فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

back page fehrest page next page

(مسأله 1080) اگر پيش از تمام شدن ذكر سجده سهواً پيشانى را از زمين بردارد، نمى تواند دوباره به زمين بگذارد و بايد آن را يك سجده حساب كند ولى، اگر اعضاى ديگر را سهواً از زمين بردارد، بايد دو مرتبه به زمين بگذارد و ذكر را بگويد.

(مسأله 1081) بعد از تمام شدن ذكر سجده اوّل، بايد بنشيند تا بدن آرام گيرد و دوباره به سجده رود.

(مسأله 1082) اگر در سجده اوّل مهر به پيشانى بچسبد و بدون اين كه مهر را بردارد دوباره به سجده رود، اشكال دارد; بلكه نماز باطل است و بايد اعاده كند.

(مسأله 1083) جاى پيشانى نمازگزار بايد از محل زانوهاى او بيش از چهار انگشت بسته پست تر و بلندتر نباشد، بلكه احتياط واجب آن است كه از جاى انگشتانش نيز بيش از چهار انگشت بسته، پست تر و بلندتر نباشد.

(مسأله 1084) در زمين سراشيبى كه شيب آن درست معلوم نيست، احتياط واجب آن است كه جاى پيشانى نمازگزار از جاى انگشتان پا و سر زانوهاى او بيش از چهار انگشت بسته، بلندتر نباشد.

(مسأله 1085) اگر پيشانى را سهواً به چيزى بگذارد كه از جاى انگشتان پا و سر زانوهاى او بلندتر از چهار انگشت بسته است، چنانچه بلندى آن به قدرى باشد كه نگويند در حال سجده است، مى تواند سر را بردارد و به چيزى كه بلندى آن به اندازه چهار انگشت بسته يا كمتر است بگذارد; و همچنين مى تواند سر را از روى آن به روى چيزى كه بلندى آن به اندازه چهار انگشت بسته يا كمتر است بكشد. و اگر بلندى آن به قدرى باشد كه بگويند در حال سجده است، احتياط واجب آن است كه پيشانى را از روى آن به روى چيزى كه بلندى آن به اندازه چهار انگشت بسته يا كمتر است بكشد. و اگر كشيدن پيشانى ممكن نباشد، بنابر احتياط واجب بايد پيشانى را بلند كند و بر موضعى كه بلندى زايدى ندارد بگذارد و نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

(مسأله 1086) نبايد بين پيشانى و آنچه بر آن سجده مى كند چيزى فاصله باشد، پس

[179]

اگر مهر به قدرى چرك باشد كه پيشانى به خود مهر نرسد، سجده باطل است ولى، اگر مثلاً رنگ مهر تغيير كرده باشد، اشكال ندارد.

(مسأله 1087) اگر در حال سجده بفهمد چيزى مانند موى سر بين پيشانى و مهر فاصله شده، نبايد پيشانى را بلند كند بلكه بايد به هر شكل ممكن چيزى را كه فاصله شده برطرف نمايد، مگر اين كه به قدرى كم باشد (مانند يك يا دو تار مو) كه مانع از تحقق سجده نباشد.

(مسأله 1088) در سجده بايد كف دست را بر زمين بگذارد ولى، در حال ناچارى، گذاشتن پشت دست نيز مانعى ندارد; و اگر پشت دست نيز ممكن نباشد، بايد مچ دست را بگذارد; و چنانچه آن را نيز نتواند، بايد تا آرنج هر جا را كه مى تواند بر زمين بگذارد; و اگر آن نيز ممكن نباشد، گذاشتن بازو كافى است.

(مسأله 1089) در سجده بنابر احتياط واجب بايد سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمين بگذارد. و اگر انگشتان ديگر پا يا روى پا را به زمين بگذارد يا به واسطه بلند بودن ناخن، سر شست به زمين نرسد، نماز باطل است.

(مسأله 1090) كسى كه مقدارى از شست پاى او بريده شده، بايد بقيه آن را به زمين بگذارد و اگر چيزى از آن نمانده باشد يا اگر مانده خيلى كوتاه باشد، بايد بقيه انگشتان را بگذارد و اگر هيچ انگشتى در پا نداشته باشد، بايد هر مقدارى از پا را كه باقى مانده به زمين بگذارد.

