1/950 - واجـبات نماز يازده چيز است : اول نيت دوم قيام
يعنى ايستادن سوم تكبيرة الاحرام يعنى گفتن اللّه اكـبر در اول نماز چهارم
ركوع پنجم سجود ششم قرائت هفتم ذكر هشتم تشهد نهم سلام دهم ترتيب يازدهم
موالات يعنى پى در پى بودن اجزاء نماز.
951 - بعضى از واجبات نماز ركن است , يعنى اگر انسان آنها را بجا نياورد
عمدا باشد يا اشتباها نماز باطل مى شود.
و بعضى ديگر ركن نيست يعنى اگر اشتباها كم گردد نماز باطل نمى شود.
و ركـن نـماز پنج چيز است : اول نيت دوم تكبيرة الاحرام سوم قيام متصل به
ركوع , يعنى ايستادن پيش از ركوع چهارم ركوع پنجم دو سجده از يك ركعت .
و امـا نسبت به زيادى در صورتى كه عمدى باشد مطلقا نماز باطل مى شود و در
صورتى كه از روى اشتباه بـاشد اگر زيادى در ركوع يا در دو سجده از يك ركعت
باشد نماز بنابر احتياط لازم باطل است و الا باطل نيست .
( نيت ).
952 - انسان بايد نماز را به نيت قربت , يعنى براى انجام دادن خواست خداوند
عالم بجا آورد , و لازم نيست نيت را از قلب خود بگذراند , يا مثلا به زبان بگويد
چهار ركعت نماز ظهر مى خوانم قربة الى اللّه .
953 - اگر در نماز ظهر يا در نماز عصر نيت كند كه چهار ركعت نماز مى خوانم و معين
نكند ظهر است يا عصر , نماز او باطل است .
و نـيز كسى كه مثلا قضاى نماز ظهر بر او واجب است , اگر در وقت نماز ظهر بخواهد آن
نماز قضا يا نماز ظهر را بخواند , بايد نمازى را كه مى خواند , در نيت معين كند.
954 - انـسـان بايد از اول تا آخر نماز به نيت خود باقى باشد پس اگر در بين نماز
به طورى غافل شود كه اگر بپرسند چه مى كنى ؟ نداند چه بگويد , نمازش باطل است .
955 - انسان بايد فقط براى انجام خواست خداوند عالم نماز بخواند پس كسى كه ريا كند
يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند نمازش باطل است .
خواه فقط براى مردم باشد , يا خدا و مردم هر دو را در نظر بگيرد.
956 - اگر قسمتى از نماز را براى غير خدا بجا آورد چه آن قسمت واجب باشد , مثل حمد
يا مستحب باشد مثل قنوت , اگر آن قصد غير خدايى به تمام نماز سرايت كند يا آنكه از
تدارك آن قسمت زيادى مبطل لازم آيد نمازش باطل است , و اگر نماز را براى خدا بجا
آورد ولى براى نشان دادن به مردم در جاى مخصوصى مـثـل مسجد يا در وقت مخصوصى مثل
اول وقت يا به طرز مخصوصى مثلا با جماعت نماز بخواند نمازش هم باطل است .
( تكبيرة الاحرام ).
957 - گـفـتن اللّه اكبر در اول هر نماز واجب و ركن است و بايد حروف اللّه و
حروف اكبر و دو كلمه اللّه و اكبر را پشت سر هم بگويد , و نيز بايد اين دو كلمه به
عربى صحيح گفته شود و اگر به عربى غلط بگويد يا مثلا ترجمه آن را به فارسى بگويد
صحيح نيست .
958 - احتياط مستحب آنست كه تكبيرة الاحرام نماز را به چيزى كه پيش از آن مى خواند
, مثلا به اقامه يا به دعايى كه پيش از تكبير مى خواند نچسباند.
959 - اگـر انـسـان بـخـواهد اللّه اكبر را به چيزى كه بعد از آن مى خواند مثلا به
بسم اللّه الرحمن الرحيم بچسباند , بهتر آن است كه راء اكبر را پيش بدهد , ولى
احتياط مستحب آن است كه در نماز واجب نچسباند .
