مسأله 1008 ـ اگر پيش از آنكه براى ركوع خم شود بفهمد
كه حمد و سوره را نخوانده بايد بخواند و اگر بفهمد سوره را نخوانده بايد فقط سوره
را بخواند ولى اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده بايد اول حمد و بعد از آن دوباره سوره
را بخواند و نيز اگر خم شود و پيش از آنكه به ركوع برسد بفهمد حمد و سوره يا سوره
تنها و يا حمد تنها را نخوانده بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.
مسأله 1009 ـ اگر در نماز، يكى از چهار سوره اى را كه آيه سجده دارد و در
[171]
مسأله «1114» گفته مى شود عمداً بخواند نمازش باطل
است.
مسأله 1010 ـ اگر اشتباهاً مشغول خواندن سوره اى شود كه سجده واجب دارد چنانچه پيش
از رسيدن به آيه سجده بفهمد بايد آن سوره را رها كند و سوره ديگر بخواند و اگر بعد
از خواندن آيه سجده بفهمد بايد در بين نماز بنابر احتياط با اشاره، سجده آن را بجا
آورد و به همان سوره كه خوانده اكتفا نمايد.
مسأله 1011 ـ اگر در نماز آيه سجده را بشنود و به اشاره سجده كند نمازش صحيح است.
مسأله 1012 ـ در نماز مستحبى خواندن سوره لازم نيست اگرچه آن نماز به واسطه نذر
كردن واجب شده باشد ولى در بعضى از نمازهاى مستحبّى مثل نماز وحشت كه سوره مخصوصى
دارد اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد بايد همان سوره را بخواند.
مسأله 1013ـ در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه مستحب است در ركعت اول بعد از حمد
سوره جمعه و در ركعت دوّم بعد از حمد سوره منافقين بخواند و اگر مشغول يكى از اينها
شود بنابر احتياط واجب نمى تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند.
مسأله 1014 ـ اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره قل هوالله احد يا سوره قل يا أيها
الكافرون شود نمى تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند، ولى در نماز جمعه و نماز
ظهر روز جمعه اگر از روى فراموشى به جاى سوره جمعه و منافقين يكى از اين دو سوره را
بخواند تا به نصف نرسيده مى تواند آن را رها كند و سوره جمعه و منافقين را بخواند.
مسأله 1015 ـ اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمداً سوره قل هوالله احد يا
سوره قل يا أيها الكافرون بخواند اگرچه به نصف نرسيده باشد بنابر احتياط واجب
نمى تواند آن را رها كند و سوره جمعه و منافقين را بخواند.
مسأله 1016 ـ اگر در نماز، غير سوره قل هوالله احد و قل يا أيها الكافرون سوره
ديگرى بخواند تا به نصف نرسيده مى تواند رها كند و سوره ديگرى بخواند.
مسأله 1017 ـ اگر مقدارى از سوره را فراموش كند يا از روى ناچارى مثلاً به واسطه
تنگى وقت يا جهت ديگر نشود آن را تمام كند مى تواند آن سوره را رها كند و سوره
ديگرى بخواند اگرچه از نصف گذشته باشد يا سوره اى را كه مى خواند قل هوالله
[172]
احد يا قل يا أيها الكافرون باشد.
مسأله 1018 ـ بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند، و
بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.
مسأله 1019 ـ مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و
سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.
مسأله 1020 ـ زن مى تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته
بخواند ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود بنابر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.
مسأله 1021 ـ اگر در جائى كه بايد نماز را بلند خواند عمداً آهسته بخواند يا در
جائى كه بايد آهسته خواند عمداً بلند بخواند نمازش باطل است ولى اگر از روى فراموشى
يا ندانستن مسأله باشد صحيح است و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه
كرده لازم نيست مقدارى را كه خوانده دوباره بخواند.
مسأله 1022 ـ اگر كسى در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلند كند مثل
آنكه آنها را با فرياد بخواند نمازش باطل است.
