فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

back page resale_fazel page next page

مسأله 774 ـ نافله عصر پيش از نماز عصر خوانده مى شود و وقت آن تا موقعى است كه سايه شاخص كه بعد از ظهر پيدا مى شود به چهار هفتم شاخص برسد. و چنانچه بخواهد نافله ظهر يا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند بنابر احتياط واجب بايد نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند و بنابر احتياط واجب نيّت اداء و قضا نكند.
مسأله 775 ـ وقت نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتى كه سرخى طرف مغرب كه بعد از غروب كردن آفتاب در آسمان پيدا مى شود از بين برود.
مسأله 776 ـ وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است و بهتر است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.
مسأله 777 ـ نافله صبح پيش از نماز صبح خوانده مى شود و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب به مقدار خواندن يازده ركعت نماز شب است ولى احتياط آن است كه قبل از فجر اوّل نخوانند مگر آنكه بعد از نافله شب بلافاصله بخوانند كه در اين صورت مانعى ندارد.
مسأله 778 ـ وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح و بهتر است نزديك اذان صبح خوانده شود.
مسأله 779 ـ مسافر و كسى كه براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند يا ترس آن دارد كه در وقت بيدار نمى شود مى تواند آن را در اوّل شب بجا آورد.

نماز غفيله

مسأله 780 ـ يكى از نمازهاى مستحبّى نماز غفيله است كه بين نماز مغرب و

[137]

عشا خوانده مى شود، و وقت آن بعد از نماز مغرب است تا وقتى كه سرخى طرف مغرب از بين برود و آن دو ركعت است، در ركعت اوّل بعد از حمد بايد بجاى سوره اين آيه را بخوانند:
«وَذَاالنُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اِنّى كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الغَمِّ وَكَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤمِنينَ».
و در ركعت دوّم بعد از حمد به جاى سوره اين آيه را بخوانند:
«وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعلَمُها اِلاّ هُوَ وَيَعْلَمُ ما فِى البَرِّ وَالْبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقة اِلاّ يَعْلَمُها وَلا حَبَّة فىِ ظُلُماتِ الاَرْضِ وَلا رَطْب وَلا يابس اِلاّ فِي كتاب مُبين».
و در قنوت آن بگويند: «اَللّهُمَّ اِنّى اَسأَلُكَ بِمَفاتِحِ الغَيْبِ الَّتى لا يَعْلَمُها اِلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلِىّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَاَنْ تَفْعَلَ بى كذا وكذا». و به جاى كلمه كذا و كذا حاجتهاى خود را بگويند، بعد بگويند:
«اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِىُّ نِعْمَتى وَالْقادِرُ عَلى طَلِبَتى تَعْلَمُ حاجَتى فَأساَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ السَّلامُ لَمَّا قَضَيْتَها لى».

احكام قبله

مسأله 781 ـ خانه كعبه كه در مكّه معظّمه مى باشد قبله است. و بايد روبروى آن نماز خواند ولى كسى كه دور است اگر طورى بايستد كه بگويند رو به قبله نماز مى خواند كافى است. و همچنين است كارهاى ديگرى كه مانند سر بريدن حيوانات بايد رو به قبله انجام گيرد.
مسأله 782 ـ كسى كه نماز واجب را ايستاده مى خواند بايد طورى بايستد كه بگويند رو به قبله ايستاده و لازم نيست زانوهاى او و نوك پاى او هم رو به قبله باشد.
مسأله 783 ـ كسى كه بايد نشسته نماز بخواند اگر نمى تواند به طور معمول بنشيند و در موقع نشستن، كف پاها را به زمين مى گذارد بايد در موقع نماز صورت و سينه و شكم او رو به قبله باشد و لازم نيست ساق پاى او رو به قبله باشد.
مسأله 784 ـ كسى كه نمى تواند نشسته نماز بخواند بايد در حال نماز به

[138]

