فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

back page fehrest page next page

(مسأله 790) از يازده ركعت نافله شب، هشت ركعت آن بايد به نيّت نافله شب، دو ركعت به نيّت نماز شَفْع و يك ركعت به نيّت نماز وَتْر خوانده شود. دستور كامل نافله شب در كتابهاى دعا گفته شده است.

(مسأله 791) نمازهاى نافله را بجز نماز وَتْر كه يك ركعت مى باشد، بايد دو ركعتى بجا آورد و مستحب است در ركعت دوم نمازهاى نافله و نيز در نماز وتر قنوت را بخوانند ولى، در نماز شفع اگر بخواهند قنوت را بجا آورند، بايد به اميد ثواب باشد.

(مسأله 792) نمازهاى نافله را مى توان نشسته خواند ولى، بهتر است دو ركعت نماز نافله نشسته را يك ركعت حساب كند; مثلاً كسى كه مى خواهد نافله ظهر را كه هشت ركعت است نشسته بخواند، بهتر است شانزده ركعت بخواند و اگر بخواهد نماز وتر را

[136]

نشسته بخواند، دو نماز يك ركعتى نشسته بخواند.

(مسأله 793) نافله ظهر و عصر را در سفر نبايد خواند ولى، نافله عشا را به نيّت اين كه شايد مطلوب خداوند باشد، مى توان بجا آورد.

وقت نمازهاى نافله يوميّه

(مسأله 794) نافله نماز ظهر، پيش از نماز ظهر خوانده مى شود و وقت آن از اوّل ظهر تا هنگامى است كه طول سايه شاخص كه بعد از ظهر پيدا مى شود، به اندازه دو هفتم آن شود; مثلاً اگر طول شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سايه اى كه بعد از ظهر پيدا مى شود به دو وجب رسيد، آخر وقت نافله ظهر است.

(مسأله 795) نافله عصر پيش از نماز عصر خوانده مى شود و وقت آن تا هنگامى است كه طول آن مقدار از سايه شاخص كه بعد از ظهر پيدا مى شود، به چهار هفتم آن برسد، و چنانچه بخواهد نافله ظهر يا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند و بنابر احتياط واجب، نيّت ادا و قضا نكند.

(مسأله 796) وقت نافله مغرب، پس از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتى كه سرخى طرف مغرب كه بعد از غروب كردن آفتاب در آسمان پيدا مى شود، از بين برود.

(مسأله 797) وقت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نيمه شب است، و بهتر است بلافاصله بعد از نماز عشا خوانده شود.

(مسأله 798) نافله صبح پيش از نماز صبح خوانده مى شود و وقت آن بعد از گذشتن از نيمه شب به مقدار خواندن يازده ركعت نماز شب است; ولى احتياط آن است كه آن را قبل از فجر اوّل نخوانند مگر آن كه بلافاصله بعد از نافله شب بخوانند كه در اين صورت مانعى ندارد.

(مسأله 799) وقت نافله شب از نيمه شب(1) تا اذان صبح است، و بهتر است نزديك اذان صبح خوانده شود.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ شيوه محاسبه نيمه شب در مساله 765 گذشت.

[137]

(مسأله 800) مسافر و كسى كه خواندن نافله شب بعد از نيمه شب براى او دشوار است، مى تواند آن را در اوّل شب بجا آورد.

نماز غفيله

(مسأله 801) يكى از نمازهاى مستحبّى، نماز غفيله است كه بين نماز مغرب و عشا خوانده مى شود، و وقت آن بعد از نماز مغرب تا وقتى است كه سرخى طرف مغرب از بين برود و در ركعت اوّل آن، بعد از حمد بايد به جاى سوره اين آيات را بخوانند: «وَذَا النُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِى الظُّلُماتِ أنْ لا إلهَ إلاّ أنْتَ سُبْحانَكَ إنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنينَ»(1) و در ركعت دوم بعد از حمد به جاى سوره، اين آيه را بخوانند: «وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إلاّ هُوَ وَيَعْلَمُ ما فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة إِلاّ يَعْلَمُها وَلا حَبَّة فى ظُلُماتِ الاْرْضِ وَلا رَطْب وَلا يابِس إِلاّ فى كِتاب مُبين»(2) و در قنوت آن بگويند: «اَللّهُمَّ إنّى أَسْأَلُكَ بِمَفاتِحِ الْغَيْبِ الَّتِى لا يَعْلَمُها إِلاّ أنْتَ أنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَأنْ تَفْعَلَ بى كَذا وَكَذا» و به جاى كلمه «كذا و كذا»، حاجتهاى خود را بگويند، و بعد ادامه دهند: «اَللّهُمَّ أنْتَ وَلِىُّ نِعْمَتِى وَالْقادِرُ عَلى طَلِبَتِى تَعْلَمُ حاجَتِى فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَيْتَها لِى».

