فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

 

 

1287 - اگـر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است , چند مرتبه رفت و آمد كند , اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود , بايد نماز را تمام بخواند.
1288 - اگر محلى دو راه داشته باشد , يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد , چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است به آنجا برود , بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود , بايد تمام بخواند.
1289 - ابـتـداى هشت فرسخ را بايد از جايى حساب كند كه شخص پس از گذشت از آنجا مسافر محسوب مى شود و اين جا غالبا آخر شهر است ولى در بعضى از شهرهاى بزرگ ممكن است آخر محله باشد.
1/1289 - شرط دوم آنكه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد , يعنى بداند كه هشت فرسخ راه را مـى پـيمايد , پس اگر بجايى كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند , و بعد از رسيدن به آنجا قصد كـنـد جـايى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ شود , چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته , بايد نماز را تمام بخواند.
ولـى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا مثلا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ ديگر به وطنش يا محلى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند برگردد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1290 - كـسـى كه نمى داند سفرش چند فرسخ است , مثلا براى پيدا كردن گمشده اى مسافرت مى كند و نـمـى دانـد كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند , بايد نماز را تمام بخواند , ولى در برگشتن چنانچه تا وطـنـش يـا جـايـى را كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند , هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد نماز را شكسته بـخـوانـد و نـيز اگر در بين رفتن قصد كند كه مثلا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1291 - مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود.
پـس كـسى كه از شهر بيرون مى رود و مثلا قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند , سفر هشت فرسخى بـرود , چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مى كند , بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد بايد تمام بخواند.
1292 - كسى كه قصد هشت فرسخ دارد , اگر چه در هر روز مقدار كمى را برود , وقتى به حد ترخص ( كه مـعنايش در مساله 1327 خواهد آمد ) برسد , بايد نماز را شكسته بخواند , ولى اگر در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود , احتياط لازم آن است كه نمازش را هم تمام و هم شكسته بخواند.
1293 - كـسى كه در سفر در اختيار ديگرى است : مانند نوكرى كه با آقاى خود مسافرت مى كند , چنانچه بـدانـد سفر او هشت فرسخ است , بايد نماز را شكسته بخواند و اگر نداند , نماز را تمام بجا آورد و پرسيدن لازم نيست .
1294 - كـسـى كه در سفر در اختيار ديگرى است , اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود و سفر نمى كند بايد نماز را تمام بخواند.
1295 - كسى كه در سفر در اختيار ديگرى است , اگر اطمينان ندارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا نشود و سفر بكند , بايد نماز را تمام بخواند , ولى اگر اطمينان دارد اگر چه احتمال بسيار ضعيفى مى دهد كه مانعى براى سفر او پيش آيد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1/1295 - شرط سوم آنكه در بين راه از قصد خود برنگردد , پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردد شود , بايد نماز را تمام بخواند.
1296 - اگـر بعد از پيمودن مقدارى از راه كه با برگشتن هشت فرسخ مى شود از مسافرت منصرف شود , چنانچه تصميم داشته باشد كه همانجا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در برگشتن و ماندن مردد باشد , بايد نماز را تمام بخواند.
1297 - اگر بعد از پيمودن مقدارى از راه كه با برگشتن هشت فرسخ مى شود از مسافرت منصرف شود و تـصـمـيـم داشته باشد كه برگردد , بايد نماز را شكسته بخواند , اگر چه بخواهد كمتر از ده روز در آنجا بماند.
1298 - اگـر براى سفرى هشت فرسخى به طرف محلى حركت كند و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جـاى ديگرى برود , چنانچه از محل اولى كه حركت كرده تا جايى كه مى خواهد برود , هشت فرسخ باشد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1299 - اگـر پـيـش از آنـكه هشت فرسخ را طى كند مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه , و در موقعى كه مردد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود , بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.
1300 - اگـر پـيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه , و در موقعى كه مردد اسـت مـقـدارى راه بـرود و بـعـد تـصـمـيم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود و يا تا جايى برود كه رفت و بـرگـشتنش هشت فرسخ شود , چه همان روز يا شب از آنجا برگردد يا برنگردد و بخواهد كمتر از ده روز در آنجا بماند , بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.