پهلوى راست طورى بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد و اگر ممكن نيست بايد به پهلوى چپ طورى بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد و اگر اين را هم نتواند بايد به پشت بخوابد به طورى كه كف پاى او رو به قبله باشد.
مسأله 785 ـ نماز احتياط و سجده و تشهّد فراموش شده را بايد رو به قبله به جا آورد و در سجده سهو هم احتياط مستحب آن است كه رو به قبله باشد.
مسأله 786 ـ نماز مستحبّى را مى شود در حال راه رفتن و سوارى «در ماشين  ـ قطار  ـ هواپيما و كشتى» خواند و اگر انسان در اين دو حال، نماز مستحبّى بخواند، لازم نيست رو به قبله باشد.
مسأله 787 ـ كسى كه مى خواهد نماز بخواند، بايد براى پيدا كردن قبله كوشش نمايد، تا يقين كند كه قبله كدام طرف است و مى تواند به گفته دو شاهد عادل كه از روى نشانه هاى حسّى شهادت مى دهند يا به قول كسى كه از روى قاعده علمى قبله را مى شناسد و محلّ اطمينان است عمل كند و اگر اينها ممكن نشد بايد به گمانى كه از محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاى آنان يا از راههاى ديگر پيدا مى شود عمل نمايد، حتّى اگر از گفته فاسق يا كافرى كه به واسطه قواعد علمى قبله را مى شناسد گمان به قبله پيدا كند كافى است.
مسأله 788 ـ كسى كه گمان به قبله دارد، اگر بتواند گمان قويترى پيدا كند نمى تواند به گمان خود عمل نمايد مثلاً اگر ميهمان از گفته صاحب خانه گمان به قبله پيدا كند ولى بتواند از راه ديگر «مثلاً قبله نما» گمان قويترى پيدا كند، نبايد به حرف او عمل نمايد.
مسأله 789 ـ قبله نماهاى معمولى در صورتى كه سالم باشد از وسائل خوب براى شناخت قبله است، و گمان حاصل از آن كمتر از راههاى ديگر نيست، بلكه غالباً دقيقتر است.
مسأله 790 ـ اگر جهت قبله را نمى داند، مى تواند با مراجعه به محراب مساجد و قبرهاى مسلمانان جهت قبله را پيدا كند امّا اگر با اجتهاد و كوشش خود يا با استفاده از وسائل جديد نظير قبله نما به جهت ديگرى اطمينان و علم پيدا كند. بنابر احتياط واجب نمى تواند محراب مساجد و قبرها را ملاك قبله قرار دهد; لكن اگر گمان و ظن غالب پيدا كند كه مسلمانان اين منطقه در ساختن محراب مساجد و قبرها مسامحه كرده و دقّت كافى نكرده اند، بايد به آن طرف يا اطرافى نماز بخواند كه

[139]

اطمينان يا ظن قوى به قبله دارد.
مسأله 791 ـ اگر براى پيدا كردن قبله وسيله اى ندارد يا با اينكه كوشش كرده گمانش به طرفى نمى رود، چنانچه وقت نماز وسعت دارد بايد چهار نماز به چهار طرف بخواند و اگر به اندازه چهار نماز وقت ندارد بايد به اندازه اى كه وقت دارد نماز بخواند مثلاً اگر فقط به اندازه يك نماز وقت دارد بايد يك نماز به هر طرفى كه مى خواهد بخواند، و بايد نمازها را طورى بخواند كه يقين كند يكى از آنها رو به قبله بوده است.
مسأله 792 ـ اگر يقين يا گمان كند كه قبله در يكى از دو طرف است، بايد به هر دو طرف نماز بخواند ولى احتياط مستحب آن است كه در صورت گمان، به چهار طرف نماز بخواند.
مسأله 793 ـ كسى كه بايد به چند طرف نماز بخواند، اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشاء را بخواند بهتر آن است كه نماز اوّل را به هر چند طرف كه واجب است بخواند، بعد نماز دوّم را شروع كند.
مسأله 794 ـ كسى كه يقين به سمت قبله ندارد اگر بخواهد غير از نماز، كارى كند كه بايد رو به قبله انجام گيرد مثلاً بخواهد سر حيوانى را ببرد بايد به گمان عمل نمايد و اگر گمان ممكن نيست به هر طرف كه انجام دهد صحيح است.
مسأله 795 ـ اگر ظنّ به قبله پيدا كرد ولى در اثناء نماز ظنّ به جهت ديگرى پيدا كرد بايد باقيمانده نماز را در جهت دوّم بخواند امّا اگر آن مقدارى كه خوانده است به طرف راست يا چپ يا پشت به قبله بوده است در اين صورت بايد نماز را به طرف قبله تمام كند و بنابر احتياط مستحبّ نماز را دوباره اعاده كند.
مسأله 796 ـ اگر بدون اينكه تحقيق كند از روى غفلت يا سهل انگارى به نماز ايستاد، چنانچه بعد از نماز بفهمد جهت قبله درست بوده و در خواندن نماز هم قصد قربت داشته باشد نمازش صحيح است امّا اگر بعد از نماز بفهمد كه جهت قبله درست نبوده نمازش باطل است و بايد اعاده كند.
مسأله 797 ـ اگر گوسفند يا شترى را عمداً بر خلاف جهت قبله سر ببرد يا نحر كند خوردن گوشت آن گوسفند و شتر حرام است امّا اگر جهت قبله را نمى داند يا جهت قبله را فراموش كرده و يا جاهل و متعذّر باشد چنانچه بر خلاف جهت قبله سر بريده باشد خوردن گوشت آن حلال است.

