1577 - روزى را كـه انـسـان شـك دارد آخـر شعبان است يا
اول رمضان واجب نيست روزه بگيرد , و اگر بـخـواهـد روزه بـگـيرد , نمى
تواند نيت روزه رمضان كند , ولى اگر نيت كند كه اگر رمضان است روزه رمضان و
اگر رمضان نيست روزه قضا يا مانند آن باشد , صحت روزه اش بعيد نيست ولى
بهتر آن است كه نيت روزه قضا و مانند آن بنمايد و چنانچه بعد معلوم شود
رمضان بوده , از رمضان حساب مى شود , و اگر قصد طبيعى روزه را كند و بعد
معلوم شود رمضان بوده , نيز كافى است .
1578 - اگـر روزى را كـه شـك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان به نيت روزه
قضا يا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان
است بايد نيت روزه ماه رمضان كند.
1579 - اگـر در روزه واجـب معينى مثل روزه رمضان مردد شود كه روزه خود را
باطل كند يا نه , يا قصد كـند كه روزه را باطل كند , روزه اش بنابر احتياط
باطل مى شود , اگر چه از قصدى كه كرده برگردد , و كارى هم كه روزه را باطل
مى كند انجام ندهد.
1580 - در روزه مـسـتحب و روزه واجبى كه وقت آن معين نيست مثل روزه كفاره ,
اگر قصد كند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد يا مردد شود كه به جا
آورد يا نه , چنانچه به جا نياورد و در روزه واجب پيش از ظهر و در روزه
مستحب پيش از غروب دوباره نيت روزه كند , روزه او صحيح است .
( چيزهايى كه روزه را باطل مى كند ).
1581 - چند چيز روزه را باطل مى كند : اول خوردن و آشاميدن .
دوم جماع
.
سوم استمناء و استمناء آن است كه انسان با خود يا ديگرى غير از جماع كارى كند كه
منى از او بيرون آيد.
چهارم دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام .
پنجم رساندن غبار به حلق .
ششم فرو بردن تمام سر در آب بنابر مشهور.
هفتم باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح .
هشتم اماله كردن با چيزهاى روان .
نهم قى كردن .
و احكام اينها در مسائل آينده گفته مى شود.
( خوردن و آشاميدن ).
1582 - اگر روزه دار با التفات به اين كه روزه دارد , عمدا چيزى بخورد يا
بياشامد , روزه او باطل مى شود , چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد , مثل نان ,
و آب , چه معمول نباشد , مثل خاك و شيره درخت , و چه كم باشد يا زياد , حتى اگر
مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو بـرد روزه
باطل مى شود , مگر آن كه رطوبت مسواك در آب دهان به طورى از بين برود كه رطوبت خارج
به آن گفته نشود.
1583 - اگـر مـوقـعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده , بايد لقمه را از دهان
بيرون آورد و چنانچه عمدا فرو ببرد , روزه اش باطل است , و به دستورى كه بعدا گفته
خواهد شد كفاره هم بر او واجب مى شود.
1584 - اگر روزه دار سهوا چيزى بخورد يا بياشامد , روزه اش باطل نمى شود.
1585 - آمپولى كه عضو را بى حس مى كند يا به جهت ديگر استعمال مى شود , براى روزه
دار اشكال ندارد.
و بهتر آن است كه از استعمال آمپولى كه به جاى دوا و غذا به كار مى برند خوددارى
كند.
1586 - اگر روزه دار چيزى را كه لاى دندان مانده است , عمدا فرو ببرد , روزه اش
باطل مى شود.
1587 - كسى كه مى خواهد روزه بگيرد , لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند
, ولى اگر بداند غذايى كه لاى دندان مانده در روز فرو مى رود , بايد خلال كند.
1588 - فـرو بـردن آب دهان , اگر چه به واسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان
جمع شده باشد , روزه را باطل نمى كند.
1589 - فرو بردن اخلاط سر و سينه , تا به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد , ولى اگر
داخل فضاى دهان شود , احتياط واجب آن است كه آن را فرو نبرند.
1590 - اگر روزه دار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد يا به او ضررى برسد
يا آن كه به سختى بيفتد , كه قابل تحمل نيست , مى تواند به اندازه اى كه ترس از اين
امور برطرف شود آب بياشامد ولى روزه او بـاطـل مى شود و اگر ماه رمضان باشد , بايد
بنابر احتياط لازم بيشتر از آن نياشامد و در بقيه روز از بجا آوردن كارى كه روزه را
باطل مى كند خوددارى نمايد.
