1375 - مـسـافـرى كـه بـايـد نماز را تمام بخواند , اگر به
واسطه ندانستن مساله به نيت نماز دو ركعتى مـشغول نماز شود و در بين نماز
مساله را بفهمد , بايد نماز را چهار ركعتى تمام كند و احتياط مستحب آن است
كه بعد از تمام شدن نماز دوباره آن نماز را چهار ركعتى بخواند.
1376 - مـسـافـرى كـه نـمـاز نخوانده , اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش
برسد يا به جايى برسد كه مـى خـواهـد ده روز در آنـجـا بماند , بايد نماز
را تمام بخواند و كسى كه مسافر نيست , اگر در وقت نماز نخواند و مسافرت كند
, در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.
1377 - اگر مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند , نماز ظهر يا عصر يا عشاى
او قضا شود , بايد آن را دو ركعتى قضا نمايد اگر چه در غير سفر بخواهد قضاى
آن را بجا آورد.
و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از اين سه نماز قضا شود , بايد چهار ركعتى
قضا نمايد اگر چه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.
1378 - مستحب است مسافر بعد از هر نماز شكسته سى مرتبه بگويد : سبحان اللّه
والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اكبر و در تعقيب نماز ظهر و عصر و
عشا بيشتر سفارش شده است .
بلكه بهتر است در تعقيب اين سه نماز شصت مرتبه بگويد.
( نماز قضا ).
1379 - كـسى كه نماز يوميه خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاى آن را بجا آورد
, اگر چه در تمام وقت نماز خواب مانده يا به واسطه مستى نماز نخوانده باشد , و
همچنين است هر نماز واجب ديگرى كه آن را در وقـتـش نخواند , حتى - بنابر احتياط
لازم - نمازى را كه در وقت معينى به نذر بر او واجب شده ولى نماز عـيد فطر و قربان
قضا ندارد , و همچنين نمازهايى را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد چه
نمازهاى يوميه باشد چه غير آن .
1380 - اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده بايد قضاى آن را
بخواند.
1381 - كسى كه نماز قضا دارد , بايد در خواندن آن كوتاهى نكند , ولى واجب نيست
فورا آن را بجا آورد.
1382 - كسى كه نماز قضا دارد مى تواند نماز مستحبى بخواند.
1383 - اگـر انـسـان احتمال دهد كه نماز قضايى دارد يا نمازهايى را كه خوانده صحيح
نبوده , مستحب است احتياطا قضاى آنها را بجا آورد.
1384 - در قضاى نمازهاى يوميه ترتيب لازم نيست - مگر در نمازهايى كه در اداى آنها
ترتيب هست , مثل نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا از يك روز - اگر چه بهتر در غير آنها
نيز مراعات ترتيب است .
1385 - اگـر بـخواهد قضاى چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند يا مثلا
بخواهد قضاى يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند , لازم نيست آنها را به
ترتيب بجا آورد.
1386 - اگـر تـرتيب نمازهايى را كه نخوانده فراموش كند بهتر آن است كه طورى آنها
را بخواند كه يقين كـنـد به ترتيبى كه قضا شده بجا آورده است , مثلا اگر قضاى يك
نماز ظهر و يك نماز مغرب بر او واجب اسـت و نمى داند كدام اول قضا شده , اول يك
نماز مغرب و بعد از آن يك نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بـخـوانـد , يـا اول يك
نماز ظهر و بعد از آن يك نمار مغرب , و دوباره نماز ظهر را بخواند , تا يقين كند هر
كدام را كه اول قضا شده اول خوانده است .
1387 - اگـر نـمـاز ظـهـر يـك روز و نماز عصر روز ديگر يا دو نماز ظهر يا دو نماز
عصر از او قضا شده و نـمـى داند كدام اول قضا شده است چنانچه دو نماز چهار ركعتى
بخواند به نيت اينكه اولى قضاى نماز روز اول و دومى قضاى نماز روز دوم باشد در حاصل
شدن ترتيب كافى است .