[140]

پوشانيدن بدن در نماز

مسأله 798 ـ مرد بايد در حال نماز، ( اگر چه كسى او را نمى بيند) عورتين خود را بپوشاند و بهتر است از ناف تا زانوها را بپوشاند.
مسأله 799 ـ زن بايد در موقع نماز، تمام بدن حتّى سر و موى خود را بپوشاند ولى پوشاندن صورت به مقدارى كه در وضو شسته مى شود و دستها تا مچ و پاها تا مچ پا لازم نيست. امّا براى آنكه يقين كند كه مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پائين تر از مچ را هم بپوشاند.
مسأله 800 ـ موقعى كه انسان قضاى سجده فراموش شده يا تشهّد فراموش شده را به جا مى آورد بلكه بنابر احتياط واجب در موقع سجده سهو هم، بايد خود را مثل موقع نماز بپوشاند.
مسأله 801 ـ براى زنان در حال نماز، پوشانيدن موهاى مصنوعى و زينت هاى پنهانى (مانند دستبند و گردن بند) و زينت صورت (مانند سرمه چشم) لازم نيست، امّا واجب است از نامحرم بپوشاند.
مسأله 802 ـ اگر انسان عمداً، در نماز عورتش را نپوشاند نمازش باطل است بلكه اگـر از روى ندانستن مسألـه هم باشـد بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
مسأله 803 ـ اگر در بين نماز بفهمد كه عورتش پيدا است بايد آن را بپوشاند و احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند. ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز عورت او پيدا بوده نمازش صحيح است.
مسأله 804 ـ اگر در حال ايستاده، لباسش عورت او را مى پوشاند ولى ممكن است در حال ديگر، مثلاً در حال ركوع و سجود نپوشاند. چنانچه موقعى كه عورت او پيدا مى شود به وسيله اى آن را بپوشاند نماز او صحيح است. ولى احتياط مستحب آن است كه با آن لباس نماز نخواند.
مسأله 805 ـ انسان مى تواند در نماز خود را با علف و برگ بپوشاند ولى احتياط مستحب آن است، موقعى خود را با اينها بپوشاند كه چيز ديگرى نداشته باشد.
مسأله 806 ـ اگر غير از گل چيزى ندارد كه در نماز خود را بپوشاند گل ساتر

[141]

نيست و مى تواند برهنه نماز بخواند. ولى احتياط مستحب جمع است يعنى يك بار برهنه نماز بخواند و يك بار با گل عورتين را بپوشاند و نماز بخواند.
مسأله 807 ـ اگر چيزى ندارد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد كه پيدا مى كند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد و اگر چيزى پيدا نكرد در آخر وقت مطابق وظيفه اش نماز بخواند.
مسأله 808 ـ كسى كه مى خواهد نماز بخواند اگر براى پوشانيدن خود حتّى برگ درخت و علف نداشته باشد و احتمال ندهد كه تا آخر وقت چيزى پيدا كند كه خود را با آن بپوشاند در صورتى كه نامحرم او را مى بيند بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند. و اگر كسى او را نمى بيند ايستاده نماز بخواند و جلو خود را با دست بپوشاند و در هر صورت، ركوع و سجود را با اشاره انجام دهد و براى سجود سر را قدرى پائين تر مى آورد.