1591 - جـويـدن غـذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولا به
حلق نمى رسد , اگر چه اتـفـاقـا به حلق برسد , روزه را باطل نمى كند , ولى اگر
انسان از اول بداند كه به حلق مى رسد , روزه اش باطل مى شود و بايد قضاى آن را
بگيرد , و كفاره هم بر او واجب است .
1592 - انسان نمى تواند براى ضعف , روزه را بخورد , ولى اگر ضعف او به قدرى است كه
معمولا نمى شود آن را تحمل كرد , خوردن روزه اشكال ندارد.
( جماع ).
1593 - جماع روزه را باطل مى كند , اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و
منى هم بيرون نيايد.
1594 - اگـر كـمـتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم
بيرون نيايد , روزه باطل نمى شود , ولى در شـخـصى كه ختنه گاه ندارد اگر كمتر از
مقدار ختنه گاه داخل شود بمقدارى كه گويند نزديكى كرده روزه اش باطل مى شود.
1595 - اگـر عـمـدا قـصد جماع نمايد , و شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا
نه , روزه او بنابر احتياط لازم باطل است , و لازم است قضا نمايد , ولى كفاره واجب
نيست .
1596 - اگـر فـرامـوش كـند كه روزه است و جماع نمايد , يا او را به جماع مجبور
نمايند , به نحوى كه از اختيار او خارج شود , روزه او باطل نمى شود , ولى چنانچه در
بين جماع يادش بيايد يا جبر او برداشته شود , بايد فورا از حال جماع خارج شود , و
اگر خارج نشود , روزه او باطل است .
( استمنا ).
1597 - اگر روزه دار استمنا كند ( معناى استمنا در مساله 1581 گذشت ) , روزه
اش باطل مى شود.
1598 - اگر بى اختيار منى از انسان بيرون آيد , روزه اش باطل
نيست .
1599 - هـرگـاه روزه دار بـدانـد كه اگر در روز بخوابد محتلم مى شود , يعنى در
خواب منى از او بيرون مى آيد , جايز است بخوابد , هر چند به سبب نخوابيدن به زحمت
نيفتد , و اگر محتلم شود , روزه اش باطل نمى شود.
1600 - اگـر روزه دار در حـال بـيـرون آمـدن منى از خواب بيدار شود , واجب نيست از
بيرون آمدن منى جلوگيرى كند.
1601 - روزه دارى كه محتلم شده , مى تواند بول كند , اگر چه بداند به واسطه بول
كردن باقيمانده منى از مجرى بيرون مى آيد.
1602 - روزه دارى كـه مـحـلتم شده , اگر بداند منى در مجرى مانده , و در صورتى كه
پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد , احتياط مستحب آن است كه
پيش از غسل بول كند.
1603 - كـسـى كه به قصد بيرون آمدن منى بازى و شوخى كند , اگر چه منى از او بيرون
نيايد , بايد بنابر احتياط لازم روزه را تمام كند و قضا هم بنمايد.
1604 - اگـر روزه دار بـدون قصد بيرون آمدن منى مثلا با زن خود بازى و شوخى كند ,
چنانچه اطمينان دارد كه منى از او خارج نمى شود , اگر چه اتفاقا منى بيرون آيد روزه
او صحيح است .
ولى اگر اطمينان ندارد , در صورتى كه منى از او بيرون آيد روزه اش باطل است .
( دروغ بستن به خدا و پيغمبر ).
1605 - اگـر روزه دار بـه گـفـتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به
خدا و پيغمبر ( ص ) و جانشينان پـيغمبر ( ص ) عمدا نسبتى را بدهد كه دروغ است - اگر
چه فورا بگويد دروغ گفتم يا توبه كند - روزه او بـنـابر احتياط لازم باطل است هم
چنين است بنابر احتياط مستحب دروغ بستن به حضرت زهرا سلام اللّه عليها و ساير
پيغمبران و جانشينان آنان .
1606 - اگر بخواهد خبرى را كه دليلى بر حجيت او ندارد , و نمى داند راست است يا
دروغ , نقل كند , بنابر احتياط واجب بايد از كسى كه آن خبر را گفته , يا از كتابى
كه آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.