(مسأله 1091) اگر به نحو غير معمول سجده كند، مثلاً سينه و شكم را به زمين بچسباند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند; و همچنين اگر پاها را دراز كند، اگرچه هفت عضوى كه گفته شد به زمين برسند، بايد نماز را دوباره بخواند.

(مسأله 1092) مهر يا چيز ديگرى كه بر آن سجده مى كند بايد پاك باشد ولى، اگر مثلاً مهر را روى فرش نجس بگذارد يا يك طرف مهر نجس باشد و پيشانى را به طرف پاك آن بگذارد، اشكال ندارد.

(مسأله 1093) اگر در پيشانى دُمَل و مانند آن باشد، چنانچه ممكن باشد بايد با جاى سالم پيشانى سجده كند و اگر ممكن نباشد، بايد چيزى را كه سجده بر آن صحيح است را گود كند و دمل را در گودال و جاى سالم را به مقدارى كه براى سجده كافى باشد بر آن

[180]

بگذارد.

(مسأله 1094) اگر دُمَل يا زخم تمام پيشانى را گرفته باشد، بايد به يكى از دو طرف پيشانى سجده كند; و اگر ممكن نباشد به چانه; و اگر به چانه نيز ممكن نباشد، بايد به هر جايى از صورت كه ممكن باشد سجده كند; و اگر به هيچ جاى صورت ممكن نباشد، بايد با جلوى سر سجده نمايد.

(مسأله 1095) كسى كه نمى تواند پيشانى را به زمين برساند، بايد تا اندازه اى كه مى تواند خم شود و مهر يا چيز ديگرى را كه سجده بر آن صحيح است روى چيز بلندى گذاشته و به گونه اى پيشانى را بر آن بگذارد كه بگويند سجده كرده است ولى، بايد كف دستها و زانوها و انگشتان پاها را به نحو معمول به زمين بگذارد.

(مسأله 1096) كسى كه هيچ نمى تواند خم شود، بايد براى سجده بنشيند و با سر اشاره كند و اگر نتواند، بايد با چشمها اشاره نمايد و در هر دو صورت احتياط واجب آن است كه اگر مى تواند به قدرى مهر را بلند كند كه پيشانى را بر آن بگذارد و اگر نمى تواند، احتياط مستحب آن است كه مهر را بلند كند و به پيشانى بگذارد و اگر با سر يا چشمها نيز نمى تواند اشاره كند، بايد در قلب نيّت سجده كند و بنابر احتياط واجب با دست و مانند آن، براى سجده اشاره نمايد.

(مسأله 1097) كسى كه نمى تواند بنشيند، بايد ايستاده نيّت سجده كند و چنانچه بتواند، بايد براى سجده با سر اشاره كند و اگر نتواند، بايد با چشمها اشاره نمايد و اگر اين را نيز نتواند، در قلب نيّت سجده كند و بنابر احتياط واجب با دست و مانند آن براى سجده اشاره نمايد.

(مسأله 1098) اگر پيشانى بى اختيار از جاى سجده بلند شود، چنانچه ممكن باشد بايد نگذارد دوباره به جاى سجده برسد و اين يك سجده حساب مى شود، چه ذكر سجده را گفته باشد يا نه; و اگر نتواند سر را نگهدارد و بى اختيار دوباره به جاى سجده برسد، روى هم يك سجده حساب مى شود و اگر ذكر نگفته باشد، بايد بگويد و احتياطاً نماز را اعاده نمايد.

(مسأله 1099) انسان مى تواند در جايى كه بايد تقيّه كند، بر فرش و مانند آن سجده نمايد ولى، اگر جاى ديگرى داشته باشد و رفتن به آنجا محذورى نداشته باشد، احتياطاً

[181]

بايد برود.

