5/1130 - سـبـحـان اللّه و الـحـمـد للّه ولا الـه الا
اللّه واللّه اكبر يعنى خداوند متعال پاك و منزه است , و ثنا مخصوص او است
, نيست خدايى سزاوار پرستش مگر خداى بى همتا , و بزرگتر است از اينكه وصف
شود.
( ترجمه تشهد و سلام كامل ).
6/1130 - الـحـمـد للّه , اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له يعنى
ستايش مخصوص پروردگار است , و شهادت مى دهم كه خدايى سزاوار پرستش نيست مگر خدايى
كه يگانه است و شريك ندارد.
واشهد ان محمدا عبده ورسوله يعنى شهادت مى دهم كه محمد صلى اللّه عليه وآله بنده
خدا و فرستاده او است .
اللهم صل على محمد وآل محمد يعنى خدايا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد.
وتقبل شفاعته وارفع درجته يعنى قبول كن شفاعت پيغمبر را , و درجه آن حضرت را نزد
خود بلند كن .
الـسلام عليك ايها النبي ورحمة اللّه وبركاته يعنى درود و سلام بر تو اى پيغمبر و
رحمت و بركات خدا بر تو باد.
السلام علينا وعلى عباد اللّه الصالحين يعنى درود و سلام از خداوند عالم بر ما
نمازگزاران و تمام بندگان خوب او.
السلام عليكم ورحمة اللّه وبركاته يعنى درود و سلام و رحمت و بركات خداوند بر شما
مؤمنين باد.
( تعقيب نماز ).
1131 - مـسـتـحب است انسان بعد از نماز مقدارى مشغول تعقيب , يعنى خواندن ذكر
و دعا و قرآن شود و بـهـتر است پيش از آنكه از جاى خود حركت كند و وضو و غسل و تيمم
او باطل شود , رو به قبله تعقيب را بخواند.
و لازم نيست تعقيب به عربى باشد , ولى بهتر است چيزهايى را كه در كتابهاى دعا
دستور داده اند بخواند و از تـعـقيبهايى كه خيلى به آن سفارش شده است , تسبيح حضرت
زهرا سلام اللّه عليها است كه بايد به اين تـرتـيـب گفته شود : 34 مرتبه اللّه اكبر
, بعد از آن 33 مرتبه الحمد للّه , بعد از آن 33 مرتبه سبحان اللّه و مى شود سبحان
اللّه را پيش از الحمد للّه گفت ولى بهتر است بعد از الحمد للّه گفته شود.
1132 - مـسـتـحـب اسـت بعد از نماز , سجده شكر نمايد و همين قدر كه پيشانى را به
قصد شكر بر زمين بگذارد كافى است .
ولـى بـهـتـر است صد مرتبه يا سه مرتبه يا يك مرتبه , شكرا للّه يا عفوا بگويد , و
نيز مستحب است هر وقت نعمتى به انسان مى رسد يا بلايى از او دور مى شود سجده شكر
بجا آورد.
( صلوات بر پيغمبر ).
1133 - هر وقت انسان اسم مبارك حضرت رسول صلى اللّه عليه وآله وسلم را مانند
محمد و احمد يا لقب و كـنـيه آن جناب را مثل مصطفى و ابو القاسم بگويد يا بشنود ,
اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد.
1134 - موقع نوشتن اسم مبارك حضرت رسول صلى اللّه عليه وآله مستحب است صلوات را هم
بنويسند.
و نيز بهتر است هر وقت آن حضرت را ياد مى كنند صلوات بفرستند.
( مبطلات نماز ).
1135 - دوازده چيز نماز را باطل مى كند و آنها را مبطلات مى گويند.
اول :
آنـكه در بين نماز يكى از شرطهاى آن از برود , مثلا در بين نماز بفهمد لباسش كه
ساتر است غصبى است .
دوم : آنـكـه در بين نماز عمدا يا سهوا يا از روى ناچارى , چيزى كه وضو يا غسل را
باطل مى كند پيش آيد , مثلا بول از او بيرون آيد , هر چند - بنابر احتياط - پيش
آمدن آن پس از تمام شدن سجده آخر نماز از روى سـهو يا ناچارى باشد , ولى كسى كه نمى
تواند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كند , اگر در بين نماز بـول يـا غـايـط از
او خارج شود , چنانچه به دستورى كه در احكام وضو صفحه 51 گفته شد , رفتار نمايد
نمازش باطل نمى شود , و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود , در صورتى
كه به دستور استحاضه رفتار كرده نمازش صحيح است .
