527 - اگر كسى بدن انسان مرده اى را كه سرد شده و غسلش
نداده اند مس كند , يعنى جايى از بدن خود را بـه آن برساند بايد غسل مس ميت
نمايد , چه در خواب مس كند چه در بيدارى , با اختيار مس كند يا بى
اخـتـيـار حـتـى اگـر ناخن و استخوان او به ناخن و استخوان ميت برسد بايد
غسل كند , ولى اگر حيوان مرده اى را مس كند غسل بر او واجب نيست .
528 - بـراى مـس مـرده اى كه تمام بدن او سرد نشده , غسل واجب نيست اگر چه
جايى را كه سرد شده مس نمايد.
529 - اگر موى خود را به بدن ميت برساند , يا بدن خود را به موى بدن ميت ,
يا موى خود را به موى ميت برساند , غسل واجب نيست .
530 - بـراى مـس بـچـه مرده حتى بچه سقط شده اى كه روح در بدن او داخل شده
بوده غسل مس ميت واجـب است , بنابر اين اگر بچه مرده به دنيا بيايد و بدنش
سرد شده و ظاهر بدن مادر را مس كند مادر او بـايد غسل مس ميت كند , بلكه
اگر ظاهر بدن او را هم مس نكند بايد بنابر احتياط واجب غسل مس ميت كند.
531 - بچه اى كه بعد از مردن مادر و سرد شدن بدنش به دنيا مى آيد , چنانچه
ظاهر بدن مادر را مس نمايد وقـتـى بالغ شد واجب است غسل مس ميت كند , بلكه
اگر ظاهر بدنش را هم مس ننموده باشد بايد بنابر احتياط بعد از بلوغ غسل مس
ميت نمايد.
532 - اگر انسان , ميتى را كه سه غسل او كاملا تمام شده مس نمايد غسل بر او
واجب نمى شود , ولى اگر پيش از آنكه غسل سوم تمام شود جايى از بدن او را مس
كند اگر چه غسل آنجا تمام شده باشد , بايد غسل مس ميت نمايد.
533 - اگر ديوانه يا بچه نابالغى ميت را مس كند , بعد از آنكه آن ديوانه
عاقل يا بچه بالغ شد بايد غسل مس ميت نمايد.
534 - اگر از بدن زنده يا مرده اى كه غسلش نداده اند , قسمتى جدا شود , و
پيش از آنكه قسمت جدا شده را غـسـل دهـند , انسان آن را مس نمايد بنابر
اقوى لازم نيست غسل مس ميت كند هر چند كه آن قسمت داراى استخوان باشد.
535 - بـراى مـس اسـتـخـوانى كه آن را غسل نداده اند چه از مرده جدا شده
باشد چه از زنده غسل واجب نيست .
و همچنين است براى مس دندانى كه از مرده يا زنده جدا شده باشد.
536 - غـسـل مـس ميت را بايد مثل غسل جنابت انجام دهند ولى كسى كه مس ميت
كرده , اگر بخواهد نماز بخواند احتياط مستحب آن است كه وضو هم بگيرد.
537 - اگر چند ميت را مس كند يا يك ميت را چند بار مس نمايد يك غسل كافى
است .
538 - بـراى كـسـى كـه بـعـد از مس ميت غسل نكرده است , توقف در مسجد و
نزديكى با زن و خواندن آيه هايى كه سجده واجب دارد , مانعى ندارد ولى براى
نماز و مانند آن بايد غسل كند.
( احكام محتضر ).
539 - مـسـلـمـانـى را كه محتضر است يعنى در حال جان دادن مى باشد , مرد باشد
يا زن , بزرگ باشد يا كـوچـك , بـنابر احتياط در صورت امكان بايد به پشت بخوابانند
, به طورى كه كف پاهايش به طرف قبله باشد.
540 - اولـى آن اسـت تـا وقـتـى كه غسل ميت تمام نشده , نيز او را رو به قبله
بخوابانند , ولى بعد از آنكه غسلش تمام شد , بهتر آن است كه او را مثل حالتى كه بر
او نماز مى خوانند بخوابانند.
541 - بنابر احتياط رو به قبله كردن محتضر بر هر مسلمان واجب است و چنانچه خود
محتضر راضى باشد - و قاصر هم نباشد - براى اين كار لازم نيست از ولى او اجازه
بگيرند و در غير اين صورت اجازه گرفتن از ولى او بنابر احتياط لازم است .
