فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

back page fehrest page next page

نماز جمعه

(مسأله 1578) نماز جمعه در صورت فراهم بودن شرايط آن، يك واجب تخييرى است; يعنى نمازگزار مى تواند در روزهاى جمعه يكى از نمازهاى ظهر و يا نماز جمعه را به جا بياورد، اگرچه نماز جمعه افضل است و در قرآن و روايات در مورد آن بسيار سفارش شده است.

(مسأله 1579) نماز جمعه قضا ندارد و اگر كسى آن را ترك كند بايد به جاى آن نماز ظهر را بجا آورد و اگر وقت نماز ظهر هم گذشته باشد بايد نماز ظهر را قضا نمايد.

[254]

(مسأله 1580) در نماز جمعه علاوه بر شرايطى كه براى صحّت نماز گفته شده است، پنج شرط ديگر نيز وجود دارد:

1 ـ نماز جمعه بايد به جماعت خوانده شود.

2 ـ حداقل تعداد نمازگزاران با امام جمعه بايد پنج نفر مرد عاقل و بالغ و بنابر احتياط غير مسافر باشند.

3 ـ امام جمعه قبل از نماز دو خطبه بخواند.

4 ـ بين دو محلّى كه نماز جمعه برگزار مى شود حداقل يك فرسخ شرعى فاصله باشد.

5 ـ امام جمعه واجد شرايط باشد.

(مسأله 1581) امام جمعه بايد بالغ، عاقل، مرد، شيعه دوازده امامى و عادل باشد و توانايى خواندن خطبه ها را در حال ايستاده داشته باشد و بنابر احتياط واجب بيمارى خوره و يا پيسى نمايان نداشته و نيز حدّ شرعى نخورده باشد. و بنابر احتياط واجب بايد امام جمعه از طرف مجتهد جامع الشرايط منصوب باشد و اگر چند مجتهد واجد الشرايط باشند، هر كدام قبلاً اجازه داده باشند كافى است و در صورت تعارض نظر مجتهد اعلم و اعدل مقدّم است.

(مسأله 1582) هنگامى كه نماز جمعه باشرايط لازم برگزار شود، كسى كه هنگام خواندن خطبه ها ـ هرچند از روى عمد ـ حضور نداشته باشد مى تواند در نماز شركت كند، بلكه كسى هم كه به ركوع ركعت دوم رسيده مى تواند اقتدا نمايد و پس از سلام امام ركعت دوم را خودش بخواند.

وقت نماز جمعه

(مسأله 1583) بنابر احتياط بايد اوّل ظهر شرعى اذان بخوانند و سپس خطبه هاى جمعه شروع شود، و بايد احتياطاً مقدارى از خطبه ها در وقت خوانده شود، و شروع خواندن خطبه پيش از ظهر خلاف احتياط مستحب است.

(مسأله 1584) بنابر احتياط واجب بايد حدود يك ساعت بعد از ظهر شرعى نماز جمعه تمام شده باشد و اگر تا اين زمان تمام نشده باشد، احتياطاً نماز ظهر را هم بخوانند.

(مسأله 1585) اگر شك كنند كه وقت نماز هنوز باقى است يا نه، نماز جمعه صحيح

[255]

است.

كيفيّت اقامه نماز جمعه

(مسأله 1586) نماز جمعه مانند نماز صبح دو ركعت است; و مستحب مؤكّد است در ركعت اوّل پس از حمد «سوره جمعه» و در ركعت دوم پس از حمد «سوره منافقين» خوانده شود. و نيز در ركعت اوّل پيش از رفتن به ركوع يك قنوت و در ركعت دوم پس از بلند شدن از ركوع يك قنوت بخوانند. و همچنين واجب است امام جمعه پيش از شروع در نماز به تفصيلى كه گفته مى شود دو خطبه بخواند.

(مسأله 1587) نمازگزار بايد توجه داشته باشد كه در ركعت دوم پس از قنوت به ركوع نرود، و اگر به ركوع برود نماز باطل مى شود.

(مسأله 1588) بنابر احتياط مستحب امام جمعه حمد و سوره نماز جمعه را بلند بخواند.

(مسأله 1589) شك در تعداد ركعت هاى نماز جمعه موجب بطلان آن است و در ساير احكام حكم نماز دو ركعتى را دارد.

