900 نجس كردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است. و هر كس بفهمد كه نجس شده است، بايد فورا نجاست آن را برطرف كند. و احتياط واجب آن است كه طرف بيرون ديوار مسجد را هم نجس نكنند. و اگر نجس شود، نجاستش را برطرف نمايند، مگر آنكه واقف آن را جزو مسجد قرار نداده باشد.
901 اگر نتواند مسجد را تطهير نمايد، يا كمك لازم داشته باشد و پيدا نكند،تطهير مسجد بر او واجب نيست. ولى اگر بىاحترامى به مسجد باشد، بنابر احتياط واجب بايد به كسى كه مىتواند تطهير كند اطلاع دهد.
902 اگر جايى از مسجد نجس شود كه تطهير آن بدون كندن يا خراب كردن ممكن نيست، بايد آنجا را بكنند، يا اگر خرابى زياد لازم نمىآيد، خراب نمايند. و هزينه پركردن چاله و تعمير خرابى بر كسى است كه مسجد را نجس كرده است و بر اشخاصى كه براى تطهير مسجد جايى از آن را كندند يا قسمتى از آن را خراب نمودند،پر كردن جايى كه كندهاند و ساختن جايى كه خراب كردهاند، واجب نيست. ولى اگر آن كس كه نجس كرده بكند يا خراب كند، در صورت امكان بايد پر كند و تعمير نمايد.
903 اگر مسجدى را غصب كنند و به جاى آن خانه و مانند آن بسازند كه ديگر به آن مسجد نگويند، باز هم بنابر احتياط واجب، نجس كردن آن حرام و تطهير آن واجب است.
904 نجس كردن حرم امامان عليهمالسلام، حرام است. و اگر يكى از آنها نجس شود، چنانچه نجس ماندن آن بىاحترامى باشد، تطهير آن واجب است. بلكه احتياط واجب آن است كه اگر بىاحترامى هم نباشد، آن را تطهير كنند.
905 اگر حصير مسجد نجس شود، بنابر احتياط واجب بايد آن را آب بكشند. ولى چنانچه به واسطه آب كشيدن خراب مىشود و بريدن جاى نجس بهتر است، بايد آن را ببرند. و اگر كسى كه نجس كرده ببرد، بايد خودش اصلاح كند.
906 بردن عين نجس مانند خون در مسجد اگر بىاحترامى به مسجد باشد حرام است. و همچنين بردن چيزى كه نجس شده در صورتى كه بىاحترامى به مسجد باشد حرام است.
907 اگر مسجد را براى روضه خوانى چادر بزنند و فرش كنند و سياهى بكوبند و اسباب چاى در آن ببرند، در صورتى كه اين كارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود، اشكال ندارد.
908 بنابر احتياط واجب مسجد را به طلا نبايد زينت نمايند. و همچنين نبايد صورت چيزهايى كه مثل انسان و حيوان روح دارد در مسجد نقش كنند، و نقاشى چيزهايى كه روح ندارد مثل گل و بوته، مكروه است.
909 اگر مسجد خراب هم شود، نمىتوانند آن را بفروشند يا داخل ملك و جاده نمايند.
910 فروختن در و پنجره و چيزهايى ديگر مسجد حرام است، و اگر مسجد خراب شود، بايد اينها را صرف تعمير همان مسجد كنند، و چنانچه به درد آن مسجد نخورد بايد در مسجد ديگر مصرف شود. ولى اگر به درد مسجدهاى ديگر هم نخورد مىتوانند آن را بفروشند و پول آن را اگر ممكن است صرف تعمير همان مسجد و گرنه صرف تعمير مسجد ديگر نمايند.
911 ساختن مسجد و تعمير مسجدى كه نزديك به خرابى مىباشد مستحب است. و اگر مسجد طورى خراب شود كه تعمير آن ممكن نباشد، مىتوانند آن را خراب كنند و دوباره بسازند. بلكه مىتوانند مسجدى را كه خراب نشده براى احتياج مردم خراب كنند و بزرگتر بسازند.
912 تميز كردن مسجد و روشن كردن چراغ آن مستحب است. و كسى كه مىخواهد مسجد برود، مستحب استخود را خوشبو كند و لباس پاكيزه و قيمتى بپوشد و ته كفش خود را وارسى كند كه نجاستى به آن نباشد. و موقع داخل شدن به مسجد اول پاى راست و موقع بيرون آمدن اول پاى چپ را بگذارد. همچنين مستحب است از همه زودتر به مسجد آيد و از همه ديرتر از مسجد بيرون رود.
913 وقتى انسان وارد مسجد مىشود، مستحب است دو ركعت نماز به قصد تحيت و احترام مسجد بخواند، و اگر نماز واجب يا مستحب ديگرى هم بخواند كافى است.
914 خوابيدن در مسجد اگر انسان ناچار نباشد و صحبت كردن راجع به كارهاى دنيا و مشغول صنعتشدن و خواندن شعرى كه نصيحت و مانند آن نباشد، مكروه است. و نيز مكروه است آب دهان و بينى و اخلاط سينه را در مسجد بيندازد، و گمشدهاى را طلب كند و صداى خود را بلند كند، ولى بلند كردن صدا براى اذان مانعى ندارد.
915 راه دادن بچه و ديوانه به مسجد مكروه است. و كسى كه پياز و سير و مانند اينها خورده كه بوى دهانش مردم را اذيت ميكند، مكروه است به مسجد برود.
916 براى مرد و زن مستحب است پيش از نمازهاى يوميه اذان و اقامه بگويند، ولى پيش از نماز عيد فطر و قربان مستحب استسه مرتبه بگويند:"الصلاة". و در نمازهاى واجب ديگر سه مرتبه الصلاة را به قصد رجاء بگويد.
