فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

back page fehrest page next page

2 ـ جِماع

(مسأله 1654) جماع روزه را باطل مى كند، اگرچه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى نيز بيرون نيايد.

(مسأله 1655) اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى نيز بيرون نيايد، روزه باطل نمى شود، ولى كسى كه آلتش را بريده اند، اگر كمتر از ختنه گاه را نيز داخل كند، بنابر احتياط روزه اش باطل مى شود.

(مسأله 1656) اگر شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است و كسى هم كه آلتش را بريده اند، اگر شك كند كه دخول صورت گرفته يا نه، روزه او

[265]

صحيح است.

(مسأله 1657) در صورتى كه تصميم به جماع گرفته و توجّه داشته باشد كه روزه او باطل مى شود ـ هر چند جماع انجام نگرفته يا به اندازه ختنه گاه داخل نشده و منى نيز بيرون نيامده باشد ـ صحّت روزه او محل اشكال است; پس بايد روزه آن روز را تمام كند و قضاى آن را نيز بجا آورد.

(مسأله 1658) اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد يا او را به جماع مجبور نمايند به گونه اى كه از اختيار او خارج باشد، روزه او باطل نمى شود، ولى چنانچه در بين جماع به خاطر آورد يا ديگر مجبور نباشد، بايد فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است.

3 ـ اِستمناء

(مسأله 1659) اگر روزه دار اِستمناء كند، يعنى با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد، روزه او باطل مى شود.

(مسأله 1660) اگر بى اختيار منى از روزه دار بيرون آيد، روزه او باطل نمى شود، ولى اگر عملى انجام دهد كه بى اختيار منى از او بيرون آيد، روزه اش باطل مى شود.

(مسأله 1661) هرگاه روزه دار بداند كه اگر در حال روزه بخوابد محتلم مى شود، يعنى در خواب منى از او بيرون مى آيد، مى تواند بخوابد، و چنانچه بخوابد و محتلم نيز بشود، روزه او صحيح است.

(مسأله 1662) اگر روزه دار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند.

(مسأله 1663) روزه دارى كه محتلم شده، مى تواند ادرار كند و به دستورى كه در مسأله 244 گفته شد اِستبراء نمايد، ولى در صورتى كه بداند با اِستبراء كردن منى از مجراى ادرار بيرون مى آيد، غسل كرده باشد يا نكرده باشد، نمى تواند اِستبراء نمايد.

(مسأله 1664) روزه دارى كه محتلم شده، اگر بداند منى در مجرا مانده و چنانچه پيش از غسل ادرار نكند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد، بهتر است پيش از غسل ادرار كند.

(مسأله 1665) اگر به قصد بيرون آمدن منى عملى انجام دهد، چنانچه بداند بيرون

[266]

آوردن منى باطل كننده روزه است، اگرچه منى هم از او خارج نشود، روزه او باطل مى شود.

(مسأله 1666) اگر روزه دار بدون قصد بيرون آوردن منى با كسى بازى و شوخى كند، در صورتى كه عادت نداشته باشد كه بعد از بازى و شوخى منى از او خارج شود، اگرچه اتفاقاً منى بيرون آيد، روزه او صحيح است، ولى اگر شوخى را تا آنجا ادامه دهد كه نزديك باشد منى خارج شود و خوددارى نكند تا خارج گردد روزه او باطل است.

4 ـ دروغ بستن به خدا و معصومان(عليهم السلام)

(مسأله 1667) اگر روزه دار با گفتن يا با نوشتن يا با اشاره و مانند آنها به خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله) و جانشينان آن حضرت(عليهم السلام) عمداً نسبت دروغ بدهد، اگرچه فوراً بگويد: «دروغ گفتم» يا توبه كند، روزه او باطل است و بنابر احتياط واجب حضرت زهرا(عليها السلام) و ساير پيامبران و جانشينان آنان(عليهم السلام) نيز همين حكم را دارند.

(مسأله 1668) اگر بخواهد خبرى را كه نمى داند راست است يا دروغ نقل كند، بنابر احتياط واجب بايد از كسى كه خبر را گفته يا از كتابى كه آن چيز در آن نوشته شده نقل نمايد، لكن اگر خودش نيز خبر بدهد، روزه او باطل نمى شود.

(مسأله 1669) اگر چيزى را با اعتقاد به اين كه راست است از قول خدا يا معصومان(عليهم السلام) نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه اش باطل نمى شود.