960 - مـوقـع گـفـتـن تـكبيرة الاحرام بايد بدن آرام باشد , و اگر عمدا در حالى كه
بدنش حركت دارد , تكبيرة الاحرام را بگويد باطل است .
961 - تـكـبـير و حمد و سوره و ذكر و دعا را بايد طورى بخواند كه خودش لااقل همهمه
خود را بشنود , و اگـر بـه واسـطه سنگينى يا كرى گوش يا سر و صداى زياد نمى شنود ,
بايد طورى بگويد كه اگر مانعى نباشد بشنود.
962 - كسى كه به واسطه عارضه اى لال شده يا زبان او مرضى پيدا كرده كه نمى تواند
اللّه اكبر را بگويد بايد بـه هر طورى كه مى تواند بگويد , و اگر هيچ نمى تواند
بگويد , بايد تكبير را در قلب خود بگذراند و براى او بـه طورى كه مناسب حكايت لفظش
باشد با انگشتش اشاره كند و زبان و لبش را هم اگر مى تواند حركت دهد , و اما كسى كه
لال مادر زاد است بايد زبان و لبش را به طورى كه شبيه كسى است كه تلفظ به تكبير مى
كند حركت دهد , و براى او با انگشتش نيز اشاره نمايد.
963 - مستحب است بعد از تكبيرة الاحرام بگويد : يا محسن قد اتاك المسي ء وقد امرت
المحسن ان يتجاوز عن المسي ء انت المحسن وانا المسي ء بحق محمد وآل محمد صل على
محمد وآل محمد وتجاوز عن قبيح مـا تـعـلـم مـني يعنى اى خدايى كه به بندگان احسان
مى كنى بنده گنهكار به در خانه تو آمده و تو امر كـرده اى كـه نيكوكار از گناهكار
بگذرد , تو نيكوكارى و من گناهكار , به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل
محمد بفرست و از بديهايى كه مى دانى از من سر زده بگذر.
964 - مستحب است موقع گفتن تكبير اول نماز و تكبيرهاى بين نماز دستها را تا مقابل
گوشها بالا ببرد.
965 - اگـر شـك كند كه تكبيرة الاحرام را گفته يا نه , چنانچه مشغول خواندن چيزى
از قرائت شده , به شك خود اعتنا نكند , و اگر چيزى نخوانده , بايد تكبير را بگويد.
966 - اگر بعد از گفتن تكبيرة الاحرام شك كند كه آن را صحيح گفته يا نه , چه مشغول
خواندن چيزى شده باشد يا نه به شك خود اعتنا نكند.
( قيام ( ايستادن ) ).
967 - قـيـام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام پيش از ركوع كه آن را قيام
متصل به ركوع مى گويند ركـن است , ولى قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد
از ركوع ركن نيست , و اگر كسى آن را از روى فراموشى ترك كند , نمازش صحيح است .
968 - واجـب اسـت پـيـش از گـفـتن تكبير و بعد از آن مقدارى بايستد تا يقين كند كه
تكبير را در حال ايستادن گفته است .
969 - اگر ركوع را فراموش كند , و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد كه ركوع
نكرده , بايد بايستد و به ركوع رود , و اگر بدون اينكه بايستد به حال خميدگى به
ركوع برگردد , چون قيام متصل به ركوع را بجا نياورده كفايت نمى كند.
970 - موقعى كه براى تكبيرة الاحرام يا قرائت ايستاده است , بايد بدن را حركت ندهد
و به طرفى خم نشود , و بنابر احتياط لازم در حال اختيار به جايى تكيه نكند ولى اگر
از روى ناچارى باشد اشكال ندارد.
971 - اگـر موقعى كه ايستاده , از روى فراموشى بدن را حركت دهد يا به طرفى خم شود
يا به جايى تكيه كند اشكال ندارد.
972 - احـتـياط واجب آن است كه در موقع ايستادن , هر دو پا روى زمين باشد , ولى
لازم نيست سنگينى بدن روى هر دو پا باشد , و اگر روى يك پا هم باشد اشكال ندارد.
