فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

back page resale_fazel page next page

مسأله 572 ـ مقدارى از لنگ كه از ناف تا زانو را مى پوشاند و مقدارى از پيراهن كه از شانه تا نصف ساق را مى پوشاند، مقدار واجب كفن است، و آنچه بيشتر از اين مقدار در مسأله قبل گفته شد، مقدار مستحب كفن مى باشد.
مسأله 573 ـ اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند كه بيشتر از مقدار واجب كفن را كه در مسأله قبل گفته شد از سهم آنان بردارند اشكال ندارد، و احتياط واجب آن است كه بيشتر از مقدار واجب كفن و همچنين مقدارى را كه احتياطاً لازم است از سهم و ارثى كه بالغ نشده برندارند.
مسأله 574 ـ اگر كسى وصيت كرده باشد كه مقدار مستحب كفن را كه در دو مسأله قبل گفته شد، از ثلث مال او بردارند، يا وصيت كرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند ولى مصرف آن را معين نكرده باشد يا فقط مصرف مقدارى از آن را معين كرده باشد، مى توانند مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند.
مسأله 575 ـ كفن زن بر شوهر است، اگرچه زن از خود مال داشته باشد، و همچنين اگر زن را به شرحى كه در كتاب طلاق گفته مى شود، طلاق رجعى بدهند و پيش از تمام شدن عده بميرد، شوهرش بايد كفن او را بدهد و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد ولىّ شوهر بايد از مال او كفن زن را بدهد.
مسأله 576 ـ كفن ميّت بر خويشان او واجب نيست اگرچه مخارج او در حال زندگى بر آنان واجب باشد.
مسأله 577 ـ احتياط واجب آن است كه هريك از سه پارچه كفن به قدرى نازك نباشد كه بدن ميت از زير آن پيدا باشد.

[101]

مسأله 578 ـ كفن كردن با چيز غصبى اگر چيز ديگرى هم پيدا نشود جايز نيست و چنانچه كفن ميت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد بايد از تنش بيرون آورند، اگرچه او را دفن كرده باشند، ولى بنابر احتياط در حال ناچارى مى توانند با پوست مردار او را كفن كنند.
مسأله 579 ـ كفن كردن ميت با چيز نجس و پارچه ابريشمى خالص يا پارچه اى كه با طلا بافته شده جائز نيست، ولى در حال ناچارى اشكال ندارد.
مسأله 580 ـ كفن كردن با پارچه اى كه از پشم يا موى حيوان حرام گوشت تهيه شده، در حال اختيار جايز نيست، ولى اگر پوست حيوان حلال گوشت را طورى درست كنند كه به آن جامه گفته شود، و همچنين اگر كفن از مو و پشم حيوان حلال گوشت باشد اشكال ندارد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه با اين دو هم كفن ننمايند.
مسأله 581 ـ اگر كفن ميت به نجاست خود او يا به نجاست ديگرى نجس شود، چنانچه كفن از بين نمى رود بايد مقدار نجس را بشويند يا ببرند ولى اگر در قبر گذاشته باشند بهتر است كه ببرند بلكه اگر بيرون آوردن ميت اهانت به او باشد بريدن واجب مى شودواگر شستن يابريدن آن ممكن نيست، درصورتى كه عوض كردن آن ممكن باشد، بايد عوض نمايند.
مسأله 582 ـ كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته است اگر بميرد بايد مثل ديگران كفن شود و پوشاندن سر و صورتش اشكال ندارد.
مسأله 583 ـ مستحب است انسان در حال سلامتى، كفن و سدر و كافور خود را تهيه كند.

احكام حنوط

مسأله 584 ـ بعد از غسل، واجب است ميت را حنوط كنند; يعنى به پيشانى و كف دستها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهاى او كافور بمالند. و مستحب است به سر بينى ميت هم كافور بمالند و بايد كافور ساييده و تازه باشد و اگر به واسطه كهنه بودن، عطر آن از بين رفته باشد كافى نيست.
مسأله 585 ـ در حنوط ميت، مراعات ترتيب بين اعضاى سجود لازم نيست اگرچه احتياط مستحب آن است كه اوّل كافور را به پيشانى ميت بمالند.