مسأله 1023 ـ انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و كسى كه به هيچ قسم
نمى تواند صحيح آن را ياد بگيرد بايد هرطور كه مى تواند بخواند و احتياط مستحب آن
است كه نماز را به جماعت بجا آورد.
مسأله 1024 ـ كسى كه حمد و سوره و چيزهاى ديگر نماز را به خوبى نمى داند و مى تواند
ياد بگيرد چنانچه وقت نماز وسعت دارد بايد ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است بنابر
احتياط واجب در صورتى كه ممكن باشد بايد نمازش را به جماعت بخواند.
مسأله 1025 ـ احتياط واجب آن است كه براى ياد دادن واجبات نماز مزد نگيرد ولى براى
مستحبات آن اشكال ندارد.
مسأله 1026 ـ اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند يا عمداً آن را نگويد يا به
جاى حرفى حرف ديگر بگويد مثلاً به جاى (ض) (ظ) بگويد يا جائى كه بايد بدون زير و
زِبَر خوانده شود زير و زبر بدهد يا تشديد را نگويد نماز او باطل است.
مسأله 1027 ـ اگر انسان كلمه اى را صحيح بداند و در نماز همانطور بخواند و بعد
بفهمد غلط خوانده احتياط مستحب آن است كه نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته
قضا نمايد.
[173]
مسأله 1028 ـ اگر زير و زِبَر كلمه اى را نداند بايد
ياد بگيرد ولى اگر كلمه اى را كه وقف كردن آخر آن جايز است هميشه وقف كند ياد گرفتن
زير و زبر آن لازم نيست و نيز اگر نداند مثلا كلمه اى به (س) است يا به (ص) بايد
ياد بگيرد و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند مثل آنكه در اهدناالصراط المستقيم،
مستقيم را يك مرتبه با سين و يك مرتبه با صاد بخواند نمازش باطل است مگر آنكه هردو
جور قرائت شده باشد و به اميد رسيدن به واقع بخواند.
مسأله 1029 ـ اگر در كلمه اى واو باشد و حرف قبل از واو در آن كلمه ضمه داشته باشد
و حرف بعد از واو در آن كلمه همزه (ء) باشد مثل كلمه سوء بهتر است آن واو را مد
بدهد يعنى آن را بكشد و همچنين اگر در كلمه اى الف باشد و حرف قبل از الف در آن
كلمه زبر داشته باشد و حرف بعد از الف در آن كلمه همزه باشد مثل جاء بهتر است الف
آن را بكشد و نيز اگر در كلمه اى (ى) باشد و حرف قبل از (ى) در آن كلمه زير داشته
باشد و حرف بعد از (ى) در آن كلمه همزه باشد مثل جىء بهتر آن است (ى) را با مد
بخواند و اگر بعد از اين واو و الف و (ى) به جاى همزه (ء) حرفى باشد كه ساكن است
يعنى زير و زبر و ضمه ندارد باز هم بهتر آن است كه اين سه حرف را با مد بخواند
مثلاً در ولاالضّالّين كه بعد از الف حرف لام ساكن است بهتر آن است كه الف آن را با
مد بخواند.
مسأله 1030 ـ اقوى اين است كه لازم نيست در نماز وقف به حركت و وصل به سكون را
مراعات نمايد و معنى وقف به حركت آن است كه زير يا زبر يا پيش آخر كلمه اى را بگويد
و بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد مثلاً بگويد الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را
زير بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگويد مالك يوم الدين. و معنى وصل به سكون اين است
كه زير يا زير يا پيش كلمه اى را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند مثل آنكه
بگويد الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير ندهد و فوراً مالك يوم الدين را بگويد.
مسأله 1031 ـ در ركعت سوم و چهارم نماز مى تواند فقط يك حمد بخواند يا سه مرتبه
تسبيحات اربعه بگويد يعنى سه مرتبه بگويد سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُللهِ وَلااِلهَ
اِلاّاللهُ وَاللهُ اَكْبَرَ و احتياط واجب آن است كه سه مرتبه تسبيحات اربعه را
بگويد و مى تواند در يك ركعت حمد و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد و بهتر است در هر دو
ركعت تسبيحات بخواند.