1136 - كـسـى كه بى اختيار خوابش برده , اگر نداند كه در بين نماز خوابش برده يا
بعد از آن لازم نيست نـمازش را دوباره بخواند , به شرط آنكه بداند آنچه از نماز بجا
آورده به اندازه اى كه عرفا آن را نماز بگويند بوده است .
1137 - اگـر بداند به اختيار خودش خوابيده و شك كند كه بعد از نماز بوده يا در بين
نماز يادش رفته كه مشغول نماز است و خوابيده نمازش با شرطى كه در مساله پيش گفته شد
صحيح است .
1138 - اگـر در حال سجده از خواب بيدار شود و شك كند كه در سجده آخر نماز است يا
در سجده شكر , چـنـانـچـه بـدانـد كـه بى اختيار خوابش برده بايد آن نماز را دوباره
بخواند و اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و احتمال دهد كه از روى غفلت در سجده
نماز خوابيده نمازش صحيح است .
1/1138 - سـوم از مـبـطلات نماز آن است كه دستها را به قصد خضوع و ادب روى هم
بگذارد , ولى باطل شـدن نـمـاز بـه ايـن كار بنابر احتياط است هر چند در حرام بودنش
اگر به قصد مشروعيت آورده شود , اشكالى نيست .
1139 - هرگاه از روى فراموشى يا ناچارى يا تقيه يا براى كار ديگر مثل خاراندن دست
و مانند آن دستها را روى هم بگذارد اشكال ندارد.
1/1139 - چـهـارم از مـبـطلات نماز آن است كه بعد از خواندن حمد آمين بگويد و اين
باطل شدن نماز به گـفـتـن آمين در غير ماموم بنابر احتياط است هر چند در حرام بودنش
چنانچه به قصد مشروعيت آورده شود اشكالى نيست و در هر حال اگر آمين را اشتباها يا
از روى تقيه بگويد نمازش اشكال ندارد.
پنجم از مبطلات نماز برگشتن از قبله بدون عذر است و اما اگر با عذر باشد مثل
فراموشى يا به سبب امر قهرى ( مانند باد شديدى كه او را از قبله برگرداند ) چنانچه
به طرف راست و يا چپ نرسد نماز او صحيح است , ولى لازم است كه بعد از برطرف شدن عذر
فورا به طرف قبله برگردد , و اما اگر به طرف راست و يا چپ برسد - چه پشت به قبله
باشد يا نه - اگر عذر او فراموشى باشد و وقتى متذكر شود , كه اگر نماز را قطع كند
مى تواند دوباره آن را رو به قبله بخواند ( هر چند يك ركعت از آن در وقت واقع شود )
بايد نماز را از سر بگيرد و گرنه به همان نماز اكتفا مى كند و قضا بر او لازم نيست
و همچنين است اگر برگشت او از قـبله به واسطه امر قهرى باشد پس چنانچه بتواند بدون
برگشتن از قبله نماز را دوباره در وقت بخواند ( هـر چند يك ركعت از آن در وقت واقع
شود ) بايد نماز را از سر بگيرد و گرنه بايد همان نماز را تمام كند و اعاده و قضا
بر او لازم نيست .
1140 - اگـر صورت خود را فقط برگرداند ولى بدنش به طرف قبله باشد چنانچه به حدى
گردن را كج كند كه بتواند مقدارى از پشت سرش را ببيند حكم او همان حكم برگشتن از
قبله است كه قبلا ذكر شده , و اما اگر مقدار كمى گردنش را كج كند كه عرفا بگويند
طرف جلو بدنش مقابل قبله است نمازش باطل نمى شود هر چند اين كار مكروه است .
1/1140 - شـشـم از مـبـطـلات نـماز آن است كه عمدا تكلم كند هر چند به كلمه اى كه
بيش از يك حرف نداشته باشد , اگر آن حرف مفهم معناى خودش باشد , مثل ( ق ) كه در
زبان عربى به معناى اين است كه نگهدارى كن يا مفهم معناى ديگرى مثل ( ب ) در جواب
كسى كه از حرف دوم از هجا سؤال كند.