1388 - اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشا يا يك نماز عصر و يك نماز عشا از او قضا شود
, و نداند كدام اول قـضـا شده است , بهتر آن است كه طورى آنها را بخواند كه يقين
كند به ترتيب بجا آورده است , مثلا اگر يـك نـماز ظهر و يك نماز عشا از او قضا شده
و اولى آنها را نمى داند , اول يك نماز ظهر بعد از آن يك نماز عشا , دوباره يك نماز
ظهر بخواند , يا اول يك نماز عشا بعد يك نماز ظهر , دوباره يك نماز عشا بخواند.
1389 - كسى كه مى داند يك نماز چهار ركعتى نخوانده ولى نمى داند نماز ظهر است يا
نماز عشا , اگر يك نـمـاز چـهار ركعتى به نيت قضاى نمازى كه نخوانده بجا آورد كافى
است و نسبت به جهر و اخفات مخير مى باشد.
1390 - كـسـى كه پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمى داند اولى آنها كدام است
, چنانچه نه نماز به تـرتيب بخواند مثلا از نماز صبح شروع كند و بعد از آنكه ظهر و
عصر و مغرب و عشا را خواند دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بخواند يقين به
ترتيب حاصل نموده است .
1391 - كـسـى كه مى داند نمازهاى پنجگانه او هر كدام از يك روز قضا شده و ترتيب
آنها را نمى داند , بهتر اين است كه نماز پنج شبانه روز را بخواند , و اگر شش نماز
از شش روز از او قضا شده نماز شش شبانه روز را بـخـوانـد و همچنين براى هر نمازى كه
به نمازهاى قضاى او اضافه شود يك شبانه روز بيشتر بخواند تا يقين كند به ترتيبى كه
قضا شده بجا آورده است , مثلا اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد نماز هفت شبانه
روز را قضا نمايد.
1392 - كـسـى كه مثلا چند نماز صبح يا چند نماز ظهر از او قضا شده و شماره آنها را
نمى داند يا فراموش كرده مثلا نمى داند كه سه يا چهار يا پنج نماز بوده , چنانچه
مقدار كمتر را بخواند كافى است .
ولى بهتر اين است كه به قدرى نماز بخواند كه يقين كند تمام آنها را خوانده است
مثلا اگر فراموش كرده كـه چـنـد نـمـاز صبح از او قضا شده است و يقين دارد كه بيشتر
از ده نماز نبوده , احتياطا ده نماز صبح بخواند.
1393 - كسى كه فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد , بهتر اين است كه اگر وقت
فضيلت نماز آن روز فوت نمى شود اول آن را بخواند بعد مشغول نماز آن روز شود.
و نـيـز اگـر از روزهـاى پـيش نماز قضا ندارد ولى يك نماز يا بيشتر از همان روز از
او قضا شده است , در صـورتـى كـه وقـت فضيلت آن نماز فوت نمى شود بهتر اين است كه
نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند.
1394 - اگـر در بين نماز يادش بيايد كه يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا
شده يا فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد چنانچه وقت وسعت دارد و ممكن است نيت را
به نماز قضا برگرداند , بهتر اين است كه نيت نماز قضا كند , اگر وقت فضيلت نماز آن
روز فوت نمى شود , مثلا اگر در نماز ظهر پيش از ركوع ركعت سوم يادش بيايد كه نماز
صبح آن روز مثلا قضا شده در صورتى كه وقت نماز ظهر تنگ نباشد , نيت را بـه نـمـاز
صـبح برگرداند و آن را دو ركعتى تمام كند , بعد ظهر را بخواند , ولى اگر وقت تنگ
است يا نـمـى تواند نيت را به نماز قضا برگرداند , مثلا در ركوع ركعت سوم نماز ظهر
يادش بيايد كه نماز صبح را نخوانده , چون اگر بخواهد نيت نماز صبح كند يك ركوع كه
ركن است زياد مى شود نبايد نيت را به قضاى صبح برگرداند.
1395 - اگـر از روزهـاى گـذشته نمازهاى قضا دارد و يك نماز يا بيشتر هم از همان
روز از او قضا شده , چنانچه براى قضاى تمام آنها وقت ندارد يا نمى خواهد همه را در
آن روز بخواند , مستحب است نماز قضاى آن روز را پـيـش از نـمـاز ادا بـخـواند و
بهتر اين است كه بعد از خواندن قضاى نمازهاى سابق دوباره نماز قضايى را كه در آن
روز پيش از نماز ادا خوانده بجا آورد.