(مسأله 1100) اگر روى چيزى كه بدن روى آن آرام نمى گيرد سجده كند، سجده او باطل است ولى، اگر روى تشك پَر يا چيز ديگرى كه بعد از گذاشتن سر و مقدارى پايين رفتن آرام مى گيرد سجده كند، اشكال ندارد.

(مسأله 1101) اگر انسان ناچار شود كه در زمين گِل نماز بخواند، بنابر احتياط واجب در صورتى كه آلوده شدن بدن يا لباس براى او مشقّت داشته باشد، بايد در حالى كه ايستاده است براى سجده با سر اشاره كند و تشهّد را ايستاده بخواند وگرنه بايد سجده را به نحو معمول بجا آورد.

(مسأله 1102) در ركعت اوّل و ركعت سومى كه تشهّد ندارد، مثل ركعت سوم نماز ظهر، عصر و عشا، اگر بعد از سجده دوم بدون آن كه مقدارى بنشيند براى ركعت بعد برخيزد، صحيح بودن نمازش خالى از اشكال نيست.

چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است

(مسأله 1103)
سجده بايد بر زمين و چيزهاى غير خوراكى كه از زمين مى رويند ـ مانند چوب و برگ درخت ـ باشد، و سجده بر چيزهاى خوراكى و پوشاكى صحيح نيست; و نيز سجده كردن بر چيزهايى مانند طلا، نقره، عقيق و فيروزه، باطل است، امّا سجده كردن بر سنگهاى معدنى مانند سنگ مرمر و سنگهاى سياه، اشكال ندارد.

(مسأله 1104) احتياط واجب آن است كه بر برگ تازه درخت مو (انگور) سجده نكنند.

(مسأله 1105) سجده بر چيزهايى، مثل علف و كاه، كه از زمين روييده و خوراك حيوان هستند صحيح است.

(مسأله 1106) سجده بر گُلهايى كه خوراكى نيستند صحيح است، ولى سجده بر گلها و گياهان دارويى كه از زمين مى رويند، مانند گُل بنفشه و گل گاوزبان صحيح نيست.

(مسأله 1107) سجده بر گياهى كه خوردن آن در بعضى از شهرها معمول است و در شهرهاى ديگر معمول نيست و نيز سجده بر ميوه نارس صحيح نيست.

(مسأله 1108) سجده بر سنگ آهك، سنگ گچ، گچ، آهك پخته، آجر، كوزه گِلى و مانند آنها مشكل است و احتياط ترك آن است.

[182]

(مسأله 1109) اگر كاغذ را از چيزى كه سجده بر آن صحيح است، مثلاً از كاه ساخته باشند، مى شود بر آن سجده كرد و سجده بر كاغذى كه از پنبه خالص ساخته شده اشكال ندارد.

(مسأله 1110) براى سجده بهتر از هر چيز تربت حضرت سيدالشهدا(عليه السلام)و بعد از آن خاك و بعد از آن سنگ و بعد از سنگ، گياه است.

(مسأله 1111) اگر چيزى كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد يا اگر دارد به واسطه سرما يا گرماى زياد و مانند آنها نتواند بر آن سجده كند، بايد به لباس خود ـ اگر از كتان يا پنبه است ـ سجده كند و اگر از چيز ديگر باشد، بايد بر همان چيز سجده كند و اگر آن نيز نباشد، بايد بر پشت دست و چنانچه آن نيز ممكن نباشد، بر چيزهاى معدنى مانند انگشتر عقيق سجده نمايد.

(مسأله 1112) اگر گِل و خاك سستى كه پيشانى روى آن آرام نمى گيرد، پس از سر گذاشتن بر آن و مقدارى فرو رفتن آرام بگيرد، سجده بر آن اشكال ندارد.

(مسأله 1113) اگر در بين نماز چيزى كه بر آن سجده مى كند گم شود و چيزى كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد، چنانچه وقت وسعت داشته باشد، بايد نماز را رها كند; و اگر وقت تنگ باشد، بايد به لباس خود ـ اگر از پنبه يا كتان باشد ـ سجده كند و اگر از چيز ديگرى باشد، بر همان چيز و اگر آن نيز ممكن نباشد، بر پشت دست و اگر آن نيز نشود، بر چيز معدنى مانند انگشتر عقيق سجده نمايد.