و چـنـانچه مفهم هيچ معنايى نباشد اگر مركب از دو حرف يا بيشتر باشد باز هم بنابر
احتياط مبطل نماز است .
1141 - اگـر سـهوا كلمه اى بگويد كه يك حرف يا بيشتر دارد اگر چه آن كلمه معنى
داشته باشد نمازش باطل نمى شود , ولى بنابر احتياط لازم است بعد از نماز سجده سهو
بجا آورد چنانچه خواهد آمد.
1142 - سرفه كردن و آروغ زدن در نماز اشكال ندارد و احتياط لازم آن است كه در نماز
اختيارا آه نكشد و ناله نكند و اما گفتن آخ و آه و مانند اينها اگر عمدى باشد ,
نماز را باطل مى كند.
1143 - اگر كلمه اى را به قصد ذكر بگويد , مثلا به قصد ذكر بگويد اللّه اكبر و در
موقع گفتن آن , صدا را بـلـند كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند اشكال ندارد , و
همچنين اگر كلمه اى را به قصد ذكر بگويد هر چـنـد بداند كه اين كار سبب مى شود كه
كسى متوجه مطلبى شود اشكال ندارد , ولى اگر اصلا قصد ذكر نكند يا قصد هر دو امر را
بكند اشكال دارد.
1144 - خـوانـدن قرآن در نماز ( حكم چهار آيه اى كه سجده واجب دارد و احكام قرائت
مساله 992 گفته شد ) و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد ولى احتياط مستحب آن است
كه به غير عربى دعا نكند.
1145 - اگر چيزى از حمد و سوره و ذكرهاى نماز را عمدا بدون قصد جزئيت يا احتياطا
چند مرتبه بگويد اشكال ندارد.
1146 - در حـال نماز , انسان نبايد به ديگرى سلام كند , و اگر ديگرى به او سلام
كند بايد جواب دهد ولى جـواب بـايد مثل سلام باشد يعنى نبايد بر اصل سلام اضافه
داشته باشد , مثلا نبايد در جواب بگويد ( سلام عـليكم و رحمة اللّه و بركاته ) بلكه
بنابر احتياط لازم نبايد لفظ ( عليكم يا عليك ) را بر لفظ سلام در جواب مـقدم بدارد
, اگر آن كسى كه سلام كرده اين چنين نكرده باشد , مثلا اگر گفته سلام عليكم در جواب
بـگويد سلام عليكم و اگر گفته السلام عليكم بگويد السلام عليكم و اگر گفته سلام
عليك بگويد سلام عليك ولى در جواب عليكم السلام هر صيغه اى كه مى خواهد مى تواند
بگويد.
1147 - انـسـان بـايـد جـواب سلام را چه در نماز يا در غير نماز فورا بگويد و اگر
عمدا يا از روى فراموشى جـواب سـلام را بـه قدرى طول دهد كه اگر جواب بگويد , جواب
آن سلام حساب نشود , چنانچه در نماز باشد , نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد ,
جواب دادن واجب نيست .
1148 - بايد جواب سلام را طورى بگويد كه سلام كننده بشنود ولى اگر سلام كننده كر
باشد يا سلام داده و تـنـد رد شود , چنانچه ممكن باشد كه جواب سلام را به اشاره يا
مانند آن به او بفهماند جواب دادن لازم است و در غير اين صورت جواب دادن در غير
نماز لازم نيست و در نماز جايز نيست .
1149 - واجب است نمازگزار جواب سلام را به قصد تحيت بگويد و مانعى ندارد كه قصد
دعا هم بكند يعنى از خداوند عالم براى كسى كه سلام كرده سلامتى بخواهد.
1150 - اگـر زن يـا مـرد نـامـحرم يا بچه مميز يعنى بچه اى كه خوب و بد را بفهمد
نمازگزار سلام كند , نـمـازگزار بايد جواب او را بدهد , و اگر زن به لفظ ( سلام
عليك ) سلام كند , مى تواند در جواب بگويد ( سلام عليك ) يعنى كاف را زير بدهد.
1151 - اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد اگر چه معصيت كرده ولى نمازش صحيح است .
1152 - اگـر كـسـى بـه نمازگزار غلط سلام كند , به طورى كه سلام حساب نشود , جواب
دادن او جايز نيست .