لباس نمازگزار

مسأله 809 ـ لباس نمازگزار شش شرط دارد:
اوّل: آنكه پاك باشد.
دوّم: آنكه بنابر احتياط واجب مباح باشد.
سوّم: آن كه از اجزاء مردار نباشد.
چهارم: آنكه از حيوان حرام گوشت نباشد.
پنجم و ششم: آنكه اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد. تفصيل اينها در مسائل آينده گفته مى شود.
شرط اوّل:
مسأله 810 ـ لباس نمازگزار بايد پاك باشد و اگر كسى عمداً با بدن يا لباس نجس نماز بخواند نمازش باطل است.
مسأله 811 ـ كسى كه نمى داند نماز با بدن و لباس نجس باطل است، اگر با بدن يا لباس نجس نماز بخواند نمازش باطل مى باشد.

[142]

مسأله 812 ـ اگر به واسطه ندانستن مسأله، نداند يك چيز نجس است مثلاً نداند عرق شتر نجاستخوار يا عرق مشرك نجس است و با آن نماز بخواند نمازش باطل مى باشد.
مسأله 813 ـ اگر نداند كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده نماز او صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه اگر وقت دارد دوباره آن نماز را بخواند.
مسأله 814 ـ اگر فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 815 ـ كسى كه در وسعت وقت مشغول نماز است اگر در بين نماز بدن يا لباس او نجس شود و پيش از آنكه چيزى از نماز را با لباس نجس بخواند متوجه شود كه بدن يا لباس نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس يا بيرون آوردن آن نماز را بهم نمى زند بايد در بين نماز بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض كند يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده لباس را بيرون آورد و نماز را ادامه دهد. ولى چنانچه طورى باشد كه اگر بدن يا لباس را آب بكشد يا بخواهد لباس را عوض كند يا بيرون آورد نماز بهم مى خورد و يا اگر لباس را بيرون آورد برهنه مى ماند، بايد نماز را بشكند و با بدن و لباس پاك نماز بخواند.
مسأله 816 ـ كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است اگر در بين نماز لباس او نجس شود و پيش از آنكه چيزى از نماز را با لباس نجس بخواند بفهمد كه لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن يا عوض كردن يا بيرون آوردن لباس نماز را بهم نمى زند و مى تواند لباس را بيرون آورد، بايد لباس را آب بكشد يا عوض كند يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد و نماز را تمام كند. امّا اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمى تواند آب بكشد يا عوض كند بايد لباس را بيرون آورد و به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز را تمام كند. ولى چنانچه طورى است كه اگر لباس را آب بكشد يا عوض كند نماز بهم مى خورد يا به واسطه سرما و مانند آن نمى تواند لباس را بيرون آورد بايد با همان حال نماز را تمام كند و نمازش صحيح است.

[143]

مسأله 817 ـ كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است اگر در بين نماز بدن او نجس شود و پيش از آنكه چيزى از نماز را با بدن نجس بخواند بفهمد كه بدن او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده در صورتى كه آب كشيدن بدن نماز را بهم نمى زند بايد آب بكشد و اگر نماز را بهم مى زند بايد با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحيح است.
مسأله 818 ـ كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نبوده است، بنابر احتياط واجب اگر وقت نماز باقى است بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته بايد نمازش را قضا كند.
مسأله 819 ـ اگر لباس را آب بكشد و يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده بنابر احتياط واجب اگر وقت نماز باقى است بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته بايد نمازش را قضا كند.
مسأله 820 ـ اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين كند كه از خونهاى نجس نيست مثلاً يقين كند كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهائى بوده كه نمى شود با آن نماز خواند، نماز او صحيح است.
مسأله 821 ـ هرگاه يقين كند خونى كه در بدن يا لباس اوست خون نجسى است كه نماز با آن صحيح است مثلاً يقين كند خون زخم و دُمل است چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز با آن باطل مى باشد نمازش صحيح است.
مسأله 822 ـ اگر نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد نماز او صحيح است. ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و بدون اينكه خود را آب بكشد غسل كند و نماز بخواند غسل و نمازش باطل است. و نيز اگر جائى از اعضاء وضو با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و پيش از آنكه آنجا را آب بكشد وضو بگيرد و نماز بخواند وضو و نمازش باطل مى باشد.
مسأله 823 ـ كسى كه يك لباس دارد، اگر بدن و لباسش نجس شود و آب به اندازه آب كشيدن يكى از آنها داشته باشد، چنانچه بتواند لباسش را بيرون آورد بايد بدن را آب بكشد و نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد. و اگر به واسطه سرما يا عذر ديگر نتواند لباس را بيرون آورد، در صورتى كه نجاست هردو مساوى باشد، مثلاً هردو بول يا خون باشد يا نجاست بدن شديدتر يا بيشتر باشد مثلاً

