فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

 

 

385 - در غـسـل بـايـد مـوهاى كوتاهى را كه جزء بدن حساب مى شود بشويد و شستن موهاى بلند واجب نيست , بلكه اگر آب را طورى به پوست برساند كه آنها تر نشود , غسل صحيح است , ولى اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممكن نباشد , بايد آنها را بشويد كه آب به بدن برسد.
386 - تـمـام شرطهايى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد : مثل پاك بودن آب و غصبى نبودن آن , در صـحـيح بودن غسل هم شرط است , ولى در غسل لازم نيست بدن را از بالا به پايين بشويد , و نيز در غسل ترتيبى لازم نيست بعد از شستن سر و گردن فورا بدن را بشويد , پس اگر بعد از شستن سر و گردن صبر كند و بعد از مدتى بدن را بشويد اشكال ندارد.
بلكه لازم نيست تمام سر و گردن يا بدن را يك مرتبه بشويد پس جايز است مثلا سر را شسته و بعد از مدتى گـردن را بشويد , ولى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول يا غايط خوددارى كند , اگر به اندازه اى كه غـسـل كـنـد و نـماز بخواند بول يا غايط از او بيرون نمى آيد بايد فورا غسل كند و بعد از غسل هم فورا نماز بخواند.
387 - كـسـى كـه پول حمامى را بدون اينكه بداند حمامى راضى است بخواهد نسيه بگذارد , اگر چه بعد حمامى را راضى كند , غسل او باطل است .
388 - اگر حمامى راضى باشد كه پول حمام نسيه بماند , ولى كسى كه غسل مى كند قصدش اين باشد كه طلب او را ندهد , يا از مال حرام بدهد غسل او باطل است .
389 - اگر پولى را كه خمس آن را نداده به حمامى بدهد , اگر چه مرتكب حرام شده , ولى ظاهر اين است كه غسل او صحيح باشد و ذمه اش به مستحقين خمس مشغول مى شود.
390 - اگـر مـخـرج غايط را در آب خزينه تطهير كند , و پيش از غسل شك كند كه چون در خزينه تطهير كـرده حـمـامى به غسل كردن او راضى است يا نه , غسل او باطل است , مگر اينكه پيش از غسل حمامى را راضى كند.
391 - اگـر شـك كـنـد كـه غسل كرده يا نه بايد غسل كند , ولى اگر بعد از غسل شك كند , كه غسل او درست بوده يا نه , لازم نيست دوباره غسل نمايد.
392 - اگـر در بـيـن غـسل , حدث اصغر از او سر زند , مثلا بول كند لازم نيست غسل را رها كرده و غسل ديگرى بنمايد بلكه مى تواند غسل خود را تمام نمايد و در اين صورت بنابر احتياط لازم بايد وضو هم بگيرد ولى اگر از غسل ترتيبى به ارتماسى و يا از ارتماسى به ترتيبى يا به ارتماسى دفعى عدول نمايد لازم نيست وضو هم بگيرد.
393 - اگـر از جـهـت ضيق وقت وظيفه مكلف تيمم بوده , ولى به خيال اينكه به اندازه غسل و نماز وقت دارد غـسـل كـنـد , در صورتى كه با خود غسل قصد قربت كرده باشد , غسل او صحيح است هر چند براى انجام نماز غسل نموده باشد.
394 - كسى كه جنب شده اگر شك كند غسل كرده يا نه , نمازهايى را كه خوانده صحيح است , ولى براى نمازهاى بعد بايد غسل كند , و در صورتى كه بعد از نماز حدث اصغر از او صادر شده باشد , لازم است وضو هم بگيرد , و اگر وقت باقى است بنابر احتياط لازم نمازى را كه خوانده اعاده نمايد.
395 - كـسـى كـه چـند غسل بر او واجب است مى تواند به نيت همه آنها يك غسل به جا آورد , و ظاهر اين است كه اگر يكى معين از آنها را قصد كند از بقيه كفايت مى كند.
396 - اگر بر جايى از بدن , آيه قرآن يا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد , چنانچه بخواهد وضو يا غسل را ترتيبى به جا آورد , بايد آب را طورى به بدن برساند كه دست او به نوشته نرسد.