1153 - جـواب سلام كسى كه از روى مسخره يا شوخى سلام مى كند و جواب سلام مرد و زن
غير مسلمان در صـورتـى كه ذمى نباشند واجب نيست , و اگر ذمى باشند بنابر احتياط
واجب به كلمه ( عليك ) اكتفا شود.
1154 - اگـر كـسـى بـه عده اى سلام كند , جواب سلام او بر همه آنان واجب است , ولى
اگر يكى از آنان جواب دهد كافى است .
1155 - اگر كسى به عده اى سلام كند و كسى كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را
نداشته جواب دهد , باز هم جواب سلام او بر آن عده واجب است .
1156 - اگـر بـه عـده اى سـلام كند و كسى كه بين آنها مشغول نماز است شك كند كه
سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته يا نه , نبايد جواب بدهد.
و هـمچنين است اگر بداند قصد او را هم داشته ولى ديگرى جواب سلام را بدهد , اما
اگر بداند قصد او را هم داشته و ديگرى جواب ندهد , بايد جواب او را بگويد.
1157 - سـلام كـردن مـسـتـحب است و خيلى سفارش شده است كه سوار به پياده و ايستاده
به نشسته و كوچكتر به بزرگتر سلام كند.
1158 - اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند , بنابر احتياط واجب بايد هر يك جواب
سلام ديگرى را بدهد .
1159 - در غير نماز , مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد , مثلا اگر كسى
گفت سلام عليكم در جواب بگويد سلام عليكم ورحمة اللّه .
هـفتم از مبطلات نماز خنده با صدا و عمدى است هر چند بدون اختيار باشد اگر مقدماتش
اختيار باشد , بـلـكـه بـنابر احتياط هر چند هم مقدماتش اختيار نباشد باز هم موجب
باطل شدن نماز مى شود ولى اگر عمدا بى صدا يا سهوا با صدا بخندد ظاهر اين است كه
نمازش اشكال ندارد.
1160 - اگـر براى جلوگيرى از صداى خنده حالش تغيير كند , مثلا رنگش سرخ شود ,
احتياط واجب آن است كه نمازش را دوباره بخواند.
1/1160 - هشتم از مبطلات نماز بنابر احتياط واجب آن است كه براى كار دنيا عمدا با
صدا يا بى صدا گريه كـنـد , ولـى اگـر از تـرس خدا يا براى آخرت گريه كند , آهسته
باشد يا بلند اشكال ندارد بلكه از بهترين اعمال است .
نهم از مبطلات نماز كارى است كه صورت نماز را به هم بزند , مثل به هوا پريدن و
مانند آن عمدا باشد يا از روى فراموشى , ولى كارى كه صورت نماز را به هم نزند , مثل
اشاره كردن با دست اشكال ندارد.
1161 - اگر در بين نماز به قدرى ساكت بماند كه نگويند نماز مى خواند , نمازش باطل
مى شود.
1162 - اگـر در بين نماز كارى انجام دهد يا مدتى ساكت شود و شك كند كه نماز به هم
خورده يا نه , بايد نماز را اعاده نمايد , ولى بهتر اين است كه آن را تمام كرده و
سپس اعاده نمايد.
1/1162 - دهـم از مـبـطـلات نماز خوردن و آشاميدن است , كه اگر در نماز طورى بخورد
يا بياشامد كه نگويند نماز مى خواند , عمدا باشد يا از روى فراموشى نمازش باطل مى
شود.
ولـى كسى كه مى خواهد روزه بگيرد , اگر پيش از اذان صبح نماز مستحبى بخواند و تشنه
باشد , چنانچه بترسد كه اگر نماز را تمام كند صبح شود , در صورتى كه آب روبروى او
در دو سه قدمى باشد مى تواند در بين نماز آب بياشامد , اما بايد كارى كه نماز را
باطل مى كند , مثل رو گرداندن از قبله انجام ندهد.
1163 - اگـر خـوردن يـا آشاميدن عمدى , صورت نماز را هم به هم نزند , بنابر احتياط
واجب بايد نماز را دوباره بخواند خواه موالات نماز به هم بخورد يعنى طورى شود كه
نگويند نماز را پشت سر هم مى خواند يا نه .
1164 - اگـر در بين نماز , غذايى را كه در دهان يا لاى دندانها مانده فرو ببرد ,
نمازش باطل نمى شود , و نيز اگر كمى قند يا شكر و مانند اينها در دهان مانده باشد و
در حال نماز كم كم آب شود و فرو رود اشكال ندارد.
