فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

(مـسـالـه 1198) اگر انسان شك كند كه كثير الشك شده يا نه , بايد به دستور شك عمل نمايد.
و كثير الشك تا وقتى يقين نكند كه بحال معمول مردم برگشته , بايد به شك خود اعتنا نكند.
(مساله 1199) كسى كه زياد شك مى كند اگر شك كند ركنى را بجا آورده يا نه , واعتنا نكند, بعد يـادش بـيـايـد كـه آن را بـجا نياورده , چنانچه مشغول ركن بعد نشده ,بايد آن را بجا آورد.
و اگر مـشـغول ركن بعد شده نماز باطل است , مثلا اگر شك كندركوع كرده يا نه واعتنا نكند, چنانچه پـيـش از سجده دوم يادش بيايد كه ركوع نكرده ,بايد برگردد و ركوع كند و نماز را تمام نمايد.
و احتياط مستحب آن است كه نماز رادوباره بخواند, و اگر در سجده دوم يادش بيايد, نمازش باطل است .
(مـساله 1200) كسى كه زياد شك مى كند, اگر شك كند چيزى را كه ركن نيست بجاآورده يا نه واعتنا نكند, و بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده , چنانچه از محل بجاآوردن آن نگذشته , بايد آن را بجا آورد, و اگر از محل آن گذشته نمازش صحيح است , مثلا اگر شك كند كه حمد خوانده يا نـه واعتنا نكند, چنانچه در قنوت يادش بيايد كه حمد نخوانده , بايد بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد, نماز او صحيح است .
5 - شك امام و ماموم (مـسـاله 1201) اگر امام جماعت در شماره ركعتهاى نماز شك كند, مثلا شك كندكه سه ركعت خـوانده يا چهار ركعت , چنانچه ماموم يقين يا گمان داشته باشد كه چهار ركعت خوانده و به امام بفهماند كه چهار ركعت خوانده است , امام بايد نماز راتمام كند وخواندن نماز احتياط لازم نيست , و نيز اگر امام يقين يا گمان داشته باشدكه چند ركعت خوانده , و ماموم در شماره ركعتهاى نماز شك كند, بايد به شك خوداعتنا ننمايد.
6 - شك در نماز مستحبى (مساله 1202) اگر در شماره ركعتهاى نماز مستحبى شك كند, چنانچه طرف بيشتر شك , نماز را باطل مى كند, بايد بنا را بر كمتر بگذارد, مثلا اگر در نافله صبح شك كند كه دو ركعت خوانده يا سـه ركـعـت , بـايـد بـنـا بگذارد كه دو ركعت خوانده است .
و اگر طرف بيشتر شك نماز را باطل نـمـى كـنـد, مـثلا شك كند كه دو ركعت خوانده يا يك ركعت بهر طرف شك عمل كند, نمازش صحيح است .
(مـسـالـه 1203) كم شدن ركن , نافله را باطل مى كند, ولى زياد شدن ركن , آن را باطل نمى كند, پس اگر يكى ازكارهاى نافله را فراموش كند وموقعى يادش بيايد كه مشغول ركن بعد از آن شده , بايد آن كار را انجام دهد و دوباره آن ركن را بجا آورد,مثلا اگر در بين ركوع يادش بيايد كه سوره را نخوانده , بايد برگردد و سوره را بخواند,و دوباره به ركوع رود.
(مساله 1204) اگر در يكى از كارهاى نافله شك كند - خواه ركن باشد يا غير ركن -چنانچه محل آن نگذشته باشد, بايد بجا آورد و اگر محل آن گذشته , به شك خوداعتنا نكند.
(مـسـاله 1205) اگر در نماز مستحبى دو ركعتى , گمانش به سه ركعت يا بيشتر برود,بايد اعتنا نـكـند و نمازش صحيح است , و اگر گمانش به دو ركعت يا كمتر برود, بنا براحتياط واجب بايد بـهـمـان گمان عمل كند, مثلا اگر گمانش به يك ركعت مى روداحتياطا بايد يك ركعت ديگر بخواند.
(مساله 1206) اگر در نماز نافله كارى كند كه براى آن در نماز واجب , سجده سهوواجب مى شود, يا يك سجده يا تشهد را فراموش نمايد, لازم نيست بعد از نماز,سجده سهو يا قضاى سجده وتشهد را بجا آورد.
(مـسـالـه 1207) اگر شك كند كه نماز مستحبى را خوانده يا نه , چنانچه آن نماز مثل نماز جعفر طـيار وقت معين نداشته باشد, بنا بگذارد كه نخوانده است , و همچنين است اگر مثل نافله يوميه وقـت معين داشته باشد ولكن پيش از گذشتن وقت , شك كند كه آن را بجا آورده يا نه , ولى اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه خوانده است يا نه , به شك خود اعتنا نكند.
شكهاى صحيح (مـسـالـه 1208) در نه صورت اگر در شماره ركعتهاى نماز چهار ركعتى شك كند,بايد فورا فكر نـمـايـد, پـس اگر يقين يا گمان به يك طرف شك پيدا كرد همان طرف رابگيرد, و نماز را تمام كند.
والا به دستورهايى كه گفته مى شود, عمل نمايد.