1396 - تا انسان زنده است اگر چه از قضاى نمازهاى خود عاجز باشد , ديگرى نمى تواند
نمازهاى او را قضا نمايد.
1397 - نماز قضا را با جماعت مى شود خواند , چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا ,
و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند , مثلا اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا
عصر امام بخواند اشكال ندارد.
1398 - مستحب است بچه مميز را يعنى بچه اى كه خوب و بد را مى فهمد به نماز خواندن
و عبادتهاى ديگر عادت دهند.
بلكه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند.
( نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است ).
1399 - اگـر پدر نماز خود را بجا نياورده باشد و مى توانسته است قضا كند ,
چنانچه از روى نافرمانى ترك نكرده باشد , بر پسر بزرگترش بنابر احتياط واجب است كه
بعد از مرگش بجا آورد يا براى او اجير بگيرد , و قضاى نمازهاى مادر بر او واجب نيست
هر چند بهتر است .
1400 - اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدرش نماز قضا داشته يا نه چيزى بر او واجب نيست
.
1401 - اگـر پـسـر بـزرگتر بداند كه پدرش نماز قضا داشته و شك كند كه بجا آورده يا
نه , بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
1402 - اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است , قضاى نماز پدر بر هيچ كدام از
پسرها واجب نيست .
ولى احتياط مستحب آن است كه نماز او را بين خودشان قسمت كنند , يا براى انجام آن
قرعه بزنند.
1403 - اگـر مـيـت وصـيت كرده باشد كه براى نماز او اجير بگيرند , بعد از آن كه
اجير نماز او را به طور صحيح بجا آورد , بر پسر بزرگتر چيزى واجب نيست .
1404 - اگـر پسر بزرگتر بخواهد نماز مادر را بخواند , بايد در جهر و اخفات بتكليف
خود عمل كند , پس قضاى نماز صبح و مغرب و عشاى مادرش را بايد بلند بخواند.
1405 - كـسـى كه خودش نماز قضا دارد , اگر نماز پدر و مادر را هم بخواهد قضا كند
هر كدام را اول بجا آورد صحيح است .
1406 - اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر نابالغ يا ديوانه باشد وقتى كه بالغ شد يا
عاقل گرديد , بر او واجب نيست نماز پدر را قضا نمايد.
1407 - اگر پسر بزرگتر پيش از آن كه نماز پدر را قضا كند بميرد بر پسر دوم چيزى
واجب نيست .
( نماز جماعت ).
1408 - مستحب است نمازهاى واجب خصوصا نمازهاى يوميه را با جماعت بخوانند و در
نماز صبح و مغرب و عشا , خصوصا براى همسايه مسجد و كسى كه صداى اذان مسجد را مى
شنود بيشتر سفارش شده است .
1409 - در روايات معتبره وارد است كه نماز با جماعت به بيست و پنج درجه افضل از
نماز فرادى است .
1410 - حـاضـر نـشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنايى جايز نيست و سزاوار نيست كه
انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.
1411 - مـستحب است انسان صبر كند كه نماز را با جماعت بخواند , و نماز جماعتى را
كه مختصر بخوانند از نماز فرادى كه آن را طول بدهند بهتر مى باشد و نيز نماز جماعت
از نماز اول وقت كه فرادى ـ يعنى تنها خـوانـده شـود - بـهتر است ولى بهتر بودن
نماز جماعت در غير وقت فضيلت نماز از نماز فرادى در وقت فضيلت آن معلوم نيست .
1412 - وقـتى كه جماعت برپا مى شود , مستحب است كسى كه نمازش را فرادى خوانده
دوباره با جماعت بخواند , و اگر بعد بفهمد كه نماز اولش باطل بوده , نماز دوم او
كافى است .
1413 - اگـر امـام يـا مـامـوم بـخـواهد نمازى را كه با جماعت خوانده دوباره با
جماعت بخواند , هر چند استحبابش ثابت نيست ولى رجاء آوردن آن مانعى ندارد.