(مسأله 1114) هرگاه در حال سجده بفهمد پيشانى را بر چيزى گذاشته كه سجده بر آن باطل است، اگر ممكن باشد بايد پيشانى را از روى آن به روى چيزى كه سجده بر آن صحيح است بكشد و اگر وقت تنگ باشد، بايد به دستورى كه در مسأله پيش گفته شد عمل كند.

(مسأله 1115) اگر بعد از سجده بفهمد پيشانى را روى چيزى گذاشته كه سجده بر آن باطل است، احوط اتمام نماز و اعاده آن است.

(مسأله 1116) سجده كردن براى غير خداوند متعال حرام است و بعضى از مردم عوام كه مقابل قبر امامان(عليهم السلام) پيشانى را به زمين مى گذارند، اگر براى شكر خداوند متعال باشد، اشكال ندارد; و گرنه حرام است.

[183]

مستحبات و مكروهات سجده

(مسأله 1117) در سجده چند چيز مستحب است:

الف ـ كسى كه ايستاده نماز مى خواند، پس از آن كه سر از ركوع برداشت و كاملاً ايستاد و كسى كه نشسته نماز مى خواند، پس از آن كه كاملاً نشست، براى رفتن به سجده تكبير بگويد.

ب ـ هنگامى كه مرد مى خواهد به سجده برود، اوّل دستها را و زن اوّل زانوها را به زمين بگذارد.

ج ـ بينى را بر مهر يا چيزى كه سجده بر آن صحيح است بگذارد.

د ـ در حال سجده انگشتان دست را به هم بچسباند و به گونه اى برابر گوش بگذارد كه سر آنها رو به قبله باشد.

هـ ـ در سجده دعا كند و از خدا حاجت بخواهد و مستحب است اين دعا را بخواند:

«يا خَيْرَ الْمَسْؤُولينَ وَيا خَيْرَ الْمُعْطينَ ارْزُقْنى وَارْزُقْ عِيالى مِنْ فَضْلِكَ فَإنَّكَ ذُوالفَضْلِ الْعَظيمِ» يعنى: «اى بهترين كسى كه از او حاجت خواسته مى شود و اى بهترين عطا كنندگان، به من و عيال من از فضل خودت روزى بده، پس به درستى كه تو داراى فضل بزرگى هستى».

و ـ بعد از سجده بر ران چپ بنشيند و روى پاى راست را بر كف پاى چپ بگذارد.

ز ـ بعد از هر سجده، هنگامى كه نشست و بدن آرام گرفت تكبير بگويد.

ح ـ بعد از سجده اوّل كه بدن آرام گرفت، بگويد: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّى وَأَتُوبُ إلَيْهِ».

ط ـ سجده را طولانى كند و هنگام نشستن دستها را روى رانها بگذارد.

ى ـ براى رفتن به سجده دوم، در حال آرامش بدن «اَللّهُ اَكْبَر» بگويد.

ك ـ در سجده ها، صلوات بفرستد; و اگر آن را به قصد ذكرى كه در سجده ها دستور داده اند بگويد، اشكال ندارد.

ل ـ هنگام بلند شدن، دستها را بعد از زانوها از زمين بردارد.

م ـ مردها آرنج ها و شكم را به زمين نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند; و زنها آرنج ها و شكم را بر زمين بگذارند و اعضاى بدن را به يكديگر بچسبانند. مستحبات

[184]

ديگر سجده در كتابهاى مفصّل گفته شده است.

(مسأله 1118) قرآن خواندن در سجده مكروه است، و نيز مكروه است براى برطرف كردن گرد و غبار، جاى سجده را فوت كند و اگر در اثر فوت كردن، صدايى از دهان خارج شود كه حداقل دو حرف داشته باشد، نماز باطل است. و غير از اينها مكروهات ديگرى نيز در كتابهاى مفصّل بيان شده است.