917 مستحب است در روز اولى كه بچه به دنيا مىآيد يا پيش از آنكه بندنافش بيفتد، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگويند.
918 اذان هيجده جمله است: "الله اكبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حى على الصلاه، حى على الفلاح، حى على خير العمل، الله اكبر، لا اله الا الله"، هر يك دو مرتبه. و اقامه هفده جمله استيعنى دو مرتبه"الله اكبر" از اول اذان، و يك مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن كم مىشود، و بعداز گفتن "حى على خير العمل" بايد دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
919 "اشهد ان عليا ولى الله" جزو اذان و اقامه
نيست، ولى خوب است بعداز "اشهد ان محمدا
"الله اكبر" يعنى خداى تعالى بزرگتر از آن است
كه او را وصف كنند."اشهد ان لا اله الا الله" يعنى شهادت مىدهم كه غير خدايى كه
يكتا و بىهمتا است، خداى ديگرى سزاوار پرستش نيست. "اشهد ان محمدا رسول الله" يعنى
شهادت مىدهم كه حضرت محمد بن عبد الله صلى الله عليه و آله و سلم، پيغمبر و
فرستاده خدا است. "اشهد ان عليا امير المؤمنين ولى الله" يعنى شهادت مىدهم كه حضرت
على عليه الصلاة و السلام، امير المؤمنين و ولى خدا بر همه خلق است. "حى على
الصلاه"يعنى بشتاب براى نماز. "حى على الفلاح" يعنى بشتاب براى رستگارى. "حى على
خيرالعمل" يعنى بشتاب براى بهترين كارها كه نماز است. "قد قامت الصلاه" يعنى به
تحقيق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" يعنى خدايى سزاوار پرستش نيست مگر خدايى كه
يكتا و بىهمتا است. 920 بين جملههاى اذان و اقامه بايد خيلى فاصله
نشود. و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد، بايد دوباره آن را از سر
بگيرد. 921 اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بيندازد،
چنانچه غنا شود يعنى به طور آوازه خوانى كه در مجالس لهو و بازيگرى معمول است اذان
و اقامه را بگويد حرام است، و اگر غنا نشود مكروه مىباشد. 922 در پنج نماز اذان ساقط مىشود : اول: نماز
عصر روز جمعه. دوم:نماز عصر روز عرفه كه روز نهم ذىحجه است. سوم: نماز عشاى شب عيد
قربان براى كسى كه در مشعر الحرام باشد. چهارم: نماز عصر و عشاى زن مستحاضه.
پنجم:نماز عصر و عشاى كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند. و در
اين پنج نماز در صورتى اذان ساقط مىشود كه با نماز قبلى فاصله نشود، يا فاصله كمى
بين آنها باشد، ولى فاصله شدن نافله و تعقيب ضرر ندارد. 923 اگر براى نماز جماعتى اذان و اقامه گفته
باشند، كسى كه با آن جماعت نماز مىخواند، نبايد براى نماز خود اذان و اقامه بگويد. 924 اگر براى خواندن نماز جماعت به مسجد رود و
ببيند جماعت تمام شده،تا وقتى كه صفها به هم نخورده و جمعيت متفرق نشده نمىتواند
براى نماز خود اذان و اقامه بگويد، در صورتى كه براى جماعت اذان و اقامه گفته شده
باشد. 925 در جايى كه عدهاى مشغول نماز جماعتند يا
نماز آنان تازه تمام شده وصفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد فرادى يا با
جماعت ديگرى كه برپا مىشود نماز بخواند، با سه شرط اذان و اقامه از او ساقط
مىشود: اول: آنكه براى آن نماز اذان و اقامه گفته باشند. دوم: آنكه نماز جماعت
باطل نباشد. سوم: آنكه نماز او و نماز جماعت در يك مكان باشد. پس اگر نماز جماعت
داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه
بگويد. 926 اگر در شرط دوم از شرطهايى كه در مساله پيش
گفته شده شك كند يعنى شك كند كه نماز جماعت صحيح بوده يا نه، اذان و اقامه از او
ساقط است. ولى اگردر يكى از دو شرط ديگر شك كند، مستحب است اذان و اقامه بگويد. 927 كسى كه اذان و اقامه ديگرى را مىشنود، مستحب
است هر قسمتى را كه مىشنود بگويد. ولى در حكايت اقامه كه از ديگرى بشنود از "حى
على الصلاة" تا "حى على خير العمل" را به اميد ثواب بگويد. 928 كسى كه اذان و اقامه ديگرى را شنيده، چه با
او گفته باشد يا نه، در صورتى كه بين آن اذان و اقامه و نمازى كه مىخواهد بخواند
زياد فاصله نشده باشد،مىتواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد. 929 اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود، اذان
از او ساقط نمىشود. بلكهاگر قصد لذت هم نداشته باشد، ساقط شدن اذان اشكال دارد. 930 اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد،
ولى در جماعت زنان اگر زن اذان و اقامه بگويد، كافى است. 931 اقامه بايد بعد از اذان گفته شود. و اگر قبل
از اذان بگويند، صحيح نيست. 932 اگر كلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد،
مثلا "حى على الفلاح" را پيش از "حى على الصلاة" بگويد، بايد از جايى كه ترتيب به
هم خورده دوباره بگويد. 933 بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد. و اگر بين
آنها به قدرى فاصله دهد كه اذانى را كه گفته اذان اين اقامه حساب نشود، مستحب است
دوباره اذان و اقامه را بگويد. و نيز اگر بين اذان و اقامه و نماز به قدرى فاصله
دهد كه اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است دوباره براى آن نماز اذان و
اقامه بگويد. 934 اذان و اقامه بايد به عربى صحيح گفته شود. پس
اگر به عربى غلط بگويد يا به جاى حرفى حرف ديگر بگويد، يا مثلا ترجمه آنها را به
