ قبله نرسيده است.
785 اگر يقين يا گمان كند كه قبله در يكى از دو طرف است، بايد به هر دو طرف نماز بخواند. ولى احتياط مستحب آن است كه در صورت گمان، به چهار طرف نماز بخواند.
786 كسى كه بايد به چند طرف نماز بخواند، اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا را بخواند، بهتر آن است كه نماز اول را به هر چند طرف كه واجب است بخواند، بعد نماز دوم را شروع كند.
787 كسى كه يقين به قبله ندارد، اگر بخواهد غير از نماز كارى كند كه بايدرو به قبله انجام داد، مثلا بخواهد سر حيوانى را ببرد، بايد به گمان عمل نمايد. واگر گمان ممكن نيست، به هر طرف كه انجام دهد، صحيح است.
788 مرد بايد در حال نماز اگر چه كسى او را نمىبيند، عورتين خود را بپوشاند.و بهتر است از ناف تا زانو را هم بپوشاند.
789 زن بايد در موقع نماز تمام بدن، حتى سر و موى خود را بپوشاند. ولى پوشاندن صورت به مقدارى كه در وضو شسته مىشود، و دستها تا مچ، و پاها تا مچ پا لازم نيست. اما براى آنكه يقين كند كه مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پايين تر از مچ را هم بپوشاند.
790 موقعى كه انسان قضاى سجده فراموش شده يا تشهد فراموش شده را بجامىآورد، بلكه بنابر احتياط واجب در موقع سجده سهو هم، بايد خود را مثل موقع نماز بپوشاند.
791 اگر انسان عمدا در نماز عورتش را نپوشاند، نمازش باطل است. بلكهاگر از روى ندانستن مساله هم باشد، بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
792 اگر در بين نماز بفهمد كه عورتش پيدا است، بايد آن را بپوشاند. و چنانچه پوشاندن عورت زياد طول بكشد، احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند. ولى اگر بعداز نماز بفهمد كه در نماز عورت او پيدا بوده، نمازش صحيح است.
793 اگر در حال ايستاده، لباسش عورت او را مىپوشاند، ولى ممكن است در حال ديگر مثلا در حال ركوع و سجود نپوشاند، چنانچه موقعى كه عورت او پيدا مىشود بهوسيلهاى آن را بپوشاند، نماز او صحيح است. ولى احتياط مستحب آن است كه باآن لباس نماز نخواند.
794 انسان مىتواند در نماز خود را به علف و برگ درختان بپوشاند، ولى احتياط مستحب آن است كه موقعى خود را با اينها بپوشاند كه چيز ديگرى نداشته باشد.
795 اگر غير از گل هيچ چيز ندارد كه در نماز خود را بپوشاند، گل ساتر نيست و مىتواند برهنه نماز بخواند.
796 اگر چيزى ندارد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد كه پيدا مىكند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تاخير بيندازد و اگر چيزى پيدا نكرد، در آخر وقت مطابق وظيفهاش نماز بخواند.
797 كسى كه مىخواهد نماز بخواند، اگر براى پوشاندن خود حتى برگ درخت و علف نداشته باشد، و احتمال ندهد كه تا آخر وقت چيزى پيدا كند كه خود را باآن بپوشاند، در صورتى كه نامحرم او را مىبيند، بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند. و اگر كسى او را نمىبيند، ايستاده نماز بخواند و جلوى خود را با دست بپوشاند. و در هر صورت ركوع و سجود را با اشاره انجام مىدهد و براى سجود سر را قدرى پايينتر مىآورد.
798 لباس نمازگزار شش شرط دارد: اول: آنكه پاك باشد. دوم: آنكه مباح باشد. سوم: آنكه از اجزاى مردار نباشد. چهارم: آنكه از حيوان حرام گوشت نباشد.پنجم و ششم: آنكه اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد.و تفصيل اينها در مسايل آينده گفته مىشود.
799 لباس نمازگزار بايد پاك باشد. و اگر كسى عمدا با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
800 كسى كه نمىداند با بدن و لباس نجس نماز باطل است و مقصر در ندانستن حكم مساله باشد، اگر با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل مىباشد.