1607 - اگر چيزى را به اعتقاد اين كه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد
بفهمد دروغ بوده , روزه اش باطل نمى شود.
1608 - اگـر چـيزى را كه مى داند دروغ است به خدا و پيغمبر نسبت دهد و بعدا بفهمد
آنچه را كه گفته راست بوده , بايد بنابر احتياط لازم روزه را تمام كند و قضاى آن را
هم به جا آورد.
1609 - اگـر دروغـى را كـه ديـگـرى ساخته عمدا به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر
نسبت دهد , بنابر احتياط لازم روزه اش باطل مى شود , ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ
را ساخته نقل كند اشكال ندارد.
1610 - اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر صلى اللّه عليه وآله چنين مطلبى
فرموده اند و او جايى كه در جـواب بـايـد بگويد نه , عمدا بگويد , بلى , يا جايى كه
بايد بگويد بلى عمدا بگويد نه , روزه اش بنابر احتياط لازم باطل مى شود.
1611 - اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم , يا در
شب به دروغ به آنان نسبتى بدهد و فرداى آن كه روزه مى باشد بگويد آنچه ديشب گفتم
راست است , روزه اش باطل مى شود , مگر آن كه مقصودش بيان حال خبرش باشد.
( رساندن غبار به حلق ).
1612 - بـنـابر احتياط واجب رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مى كند , چه
غبار از چيزى باشد كه خوردن آن حلال است , مثل آرد , يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن
حرام است مثل خاك .
1613 - رساندن غبار غير غليظ به حلق - بنابر اقوى - روزه را باطل نمى كند.
1614 - اگر به واسطه باد غبارى غليظ پيدا شود و انسان با اين كه متوجه است و مى
تواند , مواظبت نكند و به حلق برسد , بنابر احتياط واجب روزه اش باطل مى شود.
1615 - احتياط واجب آن است كه روزه دار دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به
حلق نرساند.
1616 - اگر مواظبت نكند و غبار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود , چنانچه يقين
يا اطمينان داشته كه بـه حـلق نمى رسد , روزه اش صحيح است , و اگر گمان مى كرده كه
به حلق نمى رسد , بهتر آن است كه آن روزه را قضا كند.
1617 - اگـر فـرامـوش كـنـد كه روزه است و مواظبت نكند , يا بى اختيار غبار و
مانند آن به حلق او برسد روزه اش باطل نمى شود.
( فرو بردن سر در آب ).
1618 - اگـر روزه دار عـمـدا تمام سر را در آب فرو برد , اگر چه باقى بدن او
از آب بيرون باشد , روزه اش بـنابر مشهور باطل مى شود , ولى بعيد نيست كه اين كار
روزه را باطل نكند , اگر چه كراهت شديد دارد و رعايت احتياط در صورت امكان بهتر است
.
1619 - اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد , روزه اش
هيچ اشكالى ندارد .
1620 - اگر تمام سر زير آب برود اگر چه مقدارى از موها بيرون بماند , همان حكمى را
كه در مساله 1618 گفته شد دارد.
1621 - سـر فـرو بردن در غير آب از چيزهاى روان مانند شير به روزه هيچ ضررى ندارد
, و هم چنين است فرو بردن سر در آب مضاف .
1622 - اگـر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و آب تمام سر او را بگيرد , يا فراموش
كند كه روزه است و سر در آب فرو برد , روزه او هيچ اشكالى ندارد.
1623 - اگـر بـه خـيـال اين كه آب سر او را نمى گيرد , خود را در آب بيندازد و آب
تمام سر او را بگيرد , روزه اش هيچ اشكالى ندارد.
1624 - اگـر فـراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد , چنانچه در زير آب
يادش بيايد كه روزه است , بهتر آن است كه فورا سر را بيرون آورد ولى چنانچه بيرون
نياورد , روزه اش باطل نمى شود.
1625 - اگـر كـسى به زور سر او را در آب فرو برد , روزه اش هيچ اشكالى ندارد , ولى
چنانچه در حالى كه زير آب است , آن كس دست بردارد بهتر آن است كه فورا سرش را بيرون
آورد.
1626 - اگر روزه دار به نيت غسل سر را در آب فرو برد , روزه و غسل او هر دو صحيح
است .