(مسأله 1590) بنابر احتياط واجب هر يك از دو خطبه نماز جمعه بايد مشتمل بر حمد و ثناى پروردگار، صلوات بر پيامبر اكرم و آل پيامبر(عليهم السلام)، دعوت مردم به پرهيزگارى و تقوا و نيز خواندن يك سوره كامل باشد، و خطبه دوم مشتمل بر صلوات بر پيامبر اكرم و آل پيامبر(عليهم السلام)، ذكر نام ائمه معصومين(عليهم السلام) و طلب آمرزش براى مؤمنان باشد.

(مسأله 1591) بنابر احتياط حمد و ثناى پروردگار و صلوات بر پيامبر اكرم و آل پيامبر(عليهم السلام) بايد به عربى گفته شود و در حمد و ثناى خداوند و صلوات بر پيامبر اكرم و آل پيامبر(عليهم السلام) و دعوت مردم به تقوا و خواندن يك سوره كامل در دو خطبه، بايد ترتيب مراعات شود.

(مسأله 1592) خطبه هاى نماز جمعه را بايد شخص امام جمعه در حال ايستاده و با صداى رسا بخواند و ميان دو خطبه ـ هرچند با اندكى نشستن ـ فاصله شود.

(مسأله 1593) بنابر احتياط واجب امام جمعه بايد در حال خطبه با وضو باشد; و

[256]

مستحب است در حال خطبه عمامه بر سر نهاده و به عصا و اسلحه تكيه نمايد و هنگام اذان روى منبر بنشيند و پيش از شروع خطبه به حاضرين سلام كند و بر حاضرين واجب كفايى است كه جواب سلام امام را بدهند.

(مسأله 1594) بنابر احتياط واجب حاضرين بايد به خطبه ها گوش دهند و سكوت نمايند و از خواندن نماز در حال خطبه بپرهيزند. همچنين بنابر احتياط به طرف خطيب نشسته و مثل حال نماز باشند و به راست و چپ نگاه نكنند و جابجا نشوند. ولى پس از پايان خطبه ها صحبت كردن و جابجا شدن و نگاه به چپ و راست كردن اشكال ندارد. و اگر نكاتى كه گفته شد رعايت نكنند خلاف احتياط عمل كرده اند ولى نماز جمعه آنان صحيح است.

(مسأله 1595) شعار و تكبير در بين خطبه ها خلاف احتياط است ولى به صحّت نماز ضررى نمى رساند.

نماز عيد فطر و قربان

(مسأله 1596) نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام(عليه السلام) واجب است و بايد به جماعت خوانده شود، و در زمان ما كه امام(عليه السلام)غايب است، مستحب است و مى توان آن را به جماعت خواند.

(مسأله 1597) وقت نماز عيد فطر و قربان از اوّل آفتاب روز عيد تا ظهر است.

(مسأله 1598) مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند، و در عيد فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار كنند و زكات فطره را نيز بدهند و بعد نماز عيد را بخوانند.

(مسأله 1599) نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است كه در ركعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره، بايد پنج تكبير بگويد و بعد از هر تكبير يك قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تكبير ديگرى بگويد و به ركوع رود و دو سجده بجا آورد و برخيزد، و در ركعت دوم چهار تكبير بگويد و بعد از هر تكبير قنوت بخواند و تكبير پنجم را بگويد و به ركوع رود و بعد از ركوع، دو سجده و تشهّد بجا آورد و نماز را سلام دهد.

(مسأله 1600) در قنوت نماز عيد فطر و قربان، هر دعا و ذكرى بخوانند كافى است

[257]

ولى بهتر است اين دعا را به اميد ثواب بخوانند: «اَللَّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرياءِ وَالْعَظَمَةِ وَأَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَأَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَأَهْلَ التَّقْوى وَالمَغْفِرَةِ أسْألُكَ بِحَقِّ هذَا الْيَوْمِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمينَ عيداً وَلِمُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ذُخْراً وَشَرَفاً وَكَرامَةً وَمَزيداً أنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَأنْ تُدْخِلَنى فى كُلِّ خَيْر أدْخَلْتَ فيهِ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد وَأنْ تُخْرِجَنى مِنْ كُلِّ سُوء أخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ اَللَّهُمَّ إنّى أسْألُكَ خَيْرَ ما سَألَكَ بِهِ عِبادُكَ الصّالِحُونَ وَأعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُكَ الْمُخْلَصُونَ».

(مسأله 1601) مستحب است در نماز عيد فطر و قربان قرائت را بلند بخوانند.

