(مساله 1102) در هريك از چهار سوره الم تنزيل 32 وحم سجده
41 والنجم 53 واقرا 96 يك آيه سجده است , كه اگر انسان بخواند يا استماع كند بعد از
تمام شدن آيه بايد فورا سجده كند.
و اگـر فـراموش كرد, هر وقت يادش آمد بايد سجده نمايد.
و فرق نيست در استماع
بين اين كه از خـود گـويـنـده بـشـنود, يا بوسيله بلندگو وراديو بشنود.
و
همچنين است حكم در سماع بنابر احتياط.
(مـسـالـه 1103) اگـر انسان موقعى كه آيه سجده را مى خواند, از ديگرى هم
بشنودبنابر احتياط واجب , بايد دو سجده نمايد.
(مـسـالـه 1104) در غير نماز اگر در حال سجده , آيه سجده را بخواند يا بشنود,
بايدسر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.
(مـساله 1105) اگر انسان از بچه غير مميز كه خوب و بد را نمى فهمد يا از كسى كه
قصد خواندن قـرآن نـدارد, آيه سجده را بشنود, احتياط واجب آن است كه سجده كند.
و همچنين است اگر از مثل نوار آيه سجده را بشنود.
(مساله 1106) در سجده واجب قرآن بايد جاى انسان غصبى نباشد, ولى لازم نيست با وضو
يا غسل و رو بـه قـبله باشد, و عورت خود را بپوشاند, و بدن و جاى پيشانى او پاك
باشد, و نيز چيزهايى كه در لـبـاس نمازگزار شرط مى باشد, در لباس اوشرط نيست اما
اگر لباس او غصبى است چنانچه سجده كردن تصرف در آن لباس باشد, سجده باطل است .
(مساله 1107) احتياط واجب آن است كه در سجده واجب قرآن , پيشانى را بر مهريا چيز
ديگرى كه سـجده بر آن صحيح است بگذارد, و بنابر احتياط مستحب جاهاى ديگر بدن را به
دستورى كه در سجده نماز گفته شد, بر زمين بگذارد.
(مساله 1108) هرگاه در سجده واجب قرآن پيشانى را بقصد سجده به زمين بگذارد, اگر چه
ذكر نگويد كافيست ولى گفتن ذكر, مستحب ومطابق با احتياط است , و بهتر است بگويد: لا
اله الا اللّه حـقـا حـقـا لا الـه الا اللّه ايـمـانا وتصديقا لا اله الا اللّه
عبوديه ورقا سجدت لك يا رب تعبدا ورقا لا مستنكفا ولا مستكبرا بل انا عبد ذليل ضعيف
خائف مستجير.
تشهد (مـسـالـه 1109) در ركعت دوم تمام نمازهاى واجب وركعت سوم نماز مغرب وركعت
چهارم نماز ظـهـر وعـصر و عشا, بايد انسان بعد از سجده دوم بنشيند ودر حال آرام
بودن بدن , تشهد بخواند يعنى بگويد: اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له
واشهد ان محمدا عبده ورسوله اللهم صل على مـحـمـد وآل مـحـمد و كمتر از اين كفايت
نمى كند و احتياط واجب آن است كه به همين ترتيب بگويد.
(مـسـالـه 1110) كلمات تشهد بايد به عربى صحيح و بطورى كه معمول است پشت سر هم
گفته شود.
(مساله 1111) اگر تشهد را فراموش كند وبايستد وپيش از ركوع يادش بيايد كه تشهد را
نخوانده , بـايد بنشيند وتشهد را بخواند, و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن ركعت
خوانده شود بخواند و نماز را تمام كند.
و بنابر احتياط واجب , بعد از نمازبراى
ايستادن بى جا, دو سجده سهو بجا آورد, و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد, بايد
نماز را تمام كند, و بعد از سلام نماز, تشهد را قضا كند وبراى تشهد فراموش شده دو
سجده سهو بجا آورد.
(مساله 1112) مستحب است در حال تشهد بر ران چپ بنشيند و روى پاى راست را به كف پاى
چپ بـگـذارد, وپيش از تشهد بگويد: الحمد للّه يا بگويد: بسم اللّه وباللّه والحمد
للّه وخير الاسما للّه و نيز مـستحب است دستها را بر رانها بگذارد و انگشتها رابه
يكديگر بچسباند, و به دامان خود نگاه كند, وبعد از تمام شدن تشهد اول بگويد:وتقبل
شفاعته وارفع درجته .
(مساله 1113) مستحب است زن در وقت خواندن تشهد, رانها را بهم بچسباند.
سلام نماز (مـسـالـه 1114) بـعـد از تشهد ركعت آخر نماز, مستحب است در حاليكه
نشسته وبدن آرام است بگويد: السلام عليك ايها النبي ورحمه اللّه وبركاته و بعد از
آن واجب است بگويد: السلام عليكم ورحمه اللّه وبركاته يا بگويد: السلام علينا وعلى
عباد اللّه الصالحين ولى اگر اين سلام را بگويد احتياط واجب آن است كه بعد از آن :
الـسـلام عـلـيكم ورحمه اللّه وبركاته را هم بگويد, چنانكه وجوب گفتن ورحمه اللّه
وبركاته اضافه بر السلام عليكم نيز بنابر احتياط است .
(مـسـاله 1115) اگر سلام نماز را فراموش كند وموقعى يادش بيايد كه صورت نمازبهم
نخورده , وكـارى هم كه عمدى وسهوى آن نماز را باطل مى كند, مثل پشت به قبله كردن
انجام نداده , بايد سلام را بگويد و نمازش صحيح است .
