مـسـاله 1387 - اگر نماز ظهر يك روز و نماز عصر روز ديگر يا
دو نماز ظهر يا دو نماز عصر از او قـضـا شده و نمى داند كدام اول قضا شده است
,چنانچه دو نماز چهار ركعتى بخواند به نيت اينكه اولى قضاى نماز روز اول و دومى
قضاى نماز روز دوم باشد, در حاصل شدن ترتيب كافى است .
مـساله 1388 - اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشا يا يك نماز عصر و يك نماز عشا از او
قضا شود و نـدانـد كدام اول قضا شده است , بهتر آن است كه طورى آنها را بخواند كه
يقين كند به ترتيب بجا آورده اسـت , مثلا اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشا از او قضا
شده و اولى آنها را نمى داند,اول يك نماز ظهر, بعد از آن يك نماز عشا, دوباره يك
نماز ظهر بخواند, يا اول يك نماز عشا, بعد يك نماز ظهر, دوباره يك نماز عشابخواند.
مـسـالـه 1389 - كسى كه مى داند يك نماز چهار ركعتى نخوانده ولى نمى داند نماز ظهر
است يا نـمـاز عـشـا, اگـر يك نماز چهار ركعتى به نيت قضاى نمازى كه نخوانده بجا
آورد كافى است , و نسبت به جهر و اخفات مخير مى باشد.
مـسـالـه 1390 - كـسـى كه پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمى داند اولى آنها
كدام است , چـنانچه نه نماز به ترتيب بخواند مثلا از نماز صبح شروع كند و بعد از
آنكه ظهر و عصر و مغرب و عـشـا را خـوانـد دو مـرتـبـه نـمـاز صـبح وظهر وعصر ومغرب
را بخواند, يقين به ترتيب حاصل نموده است .
مساله 1391 - كسى كه مى داند نمازهاى پنج گانه او هر كدام از يك روز قضا شده و
ترتيب آنها را نـمـى دانـد بهتر اين است كه پنج شبانه روزنماز بخواند, و اگر شش
نماز از شش روز او قضا شده شـش شـبانه روز نماز بخواند, و همچنين براى هر نمازى كه
به نمازهاى قضاى او اضافه شود,يك شبانه روز بيشتر بخواند تا يقين كند به ترتيبى كه
قضا شده بجا آورده است , مثلا اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد هفت شبانه
روزقضا نمايد.
مساله 1392 - كسى كه مثلا چند نماز صبح ياچند نماز ظهر از او قضا شده وشماره آنها
را نمى داند يا فراموش كرده , مثلا نمى داند كه سه يا چهاريا پنج نماز بوده ,
چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است , ولى بهتر اين است كه به قدرى نماز بخواند
كه يقين كند تمام آنها را خوانده است , مثلااگر فراموش كرده كه چند نماز صبح از او
قضا شده است و يقين دارد كه بيشتر از ده تا نبوده , احتياطا ده نماز صبح بخواند.
مـسـالـه 1393 - كسى كه فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد, بهتر اين است كه اگر
ممكن است اول آن را بخواند بعد مشغول نماز آن روزشود, و نيز اگر از روزهاى پيش نماز
قضا ندارد ولى يـك نـمـاز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده است , در صورتى كه
ممكن باشد بهتر اين است كه نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند.
مـسـالـه 1394 - اگر در بين نماز يادش بيايد كه يك نماز يا بيشتر از همان روز از
او قضا شده , يا فـقـط يـك نماز قضا از روزهاى پيش دارد,چنانچه وقت وسعت دارد و
ممكن است نيت را به نماز قـضـا برگرداند بهتر اين است كه نيت نماز قضا كند, مثلا
اگر در نماز ظهر پيش از ركوع ركعت سوم يادش بيايد كه نماز صبح آن روز قضا شده , در
صورتى كه وقت نماز ظهر تنگ نباشد, نيت را بـه نماز صبح برگرداند و آن را دو ركعتى
تمام كند بعد از آن ظهر را بخواند, ولى اگر وقت تنگ است يا نمى تواند نيت را به
نماز قضا برگرداند مثلا در ركوع ركعت سوم نماز ظهر يادش بيايد كه نماز صبح را
نخوانده , چون اگر بخواهد نيت نماز صبح كند يك ركوع كه ركن است زياد مى شود, نبايد
نيت را به قضاى صبح برگرداند.
مـساله 1395 - اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد و يك نماز يا بيشتر هم از
همان روز از او قـضـا شـده , چـنـانـچـه براى قضاى تمام آنهاوقت ندارد, يا نمى
خواهد همه را آن روز بخواند, مـسـتـحـب اسـت نـمـاز قـضـاى آن روز را پـيـش از
نـماز ادا بخواند, و بهتر اين است كه بعد از خواندن قضاى نمازهاى سابق دوباره نماز
قضائى را كه در آن روز پيش از نماز ادا خوانده بجا آورد.
مـسـالـه 1396 - تا انسان زنده است اگرچه از قضاى نمازهاى خود عاجز باشد, ديگرى
نمى تواند نمازهاى او را قضا نمايد.
مـسـاله 1397 - نماز قضا را با جماعت مى شود خواند, چه نماز امام جماعت ادا باشد
يا قضا, و لازم نـيـسـت هـر دو يك نماز را بخوانند, مثلا اگرنماز قضاى صبح را با
نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.