(مسأله 1602) نماز عيد سوره مخصوصى ندارد، ولى بهتر است كه در ركعت اوّل آن سوره «شمس» (سوره 91) و در ركعت دوم سوره «غاشيه» (سوره 88) را بخوانند، يا در ركعت اوّل سوره «أعلى» (سوره 87) و در ركعت دوم سوره «شمس» را بخوانند.

(مسأله 1603) مستحب است روز عيد فطر قبل از نماز عيد، با خرما افطار كند و در عيد قربان بعد از نماز، قدرى از گوشت قربانى بخورد.

(مسأله 1604) مستحب است پيش از نماز عيد غسل كنند و دعاهايى را كه پيش از نماز و بعد از آن در كتاب هاى دعا ذكر شده، به اميد ثواب بخوانند.

(مسأله 1605) مستحب است در نماز عيد بر زمين سجده كنند و در حال گفتن تكبيرها دست ها را بلند كنند و نماز را بلند بخوانند.

(مسأله 1606) بعد از نماز مغرب و عشاى شب عيد فطر و بعد از نماز صبح، ظهر و عصر روز عيد و نيز بعد از نماز عيد فطر، مستحب است اين تكبيرها را بگويد: «اَللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ، لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَاللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ وَللهِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَكْبَرُ عَلى ما هَدانا».

(مسأله 1607) مستحب است انسان در عيد قربان بعد از ده نماز كه اوّل آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است، تكبيرهايى را كه در مسأله پيش گفته شد بگويد و بعد از آن بگويد: «اَللهُ اَكْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الاْنْعامِ وَالْحَمْدُ للهِ عَلى ما أبْلانا» ولى اگر عيد قربان در مِنى باشد، مستحب است بعد از پانزده نماز كه اوّل آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز سيزدهم ذى حجّه است، اين تكبيرها را بگويد.

(مسأله 1608) مأموم بايد در نماز عيد ـ همچون نمازهاى ديگر ـ بجز حمد و سوره، ذكرهاى ديگر نماز را خودش بگويد.

[258]

(مسأله 1609) اگر مأموم هنگامى برسد كه امام مقدارى از تكبيرها و قنوتها را گفته، بايد بعد از آن كه امام به ركوع رفت آنچه را از تكبيرها و قنوتها كه با امام نگفته خودش بگويد وسپس خود را به امام برساند و چنانچه در هر قنوت يك «سُبْحانَ اللهِ» يا يك «اَلْحَمْدُ للهِ» بگويد كافى است.

(مسأله 1610) اگر مأموم امام جماعت را در ركوع ركعت اوّل نماز عيد درك كند، مى تواند اقتدا نمايد و هر اندازه از تكبيرها را با قنوت مختصرى كه مى تواند بجا آورد و خود را به ركوع امام برساند و اگر در ركعت دوم برسد، مى تواند اقتدا نمايد و پس از چهار قنوت امام، قنوت پنجم و تكبير آن را خودش بخواند و پس از سلام امام، برخيزد و ركعت دوم را خودش بجا آورد.

(مسأله 1611) خواندن نماز عيد در زير سقف كراهت دارد.

(مسأله 1612) اگر در تكبيرهاى نماز و قنوت هاى آن شك كند، چنانچه از محل آن تجاوز نكرده باشد، بنا را بر اقلّ بگذارد و اگر بعد معلوم شود كه گفته بوده، اشكال ندارد.

(مسأله 1613) اگر قرائت يا تكبيرها يا قنوت ها را فراموش كند و بجا نياورد، نمازش صحيح است.

(مسأله 1614) اگر ركوع يا دو سجده يا تكبيرة الاحرام را فراموش كند، نمازش باطل است.

(مسأله 1615) اگر در نماز عيد يك سجده يا تشهّد را فراموش كند، احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز آن را به قصد رجاء و اميد ثواب بجا آورد و اگر عملى كند كه براى انجام آن، سجده سهو در نمازهاى شبانه روزى لازم مى شود، احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز به قصد رجاء و اميد ثواب دو سجده سهو براى آن بجا آورد.

(مسأله 1616) اگر نماز عيد در وقت خود خوانده نشود، قضا ندارد، ولى اگر ماه تا ظهر روز عيد فطر ثابت نشود، بر حسب اخبار وارده اقامه نماز عيد در صبح روز بعد مانعى ندارد، ولى خوب است اين عمل به قصد رجاء و اميد ثواب انجام شود.