سجده واجب قرآن

(مسأله 1119)
در هر يك از چهار سوره «و النجم (نجم)، اقرء (علق)، الم تنزيل (فصّلت) و حم سجده (سجده)»، يك آيه سجده وجود دارد كه اگر انسان آن را بخواند يا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آيه بايد فوراً سجده كند و اگر فراموش كرد، هر وقت به خاطر آورد بايد سجده نمايد.

(مسأله 1120) اگر انسان هنگامى كه آيه سجده را مى خواند از ديگرى نيز بشنود، چنانچه گوش داده باشد، بايد دو سجده نمايد و اگر به گوش او خورده باشد، يك سجده كافى است.

(مسأله 1121) اگر در غير نماز در حال سجده آيه سجده را بخواند يا به آن گوش بدهد، بايد سر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.

(مسأله 1122) اگر آيه سجده را از كسى كه قصد خواندن قرآن را نداشته يا از چيزى مثل ضبط صوت و راديو بشنود، احتياطاً لازم است سجده نمايد; و اگر از وسيله اى كه صداى خود انسان را به طور زنده پخش مى كند بشنود، واجب است سجده كند.

(مسأله 1123) در سجده واجب قرآن نمى شود بر چيزهاى خوراكى و پوشاكى سجده كرد ولى، ساير شرايطى را كه در سجده نماز وجود دارد، لازم نيست مراعات كند.

(مسأله 1124) در سجده واجب قرآن بايد به نحوى عمل كند كه بگويند سجده كرده است.

(مسأله 1125) هرگاه در سجده واجب قرآن پيشانى را به قصد سجده به زمين بگذارد، اگرچه ذكر نگويد كافى است و گفتن ذكر مستحب است; و بهتر است بگويد:

[185]

«لا إلهَ إلاَّ اللهُ حَقّاً حَقّاً لا إلهَ إلاَّ اللهُ إيماناً وَتَصْديقاً لا إلهَ إلاَّ اللهُ عُبُودِيَّةً وَرِقّاً سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً لا مُسْتَنْكِفاً وَلا مُسْتَكْبِراً بَلْ أنَا عَبْدٌ ذَليلٌ ضَعيفٌ خائِفٌ مُسْتَجيرٌ».

8 ـ تَشَهُّد

(مسأله 1126) نمازگزار بايد در ركعت دوم تمام نمازهاى واجب و مستحب و ركعت سوم نماز مغرب و ركعت چهارم نمازهاى ظهر، عصر و عشا، بعد از سجده دوم بنشيند و در حال آرام بودن بدن تشهّد بخواند، يعنى بگويد: «أَشْهَدُ أن لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد.»

(مسأله 1127) كلمات تشهّد بايد به عربى صحيح و به نحوى كه معمول است پشت سر هم گفته شوند.

(مسأله 1128) اگر نمازگزار تشهّد را عمداً ترك كند، نمازش باطل است; و اگر تشهّد را فراموش كند و بايستد و پيش از ركوع به خاطر آورد كه تشهّد را نخوانده، بايد بنشيند وتشهّد را بخواند و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن ركعت خوانده شود را بخواند و نماز را تمام كند، و بنابر احتياط واجب براى ايستادن بى جا دو سجده سهو به جا آورد. و اگر در ركوع يا بعد از آن به خاطر آورد، بايد نماز را تمام كند و بعد از سلام نماز، تشهّد را قضا كند، و بنابر احتياط واجب براى تشهّد فراموش شده دو سجده سهو بجا آورد.

(مسأله 1129) مستحب است در حال تشهّد روى ران چپ بنشيند و روى پاى راست را بر كف پاى چپ بگذارد و پيش از تشهّد بگويد: «أَلْحَمْدُ لِلّهِ» يا بگويد: «بِسْمِ اللهِ وَبِاللّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَخَيْرُ الاَْسْماءِ لِلّهِ» و نيز مستحب است دستها را بر رانها بگذارد و انگشتان را به يكديگر بچسباند و به دامان خود نگاه كند و بعد از تمام شدن تشهّد بگويد: «وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ».

(مسأله 1130) مستحب است زنها در وقت خواندن تشهّد، رانها را به هم بچسبانند.