مساله 1398 - مستحب است بچه مميز را ( يعنى بچه اى كه خوب وبد را مى فهمد ) به
نمازخواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند, بلكه مستحب است او را به قضاى نمازها هم
وادار نمايند.
نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است : مـساله 1399 - اگر پدر نماز خود را بجا
نياورده باشد و مى توانسته است قضا كند, و بنابر احتياط هـرچـنـد از روى نافرمانى
ترك كرده باشد,بر پسر بزرگترش تا مقدارى كه حرجى نباشد واجب اسـت كـه بعد از مرگش
بجا آورد, يا براى او اجير بگيرد.
و قضاى نمازهاى مادر بر اوواجب نيست هرچند
بهتر است .
مـسـالـه 1400 - اگـر پـسر بزرگتر شك دارد كه پدرش نماز قضا داشته يا نه , چيزى بر
او واجب نيست .
مـسـاله 1401 - اگر پسر بزرگتر بداند كه پدرش نماز قضا داشته و شك كند كه بجا
آورده يا نه , بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
مساله 1402 - اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است , قضاى نماز پدر بر هيچ كدام
از پسرها واجب نيست , ولى احتياط مستحب آن است كه نماز او را بين خودشان قسمت كنند,
يا براى انجام آن قرعه بزنند.
مـساله 1403 - اگر ميت وصيت كرده باشد كه براى نماز او اجير بگيرند, بعد از آنكه
اجير, نماز او را به طور صحيح بجا آورد, بر پسر بزرگترچيزى واجب نيست .
مساله 1404 - اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز مادر را بخواند, بايد در جهر و اخفات به
تكليف خود عمل كند, پس قضاى نماز صبح و مغرب وعشاء مادرش را بايد بلند بخواند.
مـسـالـه 1405 - كـسـى كـه خودش نماز قضا دارد, اگر نماز پدر و مادر را هم بخواهد
قضا كند, هركدام را اول بجا آورد صحيح است .
مـسـالـه 1406 - اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر نا بالغ يا ديوانه باشد, وقتى كه
بالغ شد يا عاقل گرديد, بايد نماز پدر را قضا نمايد.
مساله 1407 - اگر پسر بزرگتر پيش از آنكه نماز پدر را قضا كند بميرد, بر پسر دوم
چيزى واجب نيست .
نماز جماعت و احكام آن مـساله 1408 - مستحب است نمازهاى واجب خصوصا نمازهاى يوميه
را به جماعت بخوانند, و در نـمـاز صبح ومغرب وعشا, خصوصا براى همسايه مسجد وكسى كه
صداى اذان مسجد را مى شنود بيشتر سفارش شده است .
مـسـاله 1409 - اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند, هر ركعت از نماز آنان ثواب صد
وپنجاه نماز دارد, و اگـر دو نـفـر اقـتـدا كـنند هر ركعتى ثواب ششصد نماز دارد, و
هرچه بيشتر شوند ثواب نـمازشان بيشتر مى شود تا به ده نفر برسند, و عده آنان كه از
ده گذشت , اگر تمام آسمانها كاغذ ودريـاها مركب و درختها قلم و جن و انس و ملائكه
نويسنده شوند نمى توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند.
مـسـالـه 1410 - حـاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنائى جايز نيست , و سزاوار
نيست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.
مـساله 1411 - مستحب است انسان صبر كند نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از
نماز اول وقـت كـه فـرادى - يعنى تنها خوانده شود -بهتر است , ولى نماز فرادى در
وقت فضيلت افضل از نماز جماعت در غير وقت فضيلت است , و نيز نماز جماعتى را كه
مختصر بخوانند از نمازفرادى كه آن را طول بدهند بهتر مى باشد.
مـسـالـه 1412 - وقـتى كه جماعت برپا مى شود مستحب است كسى كه نمازش را فرادى
خوانده دوباره با جماعت بخواند, و اگر بعد بفهمد كه نماز اولش باطل بوده , نماز دوم
او كافى است .
مـساله 1413 - اگر امام يا ماموم بخواهد نمازى را كه به جماعت خوانده دوباره با
جماعت بخواند, چـنانچه احتمال فساد آن نماز را ندهد اشكال دارد مگر به طور امامت و
در مامومين كسانى باشند كه نماز واجب را نخوانده باشند.
مساله 1414 - كسى كه در نماز به حدى وسواس دارد كه موجب بطلان نمازش مى شود و فقط
در صورتى كه نماز را با جماعت بخواند, ازوسواس راحت مى شود, بايد نماز را با جماعت
بخواند.
مساله 1415 - اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به جماعت بخواند,
در صورتى كه ترك آن موجب عقوقش شود, نماز جماعت براو واجب مى شود.
مساله 1416 - نماز مستحب را نمى شود به جماعت خواند, مگر نماز استسقاء - كه براى
آمدن باران مـى خوانند - و نمازى كه واجب بوده و به جهتى مستحب شده است , مانند
نماز عيد فطر و قربان كه در زمان امام (ع ) واجب بوده و بواسطه غائب شدن ايشان
مستحب مى باشد.
مـساله 1417 - موقعى كه امام جماعت نماز يوميه مى خواند, هركدام از نمازهاى يوميه
را مى شود به او اقتدا كرد.