801 اگر به واسطه تقصير در ندانستن مساله، چيز نجسى را نداند نجس است، مثلا نداند عرق شتر نجاستخوار نجس است و با آن نماز بخواند، نمازش باطل است.
802 اگر نداند كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده، نماز او صحيح است. ولى احتياط مستحب آن است كه اگر وقت دارد دوباره آن نماز را بخواند.
803 اگر فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نماز را دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
804 كسى كه در وسعت وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز بدن يا لباس او نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، ملتفتشود كه نجس شده يا بفهمد بدن يا لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس يا بيرون آوردن آن، نماز را به هم نمىزند، بايد در بين نماز بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض نمايد يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده لباس را بيرون آورد. ولى چنانچه طورى باشد كه اگر بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض كند يا بيرون آورد نماز به هم مىخورد و اگر لباس را بيرون آورد برهنه مىماند، بايد نماز را بشكند و با بدن و لباس پاك نماز بخواند.
805 كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز لباس او نجس شود و پيش از آنكه چيزى از نماز را با نجاست بخواند بفهمد كه نجس شده يا بفهمد كه لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن يا عوض كردن يا بيرون آوردن لباس، نماز را به هم نمىزند و مىتواند لباس را بيرون آورد، بايد لباس را آب بكشد يا عوض كند يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد و نماز را تمام كند. اما اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمىتواند آب بكشد يا عوض كند، بايد لباس را بيرون آورد و به دستورى كه براى برهنگان گفته شد، نماز را تمام كند. ولى چنانچه طورى است كه اگر لباس را آب بكشد يا عوض كند، نماز به هم مىخورد و به واسطه سرما و مانند آن نمىتواند لباس را بيرون آورد، بايد با همان حال نماز را تمام كند و نمازش صحيح است.
806 كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز بدن او نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، ملتفتشود كه نجس شده يا بفهمد بدن او نجس است، و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن نماز را به هم نمىزند، بايد آب بكشد. واگر نماز را به هم مىزند، بايد با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحيح است.
807 كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد، چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد كه بدن يا لباسش نجس بوده، نماز او صحيح است.
808 اگر لباس را آب بكشد و يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده، نمازش صحيح است.
809 اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين كند كه از خونهاى نجس نيست،مثلا يقين كند كه خون پشه است، چنانچه بعداز نماز بفهمد از خونهايى بوده كه نمىشود با آن نماز خواند، نماز او صحيح است.
810 هرگاه يقين كند خونى كه در بدن يا لباس اوست، خون نجسى است كه نماز باآن صحيح است، مثلا يقين كند خون زخم و دمل است، اگر چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز با آن باطل است، نمازش صحيح است.
811 اگر نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است. ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و بدون اينكه خود را آب بكشد غسل كند و نماز بخواند، غسل و نمازش باطل است. و نيز اگر جايى از اعضاى وضو با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و پيش از آنكه آن جا را آب بكشد وضو بگيرد و نماز بخواند، وضو و نمازش باطل مىباشد.
812 كسى كه يك لباس دارد، اگر بدن و لباسش نجس شود و به اندازه آب كشيدن يكى از آنها آب داشته باشد، چنانچه بتواند لباسش را بيرون آورد، بايد بدن را آب بكشد و نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد به جا آورد. و اگر به واسطه سرما يا عذر ديگر نتواند لباس را بيرون آورد، در صورتى كه نجاست هر دو مساوى باشد، مثلا هر دو بول يا خون باشد، يا نجاست بدن شديدتر باشد، مثلا نجاستش بول باشد كه بايد دو مرتبه آن را آب كشيد، احتياط واجب آن است كه بدن را آب بكشد. و اگر نجاست لباس بيشتر يا شديدتر باشد، هر كدام از بدن يا لباس را بخواهد، مىتواند آب بكشد.