542 - مستحب است شهادتين و اقرار به دوازده امام عليهم السلام و ساير عقايد حقه را
به كسى كه در حال جـان دادن اسـت , طـورى تلقين كنند كه بفهمد , و نيز مستحب است
چيزهايى را كه گفته شد , تا وقت مرگ تكرار كنند.
543 - مستحب است اين دعا را طورى به محتضر تقلين كنند كه بفهمد: اللهم اغفرلي
الكثير من معاصيك واقبل مني اليسير من طاعتك يا من يقبل اليسير و يعفو عن الكثير
اقبل مني اليسير واعف عنى الكثير انك انت العفو الغفور , اللهم ارحمني فانك رحيم .
544 - مستحب است كسى را كه سخت جان مى دهد , اگر ناراحت نمى شود , به جايى كه نماز
مى خوانده ببرند.
545 - مـسـتـحـب اسـت بـراى راحت شدن محتضر بر بالين او سوره مباركه يس و صافات و
احزاب و آية الـكـرسى , و آيه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آيه آخر سوره بقره
را , بلكه هر چه از قرآن ممكن است بخوانند.
546 - تـنـهـا گـذاشـتـن مـحتضر , و گذاشتن چيز سنگين روى شكم او و بودن جنب و
حائض نزد او و همچنين حرف زدن زياد و گريه كردن و تنها گذاشتن زنها نزد او مكروه
است .
( احكام بعد از مرگ ).
547 - بـعـد از مـرگ مـسـتحب است چشمها و لبها و چانه ميت را ببندند و دست و
پاى او را دراز كنند و پـارچـه اى روى او بـيـنـدازند و اگر شب مرده است , در جايى
كه مرده چراغ روشن كنند , و براى تشييع جنازه او مؤمنين را خبر كنند و در دفن او
عجله نمايند , ولى اگر يقين به مردن او ندارند , بايد صبر كنند تا معلوم شود و نيز
اگر ميت حامله باشد و بچه در شكم او زنده باشد , بايد به قدرى دفن را عقب بيندازند
, كه پهلوى او را بشكافند و طفل را بيرون آورند و پهلو را بدوزند.
( وجوب غسل و كفن و نماز و دفن ميت ).
548 - غـسـل و حنوط و كفن و نماز و دفن مسلمان اگر چه دوازده امامى نباشد , بر
ولى او واجب است , ولي بايد اين كارها را يا خود انجام دهد يا ديگرى را مامور انجام
آنها نمايد , و چنانچه شخصى اين كارها را به اجـازه ولى انجام دهد از ولى ساقط مى
شود بلكه اگر دفن و مانند او را بدون اجازه ولى انجام دهد از ولى سـاقـط مى شود و
حاجت به اعاده آنها نيست , و اگر ميت ولى نداشته باشد يا آنكه ولى از انجام كارهاى
او امـتـنـاع كـنـد بر بقيه مكلفين كفاية واجب است كه كارهاى او را انجام دهند و
اگر بعضى انجام دهند از ديگران ساقط مى شود و چنانچه هيچ كس انجام ندهد همه معصيت
كرده اند , و در صورت امتناع ولى اذن او معتبر نيست .
549 - اگر كسى مشغول كارهاى ميت شود بر ديگران واجب نيست اقدام نمايند , ولى اگر
او عمل را نيمه كاره بگذارد , بايد ديگران تمام كنند.
550 - اگر انسان اطمينان كند كه ديگرى مشغول كارهاى ميت شده , واجب نيست به كارهاى
ميت اقدام كند , ولى اگر شك يا گمان دارد , بايد اقدام نمايد.
551 - اگر كسى بداند غسل يا كفن يا نماز يا دفن ميت را باطل انجام داده اند , بايد
دوباره انجام دهد , ولى اگر گمان دارد كه باطل بوده , يا شك دارد كه درست بوده يا
نه , لازم نيست اقدام نمايد.
552 - ولى زن شوهر او است و در غير زن مردهايى كه از ميت ارث مى برند به همان
ترتيبى كه در طبقات ارث خـواهـد آمد بر ديگران مقدمند , و در مقدم بودن پدر ميت بر
پسرش و جد او بر برادرش و برادر پدر و مادريش بر برادر پدرى و مادريش فقط و برادر
پدرى او بر برادر مادريش و عموى او بر داييش اشكال است پس در چنين موارد بايد
مقتضاى احتياط رعات شود.