1/1164 - يـازدهـم از مـبـطلات نماز , شك در ركعتهاى نماز دو ركعتى يا سه ركعتى يا
در دو ركعت اول نمازهاى چهار ركعتى است , در صورتى كه نمازگزار در حال شك باقى
باشد.
دوازدهـم از مـبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمدا يا سهوا كم كند يا چيزى را
كه ركن نيست عمدا كـم نمايد يا چيزى را عمدا در نماز زياد كند و همچنين اگر ركنى را
مثل ركوع يا دو سجده از يك ركعت سهوا زياد كند نمازش بنابر احتياط واجب باطل مى شود
, و اما زياد كردن تكبيرة الاحرام سهوا مبطل نماز نيست .
1165 - اگـر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز كارى كه نماز را باطل مى كند انجام
داده يا نه , نمازش صحيح است .
( چيزهايى كه در نماز مكروه است ).
1166 - مكروه است در نماز صورت را كمى به طرف راست يا چپ بگرداند , به طورى كه
نگويند روى خود را از قبله گردانده , و الا نماز باطل است چنانكه گذشت .
و نيز مكروه است در نماز چشمها را هم بگذارد يا به طرف راست و چپ بگرداند و با ريش
و دست خود بازى كند و انگشتها را داخل هم نمايد و آب دهان بيندازد و به خط قرآن يا
كتاب يا خط انگشترى نگاه كند.
و نيز مكروه است , موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذكر براى شنيدن حرف كسى ساكت شود
, بلكه هر كارى كه خضوع و خشوع را از بين ببرد مكروه مى باشد.
1167 - موقعى كه انسان خوابش مى آيد و نيز موقع خوددارى كردن از بول و غايط مكروه
است نماز بخواند , و همچنين پوشيدن جوراب تنگ كه پا را فشار دهد در نماز مكروه مى
باشد.
و غير از اينها مكروهات ديگرى هم در كتابهاى مفصل گفته شده است .
( مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست ).
1168 - شـكـسـتـن نـمـاز واجـب از روى اخـتـيـار بنابر احتياط واجب حرام است ,
ولى براى حفظ مال و جـلـوگـيرى از ضرر مالى يا بدنى مانعى ندارد بلكه ظاهرا براى هر
غرضى دينى يا دنيوى كه مورد اهتمام نمازگزار است مانعى ندارد.
1169 - اگـر حـفـط جـان خود انسان يا كسى كه حفظ جان او واجب است , يا حفظ مالى كه
نگهدارى آن واجب مى باشد , بدون شكستن نماز ممكن نباشد, بايد نماز را بشكند.
1170 - اگـر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار طلب خود را از او مطالبه كند ,
چنانچه بتواند در بـيـن نـمـاز طلب او را بدهد , بايد در همان حال بپردازد و اگر
بدون شكستن نماز , دادن طلب او ممكن نيست بايد نماز را بشكند و طلب او را بدهد و
بعد نماز را بخواند.
1171 - اگـر در بـيـن نماز بفهمد كه مسجد نجس است , چنانچه وقت تنگ باشد , بايد
نماز را تمام كند و اگـر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را به هم نمى زند , بايد
در بين نماز تطهير كند , بعد بقيه نمار را بـخـواند و اگر نماز را بهم مى زند , در
صورتى كه بعد از نماز تطهير مسجد ممكن باشد , شكستن نماز براى تطهير جايز است و اگر
بعد از نماز تطهير مسجد ممكن نباشد , بايد نماز را بشكند و مسجد را تطهير نمايد و
بعد نماز را بخواند.
1172 - كـسـى كـه بايد نماز را بشكند , اگر نماز را تمام كند اگر چه معصيت كرده ,
ولى نمازش صحيح است اگر چه احتياط مستحب آن است كه دوباره بخواند.
1173 - اگر پيش از قرائت يا پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود , يادش بيايد كه
اذان و اقامه يا تنها اقامه را فراموش كرده , چنانچه وقت نماز وسعت دارد , مستحب
است براى گفتن آنها نماز را بشكند.
بلكه اگر پيش از تمام شدن نماز يادش بيايد كه آنها را فراموش كرده مستحب است براى
گفتن آنها نماز را بشكند.