مـسـالـه 1418 - اگر امام جماعت قضاى نماز يوميه خود يا كس ديگر را كه فوت آن
يقينى باشد مـى خواند, مى شود به او اقتدا كرد, ولى اگر نمازخود يا كس ديگرى را
احتياطا قضا مى كند اقتدا به او جايز نيست .
مساله 1419 - اگر انسان نداند نمازى را كه امام مى خواند نماز واجب يوميه است يا
نماز مستحب , نمى تواند به او اقتدا كند.
مـسـاله 1420 - در صحت جماعت شرط است كه بين امام و ماموم و همچنين بين ماموم و
ماموم ديـگـر كه واسطه بين ماموم و امام است حائلى نباشد, و مراد از حائل چيزى است
كه مانع از ديدن شـود مـانند پرده يا ديوار و امثال اينها, پس اگر در تمام احوال
نماز يا بعض آن بين امام وماموم يا بين ماموم و ماموم ديگر كه واسطه اتصال است چنين
حائلى باشد, جماعت باطل خواهد شد, و زن از اين حكم مستثنى است چنانكه خواهد آمد.
مـسـالـه 1421 - اگر بواسطه درازى صف اول , كسانى كه دو طرف صف ايستاده اند امام
را نبينند, مـى تـوانـنـد اقـتـدا كنند.
و نيز اگر بواسطه درازى يكى از صفهاى
ديگر كسانى كه دو طرف آن ايستاده اند صف جلوى خود را نبينند, مى توانند اقتدا
نمايند.
مـسـالـه 1422 - اگر صفهاى جماعت تا در مسجد برسد, كسى كه مقابل در, پشت صف
ايستاده نـمـازش صـحيح است , و نيز نماز كسانى كه پشت سر او اقتدا مى كنند صحيح مى
باشد, بلكه نماز كسانى كه در دو طرف ايستاده اند و از جهت ماموم ديگر اتصال به
جماعت دارند نيزصحيح است .
مـساله 1423 - كسى كه پشت ستون ايستاده , اگر از طرف راست يا چپ به واسطه ماموم
ديگر به امام متصل نباشد, نمى تواند اقتداكند.
مـسـاله 1424 - جاى ايستادن امام بايد از جاى ماموم به اندازه يك وجب متعارف
بلندتر نباشد, و اگـر كـمـتـر از يك وجب باشد اشكال ندارد, و نيز اگر زمين سراشيب
باشد و امام در طرفى كه بـلندتر است بايستد در صورتى كه سراشيبى آن زياد نباشد و
طورى باشد كه به آن ,زمين مسطح بگويند مانعى ندارد.
مـسـاله 1425 - اگر جاى ماموم بلندتر از جاى امام باشد, اشكال ندارد, ولى اگر به
قدرى بلندتر باشد كه نگويند اجتماع كرده اند, جماعت صحيح نيست .
مـسـاله 1426 - اگر بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند يك نفر كه نمازش باطل است
فاصله شود, مى توانند اقتدا كنند, و اما اگر چند نفركه نمازشان باطل است فاصله شوند
يا از جهت ديگر فاصله زيادى باشد, نمى توانند اقتدا كنند.
مساله 1427 - بعد از تكبير امام اگر صف جلو آماده نماز, و تكبير گفتن آنان نزديك
باشد, كسى كه در صف بعد ايستاده , مى تواند تكبيربگويد, ولى احتياط مستحب آن است كه
صبر كند تا تكبير صف جلو تمام شود.
مساله 1428 - اگر بداند نماز يك صف از صفهاى جلو باطل است , در صفهاى بعد نمى
تواند اقتدا كند, ولى اگر نداند نماز آنان صحيح است يانه , مى تواند اقتدا نمايد.
مـسـالـه 1429 - هـرگاه بداند نماز امام باطل است , مثلا بداند امام وضو ندارد
اگرچه خود امام ملتفت نباشد, نمى تواند به او اقتدا كند.
مساله 1430 - اگر ماموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده , يا كافر بوده , يا
به جهتى نمازش بـاطـل بـوده مـثـلا بى وضو نماز خوانده , درصورتى كه مثل زياد كردن
ركوع از كارهائى كه نماز فرادى را ولو سهوا باطل مى كند, نكرده باشد, نمازش صحيح
است .
مساله 1431 - اگر در بين نماز شك كند كه اقتدا كرده يا نه , اگر بنايش بر جماعت
خواندن بوده و احـتـمـال دهد كه از روى فراموشى نيت جماعت نكرده است , چنانچه در
حالى باشد كه وظيفه مـامـوم اسـت مـثـلا به حمد و سوره امام گوش مى دهد, مى تواند
نماز را به جماعت تمام كند.
و اگرمشغول كارى باشد كه هم وظيفه امام و هم وظيفه
ماموم است مثلا در ركوع يا سجده باشد, بايد نماز را به نيت فرادى تمام نمايد.
مساله 1432 - اگر ماموم در بين نماز بخواهد قصد انفراد نمايد, در صورتى كه از اول
نماز چنين قصدى نداشته اشكال ندارد, ولى اگر از اول نماز قصد داشته است مورد اشكال
است .
مـسـاله 1433 - اگر ماموم بعد از حمد و سوره امام , نيت فرادى كند, لازم نيست حمد
و سوره را بـخـواند, و اگر پيش از تمام شدن حمد و سوره نيت فرادى نمايد بنابر
احتياط مقدارى را كه امام خوانده نيز بخواند.