553 - بـچه نابالغ و ديوانه ولايت انجام كارهاى ميت را ندارند و همچنين غايبى كه
نمى تواند - شخصا يا با مامور كردن كسى كه - متكفل انجام آن كارها شود ولايت ندارد.
554 - اگر كسى بگويد من ولى ميت هستم , يا ولى ميت به من اجازه داده كه غسل و كفن
و دفن ميت را انـجـام دهم يا بگويد راجع به امور تجهيز ميت من وصى او مى باشم ,
چنانچه به حرف او اطمينان دارند يا ميت در تصرف او است يا اينكه دو نفر عادل به
گفته او شهادت دهند , بايد حرف او را قبول كرد.
555 - اگـر مـيـت براى غسل و كفن و دفن و نماز خود غير از ولى كسى ديگرى را معين
كند , ولايت اين امـور بـا او اسـت و لازم نيست كسى كه ميت وصيت كرده كه او شخصا
انجام اين كارها را متكفل شود اين وصيت را قبول كند , ولى اگر قبول كرد , بايد به
آن عمل نمايد.
( كيفيت غسل ميت ).
556 - واجب است ميت را سه غسل بدهند : اول با آبى كه با سدر مخلوط باشد.
دوم با آبى كه با كافور مخلوط باشد.
سوم با آب خالص .
557 - سـدر و كـافـور بـايـد به اندازه اى زياد نباشد , كه آب را مضاف كند و به
اندازه اى هم كم نباشد كه نگويند سدر و كافور با آب مخلوط شده است .
558 - اگـر سـدر و كـافـور به اندازه اى كه لازم است پيدا نشود , بنابر احتياط
مستحب مقدارى كه به آن دسترسى دارند در آب بريزند.
559 - اگـر كـسى در حال احرام بميرد , نبايد او را با آب كافور غسل دهند , و به
جاى آن بايد با آب خالص غـسل بدهند , مگر اينكه در احرام حج تمتع بوده و طواف و
نمازش و سعى را تمام نموده باشد يا آن كه در احرام حج قران يا افراد بوده و حلق را
انجام داده باشد كه در اين دو صورت با آب كافور بايد غسل دهند.
560 - اگـر سـدر و كـافور يا يكى از اينها پيدا نشود , يا استعمال آن جايز نباشد
مثل آنكه غصبى باشد , بايد بنابر احتياط به جاى هر كدام كه ممكن نيست ميت را با آب
خالص غسل داده و يك تيمم نيز بدهند.
561 - كـسى كه ميت را غسل مى دهد , بايد عاقل و مسلمان باشد و بنابر مشهور بايد
دوازده امامى باشد , و نـيـز بايد مسائل غسل را هم بداند , و ظاهر آن است كه اگر
بچه مميز بتواند غسل را به طور صحيح انجام دهـد كـفـايـت مـى كـنـد , و چنانچه ميت
مسلمان غير اثنا عشرى را هم مذهب خودش اگر چه بر طبق مذهبش غسل بدهد , تكليف از
مؤمن اثنا عشرى ساقط است مگر آنكه ولى آن ميت باشد كه در اين صورت تكليف از او ساقط
نمى شود.
562 - كـسـى كـه مـيـت را غـسل مى دهد , بايد قصد قربت داشته باشد يعنى غسل را
براى انجام خواست خداوند عالم بجا آورد.
563 - غسل بچه مسلمان اگر چه از زنا باشد , واجب است .
و غسل و كفن و دفن كافر و اولاد او مشروع نيست .
و كسى كه از بچگى ديوانه بوده و به حال ديوانگى بالغ شده , چنانچه محكوم به اسلام
بوده , بايد او را غسل داد.
564 - بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد , بايد غسل بدهند , بلكه اگر
چهار ماه هم ندارد ولى سـاخـتمان بدنش تمام شده بايد بنابر احتياط او را غسل دهند و
در غير اين دو صورت بايد بنابر احتياط در پارچه اى بپيچند و بدون غسل دفن كنند.
565 - مرد نمى تواند زن را غسل بدهد و همچنين زن نمى تواند مرد را غسل بدهد , ولى
زن مى تواند شوهر خـود را غـسل دهد و شوهر هم مى تواند زن خود را غسل دهد , اگر چه
احتياط مستحب آن است كه زن , شوهر خود و شوهر زن خود را در حال اختيار غسل ندهد.