973 - كـسـى كـه مـى تواند درست بايستد , اگر پاها را خيلى گشاد بگذارد كه ايستادن
بر او صدق نكند نمازش باطل است و همچنين است بنابر احتياط لازم اگر پاها را خيلى
گشاد بگذارد كه به حال ايستادن معمولى نباشد.
974 - مـوقـعـى كـه انـسـان در نـماز مشغول خواندن چيزى از اذكار واجب است بايد
بدنش آرام باشد , و هـمچنين بنابر احتياط لازم وقتى كه مشغول چيزى از اذكار مستحب
مى باشد , و در موقعى كه مى خواهد كمى جلو يا عقب رود يا كمى بدن را به طرف راست يا
چپ حركت دهد , بايد چيزى نگويد.
975 - اگـر در حـال حـركت بدن ذكر مستحبى بگويد , مثلا موقع رفتن به ركوع يا رفتن
به سجده تكبير بـگـويـد چـنانچه آن را به قصد ذكرى كه در نماز دستور داده اند بگويد
آن ذكر صحيح نيست ولى نمازش صحيح است و بحول اللّه وقوته اقوم واقعد را بايد در حال
برخواستن بگويد.
976 - حـركـت دادن دسـت و انگشتان در موقع خواندن حمد اشكال ندارد , اگر چه احتياط
مستحب آن است كه آنها را هم حركت ندهد.
977 - اگر موقع خواندن حمد و سوره يا خواندن تسبيحات بى اختيار به قدرى حركت كند
كه از حال آرام بـودن بـدن خـارج شـود , احـتياط مستحب آن است كه بعد از آرام گرفتن
بدن , آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.
978 - اگـر در بـين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند , و اگر از نشستن هم
عاجز شود بايد بخوابد , ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى از ذكرهاى واجب را
نگويد.
979 - تـا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند نبايد بنشيند , مثلا كسى كه در موقع
ايستادن بدنش حركت مـى كـنـد يـا مـجبور است به چيزى تكيه دهد يا بدنش را مختصرى كج
كند , بايد به هر طور كه مى تواند ايستاده نماز بخواند , ولى اگر به هيچ قسم نتواند
بايستد , بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.
980 - تـا انـسـان مـى تـواند بنشيند نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست
بنشيند بايد هر طور كه مى تواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نمى تواند بنشيند بايد
بطورى كه در احكام قبله گفته شد , به پهلوى راسـت بـخوابد و اگر نمى تواند به پهلوى
چپ بخوابد و تا وقتى كه ممكن است كه به پهلوى راست بخوابد نبايد بنابر احتياط لازم
به پهلوى چپ بخوابد و اگر اين دو ممكن نباشد بايد به پشت بخوابد , به طورى كه كف
پاهاى او رو به قبله باشد.
981 - كسى كه نشسته نماز مى خواند اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد و
ركوع را ايستاده بجا آورد بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع رود و اگر نتواند
بايد ركوع را هم نشسته بجا آورد.
982 - كسى كه خوابيده نماز مى خواند , اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد مقدارى
را كه مى تواند نشسته بخواند و نيز اگر مى تواند بايستد بايد مقدارى را كه مى تواند
ايستاده بخواند , ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى از اذكار واجب را نخواند.
983 - كسى كه نشسته نماز مى خواند , اگر در بين نماز بتواند بايستد بايد مقدارى را
كه مى تواند ايستاده بخواند , ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى از ذكرهاى واجب را
نخواند.
984 - كـسـى كـه مـى تـواند بايستد اگر بترسد كه به واسطه ايستادن , مريض شود يا
ضررى به او برسد , مى تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد , مى تواند
خوابيده نماز بخواند.
985 - اگر انسان مايوس نباشد كه در آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند چنانچه اول
وقت نماز را بخواند و در آخـر وقت قدرت بر ايستادن حاصل نمايد بايد نماز را دوباره
بجا آورد , ولى اگر مايوس از آن باشد كه بـتـوانـد نـماز را ايستاده بخواند اگر در
اول وقت نماز را بخواند و سپس قدرت بر ايستادن پيدا كند لازم نيست نماز را اعاده
كند.
