فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

 

 

 

مـسـالـه 1273 - اگر بواسطه ندانستن مساله , از روى تقصير چيزى از واجبات نماز را كم يا زياد كند, نماز باطل است , ولى چنانچه بواسطه ندانستن مساله حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را آهسته بخواند, يا حمد و سوره نماز ظهر و عصر را بلند بخواند, يا در مسافرت نماز ظهرو عصر و عشا را چهار ركعتى بخواند, نمازش صحيح است البته به تفصيلى كه در نماز مسافر ذكر مى شود.
مـسـاله 1274 - اگر در بين نماز بفهمد وضو يا غسلش باطل بوده , يا بدون وضو يا غسل مشغول نـمـاز شده , بايد نماز را بهم بزند و دوباره نماز رابا وضو يا غسل بخواند, و اگر بعد از نماز بفهمد, بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل بجا آورد, و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مساله 1275 - اگر بعد از رسيدن به ركوع يادش بيايد كه دو سجده از ركعت پيش فراموش كرده , نـمـازش بـاطل است .
و اگر پيش از رسيدن به ركوع يادش بيايد, بايد برگردد و دو سجده را بجا آورد و بـرخـيزد و حمد و سوره يا تسبيحات را بخواند و نماز را تمام كند و بعد از نماز بنابراحتياط واجب , براى ايستادن بى جا دو سجده سهو بنمايد.
مـسـالـه 1276 - اگـر پـيش از گفتن (( السلام علينا )) و (( السلام عليكم )) يادش بيايد كه دو سـجـده ركعت آخر را بجا نياورده , بايد دو سجده رابجا آورد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
مساله 1277 - اگر پيش از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نماز نخوانده , بايد مقدارى را كه فراموش كرده بجاآورد.
مـسـالـه 1278 - اگر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نماز را نخوانده , چنانچه كارى انجام داده كه اگر در نماز عمدا ياسهوا اتفاق بيفتد نماز را باطل مى كند, مثلا پشت بـه قـبـلـه كـرده , نمازش باطل است .
و اگر كارى كه عمدى و سهوى آن , نماز را باطل مى كند انجام نداده بايد فورا مقدارى را كه فراموش كرده بجا آورد.
مساله 1279 - هرگاه بعد از سلام نماز عملى انجام دهد كه اگر در نماز عمدا يا سهوا اتفاق بيفتد نـمـاز را باطل مى كند, مثلا پشت به قبله نمايد وبعد يادش بيايد كه دو سجده آخر را بجا نياورده , نـمـازش بـاطـل اسـت .
و اگـر پـيـش از انـجام كارى كه نماز را باطل مى كند, يادش بيايد بايد دوسـجده اى را كه فراموش كرده بجا آورد و دوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجده سهو براى سلامى كه اول گفته است بنمايد.
مـساله 1280 - اگر بفهمد نماز را پيش از وقت خوانده يا پشت به قبله خوانده بايد دوباره بخواند, و اگر وقت گذشته , قضا نمايد, و اما اگر بفهمدكه به طرف راست يا به طرف چپ قبله بجا آورده , در صـورتـى كـه پـيـش از گـذشـتـن وقت باشد دوباره بخواند, ولى اگر بعد از گذشتن وقت باشدبعيد نيست قضا نداشته باشد مگر اينكه اين عمل به جهت ندانستن حكم شرعى بوده باشد.
نماز مسافر مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شكسته بجا آورد يعنى دو ركعت بخواند: شـرط اول - آنـكه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد, و فرسخ شرعى مقدارى كمتر از پنج كيلو متر و نيم است .
مـسـالـه 1281 - كـسـى كـه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است , چنانچه رفتن او و همچنين بـرگـشتنش كمتر از چهار فرسخ نباشد, بايد نماز راشكسته بخواند.
و نيز اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ , يا به عكس باشد, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـاله 1282 - اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد اگرچه روزى كه مى رود, همان روز يا شب آن برنگردد, بايد نماز را شكسته بخوانداگرچه بهتر آن است كه تمام نيز بخواند.
مـسـالـه 1283 - اگـر سفر مختصرى از هشت فرسخ كمتر باشد, يا انسان نداند كه سفر او هشت فـرسـخ است يا نه , نبايد نماز را شكسته بخواند, وچنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه , تحقيق كردن برايش لازم نيست و بايد نمازش را تمام بخواند.
مساله 1284 - اگر دو عادل يا شخص موثقى خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است , بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـالـه 1285 - كسى كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است , اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده , بايد آن را چهارركعتى بجا آورد, و اگر وقت گذشته , قضا نمايد.
مساله 1286 - كسى كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست , يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يـا نـه , چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر اوهشت فرسخ بوده , اگرچه كمى از راه باقى باشد, بايد نماز را شكسته بخواند, و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد.