مـسـالـه 1434 - اگر در بين نماز جماعت نيت فرادى نمايد, نمى تواند دوباره نيت
جماعت كند, بـلكه اگر مردد شود كه نيت فرادى كند يا نه و بعدتصميم بگيرد كه نماز را
با جماعت تمام كند, صحت جماعتش محل اشكال است .
مساله 1435 - اگر شك كند كه نيت فرادى كرده يا نه , بايد بنا بگذارد كه نيت فرادى
نكرده است .
مساله 1436 - اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و به ركوع امام برسد, اگرچه
ذكر امام تمام شده باشد, نمازش صحيح است و يك ركعت حساب مى شود, اما اگر به مقدار
ركوع خم شود و به ركوع امام نرسد نمازش باطل است .
مساله 1437 - اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و به مقدار ركوع خم شود و
شك كند كه به ركوع امام رسيده يا نه , نمازش باطل است .
مـسـالـه 1438 - اگـر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و پيش از آنكه به
اندازه ركوع خم شود, امام سر از ركوع بردارد, بنابر احتياطواجب بايد قصد فرادى
بنمايد.
مـساله 1439 - اگر اول نماز يا بين حمد و سوره اقتدا كند و پيش از آنكه به ركوع
رود, امام سر از ركوع بردارد, نماز او صحيح است .
مساله 1440 - اگر موقعى برسد كه امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است , چنانچه
بخواهد به ثـواب جماعت برسد, بايد بعد از نيت و گفتن تكبيرة الاحرام بنشيند و تشهد
را با امام بخواند ولى سلام را نگويد و صبر كند تا امام سلام نماز را بدهد, بعد
بايستد بدون آنكه دوباره نيت كندو تكبير بگويد, حمد و سوره را بخواند و آن را ركعت
اول نماز خود حساب كند.
مـسـالـه 1441 - ماموم نبايد جلوتر از امام بايستد, و بنابر احتياط اگر ماموم يك
مرد باشد قدرى عقب تر در طرف راست امام بايستد, و بعيدنيست كه جايز باشد با امام
برابر بايستد و لو قد او بلندتر از امام باشد, و اگر متعدد باشند پشت سر امام
بايستند.
مـسـالـه 1442 - اگـر امام مرد و ماموم زن باشد, چنانچه بين آن زن و امام يا بين
آن زن و ماموم ديگرى كه مرد است و زن بواسطه او به امام متصل شده است , پرده و
مانند آن باشد, اشكال ندارد.
مساله 1443 - اگر بعد از شروع به نماز, بين ماموم و امام , يا بين ماموم و كسى كه
ماموم بواسطه او مـتصل به امام است , پرده يا چيز ديگرى حائل شود, جماعت باطل مى
شود و لازم است ماموم به وظيفه منفرد عمل نمايد.
مساله 1444 - احتياط واجب آن است كه بين جاى سجده ماموم و جاى ايستادن امام به
اندازه يك مـتر فاصله نباشد, و همچنين است اگرانسان بواسطه مامومى كه جلوى او
ايستاده به امام متصل بـاشـد, و احـتياط مستحب آن است كه جاى سجده ماموم با جاى كسى
كه جلوى اوايستاده , هيچ فاصله نداشته باشد.
مساله 1445 - اگر ماموم بواسطه كسى كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متصل
باشد و از جـلـو بـه امـام متصل نباشد, بنابر احتياطواجب بايد با كسى كه در طرف
راست يا چپ او اقتدا كرده , يك متر فاصله نداشته باشد.
مـسـالـه 1446 - اگر در نماز, بين ماموم و امام , يا بين ماموم و كسى كه ماموم
بواسطه او به امام متصل است , يك متر فاصله پيدا شود, بايد قصدانفراد كند و نمازش
صحيح است .
مـسـالـه 1447 - اگر نماز همه كسانى كه در صف جلو هستند تمام شود, چنانچه فورا
براى نماز ديگرى به امام اقتدا كنند, جماعت صف بعدصحيح است .
مـساله 1448 - اگر در ركعت دوم اقتدا كند, لازم نيست حمد و سوره بخواند ولى قنوت و
تشهد را بـا امام مى خواند, و احتياط آن است كه موقع خواندن تشهد انگشتان دست و
سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند كند و بايد بعد از تشهد با امام برخيزد
و حمد و سوره را بخواند,و اگر براى سـوره وقـت نـدارد, حـمـد را تمام كند و در ركوع
, خود را به امام برساند, و اگر در ركوع به امام نرسد, بنابر احتياط واجب قصد
انفرادنمايد.
مساله 1449 - اگر موقعى كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتى است اقتدا كند, بايد
در ركعت دوم نـمازش كه ركعت سوم امام است بعد ازدو سجده بنشيند و تشهد را به مقدار
واجب بخواند و بـرخـيزد, و چنانچه براى گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد, بايد يك
مرتبه بگويد ودر ركوع خود را به امام برساند.
مـسـاله 1450 - اگر امام در ركعت سوم يا چهارم باشد و ماموم بداند كه اگر اقتدا
كند و حمد را بـخـوانـد, به ركوع امام نمى رسد, بنابر احتياطواجب بايد صبر كند تا
امام به ركوع رود, بعد اقتدا نمايد.