566 - مـرد مـى تواند دختر بچه اى را كه مميز نيست , غسل دهد و زن هم مى تواند پسر
بچه اى را كه مميز نيست غسل دهد.
567 - اگر براى غسل دادن ميتى كه مرد است مرد پيدا نشود , زنانى كه با او نسبت
دارند و محرمند , مثل مـادر و خـواهـر و عـمـه و خاله , يا بواسطه شير خوردن يا
ازدواج با او محرم شده اند , مى توانند او را غسل بدهند.
و نـيـز اگـر براى غسل ميت زن , زن ديگرى نباشد , مردهايى كه با او نسبت دارند و
محرمند يا به واسطه شيرخوردن يا ازدواج با او محرم شده اند , مى توانند او را غسل
دهند و در هر دو صورت لازم نيست كه غسل دادن از زير لباس باشد - مگر در عورت - هر
چند اين كار احوط است .
568 - اگـر ميت و كسى كه او را غسل مى دهد هر دو مرد يا هر دو زن باشند , جايز است
كه غير از عورت , جاهاى ديگر ميت برهنه باشد , ولى بهتر آن است كه از زير لباس غسل
داده شود.
569 - نـگـاه كردن به عورت ميت حرام است , و كسى كه او را غسل مى دهد اگر نگاه كند
معصيت كرده , ولى غسل باطل نمى شود.
570 - اگر در جايى از بدن ميت عين نجس باشد بايد پيش از آنكه آنجا را غسل بدهند ,
آن را برطرف كنند و اولى آن است كه تمام بدن ميت , پيش از شروع به غسل از جهت
نجاستهاى ديگر پاك باشد.
571 - غسل ميت مثل غسل جنابت است .
و احـتياط واجب آن است كه تا غسل ترتيبى ممكن است , ميت را غسل ارتماسى ندهند , و
در غسل ترتيبى هـم لازم است طرف راست را پيش از طرف چپ بشويند , و نيز اگر ممكن است
بنابر احتياط مستحب هر يك از سه قسمت بدن را در آب فرو نبرند , بلكه آب را روى آن
بريزند.
572 - كـسـى را كه در حال حيض يا در حال جنابت مرده , لازم نيست غسل حيض يا غسل
جنابت بدهند , بلكه همان غسل ميت براى او كافى است .
573 - مزد گرفتن براى غسل دادن ميت بنابر احتياط حرام است , و اگر كسى براى گرفتن
مزد , ميت را غـسـل دهـد بـه طـورى كه منافات با قصد قربت داشته باشد آن غسل باطل
است ولى مزد گرفتن براى كارهاى مقدماتى غسل حرام نيست .
574 - در غـسل ميت غسل جبيره اى مشروع نيست و اگر آب پيدا نشود يا استعمال آن
مانعى داشته باشد بايد عوض غسل , ميت را يك تيمم بدهند , و احتياط مستحب آن است كه
سه تيمم بدهند و در يكى از اين سه تيمم قصد ما فى الذمه نمايند يعنى كسى كه تيمم مى
دهد نيت كند كه اين تيمم را براى آنكه به تكليف عمل شده باشد انجام مى دهم .
575 - كـسـى كه ميت را تيمم مى دهد , بايد دست خود را بر زمين بزند و به صورت و
پشت دستهاى ميت بكشد و اگر ممكن باشد , احتياط واجب آن است كه با دست ميت هم او را
تيمم بدهد.
( احكام كفن ميت ).
576 - ميت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را لنگ و پيراهن و سرتاسرى مى
گويند كفن نمايند.
577 - لنگ بايد بنابر احتياط از ناف تا زانو , اطراف بدن را
بپوشاند.
و بهتر آن است كه از سينه تا روى پا برسد , و پيراهن بايد بنابر احتياط از سر شانه
تا نصف ساق پا تمام بدن را بـپـوشـانـد و بهتر آن است كه تا روى پا برسد و سرتاسرى
بايد به اندازه اى باشد كه تمام بدن را بپوشاند , و احـتياط آن است كه درازاى او به
قدرى باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد و پهناى آن به اندازه اى باشد كه يك طرف آن
روى طرف ديگر بيايد.