مساله 1287 - اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است , چند مرتبه رفت و آمد كند, اگرچه روى هم رفته هشت فرسخ شودبايد نماز را تمام بخواند.
مساله 1288 - اگر محلى دو راه داشته باشد, يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد, چنانچه انسان ازراهى كه هشت فرسخ است به آنجا برود, بايد نماز را شكسته بخواند, و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود, بايد تمام بخواند.
مـسـاله 1289 - اگر شهر ديوار دارد, بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب كند, و اگر ديوار ندارد, بايد از خانه هاى آخر شهرحساب نمايد.
شـرط دوم - آنـكـه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد, پس اگر بجائى كه كمتر از هـشـت فـرسـخ است مسافرت كند و بعد ازرسيدن به آنجا قصد كند جائى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ شود, چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته , بايد نماز را تمام بخواند.
ولى اگر بـخواهد از آنجا هشت فرسخ برود, يا چهار فرسخ برود, و چهار فرسخ ديگر به وطنش يا محلى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماندبرگردد, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـالـه 1290 - كـسـى كه نمى داند سفرش چند فرسخ است , مثلا براى پيدا كردن گمشده اى مسافرت مى كند, و نمى داند كه چه مقدار بايد برودتا آن را پيدا كند, بايد نماز را تمام بخواند.
ولى در بـرگـشـتـن چـنـانـچه تا وطنش يا جائى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند, هشت فرسخ يا بـيـشترباشد, بايد نماز را شكسته بخواند.
و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـاله 1291 - مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ بـرود, پـس كـسى كه از شهر بيرون مى رود ومثلا قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند, سفر هـشـت فرسخى برود, چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مى كند, بايد نماز را شكسته بخواند,و اگر اطمينان ندارد, بايد تمام بخواند.
مـساله 1292 - كسى كه قصد هشت فرسخ دارد, اگرچه در هر روز مقدار كمى راه برود, وقتى به جـائى بـرسـد كه اذان شهر را نشنود و اهل شهر او را نبينند و نشانه آن اين است كه او اهل شهر را نـبيند, بايد نماز را شكسته بخواند.
ولى اگر در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود كه عرفانگويند مـسـافـر اسـت , بايد نمازش را تمام بخواند, واحتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مـسـالـه 1293 - كسى كه در سفر در اختيار ديگرى است , مانند نوكرى كه با آقاى خود مسافرت مـى كـند, چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ ‌است بايد نماز را شكسته بخواند, و اگر نداند, نماز را تمام بجا آورد و پرسيدن لازم نيست .
مـساله 1294 - كسى كه در سفر در اختيار ديگرى است , اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود,بايد نماز را تمام بخواند.
مساله 1295 - كسى كه در سفر در اختيار ديگرى است , اگر شك دارد كه پيش از رسيدن به چهار فـرسـخ از او جـدا مى شود يا نه , بايد نماز راتمام بخواند, ولى چنانچه احتمال جدا شدن او در نظر مردم بجا نباشد, بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط سوم - آنكه در بين راه از قصد خود برنگردد, پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد, يا مردد شود, بايد نماز را تمام بخواند.
مساله 1296 - اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود, چنانچه تصميم داشته بـاشـد كـه همانجا بماند يا بعد از ده روزبرگردد يا در برگشتن و ماندن مردد باشد, بايد نماز را تمام بخواند.
مـسـاله 1297 - اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد كه برگردد, بايد نماز را شكسته بخوانداگرچه بخواهد كمتر از ده روز در آنجا بماند.
مـساله 1298 - اگر براى رفتن به محلى كه هشت فرسخ است حركت كند و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جاى ديگرى برود, چنانچه ازمحل اولى كه حركت كرده تا جائى كه مى خواهد برود, هشت فرسخ باشد, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـاله 1299 - اگر بعد از آنكه چهار فرسخ رفت مردد شود كه بقيه هشت فرسخ را برود يا بدون ايـنـكه ده روز در جائى بماند به محل خودبرگردد چه در موقعى كه مردد است راه برود يا نرود, بايد نماز را شكسته بخواند, چه آنكه بعدا تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود يا اينكه برگردد.
مساله 1300 - اگر بعد از آنكه چهار فرسخ برود, مردد شود كه بقيه هشت فرسخ را برود يا اينكه به محل خود برگردد ولى احتمال اين را بدهدكه در محل ترديد يا جاى ديگر ده روز توقف مى نمايد و بعد تصميم بگيرد كه بدون ماندن ده روز بقيه را برود, در اين صورت لازم است نماز راتمام كند چـه در حـال تـرديد راه برود چه نرود, ولى اگر تصميمش اين باشد كه هشت فرسخ ديگر برود يا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ ‌برگردد, از وقتى كه شروع به رفتن نمايد نمازش شكسته است .