397 - كسى كه غسل جنابت كرده , نبايد براى نماز وضو بگيرد , بلكه با غسلهاى ديگر واجب - غير از غسل اسـتـحـاضـه مـتوسطه - و با غسلهاى مستحب كه در مساله ( 651 ) مى آيد , نيز مى تواند بدون وضو نماز بخواند اگر چه احتياط مستحب آن است كه وضو هم بگيرد.

( استحاضه ).
 

1/397 - يـكـى از خـونـهـايـى كه از زن خارج مى شود خون استحاضه است , و زن را در موقع ديدن خون استحاضه , مستحاضه مى گويند.
398 - خـون استحاضه در بيشتر اوقات زرد رنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بيرون مى آيد و غليظ هم نيست , ولى ممكن است گاهى سياه يا سرخ و گرم و غليظ باشد و با فشار و سوزش بيرون آيد.
399 - اسـتـحـاضه سه قسم است : قليله و متوسطه و كثيره , استحاضه قليله آن است كه خون فقط روى پنبه اى را كه زن با خود برمى دارد آلوده كند و در آن فرو نرود استحاضه متوسطه آن است كه خون در پنبه فـرو رود , اگـر چـه در يـك گوشه آن باشد , ولى از پنبه به دستمالى كه معمولا زنها براى جلوگيرى از خون مى بندند نرسد , استحاضه كثيره آن , است كه خون پنبه را فرا گرفته و به دستمال برسد.

( احكام استحاضه ).
 

400 - در استحاضه قليله بايد زن براى هر نماز يك وضو بگيرد , و بنابر احتياط مستحب پنبه را آب كشيده و يا عوض كند و بايد ظاهر فرج را اگر خون به آن رسيده باشد آب بكشد.
401 - در استحاضه متوسطه بايد بنابر احتياط لازم زن براى نمازهاى خود روزانه يك غسل نمايد و نيز بايد كـارهـاى استحاضه قليله را كه در مساله پيش گفته شد انجام دهد , بنابر اين اگر استحاضه قبل از نماز صـبـح يا در همان آن حاصل شود بايد براى نماز صبح غسل كند و اگر عمدا يا از روى فراموشى براى نماز صبح غسل نكند بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند , و اگر براى نماز ظهر و عصر غسل نكند , بايد پيش از نماز مغرب و عشاء غسل نمايد , چه آنكه خون بيايد يا قطع شده باشد.
402 - در اسـتحاضه كثيره بايد - بنابر احتياط واجب - زن براى هر نماز پنبه و دستمال را عوض كند يا آب بكشد و لازم است يك غسل براى نماز صبح و يكى براى نماز ظهر و عصر و يكى براى نماز مغرب و عشا بجا آورد و بين نماز ظهر و عصر فاصله نيندازد , و اگر فاصله بيندازد بايد براى نماز عصر دوباره غسل كند , و نـيز اگر بين نماز مغرب و عشا فاصله بيندازد بايد براى نماز عشا دوباره غسل نمايد , اينها همه در صورتى اسـت كـه خـون پـى در پى از پنبه به دستمال برسد , اما چنانچه رسيدن خون از پنبه به دستمال با قدرى فـاصـله باشد كه زن بتواند در آن فاصله يك نماز يا بيشتر بخواند احتياط لازم آن است كه هرگاه خون از پـنـبه به دستمال برسد پنبه و دستمال را عوض كرده و يا آب بكشد و غسل نمايد , بنابر اين اگر زن غسل كرد و نماز ظهر را مثلا خواند ولى قبل از نماز عصر يا در ميان آن خون دوباره از پنبه به دستمال رسيد بايد بـراى نـمـاز عصر نيز غسل نمايد , ولى چنانچه فاصله به مقدارى باشد كه زن بتواند در آن ميان دو نماز يا بيشتر بخواند مثل اين كه بتواند نماز مغرب و عشا را نيز قبل از آن كه خون دوباره به دستمال برسد بخواند ظـاهـر آن اسـت كـه براى آن نمازها لازم نيست غسل ديگرى بكند , و در هر صورت اظهر اين است كه در استحاضه كثيره غسل از وضوء كفايت مى كند.