9 ـ سلام نماز

(مسأله 1131) بعد از تشهّد ركعت آخر نماز، مستحب است نمازگزار در حالى كه نشسته و بدنش آرام است به عربى صحيح بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبِىُّ وَرَحْمَةُ اللهِ

[186]

وَبَرَكاتُهُ» و بعد از آن يا بدون گفتن آن واجب است يا بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ» و احوط استحبابى آن است كه «وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ» را نيز اضافه نمايد; و يا بگويد: «اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَعَلى عِبادِ اللهِ الصّالِحينَ» گرچه در اين صورت، گفتن «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ» احتياطاً واجب است.

(مسأله 1132) اگر سلام نماز را عمداً ترك كند، نمازش باطل است; و اگر آن را فراموش كند و هنگامى به خاطر آورد كه موالات و صورت نماز به هم نخورده و كارى هم كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند ـ مثل پشت به قبله كردن ـ انجام نداده، بايد سلام را بگويد و نماز او صحيح است.

(مسأله 1133) اگر سلام نماز را فراموش كند و هنگامى به خاطر آورد كه صورت نماز به هم خورده است، چنانچه پيش از آن كه صورت نماز به هم بخورد كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند ـ مثل پشت به قبله كردن ـ انجام نداده باشد، سلام را بگويد و نمازش صحيح است; و اگر پيش از آن كه صورت نماز به هم بخورد، كارى كه عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى كند انجام داده باشد، بنابر احتياط نماز او باطل است، گرچه صحيح بودن آن خالى از قوّت نيست لذا احتياطاً دو سجده سهو بجا آورد و نـماز را دوبـاره بـخواند. و اگر كارى را كه فقط عمدى آن نماز را باطل مى كند از روى سهو انجام داده باشد ـ مثلاً حرف زده باشد ـ سلام نماز را بگويد و دو سجده سهو انجام دهد.

10 ـ ترتيب

(مسأله 1134) نمازگزار بايد اجزاء و واجبات نماز را به همان ترتيبى كه گفته شده بجا آورد پس اگر عمداً ترتيب نماز را به هم بزند، مثلاً سوره را پيش از حمد بخواند يا سجده را پيش از ركوع بجا آورد، نمازش باطل مى شود.

(مسأله 1135) اگر ركنى از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد، مثلاً پيش از آن كه ركوع كند دو سجده نمايد، نماز باطل است.

(مسأله 1136) اگر ركنى را فراموش كند و چيزى را كه بعد از آن است و ركن نيست بجا آورد، مثلاً پيش از آن كه دو سجده كند تشهّد بخواند، بايد ركن را بجا آورد و آنچه را سهواً پيش از آن خوانده دوباره بخواند.

[187]

(مسأله 1137) اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و ركن بعد از آن را بجا آورد، مثلاً حمد را فراموش كند و مشغول ركوع شود، نماز او صحيح است.

(مسأله 1138) اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و چيزى را كه بعد از آن است و آن نيز ركن نيست بجا آورد، مثلاً حمد را فراموش كند و سوره را بخواند، چنانچه مشغول ركن بعد شده باشد، مثلاً در ركوع به خاطر آورد كه حمد را نخوانده، بايد بگذرد و نماز او صحيح است; و اگر مشغول ركن بعد نشده باشد، بايد آنچه را فراموش كرده، مثلاً حمد را، بجا آورد و بعد از آن چيزى را كه سهواً جلوتر خوانده مثلاً سوره را، دوباره بخواند.

(مسأله 1139) اگر سجده اوّل را به گمان اين كه سجده دوم است يا سجده دوم را به گمان اين كه سجده اوّل است بجا آورد، نماز صحيح است و سجده اوّل او سجده اوّل و سجده دوم او سجده دوم حساب مى شود.

11 ـ موالات

(مسأله 1140) انسان بايد نماز را با موالات بخواند، يعنى اعمال نماز مانند ركوع، سجده و تشهّد را پشت سر هم بجا آورد، و چيزهايى را كه در نماز مى خواند، به گونه اى كه معمول است پشت سر هم بخواند و اگر به قدرى بين آنها فاصله بيندازد كه نگويند نماز مى خواند، نمازش باطل است.