مـسـالـه 1301 - اگـر پـيـش از آنكه چهار فرسخ برود, مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه , و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود, چنانچه باقيمانده سفر او هشت فرسخ باشد يا اينكه بخواهد مثلا چـهـار فـرسخ رفته و چهار فرسخ ديگر برگردد, از وقتى كه شروع به راه رفتن بعد ازتصميمش نـمايد نماز را شكسته مى خواند و الا بايد نماز را تمام بخواند, و در اين صورت نيز فرقى نيست كه در حال ترديد راه برود يانرود.
شرط چهارم - آنكه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد, يا ده روز يا بيشتر در جائى بماند, پس كسى كه مى خواهدپيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد, يا ده روز در محلى بماند, بايد نماز را تمام بخواند.
مـساله 1302 - كسى كه نمى داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مى گذرد يا نه , يا ده روز در محلى قصد اقامت مى نمايد يا نه , بايدنماز را تمام بخواند.
مـساله 1303 - كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد, يا ده روز در مـحـلـى بـماند, و نيز كسى كه مردد است كه ازوطنش بگذرد, يا ده روز در محلى بماند, اگر از مـانـدن ده روز يـا گـذشـتـن از وطـن مـنصرف شود, باز هم بايد نماز را تمام بخواند.
ولى اگر باقيمانده راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد, وبرگشتن نيز چهار فرسخ باشد, بايد نماز را شكسته بخواند.
شـرط پـنـجم - آنكه براى كار حرام سفر نكند, و اگر براى كار حرامى مانند دزدى سفر كند, بايد نماز را تمام بخواند.
و همچنين است اگر خودسفر حرام باشد مثل آنكه براى او ضررى كه اقدام بر آن شـرعـا حـرام اسـت داشته باشد, يا زن بدون اجازه شوهر, و فرزند با نهى پدر و مادر كه موجب عقوقش باشد سفرى بروند كه بر آنان واجب نباشد, ولى اگر مثل سفر حج واجب باشد, بايد نماز را شكسته بخوانند.
مساله 1304 - سفرى كه واجب نيست اگر سبب اذيت پدر و مادر باشد حرام است , و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد.
مـسـاله 1305 - كسى كه سفر او حرام نيست و براى كار حرام هم سفر نمى كند, اگرچه در سفر, معصيتى انجام دهد, مثلا غيبت كند يا شراب بخورد, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـالـه 1306 - اگر براى آنكه كار واجبى را ترك كند, مسافرت نمايد, چه غرض ديگرى در سفر داشـتـه باشد يا نه , نمازش تمام است , پس كسى كه بدهكار است , اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طـلـبـكـار هـم مطالبه كند, چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و براى فرار از دادن قرض مـسـافرت نمايد, بايد نماز را تمام بخواند, ولى اگر سفرش براى كار ديگرى است اگرچه در سفر ترك واجب نيز بنمايد بايد نماز را شكسته بخواند.
مساله 1307 - اگر سفر او سفر حرام نباشد ولى حيوان سوارى او يا مركب ديگرى كه سوار او است غصبى باشد, يا در زمين غصبى مسافرت كند, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـالـه 1308 - كسى كه با ظالم مسافرت مى كند اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم بـاشـد, بـايد نماز را تمام بخواند, و اگر ناچار باشديا مثلا براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت كند, نمازش شكسته است .
مـسـالـه 1309 - اگـر بـه قـصد تفريح و گردش مسافرت كند, سفر او حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.
مـساله 1310 - اگر براى لهو و خوش گذرانى به شكار رود, حرام نيست ولى نمازش تمام است , و چـنـانچه براى تهيه معاش به شكار رود,نمازش شكسته است , و همچنين است اگر براى كسب و زياد كردن مال برود.
مـسـالـه 1311 - كسى كه براى معصيت سفر كرده , موقعى كه از سفر برمى گردد چنانچه قبل از بـرگـشتن قصد اقامت كرده يا سى روز با تردد درمقصد مانده يا توبه كرده و برگشتن به تنهائى هـشـت فـرسـخ اسـت , بـايـد نـماز را شكسته بخواند, و احتياط واجب آن است كه در صورتى كه تـوبه نكرده هم شكسته و هم تمام بخواند, و اگر براى شكار لهوى باشد و برگشتن به حد مسافت باشد بايد در مراجعت قبل از اقامه يا سى روز باتردد در مقصد ماندن , جمع بين قصر و تمام نمايد.