فارسى بگويد، صحيح نيست. 935 اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز
گفته شود. و اگر عمدا يا از روى فراموشى پيش از وقت بگويد، باطل است. 936 اگر پيش از گفتن اقامه شك كند كه اذان گفته
يا نه، بايد اذان را بگويد.ولى اگر مشغول اقامه شود و شك كند كه اذان گفته يا نه،
گفتن اذان لازم نيست. 937 اگر در بين اذان يا اقامه پيش از آنكه قسمتى
را بگويد شك كند كه قسمت پيش از آن را گفته يا نه، بايد قسمتى را كه در گفتن آن شك
كرده بگويد.ولى اگر در حال گفتن قسمتى از اذان يا اقامه شك كند كه آنچه پيش از آن
استگفته يا نه، گفتن آن لازم نيست. 938 مستحب است انسان در موقع گفتن اذان رو به
قبله بايستد و با وضو يا غسل باشد و دستها را به گوش بگذارد و صدا را بلند نمايد و
بكشد و بين جملههاى اذان كمى فاصله دهد و بين آنها حرف نزند. 939 مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام
باشد، و آن را از اذان آهستهتر بگويد، و جملههاى آن را به هم نچسباند. ولى به
اندازهاى كه بين جملههاى اذان فاصله مىدهد، بين جملههاى اقامه فاصله ندهد. 940 مستحب است بين اذان و اقامه يك قدم بردارد يا
قدرى بنشيند يا سجده كند يا ذكر بگويد يا دعا بخواند يا قدرى ساكت باشد يا حرفى
بزند يا دو ركعت نماز بخواند. ولى حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح مستحب نيست،
ولى نماز خواندن بين اذان و اقامه نماز مغرب را به اميد ثواب بياورد. 941 مستحب است كسى را كه براى گفتن اذان معين
مىكنند، عادل و وقتشناس و صدايش
واجبات نماز يازده چيز است: اول: نيت. دوم: قيام
يعنى ايستادن. سوم:تكبيرة الاحرام يعنى گفتن "الله اكبر" در اول نماز. چهارم: ركوع.
پنجم: سجود. ششم:قرائت. هفتم: ذكر. هشتم: تشهد. نهم: سلام. دهم: ترتيب. يازدهم:
موالات يعنى پى در پى بودن اجزاء نماز. 942 بعضى از واجبات نماز ركن است، يعنى اگر انسان
آنها را بجا نياورد يا در نماز اضافه كند، عمدا باشد يا اشتباها، نماز باطل مىشود.
و بعضى ديگر ركن نيست، يعنى اگر عمدا كم يا زياد شود، نماز باطل مىشود. و چنانچه
اشتباها كم يا زياد گردد، نماز باطل نمىشود. و ركن پنج چيز است: اول: نيت. دوم:
تكبيرة الاحرام. سوم: قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام، و قيام متصل به ركوع يعنى
ايستادن پيش از ركوع. چهارم: ركوع. پنجم: دو سجده. 943 انسان بايد نماز را به نيت قربتيعنى براى
انجام فرمان خداوند عالم به جا آورد و لازم نيست نيت را از قلب خود بگذراند يا مثلا
به زبان بگويد كه چهار ركعت نماز ظهر مىخوانم قربه الى الله. 944 اگر در نماز ظهر يا در نماز عصر نيت كند كه
چهار ركعت نماز مىخوانم و معين نكند ظهر استيا عصر، نماز او باطل است. و نيز كسى
كه مثلا قضاى نماز ظهر بر او واجب است، اگر در وقت نماز ظهر بخواهد آن نماز قضا يا
نماز ظهر را بخواند، بايد نمازى را كه مىخواند در نيت معين كند. 945 انسان بايد از اول تا آخر نماز به نيتخود
باقى باشد. پس اگر در بين نماز به طورى غافل شود كه اگر بپرسند چه مىكنى نداند چه
بگويد، نمازش باطل است. 946 انسان بايد فقط براى انجام امر خداوند عالم
نماز بخواند. پس كسى كه ريا كند يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش
باطل است، خواه فقط براى مردم باشد، يا خدا و مردم هر دو را در نظر بگيرد. 947 اگر قسمتى از نماز را هم براى غير خدا بجا
آورد نماز باطل است، چه آن قسمت واجب باشد مثل حمد و سوره، چه مستحب باشد مانند
قنوت. بلكه اگر تمام نماز را براى خدا بجا آورد ولى براى نشان دادن به مردم در جاى
مخصوصى مثل مسجد، يا در وقت مخصوصى مثل اول وقت، يا به طرز مخصوصى مثلا با جماعت
بخاند، نمازش باطل است. 948 گفتن "الله اكبر" در اول هر نماز، واجب و ركن
است و بايد حروف"الله" و حروف "اكبر" و دو كلمه "الله" و "اكبر" را پشتسر هم
بگويد. و نيز بايد اين دو كلمه به عربى صحيح گفته شود، و اگر به عربى غلط بگويد يا
مثلا ترجمه آن را به فارسى بگويد صحيح نيست. 949 احتياط واجب آن است كه تكبيرة الاحرام نماز
را به چيزى كه پيش ازآن مىخواند مثلا به اقامه يا به دعايى كه پيش از تكبير
مىخواند، نچسباند. 950 اگر انسان بخواهد "الله اكبر" را به چيزى كه
بعد از آن مىخواند مثلا به"بسم الله الرحمن الرحيم" بچسباند، بايد ر اكبر را پيش
بدهد. 951 موقع گفتن تكبيرة الاحرام بايد بدن آرام
باشد، و اگر عمدا در حالى كه بدنش حركت دارد تكبيرة الاحرام را بگويد، باطل است. و
چنانچه سهوا حركت كند، بنابر احتياط واجب بايد اول عملى كه نماز را باطل مىكند
انجام دهد و دوباره تكبير بگويد. 952 تكبير و حمد و سوره و ذكر و دعا را بايد طورى
بخواند كه خودش بشنود.و اگر به واسطه سنگينى يا كرى گوش يا سر و صداى زياد
نمىشنود، بايد طورى بگويد كه اگر مانعى نباشد بشنود. 953 كسى كه لال استيا زبان او مرضى دارد كه
نمىتواند "الله اكبر" را درست بگويد، بايد به هر طور كه مىتواند بگويد. و اگر هيچ
نمىتواند بگويد، بايد در قلب خود بگذارند و براى تكبير اشاره كند، و زبانش را هم
اگر مىتواند حركت دهد. 954 مستحب است بعد از تكبيرة الاحرام بگويد: "يا
محسن قد اتاك المسيىء و قد امرت المحسن ان يتجاوز عن المسيىء انت المحسن و انا
المسيىء بحق محمد و آل محمد صل على محمد و آل محمد و تجاوز عن قبيح ما تعلم منى"،