813 كسى كه غير از لباس نجس لباس ديگرى ندارد و وقت تنگ استيا احتمال نمىدهد كه لباس پاك پيدا كند، اگر به واسطه سرما يا عذر ديگر نمىتواند لباس را بيرون بياورد، بايد در همان لباس نماز بخواند و نمازش صحيح است. ولى چنانچه بتواند لباس را بيرون بياورد، بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد.
814 كسى كه دو لباس دارد، اگر بداند يكى از آنها نجس است و دارد بايد با هر دو لباس نماز بخواند. مثلا اگر مىخواهد نماز ظهر و عصر بخواند، بايد با هر كدام يك نماز ظهر و يك نماز عصر بخواند. ولى اگر وقت تنگ است، بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد، بجا آورد. و به احتياط واجب آن نماز را بالباس پاك قضا نمايد.
815 لباس نمازگزار بايد مباح باشد. و كسى كه مىداند پوشيدن لباس غصبى حرام است، اگر عمدا در لباس غصبى يا در لباسى كه نخ يا دگمه يا چيز ديگر آن غصبى است نماز بخواند، بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده نمايد.
816 كسى كه مىداند پوشيدن لباس غصبى حرام است ولى نمىداند نماز را باطل مىكند، اگر عمدا با لباس غصبى نماز بخواند، بايد آن نماز را با لباس غير غصبى بخواند.
817 اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و با آن، نماز بخواند، نمازش صحيح است. ولى اگر خودش آن لباس را غصب كرده باشد و بعدا فراموش كرده و با آن نماز خوانده، به احتياط واجب بايد آن نماز را اعاده كند.
818 اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد،چنانچه چيز ديگرى عورت او را پوشانده است و مىتواند فورا يا بدون اينكه موالات يعنى پى در پى بودن نماز بهم بخورد لباس غصبى را بيرون آورد، بايد آن را بيرون آورد و نمازش صحيح است. و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده يا نمىتواند لباس غصبى را فورا بيرون آورد يا اگر بيرون آورد پى در پى بودن نماز بههم مىخورد، در صورتى كه به تعداد يك ركعت هم وقت داشته باشد، بايد نماز را بشكند و با لباس غير غصبى نماز بخواند. و اگر به اين مقدار وقت ندارد، بايد در حال نماز لباس را بيرون آورد و به دستور نماز برهنگان، نماز را تمام نمايد.
819 اگر كسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند، يا مثلا براىاينكه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است.
820 اگر با عين پولى كه خمس يا زكات آن را نداده لباس بخرد، نماز خواندن در آن لباس باطل است. و همچنين است اگر به ذمه بخرد و در موقع معامله قصدش اين باشد كه از پولى كه خمس يا زكاتش را نداده بدهد.
821 لباس نمازگزار بايد از اجزاى حيوان مردهاى كه خون جهنده دارد، يعنى حيوانى كه اگر رگش را ببرند، خون از آن جستن مىكند، نباشد. بلكه اگر از حيوان مردهاى كه مانند ماهى، خون جهنده ندارد لباس تهيه كند، احتياط واجب آن است كه با آن نماز نخواند.
822 بايد چيزى از مردار مانند گوشت و پوست آن كه روح داشته، بنابر احتياط واجب همراه نمازگزار نباشد، گرچه لباس او هم نباشد.
823 اگر چيزى از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم كه روح ندارد همراه نمازگزار باشد يا با لباسى كه از آنها تهيه كردهاند نماز بخواند، نمازش صحيح است.
824 لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد. و اگر مويى ازآن هم همراه نمازگزار باشد نماز او باطل است.
825 اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت مانند گربه بربدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد، نماز باطل و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد، نماز صحيح است.
826 اگر مو و عرق و آب دهان كسى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، اشكال ندارد. و همچنين است اگر مرواريد و موم و عسل همراه او باشد.
827 اگر شك داشته باشد كه لباسى از حيوان حلال گوشت استيا حرام گوشت،چه در داخله تهيه شده باشد چه در خارجه، نماز با آن خواندن مانعى ندارد.
828 اگر انسان احتمال دهد تكمه صدفى و مانند آن از حيوان است، نماز خواندن با آن مانعى ندارد. و اگر بداند صدف است و احتمال بدهد صدف گوشت نداشته باشد، نماز خواندن با آن مانع ندارد.