(مسأله 1141) اگر در نماز سهواً بين حرفها يا كلمات فاصله بيندازد و فاصله به قدرى نباشد كه صورت نماز از بين برود، چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد، بايد آن حرفها يا كلمات را به نحو معمول بخواند; و اگر مشغول ركن بعد شده باشد، نماز او صحيح است.

(مسأله 1142) طولانى كردن ركوع و سجود و خواندن سوره هاى بزرگ، موالات را به هم نمى زند.

قُنوت

(مسأله 1143) در تمام نمازهاى واجب و مستحب، پيش از ركوع ركعت دوم مستحب است قنوت بخوانند; و در نماز «وتر» با آن كه يك ركعت مى باشد، خواندن قنوت پيش از

[188]

ركوع مستحب است. و نماز جمعه در هر ركعت يك قنوت دارد; و نماز آيات پنج قنوت و نماز عيد فطر و قربان در ركعت اوّل پنج قنوت و در ركعت دوم چهار قنوت دارد.

(مسأله 1144) اگر بخواهد قنوت بخواند، به احتياط واجب بايد دستها را بلند كند و مستحب است دستها را تا مقابل صورت بلند نمايد و كف دستها را رو به آسمان قرار دهد و به قصد رجاء، انگشتان دستها، به جز شست، را به هم بچسباند و هر دو كف دست را پهلوى هم و متّصل به يكديگر قرار دهد و نگاهش هنگام قنوت به كف دستهايش باشد.

(مسأله 1145) در قنوت هر ذكرى بگويد، اگرچه يك «سُبْحانَ اللهِ» باشد، كافى است، و بهتر است بگويد: «لا إلهَ إلاَّ اللهُ الْحَليمُ الْكَريمُ، لا إلهَ إلاَّ اللهُ الْعَلِىُّ الْعَظيمُ، سُبْحانَ اللهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ الاْرَضينِ السَّبْعِ وَما فيهِنَّ وَما بَيْنَهُنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ».

(مسأله 1146) مستحب است نمازگزار قنوت را بلند بخواند ولى، براى كسى كه نماز را به جماعت مى خواند ـ اگر امام جماعت صداى او را بشنود ـ بلند خواندن قنوت مستحب نيست.

(مسأله 1147) اگر عمداً قنوت نخواند، قضا ندارد ولى، اگر فراموش كند و پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود به خاطر آورد، مستحب است بايستد و بخواند; و اگر در ركوع به خاطر آورد، مستحب است بعد از ركوع قضا كند; و اگر در سجده به خاطر آورد، مستحب است بعد از سلام نماز آن را قضا نمايد.

ترجمه نماز

1 ـ ترجمه سوره حمد

«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» يعنى: «آغاز مى كنم به نام خداوندى كه در دنيا بر مؤمن و كافر و در آخرت بر مؤمن رحم مى نمايد». «اَلْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمينَ» يعنى: «ثنا و ستايش مخصوص خداوندى است كه پرورش دهنده همه موجودات است». «اَلرَّحْمنِ الرَّحيمِ» يعنى: «در دنيا بر مؤمن و كافر و در آخرت بر مؤمن رحم مى كند». «مالِكِ يَوْمِ الدّينِ» يعنى: «صاحب اختيار روز قيامت است». «إيّاكَ نَعْبُدُ وَإيّاكَ نَسْتَعينُ» يعنى: «فقط تو را

[189]

عبادت مى كنيم و فقط از تو كمك مى خواهيم». «إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ» يعنى: «ما را به راه راست (دين اسلام) هدايت كن». «صِراطَ الَّذينَ أنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» يعنى: «به راه كسانى كه به آنان نعمت دادى (راه پيامبران و جانشينان آنان و شهداء و صديقان)». «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضّالّينَ» يعنى: «نه به راه كسانى كه بر آنان غضب كرده اى و نه آنانى كه گمراهند».

2 ـ ترجمه سوره توحيد


back page fehrest page next page