[174]
مسأله 1032 ـ در تنگى وقت بايد تسبيحات اربعه را يك
مرتبه بگويد.
مسأله 1033 ـ بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوّم و چهارم نماز، حمد و تسبيحات را
آهسته بخواند.
مسأله 1034 ـ اگر در ركعت سوّم و چهارم، حمد بخواند بنابر احتياط واجب بايد
بسم الله آن را هم آهسته بگويد خصوصاً براى مأموم و كسى كه نمازش را فرادا
مى خواند.
مسأله 1035 ـ كسى كه نمى تواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست يا صحيح بخواند بايد
در ركعت سوّم و چهارم حمد بخواند.
مسأله 1036 ـ كسى كه در دو ركعت اوّل نماز به خيال اينكه دو ركعت آخر است تسبيحات
بگويد چنانچه پيش از ركوع بفهمد بايد حمد و سوره را بخواند، و بنابر احتياط مستحب
بعد از نماز سجده سهو براى تسبيحات زيادى انجام بدهد و اگر در ركوع بفهمد نمازش
صحيح است.
مسأله 1037 ـ اگر در دو ركعت آخر نماز به خيال اينكه در دو ركعت اول است حمد بخواند
يا در دو ركعت اول نماز با اينكه گمان مى كرده در دو ركعت آخر است حمد بخواند چه
پيش از ركوع بفهمد و چه بعد از آن نمازش صحيح است.
مسأله 1038 ـ اگر در ركعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند اما تسبيحات به زبانش
آمد، يا مى خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد در چنين صورتى اقوى آن است آن را
رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند، ولى اگر عادتش خواندن چيزى بوده كه به
زبانش آمده و در خزانه قلبش آن را قصد داشته مى تواند همان را تمام كند و نمازش
صحيح است.
مسأله 1039 ـ كسى كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم تسبيحات بخواند اگر بدون قصد
مشغول حمد خواندن شود اقوى آن است كه آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را
بخواند.
مسأله 1040 ـ در ركعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند مثلاً
بگويد: اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّى وَاَتوُبُ اِلَيْه يا بگويد: «اللّهُمَّ اغْفِرْلى»
و اگر به گمان آنكه حمد يا تسبيحات را گفته مشغول گفتن استغفار شود و شك كند كه حمد
يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا ننمايد و همچنين است اگر
نمازگزار پيش از خم شدن براى ركوع در حالى كه مشغول گفتن استغفار نيست شك كند كه
[175]
حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه بايد به شك خود اعتنا
نكند.
مسأله 1041 ـ اگر در ركوع ركعت سوّم يا چهارم يا در حال رفتن به ركوع شك كند كه حمد
يا تسبيحات را خوانده يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1042 ـ هرگاه شك كند كه آيه يا كلمه اى را درست گفته يا نه اگر به چيزى كه
بعد از آن است مشغول نشده، بايد آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد و اگر به چيزى
كه بعد از آن است مشغول شده چنانچه آن چيز ركن باشد مثل آنكه در ركوع شك كند كه
فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه بايد به شك خود اعتنا نكند و اگر ركن نباشد
مثلاً موقع گفتن اَللهُ الصَّمَدْ شك كند كه قُل هُوَاللهُ احد را درست گفته يا نه
باز هم مى تواند به شك خود اعتنا نكند ولى اگر احتياطاً آن آيه يا كلمه را به طور
صحيح بگويد اشكال ندارد و اگر چند مرتبه هم شك كند مى تواند چند بار بگويد اما اگر
به وسواس برسد و باز هم بگويد بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
مسأله 1043 ـ مستحب است در ركعت اول پيش از خواندن حمد بگويد اَعوُذُبِاللهِ مِنَ
الشَّيْطانِ الرَّجيم، و در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر اگر امام جماعت است
«بسم الله» را بلند بگويد و در حال فرادى آهسته بگويد و حمد و سوره را شمرده بخواند
و در آخر هر آيه وقف كند يعنى آن را به آيه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره
به معناى آيه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد
امام و اگر فرادى مى خواند بعد از آنكه حمد خودش تمام شد بگويد: اَلْحَمْدُللهِ
ربِّ الْعالَمينَ، و بعد از خواندن سوره «قل هوالله احد» يك يا دو يا سه مرتبه
«كَذلِكَ اللهُ رَبّى» يا سه مرتبه «كَذلِكَ اللهُ رَبُّنا» بگويد و بعد از خواندن
سوره كمى صبر كند بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند.