829 با پوستسنجاب و خز نماز خواندن اشكال ندارد.
830 اگر با لباسى كه نمىداند كه از حيوان حرام گوشت است نماز بخواند،نمازش صحيح است. ولى اگر فراموش كرده باشد، بنابر احتياط واجب بايد آن نماز را دوباره بخواند.
831 پوشيدن لباس طلاباف براى مرد حرام و نماز با آن باطل است. ولى براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
832 زينت كردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست كردن و بستن ساعت مچى طلا به دست براى مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است و احتياط واجب آن است كه از استعمال عينك طلا هم خوددارى كند. ولى زينت كردن به طلا براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
833 اگر مردى نداند يا فراموش كند كه انگشترى يا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است.
834 لباس مرد نمازگزار بايد ابريشم خالص نباشد و در غير نماز هم پوشيدن آن براى مرد حرام است. و در چيزى كه نماز در آن تمام نمىشود، مانند بند شلوار و عرقچين نيز به احتياط واجب نبايد از حرير خالص باشد.
835 اگر آستر تمام لباس يا آستر مقدارى از آن ابريشم خالص باشد، پوشيدن آن براى مرد حرام و نماز در آن باطل است.
836 لباسى را كه نمىداند از ابريشم خالص استيا چيز ديگر، پوشيدن آن اشكال ندارد، و نماز با آن صحيح است.
837 دستمال ابريشمى و مانند آن اگر در جيب مرد باشد، اشكال ندارد، و نماز را باطل نمىكند.
838 پوشيدن لباس ابريشمى براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
839 پوشيدن لباس غصبى و ابريشمى خالص و طلاباف و لباسى كه از مردار تهيه شده، در حال ناچارى مانعى ندارد. و نيز كسى كه ناچار است لباس بپوشد و لباس ديگرى غير از اينها ندارد و تا آخر وقت هم، ناچارى او از بين نمىرود،مىتواند با اين لباسها نماز بخواند.
840 اگر غير از لباس غصبى و لباسى كه از مردار تهيه شده لباس ديگرى ندارد و ناچار نيست لباس بپوشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
841 اگر غير از لباسى كه از حيوان حرام گوشت تهيه شده لباس ديگرى ندارد چنانچه در پوشيدن لباس ناچار باشد مىتواند با همان لباس نماز بخواند و اگر ناچار نباشد بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد، و بنابر احتياط واجب يك نماز ديگر هم با همان لباس بخواند.
842 اگر مرد غير از لباس ابريشمى خالص يا طلاباف لباس ديگرى نداشته باشد چنانچه در پوشيدن لباس ناچار نباشد بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
843 اگر چيزى ندارد كه در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگرچه به كرايه يا خريدارى باشد تهيه نمايد. ولى اگر تهيه آن به قدرى پول لازم دارد كه نسبت به دارايى او زياد است، يا طورى است كه اگر پول را به مصرف لباس برساند به حال او ضرر دارد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد،نماز بخواند.
844 كسى كه لباس ندارد، اگر ديگرى لباس به او ببخشد يا عاريه دهد، چنانچه قبول كردن آن براى او مشقت نداشته باشد، بايد قبول كند. بلكه اگر عاريه كردن يا طلب بخشش براى او سخت نيست، بايد از كسى كه لباس دارد طلب بخشش يا عاريه نمايد.
845 بنابر احتياط واجب بايد انسان از پوشيدن لباس شهرت كه پارچه يا رنگ يا دوخت آن براى كسى كه مىخواهد آن را بپوشاند معمول نيست، خوددارى كند. ولى اگر با آن لباس نماز بخواند، اشكال ندارد.
846 احتياط واجب آن است كه مرد لباس زنانه، و زن لباس مردانه نپوشد. ولى اگر با آن نماز بخواند، اشكال ندارد.
847 كسى كه بايد خوابيده نماز بخواند، اگر برهنه باشد و لحاف يا تشك او نجس يا ابريشم خالص يا از اجزاى حيوان حرام گوشت باشد، احتياط واجب آن است كه در نماز، خود را با آنها نپوشاند.