مساله 1451 - اگر در حال قيام ركعت سوم ياچهارم امام اقتدا كند, بايد حمد وسوره را
بخواند, و اگـر بـراى سـوره وقـت ندارد, بايد حمد را تمام كند و در ركوع خود را به
امام برساند, و اگر در ركوع به امام نرسد بنابر احتياط واجب قصد انفراد كند.
مـسـاله 1452 - كسى كه مى داند اگر سوره يا قنوت را تمام كند به ركوع امام نمى
رسد, چنانچه عـمـدا سـوره يا قنوت را بخواند و به ركوع نرسد,اظهر اين است كه نمازش
صحيح است و بايد به وظيفه منفرد عمل نمايد.
مـسـالـه 1453 - كـسى كه اطمينان دارد كه اگر سوره را شروع كند يا تمام نمايد, به
ركوع امام مـى رسد, در صورتى كه زياد طول نكشد بهتر آن است كه سوره را شروع كند, يا
اگر شروع كرده تـمـام نمايد, و اگر زياد طول بكشد احتياط واجب آن است كه شروع نكند,
و چنانچه شروع كرده تمام ننمايد.
مـسـالـه 1454 - كسى كه يقين دارد اگر سوره را بخواند به ركوع امام مى رسد, چنانچه
سوره را بخواند و به ركوع نرسد, جماعتش صحيح است .
مـسـاله 1455 - اگر امام ايستاده باشد وماموم نداند كه در كدام ركعت است , مى
تواند اقتدا كند, ولـى بـايـد حـمد و سوره را به قصد قربت بخوانداگرچه بعد بفهمد كه
امام در ركعت اول يا دوم بوده .
مـسـالـه 1456 - اگـر به خيال اينكه امام در ركعت اول يا دوم است حمد و سوره
نخواند و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوم يا چهارم بوده ,نمازش صحيح است , ولى
اگر پيش از ركوع بفهمد, بـايـد حـمـد و سـوره را بـخـوانـد, و اگـر وقت ندارد, فقط
حمد را بخواند و در ركوع خود را به امام برساند, و اگر نمى رسد بنابر احتياط واجب
قصد انفراد نمايد.
مساله 1457 - اگر به خيال اينكه امام در ركعت سوم يا چهارم است حمد و سوره بخواند
و پيش از ركوع يا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اول يا دوم بوده , نمازش صحيح است .
و اگر در بين حمد و سوره بفهمد, لازم نيست آنها را تمام كند.
مـسـالـه 1458 - اگر موقعى كه مشغول نماز مستحبى است جماعت برپا شود, چنانچه
اطمينان نـدارد كـه اگر نماز را تمام كند به جماعت مى رسد,مستحب است نماز را رها
كند و مشغول نماز جـمـاعـت شـود, بـلـكه اگر اطمينان نداشته باشدكه به ركعت اول
برسد مستحب است به همين دستوررفتار نمايد.
مـسـالـه 1459 - اگـر موقعى كه مشغول نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى است جماعت برپا
شود, چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به
جماعت مى رسد, مستحب است به نيت نماز مستحبى نماز را دو ركعتى تمام كند و خود را به
جماعت برساند.
مـسـاله 1460 - اگر نماز امام تمام شود و ماموم مشغول تشهد يا سلام اول باشد, لازم
نيست نيت فرادى كند.
مساله 1461 - كسى كه يك ركعت از امام عقب مانده بهتر آن است كه وقتى امام تشهد
ركعت آخر را مى خواند, انگشتان دست و سينه پا رابه زمين بگذارد و زانوها را بلند
نگهدارد و صبر كند تا امام سـلام نـماز را بگويد و بعد برخيزد.
و اگر در همان
جا بخواهد قصد انفراد نمايد مانعى ندارد, ولى چنانچه از اول قصد انفراد داشته محل
اشكال است .
شرائط امام جماعت مساله 1462 - امام جماعت بايد بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و
عادل و حلال زاده باشد و نماز را بـه طـور صحيح بخواند, و نيز اگر ماموم مرد است
امام او هم بايد مرد باشد, و اقتدا كردن بچه مـمـيـز كـه خـوب و بد را مى فهمد به
بچه مميز ديگر مانعى ندارد اگرچه آثار جماعت بر اومترتب نمى شود.
مـسـالـه 1463 - امـامى را كه عادل مى دانسته , اگر شك كند كه به عدالت خود باقى
است يا نه , مى تواند به او اقتدا نمايد.
مـسـالـه 1464 - كـسـى كه ايستاده نماز مى خواند, نمى تواند به كسى كه نشسته يا
خوابيده نماز مـى خـوانـد اقـتـدا كـنـد.
و كـسى كه نشسته نمازمى خواند, نمى
تواند به كسى كه خوابيده نماز مى خواند اقتدا نمايد.
مـسـاله 1465 - كسى كه نشسته نماز مى خواند, مى تواند به كسى كه نشسته نماز مى
خواند اقتدا كـنـد.
و اقتداء كسى كه خوابيده نماز مى خواند به كسى كه نشسته يا
خوابيده نماز مى خواند محل اشكال است .
مساله 1466 - اگر امام جماعت بواسطه عذرى با لباس نجس يا با تيمم يا با وضوى جبيره
اى نماز بخواند, مى شود به او اقتدا كرد.
مـسـالـه 1467 - اگـر امـام مرضى دارد كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط
خوددارى كند, مى شود به او اقتدا كرد, و نيز زنى كه مستحاضه نيست مى تواند به زن
مستحاضه اقتدا نمايد.