1414 - كـسـى كـه در نماز به حدى وسواس دارد كه موجب بطلان نمازش مى شود و فقط در
صورتى كه نماز را با جماعت بخواند , از وسواس راحت مى شود , بايد نماز را با جماعت
بخواند.
1415 - اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كنند كه نماز را با جماعت بخواند ,
احتياط مستحب آن است كه نـمـاز را بـه جـماعت بخواند البته هر وقت كه امر و نهى پدر
يا مادر از روى شفقت نسبت به فرزند باشد و مخالفتش موجب اذيت آنان شود , حرام است
بر فرزند مخالفت نمايد هر چند به حد عقوق هم نرسد.
1416 - نـمـاز مستحب را نمى شود در هيچ موردى - بنابر احتياط - با جماعت خواند ,
ولى نماز استسقاء را كـه بـراى آمـدن بـاران مى خوانند مى توان با جماعت خواند و هم
چنين نمازى كه واجب بوده و به جهتى مـسـتـحـب شده است , مانند نماز عيد فطر و قربان
كه در زمان امام عليه السلام واجب بوده و به واسطه غايب شدن ايشان مستحب مى باشد.
1417 - موقعى كه امام جماعت نماز يوميه مى خواند , هر كدام از نمازهاى يوميه را مى
شود به او اقتدا كرد.
1418 - اگـر امـام جـماعت قضاى نماز يوميه خود يا شخص ديگرى را كه فوت آن يقينى
باشد مى خواند , مـى شـود بـه او اقـتـدا كرد , ولى اگر نماز خود يا شخص ديگرى را
احتياطا به جا مى آورد اقتدا به او جايز نـيـسـت مگر آن كه نماز ماموم هم احتياطى
باشد و سبب احتياط امام سبب احتياط ماموم نيز بوده باشد , ولى لازم نيست كه براى
احتياط ماموم سبب ديگرى نباشد.
1419 - اگر انسان نداند نمازى را كه امام مى خواند نماز واجب يوميه است يا نماز
مستحب , نمى تواند به او اقتدا كند.
1420 - در صـحت جماعت شرط است كه بين امام و ماموم و هم چنين بين ماموم و ماموم
ديگر كه واسطه بين ماموم و امام است حايلى نباشد و مراد از حايل چيزى است كه آنها
را از هم جدا كند , خواه مانع از ديدن شود مانند پرده يا ديوار و امثال اينها , و
خواه مانع نشود مانند شيشه .
پس اگر در تمام احوال نماز يا بعض آن بين امام و ماموم يا بين ماموم و ماموم ديگر
كه واسطه اتصال است چنين حايلى باشد جماعت باطل خواهد شد.
و زن از اين حكم مستثنى است چنان كه خواهد آمد.
1421 - اگـر بـه واسـطـه درازى صف اول , كسانى كه دو طرف صف ايستاده اند , امام را
نبينند مى توانند اقتدا كنند و نيز اگر به واسطه درازى يكى از صفهاى ديگر كسانى كه
دو طرف آن ايستاده اند , صف جلوى خود را نبينند مى توانند اقتدا نمايند.
1422 - اگـر صـفهاى جماعت تا در مسجد برسد , كسى كه مقابل در , پشت صف ايستاده
نمازش صحيح اسـت , و نـيز نماز كسانى كه پشت سر او اقتدا مى كنند صحيح مى باشد ,
بلكه نماز كسانى كه در دو طرف ايستاده اند و از جهت ماموم ديگر اتصال به جماعت
دارند نيز صحيح است .
1423 - كـسـى كـه پـشت ستون ايستاده , اگر از طرف راست يا چپ به واسطه ماموم ديگر
به امام متصل نباشد , نمى تواند اقتدا كند.
1424 - جـاى ايـسـتـادن امام بايد از جاى ماموم بلندتر نباشد ولى اگر به مقدار
ناچيز بلندتر باشد اشكال نـدارد و نيز اگر زمين سراشيب باشد , امام در طرفى كه
بلندتر است بايستد , در صورتى كه سراشيبى آن زياد نباشد , و طورى باشد كه به آن
زمين مسطح بگويند مانعى ندارد.