مسأله 1044 ـ مستحب است در تمام نمازها در ركعت اول سوره «انا انزلناه» و در ركعت
دوّم سوره قل هوالله احد را بخواند.
مسأله 1045 ـ مكروه است انسان در تمام نمازهاى يك شبانه روز سوره «قل هوالله احد»
را نخواند.
مسأله 1046 ـ خواندن سوره قل هوالله احد را به يك نفس، مكروه است. چنانكه خواندن
حمد هم با يك نفس، مكروه است.
مسأله 1047 ـ سوره اى را كه در ركعت اوّل خوانده، مكروه است كه در ركعت دوم بخواند
ولى اگر سوره قل هوالله احد را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست.
[176]
ركـوع
مسأله 1048 ـ در هر ركعت بعد از قرائت بايد به
اندازه اى خم شود كه بتواند دست را به زانو بگذارد و اين عمل را ركوع مى گويند.
مسأله 1049 ـ اگر به اندازه ركوع خم شود ولى دستها را به زانو نگذارد خلاف احتياط
است پس احتياط آن است كه دستها را به روى زانو بگذارد.
مسأله 1050 ـ هرگاه ركوع را به طور غير معمول بجا آورد مثلاً به چپ يا راست خم شود
اگرچه دستهاى او به زانو برسد صحيح نيست.
مسأله 1051 ـ خم شدن بايد به قصد ركوع باشد پس اگر به قصد كار ديگرى مثلاً براى
كشتن جانور خم شود نمى تواند آن را ركوع حساب كند بلكه بايد بايستد و دوباره براى
ركوع خم شود و به واسطه اين عمل، ركن زياد نشده و نماز باطل نمى شود.
مسأله 1052 ـ كسى كه دست يا زانوى او با دست و زانوى ديگران فرق دارد مثلاً دستش
خيلى بلند است كه اگر كمى خم شود به زانو مى رسد يا زانوى او پائين تر از مردم ديگر
است كه بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد بايد به اندازه معمول خم شود.
مسأله 1053 ـ كسى كه نشسته ركوع مى كند بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها
برسد و بهتر است به قدرى خم شود كه صورت نزديك جاى سجده برسد.
مسأله 1054 ـ انسان هر ذكرى در ركوع بگويد كافى است ولى احتياط واجب آن است كه از
سه مرتبه «سبحان الله» يا يك مرتبه «سبحان ربى العظيم وبحمده» كمتر نباشد.
مسأله 1055 ـ ذكر ركوع بايد دنبال هم و به عربى صحيح گفته شود و مستحب است آن را سه
يا پنج يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند.
مسأله 1056 ـ در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد و در ذكر مستحب هم اگر
آن را به قصد ذكرى كه براى ركوع دستور داده اند بگويند بنابر احتياط واجب بايد بدن
آرام باشد.
مسأله 1057 ـ اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مى گويد بى اختيار به قدرى
[177]
حركت كند كه از حال آرام بودن بدن، خارج شود بنابر
احتياط مستحب بعد از آرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگويد ولى اگر كمى حركت كند كه
از حال آرام بودن بدن خارج نشود يا انگشتان را حركت دهد اشكال ندارد.
مسأله 1058 ـ اگر پيش از آنكه به مقدار ركوع خم شود و بدن آرام گيرد عمداً ذكر ركوع
را بگويد نمازش باطل است.