1301 - اگـر پـيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه , و در موقعى كه مردد اسـت مـقـدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود , چنانچه باقيمانده سفر او كمتر از هشت فـرسـخ بـاشد بايد نماز را تمام بخواند , مگر در صورتى كه مسافتى را كه قبل از تردد طى كرده با مسافت باقيمانده بعد از تردد , به مقدار هشت فرسخ باشد كه در اين فرض بنابر اظهر بايد نماز را شكسته بجا آورد.
1/1301 - شرط چهارم آنكه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد و در آنجا توقف كند يا ده روز يا بيشتر در جايى بماند , پس كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد و در آن توقف كند يا ده روز در محلى بماند , بايد نماز را تمام بخواند.
1302 - كسى كه نمى داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مى گذرد و در آن توقف مى كند يا نه و يا ده روز در محلى قصد اقامت مى نمايد يا نه , بايد نماز را تمام بخواند.
1303 - كـسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد و در آن توقف كند يا ده روز در محلى بماند و نيز كسى كه مردد است كه از وطنش بگذرد يا ده روز در محلى بماند , اگر از ماندن ده روز يـا گـذشـتـن از وطـن مـنصرف شود , باز هم نماز را تمام بخواند , ولى اگر باقيمانده راه هر چند با برگشتن هشت فرسخ باشد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1/1303 - شرط پنجم آنكه براى كار حرام سفر نكند , و اگر براى كار حرامى مانند دزدى سفر كند بايد نماز را تـمـام بـخواند و همچنين است اگر خود سفر حرام باشد , مثل آنكه براى او ضررى كه اقدام بر آن شرعا حرام است داشته باشد , يا زن بدون اجازه شوهر سفرى برود كه بر او واجب نباشد , ولى اگر مثل سفر حج واجب باشد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1304 - سفرى كه واجب نيست اگر سبب اذيت - ناشى از شفقت - پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد.
1305 - كـسـى كه سفر او حرام نيست و براى كار حرام هم سفر نمى كند , اگر چه در سفر معصيتى انجام دهد , مثلا غيبت كند يا شراب بخورد بايد نماز را شكسته بخواند.
1306 - اگـر بـراى آنـكه كار واجبى را ترك كند مسافرت نمايد چه غرض ديگرى در سفر داشته باشد يا نه نـمازش تمام است , پس كسى كه بدهكار است , اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلبكار هم مطالبه كند , چـنـانـچـه در سـفر نتواند بدهى خود را بدهد و براى فرار از دادن قرض مسافرت نمايد , بايد نماز را تمام بـخـوانـد , ولـى اگـر سـفرش براى كار ديگرى است اگر چه در سفر ترك واجب نيز بنمايد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1307 - اگـر در سـفـر حيوان سوارى او يا مركب ديگرى كه سوار او است غصبى باشد و براى فرار از مالك مسافرت كرده باشد يا در زمين غصبى مسافرت كند بايد نماز را تمام بخواند.
1308 - كـسى كه با ظالم مسافرت مى كند , اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم در ظلمش باشد بـايـد نـمـاز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلا براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت كند , نمازش شكسته است .
1309 - اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند , سفر او حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.
1310 - اگر براى لهو و خوش گذرانى به شكار رود , نمازش در حال رفتن تمام است و در برگشتن قصر است در صورتى كه به حد مسافت باشد و مانند رفتن براى شكار نباشد و چنانچه براى تهيه معاش به شكار رود , نـمـازش شـكـسـتـه است و همچنين است اگر براى كسب و زياد كردن مال برود , اگر چه در اين صورت احتياط آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
1311 - كسى كه براى معصيت سفر كرده , موقعى كه از سفر برمى گردد , اگر برگشتن به تنهايى هشت فرسخ است بايد نماز را شكسته بخواند و احتياط مستحب آن است كه در صورتى كه توبه نكرده هم شكسته و هم تمام بخواند.
1312 - كسى كه سفر او سفر معصيت است , اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد , خواه باقيمانده راه به تنهايى يا مجموع رفت و برگشت از آنجا هشت فرسخ باشد يا نه , بايد نماز را شكسته بخواند.