يعنى اى خدايى كه به بندگان احسان مىكنى، بنده گنهكار به در خانه تو آمده و تو امر
كردهاى كه نيكوكار از گنهكار بگذرد، تو نيكوكارى و من گناهكار، به حق محمد و آل
محمد صلى الله عليه و آله و سلم رحمتخود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بديهايى
كه مىدانى از من سر زده بگذر. 955 مستحب است موقع گفتن تكبير اول نماز و
تكبيرهاى بين نماز، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببرد. 956 اگر شك كند كه تكبيرة الاحرام را گفته يا نه،
چنانچه مشغول خواندن چيزى شده به شك خود اعتنا نكند. و اگر چيزى نخوانده، بايد
تكبير را بگويد. 957 اگر بعد از گفتن تكبيرة الاحرام شك كند كه آن
را صحيح گفته يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند. 958 قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام پيش
از ركوع كه آن را قيام متصل به ركوع مىگويند ركن است. ولى قيام در موقع خواندن حمد
و سوره و قيام بعد از ركوع، ركن نيست و اگر كسى آن را از روى فراموشى ترك كند،
نمازش صحيح است. 959 واجب است پيش از گفتن تكبير و بعد از آن
مقدارى بايستد تا يقين كند كهدر حال ايستادن تكبير گفته است. 960 اگر ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره
بنشيند و يادش بيايد كه ركوع نكرده، بايد بايستد و به ركوع رود. و اگر بدون اين كه
بايستد به حال خميدگى به ركوع برگردد، چون قيام متصل به ركوع را بجا نياورده، نماز
او باطل است. 961 موقعى كه ايستاده است بايد بدن را حركت ندهد
و به طرفى خم نشود وبه جايى تكيه نكند. ولى اگر از روى ناچارى باشد، يا در حال خم
شدن براى ركوع پاها را حركت دهد، اشكال ندارد. 962 اگر موقعى كه ايستاده از روى فراموشى بدن را
حركت دهد يا به طرفى خم شود يا به جايى تكيه كند اشكال ندارد. ولى در قيام موقع
گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متصل به ركوع اگر از روى فراموشى هم باشد، بنابر احتياط
واجب بايد نماز را تمام كند و دوباره بخواند. 963 بايد در موقع ايستادن هر دو پا روى زمين
باشد. ولى لازم نيستسنگينى بدن روى هر دو پا باشد، و اگر روى يك پا هم باشد اشكال
ندارد. 964 كسى كه مىتواند درست بايستد، اگر پاها را
خيلى گشاد بگذارد كه به حال ايستادن معمولى نباشد، نمازش باطل است. 965 موقعى كه انسان در نماز مىخواهد كمى جلو يا
عقب رود يا كمى بدن را به طرف استيا چپ حركت دهد، بايد چيزى نگويد، ولى "بحول الله
و قوته اقوم و اقعد" را بايد در حال برخاستن بگويد، و در موقع گفتن ذكرهاى واجب هم
بدن بايد بىحركت باشد. بلكه احتياط واجب آن است كه در موقع گفتن ذكرهاى مستحبى
نماز، بايد بدنش آرام باشد. 966 اگر در حال حركت بدن ذكر بگويد، مثلا موقع
رفتن به ركوع يا رفتن به سجده تكبير بگويد، چنانچه آن را به قصد ذكرى كه در نماز
دستور دادهاند بگويد، بايد احتياطا نماز را دوباره بخواند. و اگر به اين قصد نگويد
بلكه بخواهد ذكرى گفته باشد، نماز صحيح است. 967 حركت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد
اشكال ندارد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه آنها را هم حركت ندهد. 968 اگر موقع خواندن حمد و سوره يا خواندن
تسبيحات بىاختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، احتياط واجب
آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حركتخوانده دوباره بخواند. 969 اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد
بنشيند، و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد، ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد
چيزى نخواند. 970 تا انسان مىتواند ايستاده نماز بخواند،
نبايد بنشيند. مثلا كسى كه در موقع ايستادن بدنش حركت مىكند يا مجبور است به چيزى
تكيه دهد يا بدنش را كج كند يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد، بايد
به هر طور كه مىتواند ايستاده نماز بخواند. ولى اگر به هيچ قسم حتى مثل حال ركوع
هم نتواند بايستد، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند. 971 تا انسان مىتواند بنشيند، نبايد خوابيده
نماز بخواند. و اگر نتواند راست بنشيند بايد هر طور كه مىتواند بنشيند، و اگر به
هيچ قسم نمىتواند بنشيند بايد به طورى كه در احكام قبله گفته شد به پهلوى راست
بخوابد، و اگر نمىتواند به پهلوى چپ، و اگر آن هم ممكن نيست به پشت بخوابد به طورى
كه كف پاهاى او رو به قبله باشد. 972 كسى كه نشسته نماز مىخواند، اگر بعد از
خواندن حمد و سوره بتواند بايستد و ركوع را ايستاده بجا آورد، بايد بايستد و از حال
ايستاده به ركوع رود. و اگرنتواند، بايد ركوع را هم نشسته بجا آورد. 973 كسى كه خوابيده نماز مىخواند، اگر در بين
نماز بتواند بنشيند، بايد مقدارى را كه مىتواند نشسته بخواند. و نيز اگر مىتواند
بايستد، بايد مقدارى را كه مىتواند ايستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد
چيزى نخواند. 974 كسى كه نشسته نماز مىخواند، اگر در بين نماز
بتواند بايستد بايد مقدارى را كه مىتواند ايستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته
بايد چيزى نخواند. 975 كسى كه مىتواند بايستد، اگر بترسد كه به
واسطه ايستادن مريض شود يا ضررى به او برسد، مىتواند نشسته نماز بخواند. و اگر از