( شكيات ).
1/1173 - شكيات نماز 22 قسم است : هفت قسم آن شكهايى است كه نماز را باطل مى
كند و به شش قسم آن نبايد اعتنا كرد و نه قسم ديگر آن صحيح است .
( شكهاى باطل كننده ).
1174 - شـكـهايى كه نماز را باطل مى كند از اين قرار است : اول شك در شماره
ركعتهاى نماز دو ركعتى واجب , مثل نماز صبح و نماز مسافر.
ولى شك در شماره ركعتهاى نماز مستحب و نماز احتياط نماز را باطل نمى كند.
دوم شك در شماره ركعتهاى نماز سه ركعتى .
سوم آنكه در نماز چهار ركعتى شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر.
چهارم آنكه در نماز چهار ركعتى پيش از داخل شدن در سجده دوم شك كند كه دو ركعت
خوانده يا بيشتر .
پنجم شك بين دو و پنج يا دو و بيشتر از پنج .
ششم شك بين سه و شش يا سه و بيشتر از شش .
هفتم شك بين چهار و شش يا چهار و بيشتر از شش , به تفصيلى كه خواهد آمد.
1175 - اگر يكى از شكهاى باطل كننده براى انسان پيش آيد بهتر آن است به همين
اندازه كه شك او پا بر جـا شـد , نـمـاز را به هم نزند , بلكه به قدرى فكر كند كه
صورت نماز به هم بخورد يا از پيدا شدن يقين يا گمان نااميد شود.
( شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد ).
1176 - شـكـهـايـى كه نبايد به آنها اعتنا كرد از اين قرار است : اول شك در
چيزى كه محل بجا آوردن آن گذشته است , مثل آنكه در ركوع شك كند حمد را خوانده يا نه
.
دوم شك بعد از سلام نماز.
سوم شك بعد از گذشتن وقت نماز.
چهارم شك كثير الشك يعنى كسى كه زياد شك مى كند.
پـنجم شك امام در شماره ركعتهاى نماز , در صورتى كه ماموم شماره آنها را بداند و
همچنين شك ماموم در صورتى كه امام شماره ركعتهاى نماز را بداند.
ششم شك در نمازهاى مستحبى و نماز احتياط.
( شك در چيزى كه محل آن گذشته است ).
1177 - اگر در بين نماز شك كند كه يكى از كارهاى واجب آن را انجام داده يا نه
, مثلا شك كند كه حمد خوانده يا نه , چنانچه مشغول كارى باشد كه شرعا نبايد در
صورتى كه آن كار قبلى را عمدا ترك كرده است مشغول اين كار شود مثلا در حال خواندن
سوره شك كند حمد خوانده يا نه , نبايد به شك خود اعتنا كند , و در غير اين صورت
بايد آنچه را كه در انجام آن شك كرده بجا آورد.
1178 - اگـر در بين خواندن آيه شك كند كه آيه پيش را خوانده يا نه يا وقتى كه آخر
آيه را مى خواند شك كند كه اول آن را خوانده يا نه , بايد به شك خود اعتنا نكند.
1179 - اگر بعد از ركوع يا سجود شك كند كه كارهاى واجب آن مانند ذكر و آرام بودن
بدن را انجام داده يا نه , بايد به شك خود اعتنا نكند.
1180 - اگـر در حـالـى كـه بـه سجده مى رود شك كند كه ركوع كرده يا نه , يا شك كند
كه بعد از ركوع ايستاده يا نه , بايد به شك خود اعتنا نكند.
1181 - اگر در حال برخواستن شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه , بايد به
شك خود اعتنا نكند.
1182 - كـسى كه نشسته يا خوابيده نماز مى خواند , اگر موقعى كه حمد يا تسبيحات مى
خواند , شك كند كـه سـجـده يـا تـشـهـد را بجا آورد يا نه بايد به شك خود اعتنا
نكند , و اگر پيش از آنكه مشغول حمد يا تسبيحات شود , شك كند كه سجده يا تشهد را
بجا آورده يا نه , بايد بجا آورد.
1183 - اگر شك كند كه يكى از ركنهاى نماز را بجا آورده يا نه , چنانچه مشغول كارى
كه بعد از آن است نـشـده , بايد بجا آورد , مثلا اگر پيش از خواندن تشهد شك كند كه
دو سجده را بجا آورده يا نه , بايد بجا آورد و چـنـانـچه بعد يادش بيايد كه آن ركن
را بجا آورده , چون ركن زياد شده نمازش بنابر احتياط لازم باطل است .