وآن نه صورت از اين قرار است : اول - آن كـه بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم شك كند دو ركعت خوانده ياسه ركعت , كه بـايـد بـنا بگذارد سه ركعت خوانده , و يك ركعت ديگر بخواند و نماز راتمام كند, وبعد از نماز يك ركعت نماز احتياط ايستاده به دستورى كه بعدا گفته مى شود بجا آورد.
دوم - بـيـن دو و چـهـار بـعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم كه بايد بنا بگذارد چهار ركعت خوانده و نماز را تمام كند, وبعد از نماز دو ركعت نماز احتياطايستاده بخواند.
سوم - شك بين دو وسه وچهار بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم كه بايد بنابر چهار بگذارد, وبعد از نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده , وبعد دو ركعت نشسته بجا آورد.
چهارم - شك بين چهار وپنج بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم كه بايد بنا برچهار بگذارد و نـمـاز را تـمـام كـند, وبعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد, ولى اگر يكى از اين چهار شك بعد از سجده اول , يا پيش از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم ,براى او پيش آيد نماز باطل است .
پـنـجم - شك بين سه و چهار كه در هر جاى نماز باشد, بايد بنا بر چهار بگذارد ونماز راتمام كند, وبعد از نماز يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بجا آورد.
شـشـم - شـك بـين چهار وپنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند وتشهد بخواند, و بعداز سلام يك ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بجا آورد, و احتياط لازم آن است كه در اين صورت و همچنين در صورت هفتم وهشتم بعد از نماز احتياطدو سجده سهو نيز بجاى آورد.
هفتم - شك بين سه و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند وتشهد بخواند, وبعد ازسلام دو ركعت نماز احتياط ايستاده بجا آورد.
هشتم - شك بين سه و چهار وپنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند وتشهد بخواند, وبعد از سلام دو ركعت نماز احتياط ايستاده , و بعد دو ركعت نشسته بجا آورد.
نهم - شك بين پنج وشش در حال ايستاده كه بايد بنشيند وتشهد بخواند, و بعد ازسلام دو سجده سهو بجا آورد.
وبنا بر احتياط واجب دو سجده سهو ديگر هم براى ايستادن بيجا بجا آورد.
(مساله 1209) اگر يكى از شكهاى صحيح براى انسان پيش آيد, نبايد نماز رابشكند.
و چنانچه نماز را بـشـكـنـد مـعـصـيـت كـرده است .
پس اگر پيش از انجام كارى كه نمازرا باطل مى كند, مثل پشت كردن به قبله نمازرا از سرگيرد, نماز دوم هم باطل است واگربعد از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند, مشغول نماز شود, نماز دوم صحيح است .
(مساله 1210) اگر يكى از شكهايى كه نماز احتياط براى آنها واجب است در نمازپيش آيد, چنانچه انـسان نماز را تمام كند وبدون خواندن نماز احتياط, نماز را از سربگيرد معصيت كرده است , پس اگر پيش از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند, نمازرا از سر گرفته , نماز دوم هم باطل است و اگر بعد از انجام كاريكه نماز را باطل مى كند, مشغول نماز شده نماز دوم صحيح است .
(مـساله 1211) وقتى يكى از شكهاى صحيح براى انسان پيش آيد, چنانكه گفته شد, بايد فورا فكر كند, ولى اگر چيزهايى كه بواسطه آنها ممكن است يقين يا گمان به يك طرف شك پيدا شود, از بـيـن نمى رود, چنانچه كمى بعد فكر كند اشكال ندارد, مثلا اگر در سجده شك كند, مى تواند تا بعد از سجده فكر كردن را تاخيربيندازد.
(مساله 1212) اگر اول گمانش بيك طرف بيشتر باشد, بعد دو طرف در نظر اومساوى شود, بايد بـه دسـتـور شـك عمل نمايد.
و اگر اول دو طرف در نظر او مساوى باشد و به طرفى كه وظيفه اوست بنا بگذارد, بعد گمانش بطرف ديگر برود, بايدطرف گمان را بگيرد و نماز را تمام كند.
(مـسـالـه 1213) كـسـى كه نمى داند گمانش به يك طرف بيشتر است يا هر دو طرف در نظر او مـساويست , اگر احتمال مى دهد بيك طرف گمانش زيادتر باشد, بايد آن طرف را بگيرد, والا به دستور شك عمل كند.
(مساله 1214) اگر بعد از نماز بداند كه در بين نماز حال ترديدى داشته , كه مثلا دوركعت خوانده يـا سـه ركعت , و بنا را بر سه گذاشته , ولى نداند كه گمانش به خواندن سه ركعت بوده , يا هر دو طرف در نظر او مساوى بوده , خوب است نماز احتياط رابخواند.
(مـسـالـه 1215) اگـر موقعى كه تشهد مى خواند, يا بعد از ايستادن شك كند كه دوسجده را بجا آورده يا نه , ودر همان موقع يكى از شكهايى كه اگر بعد از تمام شدن دوسجده اتفاق بيفتد صحيح مـى باشد, براى او پيش آيد, مثلا شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت , چنانچه به دستور آن شك عمل كند, نمازش صحيح است .