1627 - اگـر بـراى آن كه كسى را از غرق شدن نجات دهد , سر را در آب فرو برد , اگر
چه نجات دادن او واجب باشد , احتياط مستحب آن است كه روزه اش را قضا كند.
( باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح ).
1628 - اگر جنب عمدا در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نكند روزه اش باطل است , و
كسى كه وظيفه اش تيمم است و عمدا تيمم ننمايد , روزه اش نيز باطل است , و حكم قضاى
ماه رمضان نيز همين است .
1629 - اگر در روزه غير ماه رمضان و قضاء آن از روزه هاى واجبى كه مثل روزه ماه
رمضان وقت آن معين است , جنب عمدا تا اذان صبح غسل نكند اظهر اين است كه روزه اش
صحيح است .
1630 - كسى كه در شب ماه رمضان جنب است , چنانچه عمدا غسل نكند تا وقت تنگ شود ,
بايد تيمم كند و روزه بگيرد , و احتياط مستحب آن است كه قضاى آن را هم به جا آورد.
1631 - اگـر جـنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد ,
بايد روزه آن روز را قـضا نمايد , و اگر بعد از چند روز يادش بيايد روزه هر چند
روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد , مثلا اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا
چهار روز , بايد روزه سه روز را قضا كند.
1632 - كـسـى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد , اگر خود
را جنب كند , روزه اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى شود.
1633 - اگر براى آن كه بفهمد وقت دارد يا نه , جستجو نمايد و گمان كند كه به
اندازه غسل وقت دارد و خـود را جـنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و تيمم كند ,
روزه اش صحيح است , و اگر بدون جستجو گـمـان كند كه وقت دارد و خود را جنب نمايد و
بعد بفهمد وقت تنگ بوده , و با تيمم روزه بگيرد , بنابر احتياط مستحب بايد روزه آن
روز را قضا كند.
1634 - كـسـى كـه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار
نمى شود , نبايد غسل نكرده بخوابد و چنانچه پيش از غسل اختيارا بخوابد و تا صبح
بيدار نشود , روزه اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى شود.
1635 - هـرگـاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود احتياط واجب آن است كه پيش
از غسل در صـورتـى كـه اطمينان به بيدار شدن ندارد نخوابد , اگر چه احتمال بدهد كه
اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود.
1636 - كـسـى كـه در شـب مـاه رمـضان جنب است و يقين دارد كه اگر بخوابد پيش از
اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با
اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند , روزه اش صحيح است .
و هم چنين است كسى كه اطمينان به بيدار شدن قبل از اذان صبح دارد.
1637 - كـسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد
پيش از اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد
غسل كند , در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند بنابر احتياط قضا بر او
واجب مى شود.
1638 - كـسـى كـه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد يا احتمال مى دهد كه اگر
بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند ,
در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود , روزه اش باطل و قضا و كفاره لازم است و هم چنين
است بنابر احتياط لازم اگر ترديد داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند يا نه .
1639 - اگـر جـنـب در شـب مـاه رمضان بخوابد و بيدار شود و يقين كند يا احتمال دهد
كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد
از بيدار شدن غسل كند , چنانچه دوبـاره بخوابد و تا اذان بيدار نشود , بايد عقوبة
روزه آن روز را قضا كند , و اگر از خواب دوم بيدار شود و بـراى مـرتـبه سوم بخوابد
و تا اذان صبح بيدار نشود بايد روزه آن روز را قضا كند و بنابر احتياط استحبابى
كفاره نيز بدهد.
1640 - مـراد از خواب اول و دوم و سوم , در صورتى كه انسان در خواب محتلم شود
خوابى است كه از بعد بيدار شدن بخوابد و اما خوابى كه در آن محتلم شده خواب اول
حساب نمى شود.
1641 - اگر روزه دار در روز محتلم شود , واجب نيست فورا غسل كند.
1642 - هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده , اگر چه
بداند پيش از اذان محتلم شده , روزه او صحيح است .
1643 - كـسـى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد , هر گاه تا اذان صبح جنب
بماند , اگر از روى عمد باشد , نمى تواند آن روز را روزه بگيرد وگرنه مى تواند روزه
بگيرد , هر چند احتياط در ترك آن است .
1644 - كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد , اگر بعد از اذان صبح بيدار شود
و ببيند محتلم شـده و بداند پيش از اذان محتلم شده است , بنابر اقوى مى تواند آن
روز را به قصد قضاى ماه رمضان روزه بگيرد.