1184 - اگـر شـك كند عملى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه , چنانچه مشغول كارى كه
بعد از آن است نـشده , بايد آن را بجا آورد , مثلا اگر پيش از خواندن سوره شك كند
كه حمد را خوانده يا نه , بايد حمد را بخواند و اگر بعد از انجام آن يادش بيايد كه
آن را بجا آورده , چون ركن زياد نشده نمازش صحيح است .
1185 - اگر شك كند كه ركنى را بجا آورده يا نه مثلا مشغول تشهد است , اگر شك كند
كه دو سجده را بـجـا آورده يـا نـه و بـه شـك خود اعتنا نكند و بعدا يادش بيايد كه
آن ركن را بجا نياورده , در صورتى كه مـشغول ركن بعد نشده بايد آن را بجا آورد , و
اگر مشغول ركن بعد شده نمازش بنابر احتياط لازم باطل اسـت , مثلا اگر پيش از ركوع
ركعت بعد يادش بيايد كه دو سجده را بجا نياورده , بايد بجا آورد و اگر در ركوع يا
بعد از آن يادش بيايد نمازش چنانكه گفته شد باطل است .
1186 - اگـر شـك كند عملى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه , چنانچه مشغول كارى كه
بعد از آن است شده , بايد به شك خود اعتنا نكند , مثلا موقعى كه مشغول خواندن سوره
است , اگر شك كند كه حمد را خـوانـده يـا نـه , بـايـد به شك خود اعتنا نكند و اگر
بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده , در صورتى كه مـشـغـول ركن بعد نشده , بايد
بجا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش صحيح است , بنابر اين اگر مثلا در قنوت
يادش بيايد كه حمد را نخوانده بايد بخواند , و اگر در ركوع يادش بيايد نمازش صحيح
است .
1187 - اگـر شـك كـند كه سلام نماز را گفته يا نه , چنانچه مشغول به تعقيب نماز يا
مشغول نماز ديگر شـده يـا بـه واسطه انجام كارى كه نماز را به هم مى زند , از حال
نمازگزار بيرون رفته , بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر پيش از اينها شك كند , بايد
سلام را بگويد.
و اگر شك كند كه سلام را درست گفته يا نه به شك خود اعتنا نكند , در هر جايى كه
باشد.
( شك بعد از سلام ).
1188 - اگـر بـعـد از سلام نماز شك كند كه نمازش صحيح بوده يا نه , مثلا شك
كند ركوع كرده يا نه , يا بعد از سلام نماز چهار ركعتى شك كند كه چهار ركعت خوانده
يا پنج ركعت , به شك خود اعتنا نكند , ولى اگر هر دو طرف شك او باطل باشد , مثلا
بعد از سلام نماز چهار ركعتى شك كند كه سه ركعت خوانده يا پنج ركعت , نمازش باطل
است .
( شك بعد از وقت ).
1189 - اگر بعد از گذشتن وقت نماز , شك كند كه نماز خوانده يا نه , يا گمان
كند كه نخوانده , خواندن آن لازم نـيـست , ولى اگر پيش از گذشتن وقت شك كند كه نماز
خوانده يا نه , اگر چه گمان كند كه خوانده است , بايد آن نماز را بخواند.
1190 - اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه نماز را درست خوانده يا نه , به شك خود
اعتنا نكند.
1191 - اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار ركعت نماز خوانده , ولى
نداند به نيت ظهر خوانده يا به نيت عصر , بايد چهار ركعت نماز قضاء به نيت نمازى كه
بر او واجب است بخواند.
1192 - اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشا , بداند يك نماز خوانده , ولى نداند
سه ركعتى خوانده يا چهار ركعتى , بايد قضاى نماز مغرب و عشا را بخواند.
( كثير الشك ( كسى كه زياد شك مى كند ) ).
1193 - كـثير الشك كسى است كه زياد شك مى كند به اين معنى كه بيش از كسانى كه
مانند او هستند از جـهت بودن يا نبودن اسباب اغتشاش حواس شك كند پس كسى كه موجب
اغتشاش حواس ندارد و در هر سه نماز لا اقل يك مرتبه شك كند , چنين شخصى به شك خود
اعتنا نكند.