(مـسـالـه 1116) اگـر سلام نماز را فراموش كند وموقعى يادش بيايد كه صورت نمازبهم
خورده اسـت , چـنـانچه پيش از آن كه صورت نماز بهم بخورد, كارى كه عمدى وسهوى آن
نماز را باطل مـى كـنـد, مـثل پشت به قبله كردن انجام نداده باشد, نمازش صحيح است .
و اگر پيش از آن كه صـورت نـمـاز بـهـم بخورد, كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل
مى كند, انجام داده باشد, نمازش باطل است .
ترتيب (مـسـالـه 1117) اگر عمدا ترتيب نماز را بهم بزند وجزئى را كه ركن نيست
جلوتر بجاآورد, مثلا سوره را پيش از حمد بخواند, احتياط واجب آن است كه بعد از
حمد,سوره را دوباره بخواند و نماز را تـمـام كـنـد واعاده نمايد.
ولى اگر به
همان سوره كه پيش از حمد خوانده اكتفا كند, يا آن كه جـزئى را كـه ركن است بغير
ترتيب بجا آورد,و يا يك سجده را پيش از ركوع بجا آورد, نماز باطل مى شود.
(مـسـاله 1118) اگر ركنى از نماز را فراموش كند وركن بعد از آن را بجا آورد,
مثلاپيش از آن كه ركوع كند دو سجده نمايد, نماز باطل است .
(مساله 1119) اگر ركنى را فراموش كند وچيزى را كه بعد از آن است و ركن نيست بجا
آورد, مثلا پـيـش از آن كـه دو سـجـده كـند تشهد بخواند, بايد ركن را بجا آوردوآنچه
را اشتباها پيش از آن خوانده دوباره بخواند.
(مساله 1120) اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند وركن بعد از آن را بجا آوردمثلا
حمد را فراموش كند ومشغول ركوع شود, نمازش صحيح است .
(مـسـالـه 1121) اگر چيزى را كه ركن نيست , فراموش كند وچيزى را كه بعد از آن است
وآن هم ركـن نيست بجا آورد, مثلا حمد را فراموش كند و سوره را بخواند.
چنانچه
مشغول ركن بعد شده بـاشـد, مـثـلا در ركـوع يـادش بيايد كه حمد رانخوانده بايد
بگذرد و نماز او صحيح است , و اگر مـشغول ركن بعد نشده باشد, بايدآنچه را فراموش
كرده بجا آورد وبعد از آن چيزى را كه اشتباها جلوتر خوانده دوباره بخواند.
(مساله 1122) اگر سجده اول را به خيال اين كه سجده دوم است , يا سجده دوم رابه
خيال اين كه سـجـده اول اسـت بجا آورد, نماز صحيح است , و سجده اول اوسجده اول و
سجده دوم او, سجده دوم حساب مى شود.
موالات (مساله 1123) انسان بايد نماز را با موالات بخواند, يعنى , كارهاى نماز
مانند ركوع و سجود و تشهد را پشت سر هم بجا آورد, و چيزهايى را كه در نماز مى
خواند,بطورى كه معمول است پشت سر هم بخواند, و اگر بقدرى بين آنها فاصله بيندازدكه
نگويند نماز مى خواند, نمازش باطل است .
(مـسـاله 1124) اگر در نماز سهوا بين حرفها يا كلمات فاصله بيندازد, و فاصله بقدرى
نباشد كه صـورت نـمـاز از بين برود, چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد, بايدآن حرفها
يا كلمات را بطور معمول بخواند.
و اگر مشغول ركن بعد شده باشد,نمازش صحيح است ,
مگر در تكبيره الاحرام كه اگر فاصله بين كلمات آن بقدرى باشد كه از صورت تكبيره
الاحرام خارج شود, نماز باطل است .
(مساله 1125) طول دادن ركوع وسجود وخواندن سوره هاى بزرگ , موالات را بهم نمى زند.
قنوت (مـسـالـه 1126) در تمام نمازهاى واجب ومستحب پيش از ركوع ركعت دوم مستحب است
قنوت بـخـواند, و در نماز وتر با آن كه يك ركعت مى باشد, خواندن قنوت پيش از ركوع
مستحب است , و نـمـاز جـمعه دو قنوت دارد, يكى پيش از ركوع ركعت اول , و يكى بعد از
ركوع ركعت دوم , و نماز آيـات در هـر ركعت پنج قنوت , ونماز عيد فطر وقربان در ركعت
اول پنج قنوت , و در ركعت دوم چهار قنوت دارد.
(مساله 1127) مستحب است در قنوت دستها رامقابل صورت و كف آنها را رو به آسمان
وپهلوى هم نگهدارد وغير شست , انگشتهاى ديگر را بهم بچسباند و به كف دستها نگاه
كند.
(مـسـالـه 1128) در قنوت هر ذكرى بگويد, اگرچه يك سبحان اللّه باشد, كافى است و
بهتر است بـگويد: لا اله الا اللّه الحليم الكريم لا اله الا اللّه العلي العظيم
سبحان اللّه رب السموات السبع ورب الارضين السبع وما فيهن وما بينهن ورب العرش
العظيم والحمد للّه رب العالمين .
(مـسـالـه 1129) مستحب است انسان قنوت را بلند بخواند, ولى براى كسى كه نمازرا به
جماعت مى خواند, اگر امام جماعت صداى او را بشنود, بلند خواندن قنوت مستحب نيست .