578 - مقدارى از لنگ كه ناف تا زانو را مى پوشاند و مقدارى از پيراهن كه از شانه
تا نصف ساق را مى پوشاند , مقدار واجب كفن است و آنچه بيشتر از اين مقدار در مساله
قبل گفته شد , مقدار مستحب كفن مى باشد .
579 - مـقـدار واجب كفن كه در مساله قبل گفته شد از اصل مال ميت برداشته مى شود و
ظاهر آن است كـه مقدار مستحب كفن - در حدود متعارف و معمول - با ملاحظه شان ميت را
هم مى شود از اصل مال او برداشت اگر چه احتياط مستحب آن است كه بيشتر از مقدار واجب
كفن را از سهم وارثى كه بالغ نشده بر ندارند.
580 - اگر كسى وصيت كرده باشد كه مقدار مستحب كفن را كه در دو مساله قبل گفته شد ,
از ثلث مال او بردارند , يا وصيت كرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند ,
ولى مصرف آن را معين نكرده باشد , يا فقط مصرف مقدارى از آن را معين كرده باشد , مى
توانند مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند.
581 - اگر ميت وصيت نكرده باشد كه كفن را از ثلث مال او بردارند و بخواهند از اصل
مال بردارند , نبايد زيـادتـر از آنچه در مساله ( 579 ) گذشت مثل مستحبات غير
متعارفه كه شان ميت اقتضاء آن را ندارد از اصـل مـال بردارند , و همچنين اگر بيشتر
از قيمت متعارف براى كفن بپردازند نبايد زيادى آن را از اصل مـال بـردارنـد , ولـى
اگر كسانى از ورثه كه بالغ هستند اجازه بدهند كه از سهم آنان بردارند مقدارى كه
اجازه داده اند از سهم آنان مى شود برداشت .
582 - كفن زن بر شوهر است , اگر چه زن از خود مال داشته باشد و همچنين اگر زن را
به شرحى كه در احكام طلاق گفته مى شود , طلاق رجعى بدهند و پيش از تمام شدن عده
بميرد , شوهرش بايد كفن او را بدهد و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد , ولى
شوهر بايد از مال او كفن زن را بدهد.
583 - كفن ميت بر خويشان او واجب نيست , اگر چه از كسانى باشد كه مخارج او در حال
زندگى بر آنان واجب باشد.
584 - احتياط آن است كه هر يك از سه پارچه كفن به قدرى نازك نباشد كه بدن ميت از
زير آن پيدا باشد , ولى اگر به طورى باشند كه هر سه با هم بدن ميت از زير آنها پيدا
نباشد بنابر اقوى كفايت مى كند.
585 - كفن كردن با چيز غصبى اگر چه چيز ديگرى هم پيدا نشود جايز نيست و چنانچه كفن
ميت غصبى بـاشـد و صـاحـب آن راضى نباشد بايد از تنش بيرون آورند اگر چه او را دفن
كرده باشند , مگر در بعضى موارد كه مقام گنجايش تفصيل آن را ندارد.
586 - كـفن كردن ميت با چيز نجس و با پارچه ابريشمى خالص و بنابر احتياط با پارچه
اى كه با طلا بافته شده جايز نيست ولى در حال ناچارى اشكال ندارد.
587 - كـفن كردن با پوست مردار نجس در حال اختيار جايز نيست بلكه كفن كردن با پوست
مردار پاك و هـمـچـنين با پارچه اى كه از پشم يا موى حيوان حرام گوشت تهيه شده
بنابر احتياط در حال اختيار جايز نـيـسـت , ولى اگر كفن از پوست يا از مو و پشم
حيوان حلال گوشت باشد اشكال ندارد اگر چه احتياط مستحب آن است كه با اين دو هم كفن
ننمايند.
588 - اگر كفن ميت به نجاست خود او يا به نجاست ديگرى نجس شود چنانچه كفن ضايع نمى
شود , بايد مـقـدار نـجس را بشويند يا ببرند اگر چه بعد از گذاشتن در قبر باشد , و
اگر شستن يا بريدن آن ممكن نيست در صورتى كه عوض كردن آن ممكن باشد , بايد عوض
نمايند.
589 - كـسـى كـه براى حج يا عمره احرام بسته اگر بميرد , بايد مثل ديگران كفن شود
, و پوشاندن سر و صورتش اشكال ندارد.