403 - اگر خون استحاضه پيش از وقت نماز هم بيايد چنانچه زن براى آن خون , وضو يا غسل بجا نياورده باشد , بايد در موقع نماز وضو يا غسل بجا آورد اگر چه در آن موقع مستحاضه نباشد.
404 - مـسـتـحاضه متوسطه كه بايد وضو بگيرد و غسل كند بايد بنابر احتياط لازم غسل را اول بجا آورد و بعد وضو بگيرد , ولى در مستحاضه كثيره اگر بخواهد وضو بگيرد بايد قبل از غسل وضو بگيرد.
405 - اگـر اسـتـحاضه قليله زن بعد از نماز صبح متوسطه شود بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند , و اگر بعد از نماز ظهر و عصر متوسطه شود بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد.
406 - اگـر اسـتـحـاضـه قـليله يا متوسطه زن بعد از نماز صبح كثيره شود و به اين حال باقى بماند بايد احكامى را كه در مساله 402 گفته شد نسبت به نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا رعايت نمايد.
407 - در مـستحاضه كثيره در صورتى كه لازم است ميان غسل و نماز فاصله اى واقع نشود - آن چنان كه در مساله 402 گذشت - اگر انجام غسل پيش از داخل شدن وقت نماز باعث وقوع فاصله گردد آن غسل براى نماز فايده ندارد و بايد مستحاضه براى نماز دوباره غسل نمايد , و اين حكم در مستحاضه متوسطه نيز جارى است .
408 - در مـسـتـحاضه قليله و متوسطه زن براى هر نمازى - غير از نماز يوميه كه حكم آن گذشت - چه واجـب بـاشـد چه مستحب , بايد وضو بگيرد , ولى اگر بخواهد نماز يوميه اى را كه خوانده احتياطا دوباره بـخـواند , يا بخواهد نمازى را كه تنها خوانده است دوباره با جماعت بخواند , بايد تمام كارهايى را كه براى استحاضه گفته شد انجام دهد , اما براى خواندن نماز احتياط و سجده فراموش شده و تشهد فراموش شده , اگـر آنـهـا را بـعـد از نـمـاز فورا بجا آورد و همچنين براى سجده سهو در هر حال , لازم نيست كارهاى استحاضه را انجام دهد.
409 - زن مـسـتـحـاضـه بـعـد از آنـكه خونش قطع شد , فقط براى نماز اولى كه مى خواند , بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد , و براى نمازهاى بعدى لازم نيست .
410 - اگر زن نداند استحاضه او چه قسم است , موقعى كه مى خواهد نماز بخواند بايد بنابر احتياط خود را وارسـى كـنـد مـثـلا مـقدارى پنبه داخل فرج نمايد , و كمى صبر كند , و بيرون آورد و بعد از آنكه فهميد اسـتـحاضه او كدام يك از آن سه قسم است كارهايى را كه براى آن قسم دستور داده شده انجام دهد , ولى اگـر بـدانـد تـا وقتى كه مى خواهد نماز بخواند استحاضه او تغيير نمى كند , پيش از داخل شدن وقت هم مى تواند خود را وارسى كند.
411 - زن مستحاضه اگر پيش از آنكه خود را وارسى كند , مشغول نماز شود , چنانچه قصد قربت داشته و بـه وظـيفه خود عمل كرده مثلا استحاضه اش قليله بوده و به وظيفه استحاضه قليله عمل نموده , نماز او صحيح است , و اگر قصد قربت نداشته يا عمل او مطابق وظيفه اش نبوده مثل آنكه استحاضه او متوسطه بوده و به وظيفه قليله رفتار كرده , نماز او باطل است .
412 - زن مـستحاضه اگر نتواند خود را وارسى نمايد , بايد به آنچه مسلما وظيفه او است عمل كند , مثلا اگـر نـمـى دانـد اسـتـحـاضه او قليله است يا متوسطه بايد كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد , و اگر نمى داند متوسطه است يا كثيره , بايد كارهاى استحاضه متوسطه را انجام دهد , ولى اگر بداند سابقا كدام يك از آن سه قسم بوده , بايد به وظيفه همان قسم رفتار نمايد.