(مساله 1216) اگر پيش از آن كه مشغول تشهد شود, يا پيش از ايستادن , شك كندكه دو سجده را بـجـا آورده يـا نـه , ودر هـمان موقع يكى از شكهايى كه بعد از تمام شدن دو سجده صحيح است , برايش پيش آيد, نماز باطل است .
(مـساله 1217) اگر موقعى كه ايستاده بين سه و چهار, يا بين سه و چهار و پنج شك كند, و يادش بيايد كه يك سجده يا دو سجده را از ركعت پيش بجا نياورده , نمازش باطل است .
(مـسـالـه 1218) اگر شك او از بين برود وشك ديگرى برايش پيش آيد, مثلا اول شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت , بعد شك كند كه سه ركعت خوانده ياچهار ركعت , بايد به دستور شك دوم عمل نمايد.
(مـسـالـه 1219) اگـر بعد از نماز شك كند كه در نماز مثلا بين دو و چهار شك كرده , يابين سه وچهار, احتياط واجب آن است كه به دستور هردو عمل كند, و نماز را هم دوباره بخواند.
(مـسـالـه 1220) اگـر بعد از نماز بفهمد كه در نماز شكى براى او پيش آمده ولى ندانداز شكهاى بـاطـل بـوده يا از شكهاى صحيح , و اگر از شكهاى صحيح بوده كدام قسم آن بوده است , بايد دو ركـعـت نماز احتياط ايستاده , و يك ركعت ايستاده ودو ركعت نشسته ودو سجده سهو بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند.
(مـساله 1221) كسى كه نشسته نماز مى خواند, اگر شكى كند كه مختار است براى آن يك ركعت نـمـاز احـتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته بخواند, بايد يك ركعت نشسته را بجا آورد, و همچنين اگـر شكى كند كه معين است براى آن يك ركعت نمازاحتياط ايستاده بخواند, يك ركعت نشسته بجاى يك ركعت ايستاده كافى است .
وهمچنين دو ركعت نشسته بجاى دو ركعت ايستاده , ولكن در مـثـل دو و سـه احـتـيـاطمستحب , جمع بين يك ركعت نشسته ودو ركعت نشسته , و دوباره خواندن نمازاست .
(مـسـاله 1222) كسى كه ايستاده نماز مى خواند, اگر موقع خواندن نماز احتياط ازايستادن عاجز شـود, بـايـد مـثـل كـسى كه نماز را نشسته مى خواند, و حكم آن در مساله پيش گفته شد, نماز احتياط را بجا آورد.
(مساله 1223) كسى كه نشسته نماز مى خواند, اگر موقع خواندن نماز احتياطبتواند بايستد, بايد بوظيفه كسى كه نماز را ايستاده مى خواند عمل كند.
نماز احتياط (مساله 1224) كسى كه نماز احتياط بر او واجب است , بعد از سلام نماز بايد فورانيت نماز احتياط كـنـد, و تـكـبير بگويد وحمد را بخواند و به ركوع رود و دو سجده نمايد.
پس اگر يك ركعت نماز احتياط بر او واجب است , بعد از دو سجده , تشهدبخواند وسلام دهد, و اگر دو ركعت نماز احتياط بـر او واجـب است بعد از دو سجده , يك ركعت ديگر مثل ركعت اول بجا آورد وبعد از تشهد سلام دهد.
(مـسـالـه 1225) نماز احتياط سوره و قنوت ندارد و بايد آن را آهسته بخوانند و نيت آن را به زبان نياورند, و احتياط واجب آن است كه بسم اللّه الرحمن الرحيم آن را هم آهسته بگويند.
(مـسـالـه 1226) اگـر پـيش از خواندن نماز احتياط بفهمد, نمازى كه خوانده درست بوده , لازم نيست نماز احتياط را بخواند, و اگر در بين نماز احتياط بفهمد, لازم نيست آن را تمام نمايد.
(مـسـالـه 1227) اگر پيش از خواندن نماز احتياط بفهمد كه ركعتهاى نمازش كم بوده ,چنانچه كـارى كه نماز را باطل مى كند انجام نداده , بايد آنچه از نماز را نخوانده بخواند, و براى سلام بيجا دو سجده سهو بنمايد, و اگر كارى كه نماز را باطل مى كند, انجام داده , مثلا پشت به قبله كرده , بايد نماز را دوباره بجا آورد.
(مـسـالـه 1228) اگر بعد از نماز احتياط بفهمد كسرى نماز به مقدار نماز احتياط بوده , مثلا در شك بين سه وچهار, يك ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند, بعد بفهمدنماز را سه ركعت خوانده , نمازش صحيح است .
(مساله 1229) اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسرى نماز كمتر از نمازاحتياط بوده , مثلا در شك بين دو و چهار, دو ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند,بعدبفهمد نماز را سه ركعت خوانده چـنـانـچه منافى بجانياورده باشدبنابر احتياط لازم كسرى را تمام كند, و نماز را دوباره بخواند, تا يقين كند به تكليف خود عمل كرده است .