[259]

احكام روزه

روزه از جمله عباداتى است كه در اديان توحيدى به آن امر شده است، و روزه ماه رمضان هديه اى است الهى كه خداوند به امت محمد(صلى الله عليه وآله) عطا فرموده است تا به وسيله آن بتوانند پليدى را از روح و جسم خويش دور سازند و جان خويش را به زيور تقوى آراسته كنند و با چشيدن طعم گرسنگى و تشنگى رنج و محروميت فقراء را با تمام وجود درك نمايند و در صدد دستگيرى آنان برآيند. و بر مؤمنان است كه از بركات روزه و ماه رمضان بهره مند گردند.

امام سجاد(عليه السلام) در دعاى چهل و چهارم صحيفه سجاديه مى فرمايد: «خداوندا، ماه رمضان را از عبادت ما سرشار كن، و اوقات آن را به توفيق عبادتت مزيّن گردان و ما را در اين ماه به روزه دارى و در شب آن به نماز، تضرع، خشوع و تواضع به درگاهت يارى فرما چنانكه هيچ روز آن گواه بر غفلت ما و هيچ شب آن شاهد تقصير ما نگردد.»

«روزه» آن است كه انسان براى انجام فرمان خداوند از اذان صبح تا مغرب از انجام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند ـ و شرح آنها بعداً گفته مى شود ـ خوددارى نمايد.

نيّت

(مسأله 1617) لازم نيست انسان نيّت روزه را از قلب خود بگذراند يا مثلاً بگويد: «فردا روزه مى گيرم»، بلكه همين مقدار كه براى انجام فرمان خداوند از اذان صبح تا مغرب عملى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد، كافى است، و براى آن كه يقين كند تمام اين مدّت را روزه بوده، بايد مقدارى پيش از اذان صبح و مقدارى نيز بعد از مغرب از انجام اعمالى كه روزه را باطل مى كنند خوددارى نمايد.

(مسأله 1618) انسان مى تواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن نيّت كند

[260]

و بهتر است كه شب اوّل ماه، نيّت روزه همه ماه را نيز بنمايد.

(مسأله 1619) از اوّل شب ماه رمضان تا اذان صبح، هر وقت براى روزه فردا نيّت كند، اشكال ندارد.

(مسأله 1620) وقت نيّت روزه مستحبّى از اوّل شب است تا هنگامى كه به اندازه نيّت كردن به مغرب وقت باقى مانده باشد، بنابراين اگر تا اين هنگام عملى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد و نيّت روزه مستحبّى كند، روزه او صحيح است.

(مسأله 1621) اگر كسى كه پيش از اذان صبح بدون نيّت روزه خوابيده است پيش از ظهر بيدار شود و نيّت كند، روزه او صحيح است، چه روزه واجب باشد و چه مستحب و اگر بعد از ظهر بيدار شود، نمى تواند نيّت روزه واجب نمايد.

(مسأله 1622) اگر بخواهد غير از روزه رمضان، روزه ديگرى بگيرد، بايد آن را معيّن نمايد، مثلاً نيّت كند كه روزه قضا يا روزه نذر مى گيرد، ولى در ماه رمضان لازم نيست نيّت كند كه روزه رمضان مى گيرد; اما اگر نداند ماه رمضان است يا فراموش نمايد و روزه ديگرى را نيّت كند، بايد آن روز را روزه بگيرد و قضاى آن را نيز بعداً بگيرد.

(مسأله 1623) اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نيّت روزه غير رمضان كند، نه روزه ماه رمضان حساب مى شود و نه روزه اى كه قصد كرده است.

(مسأله 1624) اگر مثلاً به نيّت روز اوّل ماه روزه بگيرد بعد بفهمد روز دوم يا سوم بوده، روزه او صحيح است.

(مسأله 1625) اگر پيش از اذان صبح نيّت كند و بى هوش شود و در بين روز به هوش آيد، بنابر احتياط واجب بايد روزه آن روز را تمام نمايد، و در هر صورت چه روزه آن روز را تمام كند يا نكند، بايد قضاى آن روز را روزه بگيرد.

(مسأله 1626) اگر پيش از اذان صبح نيّت كند و مست شود و در بين روز به هوش آيد، احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را تمام كند و قضاى آن را نيز بجاآورد.

(مسأله 1627) اگر پيش از اذان صبح نيّت كند و بخوابد و بعد از مغرب بيدار شود، روزه او صحيح است.