نشستن هم بترسد، مىتواند خوابيده نماز بخواند. 976 اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند
ايستاده نماز بخواند، مىتواند اول وقت نماز بخواند، اگر چه احتياط آن است كه نماز
را تاخير بيندازد. 977 مستحب است در حال ايستادن بدن را راست
نگهدارد، شانهها را پايين بيندازد، دستها را روى رانها بگذارد، انگشتها را به هم
بچسباند، جاى سجده را نگاه كند، سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد، با
خضوع و خشوع باشد، پاها را پس و پيش نگذارد، اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز
تا يك وجب فاصله دهد، و اگر زن است پاها را به هم بچسباند. 978 در ركعت اول و دوم نمازهاى واجب يوميه انسان
بايد اول حمد و بعد از آن يك سوره تمام بخواند. 979 اگر وقت نماز تنگ باشد يا انسان ناچار شود كه
سوره را نخواند، مثلا بترسد كه اگر سوره را بخواند دزد يا درنده يا چيز ديگرى به او
صدمه بزند، نبايد سوره را بخواند. و اگر در كارى عجله داشته باشد، مىتواند سوره را
نخواند. 980 اگر عمدا سوره را پيش از حمد بخواند، نمازش
باطل است. و اگر اشتباها سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد، بايد
سوره را رها كند و بعد از خواندن حمد سوره را از اول بخواند. 981 اگر حمد و سوره يا يكى از آنها را فراموش كند
و بعد از رسيدن به ركوع بفهمد، نمازش صحيح است. 982 اگر پيش از آنكه براى ركوع خم شود، بفهمد كه
حمد و سوره را نخوانده بايد بخواند، و اگر بفهمد سوره را نخوانده بايد فقط سوره را
بخواند. ولى اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده، بايد اول حمد و بعد از آن دوباره سوره
را بخواند. و نيز اگر خم شود و پيش از آنكه به ركوع برسد بفهمد حمد و سوره يا سوره
تنها يا حمد تنها را نخوانده، بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد. 983 اگر در نماز يكى از چهار سورهاى را كه آيه
سجده دارد و در مساله گفته شد عمدا بخواند، نمازش باطل است. 984 اگر اشتباها مشغول خواندن سورهاى شود كه
سجده واجب دارد، چنانچه پيش از رسيدن به آيه سجده بفهمد، بايد آن سوره را رها كند و
سوره ديگر بخواند. و اگر بعد از خواندن آيه سجده بفهمد، بايد در بين نماز با اشاره
سجده آن را بجا آورد و به همان سوره كه خوانده اكتفا نمايد. 985 اگر در نماز آيه سجده را بشنود و به اشاره
سجده كند، نمازش صحيح است. 986 در نماز مستحبى خواندن سوره لازم نيست، اگر
چه آن نماز به واسطه نذر كردن واجب شده باشد. ولى در بعضى از نمازهاى مستحبى مثل
نماز وحشت كه سوره مخصوصى دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد، بايد
همان سوره را بخواند. 987 در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه، مستحب
است در ركعت اول بعد از"حمد" سوره " جمعه"، و در ركعت دوم بعد از "حمد" سوره
"منافقين" بخواند. واگر مشغول يكى از اينها شود، بنابر احتياط واجب نمىتواند آن را
رها كند و سوره ديگر بخواند. 988 اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره "قل هو
الله احد" يا سوره "قل يا ايها الكافرون" شود، نمىتواند آن را رها كند و سوره ديگر
بخواند. ولى در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روى فراموشى به جاى سوره
"جمعه" و "منافقين" يكى از اين دو سوره را بخواند، تا به نصف نرسيده مىتواند آن را
رها كند و سوره"جمعه" و "منافقين" را بخواند. 989 اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمدا
سوره "قل هو الله احد"يا سوره "قل يا ايها الكافرون" بخواند، اگر چه به نصف نرسيده
باشد، بنابر احتياط واجب نمىتواند رها كند و سوره "جمعه" و "منافقين" را بخواند. 990 اگر در نماز غير سوره "قل هو الله احد" و "قل
يا ايها الكافرون" سوره ديگرى بخواند، تا به نصف نرسيده مىتواند رها كند و سوره
ديگر بخواند. 991 اگر مقدارى از سوره را فراموش كند يا از روى
ناچارى مثلا به واسطه تنگى وقتيا جهت ديگر نشود آن را تمام نمايد، مىتواند آن
سوره را رها كند و سوره ديگر بخواند، اگر چه از نصف گذشته باشد يا سورهاى را كه
مىخوانده "قل هو الله احد" يا "قل يا ايها الكافرون" باشد. 992 بر مرد واجب استحمد و سوره نماز صبح و مغرب
و عشا را بلند بخواند. و بر مرد و زن واجب استحمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته
بخوانند. 993 مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب
باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند. 994 زن مىتواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و
عشا را بلند يا آهسته بخواند.ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود، بنابر احتياط واجب
بايد آهسته بخواند. 995 اگر در جايى كه بايد نماز را بلند بخواند
عمدا آهسته بخواند، يا در جايى كه بايد آهسته خواند عمدا بلند بخواند، نمازش باطل
است. ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مساله باشد، صحيح است. و اگر در بين خواندن
حمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده، لازم نيست مقدارى را كه خوانده دوباره بخواند. 996 اگر كسى در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول
صدايش را بلند كند، مثل آنكه آنها را با فرياد بخواند، نمازش باطل است. 997 انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند.