(مساله 1230) اگر بعد از خواندن نماز احتياط بفهمد كسرى نماز بيشتر از نمازاحتياط بوده , مثلا در شـك بـيـن سـه وچـهار, يك ركعت نماز احتياط ايستاده بخواند,بعد بفهمد نماز را دو ركعت خـوانـده , چنانچه بعد از نماز احتياط كارى كه نماز راباطل مى كند انجام داده , مثلا پشت به قبله كـرده , نـماز را دوباره بخواند و اگر كارى كه نماز را باطل مى كند انجام نداده , بنابر احتياط لازم بايد دو ركعت كسرى نماز را بجاآورد, و نماز را هم دوباره بخواند.
(مساله 1231) اگر بين دو وسه وچهار شك كند, و بعد از خواندن دو ركعت نمازاحتياط ايستاده , يادش بيايد كه نماز را دو ركعت خوانده , لازم نيست دو ركعت نمازاحتياط نشسته را بخواند.
(مـسـاله 1232) اگر بين سه و چهار شك كند, و موقعى كه دو ركعت نماز احتياطنشسته , يا يك ركعت ايستاده را مى خواند, يادش بيايد كه نماز را سه ركعت خوانده , بايد نماز احتياط را رها كند, و بنابر احتياط لازم كسرى را بجا آورد و نماز را دوباره بخواند.
(مـسـاله 1233) اگر بين دو وسه وچهار شك كند, و موقعى كه دو ركعت نمازاحتياط ايستاده را مـى خـواند, پيش از ركوع ركعت دوم يادش بيايد كه نماز را سه ركعت خوانده , بايد نماز احتياط را رها كند, وبنا بر احتياط لازم كسرى نماز را بجاآورد, و نماز را دوباره بخواند.
(مساله 1234) اگر در بين نماز احتياط بفهمد كسرى نمازش بيشتر يا كمتر از نمازاحتياط بوده , بـايـد آن را رهـا كند, وبنابر احتياط لازم كسرى نماز را بجا آورد, و نماز رادوباره بخواند, مثلا در شك بين سه وچهار اگر موقعى كه دو ركعت نماز احتياطنشسته را مى خواند, يادش بيايد كه نماز را دو ركعت خوانده , بايد نماز احتياطنشسته را رها كند, و دو ركعت كسرى نماز را بخواند, و نماز را هم دوباره بجا آورد.
(مـسـاله 1235) اگر شك كند نماز احتياطى را كه بر او واجب بوده بجا آورده يا نه ,چنانچه وقت نـمـاز گذشته به شك خود اعتنا نكند, و اگر وقت دارد, و يا محل بجاآوردن نماز احتياط بعد از وقـت بـاشد, مثل كسى كه بيشتر از يك ركعت از وقت رادرك نكرده باشد در صورتى كه مشغول كـار ديگرى نشده واز جاى نماز بر نخاسته وكارى هم - مثل پشت كردن به قبله كه نماز را باطل مى كند - انجام نداده , بايد نمازاحتياط را بخواند, و اگر مشغول كار ديگرى شده , يا كارى كه نماز را بـاطـل مـى كـنـدبجا آورده , يا بين نماز وشك او زياد طول كشيده , احتياط واجب آن است كه نمازاحتياط را بجا آورد, و نماز را هم دوباره بخواند.
(مـساله 1236) اگر در نماز احتياط ركنى را زياد كند, يا مثلا بجاى يك ركعت دوركعت بخواند, نماز احتياط باطل مى شود, و بايد دوباره نماز احتياط را بخواند, واصل نماز را هم اعاده نمايد.
(مـسـاله 1237) موقعى كه مشغول نماز احتياط است , اگر در يكى از افعال آن شك كند, چنانچه مـحـل آن نـگذشته , بايد بجا آورد, و اگر محلش گذشته , بايد به شك خود اعتنا نكند, مثلا اگر شـك كـنـد كه حمد خوانده يا نه , چنانچه به ركوع نرفته , بايدبخواند و اگر به ركوع رفته , بايد به شك خود اعتنا نكند.
(مـساله 1238) اگر در شماره ركعتهاى نماز احتياط شك كند, چنانچه طرف بيشترشك نماز را باطل مى كند, بايد بنا را بر كمتر بگذارد.
و اگر طرف بيشتر شك نماز راباطل نمى كند, بايد بنا را بـر بـيشتر بگذارد و در هر دو صورت بعد از تمام شدن نمازاحتياط, اصل نماز را نيز بنا بر احتياط دوبـاره بخواند, مثلا موقعى كه مشغول خواندن دو ركعت نماز احتياط است , اگر شك كند كه دو ركـعـت خـوانده يا سه ركعت , چون طرف بيشتر شك نماز را باطل مى كند, بايد بنا بگذارد كه دو ركـعت خوانده , و اگر شك كند كه يك ركعت خوانده يا دو ركعت , چون طرف بيشتر شك نماز را باطل نمى كند, بايد بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده است , و اصل نماز را نيزاعاده نمايد.
(مـسـالـه 1239) اگـر در نماز احتياط چيزى كه ركن نيست , سهوا كم يا زياد شود, و ازچيزهايى بـاشد كه در خود نماز سجده سهو دارد, احتياط لازم آن است كه سجده سهو را بجا آورد.