(مسأله 1628) اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است و پيش از ظهر متوجّه شود، چنانچه عملى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد، بايد نيّت كند و روزه او

[261]

صحيح است; و اگر عملى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد يا بعد از ظهر متوجّه شود كه ماه رمضان است، روزه او باطل مى باشد; ولى بايد تا مغرب عملى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد و بعد از رمضان نيز آن روزه را قضا نمايد.

(مسأله 1629) اگر بچّه اى پيش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود، بايد روزه بگيرد، و اگر بعد از اذان بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نيست.

(مسأله 1630) روزه و ساير عبادات بچّه نابالغى كه خوب و بد را تشخيص مى دهد صحيح است.

(مسأله 1631) اگر كسى كه براى بجا آوردن روزه ميّتى اجير شده، روزه مستحبّى بگيرد، اشكال ندارد; ولى كسى كه روزه قضا يا روزه واجب ديگرى به ذمّه دارد، نمى تواند روزه مستحبّى بگيرد; و چنانچه فراموش كند و روزه مستحبّى بگيرد، در صورتى كه پيش از ظهر به خاطر آورد، روزه مستحبّى او به هم مى خورد و مى تواند نيّت خود را به روزه واجب برگرداند; و اگر بعد از ظهر متوجّه شود، روزه او باطل است; و اگر بعد از مغرب به خاطر آورد، روزه او صحيح است، اگرچه بى اشكال نيست.

(مسأله 1632) كسى كه روزه قضا دارد، چنانچه وقت آن وسعت داشته باشد، مى تواند روزه استيجارى بگيرد.

(مسأله 1633) اگر غير از روزه ماه رمضان، روزه معيّن ديگرى بر انسان واجب باشد، مثلاً نذر كرده باشد كه روز معيّنى را روزه بگيرد، چنانچه عمداً تا اذان صبح نيّت نكند، روزه اش باطل است و اگر نداند كه روزه آن روز بر او واجب است يا فراموش كند و پيش از ظهر به خاطر آورد، چنانچه عملى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد و نيّت كند، روزه او صحيح و گرنه باطل مى باشد.

(مسأله 1634) اگر براى روزه واجب غير معيّنى مثل روزه كفّاره، عمداً تا نزديك ظهر نيّت نكند، اشكال ندارد بلكه اگر پيش از نيّت تصميم داشته باشد كه روزه نگيرد يا ترديد داشته باشد كه بگيرد يا نه، چنانچه عملى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد و پيش از ظهر نيّت كند، روزه او صحيح است.

(مسأله 1635) اگر كافر در ماه رمضان پيش از ظهر مسلمان شود و از اذان صبح تا آن هنگام نيز عملى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد، نمى تواند روزه بگيرد و قضا

[262]

نيز ندارد.

(مسأله 1636) اگر بيمار بعد از ظهر ماه رمضان بهبود يابد، اگرچه از اذان صبح تا آن وقت عملى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد، روزه آن روز بر او واجب نيست و اگر پيش از ظهر نيز بهبود يابد، وجوب روزه بر او معلوم نيست.

(مسأله 1637) واجب نيست انسان روزى را كه شك دارد آخر شعبان است يا اوّل رمضان روزه بگيرد; و اگر بخواهد روزه بگيرد، نمى تواند نيّت روزه رمضان كند; ولى اگر نيّت روزه قضا و مانند آن را بنمايد، چنانچه بعد معلوم شود اوّل رمضان بوده، روزه رمضان حساب مى شود.

(مسأله 1638) اگر روزى را كه شك دارد آخر شعبان است يا اوّل رمضان به نيّت روزه قضا يا روزه مستحبّى و مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان است، بايد نيّت روزه رمضان كند.

(مسأله 1639) اگر در روزه واجب معيّنى، مثل روزه رمضان، از نيّت روزه گرفتن برگردد، روزه او باطل است; و همچنين اگر نيّت كند چيزى را كه روزه را باطل مى كند بجا آورد، اگرچه آن را انجام ندهد روزه او باطل مى شود.

(مسأله 1640) در روزه مستحب و روزه واجبى مثل روزه كفّاره كه وقت آن معيّن نيست، اگر قصد كند عملى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد يا مردّد شود كه آن عمل را بجا آورد يا نه، چنانچه بجا نياورد و پيش از ظهر دوباره نيّت روزه كند، روزه او صحيح است.