986 - مـسـتـحـب است در حال ايستادن بدن را راست نگهدارد و شانه ها را پايين
بيندازد و دستها را روى رانـها بگذارد و انگشتها را به هم بچسباند و جاى سجده را
نگاه كند و سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد و با خضوع و خشوع باشد و
پاها را پس و پيش نگذارد , و اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا يك وجب فاصله
دهد و اگر زن است پاها را به هم بچسباند.
( قرائت ).
987 - در ركـعـت اول و دوم نـمازهاى واجب يوميه , انسان بايد اول حمد و بعد از
آن - بنابر احتياط - يك سـوره تـمـام بخواند و سوره والضحى و الم نشرح و همچنين
سوره فيل و لايلاف در نماز بنابر احتياط يك سوره حساب مى شود.
988 - اگر وقت نماز تنگ باشد يا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند , مثلا بترسد
كه اگر سوره را بخواند , دزد يا درنده يا چيز ديگرى به او صدمه بزند يا آنكه كار
ضرورى داشته باشد مى تواند سوره را نخواند بلكه در صورت تنگى وقت و در بعض از موارد
ترس نبايد سوره را بخواند.
989 - اگـر عـمـدا سـوره را پيش از حمد بخواند نمازش باطل است و اگر اشتباها سوره
را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد , بايد سوره را رها كند و بعد از حمد
, سوره را از اول بخواند.
990 - اگـر حـمـد و سـوره يا يكى از آنها را فراموش كند و بعد از رسيدن به ركوع
بفهمد , نمازش صحيح است .
991 - اگر پيش از آنكه براى ركوع خم شود , بفهمد كه حمد و سوره را نخوانده , بايد
بخواند.
و اگـر بـفهمد سوره را نخوانده , بايد فقط سوره را بخواند , ولى اگر بفهمد حمد
تنها را نخوانده بايد اول حـمـد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند , و نيز اگر خم
شود و پيش از آنكه به ركوع برسد , بفهمد حمد و سوره يا سوره تنها يا حمد تنها را
نخوانده بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.
992 - اگـر در نماز فريضه يكى از چهار سوره اى را كه آيه سجده دارد و در مساله (
361 ) گفته شد عمدا بخواند واجب است كه پس از خواندن آيه سجده , سجده نمايد , ولى
اگر سجده را به جا آورد نمازش بنابر اختياط باطل مى شود و لازم است كه آن را دوباره
بخواند , و اگر سجده را بجا نياورد مى تواند نماز را ادامه دهد اگر چه در ترك سجده
گناه كرده است .
993 - اگـر اشـتـباها مشغول خواندن سوره اى شود كه سجده واجب دارد , چنانچه پيش از
رسيدن به آيه سـجـده بفهمد , بايد آن سوره را رها كند و سوره ديگر بخواند , و اگر
بعد از خواندن آيه سجده بفهمد بايد آن طورى كه در مساله پيش گفته شد عمل كند.
994 - اگـر در نـماز آيه سجده را گوش دهد نمازش صحيح است و بنابر احتياط به سجده
اشاره نمايد و بعد از نماز سجده آن را بجا آورد.
995 - در نماز مستحبى خواندن سوره لازم نيست , اگر چه آن نماز به واسطه نذر كردن
واجب شده باشد , ولـى در بعضى از نمازهاى مستحبى مثل نماز وحشت كه سوره مخصوصى دارد
, اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد , بايد همان سوره را بخواند.
996 - در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه مستحب است در ركعت اول بعد از حمد ,
سوره جمعه و در ركـعـت دوم بـعـد از حـمـد , سوره منافقون بخواند و اگر مشغول يكى
از اينها شود , بنابر احتياط واجب نمى تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند.
997 - اگـر بـعـد از حـمـد مـشـغول خواندن سوره ( قل هو اللّه احد ) يا سوره ( قل
يا ايها الكافرون ) شود نـمـى تـوانـد آن را رهـا كـنـد و سوره ديگر بخواند ولى در
نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روى فـرامـوشـى بـه جاى سوره جمعه و منافقون
, يكى از آن دو سوره را بخواند مى تواند آن را رها كند و سوره جمعه و منافقون را
بخواند و احتياط آن است كه بعد از رسيدن به نصف رها ننمايد.