مـسـالـه 1312 - كـسى كه سفر او سفر معصيت است , اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد, چنانچه باقيمانده راه هشت فرسخ باشد, يا چهارفرسخ باشد وبخواهد برود و چهار فرسخ برگردد, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـاله 1313 - كسى كه براى معصيت سفر نكرده , اگر در بين راه قصد كند كه بقيه راه را براى مـعـصـيـت برود, بايد نماز را تمام بخواند, ولى نمازهائى كه شكسته خوانده در صورتى كه مقدار گذشته به قدر مسافت بوده صحيح است و الا احتياط واجب آن است كه آن نمازها را اعاده نمايد.
شـرط ششم - آنكه از صحرانشينهائى نباشد كه در بيابانها گردش مى كنند و هر جا آب و خوراك براى خود و حشمشان پيدا كنند مى مانند وبعد از چندى به جاى ديگر مى روند, و صحرانشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.
مـسـالـه 1314 - اگر يكى از صحرانشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر كند, چـنـانـچه با بنه و دستگاه باشد, نماز را تمام بخواند و الا چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد, نماز را شكسته بخواند.
مساله 1315 - اگر صحرانشين براى زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند, بايد نماز را شكسته بخواند.
شـرط هفتم - آنكه شغل او مسافرت نباشد.
بنابر اين شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند ايـنـهـا, اگـرچـه بـراى بردن اثاثيه منزل خودمسافرت كنند, بايد نماز را تمام بخوانند, و ملحق مـى شود به كسى كه عملش سفر است كسى كه عملش در جاى معينى است ولى بيشتر روزهابه آنـجا سفر نموده و برمى گردد مانند كسى كه اقامتش در جائى است و كارش در جاى ديگر مانند رفتن براى تجارت و تدريس .
مـسـالـه 1316 - كـسـى كـه شغلش مسافرت است اگر براى كار ديگرى مثلا براى زيارت يا حج مـسـافرت كند, بايد نماز را شكسته بخواند.
ولى اگر مثلا شوفر اتومبيل خود را براى زيارت كرايه بدهد و در ضمن خودش هم زيارت كند, بايد نماز را تمام بخواند.
مـساله 1317 - حمله دار ( يعنى كسى كه براى رساندن حاجيها به مكه مسافرت مى كند ) چنانچه شـغـلش مسافرت باشد, بايد نماز را تمام بخواند, و اگر شغلش مسافرت نباشد و فقط در ايام حج بـراى حـمـلـه دارى سفر مى كند اگرچه مدت سفرش كم باشد مانند اين زمان كه سفر باهواپيما است بنابر احتياط تمام و شكسته بخواند.
مـسـالـه 1318 - كسى كه شغل او حمله دارى است و حاجيها را از راه دور به مكه مى برد, چنانچه چند ماه از سال را در راه باشد, بايد نماز راتمام بخواند.
مـسـالـه 1319 - كـسـى كـه در مـقدارى از سال شغلش مسافرت است , مثل شوفرى كه فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را كرايه مى دهد, بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند.
مساله 1320 - راننده و دوره گردى كه در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مى كند, چنانچه اتفاقا سفر هشت فرسخى برود, بايد نماز راشكسته بخواند.
مساله 1321 - چهار وادارى كه شغلش مسافرت است اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند, چه از اول قـصد ماندن ده روز را داشته باشد,چه بدون قصد بماند, بايد در سفر اولى كه بعد از ده روز مـى رود, نـمـاز را شـكسته بخواند, و همچنين است اگر در غير وطن خود با قصد ماندن , ده روز بماند.
مساله 1322 - كسى كه شغلش مسافرت است غير از چهار وادار اگر در غير وطن خود با قصد ده روز بـمـانـد يا در وطن خود هرچند بدون قصد باشد ده روز بماند, در سفر اولى كه بعد از ده روز مى رود احتياط واجب آن است كه بين نماز تمام و شكسته جمع نمايد.
مساله 1323 - كسى كه شغلش مسافرت است اگر شك كند كه در وطن خود يا جاى ديگر ده روز مانده يا نه , بايد نماز را تمام بخواند.
مـسـاله 1324 - كسى كه در شهرها سياحت مى كند و براى خود وطنى اختيار نكرده , بايد نماز را تمام بخواند.
مـسـالـه 1325 - كسى كه شغلش مسافرت نيست اگر مثلا در شهرى يا در دهى جنسى دارد كه براى حمل آن مسافرتهاى پى در پى مى كند,بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـالـه 1326 - كسى كه از وطنش صرف نظر كرده و مى خواهد وطن ديگرى براى خود اختيار كند, اگر شغلش مسافرت نباشد, بايد درمسافرت خود نماز را شكسته بخواند.
شـرط هـشتم - آنكه به حد ترخص برسد, و معنى حد ترخص در مساله ( 1292 ) گذشت , و اما در غير وطن , اعتبارى به حد ترخص نيست وهمين كه از محل اقامت خارج شود,نمازش قصر است .