(مـسـاله 1130) اگر عمدا قنوت نخواند قضا ندارد, و اگر فراموش كند و پيش از آن كه
به اندازه ركـوع خم شود يادش بيايد, مستحب است بايستد و بخواند.
و اگر درركوع
يادش بيايد, مستحب اسـت بـعـد از ركـوع قضا كند, و اگر در سجده يادش بيايد,مستحب
است بعد از سلام نماز, قضا نمايد.
ترجمه نماز 1 - ترجمه سوره حمد بسم اللّه الرحمن الرحيم : بنام خداوند بخشنده
مهربان .
الحمد للّه رب العالمين : ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار همه جهان است .
الرحمن الرحيم : پروردگارى كه بخشنده و مهربان است .
مالك يوم الدين : مالك روز جزا است .
اياك نعبد واياك نستعين : فقط ترا عبادت مى كنيم , و فقط از تو كمك مى خواهيم .
اهدنا الصراط المستقيم : هدايت كن ما را به راه راست كه آن دين اسلام است صـراط
الـذيـن انـعمت عليهم : راه كسانى كه به آنان نعمت دادى كه آنان پيغمبران وجانشينان
پيغمبران هستند .
غـيـر الـمغضوب عليهم ولا الضالين : نه راه كسانى كه غضب كرده اى بر ايشان , و نه
آن كسانى كه گمراهند.
ترجمه سوره توحيد بسم اللّه الرحمن الرحيم قل هو اللّه احد: بگو اى محمد (ص ) كه
خداوند خدايى است يگانه .
اللّه الصمد: خدايى كه از تمام موجودات بى نياز است .
لم يلد ولم يولد: فرزند ندارد, و فرزند كسى نيست .
ولم يكن له كفوا احد: هيچ يك از مخلوقات , مثل او نيست .
3 - ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهايى كه بعد از آنها مستحب است سبحان ربى العظيم
وبحمده : پروردگار بزرگ من از هر عيب ونقصى پاك و منزه است , و من مشغول ستايش او
هستم .
سمع اللّه لمن حمده : خداوند اجابت فرمايد ثناى كسى را كه او را ستايش مى كند.
سـبـحـان ربى الاعلى وبحمده : پروردگار من كه از همه كس بالاتر مى باشد, از هر عيب
ونقصى پاك ومنزه است , و من مشغول ستايش او هستم .
استغفر اللّه ربى واتوب اليه : طلب آمرزش و مغفرت مى كنم از خداوندى كه پروردگارمن
است , و به سوى او بازگشت مى نمايم .
بحول اللّه وقوته اقوم واقعد: به يارى خداوند متعال و قوه او برمى خيزم و مى نشينم
.
4 - ترجمه قنوت لا اله الا اللّه الحليم الكريم : نيست خدايى , مگر خداى يكتاى بى
همتايى كه صاحب حلم وكرم است .
لا اله الا اللّه العلي العظيم : نيست خدايى , مگر خداى يكتاى بى همتايى كه
بلندمرتبه وبزرگ است .
سـبـحان اللّه رب السموات السبع ورب الارضين السبع : پاك و منزه است خداوندى كه
پروردگار هفت آسمان وپروردگار هفت زمين است .
ومـا فيهن وما بينهن ورب العرش العظيم : پروردگار هر چيزى است كه در آسمانها
وزمينها و ما بين آنها است و پروردگار عرش بزرگ است .
والحمد للّه رب العالمين : حمد وثنا مخصوص خداوندى است كه پروردگار تمام موجودات
است .
5 - ترجمه تسبيحات اربع سـبـحـان اللّه والـحـمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه
اكبر: پاك و منزه است خداوند تعالى , و ثنامخصوص اوست , و نيست خدايى مگر خداى بى
همتا, و بزرگتر است از اين كه اورا وصف كنند.
6 - ترجمه تشهد و سلام الحمد للّه اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له :
ستايش مخصوص خداوند تعالى است , و شهادت مى دهم كه نيست خدايى جز خداى يگانه و شريك
ندارد.
واشـهـد ان محمدا عبده ورسوله : شهادت مى دهم كه حضرت محمد (ص ) بنده خداوفرستاده
او است .
اللهم صل على محمد وآل محمد: خدايا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد وتقبل شفاعته
وارفع درجته : قبول فرما شفاعت پيغمبر را, و درجه آن حضرت را نزدخود بلند كن .
الـسلام عليك ايها النبي ورحمه اللّه وبركاته : سلام بر تو اى پيغمبر و رحمت و
بركات خداوند بر تو باد.
الـسـلام علينا وعلى عباد اللّه الصالحين : سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران
وتمام بندگان خوب خدا.
السلام عليكم ورحمه اللّه وبركاته : سلام و رحمت و بركات خداوند بر شما مومنين
باد.
تعقيب نماز (مـسـالـه 1131) مستحب است انسان بعداز نماز مقدارى مشغول تعقيب , يعنى
خواندن ذكر ودعا وقرآن شود, وبهتر است پيش از آن كه از جاى خود حركت كند ووضو و غسل
و تيمم او باطل شود, رو بـه قبله تعقيب را بخواند, و لازم نيست تعقيب به عربى باشد,
ولى بهتر است چيزهايى را كه در كـتابهاى دعا دستور داده اندبخواند.