848 در سه صورت كه تفصيل آنها بعدا گفته مىشود، اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است: اول: آنكه به واسطه زخم يا جراحتيا دملى كه در بدن او است، لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد. دوم: آنكه بدن يا لباس او به مقدار كمتر از درهم كه تقريبا به اندازه يك اشرفى مىشود، به خون آلوده باشد. سوم: آنكه ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند. و در دو صورت اگر فقط لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است: اول: آنكه لباسهاى كوچك او مانند جوراب و عرقچين نجس باشد. دوم: آنكه لباس زنى كه پرستار بچه است، نجس شده باشد. و احكام اين پنج صورت مفصلا در مسائل بعد گفته مىشود.
849 اگر در بدن يا لباس نمازگزار خون زخم يا جراحتيا دمل باشد، چنانچه طورى است كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس براى بيشتر مردم يا براى خصوص او سخت است، تا وقتى كه زخم يا جراحتيا دمل خوب نشده است،مىتواند با آن خون نماز بخواند. و همچنين است اگر چركى كه با خون بيرون آمده يا دوايى كه روى زخم گذاشتهاند و نجس شده، در بدن يا لباس او باشد.
850 اگر خون بريدگى و زخمى كه به زودى خوب مىشود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
851 اگر جايى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد به رطوبت زخم نجس شود،جايز نيست با آن نماز بخواند. ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس كه معمولا به رطوبت زخم آلوده مىشود، به رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
852 اگر از توى دهان و بينى و مانند اينهاستخونى به بدن يا لباس برسد احتياط واجب آن است كه با آن نماز نخواند ولى با خون بواسير ميشود نماز خواند اگر چه دانههايش در داخل باشد.
853 كسى كه بدنش زخم است اگر در بدن يا لباس خود خونى ببيند و نداند از زخم استيا خون ديگر با آن نماز خواندن مانعى ندارد.
854 اگر چند زخم در بدن باشد و به طورى نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشدهاند، نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد. ولى اگر بهقدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شود، هر كدام كه خوب شد، بايد براى نماز بدن و لباس را از خون آن، آب بكشد.
855 اگر سر سوزنى خون حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است، و بنابر احتياط واجب بايد خون استحاضه در بدن يا لباس نمازگزار نباشد. ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت، و خون سگ و خوك و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت، اگر چه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد كه تقريبا به اندازه يك اشرفى مىشود نماز خواندن با آن اشكال ندارد. ولى احتياط مستحب آن است كه از خون سگ و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت، اجتناب كند.
856 خونى كه به لباس بىآستر بريزد و به پشت آن برسد، يك خون حساب مىشود. ولى اگر پشت آن، جدا خونى شود، بنابر احتياط واجب بايد هر كدام را جدا حساب نمود. پس اگر خونى كه در پشت و روى لباس است، روى هم كمتر از درهم باشد نماز با آن صحيح، و اگر بيشتر باشد، نماز با آن نماز باطل است.
857 اگر خون روى لباسى كه آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد، و يا به آستر بريزد و روى لباس خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود. پس اگر خون روى لباس و آستر كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح، و اگر بيشتر باشد،نماز با آن باطل است.
858 اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد، در صورتى كه خون و رطوبتى كه به آن رسيده، به اندازه درهم يا بيشتر شود و اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است. بلكه اگر رطوبت و خون به اندازه درهم نشود و اطراف را هم آلوده نكند، نماز خواندن با آن اشكال دارد. ولى اگر رطوبت مخلوط به خون شود و از بين برود، نماز صحيح است.
859 اگر بدن يا لباس خونى نشود ولى به واسطه رسيدن به خون نجس شود، اگرچه مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، نمىشود با آن، نماز خواند.
860 اگر خونى كه در بدن يا لباس است، كمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى بهآن برسد، مثلا يك قطره بول روى آن بريزد، نماز خواندن با آن جايز نيست.