1313 - كـسـى كه براى معصيت سفر نكرده , اگر در بين راه قصد كند كه بقيه راه را براى معصيت برود , بايد نماز را تمام بخواند , ولى نمازهايى را كه شكسته خوانده صحيح است .
1/1313 - شـرط شـشم آنكه از كسانى نباشد كه جاى معينى ندارند و خانه شان همراه خودشان است مانند صـحـرانـشينهايى كه در بيابانها گردش مى كنند و هرجا آب و خوراك براى خود و حشمشان پيدا كنند , مـى مـانـنـد , و بـعـد از چندى به جاى ديگر مى روند , پس اينگونه افراد در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.
1314 - اگـر صـحـرانـشـيـن مثلا براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتش سفر كند , چنانچه با بنه و دستگاه باشد نماز را تمام بخواند و الا چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد , نماز را شكسته بخواند.
1315 - اگـر صحرانشين مثلا براى زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند , بايد نماز را شكسته بخواند.
1/1315 - شـرط هفتم آنكه شغل او مسافرت نباشد , و اما كسى كه كارش مسافرت است به اين معنى كه يا كـارى جـز مـسـافـرت كـردن ندارد , به حدى كه عرف او را كثير السفر مى گويند و يا اينكه كارى كه در زندگانى براى خود انتخاب كرده توقف بر سفر دارد , مانند شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان , اينگونه اشـخاص اگر چه براى جهت شخصى خودشان چون بردن اثاثيه منزل و يا نقل و انتقال عيالشان مسافرت كـنـنـد , بايد نماز را تمام بخوانند , و ملحق مى شود به كسى كه كارش سفر است كسى كه كارش در جاى ديگرى است كه هر روز يا دو روز يك مرتبه مثلا به آنجا سفر نموده و برمى گردد , مانند كسى كه اقامتش در جايى است و كارش در جاى ديگر از قبيل تجارت و تدريس .
1316 - كـسـى كه شغلش در مسافرت است , اگر براى كار ديگرى مثلا براى زيارت يا حج مسافرت كند , بايد نماز را شكسته بخواند , مگر آنكه عرفا او را كثير السفر بگويند.
ولـى اگـر مثلا شوفر , اتومبيل خود را براى زيارت كرايه بدهد , و در ضمن خودش هم زيارت كند , در هر حال بايد نماز را تمام بخواند.
1317 - حـمله دار يعنى كسى كه براى رساندن حاجيها به مكه مسافرت مى كند , چنانچه شغلش مسافرت بـاشـد , بـايـد نـماز را تمام بخواند و اگر شغلش مسافرت نباشد , و فقط در ايام حج براى حمله دارى سفر مى كند , احتياط واجب آن است كه بين نماز تمام و شكسته جمع نمايد , ولى چنانچه مدت سفر او كم باشد , مثلا دو سه هفته بعيد نيست كه حكم او شكسته باشد.
1318 - كسى كه شغل او حمله دارى است و حاجيها را از راه دور به مكه مى برد , چنانچه مقدار معتنابهى از ايام سال را در راه باشد , بايد نماز را تمام بخواند.
1319 - كـسـى كـه در مقدارى از سال شغلش مسافرت است , مثل شوفرى كه فقط در زمستان يا تابستان اتـومـبـيـل خـود را كـرايه مى دهد بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند , و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
1320 - رانـنـده و دوره گـردى كـه در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مى كند , چنانچه اتفاقا سفر هشت فرسخى برود , بايد نماز را شكسته بخواند.
1321 - كـسـى كه شغلش مسافرت است , چه ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند و از اول قصد ماندن ده روز را داشـتـه بـاشـد يـا بدون قصد بماند , بايد در همان سفر اولى كه بعد از ده روز مى رود , نماز را تمام بخواند و همچنين است اگر در غير وطن خود ده روز با قصد يا بدون قصد بماند.
1322 - چـاروادارى كه شغلش مسافرت است چنانچه در وطن يا در غير وطن با قصد يا بدون قصد ده روز بـمـاند احتياط مستحب آن است كه در سفر اولى كه بعد از ده روز مى رود ميان نماز تمام و شكسته جمع نمايد.