مـسـالـه 1327 - كـسـى كه به سفر مى رود اگر به جائى برسد كه اذان را نشنود ولى اهل شهر را بـبـيـنـد, يـا اهـل شهر را نبيند و صداى اذان را بشنود,چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند, بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.
مساله 1328 - مسافرى كه به وطنش برمى گردد, وقتى كه اهل وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.
ولى مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند, مادامى كه به آن محل نرسيده نمازش قصر است .
مساله 1329 - هرگاه شهر در بلندى باشد كه از دور اهل آن ديده شود, يا به قدرى گود باشد كه اگـر انـسان كمى دور شود اهل آن را نبيند,كسى كه از اهالى آن شهر مسافرت مى كند, وقتى به اندازه اى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود, اهلش از آنجا ديده نمى شد, بايد نمازخود را شـكـسـتـه بخواند.
و نيز اگر پستى وبلندى راه بيشتر از معمول باشد, بايد ملاحظه معمول را بنمايد.
مـسـالـه 1330 - اگر از محلى مسافرت كند كه اهل ندارد, وقتى به جائى برسد كه اگر آن محل اهل داشت از آنجا ديده نمى شد, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـساله 1331 - اگر به قدرى دور شود كه نداند صدائى را كه مى شنود صداى اذان است يا صداى ديـگر, بايد نماز را شكسته بخواند, ولى اگربفهمد اذان مى گويند و كلمات آن را تشخيص ندهد, بايد تمام بخواند.
مـسـالـه 1332 - اگر به قدرى دور شود كه اذان خانه ها نشنود و اذان شهر را كه معمولا در جاى بلند مى گويند بشنود, نبايد نماز را شكسته بخواند.
مـساله 1333 - اگر به جائى برسد كه اذان شهر را كه معمولا در جاى بلند مى گويند نشنود ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند مى گويندبشنود, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـالـه 1334 - اگـر چـشـم يا گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد در محلى بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط اهل شهر را نبيند وگوش متوسط صداى اذان معمولى را نشنود.
مـسـالـه 1335 - اگر موقعى كه سفر مى رود شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه , بايد نماز را تـمـام بخواند.
و مسافرى كه از سفر برمى گردداگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه , بايد شكسته بخواند.
مـساله 1336 - مسافرى كه در سفر از وطن خود عبور مى كند, وقتى به جائى برسد كه اهل وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود,بايد نماز را تمام بخواند.
مـساله 1337 - مسافرى كه در بين مسافرت به وطنش رسيده , تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را تـمـام بـخـوانـد, ولـى اگـر بـخواهد از آنجا هشت فرسخ برود, يا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد, وقتى به حد ترخص برسد, بايد نماز را شكسته بخواند.
مـسـاله 1338 - محلى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده وطن او است , چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ياخودش آنجا را براى زندگى اختيار كرده باشد.
مـسـاله 1339 - اگر قصد دارد در محلى كه وطن اصليش نيست مدتى بماند و بعد به جاى ديگر رود, آنجا وطن او حساب نمى شود.
مـساله 1340 - جائى را كه انسان محل زندگى خود قرار داده و مثل كسى كه آنجا وطن او است در آنجا زندگى مى كند مانند اكثر طلابى كه درحوزه هاى علميه هستند كه اگر مسافرتى براى او پـيـش آيد, دوباره به همانجا برمى گردد, اگرچه قصد نداشته باشد كه هميشه در آنجا بماند, درحكم وطن او حساب مى شود.
مساله 1341 - كسى كه در دو محل زندگى مى كند, مثلا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگر مى ماند, هر دو محل , وطن او است .
و نيزاگر بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار كرده باشد, همه آنها وطن او حساب مى شود.
مـسـالـه 1342 - كـسى كه در محلى مالك منزل مسكونى است و شش ماه متصل با قصد در آنجا بماند, و بعد اعراض كند, وطن حساب نمى شود.
مـسـالـه 1343 - اگر به جائى برسد كه وطن او بوده و از آنجا صرف نظر كرده , نبايد نماز را تمام بخواند, اگرچه وطن ديگرى هم براى خوداختيار نكرده باشد.
مـسـالـه 1344 - مسافرى كه قصد دارد ده روز پشت سر هم در محلى بماند, يا مى داند كه بدون اختيار ده روز در محلى مى ماند, در آن محل بايدنماز را تمام بخواند.
مـساله 1345 - مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند, لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شـب يـازدهـم را داشته باشد, و همين كه قصدكند كه از طلوع آفتاب روز اول تا غروب روز دهم بـمـاند, بايد نماز را تمام بخواند.