998 - اگـر در نـمـاز جـمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمدا سوره قل هو اللّه احد يا
سوره قل يا ايها الكافرون بـخواند , اگر چه به نصف نرسيده باشد , بنابر احتياط واجب
نمى تواند رها كند و سوره جمعه و منافقون را بخواند.
999 - اگر در نماز , غير سوره قل هو اللّه احد و قل يا ايها الكافرون سوره ديگرى
بخواند , تا به نصف نرسيده مى تواند رها كند و سوره ديگر بخواند و پس از رسيدن به
نصف بنابر احتياط مطلقا رها كردن آن و عدول به سوره ديگر جايز نيست .
1000 - اگـر مـقـدارى از سـوره را فراموش كند يا از روى ناچارى مثلا به واسطه تنگى
وقت يا جهت ديگر نشود آن را تمام نمايد مى تواند آن سوره را رها كند و سوره ديگر
بخواند , اگر چه به نصف هم رسيده باشد يا سوره اى كه مى خوانده قل هو اللّه احد يا
قل يا ايها الكافرون باشد.
1001 - بر مرد بنابر احتياط , واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند
بخواند و بر مرد و زن بنابر احتياط , واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته
بخواند.
1002 - مرد بنابر احتياط بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات
حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.
1003 - زن مـى تـوانـد حـمـد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته
بخواند , ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود و در صورتى كه اسماع به او حرام باشد بنابر
احتياط آهسته بخواند.
1004 - اگر در جايى كه بايد نماز را بلند بخواند عمدا آهسته بخواند يا در جايى كه
بايد آهسته بخواند عمدا بـلـند بخواند بنابر احتياط , نمازش باطل است , ولى اگر از
روى فراموشى يا ندانستن مساله باشد صحيح است و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم
بفهمد اشتباه كرده , لازم نيست مقدارى را كه خوانده دوباره بخواند.
1005 - اگـر كسى در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلند كند , مثل
آنكه آنها را با فرياد بخواند , نمازش باطل است .
1006 - انـسـان بـايد قرائت نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند , و كسى كه به هيچ
قسم نمى تواند همه سوره حـمـد را يـاد بـگيرد بايد آن مقدار كه مى تواند ياد بگيرد
و بخواند ولى اگر آن مقدار ناچيز باشد بايد بنابر احـتياط واجب مقدارى از بقيه قرآن
كه ميتواند ياد بگيرد به آن ضميمه كند , و اگر نمى تواند بايد تسبيح به آن ضميمه
كند , و اما كسى كه نمى تواند به كلى سوره را ياد بگيرد لازم نيست چيزى عوض آن
بخواند , و در هر صورت احتياط مستحب آن است كه نماز را به جماعت بجا آورد.
1007 - كـسـى كـه حـمد را به خوبى نمى داند و مى تواند ياد بگيرد چنانچه وقت نماز
وسعتى دارد بايد ياد بـگـيرد و اگر وقت تنگ شده است چنانچه نماز را به طورى كه در
مساله پيش گفته شد بخواند نمازش صحيح است ولى در صورتى كه ممكن باشد بايد براى فرار
از عقوبت نمازش را به جماعت بخواند.
1008 - مـزد گـرفتن براى ياد دادن واجبات نماز بنابر احتياط حرام است ولى مزد
گرفتن براى ياد دادن مستحبات آن جايز است .
1009 - اگـر يـكـى از كلمات حمد يا سوره را نداند يا عمدا آن را نگويد يا به جاى
حرفى حرف ديگر بگويد , مـثـلا بـه جاى ( ض ) ( ظ ) بگويد يا جايى كه بايد بدون زير
و زبر خوانده شود , زير و زبر بدهد يا تشديد را نگويد نماز او باطل است .
1010 - اگـر انـسان كلمه اى را كه ياد گرفته صحيح بداند و در نماز همان طور بخواند
و بعد بفهمد غلط خوانده لازم نيست دوباره نماز را بخواند.