مـسـالـه 1468 - بهتر اين است كه كسى كه مرض خوره يا پيسى دارد, امام جماعت نشود.
و بنابر احـتـياط واجب به كسى كه حد شرعى بر اوجارى شده اقتدا ننمايند, و همچنين
اهل شهر ( خانه نشين ) به اعرابى ( صحرانشين ) اقتدا نكند.
احكام جماعت مـسـالـه 1469 - موقعى كه ماموم نيت مى كند, بايد امام را معين نمايد,
ولى دانستن اسم او لازم نيست , و اگر نيت كند اقتدا مى كنم به امام جماعت حاضر,
نمازش صحيح است .
مساله 1470 - ماموم بايد غير از حمد و سوره چيزهاى نماز را خودش بخواند, ولى اگر
ركعت اول يا دوم او ركعت سوم يا چهارم امام باشد,بايد حمد و سوره را بخواند.
مساله 1471 - اگر ماموم در ركعت اول و دوم نماز صبح ومغرب و عشا صداى حمد وسوره
امام را بـشنود, اگرچه كلمات را تشخيص ندهد,بايد حمد و سوره را نخواند, و اگر صداى
امام را نشنود مستحب است حمد وسوره را بخواند ولى بايد آهسته بخواند وچنانچه سهوا
بلند بخوانداشكال ندارد.
مـساله 1472 - اگر ماموم بعضى از كلمات حمد و سوره امام را بشنود, احتياط واجب آن
است كه حمد و سوره را نخواند.
مساله 1473 - اگر ماموم سهوا حمد و سوره را بخواند, يا خيال كند صدائى را كه مى
شنود صداى امام نيست و حمد و سوره را بخواند و بعدبفهمد صداى امام بوده , نمازش
صحيح است .
مساله 1474 - اگر شك كند كه صداى امام را مى شنود يا نه , يا صدائى بشنود و نداند
صداى امام است يا صداى كس ديگر, مى تواند حمد وسوره را بخواند.
مـسـالـه 1475 - مـامـوم در ركـعـت اول و دوم نماز ظهر و عصر نبايد حمد و سوره را
بخواند, و مستحب است بجاى آن ذكر بگويد.
مـساله 1476 - ماموم نبايد تكبيرة الاحرام را پيش از امام بگويد, بلكه احتياط واجب
آن است كه تا تكبير امام تمام نشده تكبيرنگويد.
مـسـاله 1477 - اگر ماموم سهوا پيش از امام سلام دهد,نمازش صحيح است ولازم نيست
دوباره با امام سلام دهد, بلكه ظاهر اين است كه اگرعمدا هم پيش از امام سلام دهد
نمازش اشكال ندارد.
مـسـاله 1478 - اگر ماموم غير از تكبيرة الاحرام و سلام , چيزهاى ديگر نماز را پيش
از امام بگويد اشكال ندارد, ولى اگر آنها را بشنود, يابداند امام چه وقت مى گويد,
احتياط مستحب آن است كه پيش از امام نگويد.
مـسـالـه 1479 - مـامـوم بايد غير از آنچه در نماز خوانده مى شود, كارهاى ديگر آن
مانند ركوع و سجود را با امام يا كمى بعد از امام بجا آورد,و اگر عمدا پيش از امام
يا مدتى بعد از امام انجام دهد, جماعتش باطل مى شود, ولى اگر به وظيفه منفرد عمل
نمايد نمازش صحيح است .
مساله 1480 - اگر سهوا پيش از امام سر از ركوع بردارد چنانچه امام در ركوع باشد,
بايد به ركوع برگردد وباامام سر بردارد,ودراين صورت زياد شدن ركوع كه ركن است نماز
را باطل نمى كند, ولى اگر به ركوع برگردد و پيش از آنكه به ركوع امام برسد, امام سر
بردارد,نمازش باطل است .
مـسـالـه 1481 - اگـر اشـتباها سر بردارد و ببيند امام در سجده است , بايد به سجده
برگردد, و چـنـانـچـه در هـر دو سـجده اين اتفاق بيفتد, براى زياد شدن دو سجده كه
ركن است نماز باطل نمى شود.
مـسـاله 1482 - كسى كه اشتباها پيش از امام سر از سجده برداشته , هرگاه به سجده
برگردد و مـعـلوم شود امام قبلا سر برداشته است , نمازش صحيح است , ولى اگر در هر
دو سجده اين اتفاق بيفتد نمازش باطل است .
مساله 1483 - اگر اشتباها سر از ركوع يا سجده بردارد و سهوا يا به خيال اينكه به
امام نمى رسد به ركوع يا سجده نرود, جماعت و نمازش صحيح است .
مساله 1484 - اگر سر از سجده بردارد و ببيند امام در سجده است , چنانچه به خيال
اينكه سجده اول امام است , به قصد اينكه با امام سجده كند به سجده رود و بفهمد سجده
دوم امام بوده , سجده دوم او حـسـاب مـى شـود, و اگـر به خيال اينكه سجده دوم امام
است به سجده رود وبفهمد كه سجده اول امام بوده , بايد به قصد سجده با امام سجده را
تمام كند و دوباره با امام به سجده رود.
مساله 1485 - اگر سهوا پيش از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر سر بردارد به
مقدارى از قـرائت امـام مـى رسد, چنانچه سر بردارد وبا امام به ركوع رود, نمازش
صحيح است , و اگر عمدا برنگردد نمازش باطل است .