و اگر از چيزهايى است كه سجده سهو ندارد در نماز احتياط نيزلازم نيست .
(مـسـاله 1240) اگر بعد از سلام نماز احتياط شك كند كه يكى از اجزا يا شرايط آن را بجا آورده يا نه , به شك خود اعتنا نكند.
(مساله 1241) اگر در نماز احتياط, تشهد يا يك سجده را فراموش كند, احتياطواجب آن است كه بعد از سلام نماز, آن را قضا نمايد.
(مـسـالـه 1242) اگـر نماز احتياط و قضاى يك سجده يا قضاى يك تشهد يا دوسجده سهو بر او واجب شود, بايد اول نماز احتياط را بجا آورد.
(مـساله 1243) حكم گمان در نماز مثل حكم يقين است , مثلا اگر انسان گمان داردكه نماز را چـهـار ركـعـت خوانده , نبايد نماز احتياط بخواند, و اگر گمان دارد ركوع كرده , نبايد آن را بجا آورد, و اگر گمان دارد حمد را نخوانده , چنانچه به ركوع نرفته ,بايد بخواند, و اگر به ركوع رفته نمازش صحيح است .
(مـسـالـه 1244)حـكم شك و سهو و گمان در نمازهاى واجب يوميه و نمازهاى واجب ديگر فرق نـدارد, مـثلا اگر در نماز آيات شك كند كه يك ركعت خوانده يا دوركعت , چون شك در نماز دو ركعتى است , نماز باطل مى شود.
سجده سهو (مـسـالـه 1245) بـراى پـنج چيز بعد از سلام نماز, انسان بايد دو سجده سهو به دستورى كه بعدا گفته مى شود بجا آورد: اول - آن كه در بين نماز, سهوا حرف بزند.
دوم - جايى كه نبايد سلام نماز را بدهد, مثلا در ركعت اول سهوا سلام بدهد.
سوم - آن كه يك سجده را فراموش كند.
چهارم - آن كه تشهد را فراموش كند.
پـنـجـم - آن كـه در نماز چهار ركعتى بعد از سجده دوم شك كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت , و اگر در جايى كه بايد بايستد, مثلا موقع خواندن حمد وسوره اشتباها بنشيند, يا در جايى كـه بـايد بنشيند, مثلا موقع خواندن تشهد اشتباهابايستد, بنابر احتياط واجب بايد دو سجده سهو بـجا آورد.
بلكه براى هر چيزى كه در نماز اشتباها كم يا زياد كند, احتياط مستحب آن است كه دو سجده سهو بنمايد.
و احكام اين چند صورت در مسائل آينده گفته مى شود.
(مساله 1246) اگر انسان اشتباها يا بخيال اين كه نمازش تمام شده حرف بزند,بايد دو سجده سهو بجا آورد.
(مـسـالـه 1247) براى حرفى كه از آه كشيدن وسرفه پيدا مى شود, سجده سهوواجب نيست , ولى اگر مثلا سهوا آخ يا آه بگويد, بايد سجده سهو نمايد.
(مساله 1248) اگر چيزى را كه غلط خوانده دوباره بطور صحيح بخواند, براى دوباره خواندن آن سجده سهو واجب نيست .
(مساله 1249) اگر در نماز سهوا چند كلمه حرف بزند وتمام آنها يك مرتبه حساب شود, دو سجده سهو بعد از سلام نماز كافى است .
(مساله 1250) اگر سهوا تسبيحات اربعه را نگويد, يا بيشتر از سه مرتبه بگويداحتياط مستحب آن است كه بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد.
(مساله 1251) اگر در جايى كه نبايد سلام نماز را بگويد سهوا بگويد: السلام علينا وعلى عباد اللّه الصالحين يا بگويد: السلام عليكم ورحمه اللّه وبركاته بايد دو سجده سهو بنمايد, و همچنين اگر سهوامقدارى از اين دو سلام را بگويد بايد دو سجده سهو بنمايد.
ولى اگر سهوا بگويد: السلام عليك ايها النبي ورحمه اللّه وبركاته احتياط مستحب آن است كه دو سجده سهو بجا آورد.
(مساله 1252) اگر در جايى كه نبايد سلام دهد اشتباها هر سه سلام را بگويد, دوسجده سهو كافى است .
(مساله 1253) اگر يك سجده يا تشهد را فراموش كند و پيش از ركوع ركعت بعديادش بيايد, بايد برگردد و بجا آورد, و بعد از نماز بنابر احتياط واجب براى ايستادن بيجا, دو سجده سهو بنمايد.
(مـسـالـه 1254)اگـر در ركـوع يـا بعد از آن يادش بيايد كه يك سجده يا تشهد را ازركعت پيش فـرامـوش كرده , بايد بعد از سلام نماز, سجده يا تشهد را قضا نمايد, وبعد از آن دو سجده سهو بجا آورد.
(مساله 1255) اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمدا بجا نياورد, معصيت كرده ولى نماز باطل نـمـى شود, و واجب است هر چه زود تر آن را انجام دهد.
و چنانچه سهوا بجا نياورد هر وقت يادش آمد بايد فورا انجام دهد.
(مساله 1256) اگر شك دارد كه سجده سهو بر او واجب شده يا نه , لازم نيست بجاآورد.