[144]

نجاست بدن بول باشد كه بايد دو مرتبه آن را با آب قليل آب بكشد، احتياط واجب آن است كه بدن را آب بكشد. و اگر نجاست لباس بيشتر يا شديدتر باشد مختار است هركدام از بدن يا لباس را بخواهد مى تواند آب بكشد.
مسأله 824 ـ كسى كه غير از لباس نجس لباس ديگرى ندارد و وقت تنگ است يا احتمال نمى دهد كه لباس پاك پيدا كند بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد به جا آورد ولى همين شخص اگر به واسطه سرما يا عذر ديگر نمى تواند لباس را بيرون آورد در همان لباس نماز بخواند و نمازش صحيح است.
مسأله 825 ـ كسى كه دو لباس دارد اگر بداند يكى از آنها نجس است و نتواند آنها را آب بكشد و نداند كداميك از آنهاست. چنانچه وقت دارد بايد با هر دو لباس نماز بخواند، مثلاً اگر مى خواهد نماز ظهر و عصر بخواند بايد با هركدام يك نماز ظهر و يك نماز عصر بخواند و اگر وقت تنگ است بنابر احتياط واجب نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد و بنابر احتياط واجب آن نماز را با لباس پاك قضا نمايد.
شرط دوّم:
مسأله 826 ـ لباس نمازگزار بنابر احتياط واجب بايد مباح باشد و كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، اگر عمداً در لباس غصبى يا در لباسى كه نخ يا تكمه يا چيز ديگر آن غصبى است نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش باطل است بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده كند.
مسأله 827 ـ كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است ولى نمى داند نماز را باطل مى كند، اگر عمداً با لباس غصبى نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش باطل است و بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده كند.
مسأله 828 ـ اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و با آن نماز بخواند نمازش صحيح است، ولى اگر خودش لباس را غصب كرده و به خاطر سهل انگارى و بى مبالاتى فراموش كند كه غصب كرده است بنابر احتياط لازم نمازش باطل است و بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده كند.
مسأله 829 ـ اشياء غصبى كوچك باشد يا بزرگ (مانند تسبيح، دستمال و...)

[145]