مسأله 1059 ـ اگر پيش از تمام شدن ذكر واجب عمداً سر از ركوع بردارد نمازش باطل است
و اگر سهواً سر بردارد چنانچه پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود يادش بيايد كه ذكر
ركوع را تمام نكرده، بايد در حال آرامى بدن دوباره ذكر را بگويد و اگر بعد از آنكه
از حال ركوع خارج شد يادش بيايد نماز او صحيح است.
مسأله 1060 ـ اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند، در صورتى كه بتواند پيش از
آنكه از حد ركوع بيرون رود ذكر را بگويد بايد در آن حال ذكر را بگويد و اگر نتواند
بنابر احتياط در حال برخاستن ذكر را بگويد.
مسأله 1061 ـ اگر به واسطه مرض و مانند آن نتواند در ركوع آرام بگيرد، نماز صحيح
است ولى بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود ذكر واجب يعنى «سُبْحانَ رَبِّىَ
الْعَظيمِ وَبِحَمْدِهِ» يا سه مرتبه «سُبْحانَ اللهِ» را بگويد.
مسأله 1062 ـ هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع كند
و اگر موقعى هم كه تكيه داده نتواند به طور معمول ركوع كند بايد به هر اندازه
مى تواند خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود بايد موقع ركوع بنشيند و نشسته ركوع كند و
احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و براى ركوع آن با سر اشاره نمايد.
مسأله 1063 ـ كسى كه مى تواند ايستاده نماز بخواند اگر در حال ايستاده يا نشسته
نتواند ركوع كند بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع با سر اشاره كند و اگر
نتواند اشاره كند بايد به نيت ركوع چشم ها را هم بگذارد و ذكر آن را بگويد و به نيت
برخاستن از ركوع چشمها را باز كند و اگر از اين هم عاجز است بايد در قلب نيت ركوع
كند و ذكر آن را بگويد.
مسأله 1064 ـ كسى كه نمى تواند ايستاده يا نشسته ركوع كند و براى ركوع فقط مى تواند
در حالى كه نشسته است كمى خم شود يا در حالى كه ايستاده است با سر اشاره كند بايد
ايستاده نماز بخواند و براى ركوع با سر اشاره نمايد، و احتياط واجب آن
[178]
است كه نماز ديگرى هم بخواند و موقع ركوع آن بنشيند و
هر قدر مى تواند براى ركوع خم شود.
مسأله 1065 ـ اگر بعد از رسيدن به حد ركوع و آرام گرفتن بدن سر بردارد و دو مرتبه
به قصد ركوع به اندازه ركوع خم شد نمازش باطل است، و نيز اگر بعد از آنكه به اندازه
ركوع خم شود و بدنش آرام گرفت به قصد ركوع به قدرى خم شود كه از اندازه ركوع بگذرد
و دوباره به ركوع برگردد بنابر احتياط واجب نمازش باطل است و بهتر آن است كه نماز
را تمام كند و دوباره بخواند.
مسأله 1066 ـ بعد از تمام شدن ذكر ركوع بايد راست بايستد و بعد از آنكه بدن آرام
گرفت به سجده رود و اگر عمداً پيش از ايستادن يا پيش از آرام گرفتن بدن به سجده رود
نمازش باطل است.
مسأله 1067 ـ اگر ركوع را فراموش كند و پيش از آنكه به سجده برسد يادش بيايد بايد
بايستد بعد به ركوع رود و چنانچه به حالت خميدگى به ركوع برگردد نمازش باطل است.
مسأله 1068 ـ اگر بعد از آنكه پيشانى به زمين برسد يادش بيايد كه ركوع نكرده بنابر
احتياط واجب بايد بايستد و ركوع را بجا آورد و نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
مسأله 1069 ـ مستحب است پيش از رفتن به ركوع در حالى كه راست ايستاده تكبير بگويد و
در ركوع زانوها را به عقب دهد و پشت را صاف نگهدارد و گردن را بكشد و مساوى پشت
نگهدارد و بين دو قدم را نگاه كند و پيش از ذكر يا بعد از آن صلوات بفرستد و بعد از
آنكه از ركوع برخاست و راست ايستاد در حال آرامى بدن بگويد سَمِعَ اللهُ لِمَنْ
حمده.