مـسـالـه 1486 - اگر سهوا پيش از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر برگردد به
چيزى از قرائت امام نمى رسد, اگر به قصد اينكه با امام نماز بخواند سربردارد و با
امام به ركوع رود, جماعت و نمازش صحيح است , و اگر عمدا برنگردد نمازش صحيح است و
منفرد مى شود.
مـسـالـه 1487 - اگـر سهوا پيش از امام به سجده رود, اگر به قصد اينكه با امام
نماز بخواند سر بردارد و با امام به سجده رود, جماعت و نمازش صحيح است , و اگر عمدا
برنگردد نمازش صحيح و منفرد مى گردد.
مـسـاله 1488 - اگر امام در ركعتى كه قنوت ندارد اشتباها قنوت بخواند, يا در ركعتى
كه تشهد ندارد اشتباها مشغول خواندن تشهد شود,ماموم نبايد قنوت و تشهد را بخواند,
ولى نمى تواند پيش از امـام بـه ركوع رود, ياپيش از ايستادن امام بايستد, بلكه بايد
صبر كند تا قنوت وتشهد امام تمام شود و بقيه نماز را با او بخواند.
وظيفه امام و ماموم در نماز جماعت : مـساله 1489 - بنابر احتياط واجب اگر ماموم يك
مرد باشد, طرف راست امام بايستد , و اگر يك يـا چـند زن باشد, پشت سر امام بايستد ,
واگر يك مرد و يك زن يا يك مرد و چند زن باشند, مرد طـرف راست امام بايستد و يك يا
چند زن پشت سر امام بايستند , و اگر چند مرد ويك يا چند زن باشند, آنچه مرد است عقب
امام و زنها پشت مردها بايستند.
مساله 1490 - اگر امام و ماموم هر دو زن باشند, واجب است بنابر احتياط رديف يكديگر
بايستند و امام جلوتر از ديگران نايستد.
مـسـالـه 1491 - مستحب است امام در وسط صف بايستد و اهل علم و كمال و تقوى در صف
اول بايستند.
مـسـالـه 1492 - مـسـتـحـب اسـت صـفهاى جماعت منظم باشد, و بين كسانى كه در يك صف
ايستاده اند فاصله نباشد و شانه آنان رديف يكديگرباشد.
مساله 1493 - مستحب است بعد از گفتن قد قامت الصلاة مامومين برخيزند.
مـسـالـه 1494 - مستحب است امام جماعت مامومى را كه از ديگران ضعيف تر است رعايت
كند و قنوت و ركوع و سجود را طول ندهد, مگربداند همه كسانى كه به او اقتدا كرده اند
مايلند.
مـسـاله 1495 - مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهائى كه بلند مى خواند,
صداى خود را به قدرى بلند كند كه ديگران بشنوند, ولى بايد بيش از اندازه صدا را
بلند نكند.
مـسـاله 1496 - اگر امام در ركوع بفهمد كسى تازه رسيده و مى خواهد اقتدا كند,
مستحب است ركوع را دو برابر هميشه طول بدهد وبعدبرخيزد, اگرچه بفهمد كس ديگرى هم
براى اقتدا وارد شده است .
چيزهائى كه در جماعت مكروه است : مساله 1497 - اگر در صفهاى جماعت جا باشد, مكروه
است انسان تنها بايستد.
مساله 1498 - مكروه است ماموم ذكرهاى نماز را طورى بگويد كه امام بشنود.
مـسـالـه 1499 - مـسافرى كه نماز ظهر و عصر و عشا را دو ركعت مى خواند, مكروه است
در اين نـمازها به كسى كه مسافر نيست اقتدا كند, وكسى كه مسافر نيست مكروه است در
اين نمازها به مسافر اقتدا نمايد.
نماز آيات مساله 1500 - نماز آيات كه دستور آن بعدا گفته خواهد شد بواسطه چهار چيز
واجب مى شود: اول - گرفتن خورشيد.
دوم - گرفتن ماه اگرچه مقدار كمى از آنها گرفته شود و كسى هم از آن نترسد.
سوم - زلزله اگرچه كسى هم نترسد.
چهارم - رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ و مانند اينها از آيات آسمانى در صورتى كه
بيشتر مردم بـتـرسند.
و اما در حوادث زمينى مانند فرورفتن آب دريا و افتادن كوه
كه موجب ترس اكثر مردم شـود بـنـابر احتياط نماز آيات خوانده شود, ولى بعيد نيست كه
در حوادث زمينى كه زلزله نباشد نماز آيات واجب نباشد.
مساله 1501 - اگر از چيزهائى كه نماز آيات براى آنها واجب است بيشتر از يكى اتفاق
بيفتد, انسان بـايـد براى هر يك از آنها يك نماز آيات بخواند, مثلا اگر خورشيد
بگيرد و زلزله هم بشود, بايد دو نماز آيات بخواند.
مـسـالـه 1502 - كسى كه چند نماز آيات بر او واجب است , چه همه آنها براى يك چيز
بر او واجب شـده بـاشـد, مثلا سه مرتبه خورشيد گرفته ونماز آنها را نخوانده است ,
چه براى چند چيز باشد مثلا براى آفتاب گرفتن و ماه گرفتن و زلزله , نمازهائى بر او
واجب شده باشد, موقعى كه قضاى آنها را مى خواند, لازم نيست معين كند كه براى كدام
يك آنها باشد.