413 - اگـر خـون اسـتحاضه در اول ظهورش در باطن باشد و بيرون نيايد , وضو يا غسل را كه زن داشته باطل نمى كند , و اگر بيرون بيايد هر چند كم باشد وضو و غسل راباطل مى كند.
414 - زن مستحاضه اگر بعد از نماز خود را وارسى كند و خون نبيند اگر چه بداند دوباره خون مى آيد با وضويى كه دارد مى تواند نماز بخواند.
415 - زن مستحاضه اگر بداند از وقتى كه مشغول وضو يا غسل شده خونى از او بيرون نيامده و در داخل فرج هم نيست , مى تواند خواندن نماز را تا وقتى كه مى داند پاك مى ماند تاخير بياندازد.
416 - اگـر مستحاضه بداند كه پيش از گذشتن وقت نماز به كلى پاك مى شود , يا به اندازه خواندن نماز خون بند مى آيد , بايد بنابر احتياط لازم صبر كند و نماز را در وقتى كه پاك است بخواند.
417 - اگر بعد از وضو و غسل , خون در ظاهر قطع شود و مستحاضه بداند كه اگر نماز را تاخير بيندازد , بـه مـقـدارى كـه وضو و غسل و نماز را بجا آورد به كلى پاك مى شود , بايد بنابر احتياط لازم نماز را تاخير بيندازد و موقعى كه به كلى پاك شد دوباره وضو و غسل را بجا آورد و نماز را بخواند.
و اگر موقعى كه خون در ظاهر قطع شود وقت نماز تنگ باشد , لازم نيست وضو و غسل را دوباره بجا آورد بلكه با وضو و غسلى كه دارد مى تواند نماز بخواند.
418 - مـسـتحاضه كثيره وقتى كه به كلى از خون پاك شد اگر بداند از وقتى كه براى نماز پيش مشغول غسل شده ديگر خون نيامده لازم نيست دوباره غسل نمايد , و در غير اين صورت بايد غسل نمايد - هر چند كليت اين حكم بنابر احتياط است - و اما در مستحاضه متوسطه لازم نيست براى آنكه از خون به كلى پاك شده غسل نمايد.
419 - مـسـتحاضه قليله بعد از وضو , و مستحاضه متوسطه بعد از غسل و وضو , و مستحاضه كثيره بعد از غـسـل بـايـد فـورا مشغول نماز شوند , مگر در دو موردى كه در مساله 403 و 415 به آنها اشاره شد , ولى گفتن اذان و اقامه قبل از نماز اشكال ندارد و در نماز هم مى تواند كارهاى مستحب مثل قنوت و غير آن را بجا آورد.
420 - زن مـسـتـحـاضه اگر وظيفه اش اين باشد كه ميان وضو يا غسل و نماز فاصله نيندازد ولى مطابق وظيفه اش رفتار نكند بايد دوباره وضو گرفته يا غسل كند و بلافاصله مشغول نماز شود.
421 - اگـر خون استحاضه زن جريان دارد و قطع نمى شود , چنانچه براى او ضرر ندارد , بايد بعد از غسل از بـيـرون آمـدن خـون جـلوگيرى نمايد , و چنانچه كوتاهى كند و خون بيرون آيد اگر نماز خوانده بايد دوباره نماز بخواند بلكه احتياط مستحب آن است كه دوباره غسل كند.
422 - اگر در موقع غسل خون قطع نشود , غسل صحيح است ولى اگر در بين غسل , استحاضه متوسطه كثيره شود , لازم است كه غسل را از سر بگيرد.
423 - احـتياط مستحب آن است كه زن مستحاضه در تمام روزى كه روزه است , به مقدارى كه مى تواند , از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند.