مسأله 1070 ـ مستحب است در ركوع، زنها دست را از زانو بالاتر بگذارند و زانوها را
به عقب ندهند.
سجــود
مسأله 1071 ـ نمازگزار بايد در هر ركعت از نمازهاى
واجب و مستحب بعد از ركوع دو سجده كند. و سجده آن است كه پيشانى و كف دو دست و سر
دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمين بگذارد.
مسأله 1072 ـ دو سجده روى هم يك ركن است كه اگر كسى در نماز واجب
[179]
عمداً يا از روى فراموشى هردو را ترك كند، يا دو سجده
ديگر به آنها اضافه نمايد، نمازش باطل است.
مسأله 1073 ـ اگر عمداً يك سجده كم يا زياد كند نماز باطل مى شود و اگر سهواً يك
سجده كم كند حكم آن بعداً گفته خواهد شد.
مسأله 1074 ـ اگر پيشانى را عمداً يا سهواً به زمين نگذارد، سجده نكرده است. اگرچه
جاهاى ديگر به زمين برسد ولى اگر پيشانى را به زمين بگذارد و سهواً جاهاى ديگر را
به زمين نرساند، يا سهواً ذكر نگويد سجده صحيح است.
مسأله 1075 ـ در سجده هر ذكرى بگويد كافى است به شرط آنكه مقدار ذكر از سه مرتبه
«سُبْحانَ الله» يا يك مرتبه «سُبْحانَ ربىّ الاَعلى وَبِحَمْدِهْ» كمتر نباشد و
مستحب است «سُبْحانَ ربىّ الاَعلى وَبِحَمْدِهْ» را سه يا پنج يا هفت مرتبه بگويد.
مسأله 1076 ـ در سجود بايد به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد و موقع گفتن ذكر مستحب
هم اگر آن را به قصد ذكرى كه براى سجده دستور داده اند بگويد آرام بودن بدن لازم
است.
مسأله 1077 ـ اگر پيش از آنكه پيشانى به زمين برسد و بدن آرام بگيرد عمداً ذكر سجده
را بگويد يا پيش از تمام شدن ذكر عمداً سر از سجده بردارد نماز باطل است.
مسأله 1078 ـ اگر پيش از آنكه پيشانى به زمين برسد و بدن آرام گيرد سهواً ذكر سجده
را بگويد و پيش از آنكه سر از سجده بردارد بفهمد اشتباه كرده بايد دوباره در حال
آرام بودن، ذكر را بگويد.
مسأله 1079 ـ اگر بعد از آنكه سر از سجده برداشت بفهمد كه پيش از آرامگرفتن بدن،
ذكر را گفته يا پيش از آنكه ذكر سجده تمام شود سر برداشته نمازش صحيح است.
مسأله 1080 ـ اگر موقعى كه ذكر سجده را مى گويد يكى از هفت عضو را عمداً از زمين
بردارد نماز باطل مى شود ولى موقعى كه مشغول گفتن ذكر نيست اگر غير پيشانى جاهاى
ديگر را از زمين بردارد دوباره بگذارد اشكال ندارد.
مسأله 1081 ـ اگر پيش از تمام شدن ذكر سجده سهواً پيشانى را از زمين بردارد
نمى تواند دوباره به زمين بگذارد و بايد آن را يك سجده حساب كند، ولى اگر جاهاى
ديگر را سهواً از زمين بردارد بايد دو مرتبه به زمين بگذارد و ذكر را بگويد.
[180]
مسأله 1082 ـ بعد از تمام شدن ذكر سجده اوّل بايد
بنشيند تا بدن آرام گيرد و دوباره به سجده رود.
مسأله 1083 ـ جاى پيشانى نمازگزار بايد از جاى زانوها و از جاى انگشتانش پست تر و
بلندتر از چهار انگشت بسته نباشد.