(مسأله 1670) اگر بداند دروغ بستن به خدا و معصومان(عليهم السلام) روزه را باطل مى كند و چيزى را كه مى داند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعد بفهمد آنچه را كه گفته راست بوده، به احتياط واجب بايد آن روز را امساك كند و سپس روزه را قضا نمايد.

(مسأله 1671) اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمداً به خدا و معصومان(عليهم السلام)نسبت دهد روزه او باطل مى شود ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند، اشكال ندارد.

(مسأله 1672) اگر از روزه دار بپرسند: «آيا پيامبر(صلى الله عليه وآله) چنين مطلبى فرموده اند؟» و او جايى كه در جواب بايد بگويد: «نه»، عمداً بگويد: «بلى»، يا جايى كه بايد بگويد: «بلى»، عمداً بگويد: «نه»، روزه او باطل مى شود.

(مسأله 1673) اگر از قول خدا يا معصومان(عليهم السلام) حرف راستى را بگويد و بعد

[267]

بگويد: «دروغ گفتم» يا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن روز كه روزه مى باشد بگويد: «آنچه ديشب گفتم راست است»، روزه او باطل مى شود.

(مسأله 1674) نسبت دادن دروغ به خدا و معصومان(عليهم السلام) از روى شوخى، به نحوى كه به هيچ وجه معناى آن را قصد نكند و شوخى بودن آن براى شنونده و گوينده معلوم باشد، هر چند بى ادبى است ولى روزه را باطل نمى كند.

5 ـ رساندن غبار غليظ به حلق

(مسأله 1675) رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مى كند، چه غبار چيزى مثل آرد باشد كه خوردن آن حلال است، يا غبار چيزى مانند خاك باشد كه خوردن آن حرام است.

(مسأله 1676) اگر به واسطه باد، غبار غليظى پيدا شود و انسان با اين كه متوجّه است، مواظبت نكند و به حلق برسد، روزه اش باطل مى شود.

(مسأله 1677) احتياط واجب آن است كه روزه دار دود سيگار و تنباكو و مانند آنها را نيز به حلق نرساند، ولى بخار غليظ، روزه را باطل نمى كند، مگر اين كه در دهان به صورت آب در آيد و فرو دهد.

(مسأله 1678) اشخاصى كه به خاطر بيمارى تنگى نفس، به دستور پزشك از وسيله اى استفاده مى كنند كه توسط آن از راه دهان يا بينى استنشاق مى نمايند، چنانچه بدون آن نتوانند روزه بگيرند، استفاده آنان از آن وسيله اشكال ندارد.

(مسأله 1679) اگر مواظبت نكند و غبار يا بخار يا دود و مانند آنها داخل حلق شود، چنانچه يقين داشته كه به حلق نمى رسد، روزه او صحيح است.

(مسأله 1680) اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزه او باطل نمى شود و چنانچه ممكن باشد بايد آن را از حلق بيرون آورد.

6 ـ فرو بردن سر در آب

(مسأله 1681) اگر روزه دار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از

[268]

آب بيرون باشد، بنابر احتياط واجب بايد قضاى آن روزه را بگيرد، ولى اگر تمام بدن را زير آب ببرد و مقدارى از سر بيرون باشد، روزه باطل نمى شود.

(مسأله 1682) اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد، روزه او باطل نمى شود.

(مسأله 1683) اگر شك كند كه تمام سر زير آب رفته يا نه، روزه او صحيح است.

(مسأله 1684) اگر تمام سر زير آب برود ولى مقدارى از موها بيرون بماند، روزه باطل مى شود.

(مسأله 1685) احتياط واجب آن است كه سر را در گلاب فرو نبرد، ولى فروبردن در آب هاى مضاف ديگر و در چيزهاى ديگرى كه روان هستند، اشكال ندارد.

(مسأله 1686) اگر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب فرا بگيرد يا فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو ببرد، روزه او باطل نمى شود.

(مسأله 1687) اگر عادتاً با افتادن در آب سرش زير آب مى رود، چنانچه با توجّه به اين مطلب خود را در آب بيندازد و سرش زير آب برود، روزه اش باطل مى شود.

(مسأله 1688) اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد يا شخص ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب به خاطر آورد كه روزه است يا آن كس دست خود را بردارد، بايد فوراً سر را بيرون آورد و چنانچه بيرون نياورد، روزه اش باطل مى شود.

(مسأله 1689) اگر فراموش كند كه روزه است و به نيّت غسل، سر خود را در آب فرو ببرد، روزه و غسل او صحيح است.