[102]

مسأله 586 ـ بهتر آن است كه ميت را پيش از كفن كردن، حنوط نمايند اگرچه در بين كفن كردن و بعد از آن هم مانعى ندارد.
مسأله 587 ـ كسى كه براى حجّ احرام بسته است اگر پيش از تمام كردن سعى بين صفا و مروه بميرد حنوط كردن او جايز نيست و نيز اگر در احرام عمره پيش از آن كه موى خود را كوتاه كند بميرد نبايد او را حنوط كنند.
مسأله 588 ـ زنى كه شوهر او مرده و هنوز عده اش تمام نشده اگرچه حرام است خود را خوشبو كند، ولى چنانچه بميرد حنوط او واجب است.
مسأله 589 ـ احتياط واجب آن است كه ميت را با مشك و عنبر و عود و عطرهاى ديگر خوشبو نكنند يا براى حنوط اينها را با كافور مخلوط ننمايند.
مسأله 590 ـ مستحب است قدرى تربت حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) را با كافور مخلوط كنند ولى بايد از آن كافور به جاهايى كه بى احترامى مى شود نرسانند و نيز بايد تربت بقدرى زياد نباشد، كه وقتى با كافور مخلوط شد، آن را كافور نگويند.
مسأله 591 ـ اگر كافور به اندازه غسل و حنوط نباشد بايد غسل را مقدم بدارند، و اگر براى هفت عضو نرسد پيشانى را مقدم بدارند.
مسأله 592 ـ مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر همراه ميّت بگذارند.

احكام نماز ميّت

مسأله 593 ـ نماز خواندن بر ميت مسلمان اگرچه بچه باشد واجب است، ولى بايد پدر و مادر و جد و جدّه آن بچه يا يكى از آنان مسلمان باشند و شش سال بچه تمام شده باشد.
مسأله 594 ـ نماز ميت بايد بعد از غسل و حنوط و كفن كردن او خوانده شود و اگر پيش از اينها يا در بين اينها بخوانند، اگرچه از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد كافى نيست.
مسأله 595 ـ كسى كه مى خواهد نماز ميت بخواند لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمم باشد و بدن و لباسش پاك باشد و اگر لباس او غصبى هم باشد اشكال ندارد، اگرچه احتياط مستحب آن است كه تمام چيزهايى را كه در نمازهاى ديگر لازم است رعايت كند.
مسأله 596 ـ كسى كه به ميت نماز مى خواند، بايد رو به قبله باشد. و نيز واجب

[103]

است ميت را مقابل او به پشت بخوابانند به طورى كه سر او به طرف راست نمازگزار و پاى او به طرف چپ نمازگزار باشد.
مسأله 597 ـ مكان نمازگزار بايد از جاى ميت پست تر يا بلندتر نباشد ولى پستى و بلندى مختصر اشكال ندارد.
مسأله 598 ـ نمازگزار بايد از ميت دور نباشد ولى كسى كه نماز ميت را به جماعت مى خواند اگر از ميت دور باشد چنانچه صفها به يكديگر متصل باشد اشكال ندارد.
مسأله 599 ـ نمازگزار بايد مقابل ميت بايستد، ولى اگر نماز به جماعت خوانده شود و صف جماعت از دو طرف ميت بگذرد، نماز كسانى كه مقابل ميت نيستند اشكال ندارد.
مسأله 600 ـ بين ميّت و نمازگزار بايد پرده يا ديوار يا چيزى مانند اينها نباشد ولى اگر ميت در تابوت و مانند آن باشد اشكال ندارد.
مسأله 601 ـ در وقت خواندن نماز بايد عورت ميت پوشيده باشد و اگر كفن كردن او ممكن نيست بايد عورتش را اگرچه با تخته و آجر و مانند اينها باشد بپوشانند.
مسأله 602 ـ نماز ميت را بايد ايستاده و با قصد قربت بخواند و در موقع نيت، ميت را معين كند، مثلاً نيت كند نماز مى خوانم بر اين ميت قربةً الى الله.
مسأله 603 ـ اگر كسى نباشد كه بتواند نماز ميت را ايستاده بخواند، مى شود نشسته بر او نماز خواند.
مسأله 604 ـ اگر ميت وصيت كرده باشد كه شخص معينى بر او نماز بخواند، احتياط واجب آن است كه آن شخص از ولىّ ميت اجازه بگيرد و بر ولّى هم بنابر احتياط واجب، واجب است كه اجازه بدهد.
مسأله 605 ـ مكروه است بر ميّت چند مرتبه نماز بخوانند، ولى اگر ميّت اهل علم و تقوى باشد مكروه نيست.
مسأله 606 ـ اگر ميت را عمداً يا از روى فراموشى يا به جهت عذرى بدون نماز دفن كنند يا بعد از دفن معلوم شود، نمازى كه بر او خوانده شده باطل بوده است، تا وقتى جسد او از هم نپاشيده واجب است با شرطهايى كه براى نماز ميّت گفته شد به قبرش نماز بخوانند.