و كسى كه به هيچ قسم نمىتواند صحيح آن را ياد بگيرد، بايد هر طور كه مىتواند
بخواند، و احتياط مستحب آن است كه نماز را به جماعت بجا آورد. 998 كسى كه حمد و سوره و چيزهاى ديگر نماز را به
خوبى نمىداند و مىتواند ياد بگيرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، بايد ياد بگيرد و
اگر وقت تنگ است، بنابر احتياط واجب در صورتى كه ممكن باشد بايد نمازش را به جماعت
بخواند. 999 احتياط واجب آن است كه براى ياد دادن واجبات
نماز مزد نگيرد، ولى براى مستحبات آن اشكال ندارد. 1000 اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند، يا
عمدا آن را نگويد، يا بجاى حرفى، حرف ديگر بگويد مثلا به جاى ض،ظ بگويد، يا جايى كه
بايد بدون زير و زبر خوانده شود زير و زبر بدهد، يا تشديد را نگويد، نماز او باطل
است. 1001 اگر انسان كلمهاى را صحيح بداند و در نماز
همانطور بخواند و بعد بفهمد غلط خوانده لازم نيست دوباره نماز را بخواند و يا اگر
وقت گذشته قضا نمايد. 1002 اگر زير و زبر كلمهاى را نداند بايد ياد
بگيرد، ولى اگر كلمهاى را كه وقف كردن آخر آن جايز است هميشه وقف كند ياد گرفتن
زير و زبر آن لازم نيست و نيز اگر نداند مثلا كلمهاى به س استيا به ص بايد ياد
بگيرد و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند، مثل آن كه در "اهدنا الصراط المستقيم"،
"مستقيم"را يك مرتبه با "سين" و يك مرتبه با "صاد" بخواند نمازش باطل است، مگر آنكه
هر دو جور قرائتشده باشد و به اميد رسيدن به واقع بخواند. 1003 اگر در كلمهاى "واو" باشد و حرف قبل از
"واو" در آن كلمه پيش داشته باشد و حرف بعد از "واو" در آن كلمه همزه ء باشد مثل
كلمه "سوء" بهتر است آن "واو" را مد بدهد، يعنى آن را بكشد و همچنين اگر در كلمهاى
"الف"باشد و حرف قبل از "الف" در آن كلمه زبر داشته باشد و حرف بعد از "الف" در آن
كلمه همزه باشد مثل "جاء"، بهتر است "الف" آن را بكشد و نيز اگر در كلمهاى ى باشد
و حرف پيش از ى در آن كلمه زير داشته باشد و حرف بعد از ىدر آن كلمه همزه باشد مثل
"جىء"، بهتر آن است ى را با مد بخواند و اگر بعداز اين "واو" و "الف" و ى بجاى
همزه ء حرفى باشد كه ساكن است، يعنى زير و زبر و پيش ندارد باز هم بهتر آن است اين
سه حرف را با مد بخواند، مثلا در"و لا الضالين" كه بعد از "الف" حرف "لام" ساكن است
، بهتر آن است "الف" آن را با مد بخواند. 1004 احتياط مستحب آن است كه در نماز، وقف به
حركت و وصل به سكون ننمايد. و معنى وقف به حركت آن است كه زير يا زبر يا پيش آخر
كلمهاى را بگويدو بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد. مثلا بگويد "الرحمن الرحيم"
و ميم "الرحيم"را زير بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگويد: "مالك يوم الدين". و معنى
وصل به سكون آن است كه زير يا زبر يا پيش كلمهاى را نگويد و آن كلمه را به كلمه
بعد بچسباند، مثل آنكه بگويد : "الرحمن الرحيم" و ميم "الرحيم" را زير ندهد و
فورا"مالك يوم الدين" را بگويد. 1005 در ركعتسوم و چهارم نماز مىتواند فقط يك
حمد بخواند يا سه مرتبه تسبيحات اربعه بگويد، يعنى سه مرتبه بگويد: "سبحان الله و
الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر"، و اگر يك مرتبه هم تسبيحات اربعه را
بگويد كافى است. و مىتواند در يك ركعتحمد، و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد، و بهتر
است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند. 1006 در تنگى وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه
بگويد. 1007 بر مرد و زن واجب است كه در ركعتسوم و
چهارم نماز، حمد يا تسبيحات را آهسته بخوانند. 1008 اگر در ركعتسوم و چهارم حمد بخواند، بنابر
احتياط واجب بايد "بسم الله" آن را هم آهسته بگويد. 1009 كسى كه نمىتواند تسبيحات را ياد بگيرد يا
درست بخواند، بايد در ركعتسوم و چهارم حمد بخواند. 1010 اگر در دو ركعت اول نماز به خيال اين كه دو
ركعت آخر است تسبيحات بگويد، چنانچه پيش از ركوع بفهمد، بايد حمد و سوره را بخواند
و اگر در ركوع يا بعد از ركوع بفهمد، نمازش صحيح است. 1011 اگر در دو ركعت آخر نماز به خيال اينكه در
دو ركعت اول استحمد بخواند، يا در دو ركعت اول نماز با اينكه گمان مىكرده در دو
ركعت آخر استحمد بخواند، چه پيش از ركوع بفهمد چه بعد از آن، نمازش صحيح است. 1012 اگر در ركعتسوم يا چهارم مىخواستحمد
بخواند تسبيحات به زبانش آمد يا مىخواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد بايد آن