424 - بنابر مشهور روزه زن مستحاضه كثيره , در صورتى صحيح است كه غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مى خواهد فرداى آن را روزه بگيرد بجا آورد , و نيز در روز غسلهايى را كه براى نمازهاى روز واجب است انـجام دهد ولى بعيد نيست كه در صحت روزه اش غسل شرط نباشد همچنان كه بنابر اقوى در مستحاضه متوسطه شرط نيست .
425 - اگر بعد از نماز عصر , مستحاضه شود و تا غروب غسل نكند روزه بدون اشكال و صحيح است .
426 - اگـر اسـتحاضه قليله زن پيش از نماز , متوسطه يا كثيره شود بايد كارهاى متوسطه يا كثيره را كه گفته شد انجام دهد , و اگر استحاضه متوسطه كثيره شود بايد كارهاى استحاضه كثيره را انجام دهد , و چنانچه براى استحاضه متوسطه غسلى كرده باشد فايده ندارد , و بايد دوباره براى كثيره غسل كند.
427 - اگـر در بين نماز , استحاضه متوسطه زن كثيره شود , بايد نماز را بشكند , و براى استحاضه كثيره غسل كند , و كارهاى ديگر آن را انجام دهد , و همان نماز را بخواند , و بنابر احتياط استحبابى قبل از غسل وضـوء بـگـيـرد و اگر براى غسل وقت ندارد لازم است عوض غسل تيمم كند , و اگر براى تيمم نيز وقت نـدارد , بـنابر احتياط نماز را نشكند و به همان حال تمام كند , ولى لازم است در خارج وقت قضا نمايد , و هـمـچنين اگر در بين نماز استحاضه قليله او متوسطه يا كثيره شود بايد نماز را بشكند و براى استحاضه متوسطه يا كثيره كارهاى آن را انجام دهد.
428 - اگـر در بين نماز خون بند بيايد و مستحاضه نداند كه در باطن هم قطع شده يا نه , چنانچه بعد از نـمـاز بـفـهـمـد به كلى قطع شده بوده , و وقت وسعت اين را داشته باشد كه در حال پاكى نماز را دوباره بـخـواند اگر مايوس از قطع شدن خون نبوده بنابر احتياط لازم است بر حسب وظيفه اش وضو گرفته يا غسل نموده و نماز را دوباره بجا آورد.
429 - اگر استحاضه كثيره زن متوسطه شود , بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعدى عمل متوسطه را بجا آورد , مثلا اگر پيش از نماز ظهر استحاضه كثيره متوسطه شود , بايد براى نماز ظهر غسل كـنـد , و بـراى نـمـاز عصر و مغرب و عشا فقط وضو بگيرد , ولى اگر براى نماز ظهر غسل نكند و فقط به مـقـدار نماز عصر وقت داشته باشد , بايد براى نماز عصر غسل نمايد , و اگر براى نماز عصر هم غسل نكند بايد براى نماز مغرب غسل كند , و اگر براى آن هم غسل نكند و فقط به مقدار نماز عشا وقت داشته باشد , بايد براى نماز عشا غسل نمايد.
430 - اگر پيش از هر نماز خون مستحاضه كثيره قطع شود و دوباره بيايد براى هر نماز بايد يك غسل بجا آورد.
431 - اگر استحاضه كثيره قليله شود , بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعدى عمل قليله را انـجام دهد , و نيز اگر استحاضه متوسطه قليله شود , بايد براى نماز اول , عمل متوسطه و براى نمازهاى بعدى عمل قليله را بجا آورد.
432 - اگر مستحاضه يكى از كارهايى را كه بر او واجب مى باشد ترك كند نمازش باطل است .
433 - مستحاضه قليله يا متوسطه اگر بخواهد غير از نماز كارى انجام دهد كه شرط آن وضو داشتن است مثلا بخواهد جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند چنانچه بعد از تمام شدن نماز باشد بايد وضو بگيرد و وضويى كه براى نماز گرفته كافى نيست .
434 - مستحاضه اى كه غسلهاى واجب خود را بجا آورده رفتن او در مسجد و توقف در آن و خواندن آيه اى كـه سـجـده واجـب دارد و نزديكى شوهر به او حلال است , اگر چه كارهاى ديگرى را كه براى نماز انجام مـى داد , مـثل عوض كردن پنبه و دستمال , انجام نداده باشد , و بعيد نيست كه اين كارها بدون غسل نيز جايز باشد اگر چه احتياط در ترك است .