[104]

دستور نماز ميّت

مسأله 607 ـ نماز ميت پنج تكبير دارد و اگر نمازگزار پنج تكبير به اين ترتيب بگويد كافى است: بعد از نيت و گفتن تكبير اول بگويد: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّالله وَاَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ اللهِ.
و بعد از تكبير دوم بگويد: اللّهُمَّ صَلّ على مُحَمَّد وَآلِ مُحَمّد.
و بعد از تكبير سوّم بگويد: اللّهُمَّ اغْفِر لِلْمُؤمِنينَ وَالْمُؤمِناتِ.
و بعد از تكبير چهارم اگر ميّت مرد است بگويد: اللّهُمَ اغْفِر لِهذا الْميِّتِ و اگر زن است بگويد: اللّهُمَ اغْفِر لِهذِهِ الْميِّتِ و بعد تكبير پنجم را بگويد.
و بهتر است بعد از تكبير اول بگويد: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ اِلهاً واحِداً أَحَداً صَمَداً فَرْداً حيّاً قيّوماً دائِماً اَبَداً لَمْ يَتّخذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ اَرْسَلَهُ بِالْهُدى وَدينِ الْحَقِّ، لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّه، وَلَوْكَرِهَ الْمُشْرِكوُن. بَشيراً وَنَذِيراً بَيْنَ يَدَىِ السّاعَةِ.
و بعد از تكبير دوّم بگويد: اللّهُمَّ صَلّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمّد وَبارِكْ عَلى مُحَمّد وَآلِ مُحَّمَداً و ارحم محمّداً وَآلِ مُحمّد كَاَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلى اِبْراهِيمَ وَآلِ اِبْراهِيمَ اِنَّكَ حَمِيدٌ مَجيدٌ وَصَلِّ عَلى جَميعِ الاَْنْبياءِ وَالْمُرْسَلِينَ.
و بعد از تكبير سوّم بگويد: اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنينَ وَالْمُؤمِناتِ وَالْمُسْلِميِنَ وَالْمُسْلِماتِ الاَْحْياء مِنْهُمْ وَالاَْمْواتِ تابِعْ بَيْنَنا وَبَيْنَهُمْ بِالْخَيراتِ اِنّكَ عَلى كُلِّ شَىء قَدِيرِ.
و بعد از تكبير چهارم اگر ميت مرد است بگويد: اللّهُمَ اِنَّ هذَا الْمُسَجَّى قُدّ امَنَا عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ وَابْنُ اَمَتِكَ نَزَلَ بِكَ وَاَنْتَ خَيْرُ مَنْزوُل بِهِ اَللّهُمَّ اِنَّكَ قَبَضْتَ روُحَهُ اِلَيْكَ وَقَدِ احْتاجَ اِلى رَحْمِتَكَ، وَأَنْتَ غَنىُّ عَنْ عَذابِهِ، اللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْه اِلاّ خَيْراً وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا اللّهُمَّ اِنْ كانَ مُحْسِناً فَزِدْ فى اِحْسانِهِ وَاِنْ كان مُسيئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَاغْفِرْلَنا وَلَهُ اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَكَ فِى اعلى عِلّيّين وَاخْلُفْ اَعْلى اَهْلِهِ فِى الغابِرينَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمِتَكَ يا اَرْحَمَ الرّااحِمينَ.
و بعد، تكبير پنجم را بگويد. ولى اگر ميت زن است بعد از تكبير چهارم بگويد: اللّهُمَ اِنَّ هذِهِ الْمُسَجَّاةَ قُدّ امَنَا اَمَتُكَ وَابْنَةُ عَبْدِكَ وَابْنَةُ اَمَتِكَ نَزَلَتْ بِكَ وَاَنْتَ خَيْرُ مَنْزوُل بِهِ اَللّهُمَّ اِنّا لانَعْلَمُ مِنْها اِلاّ خَيْراً وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنّا اللّهُمَّ اِنْ كانَتْ مُحْسِنةً فَزِدْ