اعمالى كه روزه را باطل مى كنند

(مسأله 1641) نُه چيز روزه را باطل مى كند:

اوّل: خوردن و آشاميدن. دوم: جِماع. سوم: اِستمناء، (استمناء آن است كه انسان با خود عملى انجام دهد كه منى از او بيرون آيد.) چهارم: دروغ بستن به خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله) و جانشينان او(عليهم السلام) و بنابر احتياط واجب، حضرت زهرا(عليها السلام) و ساير پيامبران وجانشينان آنان(عليهم السلام) نيز همين حكم را دارند. پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق. ششم: فرو بردن تمام سر در آب. هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح. هشتم: اماله كردن با چيزهاى روان. نهم: قى كردن; واحكام آنها در مسائل آينده بيان مى شود.

[263]

1 ـ خوردن و آشاميدن

(مسأله 1642) اگر روزه دار عمداً چيزى بخورد يا بياشامد، روزه او باطل مى شود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز مثل نان و آب معمول باشد يا مثل خاك و شيره درخت معمول نباشد، چه كم باشد و چه زياد، حتّى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل مى شود، مگر آن كه رطوبت مسواك در آب دهان به گونه اى از بين برود كه به آن رطوبت خارج گفته نشود.

(مسأله 1643) اگر هنگامى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد فوراً لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً فرو ببرد روزه او باطل مى شود و به دستورى كه بعداً گفته خواهد شد، كفّاره نيز بر او واجب است.

(مسأله 1644) اگر روزه دار سهواً چيزى را بخورد يا بياشامد، روزه او باطل نمى شود.

(مسأله 1645) احتياط واجب آن است كه روزه دار از استعمال آمپول دارويى و آمپولى كه به جاى غذا به كار مى رود، خوددارى كند; ولى تزريق آمپولى كه عضوى را بى حس مى كند و آمپولى كه مانند آبله كوبى زير پوست تزريق مى شود اشكال ندارد; بنابر اين اگر انسان بيماريى داشته باشد كه روزه براى او ضرر نداشته ولى به آمپول دارويى نياز داشته باشد و ناچار باشد آن را در روز تزريق كند، بايد پس از تزريق آمپول روزه آن روز را بگيرد و بنابر احتياط واجب قضاى آن را نيز بجا آورد.

(مسأله 1646) اگر روزه دار چيزى را كه لاى دندان او مانده است عمداً فروببرد، روزه او باطل مى شود.

(مسأله 1647) كسى كه مى خواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان صبح دندان هاى خود را خلال كند ولى اگر بداند غذايى كه لاى دندان مانده در روز فرو مى رود، چنانچه خلال نكند و چيزى از آن فرو رود، روزه او باطل مى شود بلكه اگر فرو نيز نرود، بنابر احتياط واجب بايد روزه آن روز را قضا كند.

(مسأله 1648) فرو بردن آب دهان، اگرچه به واسطه تصوّر كردن مزه ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمى كند.

(مسأله 1649) فرو بردن اخلاط سر و سينه، تا به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد;

[264]

ولى اگر داخل فضاى دهان شود، احتياط واجب آن است كه آن را فرو نبرد.

(مسأله 1650) اگر روزه دار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد، واجب است به اندازه اى كه از مردن نجات پيدا كند آب بياشامد ولى روزه او باطل مى شود، و اگر ماه رمضان باشد، بايد در بقيّه روز از بجا آوردن عملى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد. ونيز اگر بترسد كه در اثر نخوردن آب به او ضرر قابل توجهى برسد يا نخوردن آب براى او موجب مشقّت باشد كه معمولاً قابل تحمل نيست مى تواند به اندازه رفع ضرر و مشقّت آب بياشامد، و در هر صورت بايد روزه آن روز را قضا نمايد.

(مسأله 1651) جويدن غذا براى بچّه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند آنها كه معمولاً به حلق نمى رسد، اگرچه اتّفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمى كند; ولى اگر انسان از اوّل بداند كه به حلق مى رسد، چنانچه فرو برود، روزه اش باطل مى شود و بايد قضاى آن را بگيرد و كفّاره نيز بر او واجب است.

(مسأله 1652) انسان نمى تواند براى ضعف روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى باشد كه معمولاً نمى توان آن را تحمّل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد.

(مسأله 1653) اگر روزه براى انسان ضرر داشته باشد نبايد روزه بگيرد; و اگر با وجود ضرر روزه گرفت، روزه او باطل است و بايد قضاى آن را بجا آورد. و همچنين اگر احتمال بدهد كه روزه براى او ضرر دارد و احتمال او در نظر مردم عقلايى و بجا باشد، نبايد روزه بگيرد و اگر روزه گرفت، باطل است و قضا دارد.


back page fehrest page next page