435 - اگـر زن در اسـتـحاضه كثيره يا متوسطه بخواهد پيش از وقت نماز آيه اى را كه سجده واجب دارد بخواند , يا مسجد برود , بنابر احتياط مستحب بايد غسل نمايد , و هم چنين است اگر شوهرش بخواهد با او نزديكى كند.
436 - نماز آيات بر مستحاضه واجب است .
و بايد براى نماز آيات همه كارهايى را كه براى نماز يوميه گفته شد انجام دهد.
437 - هـرگاه در وقت نماز يوميه نماز آيات بر مستحاضه واجب شود , اگر چه بخواهد هر دو را پشت سر هم بجا آورد بنابر احتياط لازم نمى تواند هر دو را با يك غسل و وضو بخواند.
438 - اگـر زن مـسـتـحـاضه بخواهد نماز قضا بخواند بايد براى هر نماز كارهايى را كه براى نماز ادا بر او واجـب اسـت بجا آورد و بنابر احتياط نمى تواند براى نماز قضا به كارهايى كه براى نماز ادا انجام داده اكتفا كند.
439 - اگر زن بداند خونى كه از او خارج مى شود خون زخم نيست و مردد بين خون استحاضه و حيض و يا نـفاس باشد چنانچه شرعا حكم حيض و نفاس را نداشته باشد بايد به دستور استحاضه عمل كند بلكه اگر شك داشته باشد كه خون استحاضه است يا خونهاى ديگر , چنانچه نشانه آنها را نداشته باشد , بنابر احتياط واجب بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد.

( حيض ).
 

1/439 - حيض خونى است كه غالبا در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج مى شود.
و زن را در موقع ديدن خون حيض حائض مى گويند.
440 - خـون حـيـض در بيشتر اوقات غليظ و گرم , و رنگ آن سياه يا سرخ است و با فشار و كمى سوزش بيرون مى آيد.
441 - خـونى را كه زنها پس از تمام شدن شصت سال مى بينند حكم حيض را ندارد و احتياط مستحب آن اسـت كه زنهايى كه قرشيه نيستند بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال چنان چه خون را طـورى ببينند كه اگر پيش از پنجاه سال مى ديدند قطعا حكم حيض را داشت ميان كارهاى مستحاضه و تروك حائض جمع نمايند.
442 - خونى كه دختر پيش از تمام شدن نه سال مى بيند حيض نيست .
443 - زن حـامـلـه و زنى كه بچه شير مى دهد , ممكن است حيض ببينند , و حكم زن حامله و غير حامله يـكسان است فقط زن حامله در صورتى كه بعد از گذشتن بيست روز از اول عادتش اگر خونى ببيند كه صفات حيض را دارد لازم است بنابر احتياط بين تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع نمايد.
444 - دخـتـرى كه نمى داند نه سالش تمام شده يا نه , اگر خونى ببيند كه داراى نشانه هاى حيض نباشد حـيـض نـيـست و اگر نشانه هاى حيض را داشته باشد حكم به حيض بودن آن محل اشكال است مگر آنكه اطمينان حاصل شود به اينكه حيض است و در اين صورت معلوم مى شود كه نه سال او تمام شده است .
445 - زنى كه شك دارد شصت ساله شده يا نه اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه بايد بنا بگذارد كه شصت ساله نشده است .
446 - مـدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمى شود و اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد حيض نيست .
447 - بـايـد سـه روز اول حيض پشت سر هم باشد پس اگر مثلا دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند حيض نيست .
448 - ابـتـداء حـيض لازم است خون بيرون بيايد ولى لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بيايد , بلكه اگـر در بـاطن فرج خون باشد كافى است و چنان چه در بين سه روز مختصرى پاك شود به نحوى كه در بين زنها تماما يا بعضا متعارف است باز هم حيض است .