1323 - كـسـانـى چون چاروادار و شتردار كه شغل آنها در مسافرت است , در صورتى كه مسافرت بيش از مقدار معمول بر آنها موجب مشقت و خستگى شود بايد نماز را شكسته بجا آورند.
1324 - كسى كه در شهرها سياحت مى كند , و براى خود وطنى اختيار نكرده نماز را تمام بخواند.
1325 - كـسـى كـه شغلش مسافرت نيست , اگر مثلا در شهرى يا در دهى جنسى دارد كه براى حمل آن مـسافرتهاى پى در پى مى كند , بايد نماز را شكسته بخواند مگر آنكه مسافرتهاى او آنقدر زياد باشد كه او را عرفا كثير السفر بگويند.
1326 - كسى كه از وطنش صرف نظر كرده و مى خواهد وطن ديگرى براى خود اختيار كند , اگر شغلش مسافرت نباشد , بايد در مسافرت خود نماز را شكسته بخواند.
1/1326 - شرط هشتم آنكه به حد ترخص برسد , و اما در غير وطن اعتبارى به حد ترخص نيست , و همين كه از محل اقامت خارج شود نمازش قصر است .
1327 - حد ترخص جايى است كه اهل شهر مسافر را نبينند و نشانه آن اين است كه او اهل شهر را نبيند.
1328 - مـسـافـرى كه به وطنش بر مى گردد تا وقتى كه داخل وطنش نشده بايد نماز را قصر بخواند , و همچنين مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند , مادامى كه به آن محل نرسيده نمازش قصر است .
1329 - هرگاه شهر در بلندى باشد كه از دور اهل آن ديده شود يا به قدرى گود باشد كه اگر انسان كمى دور شـود اهل آن را نبيند كسى كه از اهالى آن شهر مسافرت مى كند , وقتى به اندازه اى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود , اهلش از آنجا ديده نمى شد , بايد نماز خود را شكسته بخواند.
و نيز اگر پستى و بلندى راه بيشتر از معمول باشد بايد ملاحظه معمول را بنمايد.
1330 - اگـر از مـحـلى مسافرت كند كه اهل ندارد , وقتى به جايى برسد كه اگر آن محل اهل داشت , از آنجا ديده نمى شد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1331 - كـسـى كه در كشتى يا قطار نشسته و قبل از رسيدن به حد ترخص به نيت نماز تمام مشغول نماز شود ولى قبل از ركوع ركعت سوم به حد ترخص برسد بايد نمازش را شكسته بجا آورد.
1332 - اگر در فرضى كه در مساله پيش گذشت بعد از ركوع ركعت سوم به حد ترخص برسد مى تواند كه آن نماز را بشكند و بايد آن را شكسته بجا آورد.
1333 - اگـر كسى يقين پيدا كند كه به حد ترخص رسيده و نماز را شكسته بجا آورد و سپس معلوم شود كه در وقت نماز به حد ترخص نرسيده بوده بايد نماز را دوباره انجام دهد , پس چنانچه در اين حال هنوز به حـد تـرخـص نـرسـيده باشد , بايد نماز را تمام بخواند و در صورتى كه از حد ترخص گذشته باشد نماز را شكسته بجا آورد و اگر وقت گذشته نماز را مطابق وظيفه اش در هنگام فوت آن بجا آورد.
1334 - اگـر چشم او غير معمولى باشد در محلى بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط اهل شهر را نبيند.
1335 - اگر موقعى كه سفر مى رود شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه , بايد نماز را تمام بخواند.
1336 - مـسـافرى كه در سفر از وطن خود عبور مى كند , اگر در آن توقف كند بايد نماز را تمام بخواند و گرنه احتياط لازم آن است كه بين قصر و تمام جمع نمايد.
1337 - مسافرى كه در بين مسافرت به وطنش مى رسد و در آنجا توقف مى كند , تا وقتى كه در آنجا هست بـايـد نماز را تمام بخواند , ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا مثلا چهار فرسخ برود چهار فرسخ برگردد , وقتى كه به حد ترخص برسد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1338 - مـحـلـى را كه انسان براى اقامت دائمى و زندگى خود اختيار كرده وطن او است , چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد يا خودش آنجا را براى زندگى اختيار كرده است .