861 اگر لباسهاى كوچك نمازگزار مثل عرقچين و جوراب كه نمىشود با آنها عورت را پوشانده نجس باشد، چنانچه از مردار و حيوان حرام گوشت درست نشده باشد، نماز با آنها صحيح است. و نيز اگر با انگشترى نجس نماز بخواند، اشكال ندارد.
862 احتياط آن است كه چيز نجسى كه با آن مىشود عورت را پوشاند، همراه نمازگزار نباشد. ولى كسى كه اين مساله را نمىدانسته و مثلا مدتى با اين طور نماز خوانده، لازم نيست آن نمازها را قضا كند.
863 زنى كه پرستار بچه است و بيشتر از يك لباس ندارد هرگاه شبانه روزى يك مرتبه لباس خود را آب بكشد اگرچه تا روز ديگر لباسش به بول بچه نجس شود مىتواند با آن لباس نماز بخواند ولى احتياط واجب آن است كه لباس خود را در شبانه روز يك مرتبه براى اولين نمازى كه لباسش پيش از آن نجس شده آب بكشد و نيز اگر بيشتر از يك لباس دارد ولى ناچار است كه همه آنها را بپوشد چنانچه شبانه روزى يك مرتبه به دستورى كه گفته شده همه آنها را آب بكشد كافى است.
864 چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است كه از آن جمله است: عمامه با تحت الحنك، پوشيدن عبا و لباس سفيد و پاكيزهترين لباسها، و استعمال بوى خوش، و دست كردن انگشترى عقيق.
865 چند چيز در لباس نمازگزار مكروه است، و از آن جمله است: پوشيدن لباس سياه و چرك و تنگ، و لباس شرابخوار، و لباس كسى كه از نجاست پرهيز نمىكند، و لباسى كه نقش صورت دارد. و نيز باز بودن تكمههاى لباس و دست كردن انگشترى كه نقش صورت دارد، مكروه مىباشد.
مكان نمازگزار چند شرط دارد: شرط اول: آنكه مباح باشد.
866 كسى كه در ملك غصبى نماز مىخواند، اگر چه روى فرش و تخت و مانند اينها باشد، نمازش باطل است. ولى نماز خواندن در زير سقف غصبى و خيمه غصبى، مانعى ندارد.
867 نماز خواندن در ملكى كه منفعت آن مال ديگرى است بدون اجازه كسى كه منفعت ملك مال او مىباشد باطل است مثلا در خانه اجارهاى اگر صاحب خانه يا ديگرى بدون اجازه كسى كه آن خانه را اجاره كرده نماز بخواند نمازش باطل است و همچنين است اگر در ملكى كه ديگرى در آن حق دارد نماز بخواند مثلا اگر ميت وصيت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفى برسانند تا وقتى ثلث را جدا نكنند نمىشود در ملك او نماز خواند.
868 كسى كه در مسجد نشسته، اگر ديگرى جاى او را غصب كند و در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد دوباره نمازش را در محل ديگرى بخواند.
869 اگر در جايى كه نمىداند غصبى است، نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، يا در جايى كه غصبى بودن آن را فراموش كرده، نماز بخواند، و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است. مگر آنكه خودش غصب كرده باشد، كه در اين صورت به احتياط واجب، نمازش باطل است.
870 اگر بداند جايى غصبى است ولى نداند كه در جاى غصبى نماز باطل است، و در آنجا نماز بخواند، نماز او باطل است.
871 كسى كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حيوان سوارى يا زين آن غصبى باشد، نماز او باطل است و همچنين است اگر بخواهد سواره نماز مستحبى بخواند.
872 كسى كه در ملكى با ديگرى شريك است اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شريكش نمىتواند در آن ملك تصرف كند، و نماز بخواند.
873 اگر با عين پولى كه خمس و زكات آن را نداده ملكى بخرد تصرف او در آن ملك حرام و نمازش هم در آن باطل است. و همچنين است اگر به ذمه بخرد و در موقع خريدن قصدش اين باشد كه از مالى كه خمس يا زكاتش را نداده بدهد.
874 اگر صاحب ملك به زبان اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند كه قلبا راضى نيست نماز خواندن در ملك او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان يقين كند كه قلبا راضى است نماز صحيح است.