احكام قبله

(مسأله 802) خانه كعبه كه در مكه معظّمه مى باشد قبله است و بايد روبروى آن نماز خواند، ولى كسى كه از آن دور است، اگر به نحوى بايستد كه بگويند رو به قبله نماز مى خواند كافى است. اعمال ديگرى; مانند سربريدن حيوانات، كه بايد رو به قبله انجام گيرند نيز همين حكم را دارند.

(مسأله 803) كسى كه نماز واجب را ايستاده مى خواند، بايد به گونه اى بايستد كه بگويند رو به قبله ايستاده و لازم نيست زانوها و نوك پاى او نيز رو به قبله باشند.

(مسأله 804) كسى كه بايد نشسته نماز بخواند، اگر نتواند به نحو معمول بنشيند و

ــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره مباركه انبياء، آيات 87 و 88 .

2 ـ سوره مباركه انعام، آيه 59 .

[138]

هنگام نشستن، كف پاها را به زمين بگذارد، بايد در هنگام نماز صورت، سينه و شكم او رو به قبله باشد و لازم نيست ساق پاى او رو به قبله باشد.

(مسأله 805) كسى كه نمى تواند نشسته نماز بخواند، بايد در حال نماز به گونه اى به پهلوى راست بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد; و اگر ممكن نباشد، بايد به نحوى به پهلوى چپ بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد، و اگر به اين نحو نيز نتواند قرار گيرد، بايد به گونه اى به پشت بخوابد كه كف پاى او رو به قبله باشد.

(مسأله 806) نماز احتياط و سجده و تشهّد فراموش شده را بايد رو به قبله بجا آورد و در سجده سهو نيز احتياط همين است و اين احتياط نبايد ترك شود.

(مسأله 807) نماز مستحبّى را مى توان در حال راه رفتن و سواره خواند، و اگر انسان در اين دو حال نماز مستحبّى بخواند، لازم نيست رو به قبله باشد. ولى اگر در حال استقرار نماز مى خواند بايد رو به قبله باشد.

(مسأله 808) كسى كه مى خواهد نماز بخواند، بايد براى پيدا كردن قبله كوشش نمايد تا يقين يا اطمينان كند كه قبله كدام طرف است و مى تواند به گفته دو شاهد عادل كه از روى نشانه هاى حسّى شهادت مى دهند يا به قول كسى كه از روى قاعده علمى قبله را مى شناسد و مورد اطمينان است عمل كند، و اگر از اين راه ها ممكن نشد، بايد به گمانى كه به وسيله محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاى آنان يا از راههاى ديگر پيدا مى شود، عمل نمايد، و حتّى اگر از گفته فاسق يا كافرى هم كه به واسطه قواعد علمى قبله را مى شناسد گمان به قبله پيدا كند، كافى است.

(مسأله 809) اگر كسى كه گمان به قبله دارد بتواند گمان قوى ترى پيدا كند، نمى تواند به گمان خود عمل نمايد، مثلاً اگر ميهمان از گفته صاحب خانه گمان به قبله پيدا كند ولى، بتواند از راه ديگر گمان قوى ترى پيدا نمايد، نبايد به حرف او عمل كند.

(مسأله 810) اگر براى پيدا كردن قبله وسيله اى نداشته باشد يا با اين كه كوشش كرده گمان او به هيچ جهتى تمايل پيدا نكرده باشد، چنانچه وقت نماز وسعت داشته باشد، بايد چهار نماز به چهار طرف بخواند، و اگر به اندازه چهار نماز وقت نداشته باشد، بايد به اندازه اى كه وقت دارد نماز بخواند و بقيّه را در خارج وقت به قصد قضا بجا آورد، مثلاً اگر فقط به اندازه يك نماز وقت داشته باشد، بايد يك نماز رو به هر جهتى كه

[139]

مى خواهد بخواند و سپس در خارج از وقت، بقيّه را به قصد قضا بخواند، و بايد نمازها را به گونه اى بخواند كه يقين كند يكى از آنها رو به قبله بوده يا اگر از قبله كج بوده، به طرف دست راست و دست چپ قبله نرسيده است.