1645 - اگر در روزه واجبى غير قضاى روزه رمضان از روزه هايى كه مثل روزه كفاره وقت
معينى ندارد , عـمـدا تا اذان صبح جنب بماند , اظهر اين است كه روزه اش صحيح است ,
ولى بهتر آن است كه غير از آن روزه روز ديگرى را روزه بگيرد.
1646 - اگـر زن پـيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود , و عمدا غسل نكند و يا
در تنگى وقت - هر چند از روى اختيار باشد - تيمم نكند در روزه ماه رمضان - و هم
چنين در قضاء او بنابر احتياط - روزه اش باطل است .
و در غير اين دو باطل نيست اگر چه احوط غسل كردن است و زنى كه وظيفه اش نسبت به
حيض يا نفاس تيمم است در روزه ماه رمضان و هم چنين در قضاء او بنابر احتياط اگر
عمدا پيش از اذان صبح تيمم نكند روزه اش باطل است .
1647 - اگـر زن پـيـش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود , و براى
غسل وقت نداشته باشد , بايد تيمم نمايد ولى لازم نيست تا اذان صبح بيدار بماند و هم
چنين است حكم جنب در صورتى كه وظيفه اش تيمم باشد.
1648 - اگـر زن نـزديـك اذان صبح در ماه مبارك رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و
براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد , روزه اش صحيح است .
1649 - اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود , يا در بين روز خون
حيض يا نفاس ببيند , اگر چه نزديك مغرب باشد , روزه او باطل است .
1650 - اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش
بيايد , روزه هايى كه گرفته صحيح است .
1651 - اگـر زن پـيـش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل
كوتاهى كند و تا اذان غـسـل نـكـنـد و در تنگى وقت تيمم هم نكند , روزه اش باطل است
ولى چنانچه كوتاهى نكند , مثلا مـنتظر باشد كه حمام زنانه شود , اگر چه سه مرتبه
بخوابد و تا اذان غسل نكند , و در تيمم كردن كوتاهى نكند , روزه او صحيح است .
1652 - اگـر زنـى كـه در حـال اسـتحاضه كثيره است , هر چند غسلهاى خود را به
تفصيلى كه در احكام اسـتـحـاضـه در مـسـاله ( 402 ) گفته شد به جا نياورد , روزه او
صحيح است , همچنان كه در استحاضه متوسطه اگر چه غسل نكند روزه اش صحيح است .
1653 - كسى كه مس ميت كرده يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميت رسانده , مى تواند
بدون غسل مس ميت روزه بگيرد , و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد , روزه او باطل
نمى شود.
( اماله كردن ).
1654 - اماله كردن با چيز روان اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد روزه
را باطل مى كند.
( قى كردن ).
1655 - هـرگـاه روزه دار عـمـدا قى كند اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار
باشد , روزه اش باطل مى شود ولى اگر سهوا يا بى اختيار قى كند اشكال ندارد.
1656 - اگر در شب چيزى بخورد كه مى داند به واسطه خوردن آن , در روز بى اختيار قى
مى كند , احتياط مستحب آن است كه روزه آن روز را قضا نمايد.
1657 - اگر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند , چنانچه براى او ضرر و مشقت
نداشته باشد , بهتر آن است كه خوددارى نمايد.
1658 - اگـر مـگـس در گـلـوى روزه دار برود , چنانچه به مقدارى فرو رفته باشد كه
به پايين دادن آن خـوردن گـفـتـه نشود لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه اش صحيح
است , و اما اگر به اين مقدار فرو نـرفـته باشد بايد آن را بيرون آورد , هر چند كه
اين كار متوقف بر قى كردن باشد - مگر در صورتى كه قى كردن براى او ضرر يا مشقت
زيادى داشته باشد - و چنانچه آن را قى نكند و فرو برد روزه اش باطل مى شود .
1659 - اگر سهوا چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به معده يادش بيايد كه روزه است
, بيرون آوردن آن لازم نيست و روزه او صحيح است .
1660 - اگـر يـقـين داشته باشد كه به واسطه آروغ زدن , چيزى از گلو بيرون مى آيد ,
بنابر احتياط نبايد عمدا آروغ بزند , ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.