(مساله 1257) كسى كه شك دارد, مثلا دو سجده سهو بر او واجب شده يا چهار تا, اگر دو سجده بنمايد كافى است .
(مـسـاله 1258) اگر بداند يكى از دو سجده سهو را بجا نياورده , و تدارك ممكن نباشد, و يا بداند سهوا سه سجده سهو كرده , بايد دوباره دو سجده سهو بنمايد.
دستور سجده سهو (مـسـالـه 1259) دسـتـور سجده سهو اين است كه بعد از سلام نماز فورا نيت سجده سهو كند, و پـيشانى را به چيزى كه سجده بر آن صحيح است بگذارد, و ذكر بگويد,و ذكر سجده سهو را به سه نـحو مى شود انجام داد.
اول - بسم اللّه وباللّه وصلى اللّه على محمد وآله .
دوم - بسم اللّه وباللّه اللهم صـل عـلـى محمد وآل محمد.
سوم - بسم اللّه وباللّه السلام عليك ايها النبي ورحمه اللّه وبركاته , و احـتياط اختيار قسم سوم است ,بعد بايد بنشيند و دوباره به سجده رود وذكر را بگويد و بنشيند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.
قضاى سجده و تشهد فراموش شده (مساله 1260) سجده و تشهدى را كه انسان فراموش كرده , و بعد از نماز, قضاى آن را بجا مى آورد, بـايـد تـمام شرايط نماز: مانند پاك بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرطهاى ديگر را داشته باشد.
(مـساله 1261) اگر سجده يا تشهد را چند دفعه فراموش كند, مثلا يك سجده ازركعت اول و يك سـجده از ركعت دوم فراموش نمايد, بايد بعد از نماز قضاى هر دورا با سجده هاى سهوى كه براى آنها لازم است بجا آورد, و لازم نيست معين كند كه قضاى كدام يك آنها است .
(مـساله 1262) اگر يك سجده و تشهد را فراموش كند, احتياط واجب آن است كه هر كدام را اول فـرامـوش كـرده , اول قـضـا نمايد.
و اگر نداند كدام اول فراموش شده ,بايد احتياطا يك سجده و تـشهد و بعد يك سجده ديگر بجا آورد, يا يك تشهد ويك سجده و بعد يك تشهد ديگر بجا آورد, تا يقين كند سجده و تشهد را بترتيبى كه فراموش كرده قضا نموده است .
(مساله 1263) اگر بخيال اين كه اول , سجده را فراموش كرده , اول قضاى آن را بجاآورد, و بعد از خواندن تشهد يادش بيايد كه اول تشهد را فراموش كرده , احتياطواجب آن است كه دوباره سجده را قضا نمايد.
و نيز اگر بخيال اين كه اول تشهد رافراموش كرده اول قضاى آن را بجا آورد, وبعد از سجده يادش بيايد كه اول سجده رافراموش كرده , بنا بر احتياط واجب بايد دوباره تشهد را بخواند.
(مساله 1264) اگر بين سلام نماز و قضاى سجده يا تشهد كارى كند كه اگر عمدا ياسهوا در نماز اتفاق بيفتد نماز باطل مى شود, مثلا پشت به قبله نمايد, احتياطمستحب آن است كه بعد از قضاى سجده و تشهد دوباره نماز را بخواند.
(مـسـالـه 1265) اگـر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك سجده از ركعت آخر رافراموش كرده , چـنانچه كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند, مثل پشت كردن به قبله انجام نداده , بنا بر احتياط واجب بايد بقصد اين كه وظيفه خود را انجام داده باشد سجده فراموش شده وبعد از آن تـشهد و سلام و دو سجده سهو بجا آوردو نيز اگر يادش بيايد كه تشهد ركعت آخر را فراموش كرده , بايد احتياطا بقصد اين كه وظيفه خود را انجام داده باشد تشهد را بخواند, و بعد از آن سلام دهد و دو سجده سهو بنمايد, و در هر صورت احتياطا دو سجده سهو براى سلام بيجا نيز بجاآورد.
(مـسـالـه 1266) اگـر بـين سلام نماز و قضاى سجده يا تشهد كارى كند كه براى آن سجده سهو واجـب مى شود, مثل آن كه سهوا حرف بزند, بنابر احتياط واجب بايدسجده يا تشهد را قضا كند, و غير از سجده سهوى كه براى قضاى سجده يا تشهدلازم است , دو سجده سهو ديگر نيز بنمايد.
(مساله 1267) اگر نداند كه سجده را فراموش كرده يا تشهد را, بايد هر دو را قضانمايد, و هر كدام را اول بجا آورد اشكال ندارد.
(مساله 1268) اگر شك دارد كه سجده يا تشهد را فراموش كرده يا نه , واجب نيست قضا نمايد.
(مساله 1269) اگر بداند سجده يا تشهد را فراموش كرده , و شك كند كه پيش ازركوع ركعت بعد بجا آورده يا نه , احتياط واجب آن است كه آن را قضا نمايد.
(مـساله 1270) كسى كه بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد, اگر براى كار ديگرى هم سجده سهو بر او واجب شود, بنابر احتياط لازم بايد بعد از نماز سجده يا تشهد راقضا نمايد, بعد سجده سهو را بجا آورد.