590 - مستحب است انسان در حال سلامتى , كفن و سدر و كافور خود را تهيه كند.
( احكام حنوط ).
591 - بـعـد از غـسـل واجـب است ميت را حنوط كنند , يعنى به پيشانى و كف دستها
و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهاى او كافور بزنند به طورى كه مقدارى از كافور
در آنها باقى بماند هر چند به غير ماليدن بـاشد , و مستحب است به سر بينى ميت هم
كافور بزنند و بايد كافور , ساييده و تازه باشد و اگر به واسطه كهنه بودن عطر او از
بين رفته باشد كافى نيست .
592 - احـتياط مستحب آن است كه اول كافور را به پيشانى ميت بمالند ولى در جاهاى
ديگر ترتيب معتبر نيست .
593 - بـهتر آن است كه ميت را پيش از كفن كردن , حنوط نمايند اگر چه در بين كفن
كردن و بعد از آن هم حنوط نمايند مانعى ندارد.
594 - كـسـى كـه براى حج يا عمره احرام بسته است , اگر بميرد حنوط كردن او جايز
نيست , مگر در دو صورتى كه در مساله 559 گذشت .
595 - زنـى كـه شـوهـر او مرده و هنوز عده اش تمام نشده , اگر چه حرام است خود را
خوشبو كند , ولى چنانچه بميرد حنوط او واجب است .
596 - احتياط مستحب آن است كه ميت را با مشك و عنبر و عود و عطرهاى ديگر خوشبو
نكنند و نيز اينها را به كافور مخلوط ننمايند.
597 - مستحب است قدرى تربت حضرت سيد الشهداء عليه السلام را با كافور مخلوط كنند ,
ولى بايد از آن كـافـور بـه جـاهايى كه بى احترامى مى شود نرسانند و نيز بايد تربت
به قدرى زياد نباشد كه وقتى با كافور مخلوط شد آن را كافور نگويند.
598 - اگـر كـافور پيدا نشود , يا فقط به اندازه غسل باشد , حنوط لازم نيست و
چنانچه از غسل زياد بيايد ولى به همه هفت عضو نرسد , بنابر احتياط مستحب بايد اول
پيشانى و اگر زياد آمد به جاهاى ديگر بمالند.
599 - مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر همراه ميت بگذارند.
( احكام نماز ميت ).
600 - نماز خواندن بر ميت مسلمان يا بچه اى كه محكوم به اسلام و شش سال او
تمام شده باشد واجب است .
601 - نـماز خواندن بر بچه اى كه شش سال او تمام نشده ولى نماز را مى شناسد بنابر
احتياط لازم است , و اگـر نـمـى شـناسد خواندن نماز بر او رجاء مانعى ندارد و اما
نماز خواندن بر بچه اى كه مرده به دنيا آمده مستحب نيست .
602 - نماز ميت بايد بعد از غسل و حنوط و كفن كردن او خوانده شود , و اگر پيش از
اينها , يا در بين اينها بخوانند , اگر چه از روى فراموشى يا نداستن مساله باشد
كافى نيست .
603 - كسى كه مى خواهد نماز ميت بخواند , لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمم باشد و
بدن و لباسش پاك باشد , و اگر لباس او غصبى هم باشد اشكال ندارد , اگر چه بهتر آن
است كه رعايت كند تمام چيزهايى را كه در نمازهاى ديگر لازم است .
604 - كـسـى كـه بـر مـيـت نماز مى خواند بايد رو به قبله باشد و نيز واجب است ميت
را مقابل او به پشت بخواباند , به طورى كه سر او به طرف راست نمازگزار و پاى او به
طرف چپ نمازگزار باشد.
605 - بـنـابـر احتياط مستحب مكان نمازگزار بايد غصبى نباشد , و نيز بايد از جاى
ميت پست تر يا بلندتر نباشد , ولى پستى و بلندى مختصر اشكال ندارد.
606 - نمازگزار بايد از ميت دور نباشد , ولى كسى كه نماز ميت را به جماعت مى خواند
, اگر از ميت دور باشد , چنانچه صفها به يكديگر متصل باشند اشكال ندارد.
607 - نمازگزار بايد مقابل ميت بايستد , ولى اگر نماز به جماعت خوانده شود و صف
جماعت از دو طرف ميت بگذرد , نماز كسانى كه مقابل ميت نيستند اشكال ندارد.