875 تصرف در ملك ميتى كه خمس يا زكات بدهكار استحرام و نماز در آن باطل است مگر آنكه بدهكارى او را بدهند يا بنا داشته باشند بدون مسامحه بپردازند.
876 تصرف در ملك ميتى كه به مردم بدهكار استحرام، و نماز در آن باطل است. ولى تصرفات جزئى كه براى برداشتن ميت معمول است، اشكال ندارد. و نيز اگر بدهكارى او كمتر از مالش باشد و ورثه هم تصميم داشته باشند كه بدهى را بدهند، تصرفى كه غير فروختن و از بين بردن مال باشد، اشكال ندارد.
877 اگر ميت قرض نداشته باشد، ولى بعضى از ورثه او صغير يا ديوانه يا غايب باشند، تصرف در ملك او حرام، و نماز در آن باطل است. ولى تصرفات جزئى كه براى برداشتن ميت معمول است، اشكال ندارد.
878 نماز خواندن در مسافر خانه و حمام و مانند اينها كه براى واردين آماده است اشكال ندارد و اگر وثوق پيدا نشود كه صاحبش راضى است مشكل است ولى در غير اين قبيل جاها، در صورتى مىشود نماز خواند كه مالك آن اجازه بدهد، يا حرفى بزند كه معلوم شود، براى نماز خواندن اذن داده است مثل اينكه بهكسى اجازه دهد در ملك او بنشيند و بخوابد كه از اينها فهميده مىشود براى نماز خواندن هم اذن داده است.
879 در زمين بسيار وسيعى كه از ده دور و چراگاه حيوانات است، اگر چه صاحبانش راضى نباشند، نماز خواندن و نشستن و خوابيدن در آن اشكال ندارد. و در زمينهاى زراعتى هم كه نزديك ده است و ديوار ندارد، اگر چه در مالكين آنها صغير و ديوانه باشد، نماز و عبور و تصرفات جزئى اشكال ندارد.ولى اگر يكى از صاحبانش ناراضى باشند، تصرف در آن حرام و نماز باطل است.
880 شرط دوم: مكان نمازگزار بايد بىحركت باشد، و اگر به واسطه تنگى وقتيا جهت ديگر ناچار باشد در جايى كه حركت دارد مانند اتومبيل و كشتى و ترن نماز بخواند، به قدرى كه ممكن است بايد در حال حركت چيزى نخواند، و اگرآنها از قبله به طرف ديگر حركت كنند به طرف قبله برگردد.
881 نماز خواندن در اتومبيل و كشتى و ترن و مانند اينها، وقتى ايستادهاند،مانعى ندارد.
882 روى خرمن گندم و جو و مانند اينها، كه نمىشود بىحركت ماند، نماز باطل است.
883 در جايى كه به واسطه احتمال باد و باران و زيادى جمعيت و مانند اينها اطمينان ندارد كه بتواند نماز را تمام كند، اگر به اميد تمام كردن شروع كند، اشكال ندارد. و اگر به مانعى برنخورد، نمازش صحيح است. و در جايى كه ماندن در آن نماز نخواند، ولى اگر خواند نماز باطل نيست. و همچنين روى چيزى كه ايستادن و نشستن روى آن حرام است، مثل فرشى كه اسم خدا بر آن نوشته شده، بايد نماز نخواند، ولى اگر خواند، صحيح است.
شرط سوم: آنكه در جايى كه سقف آن كوتاه است و نمىتواند در آنجا راست بايستد، يا به اندازهاى كوچك است كه جاى ركوع و سجود ندارد، نماز نخواند. و اگر ناچار شود كه در چنين جايى نماز بخواند، بايد به قدرى كه ممكن است قيام و ركوع و سجود را بجا آورد.
884 انسان بايد رعايت ادب را بكند، و جلوتر از قبر پيغمبر و امام عليهالسلام نماز نخواند. چنانچه نماز خواندن بىاحترامى باشد، حرام استولى نماز باطل نيست.
885 اگر در نمازى چيزى مانند ديوار بين او و قبر مطهر باشد كه بىاحترامى نشود اشكال ندارد، ولى فاصله شدن صندوق شريف و ضريح و پارچهاى كه روى آن افتاده،كافى نيست.