1425 - اگـر جـاى مـاموم بلندتر از جاى امام باشد اشكال ندارد ولى اگر به قدرى
بلندتر باشد كه نگويند اجتماع كرده اند جماعت صحيح نيست .
1426 - اگـر بـيـن كـسانى كه در يك صف ايستاده اند بچه مميز يعنى بچه اى كه خوب و
بد را مى فهمد , فاصله شود چنانچه ندانند نماز او باطل است مى توانند اقتدا كنند.
1427 - بعد از تكبير امام اگر صف جلو آماده نماز , و تكبير گفتن آنان نزديك باشد ,
كسى كه در صف بعد ايستاده , مى تواند تكبير بگويد ولى احتياط مستحب آن است كه صبر
كند تا تكبير صف جلو تمام شود.
1428 - اگـر بداند نماز يك صف از صفهاى جلو باطل است در صفهاى بعد نمى تواند اقتدا
كند , ولى اگر نداند نماز آنان صحيح است يا نه مى تواند اقتدا نمايد.
1429 - هـرگـاه بـدانـد نماز امام باطل است , مثلا بداند امام وضو ندارد اگر چه
خود امام ملتفت نباشد , نمى تواند به او اقتدا كند.
1430 - اگـر مـاموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده , يا كافر بوده , يا به
جهتى نمازش باطل بوده , مثلا بى وضو نماز خوانده , نمازش صحيح است .
1431 - اگـر در بـين نماز شك كند كه اقتدا كرده يا نه , چنانچه به نشانه هايى
اطمينان پيدا كند كه اقتدا كرده مثل اين كه در حالى باشد , كه وظيفه ماموم است مثلا
به حمد و سوره امام گوش مى دهد , بايد نماز را به جماعت تمام كند و در غير اين صورت
, بايد نماز را به نيت فرادى تمام نمايد.
1432 - اگـر مـامـوم در بـيـن نماز بدون عذر قصد انفراد نمايد , صحت جماعتش محل
اشكال است ولى نمازش صحيح است مگر آن كه به آنچه وظيفه نمازگذار در نماز فرادى است
عمل نكرده باشد يا كارى كه نماز فرادى را ـ هر چند سهوا ـ باطل مى كند مثل زيادى
ركوع انجام داده باشد , بلكه در بعضى موارد اگر به وظيفه نماز فرادى هم عمل نكرده
باشد , باز نيز نمازش صحيح است مثلا اگر از اول نماز قصد انفراد را نداشته و قرائت
نكرده , ولى در هنگام ركوع چنين قصدى برايش پيدا شود , در اين صورت مى تواند نمازش
را به قصد انفراد تمام كند و لازم نيست كه آن را اعاده نمايد.
1433 - اگر ماموم بعد از حمد و سوره امام به واسطه عذرى , نيت فرادى كند لازم نيست
حمد و سوره را بخواند , ولى اگر پيش از تمام شدن حمد و سوره نيت فرادى نمايد ,
بنابر احتياط لازم است مقدارى را كه امام خوانده نيز بخواند.
1434 - اگـر در بـين نماز جماعت نيت فرادى نمايد , نمى تواند دوباره نيت جماعت كند
, ولى اگر مردد شود كه نيت فرادى كند يا نه و بعد تصميم بگيرد كه نماز را با جماعت
تمام كند , جماعتش صحيح است .
1435 - اگر شك كند كه در بين نماز نيت فرادى كرده يا نه , بايد بنا بگذارد كه نيت
فرادى نكرده است .
1436 - اگـر مـوقـعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و به ركوع امام برسد , اگر چه
ذكر امام تمام شده بـاشـد , نمازش صحيح است و يك ركعت حساب مى شود , اما اگر به
مقدار ركوع خم شود و به ركوع امام نرسد , مى تواند نمازش را به نيت فرادى تمام كند.
1437 - اگـر مـوقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و مقدار ركوع خم شود و شك كند
كه به ركوع امام رسيده يا نه , چنانچه شكش بعد از تجاوز محل باشد - مثل اين كه بعد
از تمام شدن ركوع شك كند - ظاهر آن است كه جماعتش صحيح است و در غير اين صورت مى
تواند نماز را به نيت فرادى تمام كند.