(مسأله 1690) اگر بداند كه روزه است و عمداً براى غسل سر خود را در آب فرو برد، چنانچه روزه او مثل روزه كفّاره روزه واجبى باشد كه وقت معيّنى ندارد، غسل صحيح و روزه باطل مى باشد; ولى اگر روزه او واجب معيّن باشد، اگر با فرو بردن سر در آب قصد غسل كند، روزه او باطل است و بنابر احتياط واجب، غسل او نيز باطل مى شود، مگر آن كه در زير آب يا در حال خارج شدن از آب، نيّت غسل كند كه در اين صورت غسل او صحيح است; و اگر روزه ماه رمضان باشد، هم غسل و هم روزه او باطل است، مگر آن كه در همان زير آب توبه نمايد و در حال خارج شدن از آب، نيّت غسل كند كه در اين

[269]

صورت غسل او صحيح است.

(مسأله 1691) اگر براى آن كه كسى را از غرق شدن نجات دهد سر خود را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزه او باطل مى شود.

(مسأله 1692) ريختن آب روى سر اشكال ندارد ولى اگر مثل آب لوله هاى بزرگ يا آبشار باشد كه يك مرتبه تمام سر را مى پوشاند، اشكال دارد.

(مسأله 1693) زن روزه دار علاوه بر اين كه نبايد سر خود را زير آب فروببرد، بنابر احتياط بايد از نشستن در آب نيز خودارى نمايد.

(مسأله 1694) اگر روزه دار سر خود را در محفظه اى مانند كلاه غواصى قرار دهد و زير آب برود، روزه اش باطل نمى شود.

7 ـ باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح

(مسأله 1695) در روزه رمضان و قضاى آن اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نكند يا اگر وظيفه او تيمّم است عمداً تيمّم ننمايد، روزه او باطل است.

(مسأله 1696) اگر در روزه واجبى، مثل روزه ماه رمضان كه وقت آن معيّن است، تا اذان صبح غسل نكند و تيمّم نيز ننمايد، روزه او صحيح نيست.

(مسأله 1697) كسى كه جنب است و مى خواهد روزه واجبى بگيرد كه مثل روزه رمضان وقت آن معيّن است، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، مى تواند تيمّم كند و روزه بگيرد و روزه او صحيح است.

(مسأله 1698) اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز به خاطر آورد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد و اگر بعد از چند روز به خاطر آورد، بايد روزه تمام روزهايى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد، پس اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا كند.

(مسأله 1699) كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمّم وقت ندارد، اگر خود را جنب كند، روزه او باطل است و قضا و كفّاره بر او واجب مى شود; امّا اگر براى تيمّم وقت داشته باشد، چنانچه خود را جنب كند گناهكار است و بايد تيمم كند و علاوه بر روزه آن روز احتياطاً قضاى آن روزه را نيز بگيرد.

[270]

(مسأله 1700) اگر گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمّم كند، روزه او صحيح است.

(مسأله 1701) كسى كه بايد براى روزه، تيمّم كند، بنابر احتياط واجب پس از تيمّم نبايد تا اذان صبح بخوابد و حدث ديگرى نيز نبايد از او سر بزند.

(مسأله 1702) كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى شود، نبايد بخوابد، و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزه او باطل است و قضا و كفّاره بر او واجب مى شود.

(مسأله 1703) هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، چنانچه احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد براى غسل بيدار مى شود، در صورتى كه عادت به بيدار شدن داشته باشد، مى تواند بخوابد.

(مسأله 1704) كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزه او صحيح است.

(مسأله 1705) كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند روزه او صحيح است.

(مسأله 1706) كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند، يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود، روزه او باطل است.

(مسأله 1707) اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود، اگر عادت به بيدار شدن داشته باشد و تصميم نيز داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند و اگر عادت به بيدار شدن

[271]

نداشته باشد و يا از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، احتياطاً كفّاره نيز بر او واجب مى شود.

(مسأله 1708) خوابى را كه در آن محتلم شده نبايد خواب اوّل حساب كرد، بلكه اگر از آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد، خواب اوّل حساب مى شود.

(مسأله 1709) اگر روزه دار در روز رمضان محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل كند.

(مسأله 1710) هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگرچه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزه او صحيح است.

(مسأله 1711) كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگرچه از روى عمد نيز نباشد، روزه او باطل است.