1011 - اگر زير و زبر كلمه اى را نداند يا نداند مثلا كلمه اى به ( ه ) است يا به
( ح ) بايد ياد بگيرد و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند اگر به واسطه غلط خواندن نه
قرآن و نه ذكر خدا حساب شود نمازش باطل است و در صـورتـى كـه هر دو جور خواندن صحيح
باشد مثل اهدنا الصراط المستقيم كه مى شود با سين و با صاد قرائت كرد تكرار آن به
دو جور ضرر ندارد.
1012 - علماى تجويد گفته اند اگر در كلمه اى واو باشد و حرف قبل از واو در آن كلمه
پيش داشته باشد و حـرف بـعـد از واو در آن كـلـمـه هـمزه باشد , مثل كلمه سوء بايد
آن واو را مد بدهد يعنى آن را بكشد , و هـمچنين اگر در كلمه اى الف باشد و حرف قبل
از الف در آن كلمه زبر داشته باشد و حرف بعد از الف در آن كـلمه همزه باشد مثل جاء
بايد الف آن را بكشد , و نيز اگر در كلمه اى ى باشد و حرف پيش از ى در آن كلمه زير
داشته باشد و حرف بعد از ى در آن كلمه همزه باشد مثل جئ بايد ى را با مد بخواند و
اگر بعد از ايـن حروف واو و الف و يا به جاى همزه حرفى باشد كه ساكن است يعنى زير و
زبر و پيش ندارد باز هم بايد ايـن سه حرف را با مد بخواند , ولى ظاهرا صحت قرائت در
اين چنين موارد توقف بر مد ندارد پس چنانچه به دستورى كه گفته شد رفتار نكند باز هم
نماز صحيح است .
بـلى در مثل ( ولا الضالين ) كه تحفظ بر تشديد و الف توقف بر مقدارى مد دارد بايد
به همان مقدار الف را مد دهد.
1013 - احـتـيـاط مستحب آن است كه در نماز , وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد , و
معناى وقف به حـركت آن است كه زير يا زبر يا پيش آخر كلمه اى را بگويد و بين آن
كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد , مثلا بـگـويـد : الـرحـمن الرحيم و ميم الرحيم را زير
بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگويد مالك يوم الدين , و مـعناى وصل به سكون آن است
كه زير يا زبر يا پيش كلمه اى را نگويد و آن كلمه بعد بچسپاند , مثل آن كه بگويد :
الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير ندهد و فورا مالك اليوم الدين را بگويد.
1014 - در ركـعـت سـوم و چـهارم نماز مى تواند فقط يك حمد بخواند يا يك مرتبه
تسبيحات اربعه بگويد يـعنى يك مرتبه بگويد : سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا
اللّه واللّه اكبر و بهتر آن است كه سه مرتبه بگويد و مـى تـواند در يك ركعت حمد و
در ركعت ديگر تسبيحات بگويد , و بهتر است , در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.
1015 - در تـنـگـى وقـت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد , و اگر به مقدار آن
هم وقت ندارد بعيد نيست كه لازم باشد يك مرتبه سبحان اللّه بگويد.
1016 - بر مرد و زن بنابر احتياط , واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز , حمد يا
تسبيحات را آهسته بخوانند.
1017 - اگـر در ركعت سوم و چهارم حمد بخوانند , واجب نيست بسم اللّه آن را هم
آهسته بگويد مگر آنكه ماموم باشد كه در اين صورت احتياط واجب آن است كه بسم اللّه
را هم آهسته بگويد.
1018 - كـسـى كـه نـمـى تواند تسبيحيات را ياد بگيرد يا درست بخواند بايد در ركعت
سوم و چهارم حمد بخواند.
1019 - اگـر در دو ركـعـت اول نماز به خيال اينكه دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد ,
چنانچه پيش از ركوع بفهمد , بايد حمد و سوره را بخواند و اگر در ركوع يا بعد از
ركوع بفهمد , نمازش صحيح است .