و همچنين است اگر مثلا قصدش اين باشد كه از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند.
مـساله 1346 - مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند, در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كـه بخواهد ده روز را در يك جا بماند, پس اگربخواهد مثلا ده روز در نجف و كوفه يا در تهران و شميران بماند بايد نماز را شكسته بخواند.
مساله 1347 - مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند, اگر از اول , قصد داشته باشد كه در بـيـن ده روز بـه اطراف آنجا كه به قدر حدترخص يا بيشتر باشد برود, اگر مدت رفتن و آمدنش مـثـلا بـه اندازه يك يا دو ساعت است كه در نظر عرف با اقامت ده روز منافات ندارد, نمازرا تمام بـخـوانـد, و اگـر مـدت از اين بيشتر باشد احتياطا بين شكسته و تمام جمع نمايد, و اگر تمام يا بيشتر روز باشد نمازش شكسته است .
مـسـاله 1348 - مسافرى كه تصميم ندارد ده روز در محلى بماند, مثلا قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد يا منزل خوبى پيدا كند, ده روزبماند, بايد نماز را شكسته بخواند.
مساله 1349 - كسى كه تصميم دارد, ده روز در محلى بماند, اگر احتمال بدهد كه براى ماندن او مانعى برسد و احتمال او عقلائى باشد, بايد نماز راشكسته بخواند.
مساله 1350 - اگر مسافر بداند كه مثلا ده روز يا بيشتر به آخر ماه مانده و قصد كند كه تا آخر ماه در جائى بماند, بايد نماز را تمام بخواند, بلكه اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد كند كه تا آخر ماه بماند, در صورتى كه آخر ماه معلوم باشد مثلا روز جمعه است ولى مسافر نمى داند كه روز اول قـصـدش پـنـجـشنبه است تا مدت اقامتش نه روز باشد يا چهارشنبه است تا ده روز باشد, در اين صورت نيز اگر بعدا معلوم شود كه روز اول قصدش چهارشنبه بوده نمازش تمام است .
و نيز اگر اعـتـقـاد كـند كه آخر ماه فلان روز است پس ده روز تمام در محلى مى ماند و بعد ازخواندن نماز چـهار ركعتى در آن محل معلوم شود آن روز اول ماه بعدى و اين ماه سى كم است و در آن روز از محل خارج مى شود بايد تا خارج شدن نماز را تمام بخواند, و در غير اين صورت كه آخر ماه را نداند بايد نماز را شكسته بخواند اگرچه از موقعى كه قصد كرده تا روز آخر ماه ده روز باشد.
مـسـالـه 1351 - اگـر مسافر قصد كند ده روز در محلى بماند, چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود, يا مردد شودكه در آنجا بماند يا به جاى ديگر برود, بايد نماز را شكسته بخواند.
و اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى , از ماندن منصرف شود يا مرددشود, تا وقتى كه در آنجا هست , بايد نماز را تمام بخواند.
مـسـاله 1352 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند, اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود, چنانچه يك نمازچهار ركعتى خوانده باشد, تا وقتى كه در آنجا هست روزه هايش صحيح است و بايد نمازهاى خود را تمام بخواند.
و اگر نماز چهار ركعتى نخوانده باشد, روزه آن روزش صـحيح است , اما نمازهاى خود را بايد شكسته بخواند و روزهاى بعد هم نمى تواند روزه بگيرد.
مساله 1353 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند, اگر از ماندن منصرف شود و شك كـند پيش از آنكه از قصد ماندن برگردد, يك نماز چهار ركعتى خوانده يا نه , بايد نمازهاى خود را شكسته بخواند.
مـسـاله 1354 - اگر مسافر به نيت اينكه نماز را شكسته بخواند, مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند, بايد نمازرا چهار ركعتى تمام نمايد.
مـسـاله 1355 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند, اگر در بين نماز چهار ركعتى از قـصـد خـود برگردد, چنانچه مشغول ركعت سوم نشده , بايد نماز را دو ركعتى تمام نمايد و بقيه نـمازهاى خود را شكسته بخواند.
و همچنين است اگر مشغول ركعت سوم شده و به ركوع نرفته باشدكه بايد بنشيند و نماز را شكسته به آخر برساند, و اگر به ركوع رفته باشد نمازش باطل است و بايد آن را شكسته اعاده نمايد, و تا وقتى در آنجاهست نماز را شكسته بخواند.
مساله 1356 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند, اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند, تا وقتى مسافرت نكرده بايد نمازش را تمام بخواند, و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
مساله 1357 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند, بايد روزه واجب را بگيرد و مى تواند روزه مستحبى را هم بجا آورد و نماز جمعه ونافله ظهر وعصر و عشا را هم بخواند.