(مسأله 1712) كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت قضاى روزه تنگ باشد، مثلاً پنج روز روزه قضاى رمضان داشته باشد و پنج روز نيز به رمضان مانده باشد، بايد بعد از رمضان عوض آن را بجا آورد; و اگر وقت قضاى روزه تنگ نباشد، بايد روز ديگرى روزه بگيرد، و در هر صورت لازم نيست اين روز را روزه بگيرد.

(مسأله 1713) اگر در روزه واجبى، غير از روزه رمضان وقضاى آن، تا اذان صبح جنب بماند، روزه او صحيح است چه وقت آن معيّن باشد و چه نباشد.

(مسأله 1714) اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و عمداً غسل نكند يا اگر وظيفه او تيمّم است عمداً تيمّم نكند، روزه او باطل است.

(مسأله 1715) اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان يا قضاى آن را بگيرد، بايد تيمّم كند و روزه او صحيح است; و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجب ديگرى مثل روزه كفّاره و روزه نذرى بگيرد، اگرچه روزه او بدون تيمّم نيز صحيح است ولى احتياط مستحب آن است كه تيمّم كند.

(مسأله 1716) اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام

[272]

از غسل و تيمّم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، روزه او صحيح است، ولى اگر در وسعت وقت، قضاى روزه رمضان را گرفته باشد، صحيح بودن آن اشكال دارد.

(مسأله 1717) اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگرچه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است.

(مسأله 1718) اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك يا چند روز به خاطر آورد، روزه هايى كه گرفته صحيح است.

(مسأله 1719) خواب دوم و سوم حائض يا نفساء در شب ماه رمضان پس از پاك شدن، حكم خواب دوم و سوم جنب را ندارد، بلكه اگر براى بيدار شدن و غسل كردن كوتاهى نكرده باشد، خواب سوم او نيز اشكال ندارد; وچنانچه تا اذان صبح بيدار نشود، روزه او صحيح است و در صورتى كه كوتاهى كرده باشد، خواب اوّل او نيز اشكال دارد و چنانچه تا اذان صبح بيدار نشود، روزه او باطل است.

(مسأله 1720) اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان صبح غسل نكند و در تنگى وقت، تيمّم نيز نكند، روزه او باطل است; ولى چنانچه كوتاهى نكند مثلاً منتظر باشد كه حمّام زنانه شود يا آب آن گرم شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، در صورتى كه تيمّم كند، روزه او صحيح است.

(مسأله 1721) اگر زنى كه در حال استحاضه است غسل هاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه (از مسأله 497 به بعد) گفته شد بجا آورد، روزه او صحيح است.

(مسأله 1722) كسى كه مسّ ميّت كرده، يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميّت رسانده، مى تواند بدون غسل مسّ ميّت روزه بگيرد، و اگر در حال روزه ميّت را مس نمايد، روزه او باطل نمى شود.

8 ـ اِماله كردن

(مسأله 1723) اماله كردن با مايعات اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مى كند; ولى استعمال شياف هايى كه براى معالجه است، اشكال ندارد; و احتياط واجب آن است كه از استعمال شياف هايى كه مثل شياف ترياك براى خوش

[273]

آمدن يا براى تغذيه از اين مجرا مى باشند، خوددارى نمايند.

9 ـ قِى كردن

(مسأله 1724) هرگاه روزه دار عمداً قى (استفراغ) كند ـ اگرچه به واسطه بيمارى و مانند آن ناچار به اين عمل باشد ـ روزه او باطل مى شود، ولى اگر سهواً يا بى اختيار قى كند، اشكال ندارد.

(مسأله 1725) اگر در شب چيزى بخورد كه مى داند به واسطه خوردن آن در روز بى اختيار قى مى كند، احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را قضا نمايد.

(مسأله 1726) اگر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند، چنانچه براى او ضرر و مشقّت نداشته باشد، بايد خوددارى نمايد.

(مسأله 1727) اگر حشره اى در گلوى روزه دار برود، چنانچه به قدرى پايين رود كه به فرو بردن آن، خوردن نگويند، لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است و اگر به اين مقدار پايين نرود، بايد آن را بيرون آورد، اگرچه موجب شود كه قى كند و روزه او باطل شود; و چنانچه فرو ببرد روزه او باطل مى شود و بنابر احتياط واجب، بايد كفّاره جمع بدهد.