[105]

فى اِحْسانِها وَاِنْ كانَتْ مُسيئةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَاغْفِرْلَها اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَكَ فِى اَعْلى عِلّيّين وَاخْلُفْ عَلَى اَهْلِها فِى الغابِرينَ وَارْحَمْها بِرَحْمِتَكَ يا اَرْحَمَ الرّااحِمينَ.
مسأله 608 ـ بايد تكبيرها و دعاها را طورى پشت سر هم بخواند كه نماز از صورت خود خارج نشود.
مسأله 609 ـ كسى كه نماز ميت را به جماعت مى خواند بايد تكبيرها و دعاهاى آن را هم بخواند.

مستحبّات نماز ميّت

مسأله 610 ـ چند چيز در نماز ميّت مستحب است:
اوّل: كسى كه نماز ميت مى خواند با وضو يا غسل يا تيمم باشد، و احتياط مستحب آن است در صورتى تيمم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد، يا بترسد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند به نماز ميت نرسد.
دوّم: اگر ميت مرد است، امام جماعت يا كسى كه فرادى به او نماز مى خواند مقابل وسط قامت او بايستد و اگر ميت زن است مقابل سينه اش بايستد.
سوّم: پابرهنه نماز بخواند.
چهارم: در هر تكبير دستها را بلند كند.
پنجم: فاصله او با ميت به قدرى كم باشد كه اگر باد لباسش را حركت دهد به جنازه برسد.
ششم: نماز ميت را به جماعت بخواند.
هفتم: امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او نماز مى خوانند، آهسته بخوانند.
هشتم: در جماعت اگرچه مأموم يك نفر باشد عقب امام بايستد.
نهم: نمازگزار به ميت و مؤمنين زياد دعا كند.
دهم: پيش از نماز سه مرتبه بگويد: الصَّلاة.
يازدهم: نماز را در جايى بخوانند كه مردم براى نماز ميت بيشتر به آنجا مى روند.
دوازدهم: زن حائض اگر نماز ميت را به جماعت مى خواند در صفى تنها بايستد.
مسأله 611 ـ خواندن نماز ميت در مساجد مكروه است ولى در مسجدالحرام

[106]

مكروه نيست.

احـكام دفـن

مسأله 612 ـ واجب است ميت را طورى در زمين دفن كنند كه بوى او بيرون نيايد و درندگان هم نتوانند بدنش را بيرون آورند و در صورتى كه ترس درنده و نزديك شدن انسانى كه از بوى ميت اذيت شود در بين نباشد احتياط واجب آن است كه گودى قبر به همان اندازه مذكور در بالا باشد، و اگر ترس آن باشد كه جانور بدن او را بيرون آورد، بايد قبر را با آجر و مانند آن محكم كنند.
مسأله 613 ـ اگر دفن ميت در زمين ممكن نباشد مى توانند به جاى دفن، او را در بنا يا تابوت بگذارند.
مسأله 614 ـ ميت را بايد در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند كه جلوى بدن او رو به قبله باشد.
مسأله 615 ـ اگر كسى در كشتى بميرد چنانچه جسد او فاسد نمى شود و بودن او در كشتى مانعى ندارد بايد صبر كنند تا به خشكى برسند و او را در زمين دفن كنند، وگرنه بايد در كشتى غسلش بدهند و حنوط و كفن كنند و پس از خواندن نماز ميّت چيز سنگينى به پايش ببندند و به دريا بيندازند يا او را در خمره بگذارند و درش را ببندند و به دريا بيندازند و اگر ممكن است بايد او را در جايى بيندازند كه فوراً طعمه حيوانات نشود.
مسأله 616 ـ اگر بترسند كه دشمن، قبر ميت را بشكافد و بدن او را بيرون آورد و گوش يا بينى يا اعضاى ديگر او را ببرد چنانچه ممكن باشد بايد به طورى كه در مسأله پيش گفته شد او را به دريا بيندازند.
مسأله 617 ـ مخارج انداختن در دريا و مخارج و محكم كردن قبر ميت را در صورتى كه لازم باشد بايد از اصل مال ميت بردارند.
مسأله 618 ـ اگر زن كافره بميرد و بچه در شكم او مرده باشد، چنانچه پدر بچه مسلمان باشد، بايد زن را در قبر به پهلوى چپ پشت به قبله بخوابانند كه روى بچه به طرف قبله باشد بلكه اگر هنوز روح هم به بدن او داخل نشده باشد، بنابر احتياط واجب بايد به همين دستور عمل كنند.
مسأله 619 ـ دفن مسلمان در قبرستان كفار و دفن كافر در قبرستان