1194 - كـثـيـر الشك اگر در بجا آوردن چيزى از اجزاء نماز شك كند بايد بنا بگذارد
كه آن را بجا آورده , مـثـلا اگر شك كند كه ركوع كرده يا نه , بايد بنا بگذارد كه
ركوع كرده است و اگر در بجا آوردن چيزى شك كند كه نماز را باطل مى كند , مثل اينكه
شك كند كه نماز صبح را دو ركعت خوانده يا سه ركعت بنا را بر صحت مى گذارد.
1195 - كـسى كه در يك چيز نماز زياد شك مى كند به طورى كه زيادى شك از مختصات آن
چيز حساب شود , چنانچه در چيزهاى ديگر نماز شك كند , بايد به دستور آن عمل نمايد ,
مثلا كسى كه زيادى شك او در ايـن است كه سجده كرده يا نه , اگر در بجا آوردن ركوع
شك كند بايد به دستور آن رفتار نمايد , يعنى اگر به سجده نرفته ركوع را بجا آورد و
اگر به سجده رفته اعتنا نكند.
1196 - كـسـى كه در نماز مخصوصى مثلا در نماز ظهر زياد شك مى كند , اگر در نماز
ديگر مثلا در نماز عصر شك كند , بايد به دستور شك رفتار نمايد.
1197 - كـسـى كـه فقط وقتى كه در جاى مخصوصى نماز مى خواند , زياد شك مى كند , اگر
در غير آنجا نماز بخواند و شكى براى او پيش آيد , بايد به دستور شك عمل نمايد.
1198 - اگـر انـسـان شك كند كه كثير الشك شده يا نه , بايد به دستور شك عمل نمايد
, و كثير الشك تا وقتى يقين نكند كه به حال معمولى مردم برگشته بايد به شك خود
اعتنا نكند.
1199 - كسى كه زياد شك مى كند , اگر شك كند ركنى را جا آورده يا نه , و اعتنا نكند
بعد يادش بيايد كه آن را بـجـا نـيـاورده , چـنانچه مشغول ركن بعد نشده , بايد آن
را بجا آورد , و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش بنابر احتياط باطل است , مثلا اگر شك
كند ركوع كرده يا نه , و اعتنا نكند , چنانچه پيش از سجده دوم يادش بيايد كه ركوع
نكرده است , بايد برگردد و ركوع كند و اگر در سجده دوم يادش بيايد , نمازش بنابر
احتياط باطل است .
1200 - كسى كه زياد شك مى كند اگر شك كند چيزى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه و
اعتنا نكند و بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده چنانچه از محل بجا آوردن آن
نگذشته , بايد آن را بجا آورد و اگر از محل آن گـذشته نمازش صحيح است , مثلا اگر شك
كند كه حمد خوانده يا نه و اعتنا نكند چنانچه در قنوت يادش بيايد كه حمد نخوانده
بايد بخواند , و اگر در ركوع يادش بيايد , نمازش صحيح است .
( شك امام و ماموم ).
1201 - اگـر امام جماعت در شماره ركعتهاى نماز شك كند , مثلا شك كند كه سه
ركعت خوانده يا چهار ركعت , چنانچه ماموم يقين يا گمان داشته باشد كه چهار ركعت
خوانده و به امام بفهماند كه چهار ركعت خـوانـده است , امام بايد نماز را تمام كند
و خواندن نماز احتياط لازم نيست و نيز اگر امام يقين يا گمان داشـتـه بـاشد كه چند
ركعت خوانده است , و ماموم در شماره ركعتهاى نماز شك كند , بايد به شك خود اعتنا
ننمايد.
( شك در نماز مستحبى ).
1202 - اگر در شماره ركعتهاى نماز مستحبى شك كند , چنانچه طرف بيشتر شك نماز
را باطل مى كند , بـايـد بـنـا را بـر كمتر بگذارد مثلا اگر در نافله صبح شك كند كه
دو ركعت خوانده يا سه ركعت , بايد بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده است .
و اگـر طـرف بـيشتر شك نماز را باطل نمى كند , مثلا شك كند كه دو ركعت خوانده يا
يك ركعت به هر طرف شك عمل كند , نمازش صحيح است .