449 - لازم نيست شب اول و شب چهارم را خون ببيند , ولى بايد در شب دوم و سوم خون قطع نشود , پس اگـر از اول صبح روز اول تا غروب روز سوم پشت سر هم خون بيايد , و هيچ قطع نشود , حيض است و هم چنين است اگر در وسطهاى روز اول شروع شود و در همان موقع از روز چهارم قطع گردد.
450 - اگـر سـه روز پـشت سر هم خون ببيند و پاك شود چنض ض انچه دوباره خون ببيند و روزهايى كه خـون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده روى هم از ده روز بيشتر نشود روزهايى كه خون ديده حيض اسـت ولى احتياط لازم آن است كه در روزهايى كه در وسط پاك بوده ميان كارهايى كه بر طاهره واجب و ترك آن چه بر حائض حرام است جمع نمايد.
451 - اگـر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون دمل و زخم است يا خون حيض , نبايد آن را خون حيض قرار دهد.
452 - اگـر خـونـى ببيند كه نداند خون زخم است يا حيض , بايد عبادت هاى خود را بجا آورد مگر اين كه حالت سابقه اش حيض باشد.
453 - اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا استحاضه چنانچه شرايط حيض را داشته باشد , بايد حيض قرار دهد.
454 - اگـر خـونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت بايد خود را وارسى كند , يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد , خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده , حيض مى باشد.
455 - اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد سه روز خون ببيند , خون دوم حيض است و خون اول اگر چه در روزهاى عادتش باشد , حيض نيست .

( احكام حائض ).
 

456 - چـنـد چيز بر حائض حرام است : اول عبادتهايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود , ولى بجا آوردن عبادتهايى كه وضو و غسل و تيمم براى آنها لازم نيست , مانند نماز ميت مانعى ندارد .
دوم تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.
سـوم جـماع كردن در فرج , كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن , اگر چه به مقدار ختنه گاه داخل شـود و مـنى هم بيرون نيايد , بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را هم داخل نكند و بنابر احتياط وطى زن در دبر چه حائض باشد چه نباشد ننمايد.
457 - جـمـاع كردن در روزهايى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعا بايد براى خود حيض قرار دهد حـرام است , پس زنى كه بيشتر از ده روز خون مى بيند و بايد به دستورى كه بعدا گفته مى شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد , شوهرش نمى تواند در آن روزها با او نزديكى نمايد.
458 - اگر مرد با زن خود در حال حيض نزديكى كند لازم است استغفار كند , و احتياط مستحب آن است كه كفاره بدهد و كفاره آن بعدا بيان مى شود.
459 - غير از نزديكى كردن با زن حائض , ساير استمتاعات مانند بوسيدن و ملاعبه مانعى ندارد.
460 - كـفاره نزديكى در حال حيض در قسمت اول آن , هيجده نخود طلاى سكه دار و در قسمت دوم , نه نخود , و در قسمت سوم , چهار نخود و نيم است مثلا زنى كه شش روز خون حيض مى بيند , اگر شوهرش در شـب يـا روز اول و دوم با او جماع كند , هيجده نخود طلا و در شب يا روز سوم و چهارم نه نخود , و در شب يا روز پنجم و ششم چهار نخود و نيم بدهد.
461 - اگـر طلاى سكه دار ممكن نباشد , قيمت آن را بدهد و اگر قيمت طلا در وقتى كه جماع كرده , با وقتى كه مى خواهد به فقير بدهد فرق كرده باشد , قيمت وقتى را كه مى خواهد به فقير بدهد حساب كند.
462 - اگر كسى هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوم حيض با زن خود جماع كند , هر سه كفاره كه روى هم سى و يك نخود و نيم مى شود بدهد.
463 - اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند بهتر آن است كه براى هر جماع يك كفاره بدهد.
464 - اگـر مـرد در حـال جماع بفهمد زن حائض شده , بايد فورا از او جدا شود و اگر جدا نشود احتياط مستحب اين است كه كفاره بدهد.
465 - اگـر مـرد بـا زن حائض زنا كند يا با زن حائض نامحرمى به گمان اين كه عيال خودش است جماع نمايد , احتياط مستحب اين است كه كفاره بدهد.