1339 - اگـر قـصد دارد در محلى كه وطن اصليش نيست مدت زمانى كوتاه بماند و بعد جاى ديگر رود , آنجا وطن او حساب نمى شود.
1340 - جـايـى را كـه انـسان محل زندگى خود قرار داده , هر چند قصد نداشته باشد كه هميشه در آنجا بماند اگر طورى باشد كه عرف او را در آنجا مسافر نمى گويند هر چند موقتا ده روز يا بيشتر جاى ديگرى را مـحـل زندگى خود قرار دهد باز هم محل زندگيش را جاى اول مى گويند آنجا براى او حكم وطن را دارد.
1341 - كسى كه در دو محل زندگى مى كند , مثلا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگر مى ماند , هر دو محل وطن او است .
و نيز اگر بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار كرده باشد , همه آنها وطن او حساب مى شود.
1342 - بعضى از فقهاء گفته اند كسى كه در محلى مالك منزل مسكونى است اگر شش ماه متصل با قصد در آنجا بماند , تا وقتى كه آن منزل مال او است , آن محل حكم وطن او را دارد پس هر وقت در مسافرت به آنجا برسد , بايد نماز را تمام بخواند , ولى اين حكم ثابت نيست .
1343 - اگر به جايى برسد كه وطن او بوده و از آنجا صرف نظر كرده , نبايد نماز را تمام بخواند , اگر چه وطن ديگرى هم براى خود اختيار نكرده باشد.
1344 - مـسافرى كه قصد دارد , ده روز پشت سر هم در محلى بماند يا مى داند كه بدون اختيار ده روز در محلى مى ماند , در آن محل بايد نماز را تمام بخواند.
1345 - مـسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند , لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشـتـه باشد , و همين كه قصد كند كه از طلوع آفتاب روز اول تا غروب روز دهم بماند , بايد نماز را تمام بخواند.
و همچنين است اگر مثلا قصدش اين باشد كه از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند.
1346 - مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند , در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يـكـجا بماند , پس اگر بخواهد مثلا ده روز در نجف و كوفه يا در تهران و شميران بماند , بايد نماز را شكسته بخواند.
1347 - مـسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند , اگر از اول قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطـراف آنجا كه به قدر حد ترخص يا بيشتر دور باشد برود , اگر مدت رفتن و آمدنش به اندازه اى باشد كه در نـظـر عـرف بـا اقامت ره روز منافات ندارد , نماز را تمام بخواند , و چنانچه منافات داشته باشد نماز را شكسته بجا آورد , مثلا اگر از اول قصد داشته باشد كه تمام يك روز و يا تمام يك شب از آنجا خارج شود , با قـصـد اقامت منافات دارد و بايد نماز را شكسته بجا آورد , ولى چنانچه قصدش اين باشد كه مثلا در نصف روز خارج شده و سپس برگردد , هر چند برگشتنش بعد از رسيدن شب باشد , بايد نماز را تمام بجا آورد , مـگـر در صورتى كه اين طور خارج شدن او به مقدارى تكرار شود كه عرفا بگويند در دو جا يا بيشتر اقامت دارد.
1348 - مسافرى كه تصميم ندارد ده روز در محلى بماند , مثلا قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد , يا منزل خوبى پيدا كند , ده روز بماند , بايد نماز را شكسته بخواند.
1349 - كسى كه تصميم دارد ده روز در محلى بماند , اگر احتمال بدهد كه براى ماندن او مانعى برسد و آن احتمال از نظر عقلا قابل توجه باشد , بايد نماز را شكسته بخواند.
1350 - اگر مسافر بداند كه مثلا ده روز يا بيشتر به آخر ماه مانده , و قصد كند كه تا آخر ماه در جايى بماند , بايد نماز را تمام بخواند , ولى اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد كند كه تا آخر ماه بماند , بايد نماز را شكسته بخواند , اگر چه از موقعى كه قصد كرده تا روز آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد.
1351 - اگـر مـسـافر قصد كند ده روز در محلى بماند , چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتى از مـانـدن منصرف شود يا مردد شود كه در آنجا بماند يا به جاى ديگر برود , بايد نماز را شكسته بخواند , ولى اگـر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود يا مردد شود , تا وقتى كه در آنجا هست , بايد نماز را تمام بخواند.