را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند ولى اگر عادتش خواندن چيزى بوده كه
به زبانش آمده و در خزانه قلبش آن را قصد داشته مىتواند همان را تمام كند و نمازش
صحيح است. 1013 كسى كه عادت دارد در ركعتسوم و چهارم
تسبيحات بخواند اگر بدون قصد مشغول خواندن حمد شود بايد آن را رها كند و دوباره حمد
يا تسبيحات را بخواند. 1014 در ركعتسوم و چهارم مستحب است بعد از
تسبيحات استغفار كند، مثلا بگويد: " استغفر الله ربى و اتوب اليه" يا بگويد: "اللهم
اغفر لى". و اگر به گمان آنكه حمد يا تسبيحات را گفته، مشغول گفتن استغفار شود و شك
كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا ننمايد. ولى اگر
نمازگزار پيش از خم شدن براى ركوع در حالى كه مشغول گفتن استغفار نيست، شك كند كه
حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد حمد يا تسبيحات را بخواند. 1015 اگر در ركوع ركعتسوم يا چهارم يا در حال
رفتن به ركوع شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا
نكند. 1016 هرگاه شك كند كه آيه يا كلمهاى را درست
گفته يا نه، اگر بهچيزى كه بعد از آن است مشغول نشده، بايد آن آيه يا كلمه را به
طور صحيح بگويد. واگر به چيزى كه بعد از آن است مشغول شده، چنانچه آن چيز ركن باشد
مثل آنكه در ركوع شك كند كه فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه، بايد به شك خود
اعتنا نكند. و اگر ركن نباشد، مثلا موقع گفتن "الله الصمد" شك كند كه "قل هو الله
احد"را درست گفته يا نه، باز هم مىتواند به شك خود اعتنا نكند. ولى اگر احتياطا آن
آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد، اشكال ندارد. و اگر چند مرتبه هم شك
كند،مىتواند چند بار بگويد. اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد، بنابر احتياط
واجب بايد نمازش را دوباره بخواند. 1017 مستحب است در ركعت اول پيش از خواندن حمد
بگويد: "اعوذ بالله من الشيطان الرجيم" و در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر "بسم
الله" را بلند بگويد و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند، يعنى
آن آيه را به آيه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره به معناى آيه توجه داشته
و اگر فرادى مىخواند بعد از آنكه حمد خودش تمام شد بگويد: "الحمد لله رب
العالمين". بعد از خواندن سوره "قل هو الله احد" يك يا دو يا سه مرتبه "كذلك الله
ربى" يا سه مرتبه"كذلك الله ربنا" بگويد، بعد از خواندن سوره كمى صبر كند و بعد
تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند. 1018 مستحب است در تمام نمازها در ركعت اول سوره
"انا انزلناه" و در ركعت دوم سوره "قل هو الله احد" را بخواند. 1019 مكروه است انسان در تمام نمازهاى يك شبانه
روز سوره "قل هو الله احد" را نخواند. 1020 خواندن سوره "قل هو الله احد" به يك نفس
مكروه است. 1021 سورهاى را كه در ركعت اول خوانده، مكروه
است در ركعت دوم بخواند،ولى اگر سوره " قل هو الله احد" را در هر دو ركعت بخواند
مكروه نيست. 1022 در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازهاى
خم شود كه بتواند دست را به زانو بگذارد، و اين عمل را ركوع مىگويند. 1023 اگر به اندازه ركوع خم شود ولى دستها را به
زانو نگذارد اشكال ندارد. 1024 هرگاه ركوع را بطور غير معمول بجا آورد،
مثلا به چپ يا راستخم شود،اگر چه دستهاى او به زانو برسد صحيح نيست. 1025 خم شدن بايد به قصد ركوع باشد، پس اگر به
قصد كار ديگرى مثلا براى كشتن جانور خم شود، نمىتواند آن را ركوع حساب كند بلكه
بايد بايستد و دوباره براى ركوع خم شود، و به واسطه اين عمل، ركن زياد نشده و نماز
باطل نمىشود. 1026 كسى كه دستيا زانوى او با دست و زانوى
ديگران فرق دارد، مثلا دستش خيلى بلند است كه اگر كمى خم شود به زانو مىرسد يا
زانوى او پايينتر از مردم ديگر است كه بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد بايد
به انداره معمول خم شود. 1027 كسى كه نشسته ركوع مىكند بايد به قدرى خم
شود كه صورتش مقابل زانوها برسد، و بهتر است به قدرى خم شود كه صورت نزديك جاى سجده
برسد. 1028 انسان هر ذكرى در ركوع بگويد كافى است ولى
احتياط واجب آن است كه به قدر سه مرتبه "سبحان الله" يا يك مرتبه "سبحان ربى العظيم
و بحمده"كمتر نباشد. 1029 ذكر ركوع بايد دنبال هم و به عربى صحيح گفته