1020 - اگـر در دو ركـعت آخر نماز به خيال اينكه در دو ركعت اول است حمد بخواند يا
در دو ركعت اول نـمـاز با اينكه گمان مى كرده در دو ركعت آخر است حمد بخواند , چه
بيش از ركوع بفهمد چه بعد از آن نمازش صحيح است .
1021 - اگـر در ركـعـت سـوم يـا چـهارم مى خواست حمد بخواند تبسيحات به زبانش آمد
, يا مى خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد , چنانچه به كلى خالى از قصد بوده
بايد آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند.
ولـى اگر خالى از قصد نبوده مثل اينكه عادتش خواندن چيزى بوده كه به زبانش آمده ,
مى تواند همان را تمام كند و نمازش صحيح است .
1022 - كسى كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم تسبيحات بخواند , اگر از عادت خود
غفلت نمايد و به قصد اداء وظيفه مشغول خواندن حمد شود كفايت مى كند و لازم نيست
دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند.
1023 - در ركـعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند , مثلا بگويد :
استغفر اللّه ربى واتـوب اليه يا بگويد : اللهم اغفر لي و اگر نمازگزار پيش از خم
شدن براى ركوع اگر چه مشغول گفتن اسـتغفار يا بعد از فراغ از آن باشد , شك كند كه
حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه , بايد حمد يا تسبيحات را بخواند.
1024 - اگـر در ركـوع ركـعـت سـوم يا چهارم يا در حال رفتن به ركوع شك كند كه حمد
يا تسبيحات را خوانده يا نه , به شك خود اعتنا نكند.
1025 - هـرگـاه شـك كـنـد كـه آيه يا كلمه اى را درست گفته يا نه , مثلا شك كند كه
قل هو اللّه احد را درسـت گـفـته يا نه , مى تواند به شك خود اعتنا نكند , ولى اگر
احتياطا آن آيه يا كلمه را دوباره به طور صـحـيـح بگويد اشكال ندارد , و اگر چند
مرتبه هم شك كند , مى تواند چند بار بگويد اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد ,
بنابر احتياط مستحب نمازش را دوباره بخواند.
1026 - مستحب است كه در ركعت اول , پيش از خواندن حمد بگويد : اعوذ باللّه من
الشيطان الرجيم و در ركـعت اول و دوم نماز ظهر و عصر بسم اللّه را بلند بگويد و حمد
و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند , يعنى آن را به آيه بعد نچسباند ,
و در حال خواندن حمد و سوره به معناى آيه توجه داشته باشد , و اگـر نـماز را به
جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام , و اگر فرادى مى خواند , بعد از آنكه حمد
خودش تمام شد , بگويد : الحمد للّه رب العالمين .
و بـعـد از خـواندن سوره قل هو اللّه احد , يك يا دو , يا سه مرتبه كذلك اللّه ربى
يا سه مرتبه كذلك اللّه ربنا بگويد , و بعد از خواندن سوره كمى صبر كند , بعد تكبير
پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند.
1027 - مستحب است در تمام نمازها در ركعت اول , سوره انا انزلناه و در ركعت دوم ,
سوره قل هو اللّه احد بخواند.
1028 - مكروه است انسان در تمام نمازهاى يك شبانه روز سوره قل هو اللّه احد را
نخواند.
1029 - خواندن سوره قل هو اللّه احد به يك نفس مكروه است .
1030 - سوره اى را كه در ركعت اول خوانده مكروه است در ركعت دوم بخواند.
ولى اگر سوره قل هو اللّه احد را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست .
( ركوع ).
1031 - در هـر ركـعت بعد از قرائت بايد به اندازه اى خم شود كه بتواند سر
انگشتهايش را به زانو بگذارد , و اين عمل را ركوع مى گويند.
1032 - اگر به اندازه ركوع خم شود , ولى سر انگشتان را به زانو نگذارد اشكال
ندارد.
1033 - هـرگاه ركوع را به طور غير معمول بجا آورد , مثلا به چپ يا راست خم شود ,
اگر چه دستهاى او به زانو برسد , صحيح نيست .