1352 - مـسـافـرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند , اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا مـنـصـرف شود , چنانچه يك نماز چهار ركعتى خوانده باشد تا وقتى كه در آنجا هست روزه هايش صحيح اسـت و بـايـد نمازهاى خود را تمام بخواند , و اگر نماز چهار ركعتى نخوانده باشد , بايد احتياطا روزه آن روزش را تـمـام و آن را قـضا نيز نمايد , و بايد نمازهاى خود را شكسته بخواند و روزهاى بعد هم نمى تواند روزه بگيرد.
1353 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند , اگر از ماندن منصرف شود و پيش از آنكه از قصد ماندن برگردد شك كند كه يك نماز چهار ركعتى خوانده يا نه بايد نمازهاى خود را شكسته بخواند.
1354 - اگـر مسافر به نيت اينكه نماز را شكسته بخواند مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند , بايد نماز را چهار ركعتى تمام نمايد.
1355 - مـسـافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند , اگر در بين نماز اول چهار ركعتى از قصد خود بـرگـردد , چـنـانچه مشغول ركعت سوم نشده , بايد نماز را دو ركعتى تمام نمايد و بقيه نمازهاى خود را شكسته بخواند.
و هـمـچنين است اگر مشغول ركعت سوم شده و به ركوع نرفته باشد كه بايد بنشيند و نماز را شكسته به آخـر بـرساند , و اگر به ركوع رفته باشد مى تواند نمازش را به هم بزند و بايد آن را شكسته اعاده نمايد و تا وقتى كه در آنجا هست نماز را شكسته بخواند.
1356 - مـسـافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند , اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند , تا وقتى كه مسافرت نكرده , بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
1357 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند , بايد روزه واجب را بگيرد و مى تواند روزه مستحبى را هم بجا آورد و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
1358 - مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند , اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعت ادائى , يا بـعـد از ماندن ده روز - اگر چه يك نماز تمام هم نخوانده باشد - بخواهد به جايى كه كمتر از چهار فرسخ اسـت بـرود و بـرگـردد و دوبـاره در جاى اول خود ده روز يا كمتر بماند , از وقتى كه مى رود تا وقتى كه بـرمـى گردد و بعد از برگشتن بايد نماز را تمام بخواند , ولى اگر برگشتن به محل اقامتش فقط از اين جـهـت بـاشـد كـه در طـريق سفرش واقع شده است و سفر او مسافت شرعيه باشد , لازم است در رفتن و برگشتن و در محل اقامت نماز را شكسته بخواند.
1359 - مـسـافـرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند , اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعت ادائى بخواهد به جاى ديگرى كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند , در رفتن و در محلى كه قـصـد مـانـدن ده روز دارد , بايد نمازهاى خود را تمام بخواند , ولى اگر محلى كه مى خواهد برود هشت فـرسـخ يـا بيشتر باشد , بايد موقع رفتن نمازهاى خود را شكسته بخواند و چنانچه نخواهد ده روز در آنجا بماند بايد مدتى كه در آنجا مى ماند نيز نمازهاى خود را شكسته بخواند.
1360 - مـسـافـرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند , اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعت ادائى بخواهد به جايى كه كمتر از چهار فرسخ است برود , چنانچه مردد باشد كه به محل اولش برگردد يا نه , يا بـه كلى از برگشتن به آنجا غافل باشد , يا بخواهد برگردد , ولى مردد باشد كه ده روز آنجا بماند يا نه , يا آنكه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد , بايد از وقتى كه مى رود تا وقتى كه برمى گردد و بعد از برگشتن , نمازهاى خود را تمام بخواند.
1361 - اگر به خيال اينكه رفقايش مى خواهند ده روز در محلى بمانند قصد كند كه ده روز در آنجا بماند , و بـعـد از خواندن يك نماز چهار ركعت ادائى بفهمد كه آنها قصد نكرده اند , اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود , تا مدتى كه در آنجا هست , بايد نماز را تمام بخواند.