(مسأله 1728) اگر سهواً چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به معده به خاطر آورد كه روزه است، چنانچه ممكن باشد بايد آن را بيرون آورد و روزه او باطل نمى شود، ولى اگر ممكن نباشد و به فرو بردن آن از آن محل نيز خوردن نگويند، لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه او صحيح است.

(مسأله 1729) اگر يقين داشته باشد كه به واسطه آروغ زدن چيزى از گلو بيرون مى آيد نبايد عمداً آروغ بزند; و اگر احتمال نيز بدهد، احتياطاً نبايد عمداً آروغ بزند.

(مسأله 1730) اگر آروغ بزند و بدون اختيار چيزى در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بى اختيار فرو رود، روزه اش صحيح است.

احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كنند

(مسأله 1731) اگر انسان عمداً و از روى اختيار عملى كه روزه را باطل مى كند انجام

[274]

دهد، روزه او باطل مى شود; و چنانچه از روى عمد نباشد، اشكال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد (به تفصيلى كه در مسأله 1707 گفته شد) و تا اذان صبح غسل نكند، روزه او باطل است.

(مسأله 1732) اگر روزه دار سهواً يكى از اعمالى را كه روزه را باطل مى كنند، انجام دهد و به گمان اين كه روزه اش باطل شده، دوباره عمداً يكى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مى شود.

(مسأله 1733) اگر به واسطه ندانستن مسأله، يكى از اعمالى را كه روزه را باطل مى كنند انجام دهد، چنانچه در آموختن مسأله كوتاهى كرده باشد، روزه او باطل است; ولى اگر كوتاهى نكرده يا حكم مسأله را اشتباه فهميده باشد، باطل بودن روزه او محل اشكال است، هرچند احتياط آن است كه آن را قضا كند.

(مسأله 1734) اگر چيزى به زور در گلوى روزه دار بريزند يا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمى شود. ولى اگر او را مجبور كنند كه روزه خود را باطل كند، مثلاً به او بگويند: «اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى زنيم» و خود او براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد، روزه او باطل مى شود.

(مسأله 1735) روزه دار نبايد به جايى برود كه مى داند در آنجا چيزى در گلوى او مى ريزند يا او را مجبور مى كنند كه خودش روزه خود را باطل كند; و اگر قصد رفتن كند، گرچه نرود يا بعد از رفتن چيزى به خوردش ندهند، روزه او باطل مى شود; و همچنين اگر از روى ناچارى عملى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، روزه او باطل مى شود; ولى اگر چيزى در گلويش بريزند، باطل شدن روزه او محل اشكال است.

آنچه براى روزه دار مكروه است

(مسأله 1736) چند چيز براى روزه دار مكروه است و از آن جمله است: دوا ريختن به چشم و سرمه كشيدن در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق برسد; انجام دادن هر كارى كه مانند خون گرفتن و حمّام رفتن باعث ضعف شود; انفيه كشيدن اگر نداند كه به حلق مى رسد و اگر بداند به حلق مى رسد، جايز نيست; بو كردن گياههاى معطر; استعمال شياف; تر كردن لباسى كه در بدن است; كشيدن دندان و هر عملى

[275]

كه به واسطه آن از دهان خون بيايد; مسواك كردن با چوب تر و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى، زن خود را ببوسد يا عملى انجام دهد كه شهوت خود را تحريك كند; ولى اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد گرچه منى نيز خارج نشود، روزه او باطل مى شود.

مواردى كه قضا و كفّاره واجب مى شود

(مسأله 1737) اگر در روزه رمضان عمداً قى كند يا در شب جنب شود و به تفصيلى كه در مسأله 1707 گفته شد، دو مرتبه يا بيشتر بيدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود يا عمداً اماله كند يا سر را زير آب ببرد، بايد روزه آن روز را قضا نموده و بنابر احتياط واجب، كفّاره نيز بدهد ولى اگر عمداً عمل ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، در صورتى كه مى دانستهآن عمل روزه را باطل مى كند، قضا و كفّاره بر او واجب مى شود.

(مسأله 1738) اگر به واسطه ندانستن مسأله، عملى را انجام دهد كه روزه را باطل مى كند، چنانچه مى توانسته مسأله را ياد بگيرد، بنابر احتياط واجب كفّاره بر او ثابت مى شود و اگر نمى توانسته مسأله را ياد بگيرد يا اصلاً متوجّه مسأله نبوده يا يقين داشته كه فلان چيز روزه را باطل نمى كند، كفّاره بر او واجب نيست.


back page fehrest page next page