و از تعقيب
هايى كه خيلى سفارش شده است تسبيح حضرت زهـرا (س )اسـت , كـه بـايـد بـه ايـن ترتيب
گفته شود: 34 مرتبه اللّه اكبر, 33 مرتبه الحمد للّه و 33مرتبه سبحان اللّه , و مى
شود سبحان اللّه را پيش از الحمد للّه گفت , ولى بهتر است بعد از الحمد للّه گفته
شود.
(مـساله 1132) مستحب است بعد از نماز, سجده شكر نمايد, و همين قدر كه پيشانى را
بقصد شكر بر زمين بگذارد كافى است , ولى بهتر است صد مرتبه يا سه مرتبه يا يك مرتبه
, شكرا للّه , يا شكرا, يا عفوا بگويد, و نيز مستحب است هر وقت نعمتى به انسان مى
رسد يا بلايى از او دور مى شود, سجده شكر بجا آورد.
صلوات بر پيغمبر (ص ) (مـسـاله 1133) هر وقت انسان اسم مبارك حضرت رسول اكرم (ص )
مانند محمدواحمد (ص ) يا لـقب و كنيه آن جناب را مثل مصطفى وابو القاسم بگويد يا
بشنوداگر چه در نماز باشد, مستحب است صلوات بفرستد.
(مساله 1134) موقع نوشتن اسم مبارك حضرت رسول (ص ), مستحب است صلوات را هم بنويسد
و نيز بهتر است هر وقت آن حضرت را ياد مى كند, صلوات بفرستد.
مبطلات نماز (مساله 1135) دوازده چيز نماز را باطل مى كند, و آنها را مبطلات مى
گويند: اول - آن كـه در بـيـن نـماز يكى از شرايط آن از بين برود, مثلا در بين نماز
بفهمدمكانش غصبى اسـت ووقـت وسـعت داشته باشد وبتواند از آن مكان غصبى بيرون برود
ولى اگر وقت تنگ باشد بـطورى كه اگر بخواهد بعد از بيرون رفتن نماز رابخواند, قضا
مى شود نماز باطل نمى شود, ولى بايد آن را در حال بيرون رفتن تمام كند, و همچنين
اگر نتواند بيرون برود مثل محبوس زندانى , بايد در همان جا نمازرا تمام كند و صحيح
است .
دوم - آن كـه در بـين نماز عمدا يا سهوا يا از روى ناچارى , چيزى كه وضو يا غسل
راباطل مى كند پـيـش آيد, مثلا بول از او خارج شود.
ولى كسى كه نمى تواند از
بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كـند, اگر در بين نماز بول يا غايط از او خارج
شود,چنانچه به دستورى كه در مسائل 313 تا 321 گـفـتـه شـد, رفتار نمايد نمازش باطل
نمى شود و نيز اگر در بين نماز از مستحاضه خون خارج شود, در صورتى كه به دستور
استحاضه رفتار كرده باشد.
نمازش صحيح است .
(مـسـاله 1136) كسى كه بى اختيار خوابش برده , اگر نداند كه در بين نماز خوابش
برده يا بعد از آن , بنا بر احتياط لازم , بايد نمازش را دوباره بخواند.
(مـسـالـه 1137) اگـر بـدانـد به اختيار خودش خوابيده وشك كند كه بعد از نماز بوده
يادر بين نمازيادش رفته كه مشغول نماز است وخوابيده , نمازش صحيح است .
(مـساله 1138) اگر در حال سجده از خواب بيدار شود و شك كند كه در سجده آخر نماز
است , يا در سجده شكر, چنانچه بداند بى اختيار خوابش برده است , بايدآن نماز را
دوباره بخواند.
سوم - از مبطلات نماز آن است كه مثل بعض كسانى كه شيعه نيستند دستها را روى هم
بگذارد.
(مـسـاله 1139) هرگاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد, اگرچه مثل آنها
نباشد,بنابر احتياط واجـب بـايـد نـمـاز را دوبـاره بخواند, ولى اگر از روى فراموشى
يا ناچارى يا براى كار ديگر مثل خاراندن دست ومانند آن دستها را روى هم بگذارد,
اشكال ندارد.
چـهارم - از مبطلات نماز آن است كه بعد از خواندن حمد, آمين بگويد ولى اگراشتباها
يا از روى تقيه بگويد, نماز باطل نمى شود.
پـنجم - از مبطلات نماز آن است كه عمدا يا از روى فراموشى پشت به قبله كند, يابطرف
راست يا چـپ قبله بر گردد, بلكه اگر عمدا بقدرى بر گردد كه نگويند: رو به قبله است
, اگر چه بطرف راست يا چپ نرسد, نماز باطل است .
(مـسـالـه 1140) اگر عمدا سر را به پشت برگرداند نمازش باطل است , و اگر سهواسر را
به اين مقدار بگرداند, احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
ولى اگر سر را بطرف راست يا چپ بگرداند عمدا باشد, يا اشتباها نمازش باطل نمى شود,
ولى كراهت دارد.
شـشم از مبطلات نماز آن است كه عمدا كلمه اى بگويد كه دو حرف يا بيشتر باشد,اگر چه
معنى هم نداشته باشد, ولى اگر سهوا بگويد, نماز باطل نمى شود.
(مساله 1141) اگر كلمه اى بگويد كه يك حرف دارد, چنانچه آن كلمه معنى داشته باشد
مثل ق كـه در زبـان عـربـى بمعناى اين است كه , نگهدارى كن , چنانچه معناى آن را
بداند وقصد آن را بـنـمـايـد, نـمـازش باطل مى شود, بلكه اگر قصد معناى آن رانكند
ولى ملتفت معناى آن باشد, احـتياط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند.