1661 - اگـر آروغ بزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد , بايد آن را بيرون بريزد و
اگر بى اختيار فرو رود , روزه اش صحيح است .
( احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند ).
1662 - اگر انسان عمدا و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد
, روزه او باطل مى شود و چـنـانـچـه از روى عمد نباشد اشكال ندارد , ولى جنب اگر
بخوابد و به تفصيلى كه در مساله ( 1639 ) گفته شد تا اذان صبح غسل نكند , روزه او
باطل است , و چنانچه انسان نداند كه بعضى از آنچه گفته شد روزه را بـاطل مى كند
يعنى جاهل قاصر باشد , و ترديدى هم نداشته باشد يا آن كه اعتماد بر حجت شرعى داشته
باشد , اگر آن چيز را انجام دهد , روزه اش باطل نمى شود , مگر در خوردن و آشاميدن و
جماع .
1663 - اگـر روزه دار سـهـوا يـكـى از كارهايى كه روزه را باطل مى كند , انجام دهد
, و به گمان اين كه روزه اش باطل شده , عمدا دوباره يكى از آنها را بجا آورد , روزه
او باطل مى شود.
1664 - اگـر چيزى به زور در گلوى روزه دار بريزند , روزه او باطل نمى شود , ولى
اگر مجبورش كنند , مـثـلا بـه او بـگـويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى
زنيم , و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد , روزه او باطل مى شود.
1665 - روزه دار نبايد جايى برود كه مى داند چيزى در گلويش مى ريزند , يا مجبورش
مى كنند كه خودش روزه خود را باطل كند , و اگر برود , و از روى ناچارى خودش كارى كه
روزه را باطل مى كند انجام دهد , روزه او باطل مى شود , و هم چنين است بنابر احتياط
لازم اگر چيزى را در گلويش بريزند.
( آنچه براى روزه دار مكروه است ).
1666 - چند چيز براى روزه دار مكروه است و از آن جمله است : 1 دوا ريختن به
چشم و سرمه كشيدن , در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق برسد.
2 انجام دادن هر كارى مانند خون گرفتن و حمام رفتن كه باعث ضعف مى شود.
3 انفيه كشيدن , اگر نداند كه به حلق مى رسد و اگر بداند به حلق مى رسد جايز نيست
.
4 بو كردن گياههاى معطر.
5 نشستن زن در آب .
6 استعمال شاف .
7 تر كردن لباسى كه در بدن است 8 كشيدن دندان و هر كارى كه به واسطه آن از دهان
خون بيايد.
9 مسواك كردن با چوب تر.
10 بـى جـهت آب يا چيزى روان در دهان كردن , و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون
آمدن منى زن خود را ببوسد , يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد.
و اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد و منى بيرون نيايد روزه بنابر احتياط لازم باطل
مى شود.
( جايى كه قضا و كفاره واجب است ).
1667 - اگـر كـسـى روزه مـاه رمضان را به خوردن يا آشاميدن يا جماع يا استمناء
يا باقى ماندن بر جنابت بـاطـل كند در صورتى كه از روى عمد و اختيار باشد , و از
روى ناچارى يا جبر نباشد , اضافه بر قضا كفاره هـم بـر او واجـب مى شود , و احتياط
مستحب آن است كسى كه روزه را به غير آنچه گفته شد باطل كند اضافه بر قضا , كفاره هم
بدهد.
1668 - اگـر كـسـى چيزى از آنچه را كه گذشت انجام دهد در حالى كه عقيده قطعى داشته
كه روزه را باطل نمى كند كفاره بر او واجب نيست .
( كفاره روزه ).
1669 - در كـفـاره افطار روزه ماه رمضان , بايد يك بنده آزاد كند , يا به
دستورى كه در مساله بعد گفته مـى شـود , دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند
, يا به هر كدام يك مد كه گفته مى شود تقريبا سه چـهـارم كيلو است , طعام يعنى گندم
يا جو يا نان و مانند اينها بدهد و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد , بـايـد بـه قدر
امكان تصدق دهد , و اگر ممكن نيست استغفار نمايد , و احتياط واجب آن است كه هر وقت
بتواند , كفاره را بدهد.
1670 - كسى كه مى خواهد دو ماه كفاره ماه رمضان را بگيرد , بايد يك ماه تمام و يك
روز آن را از ماه ديگر پى در پى بگيرد و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد.