1438 - اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند , و پيش از آن كه به اندازه ركوع
خم شود , امام سر از ركـوع بردارد , مخير است كه قصد فرادى كرده نماز را تمام كند
يا اين كه همراه امام به قصد قربت مطلقه به سجده رود و بعد در حال ايستادن تكبير را
به قصد اعم از تكبيرة الاحرام و ذكر مطلق تجديد كرده نماز را به جماعت بخواند.
1439 - اگـر اول نـماز يا بين حمد و سوره اقتدا كند و اتفاقا پيش از آن كه به ركوع
رود , امام سر از ركوع بردارد نماز او صحيح است .
1440 - اگـر موقعى برسد كه امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است , چنانچه بخواهد
به ثواب جماعت برسد , بايد بعد از نيت و گفتن تكبيرة الاحرام بنشيند و تشهد را به
قصد قربت مطلقه با امام بخواند , ولى سلام را نگويد و صبر كند تا امام سلام نماز را
بدهد , بعد بايستد بدون آن كه دوباره نيت كند و تكبير بگويد , حمد و سوره را بخواند
, و آن را ركعت اول نماز خود حساب كند.
1441 - مـامـوم نبايد جلوتر از امام بايستد بلكه احتياط واجب آن است كه اگر ماموم
متعدد باشند مساوى امام نايستند , ولى اگر ماموم يك مرد باشد اشكال ندارد كه مساوى
امام بايستد.
1442 - اگـر امـام مـرد و ماموم زن باشد , چنانچه بين آن زن و امام يا بين آن زن و
ماموم ديگرى كه مرد است و زن به واسطه او به امام متصل شده است پرده و مانند آن
باشد اشكال ندارد.
1443 - اگـر بـعد از شروع به نماز بين ماموم و امام , يا بين ماموم و كسى كه ماموم
به واسطه او متصل به امام است , پرده يا چيز ديگرى حايل شود , جماعت باطل مى شود و
لازم است ماموم به وظيفه منفرد عمل نمايد.
1444 - احتياط واجب آن است كه بين جاى سجده ماموم و جاى ايستادن امام بيش از
بلندترين مراتب يك قدم فاصله نباشد , و هم چنين است اگر انسان به واسطه مامومى كه
جلوى او ايستاده به امام متصل باشد , و احـتـيـاط مـستحب آن است كه جاى ايستادن
ماموم يا جاى ايستادن كسى كه جلوى او ايستاده بيش از اندازه جسد انسان در حالى كه
به سجده مى رود فاصله نداشته باشد.
1445 - اگـر مـاموم به واسطه كسى كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متصل
باشد , و از جلو به امـام مـتـصـل نـبـاشـد , بـنابر احتياط واجب بايد با كسى كه در
طرف راست يا چپ او اقتدا كرده بيش از بلندترين مراتب يك قدم فاصله نداشته باشد.
1446 - اگر در نماز بين ماموم و امام , يا بين ماموم و كسى كه ماموم به واسطه او
به امام متصل است بيش از بلندترين مراتب يك قدم فاصله پيدا شود , منفرد مى شود و مى
تواند نمازش را به قصد انفراد ادامه دهد.
1447 - اگر نماز همه كسانى كه در صف جلو هستند تمام شود و فورا براى نماز ديگرى به
امام اقتدا نكنند , جماعت صف بعد باطل مى شود بلكه اگر هم فورا اقتدا بكنند صحت
جماعت صف بعد محل اشكال است .
1448 - اگـر در ركـعـت دوم اقـتـدا كـند , لازم نيست حمد و سوره بخواند , ولى قنوت
و تشهد را با امام مـى خواند , و احتياط آن است كه موقع خواندن تشهد انگشتان دست و
سينه پا را به زمين بگذارد , و زانوها را بـلند كند و بايد بعد از تشهد با امام
برخيزد و حمد و سوره را بخواند , و اگر براى سوره وقت ندارد حمد را تمام كند و در
ركوع خود را به امام برساند , و اگر براى تمام حمد وقت ندارد مى تواند حمد را قطع
كند , و با امام به ركوع رود , ولى احتياط مستحب در اين صورت آن است كه نماز را به
نيت فرادى تمام كند.