مـساله 1358 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند, اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى يا بعد از ماندن ده روز اگرچه يك نمازتمام هم نخوانده باشد بخواهد به جائى كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد و دوباره در جاى اول خود ده روز بماند يا در ماندن ده روزمردد باشد, از وقتى كه مى رود تا وقتى كه برمى گردد و بعد از برگشتن , بايد نماز را تمام بخواند, ولى اگـر بـداند كه ده روز نمى ماند و برگشتن به محل اقامتش فقط از اين جهت باشد كه در طريق سـفـرش واقـع شـده است و سفر او مسافت شرعيه باشد, لازم است موقع رفتن و برگشتن نماز راشكسته بخواند.
مـساله 1359 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند, اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعت ادائى بخواهد به جاى ديگرى كه كمتر ازهشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند, در رفـتـن و در محلى كه قصد ماندن ده روز دارد بايد نمازهاى خود را تمام بخواند, ولى اگر محلى كـه مـى خـواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد و نخواهد ده روز در آنجا بماند, بايد موقع رفتن و مدتى كه در آنجا مى ماند نمازهاى خود را شكسته بخواند.
مـساله 1360 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند, اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركـعـت ادائى بـخواهد به جائى كه كمتر از چهارفرسخ است برود, چنانچه مردد باشد كه به محل اولـش برگردد يا نه يا به كلى از برگشتن به آنجا غافل باشد, يا بخواهد برگردد ولى مردد باشد كـه ده روز آنـجـا بـماند يا نه , يا آنكه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد, بايد از وقتى كه مى رود تا وقتى كه برمى گردد و بعد ازبرگشتن , نمازهاى خود را تمام بخواند.
مـسـاله 1361 - اگر به خيال اينكه رفقايش مى خواهند ده روز در محلى بمانند, قصد كند كه ده روز در آنـجـا بـمـانـد, و بعد از خواندن يك نمازچهار ركعت ادائى بفهمد كه آنها قصد نكرده اند, اگرچه خودش هم از ماندن منصرف شود, تا مدتى كه در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.
مـساله 1362 - اگر مسافر اتفاقا سى روز در محلى بماند, مثلا در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردد باشد, بعد از گذشتن سى روز اگرچه مقداركمى در آنجا بماند, بايد نماز را تمام بخواند.
مـسـالـه 1363 - مسافرى كه مى خواهد نه روز يا كمتر در محلى بماند, اگر بعد از آنكه نه روز يا كمتر در آنجا ماند, بخواهد دوباره نه روز ديگريا كمتر بماند و همينطور تا سى روز, روز سى و يكم بايد نماز را تمام بخواند.
مـساله 1364 - مسافر بعد از سى روز, در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه سى روز را در يك جا بماند, پس اگر مقدارى از آن را در جائى ومقدارى را در جاى ديگر بماند, بعد از سى روز هم بايد نماز را شكسته بخواند.
مسائل متفرقه مـسـالـه 1365 - مـسـافر مى تواند در مسجد الحرام و مسجد پيغمبر (ص ) بلكه در تمام شهر مكه ومدينه ومسجد كوفه نمازش را تمام بخواند, ونيز مسافر مى تواند در حرم حضرت سيدالشهداء (ع ) نماز را تمام بخواند اگرچه دورتر از اطراف ضريح مقدس نماز بخواند.
مساله 1366 - كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند, اگر در غير چهار جائى كه در مساله پيش گفته شد عمدا تمام بخواند, نمازش باطل است , و همچنين است اگر فراموش كـنـد كه نماز مسافر شكسته است و تمام بخواند, ولى در صورت فراموشى اگر بعد ازوقت يادش بيايد قضا لازم نيست .
مـساله 1367 - كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند, اگر سهوا تمام بخواند نمازش باطل است .
مـساله 1368 - مسافرى كه نمى داند بايد نماز را شكسته بخواند, اگر تمام بخواند نمازش صحيح است .
مـسـالـه 1369 - مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند, اگر بعضى از خصوصيات آن را نداند, مثلا نداند كه در سفر هشت فرسخى بايد شكسته بخواند, چنانچه تمام بخواند نمازش باطل است , ولى اگر در خارج وقت بفهمد قضا ندارد.
مساله 1370 - مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر به گمان اينكه سفر او كمتر از هـشـت فـرسـخ اسـت تـمام بخواند, وقتى كه بفهمدسفرش هشت فرسخ بوده , نمازى را كه تمام خوانده بايد دوباره شكسته بخواند, و اگر بعد از اينكه وقت گذشته بفهمد قضا لازم نيست .
مساله 1371 - اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند چنانچه در وقت يادش بيايد, بايد شكسته بجا آورد, و اگر بعد از وقت يادش بيايد, قضاى آن نماز بر او واجب نيست .