بلكه
اگر كلمه يك حرفى , معنا هم نداشته باشد احتياط دوباره خواندن آن است .
(مـسـالـه 1142) سـرفه كردن و آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد, ولى گفتن
آخ و آه ومانند اينها كه دو حرف است , اگر عمدى باشد, نماز را باطل مى كند .
(مـساله 1143) اگركلمه اى را بقصد ذكر بگويد, مثلا بقصد ذكر بگويد: اللّه اكبر
ودرموقع گفتن آن , صدا را بلند كند كه چيزى رابديگرى بفهماند, اشكال ندارد, بلكه
چنانچه براى اين كه چيزى را به كسى بفهماند, به قصد ذكر آن را بگويد, نماز باطل نمى
شود.
(مـساله 1144) خواندن قرآن در نماز, غير از چهار سوره اى كه سجده واجب داردو در
مساله 361 گفته شد, و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد ولى احتياطمستحب آن است كه
به غير عربى دعا نكند.
(مـسـالـه 1145) اگـر چيزى از حمد و سوره و ذكرهاى نماز را عمدا يا احتياطا
چندمرتبه بگويد اشكال ندارد, ولى اگر از روى وسواس چند مرتبه بگويد, اشكال دارد.
(مـسـاله 1146) در حال نماز, انسان نبايد به ديگرى سلام كند, و اگر ديگرى به
اوسلام كند, بايد همانطور كه او سلام كرده جواب دهد, مثلا اگر گفته : سلام عليكم
درجواب بگويد: سلام عليكم ولى در جواب عليكم السلام بايد بگويد: سلام عليكم .
(مساله 1147) انسان بايد جواب سلام را چه در نماز وچه در غير نماز, فورا بگويد, و
اگر عمدا يا از روى فـرامـوشـى جـواب سـلام را بقدرى طول دهد, كه اگر جواب بگويد
جواب آن سلام حساب نشود, چنانچه در نماز باشد نبايد جواب دهد, و اگردر نماز نباشد,
جواب دادن واجب نيست .
(مـسـاله 1148) بايد جواب سلام را طورى بگويد كه سلام كننده بشنود, ولى اگرسلام
كننده كر بـاشد, چنانچه انسان بطور معمول جواب او را بدهد كافى است , و درصورت
امكان با حركت لب يا اشاره جواب را بفهماند.
(مساله 1149) جواب سلام را بايد به قصد رد تحيت بگويد, نه به قصد قرآن يا دعا.
(مـسـالـه 1150) اگـر زن يا مرد نامحرم يا بچه مميز, يعنى : بچه اى كه خوب و بد
رامى فهمد, به نـمـازگـزار سـلام كـند, نمازگزار بايد جواب او را بدهد ولى در جواب
سلام زن بايد بگويد سلام عليك وكاف را زير و زبر و پيش ندهد.
(مـسـالـه 1151) اگـر نمازگزار جواب سلام را ندهد اگرچه معصيت كرده , ولى نمازش
صحيح است .
(مـسـاله 1152) اگر كسى به نمازگزار غلط سلام كند, بطورى كه سلام حساب نشود, جواب
او جايز نيست ولى اگر سلام حساب شود, جواب او واجب است .
(مـسـالـه 1153) جـواب سـلام كـسى كه از روى مسخره يا شوخى سلام مى كند,واجب نيست
.
و چنانچه در نماز باشد جايز نيست .
و جواب سلام غير مسلمان درنماز جايز
نيست و در غير حال نماز به گفتن عليك اكتفا شود.
(مـسـالـه 1154) اگر كسى به عده اى سلام كند جواب سلام او بر همه آنان واجب است ,
ولى اگر يكى از آنان جواب دهد, كافى است .
(مـسـالـه 1155)اگر كسى به عده اى سلام كند, و كسى كه سلام كننده قصد سلام دادن به
او را نداشته جواب دهد, بازهم جواب سلام او بر آن عده واجب است .
(مساله 1156) اگر كسى به عده اى سلام كند, و كسى كه بين آنها مشغول نماز است شك
كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته يا نه , نبايد جواب دهد.
و
همچنين است اگر بداند قـصـد او را هـم داشـتـه , ولـى ديگرى جواب سلام را بدهد.
اما اگر بداند كه قصد او را هم داشته وديگرى جواب ندهد, بايد جواب او رابگويد.
(مساله 1157) سلام كردن مستحب است , و خيلى سفارش شده است كه سواره به پياده و
ايستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر سلام كند.
(مساله 1158) اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند, بر هر يك واجب است جواب سلام
ديگرى را بدهد.
(مـسـالـه 1159) در غـيـر نماز, مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد,مثلا
اگر كسى گفت : سلام عليكم در جواب بگويد, سلام عليكم ورحمه اللّه .
هـفتم - از مبطلات نماز خنده باصدا و عمدى است .
و چنانچه سهوا هم با صدا
بخندد,بطورى كه صورت نماز از بين برود نماز باطل است , ولى لبخند نماز را باطل نمى
كند.
(مـسـالـه 1160) اگـر بـراى جـلـوگـيرى از صداى خنده حالش تغيير كند بحدى كه
ازصورت نمازگزار خارج شود, نمازش باطل است .
هـشـتـم - از مبطلات نماز آن است كه براى كار دنيا عمدا با صدا گريه كند, و
احتياطواجب آن اسـت كـه بـراى كار دنيا بى صدا هم گريه نكند, ولى اگر از ترس خدا يا
براى آخرت گريه كند, آهسته باشد يا بلند, اشكال ندارد, بلكه از بهترين اعمال است .