شرط چهارم: آنكه مكان نمازگزار اگر نجس است به طورى تر نباشد كه رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد، ولى جايى كه پيشانى را بر آن مىگذارد اگر نجس باشد در صورتى كه خشك هم باشد، نماز باطل است، و احتياط مستحب آن است كه مكان نمازگزار اصلا نجس نباشد.
886 بنابر احتياط مستحب، بايد زن عقبتر از مرد بايستد و جاى سجده او ازجاى ايستادن كمى عقبتر باشد.
887 اگر زن برابر مرد يا جلوتر بايستد، و با هم وارد نماز شوند، بهتر آن است كه نماز را دوباره بخوانند.
888 اگر بين مرد و زن، ديوار يا پرده يا چيز ديگرى باشد، نمازشان صحيح است، و احتياط مستحب هم در دوباره خواندن نيست.
شرط پنجم: آنكه جاى پيشانى نمازگزار از جاى زانوهاى او، بيش ازچهار انگشت بسته پستتر يا بلندتر نباشد، و احتياط واجب آن است كه از سرانگشتان پا هم بيشتر از اين پست و بلند تر نباشد.
889 بودن مرد و زن نامحرم در جاى خلوت، جايز نيست و احتياط در نماز نخواندن در آنجا است. ليكن اگر خواند، نمازش باطل نيست.
890 نماز خواندن در جايى كه تار و مانند آن استعمال مىكنند باطل نيست ولى گوش دادن به آنها حرام است.
891 در خانه كعبه و بر بام آن نماز واجب خواندن مكروه است ولى در حال ناچارى مانع ندارد.
892 خواندن نماز مستحب در خانه كعبه و بر بام آن اشكال ندارد. بلكه مستحب است در داخل خانه مقابل هر ركنى دو ركعت نماز بخوانند.
893 در شرع مقدس اسلام بسيار سفارش شده است كه نماز را در مسجد بخوانند. و بهتر از همه مسجدها مسجدالحرام است، و بعد از آن مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم، و بعد مسجد كوفه، و بعد از آن مسجد بيتالمقدس، و بعد از مسجد بيتالمقدس مسجد جامع هر شهر، و بعد از آن مسجد محله، و بعد از مسجد محله مسجد بازار است.
894 براى زنها نماز خواندن در خانه، بلكه در صندوقخانه و اطاق عقب بهتر است، ولى اگر بتوانند كاملا خود را از نامحرم حفظ كنند بهتر است در مسجد نماز بخوانند.
895 نماز در حرم امامان عليهمالسلام مستحب، بلكه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام برابر دويست هزار نماز است.
896 زياد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدى كه نمازگزار ندارد، مستحب است.و همسايه مسجد اگر عذرى نداشته باشد، مكروه است در غير مسجد نماز بخواند.
897 مستحب است انسان با كسى كه در مسجد حاضر نمىشود، غذا نخورد و در كارها با او مشورت نكند، و همسايه او نشود، و از او زن نگيرد و به او زن ندهد.
898 نماز خواندن در چند جا مكروه است و از آن جمله است: حمام، زمين نمكزار، مقابل انسان، مقابل درى كه باز است، در جاده و خيابان و كوچه اگر براى كسانى كه عبور مىكنند زحمت نباشد. و چنانچه زحمت باشد حرام ولى نماز باطل نيست، مقابل آتش و چراغ، در آشپزخانه و هر كجا كه كوره آتش باشد،مقابل چاه و چالهاى كه محل بول باشد، روبروى عكس و مجسمه چيزى كه روح دارد،مگر آنكه روى آن پرده بكشند، در اطاقى كه جنب در آن باشد، در جايى كه عكس باشد اگر چه روبروى نمازگزار نباشد، مقابل قبر، روى قبر، بين دو قبر، در قبرستان.
899 كسى كه در محل عبور مردم نماز مىخواند، يا كسى روبروى اوست، مستحب است جلوى خود چيزى بگذارد، و اگر چوب يا ريسمانى هم باشد كافى است.