1671 - كسى كه مى خواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد , نبايد موقعى شروع كند
كه مى داند در بين يك ماه و يك روز روزى باشد كه مانند عيد قربان روزه آن حرام است
.
1672 - كسى كه بايد پى در پى روزه بگيرد , اگر در بين آن بدون عذر يك روز روزه
نگيرد , بايد روزه ها را از سر بگيرد.
1673 - اگـر در بـين روزهايى كه بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى غير اختيارى مثل
حيض , يا نفاس , يا سـفرى كه در رفتن آن مجبور است , براى او پيش آيد بعد از برطرف
شدن عذر , واجب نيست روزه ها را از سر بگيرد , بلكه بقيه را بعد از برطرف شدن عذر
به جا مى آورد.
1674 - اگـر بـه چـيـز حرامى روزه خود را باطل كند , چه آن چيز اصلا حرام باشد مثل
شراب و زنا , يا به جـهتى حرام شده باشد , مثل خوردن غذاى حلالى كه براى انسان ضرر
كلى دارد و نزديكى كردن با عيال خود در حال حيض , احتياط مستحب آن است كه كفاره جمع
بدهد , يعنى يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند , يا به
هر كدام آنها يك مد گندم , يا جو يا نان و مانند اينها بدهد.
و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد , هر كدام آنها كه ممكن است انجام دهد.
1675 - اگر روزه دار دروغى را به خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه وآله عمدا نسبت دهد
, احتياط مستحب آن است كه كفاره جمع كه تفصيل آن در مساله پيش گفته شد بدهد.
1676 - اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع يا استمنا كند , يك كفاره
بر او واجب است .
ولى احتياط مستحب آن است كه براى هر دفعه يك كفاره بدهد.
1677 - اگـر روزه دار در يـك روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع و استمنا كار ديگرى
كه روزه را باطل مى كند , انجام دهد , براى همه آنها بى اشكال يك كفاره كافى است .
1678 - اگـر روزه دار غـيـر از جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند , انجام دهد
, و بعد با حلال خود جماع نمايد , براى هر دو يك كفاره كافى است .
1679 - اگـر روزه دار كارى كه حلال است و روزه را باطل مى كند , انجام دهد مثلا آب
بياشامد و بعد كار ديگرى كه حرام است و روزه را باطل مى كند انجام دهد , مثلا غذاى
حرامى بخورد , يك كفاره كافى است .
1680 - اگـر روزه دار آروغ بـزنـد و چيزى در دهانش بيايد , چنانچه عمدا آن را فرو
ببرد , روزه اش باطل اسـت , و بايد قضاى آن را بگيرد , و كفاره هم بر او واجب مى
شود , و اگر خوردن آن چيز حرام باشد , مثلا مـوقـع آروغ زدن , خون يا غذايى كه از
صورت غذا بودن خارج است , به دهان او بيايد و عمدا آن را فرو برد بايد قضاى آن روزه
را بگيرد و بنابر احتياط مستحب كفاره جمع هم بدهد.
1681 - اگـر نذر كند كه روز معينى را روزه بگيرد , چنانچه در آن روز عمدا روزه خود
را باطل كند , بايد كفاره بدهد و كفاره آن به نحوى است كه در كفاره حنث نذر بيايد.
1682 - اگر روزه دار به گفته كسى كه مى گويد مغرب شده و اعتماد به گفته او نيست
افطار كند و بعد بفهمد مغرب نبوده است يا شك كند كه مغرب بوده است يا نه قضا و
كفاره بر او واجب مى شود.
1683 - كسى كه عمدا روزه خود را باطل كرده , اگر بعد از ظهر مسافرت كند , يا پيش
از ظهر براى فرار از كـفاره سفر نمايد , كفاره از او ساقط نمى شود , بلكه اگر قبل
از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد كند نيز كفاره بر او واجب است .
1684 - اگـر عـمـدا روزه خود را باطل كند , و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض
براى او پيدا شود , احتياط مستحب اين است كه كفاره را بدهد.
1685 - اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و عمدا روزه خود را باطل كند , بعد
معلوم شود كه آخر شعبان بوده كفاره بر او واجب نيست .
1686 - اگـر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال و عمدا روزه خود را باطل
كند , بعد معلوم شود اول شوال بوده كفاره بر او واجب نيست .