466 - كسى كه از روى نادانى يا فراموشى با زن در حال حيض نزديكى كند كفاره ندارد.
467 - اگر مرد به اعتقاد اين كه زن حائض است با او نزديكى كند و بعدا معلوم شود كه حائض نبوده است كفاره ندارد.
468 - طلاق دادن زن در حال حيض , به طورى كه در احكام طلاق گفته مى شود باطل است .
469 - اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شده ام چنانچه محل اتهام نباشد بايد حرف او را قبول كرد ولى اگر محل اتهام باشد قبول حرف او محل اشكال است .
470 - اگر زن در بين نماز حائض شود , نمازش باطل است .
471 - اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه , نمازش صحيح است .
ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده , نمازى كه خوانده باطل است .
472 - بعد از آن كه زن از خون حيض پاك شد , واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود , غسل كند.
و دستور آن مثل غسل جنابت است , و بهتر آن است كه پيش از غسل وضو هم بگيرد.
473 - بـعـد از آن كـه زن از خـون حـيـض پاك شد , اگر چه غسل نكرده باشد , طلاق او صحيح است , و شـوهـرش هـم مـى تـواند با او جماع كند , ولى احتياط لازم اين است كه جماع پس از شستن فرج باشد , و احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل از جماع با او خوددارى نمايد.
اما كارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مس خط قرآن تا غسل نكند بر او حلال نمى شود.
474 - اگـر آب بـراى وضو و غسل كافى نباشد و به اندازه اى باشد كه بتواند غسل كند , بايد غسل كند , و بهتر آن است كه بدل از وضو تيمم نمايد.
و اگـر فـقـط براى وضو كافى باشد و به اندازه غسل نباشد بهتر آن است كه وضو بگيرد و بايد عوض غسل تيمم كند.
و اگر براى هيچ يك از آنها آب ندارد , بايد بدل از غسل تيمم كند و بهتر آن است كه بدل از وضو نيز تيمم نمايد.
475 - نمازهايى كه زن در حال حيض نخوانده , قضا ندارد , ولى روزه هاى ماه رمضان را كه در حال حيض نـگـرفـته بايد قضا نمايد , و هم چنين بنابر احتياط لازم روزه هايى كه به نذر در وقت معين واجب شده در حال حيض نگرفته بايد قضا نمايد.
476 - هـر گـاه وقـت نـماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تاخير بيندازد حائض مى شود بايد فورا نماز بـخـوانـد و هـم چـنـين است بنابر احتياط لازم اگر احتمال دهد كه چنانچه نماز را تاخير بيندازد حائض مى شود.
477 - اگـر زن نـماز را تاخير بيندازد و از اول وقت به اندازه خواندن يك نماز با تحصيل طهارت مائيه از حـدث بگذرد - هر چند طهارت با تيمم بنابر احتياط لازم - و سپس حائض شود قضاى آن نماز بر او واجب اسـت , ولـى در تـنـد خواندن و كند خواندن و چيزهاى ديگر بايد ملاحظه حال خود را بكند , مثلا زنى كه مـسافر نيست اگر در اول ظهر نماز نخواند قضاى آن در صورتى واجب مى شود كه به مقدار خواندن چهار ركـعـت نـمـاز بـا تحصيل طهارت از حدث از اول ظهر بگذرد و حائض شود , و براى كسى كه مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت با تحصيل طهارت كافى است .
478 - اگـر زن در آخر وقت نماز , از خون پاك شود و به اندازه غسل و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر از يك ركعت وقت داشته باشد , بايد نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضاى آن را بجا آورد.
479 - اگر زن حائض بعد از پاكى به اندازه غسل وقت ندارد , ولى مى تواند با تيمم نماز را در وقت بخواند , احـتياط واجب آن است كه آن نماز را با تيمم بخواند , و در صورتى كه نخواند قضا نمايد و اگر گذشته از تنگى وقت از جهت ديگر تكليفش تيمم است , مثل آن كه آب برايش ضرر دارد , بايد تيمم كند و آن نماز را بخواند , و در صورتى كه نخواند لازم است قضا نمايد.