مساله 1372 - كسى كه بايد نماز را تمام بخواند, اگر شكسته بجا آورد در هر صورت نمازش باطل اسـت , مـگر مسافرى كه قصد ماندن ده روزدر جائى داشته باشد و به جهت ندانستن حكم مساله نماز را شكسته بخواند.
مـسـاله 1373 - اگر مشغول نماز چهار ركعتى شود و در بين نماز يادش بيايد كه مسافر است , يا مـلـتـفـت شـود كـه سفر او هشت فرسخ است ,چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته , بايد نماز را دو ركـعـتـى تـمـام كـنـد, و اگـر به ركوع ركعت سوم رفته نمازش باطل است .
و در صورتى كه به مقدارخواندن يك ركعت هم وقت داشته باشد, بايد نماز را از سر شكسته بخواند.
مـسـالـه 1374 - اگـر مـسافر بعضى از خصوصيات نماز مسافر را نداند, مثلا نداند كه اگر چهار فـرسخ برود و چهار فرسخ برگردد بايد شكسته بخواند, چنانچه به نيت نماز چهار ركعتى مشغول نـمـاز شـود و پـيـش از ركـوع ركـعـت سـوم مساله را بفهمد, بايد نماز را دو ركعتى تمام كند, و چـنـانچه بعد از قيام به ركعت سوم و قبل از ركوع بفهمد بنابر احتياط نماز را دوباره اعاده كند, و اگـر در ركـوع مـلـتفت شود نمازش باطل است , و درصورتى كه به مقدار يك ركعت هم از وقت مانده باشد بايد نماز را از سر شكسته بخواند.
مـسـاله 1375 - مسافرى كه بايد نماز را تمام بخواند اگر بواسطه ندانستن مساله به نيت نماز دو ركعتى مشغول نماز شود و در بين نماز مساله رابفهمد, بايد نماز را چهار ركعتى تمام كند.
مساله 1376 - مسافرى كه نماز نخوانده , اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد يا به جائى بـرسـد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند, بايدنماز را تمام بخواند, و كسى كه مسافر نيست , اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت كند, در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.
مساله 1377 - اگر مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر يا عصر يا عشاى او قضا شود, بـايـد آن را دو ركعتى قضا نمايد اگرچه درغير سفر بخواهد قضاى آن را بجا آورد.
و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از اين سه نماز قضا شود, بايد چهار ركعتى قضا نمايد اگرچه در سفربخواهد آن را قضا نمايد.
مساله 1378 - مستحب است مسافر بعد از هر نماز سى مرتبه بگويد سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اكبر و در تعقيب نماز ظهرو عصر و عشا بيشتر سفارش شده است , بلكه بهتر است در تعقيب اين سه نماز شصت مرتبه بگويد.
نماز قضا مساله 1379 - كسى كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده , بايد قضاى آن را بجا آورد اگرچه در تـمـام وقـت نماز, خواب مانده يا بواسطه مستى نماز نخوانده باشد, ولى نمازهائى را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد چه نمازهاى يوميه باشد چه غير آن , و نيز كسى كه در تمام وقت نماز بيهوش بوده قضا ندارد چه يوميه باشد چه غير آن .
مـسـالـه 1380 - اگـر بـعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده , بايد قضاى آن را بخواند.
مساله 1381 - كسى كه نماز قضا دارد, بايد در خواندن آن كوتاهى نكند ولى واجب نيست فورا آن را بجا آورد.
مساله 1382 - كسى كه نماز قضا دارد, مى تواند نماز مستحبى بخواند.
مـسـالـه 1383 - اگـر انـسان احتمال دهد كه نماز قضائى دارد يا نمازهائى را كه خوانده صحيح نبوده , مستحب است احتياطا قضاى آنها رابجا آورد.
مـسـالـه 1384 - در قضاى نمازهاى يوميه ترتيب لازم نيست - مگر در نمازهائى كه در اداى آنها ترتيب هست مثل نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا از يك روز - اگرچه بهتر مراعات ترتيب است .
مـسـاله 1385 - اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند, يا مثلا بخواهد قضاى يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه رابخواند, لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
مـسـاله 1386 - اگر ترتيب نمازهائى را كه نخوانده فراموش كند, بهتر آن است كه طورى آنها را بـخواند كه يقين كند به ترتيبى كه قضا شده بجا آورده , است مثلا اگر قضاى يك نماز ظهر و يك نـمـاز مـغرب بر او واجب است و نمى داند كدام اول قضا شده , اول يك نماز مغرب و بعد از آن يك نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بخواند, يا اول يك نماز ظهر و بعد از آن يك نماز مغرب و دوباره نماز ظهر را بخواند, تا يقين كند هر كدام راكه اول قضا شده اول خوانده است .