608 - بين ميت و نمازگزار بنابر احتياط بايد پرده و يا ديوار و يا چيزى مانند
اينها نباشد ولى اگر ميت در تابوت و مانند آن باشد اشكال ندارد.
609 - در وقـت خـوانـدن نـمـاز بـايـد عورت ميت پوشيده باشد , و اگر كفن كردن او
ممكن نيست , بايد عورتش را اگر چه با تخته و آجر و مانند اينها باشد بپوشانند.
610 - نـمـاز ميت را بايد ايستاده و با قصد قربت بخواند , و در موقع نيت ميت را
معين كند , مثلا نيت كند نماز مى خوانم بر اين ميت قربة الى اللّه .
611 - اگر كسى نباشد كه بتواند نماز ميت را ايستاده بخواند مى شود نشسته بر او
نماز خواند.
612 - اگـر مـيت وصيت كرده باشد كه شخص معينى بر او نماز بخواند , احتياط مستحب آن
است كه آن شخص از ولى ميت اجازه بگيرد.
613 - مكروه است بر ميت چند مرتبه نماز بخوانند , ولى اگر ميت اهل علم و تقوى باشد
مكروه نيست .
614 - اگـر ميت را عمدا يا از روى فراموشى يا به جهت عذرى بدون نماز دفن كنند , يا
بعد از دفن معلوم شود , نمازى كه بر او خوانده شده باطل بوده است , جايز نيست براى
نماز خواندن بر او قبرش را نبش كنند ولـى مـانـعـى نـدارد كه تا وقتى جسد او از هم
نپاشيده رجاء با شرطهايى كه براى نماز ميت گفته شد بر قبرش نماز بخوانند.
( دستور نماز ميت ).
615 - نـماز ميت پنج تكبير دارد , و اگر نمازگزار پنج تكبير به اين ترتيب
بگويد كافى است , بعد از نيت و گـفـتـن تكبير اول , بگويد : اشهد ان لا اله الا
اللّه و ان محمدا رسول اللّه و بعد از تكبير دوم , بگويد : اللهم صـل عـلـى مـحمد
وآل محمد و بعد از تكبير سوم , بگويد : اللهم اغفر للمؤمنين والمؤمنات و بعد از
تكبير چهارم , اگر ميت مرد است بگويد : اللهم اغفر لهذا الميت و اگر زن است بگويد :
اللهم اغفر لهذه الميت و بعد تكبير پنجم را بگويد.
و بـهـتـر اسـت بـعـد از تكبير اول , بگويد : اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا
شريك له واشهد ان محمدا عبده ورسوله , ارسله بالحق بشيرا ونذيرا بين يدي الساعة و
بعد از تكبير دوم , بگويد : اللهم صل على محمد وآل محمد وبارك على محمد وآل محمد ,
وارحم محمدا و آل محمد , كافضل ما صليت و باركت وترحمت على ابـراهيم وآل ابراهيم
انك حميد مجيد , وصل على جميع الانبياء والمرسلين والشهداء والصديقين , وجميع
عـبـاد اللّه الصالحين و بعد از تكبير سوم , بگويد : اللهم اغفر للمؤمنين والمؤمنات
والمسلمين والمسلمات الاحـيـاء مـنهم والاموات تابع بيننا وبينهم بالخيرات انك مجيب
الدعوات انك على كل شي ء قدير و بعد از تـكـبـير چهارم اگر ميت مرد است بگويد :
اللهم ان هذا عبدك وابن عبدك وابن امتك نزل بك وانت خير مـنـزول به , اللهم انا لا
نعلم منه الا خيرا وانت اعلم به منا , اللهم ان كان محسنا فزد في احسانه , وان كان
مـسـيـئا فـتجاوز عنه واغفر له , اللهم اجعله عندك في اعلى عليين واخلف على اهله في
الغابرين وارحمه برحمتك يا ارحم الراحمين و بعد تكبير پنجم را بگويد.
ولـى اگر ميت زن است بعد از تكبير چهارم بگويد : اللهم ان هذه امتك وابنة عبدك
وابنه امتك نزلت بك وانـت خـيـر مـنـزول به , اللهم انا لا نعلم منها الا خيرا ,
وانت اعلم بها منا , اللهم ان كانت محسنة فزد في احسانها , وان كانت مسيئة فتجاوز
عنها , واغفر لها , اللهم اجعلها عندك في اعلى عليين واخلف على اهلها في الغابرين ,
وارحمها برحمتك يا ارحم الراحمين .