1034 - خـم شدن بايد به قصد ركوع باشد , پس اگر به قصد كار ديگر مثلا براى كشتن
جانورى خم شود , نـمـى تـواند آن را ركوع حساب كند , بلكه بايد بايستد و دوباره
براى ركوع خم شود و به واسطه اين عمل , ركن زياد نشده و نماز باطل نمى شود.
1035 - كـسـى كـه دست يا زانوى او با دست يا زانوى ديگران فرق دارد , مثلا دستش
خيلى بلند است كه اگر كمى خم شود به زانو مى رسد يا زانوى او پايين تر از مردم ديگر
است كه بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد , بايد به اندازه معمول خم شود.
1036 - كسى كه نشسته ركوع مى كند , بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها
برسد , و بهتر است به قدرى خم شود كه صورت نزديك جاى سجده برسد.
1037 - بـهـتر آن است كه در حال اختيار در ركوع , سه مرتبه سبحان اللّه يا يك
مرتبه سبحان ربى العظيم وبـحـمـده بگويد و ظاهر اين است كه گفتن هر ذكرى كه به اين
مقدار باشد كفايت مى كند ولى در تنگى وقت و در حال ناچارى گفتن يك سبحان اللّه كافى
است .
1038 - ذكر ركوع بايد دنبال هم و به عربى صحيح گفته شود.
و مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند.
1039 - در حـال ركـوع بايد بدن نمازگزار آرام باشد , او نبايد بدن خود را به
اختيار به طورى حركت دهد كه از حال آرام بودن خارج شود حتى - بنابر احتياط - اگر
مشغول به ذكر واجب هم نباشد.
1040 - اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مى گويد , بى اختيار به قدرى حركت كند كه از
حال آرام بودن بـدن خـارج شود , بهتر اين است كه بعد از آرام گرفتن بدن , دوباره
ذكر را بگويد , ولى اگر كمى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود يا انگشتان
را حركت دهد , ضررى ندارد.
1041 - اگـر پـيـش از آنـكه به مقدار ركوع خم شود و بدن آرام گيرد , عمدا ذكر ركوع
را بگويد , نمازش باطل است .
1042 - اگـر پـيـش از تمام شدن ذكر واجب , عمدا سر از ركوع بردارد نمازش باطل است
و اگر سهوا سر بـردارد , چـنانچه پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود , يادش بيايد كه
ذكر ركوع را تمام نكرده , بايد آرام بگيرد و ذكر را بگويد و اگر بعد از آنكه از حال
ركوع خارج شد يادش بيايد نمازش صحيح است .
1043 - اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند , احتياط مستحب آن است كه بقيه آن
را در حال برخاستن بگويد.
1044 - اگر به واسطه مرض و مانند آن در ركوع آرام نگيرد , نمازش صحيح است , ولى
بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود , ذكر واجب را به نحوى كه گذشت بگويد.
1045 - هـرگـاه نتواند به اندازه ركوع خم شود بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع كند و
اگر موقعى هم كه تكيه داده نتواند به طور معمول ركوع كند , بايد به اندازه اى كه مى
تواند خم شود چنانچه عرفا به آن ركوع گفته شود خم شود و اگر به اين مقدار نتواند خم
شود , بايد براى ركوع با سر اشاره نمايد.
1046 - كـسى كه براى ركوع بايد با سر اشاره كند اگر نتواند با سر اشاره كند , بايد
به نيت ركوع چشمها را بر هم بگذارد و ذكر آن را بگويد و به نيت برخاستن از ركوع ,
چشمها را باز كند , و اگر از اين هم عاجز است بنابر احتياط در قلب خود نيت ركوع كند
و با دست خود براى ركوع اشاره كند و ذكر آن را بگويد.
1047 - كسى كه نمى تواند ايستاده ركوع كند , ولى براى ركوع مى تواند در حالى كه
نشسته است خم شود , بـايـد ايـستاده نماز بخواند و براى ركوع با سر اشاره نمايد , و
احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و موقع ركوع آن بنشيند و براى ركوع خم
شود.
1048 - اگر بعد از رسيدن به حد ركوع سر بردارد و دو مرتبه به اندازه ركوع خم شود ,
نمازش باطل است .