[107]

مسلمانان جائز نيست.
مسأله 620 ـ دفن مسلمان در جايى كه بى احترامى به او باشد مانند جايى كه خاكروبه و كثافت مى ريزند، جايز نيست.
مسأله 621 ـ ميت را نبايد در جاى غصبى دفن كنند و دفن كردن در جايى كه براى غير دفن كردن وقف شده مثل مسجد و حسينيه جايز نيست.
مسأله 622 ـ دفن ميّت در قبر مرده ديگر جائز نيست مگر آن كه قبر، كهنه شده باشد و ميت اوّلى از بين رفته باشد.
مسأله 623 ـ چيزى كه از ميّت جدا مى شود، اگرچه مو و ناخن و دندانش باشد، بايد با او دفن شود، و دفن ناخن و دندانى كه در حال زندگى از انسان جدا مى شود مستحب است.
مسأله 624 ـ اگر كسى در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممكن نباشد بايد در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
مسأله 625 ـ اگر بچه در رحم مادر بميرد و ماندنش در رحم براى مادر خطر داشته باشد بايد به آسانترين راه او را بيرون آورند، و چنانچه ناچار شوند كه او را قطعه قطعه كنند اشكال ندارد، ولى بايد به وسيله شوهرش اگر اهل فن است يا زنى كه اهل فن باشد او را بيرون بياورند و اگر ممكن نيست مرد محرمى كه اهل فن باشد، و اگر آن هم ممكن نشود مرد نامحرمى كه اهل فن باشد بچه را بيرون بياورد، و در صورتى كه آن هم پيدا نشود كسى كه اهل فن نباشد مى تواند بچه را بيرون آورد.
مسأله 626 ـ هرگاه مادر بميرد و بچه در شكمش زنده باشد اگرچه اميد زنده ماندن طفل را نداشته باشند به وسيله كسانى كه در مسأله پيش گفته شد پهلوى چپ او را بشكافند و بچه را بيرون آورند و دوباره بدوزند.

مستحبّات دفن

مسأله 627 ـ مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود كنند و ميت را در نزديكترين قبرستان دفن نمايند مگر آن كه قبرستان دورتر، از جهتى بهتر باشد مثل آن كه مردمان خوب در آن جا دفن شده باشند، يا مردم براى فاتحه اهل قبور بيشتر به آن جا بروند و نيز جنازه را در چند ذرعى قبر، زمين بگذارند و تا سه مرتبه كم كم نزديك ببرند، و در هر مرتبه زمين بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر

[108]