(مساله 1271) اگر شك دارد كه بعد از نماز قضاى سجده يا تشهد فراموش شده رابجا آورده يا نه , چـنانچه وقت نماز نگذشته , بايد سجده يا تشهد را قضا نمايد.
و اگروقت نماز گذشته , قضاى آن مستحب است .
كم و زياد كردن اجزا وشرايط نماز (مـساله 1272) هرگاه چيزى از واجبات نماز را عمدا كم يا زياد كند, اگر چه يك حرف آن باشد, نماز باطل است .
(مـسـاله 1273) اگربواسطه ندانستن مساله , چيزى از واجبات نماز را كم يا زياد كند, نماز باطل اسـت .
ولـى چـنـانـچـه بواسطه ندانستن مساله , حمد و سوره نماز صبح ومغرب و عشا را آهسته بـخـوانـد, يا حمد و سوره نماز ظهر و عصر را بلند بخواند, يادر مسافرت نماز ظهر وعصر و عشا را چهار ركعت بخواند, نمازش صحيح است .
(مـسـالـه 1274) اگر در بين نماز بفهمد وضو يا غسلش باطل بوده , يا بدون وضو ياغسل مشغول نـمـاز شـده , بـايـد نماز را بهم بزند ودوباره با وضو يا غسل بخواند, و اگربعد از نماز بفهمد, بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل بجا آورد, و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
(مـسـالـه 1275) اگـر بـعد از رسيدن به ركوع , يادش بيايد كه دو سجده از ركعت پيش فراموش كرده , نمازش باطل است .
و اگر پيش از رسيدن به ركوع يادش بيايد, بايد برگردد ودو سجده را بـجـا آورد وبـر خـيـزد و حـمـد و سوره يا تسبيحات را بخواند و نمازرا تمام كند, وبعد از نماز بنا براحتياط واجب , براى ايستادن بيجا دو سجده سهوبنمايد.
(مساله 1276) اگر پيش از گفتن السلام علينا...
و السلام عليكم ...
يادش بيايدكه دو سجده ركعت آخر را بجا نياورده , بايد دو سجده را بجا آورد و دوباره تشهدبخواند و نماز را سلام دهد.
(مساله 1277) اگر پيش از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نمازنخوانده , بايد مقدارى را كه فراموش كرده بجا آورد.
(مـسـالـه 1278) اگر بعد از سلام نماز يادش بيايد كه يك ركعت يا بيشتر از آخر نمازرا نخوانده , چنانچه كارى انجام داده كه اگر در نماز عمدا يا سهوا اتفاق بيفتد نماز راباطل مى كند, مثلا پشت به قبله كرده , نمازش باطل است .
و اگر كارى كه عمدى وسهوى آن , نماز را باطل مى كند انجام نـداده , بـايـد فـورا مـقدارى را كه فراموش كرده بجا آورد, و براى سلام زيادى نيز دو سجده سهو بنمايد.
(مساله 1279) هرگاه بعد از سلام نماز عملى انجام دهد كه اگر در نماز عمدا ياسهوا اتفاق بيفتد نـماز را باطل مى كند, مثلا پشت به قبله نمايد, و بعد يادش بيايدكه دو سجده آخر را بجا نياورده , نـمـازش بـاطـل اسـت .
و اگـر پـيش از انجام كارى كه نماز راباطل مى كند, يادش بيايد, بايد دو سـجـده اى را كـه فراموش كرده بجا آورد, ودوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد, و دو سجده سهو براى سلامى كه اول گفته است بنمايد.
(مساله 1280) اگر بفهمد نماز را پيش از وقت خوانده , يا از روى جهل و غفلت يافراموشى پشت به قـبـلـه يا بطرف راست يا بطرف چپ قبله بجا آورده , بايد دوباره بخواند, و اگر وقت گذشته قضا نـمـايد, ولى اگر تفحص از قبله كرده ودر تشخيص قبله اشتباه نموده , اگر در وقت ملتفت شود بـايـد دوباره نماز را بخواند, و اگر درخارج وقت باشد قضا ندارد, بلى احتياط مستحب قضاى آن است .
نماز مسافر مسافر بايد نماز ظهر وعصر و عشا را با هشت شرط شكسته قصر يعنى دو ركعت بخواند.
شـرط اول - آن كـه سـفـر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد, و فرسخ شرعى دوازده هزار ذراع است , به ذراع متعارف , و بعضى گفته اند: اين مقدار تقريبا پنج كيلومتر ونيم است .
(مـساله 1281) كسى كه مجموع رفتن وبر گشتن او هشت فرسخ است , چنانچه هيچ يك از رفتن وبـرگـشـتـن كـمـتر از چهار فرسخ نباشد, بايد نماز را شكسته بخواند.
واگر رفتن سه فرسخ و بـرگشتن پنج فرسخ , يا رفتن پنج فرسخ و برگشتن سه فرسخ ‌باشد, بايد نماز را تمام , يعنى چهار ركـعـت بـخواند.
و اگر چه احتياط اين است كه اگررفتن مثلا سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد.
جمع بين اتمام و قصر نمايد.