اگر همراه نمازگزار باشد موجب بطلان نماز نمى شود.
مسأله 830 ـ اگر كسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند يا مثلاً براى اينكه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند نمازش صحيح است.
مسأله 831 ـ اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد چنانچه چيز ديگرى كه عورت او را بپوشاند در تن دارد و مى تواند فوراً بدون اينكه موالات يعنى پى در پى بودن نماز بهم بخورد لباس غصبى را بيرون آورد بايد آن را بيرون آورد و نمازش صحيح است ادامهداده تمام كند و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده يا نمى تواند فوراً لباس غصبى را بيرون آورد يا اگر بيرون آورد پى در پى بودن نماز بهم مى خورد در صورتى كه به مقدار يك ركعت هم وقت داشته باشد بايد نمازش را بشكند و با لباس غير غصبى نماز بخواند و اگر به اين مقدار وقت ندارد، بايد در حال نماز لباس را بيرون آورد و به دستور نماز برهنگان نماز را تمام نمايد.
مسأله 832 ـ اگر با عين پولى كه خمس يا زكوة آن را نداده لباس بخرد حكم لباس غصبى را دارد و نماز خواندن در آن لباس باطل است، ولى اگر بذمّه بخرد و در موقع معامله قصدش اين باشد كه از پولى كه خمس يا زكاتش را نداده بدهد چنانچه پول ديگرى كه لازم نيست خمس آن را بدهد داشته باشد در اين صورت اگر بذمّه بخرد و از پول غير مخمّس بپردازد نماز صحيح است در غير اين صورت باطل است.
شرط سوّم:
مسأله 833 ـ لباس نمازگزار بايد از اجزاء حيوان مرده اى كه خون جهنده دارد (يعنى حيوانى كه اگر رگش را ببرند خون از آن جستن مى كند) نباشد، بلكه اگر از حيوان مرده اى كه مانند ماهى و مار، خون جهنده ندارد لباس تهيّه كند احتياط مستحب آن است كه با آن نماز نخواند.
مسأله 834 ـ اگر چيزى از مردار مانند گوشت و پوست آن كه روح داشته همراه نمازگزار باشد، نمازش باطل است، گرچه لباس او هم نباشد.
مسأله 835 ـ اگر چيزى از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم كه روح ندارد همراه نمازگزار باشد يا با لباسى كه از آنها تهيّه كرده اند نماز بخواند نمازش صحيح است.

[146]

مسأله 836 ـ اگر غير از لباس غصبى و لباسى كه از مردار تهيّه شده لباس ديگرى ندارد و ناچار نيست لباس بپوشد بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
شرط چهارم:
مسأله 837 ـ لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد و اگر موئى از آن هم همراه نمازگزار باشد نماز او باطل است.
مسأله 838 ـ اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت مانند گربه بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد نماز باطل و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد نماز صحيح است.
مسأله 839 ـ اگر مو و عرق و آب دهان كسى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد اشكال ندارد و همچنين است اگر مرواريد و موم و عسل همراه او باشد.
مسأله 840 ـ اگر شك داشته باشد كه لباسى از حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت، چه در داخله تهيّه شده باشد چه در خارجه، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله 841 ـ اگر انسان احتمال بدهد تكمه صدفى و مانند آن از حيوان است نماز خواندن با آن مانعى ندارد، و اگر بداند صدف است و احتمال بدهد صدف گوشت نداشته باشد نماز خواندن با آن مانع ندارد.
مسأله 842 ـ با پوست خز نماز خواندن اشكال ندارد ولى بنابر احتياط واجب با پوست سنجاب نماز نخواند.
مسأله 843 ـ اگر با لباسى كه نمى داند از حيوان حرام گوشت است يا نه، نماز بخواند نمازش صحيح است، ولى اگر فراموش كرده باشد بنابر احتياط واجب بايد آن نماز را دوباره بخواند.
مسأله 844 ـ نماز خواندن با چرمهاى مصنوعى كه به وسيله موادّ پلاستيكى و مانند آن مى سازند اشكال ندارد بنابراين هرگاه انسان شك كند كه چيزى چرم مصنوعى است يا چرم واقعى يا از حيوان حرام گوشت است يا حيوان مرده نماز با آن اشكال ندارد.

[147]

مسأله 845 ـ اگر غير از لباسى كه از حيوان حرام گوشت تهيّه شده لباس ديگرى ندارد چنانچه ناچار باشد لباس بپوشد، مى تواند با همان لباس نماز بخواند، و اگر ناچار نباشد بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد و بنابر احتياط واجب يك نماز ديگر هم با همان لباس بخواند.
شرط پنجم و ششم:
مسأله 846 ـ پوشيدن لباس طلاباف براى مرد حرام و نماز با آن باطل است، ولى براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
مسأله 847 ـ زينت كردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست كردن و بستن ساعت مچى طلا به دست براى مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است. و احتياط واجب آن است كه از استعمال عينك طلا هم خوددارى كند، ولى زينت كردن به طلا براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
مسأله 848 ـ اگر مردى نداند كه انگشترى يا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند نمازش صحيح است. امّا اگر فراموش كند كه انگشترى يا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش باطل است.
back page resale_fazel page next page