نـهـم - از مبطلات نماز كارى است كه صورت نماز را بهم بزند مثل دست زدن , و ازروى
بازى به هـوا پريدن و مانند اينها كم باشد يا زياد, عمدا باشد يا از روى فراموشى ,
ولى كارى كه صورت نماز را بهم نزند, مثل اشاره كردن به دست اشكال ندارد.
(مـسـالـه 1161) اگـر در بـين نماز بقدرى ساكت بماند كه نگويند: نماز مى
خواند,نمازش باطل مى شود.
(مـسـالـه 1162) اگـر در بين نماز كارى انجام دهد, يا مدتى ساكت شود وشك كند كه
نماز بهم خـورده يـا نـه , احـتياط اين است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند,
بلى اگراز جهت ندانستن حكم مساله باشد نماز را رجاا تمام كند وبعد حكم مساله را
بپرسدو مطابق وظيفه اش عمل نمايد.
دهـم - از مـبـطلات نماز, خوردن , وآشاميدن است , كه اگر در نماز بنحوى بخورد
يابياشامد كه نـگـويـنـد نـماز مى خواند - عمدا باشد يا از روى فراموشى - نمازش
باطل مى شود.
ولى كسى كه مـى خواهد روزه بگيرد اگر پيش از اذان صبح , نماز
مستحبى بخواند وتشنه باشد, چنانچه بترسد كـه اگـر نماز را تمام كند صبح شود, در
صورتى كه آب روبروى او در دو سه قدمى باشد مى تواند در بـيـن نـماز آب بياشامد, اما
بايدكارى كه نماز را باطل مى كند, مثل پشت كردن به قبله انجام ندهد.
(مـسـالـه 1163) اگر بواسطه خوردن يا آشاميدن عمدى , موالات نماز بهم بخورد,يعنى ,
طورى شود كه نگويند نماز را پشت سرهم مى خواند, احتياط واجب آن است كه نماز را
دوباره بخواند.
(مساله 1164) اگر در بين نماز, غذايى را كه در دهان يا لاى دندانها مانده فرو
ببرد,نمازش باطل نـمى شود.
و نيز اگر قند يا شكر ومانند اينها در دهان مانده
باشد و درحال نماز كم كم آب شود, و فرو رود اشكال ندارد.
يـازدهـم - از مـبـطلات نماز, شك در ركعتهاى نماز دو ركعتى و سه , ركعتى يا در
دوركعت اول نمازهاى چهار ركعتى است , در صورتى كه نمازگزار در حال شك باقى بماند.
دوازدهـم - از مـبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمدا يا سهوا كم يا زياد كند,
ياچيزى را كه ركـن نـيـسـت , عمدا كم يا زياد نمايد.
ولى زياد شدن سهوى تكبيره
الاحرام چنانكه در مساله 951 گفته شد, بنابر احتياط موجب باطل شدن نماز است .
(مساله 1165) اگر بعد از نماز شك كند كه در بين نماز كارى كه نماز را باطل مى
كندانجام داده يا نه , نماز صحيح است .
چيزهايى كه در نماز مكروه است (مـساله 1166) مكروه است در نماز صورت را كمى بطرف
راست يا چپ بگرداند, و چشمها را بهم بـگـذارد, يـا بـطرف راست وچپ بگرداند, و با
ريش و دست خودبازى كند و انگشتها را داخل هم نمايد, و آب دهان بيندازد, و به خط
قرآن يا كتاب ياخط انگشتر نگاه كند, و نيز مكروه است , موقع خواندن حمد و سوره
وگفتن ذكر,براى شنيدن حرف كسى ساكت شود, بلكه هر كارى كه خضوع وخشوع را از بين
ببرد, مكروه مى باشد.
(مـساله 1167) موقعى كه انسان خوابش مى آيد, و نيز موقع خوددارى كردن از بول
وغايط, مكروه است نماز بخواند و همچنين پوشيدن جوراب تنگ كه پا را فشاردهد در نماز
مكروه مى باشد وغير از اينها مكروهات ديگرى هم در كتابهاى مفصل گفته شده است .
مواردى كه مى شود نماز واجب را شكست (مـساله 1168) شكستن نماز واجب از روى اختيار
حرام است , ولى براى حفظمال و جلوگيرى از ضرر مالى يا بدنى , مانعى ندارد.
(مـسـاله 1169) اگر حفظ جان خود انسان , يا كسى كه حفظ جان او واجب است , ياحفظ
مالى كه نگهدارى آن واجب مى باشد, بدون شكستن نماز ممكن نباشد, بايدنماز را بشكند.
(مـسـالـه 1170) اگـر در وسعت وقت مشغول نماز باشد وطلبكار طلب خود را از اومطالبه
كند, چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد, بايد در همان حال بپردازد واگر
بدون شكستن نماز, دادن طلب او ممكن نيست , بايد نماز را بشكند و طلب او رابدهد, بعد
نماز را بخواند.
(مساله 1171) اگر در بين نماز بفهمد كه مسجد نجس است , چنانچه وقت تنگ باشد, بايد
نماز را تـمـام كـند.
و اگر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را بهم نمى زند,
بايد دربين نماز تطهير كـنـد, بعد بقيه نماز را بخواند.
و اگر نماز را بهم مى
زند, در صورتى كه بعد از نماز تطهير مسجد ممكن باشد, شكستن نماز جايز نيست .