(مـساله 1282) اگر رفتن و برگشتن , هر يك از چهار فرسخ كمتر نباشد نمازش شكسته است , و روزه را نـيـز بـايد افطار نمايد, اگرچه همان روز يا شب آن برنگردد,اگرچه احتياط اين است كه اگر همان روز يا شب آن برنمى گردد, تمام نيز بخواند .
(مـسـالـه 1283) اگـر سفر مختصرى از هشت فرسخ كمتر باشد, يا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است يانه , نبايد نماز را شكسته بخواند.
و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است يا نه , در صـورتى كه تحقيق كردن برايش مشقت دارد,بايد نمازش را تمام بخواند, و اگر مشقت ندارد, بنا بر احتياط واجب بايد تحقيق كند, كه اگر دو عادل بگويند, يا بين مردم معروف باشد كه سفراو هشت فرسخ است , نماز را شكسته بخواند.
(مساله 1284) اگر يك عادل خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است , بنا براحتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند, و روزه بگيرد و قضاى آن را هم بجا آورد.
(مـسـاله 1285) كسى كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است , اگر نماز را شكسته بخواند, و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده , بايد آن را چهار ركعتى بجا آورد, و اگروقت گذشته قضا نمايد.
(مـسـالـه 1286) كسى كه قصد مسافرت به محل معينى نموده , و يقين دارد سفرش هشت فرسخ نـيـسـت , يـا شـك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه , چنانچه در بين راه يابعد از رسيدن به مقصد بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده , بايد نماز را شكسته بخواند, و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد.
(مـساله 1287) اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است , چندمرتبه رفت و آمد كند, اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود, بايد نماز را تمام بخواند.
(مساله 1288) اگر محلى دو راه داشته باشد, يك راه آن كمتر از هشت فرسخ , و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد, چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است به آنجا برود, بايد نماز را شكسته بخواند.
و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود, بايد نماز را تمام بخواند.
(مـسـاله 1289) اگر شهر ديوار دارد, بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهرحساب كند, و اگر ديوار ندارد, بايد از خانه هاى آخر شهر حساب نمايد.
شـرط دوم - آن كه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد, پس اگر به جايى كه كمتر از هـشـت فـرسـخ است مسافرت كند, وبعد از رسيدن به آنجا قصد كندجايى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ شود, چون از اول قصد هشت فرسخ ‌را نداشته , بايد نماز را تمام بخواند, ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود, ياچهار فرسخ برود و برگردد, بايد نماز را شكسته بخواند.
(مـسـالـه 1290) كـسـى كه نمى داند سفرش چند فرسخ است , مثلا براى پيدا كردن گمشده اى مـسافرت مى كند ونمى داند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند, بايدنماز را تمام بخواند.
ولى در بـرگشتن , چنانچه تا وطنش يا جايى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند, هشت فرسخ يا بيشتر بـاشد, بايد نماز را شكسته بخواند.
و نيز اگردر بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود, چنانچه رفتن وبرگشتن هشت فرسخ ‌شود, بايد نماز را شكسته بخواند.
(مـسـاله 1291) مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ بـرود, پـس كـسى كه از شهر بيرون مى رود, و مثلا قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند, سفر هـشـت فرسخى برود, چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مى كند, بايد نماز را شكسته بخواند, و اگر اطمينان ندارد, بايد نماز را تمام بخواند.
(مـسـالـه 1292) كسى كه قصد هشت فرسخ دارد, اگر چه در هر روز مقدار كمى راه برود, وقتى بجايى برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشنود, بايد نماز راشكسته بخواند.
ولى اگر در هر روز مـقـدار خـيلى كمى راه برود كه عرفا نگويند:مسافر است , بايد نماز را تمام بخواند.
و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته وهم تمام بخواند.
(مـسـالـه 1293) كـسـى كـه در سفر باختيار ديگرى است , مانند نوكرى كه با آقاى خودمسافرت مـى كـنـد, چـنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است , بايد نماز را شكسته بخواند.
و اگر نداند بنا بر احتياط واجب بايد از او بپرسد, كه اگر سفر او هشت فرسخ ‌باشد, نماز را شكسته بجا آورد.
(مـساله 1294) كسى كه در سفر باختيار ديگرى است , اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود وسفر نمى كند, بايد نماز راتمام بخواند.
(مساله 1295) كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است , اگر شك دارد كه پيش ازرسيدن به چهار فـرسـخ از او جـدا مـى شـود يا نه , بايد نماز را تمام بخواند.
ولى اگرشك او از اين جهت است كه , احتمال مى دهد مانعى براى سفر او پيش آيد,چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد, بايد نماز را شكسته بخواند.
شـرط سـوم - آن كـه در بين راه از قصد خود برنگردد.
پس اگر پيش از رسيدن به چهارفرسخ از قصد خود برگردد, يا مردد شود, بايد نماز را تمام بخواند.
(مـساله 1296) اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ ازمسافرت منصرف شود, چنانچه تصميم داشته بـاشـد, كـه همانجا بماند يا بعد از ده روز برگردد, يا در برگشتن وماندن مردد باشد, بايد نماز را تمام بخواند.