1362 - اگر مسافر اتفاقا سى روز در محلى بماند , مثلا در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردد باشد , بعد از گذشتن سى روز اگر چه مقدار كمى در آنجا بماند , بايد نماز را تمام بخواند.
1363 - مسافرى كه مى خواهد نه روز يا كمتر در محلى بماند , اگر بعد از آنكه نه روز يا كمتر در آنجا ماند , بخواهد دوباره نه روز ديگر يا كمتر بماند , و همينطور تا سى روز , روز سى و يكم بايد نماز را تمام بخواند.
1364 - مسافر بعد از سى روز , در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه سى روز را در يك جا بماند , پس اگر مقدارى از آن را در جايى و مقدارى را در جاى ديگر بماند , بعد از سى روز هم بايد نماز را شكسته بخواند.

( مسايل متفرقه ).
 

1365 - مـسـافر مى تواند در مسجد الحرام و مسجد پيغمبر صلى اللّه عليه وآله و مسجد كوفه بلكه در تمام شـهـر مـكه و مدينه و كوفه نمازش را تمام بخواند و نيز مسافر مى تواند در حرم حضرت سيد الشهداء عليه السلام تا مقدار بيست و پنج ذراع دورتر از قبر مقدس نمازش را تمام بخواند.
1366 - كـسـى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند , اگر در غير چهار جايى كه در مساله پـيش گفته شد عمدا تمام بخواند نمازش باطل است , و همچنين است اگر فراموش كند كه نماز مسافر شكسته است و تمام بخواند , ولى در صورت فراموشى اگر بعد از وقت يادش بيايد قضا لازم نيست .
1367 - كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند , اگر سهوا تمام بخواند چنانچه در اثناء وقـت مـلـتفت شود , بايد نماز را اعاده كند و اگر پس از گذشت وقت ملتفت شود بايد بنابر احتياط قضا نمايد.
1368 - مسافرى كه نمى داند بايد نماز را شكسته بخواند , اگر تمام بخواند نمازش صحيح است .
1369 - مـسـافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر بعضى از خصوصيات آن را نداند , مثلا نداند كـه در سـفر هشت فرسخى بايد شكسته بخواند , چنانچه تمام بخواند و در وقت بفهمد , بنابر احتياط لازم بايد اعاده نمايد و چنانچه اعاده نكرد قضا نمايد , ولى اگر در خارج وقت بفهمد قضا ندارد.
1370 - مـسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند , اگر به گمان اينكه سفر او كمتر از هشت فرسخ اسـت تـمـام بـخـوانـد , وقتى كه بفهمد سفرش هشت فرسخ بوده , نمازى را كه تمام خوانده , بايد دوباره شكسته بخواند و اگر بعد از اينكه وقت گذشته بفهمد قضا لازم نيست .
1371 - اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند , چنانچه در وقت يادش بيايد , بايد شكسته بجا آورد و اگر بعد از وقت يادش بيايد قضاء آن نماز بر او واجب نيست .
1372 - كسى كه بايد نماز تمام بخواند , اگر شكسته بجا آورد در هر صورت نمازش باطل است , هرچند - بنابر احتياط - مسافرى باشد كه قصد ماندن ده روز در جايى داشته و به جهت ندانستن حكم مساله نماز را شكسته خوانده است .
1373 - اگـر مشغول نماز چهار ركعتى شود , و در بين نماز يادش بيايد كه مسافر است يا ملتفت شود كه سـفـر او هشت فرسخ است , چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته , بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر به ركـوع ركـعت سوم رفته نمازش بنابر احتياط باطل است و در صورتى كه به مقدار خواندن يك ركعت هم وقت داشته باشد , بايد نماز را دوباره شكسته بخواند.
1374 - اگـر مسافر بعضى از خصوصيات نماز مسافر را نداند , مثلا نداند كه اگر چهار فرسخ برود و چهار فـرسـخ بـرگردد بايد شكسته بخواند چنانچه به نيت نماز چهار ركعتى مشغول نماز شود و پيش از ركوع ركـعـت سـوم مـسـاله را بفهمد بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر در ركوع ملتفت شود نمازش بنابر احـتـياط باطل است و در صورتى كه به مقدار يك ركعت هم از وقت مانده باشد بايد نماز را از سر شكسته بخواند.