كنند. و اگر ميت مرد است در دفعه سوّم طورى زمين بگذارند كه سر او طرف پايين قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمايند. و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر كنند و در موقع وارد كردن پارچه اى روى قبر بگيرند، و نيز جنازه را به آرامى از تابوت بگيرند و وارد قبر كنند، و دعاهايى كه دستور داده شده، پيش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن كه ميت را در لحد گذاشتند، گره هاى كفن را باز كنند و صورت ميت را روى خاك بگذارند و بالشى از خاك زير سر او بسازند و پشت ميت، خشت خام يا كلوخى بگذارند كه ميّت به پشت برنگردد و پيش از آنكه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست ميّت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ ميّت بگذارند و دهان را نزديك گوش او ببرند و به شدّت حركتش دهند و سه مرتبه بگويند:
اِسْمَعْ اِفْهَمْ يا فُلانَ ابنَ فُلانْ و به جاى فلان اسم ميت و پدرش را بگويند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش على است سه مرتبه بگويند:
اِسْمَعْ اِفْهَمْ يا مُحَمّدبن عَلِىّ پس از آن بگويند:
هَلْ اَنْتَ عَلَى الْعَهْدِ الَّذِى فارَقْتَنا عَلَيْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لااِلهَ اِلاّالله وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلّى الله عَلَيْهِ وَآلِه عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ وَسَيّدُ النّبيّينَ وَخْاتَمُ الْمُرْسَلِينَ وَاَنَّ عَليّاًاَمِيرُالْمُؤمِنينَ وَسَيّدُ الوَصِييّنَ وَاِمامٌ اِفْتَرَضَ اللهُ طاعَتَهَ عَلَى الْعالَميِنَ وَاَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْن وَعَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْن وَمُحَمَّدَبْن عَلِىٍّ وَجَعْفَرَبْنَ مُحَمَّد وَموُسَى بْنَ جَعْفَر وَعلىَّ بْنَ موُسى وَمُحَمَّدَبْنَ عَلِىٍّ وَعلىَّ بْنَ مُحَمَّد وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ وَالْقائِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدِىّ صَلَواتُ الله عَلَيْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنيِنَ وَحُجَجُ اللهِ عَلَى الخَلْقِ اَجْمَعينَ وَاَئِمَّتكَ اَئِمَّةٌ هُدِىَ اَبْرارٌ يا فُلانَ بْنَ فُلان و به جاى فلان بن فلان اسم ميّت و پدرش را بگويد:
و بعد بگويد: اذا اَتاكَ الْمَلَكانِ المُقَرَّبانِ رَسوُلَيْنِ مِنْ عِنْدِاللهِ تَبارَكَ وَتَعالى وَسَئَلاكَ عَنْ رَبِّكَ و عَنْ نَبِيِّكَ وَعَنْ دينِكَ وَعَنْ كِتابِكَ وَعَنْ قِبْلَتِكَ وَعَنْ اَئِمَّتِكَ فَلاْ تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِى جَوابِهِما اللهُ رَبّى وَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ نَبِيّى وَالاِْسْلامُ دينى وَالْقُرآنُ كِتابى وَالْكَعْبَةُ قِبْلَتِى وَاَمِيرُالْمُؤمِنينَ عَلىُّ بْنُ اَبِى طالب اِمامى وَالْحَسَنُ بْنُ عَلىٍّ الْمُجْتَبى اِمامى وَالْحُسَيْنُ بْنُ عَلِىٍّ الشَّهيدُ بِكَرْبَلا اِمامى وَعلِىُّ زَيْنُ الْعابِدينَ اِمامى وَمُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامى وَجَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامى، وَ مُوسَى الْكاظِمُ اِمامى، وَعَلىُّ الرِّضا اِمامِى، وَمُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامِى، وَعَلِىٌّ الْهادِى اِمامِى وَالْحَسنُ الْعَسْكَرى

[109]