شود و مستحب است آن را سه يا پنچ يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند. 1030 در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب، بدن آرام
باشد و در ذكر مستحب هم اگر آن را به قصد ذكرى كه براى ركوع دستور دادهاند بگويد
بنابر احتياط واجب، آرام بودن بدن لازم است. 1031 اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مىگويد،
بىاختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود بايد بعد از آرام
گرفتن بدن بنابر احتياط واجب دوباره ذكر را بگويد ولى اگر كمى حركت كند كه از حال
آرام بودن بدن خارج نشود، يا انگشتان را حركت دهد اشكال ندارد. 1032 اگر پيش از آن كه به مقدار ركوع خم شود و
بدن آرام گيرد عمدا ذكر ركوع را بگويد نمازش باطل است. 1033 اگر پيش از تمام شدن ذكر واجب، عمدا سر از
ركوع بردارد نمازش باطل است، و اگر سهوا سر بردارد چنانچه پيش از آنكه از حال ركوع
خارج شود، يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام نكرده، بايد در حال آرامى بدن دوباره ذكر
را بگويد،و اگر بعد از آنكه از حال ركوع خارج شد، يادش بيايد، نماز او صحيح است. 1034 اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند در
صورتى كه بتواند پيش ازآنكه از حد ركوع بيرون رود ذكر را بگويد، بايد در آن حال
تمام كند. و اگرنتواند، در حال برخاستن ذكر را به قصد رجاء بگويد. 1035 اگر به واسطه مرض و مانند آن در ركوع آرام
نگيرد نماز صحيح است، ولى بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود، ذكر واجب يعنى
"سبحان ربى العظيم و بحمده" يا سه مرتبه " سبحان الله" را بگويد. 1036 هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود بايد به
چيزى تكيه دهد و ركوع كند و اگر موقعى هم كه تكيه داده نتواند به طور معمول ركوع
كند بايد به هر اندازه مىتواند خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود بايد موقع ركوع
بنشيند و نشسته ركوع كند، و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و براى
ركوع آن با سر اشاره نمايد. 1037 كسى كه مىتواند ايستاره نماز بخواند اگر در
حال ايستاده يا نشسته نتواند ركوع كند بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع با سر
اشاره كند، و اگرنتواند اشاره كند بايد به نيت ركوع چشمها را هم بگذارد و ذكر آن را
بگويد وبه نيت برخاستن از ركوع چشمها را باز كند. و اگر از اين هم عاجز است بايد در
قلب نيت ركوع كند و ذكر آن را بگويد. 1038 كسى كه نمىتواند ايستاده يا نشسته ركوع كند
و براى ركوع فقط مىتواند در حالى كه نشسته است كمى خم شود يا در حالى كه ايستاده
است با سر اشاره كند بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع با سر اشاره نمايد و
احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و موقع ركوع آن بنشيند و هر قدر
مىتواند براى ركوع خم شود. 1039 اگر بعد از رسيدن به حد ركوع و آرام گرفتن
بدن سر بردارد و دو مرتبه به قصد ركوع به اندازه ركوع خم شود نمازش باطل است، و نيز
اگر بعداز آنكه به اندازه ركوع خم شد و بدنش آرام گرفت به قصد ركوع به قدرى خم شود
كه از اندازه ركوع بگذرد و دوباره به ركوع برگردد بنابر احتياط واجب نمازش باطل است
و بهتر آن است كه نماز را تمام كند و از سر بخواند. 1040 بعد از تمام شدن ذكر ركوع بايد راست بايستد
و بعد از آنكه بدن آرام گرفت به سجده رود، و اگر عمدا پيش از ايستادن يا پيش از
آرام گرفتن بدن به سجده رود نمازش باطل است. 1041 اگر ركوع را فراموش كند و پيش از آنكه به
سجده برسد يادش بيايد بايد بايستد بعد به ركوع رود و چنانچه به حالتخميدگى به ركوع
برگردد نمازش باطل است. 1042 اگر بعد از آنكه پيشانى به زمين برسد يادش
بيايد كه ركوع نكرده، بنابر احتياط واجب بايد بايستد و ركوع را بجا آورد، و نماز را
تمام كند و دوباره بخواند. 1043 مستحب است پيش از رفتن به ركوع در حالى كه
راست ايستاده تكبير بگويدو در ركوع زانوها را به عقب دهد و پشت را صاف نگه دارد و
گردن را بكشد و مساوى پشت نگه دارد و بين دو قدم را نگاه كند و پيش از ذكر يا بعد
از آن صلوات بفرستد و بعد از آنكه از ركوع برخاست و راست ايستاد، در حال آرامى بدن
بگويد: "سمع الله لمن حمده". 1044 مستحب است در ركوع زنها دست را از زانو
بالاتر بگذارند و زانوها را به عقب ندهند. رسول الله" به قصد قربت گفته شودح.» ترجمه اذان
و اقامه
بلند باشد و اذان را در جاى بلند بگويد.» واجبات
نماز
نيت
تكبيرة الاحرام
قيام (ايستادن)
قرائت
ركوع