مسأله 1084 ـ در زمين سراشيب كه سراشيبى آن درست معلوم نيست احتياط واجب آن است كه
جاى پيشانى نمازگزار از جاى انگشتهاى پا و سر زانوهاى او بيش از چهار انگشت بسته
بلندتر نباشد.
مسأله 1085 ـ اگر پيشانى را سهواً به چيزى بگذارد كه از جاى انگشتهاى پا و سر
زانوهاى او بلندتر از چهار انگشت بسته است، چنانچه بلندى آن به قدرى است كه
نمى گويند در حال سجده است مى تواند سر را بردارد و به چيزى كه بلندى آن به اندازه
چهار انگشت يا كمتر است بگذارد و مى تواند سر را بر روى آنچه به اندازه چهار انگشت
يا كمتر است بكشد، و اگر بلندى آن به قدرى است كه مى گويند در حال سجده است احتياط
واجب آن است كه پيشانى را از روى آن بروى چيزى كه بلندى آن به اندازه چهار انگشت
بسته يا كمتر است بكشد، و اگر كشيدن پيشانى ممكن نيست بنابر احتياط واجب بايد نماز
را تمام كند و دوباره بخواند.
مسأله 1086 ـ بايد بين پيشانى و آنچه بر آن سجده مى كند چيزى نباشد پس اگر مُهر به
قدرى چرك باشد كه پيشانى به خود مُهر نرسد سجده باطل است، ولى اگر مثلاً رنگ مهر
تغيير كرده باشد اشكال ندارد.
مسأله 1087 ـ در سجده بايد كف دست را بر زمين بگذارد ولى در حال ناچارى پشت دست هم
مانعى ندارد، و اگر پشت دست ممكن نباشد بايد مچ دست را بگذارد و چنانچه آن را هم
نتواند بايد تا آرنج هرجا را كه مى تواند بر زمين بگذارد و اگر آن هم ممكن نيست
گذاشتن بازو كافى است.
مسأله 1088 ـ در سجده بنابر احتياط واجب بايد سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمين
بگذارد و اگر انگشت هاى ديگر را، يا روى پا را به زمين بگذارد يا به واسطه بلند
بودن ناخن سر شست به زمين نرسد نماز باطل است، و كسى كه به واسطه ندانستن مسأله
نمازهاى خود را اين طور خوانده بنابر احتياط مستحب بايد دوباره بخواند.
مسأله 1089 ـ كسى كه مقدارى از شست پايش بريده، بايد بقيه آن را به زمين بگذارد و
اگر چيزى از آن نمانده يا اگر مانده خيلى كوتاه است، بايد بقيه انگشتان را
[181]
بگذارد و اگر هيچ انگشت ندارد بايد هر مقدار از پا
باقى مانده، به زمين بگذارد.
مسأله 1090 ـ اگر به طور غير معمول سجده كند مثلاً سينه و شكم را به زمين بچسباند
بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند و اگر پاها را دراز كند اگرچه هفت
عضوى كه گفته شد به زمين برسد بايد نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1091 ـ مُهر يا چيزى ديگرى كه بر آن سجده مى كند بايد پاك باشد. ولى اگر
مثلاً مهر را روى فرش نجس بگذارد، يا يك طرف مُهر نجس باشد و پيشانى را به طرف پاك
آن بگذارد اشكال ندارد.
مسأله 1092 ـ اگر در پيشانى دمل و مانند آن باشد چنانچه ممكن است بايد با جاى سالم
پيشانى سجده كند، و اگر ممكن نيست بايد زمين را گود كند و دُمل را در گودال و جاى
سالم را به مقدارى كه براى سجده كافى باشد بر زمين بگذارد.
مسأله 1093 ـ اگر دُمل يا زخم تمام پيشانى را گرفته باشد بايد به يكى از دو طرف
پيشانى سجده كند و اگر ممكن نيست به چانه و اگر به چانه هم ممكن نيست بنابر احتياط
واجب بايد به هرجاى از صورت ممكن است سجده كند و اگر به هيچ جاى از صورت ممكن نيست
بايد با جلو سر سجده نمايد.