مـساله 1503 - چيزهائى كه نماز آيات براى آنها واجب است , در هر شهرى اتفاق بيفتد,
فقط مردم همان شهر بايد نماز آيات بخوانند, و برمردم جاهاى ديگر واجب نيست .
مـسـاله 1504 - در نماز آيات براى زلزله يا رعد و برق و بادهاى سياه و مانند آنها
لازم است مكلف نـمـاز آيات را فورا بخواند, و چنانچه تاخير بيندازد احوط آن است كه
به قصد مافى الذمه بياورد و قصد ادا و قضا نكند.
مساله 1505 - از وقتى كه خورشيد يا ماه شروع به گرفتن مى كند, انسان بايد نماز
آيات را بخواند, و بهتر اين است كه به قدرى تاخير نيندازدكه شروع به باز شدن كند.
مساله 1506 - اگر خواندن نماز آيات را به قدرى تاخير بيندازد كه آفتاب يا ماه شروع
به باز شدن كند, نيت ادا مانعى ندارد, ولى اگر بعد ازباز شدن تمام آن , نماز بخواند
بايد نيت قضا نمايد.
مـساله 1507 - اگر مدت گرفتن خورشيد يا ماه به اندازه خواندن يك ركعت نماز يا كمتر
باشد, وجـوب نـماز آيات در اين صورت مبنى براحتياط است , و اگر مدت گرفتن آنها
بيشتر باشد ولى انسان نماز را نخواند, تا به اندازه خواندن يك ركعت به آخر وقت آن
مانده باشد, در اين صورت نماز آيات واجب و ادا است .
مـسـاله 1508 - اگر بعد از باز شدن آفتاب يا ماه بفهمد كه تمام آن گرفته بوده ,
بايد قضاى نماز آيات را بخواند, ولى اگر بفهمد مقدارى از آن گرفته بوده قضا بر او
واجب نيست .
مـسـالـه 1509 - اگر عده اى كه اطمينان به گفتار آنها نباشد بگويند كه خورشيد يا
ماه گرفته اسـت , چـنـانچه انسان از گفته آنان يقين يا اطمينان شخصى پيدا نكند و
نماز آيات نخواند و بعد مـعـلـوم شـود راست گفته اند, در صورتى كه تمام خورشيد يا
ماه گرفته باشد, بايد نماز آيات را بـخـوانـد,ولى اگر مقدارى از آن گرفته باشد,
خواندن نماز آيات بر او واجب نيست , و همچنين اسـت اگر دو نفر كه عادل بودن آنان
معلوم نيست بگويندخورشيد يا ماه گرفته , بعد معلوم شود كه عادل بوده اند.
مساله 1510 - اگرانسان به گفته كسانى كه از روى قاعده علمى وقت گرفتن خورشيد و ماه
را مى دانند اطمينان پيدا كند كه خورشيد يا ماه گرفته , بنابر احتياط واجب بايد
نماز آيات را بخواند, و نـيـز اگـر بـگـويند فلان وقت خورشيد يا ماه مى گيرد و فلان
مقدار طول مى كشد و انسان به گفته آنان اطمينان پيدا كند, بنابر احتياط واجب بايد
به حرف آنان عمل نمايد.
مـسـالـه 1511 - اگـر بـفـهمد نماز آياتى كه خوانده باطل بوده , بايد دوباره
بخواند, و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مساله 1512 - اگر در وقت نماز يوميه نماز آيات هم بر انسان واجب شود, چنانچه براى
هر دو نماز وقـت دارد, هـر كـدام را اول بـخواند اشكال ندارد, و اگر وقت يكى از آن
دو تنگ باشد, اول آن را بخواند, و اگر وقت هر دو تنگ باشد, بايد اول نماز يوميه را
بخواند.
مـسـالـه 1513 - اگـر در بين نماز يوميه بفهمد كه وقت نماز آيات تنگ است , چنانچه
وقت نماز يـومـيـه هـم تـنگ باشد, بايد آن را تمام كند بعد نمازآيات را بخواند, و
اگر وقت نماز يوميه تنگ نباشد, آن را بشكند و اول نماز آيات و بعد نماز يوميه را
بجا آورد.
مـسـاله 1514 - اگر در بين نماز آيات بفهمد كه وقت نماز يوميه تنگ است , بايد نماز
آيات را رها كـند و مشغول نماز يوميه شود و بعد از آن كه نماز را تمام كرد پيش از
انجام كارى كه نماز را بهم بزند, بقيه نماز آيات را از همانجا كه رها كرده بخواند.
مـساله 1515 - اگر در حال حيض يا نفاس زن , آفتاب يا ماه بگيرد يا رعد و برق و
مانند اينها اتفاق بيفتد, نماز آيات بر او واجب نيست وقضا هم ندارد.
دستور نماز آيات : مـسـاله 1516 - نماز آيات دو ركعت است و در هر ركعت پنج ركوع
دارد, و دستور آن اين است كه انـسـان بـعد از نيت , تكبير بگويد و يك حمدو يك سوره
تمام بخواند و به ركوع رود و سر از ركوع بـردارد, دوبـاره يـك حمد و يك سوره
بخواند, باز به ركوع رود تا پنج مرتبه , و بعد از بلندشدن از ركوع پنجم دو سجده
نمايد و برخيزد و ركعت دوم را هم مثل ركعت اول بجا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.