616 - بايد تكبيرها و دعاها را طورى پشت سر هم بخواند , كه نماز از صورت خود خارج
نشود.
617 - كـسـى كـه نـماز ميت را به جماعت مى خواند اگر چه ماموم باشد بايد تكبيرها و
دعاهاى آن را هم بخواند.
( مستحبات نماز ميت ).
618 - چـنـد چيز در نماز ميت مستحب است : اول آنكه نمازگزار بر ميت , با وضو
يا غسل يا تيمم باشد , و احـتياط آن است در صورتى تيمم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد
, يا بترسد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند به نماز ميت نرسد.
دوم اگر ميت مرد است , امام جماعت يا كسى كه فرادى بر او نماز مى خواند مقابل وسط
قامت او بايستد , و اگر ميت زن است مقابل سينه اش بايستد.
سوم پا برهنه نماز بخواند.
چهارم در هر تكبير دستها را بلند كند.
پنجم فاصله او با ميت به قدرى كم باشد , كه اگر باد لباسش را حركت دهد به جنازه
برسد.
ششم نماز ميت را به جماعت بخواند.
هفتم امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او نماز مى خوانند
آهسته بخوانند.
هشتم در جماعت اگر چه ماموم يك نفر باشد عقب امام بايستد.
نهم نمازگزار , به ميت و مؤمنين زياد دعا كند.
دهم پيش از نماز در جماعت سه مرتبه بگويند : الصلاة .
يازدهم نماز را در جايى بخوانند كه مردم براى نماز ميت بيشتر به آنجا مى روند.
دوازدهم زن حائض اگر نماز ميت را به جماعت مى خواند , تنها بايستد , و در صف
نمازگزاران نايستد.
619 - خواندن نماز ميت در مساجد مكروه است ولى در مسجد الحرام مكروه نيست .
( احكام دفن ).
620 - واجـب اسـت مـيـت را طـورى در زمين دفن كنند كه بوى او بيرون نيايد , و
درندگان هم نتوانند بـدنـش را بـيـرون آورنـد و اگر ترس آن باشد كه جانور بدن او را
بيرون آورد بايد قبر را با آجر و مانند آن محكم كنند.
621 - اگر دفن ميت در زمين ممكن نباشد , مى توانند به جاى دفن او را در بنا يا
تابوت بگذارند.
622 - ميت را بايد در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند كه جلوى بدن او رو به قبله
باشد.
623 - اگـر كسى در كشتى بميرد , چنانچه جسد او فاسد نمى شود و بودن او در كشتى
مانعى ندارد , بايد صبر كنند تا به خشكى برسند و او را در زمين دفن كنند , و گرنه
بايد در كشتى غسلش بدهند و حنوط و كفن كنند , و پس از خواندن نماز ميت او را در
خمره بگذارند , و درش را ببندند و به دريا بيندازند , يا اينكه چيز سنگينى به پايش
بسته و به دريا بيندازند و اگر ممكن است بايد او را در جايى بيندازند كه فورا طعمه
حيوانات نشود.
624 - اگـر بترسند كه دشمن قبر ميت را بشكافد و بدن او را بيرون آورد , و گوش و
بينى يا اعضاى ديگر او را ببرد , چنانچه ممكن باشد بايد به طورى كه در مساله پيش
گفته شد او را به دريا بيندازند.
625 - مـخـارج انـداختن در دريا و مخارج محكم كردن قبر ميت را در صورتى كه لازم
باشد , مى توانند از اصل مال ميت بردارند.
626 - اگر زن كافره بميرد و بچه در شكم او مرده باشد چنانچه پدر بچه مسلمان باشد ,
بايد زن را در قبر بـه پـهـلـوى چـپ پشت به قبله بخوابانند كه روى بچه به طرف قبله
باشد , و همچنين است بنابر احتياط مستحب اگر بچه اى كه در شكم او است هنوز روح به
بدنش داخل نشده باشد.
627 - دفن مسلمان در قبرستان كفار و دفن كافر در قبرستان مسلمانان جايز نيست .
628 - دفـن مسلمان در جايى كه بى احترامى به او باشد , مانند جايى كه خاكروبه و
كثافت مى ريزند , جايز نيست .