اِمامى وَالْحُجَّةَ الْمُنْتَظَرُ اِمامِى هؤُلاءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ اَئِمَّتى وَسادَتى وَقادَتى وَشُفَعْائى بِهِمْ اَتَوَلَّى وَمِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِى الدُّنْيا وَالاخِرَةِ ثُمَّ اَعْلَمْ يا فُلانَ بْنَ فُلان و به جاى فلان بن فلان اسم ميت و پدرش را بگويد بعد بگويد: اِنَّ اللهَ تَبارَكَ وَتَعالى نِعْمَ الرَّبُّ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ نِعْمَ الرَّسوُلُ وَاَنَّ عَلِىِّ بْنَ اَبىِ طالِب وَاوْلادَهُ الْمَعْصوُمينَ الاَْئِمَّةَ الاِْثْنى عَشَرَ نِعْمَ الائَمَّةُ وَاَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ حَقُّ وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْكَر وَنَكِير فىِ القَبْرِ حَقُّ وَالْبَعْثَ حَقٌ والنُشُورَ حَقٌ وَالصِّراطَ حَقٌّ وَالْمِيزانَ حَقٌّ وَتَطايُرَ الكُتُبِ حَقٌّ وَاَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَالنّارَ حَقُّ وَاَنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فيها وَاَنَّ اللهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبوُرِ پس بگويد: اَفَهِمْتَ يا فُلانُ و به جاى فلان اسم ميّت را بگويد پس از آن بگويد: ثَبَّتَكَ اللهُ بِالْقوُلِ الثّابِتِ وَهَديكَ اللهُ اِلى صِراط مُسْتَقيم عَرَّفَ اللهُ بَيْنَكَ وَبَيْنَ اوْلِيائِكَ فِى مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ پس بگويد: اللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَاصْعَدْ بِروُحِه اِلَيْكَ وَلَقّنهُ مِنْكَ بُرْهاناً اللّهُمَّ عَفْوَكَ عَفْوَك.
مسأله 628 ـ مستحب است كسى كه ميّت را در قبر مى گذارد با طهارت و سر برهنه و پا برهنه باشد و از طرف پاى ميت از قبر بيرون بيايد، و غير از خويشان ميت كسانى كه حاضرند، با پشت دست خاك بر قبر بريزند و بگويند: اِنّا لله واِنّا اِلَيْهِ راجِعوُن. اگر ميت زن است كسى كه با او محرم مى باشد او را در قبر بگذارد و اگر محرمى نباشد خويشانش او را در قبر بگذارند.
مسأله 629 ـ مستحب است قبر را مربع يا مربع مستطيل بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمين بلند كنند و نشانه اى روى آن بگذارند كه اشتباه نشود و روى قبر آب بپاشند، و بعد از پاشيدن آب كسانى كه حاضرند، دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز كرده در خاك فرو برند و هفت مرتبه سوره مباركه اِنّا اَنْزَلْناه بخوانند و براى ميت طلب آمرزش كنند و اين دعا را بخوانند:
اللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَاصْعَدْ اِلَيْكَ روُحَهُ وَلَقِّهِ مِنْكَ رِضْواناً وَاَسْكِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ ما تُغْنِيهِ بِهِ عَنْ رَحْمَة مَنْ سِواكَ.
مسأله 630 ـ پس از رفتن كسانى كه تشييع جنازه كرده اند مستحب است وَلِىّ ميت يا كسى كه از طرف ولىّ اجازه دارد، دعاهايى را كه دستور داده شده، به ميت تلقين كند.
مسأله 631 ـ بعد از دفن مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتى دهند ولى اگر مدتى گذشته است كه به واسطه سر سلامتى دادن، مصيبت يادشان مى آيد، ترك

[110]

آن بهتر است، و نيز مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مكروه است.
مسأله 632 ـ مستحب است انسان در مرگ خويشان، مخصوصاً در مرگ فرزند صبر كند و هر وقت ميت را ياد مى كند بگويد: «اِنّالله وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ» و براى ميت قرآن بخواند و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محكم بسازد كه زود خراب نشود.
مسأله 633 ـ جائز نيست انسان در مرگ كسى صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.
مسأله 634 ـ پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر جائز نيست.
مسأله 635 ـ اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره كند يا اگر زن در عزاى ميت صورت خود را بخراشد به طورى كه خون بيايد يا موى خود را بكند بايد يك بنده آزاد كند يا ده فقير را طعام دهد و يا آنها را بپوشاند و اگر نتواند بايد سه روز روزه بگيرد بلكه اگر خون هم نيايد بنابر احتياط واجب به اين دستور عمل نمايد.
مسأله 636 ـ احتياط واجب آن است كه در گريه بر ميت صدا را خيلى بلند نكنند.

نماز وحشت

مسأله 637 ـ مستحب است در شب اول قبر، دو ركعت نماز وحشت براى ميت بخوانند و دستور آن اين است كه در ركعت اول بعد از حمد يك مرتبه آية الكرسى و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره اِنّا اَنْزَلْنا بخوانند و بعد از سلام نماز بگويند اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَابْعَثْ ثَوابَها اِلَى قَبْرِ فُلانَ و به جاى كلمه فلان اسم ميت را بگويند.
back page resale_fazel page next page