واگر بعد از نماز تطهير مسجد ممكن نباشد, يا تاخير تا بعد از نماز هتك مسجد باشد,
بايد نماز رابشكند ومسجد را تطهير نمايد, بعد نماز را بخواند.
(مـساله 1172) كسى كه بايد نماز را بشكند, اگر نماز را تمام كند اگرچه معصيت كرده
ولى نماز او صحيح است , اگر چه احتياط مستحب آن است كه دوباره بخواند.
(مساله 1173) اگر پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود, يادش بيايد كه اذان واقامه
را فراموش كـرده چـنانچه وقت نماز وسعت دارد, مستحب است براى گفتن آنها نماز را
بشكند, و همچنين اگر پيش از قرائت يادش بيايد كه اقامه را فراموش كرده است .
شكيات شـكـيـات نماز 23 قسم است , هشت قسم آن شكهايى كه نماز را باطل مى كند, و به
شش قسم آن نبايد اعتنا كرد, و نه قسم ديگر آن صحيح است .
شكهاى باطل (مساله 1174) شكهايى كه نماز را باطل مى كند از اين قرار است : اول -
شـك در شـماره ركعتهاى نماز دو ركعتى مثل نماز صبح و نماز مسافر, ولى شك در شماره
ركعتهاى نماز مستحب دو ركعتى و نماز احتياط نماز را باطل نمى كند.
دوم - شك در شماره ركعتهاى نماز سه ركعتى .
سوم - آن كه در نماز چهار ركعتى شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر.
چهارم - آن كه در نماز چهار ركعتى پيش از تمام شدن سجده دوم , شك كند كه دوركعت
خوانده يا بيشتر.
پنجم - شك بين دو وپنج يا دو و بيشتر از پنج .
ششم - شك بين سه وشش يا سه وبيشتر از شش .
هفتم - شك در ركعتهاى نماز كه نداند چند ركعت خوانده است .
هشتم - شك بين چهار وشش يا چهار و بيشتر از شش .
(مساله 1175) اگر يكى از شكهاى باطل براى انسان پيش آيد بايد نماز را به هم نزند و
بقدرى فكر كند كه يا از صورت نمازگزار خارج شود, يا از پيدا شدن يقين ياگمان نااميد
شود.
شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد (مساله 1176) شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا
كرد, از اين قرار است : اول - شك در چيزى كه محل بجا آوردن آن گذشته است .
مثل
آن كه در ركوع شك كند كه حمد را خوانده يا نه .
دوم - شك بعد از سلام نماز.
سوم - شك بعداز گذشتن وقت نماز.
چهارم - شك كثير الشك يعنى كسى كه زياد شك مى كند.
پنجم - شك امام وماموم به تفصيلى كه ذكر خواهد شد.
ششم - شك در نماز مستحبى .
1 - شك در چيزى كه محل آن گذشته است (مساله 1177)اگر در بين نماز شك كند كه يكى از
كارهاى واجب آن را انجام داده يانه , مثلا شك كند كه حمد خوانده يا نه , چنانچه
مشغول كارى كه بعد از آن است نشده , بايد آنچه را كه در انجام آن شك كرده بجا آورد.
و اگر مشغول كارى كه بعد ازآن است شده , به شك خود اعتنا نكند.
(مـساله 1178) اگر در بين خواندن آيه اى شك كند كه آيه پيش را خوانده يا نه ,
ياوقتى آخر آيه را مى خواند شك كند كه اول آن را خوانده يا نه , به شك خود
اعتنانكند.
(مـسـالـه 1179) اگر بعد از ركوع يا سجود شك كند كه كارهاى واجب آن , مانند
ذكروآرام بودن بدن را انجام داده يا نه , بايد به شك خود اعتنا نكند.
(مساله 1180) اگر در حالى كه به سجده مى رود شك كند كه ركوع كرده يا نه , ياشك كند
كه بعد از ركوع ايستاده يا نه , به شك خود اعتنا نكند.
(مـسـالـه 1181) اگر در حال برخاستن شك كند كه سجده را بجا آورده يا نه ,
بايدبرگردد و بجا آورد, واگر شك كند تشهد را بجا آورده يا نه احتياطا به قصد رجا
بجاآورد.
(مـسـالـه 1182) كـسـى كـه نشسته يا خوابيده نماز مى خواند, اگر موقعى كه حمد
ياتسبيحات مـى خواند, شك كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه , بايد به شك خود
اعتنا نكند.
و اگر پيش از آن كـه مـشـغول حمد يا تسبيحات شود, شك كند كه سجده
يا تشهد را بجا آورده يا نه , بايد بجا آورد.
(مـساله 1183) اگر شك كند كه يكى از ركنهاى نماز را بجا آورده يا نه , چنانچه
مشغول كارى كه بـعد از آن است نشده , بايد آن را بجا آورد, مثلا اگر پيش از خواندن
تشهد, شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه , بايد بجا آورد.
و چنانچه بعد
يادش بيايد كه آن ركن را بجا آورده بوده , چون ركن زياد شده نماز باطل است .
(مـسـاله 1184) اگر شك كند عملى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه , چنانچه مشغول
كارى كه بـعـد از آن اسـت نشده , بايد آن را بجا آورد, مثلا اگر پيش از خواندن سوره
, شك كند كه حمد را خـوانده يا نه , بايد حمد را بخواند.
و اگر بعد از انجام آن
يادش بيايد كه آن را بجا آورده بوده , چون ركن زياد نشده نماز صحيح است .