1449 - اگـر مـوقعى كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتى است اقتدا كند , بايد در
ركعت دوم نمازش كـه ركعت سوم امام است بعد از دو سجده بنشيند , و تشهد را به مقدار
واجب بخواند و برخيزد , و چنانچه براى گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد , بايد يك
مرتبه بگويد و در ركوع خود را به امام برساند.
1450 - اگـر امـام در ركعت سوم يا چهارم باشد و ماموم بداند كه اگر اقتدا كند و
حمد را بخواند به ركوع امام نمى رسد , بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا امام به
ركوع رود , بعد اقتدا نمايد.
1451 - اگـر در حـال قـيام ركعت سوم يا چهارم امام اقتدا كند , بايد حمد و سوره را
بخواند , و اگر براى سـوره وقـت نـدارد , بـايد حمد را تمام كند و در ركوع خود را
به امام برساند , و اگر براى تمام حمد وقت ندارد , مى تواند حمد را قطع كند و با
امام ركوع رود , ولى احتياط مستحب در اين صورت آن است كه قصد فرادى كرده و نماز را
تمام كند.
1452 - كـسـى كـه مى داند اگر سوره يا قنوت را تمام كند به ركوع امام نمى رسد ,
چنانچه عمدا سوره يا قنوت را بخواند و به ركوع نرسد , جماعتش باطل مى شود و بايد به
وظيفه منفرد عمل نمايد.
1453 - كسى كه اطمينان دارد كه اگر سوره را شروع كند يا تمام نمايد به ركوع امام
مى رسد , در صورتى كـه زيـاد طول نكشد بهتر آن است كه سوره را شروع كند , يا اگر
شروع كرده , تمام نمايد , ولى اگر زياد طول بكشد , به طورى كه نگويند متابعت امام
مى كند بايد شروع نكند , و چنانچه شروع كرده تمام ننمايد.
1454 - كـسـى كـه يـقين دارد اگر سوره را بخواند به ركوع امام مى رسد و متابعت
امام از بين نمى رود , چنانچه سوره را بخواند و به ركوع نرسد جماعتش صحيح است .
1455 - اگـر امام ايستاده باشد و ماموم نداند كه در كدام ركعت است مى تواند اقتدا
كند , ولى بايد حمد و سوره را به قصد قربت بخواند اگر چه بعد بفهمد كه امام در ركعت
اول يا دوم بوده .
1456 - اگر به خيال اين كه امام در ركعت اول يا دوم است , حمد و سوره نخواند و بعد
از ركوع بفهمد كه در ركـعـت سـوم يـا چهارم بوده نمازش صحيح است ولى اگر پيش از
ركوع بفهمد , بايد حمد و سوره را بخواند و اگر وقت ندارد , به طورى كه در مساله (
1451 ) گفته شد عمل نمايد.
1457 - اگـر به خيال اين كه امام در ركعت سوم يا چهارم است حمد و سوره بخواند و
پيش از ركوع يا بعد آن بـفـهمد كه در ركعت اول يا دوم بوده , نمازش صحيح است , و
اگر در بين حمد و سوره بفهمد , لازم نيست آنها را تمام كند.
1458 - اگـر مـوقـعى كه مشغول نماز مستحبى است جماعت برپا شود , چنانچه اطمينان
ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت مى رسد مستحب است نماز را رها كند و مشغول
نماز جماعت شود , بلكه اگر اطمينان نداشته باشد كه به ركعت اول برسد مستحب است به
همين دستور رفتار نمايد.
1459 - اگـر مـوقعى كه مشغول نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى است جماعت برپا شود ,
چنانچه به ركوع ركـعـت سوم نرفته و اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند , به
جماعت مى رسد , مستحب است به نيت نماز مستحبى نماز را دو ركعتى تمام كند و خود را
به جماعت برساند.
1460 - اگر نماز امام تمام شود و ماموم مشغول تشهد يا سلام اول باشد , لازم نيست
نيت فرادى كند.
1461 - كسى كه يك ركعت از امام عقب مانده , بهتر آن است كه وقتى امام تشهد ركعت
آخر را مى خواند , انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند
نگهدارد و صبر كند تا امام سلام نماز را بگويد و بعد برخيزد.