(مـسـاله 1185) اگر شك كند كه ركنى را بجا آورده يانه , چنانچه مشغول تشهد است ,
اگر شك كـند كه دو سجده را بجا آورده يا نه , بايد به شك خود اعتنا نكند, و اگريادش
بيايد كه آن ركن را بجا نياورده , در صورتيكه مشغول ركن بعد نشده بايد آن رابجا
آورد, و اگر مشغول ركن بعد شده نـمـاز باطل است , مثلا اگر پيش از ركوع ركعت بعد
يادش بيايد كه دو سجده را بجا نياورده بايد بجا آورد, و اگر در ركوع يا بعد از آن
يادش بيايد نماز باطل است .
(مـسـالـه 1186) اگر شك كند عملى را كه ركن نيست بجا آورده يا نه , چنانچه مشغول
كارى كه بعد از آن است شده , بايد به شك خود اعتنا نكند, مثلا موقعى كه مشغول
خواندن سوره است , اگر شـك كند كه حمد را خوانده يا نه , بايد به شك خود اعتنا
نكند.
و اگر بعد يادش بيايد كه آن را بجا نـياورده , در صورتى كه مشغول ركن بعد
نشده , بايد بجا آورد.
و اگر مشغول ركن بعد شده , نماز صـحـيح است , بنا براين
اگر مثلا در قنوت يادش بيايد كه حمد را نخوانده , بايد بخواند و اگر در ركوع يادش
بيايد نماز صحيح است .
(مـساله 1187) اگر شك كند كه سلام نماز را گفته يا نه , چنانچه مشغول تعقيب نمازيا
مشغول نماز ديگر شده , يا بواسطه انجام كارى كه نماز را بهم مى زند, از حال
نمازگزار بيرون رفته , بايد به شك خود اعتنا نكند.
و اگر پيش از اينها شك كند
بايدسلام را بگويد.
و اگر شك كند سلام نماز را درست گفته يا نه اعتنا نكند, هر
چندوارد عمل ديگر نشده باشد.
2 - شك بعد از سلام (مـسـاله 1188) اگر بعد از سلام نماز شك كند كه نمازش صحيح
بوده يا نه , مثلاشك كند ركوع كرده يا نه , يا بعد از سلام نماز چهار ركعتى شك كند
كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت , به شك خود اعتنا نكند ولى اگر هر دو طرف شك او
باطل باشد, مثلا بعد از سلام نماز چهار ركعتى , شك كند كه سه ركعت خوانده يا پنج
ركعت , نماز باطل است .
3 - شك بعد از وقت (مـسـالـه 1189) اگر بعد از گذشتن وقت نماز, شك كند كه نماز
خوانده يا نه , يا گمان كند كه نـخوانده , خواندن آن لازم نيست .
ولى اگر پيش
از گذشتن وقت , شك كند كه نماز خوانده يا نه , اگر چه گمان كند كه خوانده , بايد آن
را بجا آورد.
(مـسـالـه 1190) اگـر بعد از گذشتن وقت شك كند كه نماز را درست خوانده يا نه , به
شك خود اعتنا نكند.
(مساله 1191) اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر وعصر بداند چهار ركعت نمازخوانده ,
ولى نداند بـه نيت ظهر خوانده يا به نيت عصر, بايد چهار ركعت نماز قضابه نيت نمازى
كه بر او واجب است بخواند.
(مـسـالـه 1192) اگـربـعداز گذشتن وقت نماز مغرب وعشا, بدانديك نماز خوانده ولى
نداند سه ركعتى خوانده يا چهارركعتى بايد قضاى نماز مغرب وعشا را بخواند.
4 - كثير الشك كسى كه زياد شك مى كند (مساله 1193) كثير الشك كسى است كه عرفا
بگويند زياد شك مى كند.
و بعيدنيست كسى هم كه نتواند سه نماز پشت سر هم بدون شك
بخواند, كثير الشك باشد, كه بايد به شك خود اعتنا نكند.
(مـسـالـه 1194) هـرگـاه كثيرالشك در بجاآوردن چيزى شك كند, بايد بنا بگذارد كه آن
را بجا آورده , مـگـر اين كه اگر آن را بجا آورده باشد نمازباطل باشد كه دراين صورت
, بايد بنابگذارد كه آن را انـجـام نـداده , مـثلا اگر شك كند كه يك ركوع كرده
يابيشتر, چون با زيادشدن ركوع نماز باطل است , بايد بنا بگذارد كه بيشتر از يك ركوع
نكرده است .
(مـسـالـه 1195) كسى كه در يك چيز نماز زياد شك مى كند, چنانچه در چيزهاى ديگر
نماز شك كـند, بايد به دستور آن رفتار نمايد, مثلا كسى كه زياد شك مى كندسجده كرده
يا نه , اگر در بجا آوردن ركـوع شك كند, بايد به دستور آن عمل نمايديعنى : اگر
ايستاده ركوع را بجا آورد, و اگر به سجده رفته اعتنا نكند.
(مـساله 1196) كسى كه در نماز مخصوصى مثلا در نماز ظهر زياد شك مى كند اگردر نماز
ديگر مثلا در نماز عصر شك كند, بايد به دستور شك رفتار نمايد.
(مـساله 1197) كسى كه وقتى در جاى مخصوصى , نماز مى خواند, زياد شك مى كند, اگر در
غير آنجا نماز بخواند وشكى براى او پيش آيد, بايد به دستور شك عمل نمايد.