و اگر در همانجا بخواهد قصد انفراد نمايد مانعى ندارد.
( شرايط امام جماعت ).
1462 - امـام جـمـاعـت بايد بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و عادل و حلال
زاده باشد و نماز را به طور صـحـيح بخواند و نيز اگر ماموم مرد است امام او هم بايد
مرد باشد و صحت اقتدا به بچه ده ساله اگر چه خالى از وجه نيست ولى خالى از اشكال هم
نمى باشد.
1463 - امامى را كه عادل مى دانسته , اگر شك كند كه به عدالت خود باقى است يا نه ,
مى تواند به او اقتدا نمايد.
1464 - كسى كه ايستاده نماز مى خواند , نمى تواند به كسى كه نشسته يا خوابيده نماز
مى خواند اقتدا كند.
و كسى كه نشسته نماز مى خواند , نمى تواند به كسى كه خوابيده نماز مى خواند اقتدا
نمايد.
1465 - كـسى كه نشسته نماز مى خواند , مى تواند به كسى كه نشسته نماز مى خواند
اقتدا كند , ولى اقتداء كسى كه خوابيده نماز مى خواند به كسى كه نشسته يا خوابيده
نماز مى خواند محل اشكال است .
1466 - اگـر امـام جـمـاعت به واسطه عذرى با لباس نجس يا با تيمم يا با وضوى جبيره
اى نماز بخواند , مى شود به او اقتدا كرد.
1467 - اگـر امام مرضى دارد كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كند ,
مى شود به او اقتدا كرد و نيز زنى كه مستحاضه نيست مى تواند به زن مستحاضه اقتدا
نمايد.
1468 - بـهتر اين است كه كسى كه مرض خوره يا پيسى دارد , امام جماعت نشود و بنابر
احتياط واجب به كسى كه حد شرعى بر او جارى شده اقتدا ننمايد.
( احكام جماعت ).
1469 - موقعى كه ماموم نيت مى كند , بايد امام را معين نمايد ولى دانستن اسم
او لازم نيست , و اگر نيت كند اقتدا مى كنم به امام جماعت حاضر , نمازش صحيح است .
1470 - مـامـوم بـايد غير از حمد و سوره همه چيزهاى نماز را خودش بخواند , ولى اگر
ركعت اول يا دوم ماموم ركعت سوم يا چهارم امام باشد , بايد حمد و سوره را بخواند.
1471 - اگـر ماموم در ركعت اول و دوم نماز صبح و مغرب و عشا صداى حمد و سوره امام
را بشنود , اگر چه كلمات را تشخيص ندهد , بايد حمد و سوره را نخواند , و اگر صداى
امام را نشنود مستحب است حمد و سوره را بخواند ولى بايد آهسته بخواند و چنانچه سهوا
بلند بخواند اشكال ندارد.
1472 - اگـر ماموم بعضى از كلمات - حمد - و سوره - امام را بشنود مى تواند آن
مقدارى را كه نمى شنود بخواند.
1473 - اگـر مـاموم سهوا حمد و سوره را بخواند , يا خيال كند صدايى را كه مى شنود
صداى امام نيست و حمد و سوره را بخواند و بعد بفهمد صداى امام بوده , نمازش صحيح
است .
1474 - اگـر شك كند كه صداى امام را مى شنود يا نه , يا صدايى بشنود و نداند صداى
امام است يا صداى شخص ديگر , مى تواند حمد و سوره را بخواند.
1475 - مـاموم در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر بنابر احتياط نبايد حمد و سوره را
بخواند و مستحب است به جاى آن ذكر بگويد.
1476 - مـاموم نبايد تكبيرة الاحرام را پيش از امام بگويد , بلكه احتياط واجب آن
است كه تا تكبير امام تمام نشده تكبير نگويد.
1477 - اگر ماموم سهوا پيش از امام سلام دهد , نمازش صحيح است .
و لازم نـيـسـت دوبـاره بـا امام سلام دهد , بلكه ظاهر اين است كه اگر عمدا هم پيش
از امام سلام دهد , اشكال ندارد.