(مسأله 811) اگر يقين يا گمان كند كه قبله در يكى از دو طرف است، بايد به هر دو طرف نماز بخواند ولى، احتياط مستحبّى آن است كه در صورت گمان، به چهار طرف نماز بخواند.

(مسأله 812) كسى كه بايد به چند طرف نماز بخواند، اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا را بخواند، مى تواند نماز اوّل را به هر چند طرف كه واجب است بخواند و بعد نماز دوم را شروع كند.

(مسأله 813) اگر كسى كه يقين به قبله ندارد بخواهد غير از نماز عملى انجام دهد كه بايد رو به قبله صورت گيرد، مثلاً بخواهد سر حيوانى را ببرد، در صورت ضرورت مى تواند به گمان عمل نمايد وگرنه احتياط آن است كه آن عمل را به تأخير اندازد.

پوشاندن بدن در نماز

(مسأله 814) مرد بايد در حال نماز ـ اگرچه كسى او را نبيند ـ عورتين خود را بپوشاند و بهتر است از ناف تا زانو را نيز بپوشاند.

(مسأله 815) زن بايد در هنگام نماز تمام بدن حتى سر و موى خود را بپوشاند و همچنين بنابر احتياط بايد كف پاى خود را نيز بپوشاند ولى، پوشاندن صورت به مقدارى كه در وضو شسته مى شود و دستها و روى پاها تا مچ لازم نيست، امّا براى آن كه يقين كند كه مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پايين تر از مچ را نيز بپوشاند.

(مسأله 816) هنگامى كه انسان قضاى سجده فراموش شده يا تشهّد فراموش شده را بجا مى آورد و بلكه بنابر احتياط واجب در موقع سجده سهو نيز، بايد خود را مانند هنگام نماز بپوشاند.

(مسأله 817) اگر انسان در نماز عمداً عورتش را نپوشاند، نماز او باطل است بلكه اگر نپوشاندن عورت از روى ندانستن مسأله نيز باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز خود

[140]

را دوباره بخواند.

(مسأله 818) اگر در بين نماز بفهمد كه عورتش پيداست، بايد آن را بپوشاند و چنانچه پوشاندن عورت زياد طول بكشد، احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كرده و دوباره بخواند ولى، اگر بعد از نماز بفهمد كه در نماز عورت او پيدا بوده، نمازش صحيح است.

(مسأله 819) اگر لباس نمازگزار در حال ايستاده عورت او را بپوشاند ولى، امكان داشته باشد كه در حال ديگر ـ مثلاً در حال ركوع و سجود ـ نپوشاند، چنانچه قبل از آشكار شدن عورت به وسيله اى آن را بپوشاند، نماز او صحيح است ولى، احتياط مستحب آن است كه با آن لباس نماز نخواند.

(مسأله 820) انسان در حال ضرورت مى تواند در نماز خود را با علف و برگ درختان بپوشاند ولى، در غير ضرورت، پوشاندن با علف و برگ درخت خالى از اشكال نيست.

(مسأله 821) گِل پوشش نيست و اگر غير از گِل چيز ديگرى نداشته باشد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، مى تواند به دستورى كه بيان مى شود برهنه نماز بخواند.

(مسأله 822) اگر چيزى نداشته باشد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد كه چيزى پيدا كند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد و اگر چيزى پيدا نكرد، در آخر وقت مطابق وظيفه خود (برهنه) نماز بخواند.

(مسأله 823) اگر كسى كه مى خواهد نماز بخواند براى پوشاندن خود حتّى برگ درخت و علف نيز نداشته باشد و احتمال ندهد كه تا آخر وقت چيزى پيدا كند كه خود را با آن بپوشاند، در صورتى كه نامحرم او را ببيند بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند و اگر كسى او را نبيند، بايد ايستاده نماز بخواند و جلوى خود را با دست بپوشاند و در هر صورت ركوع وسجود را با اشاره انجام دهد و براى سجود سر را قدرى پايين تر آورد.

شرايط لباس نمازگزار

(مسأله 824) لباس نمازگزار شش شرط دارد:

اوّل: آن كه پاك باشد. دوم: آن كه مباح باشد. سوم: آن كه از اجزاى مردار نباشد.چهارم: آن كه از اجزاى حيوان حرام گوشت نباشد. پنجم و ششم: آن كه اگر

[141]

نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد. تفصيل اينشروط در مسائل آينده بيان مى شود.

شرط اوّل: لباس نمازگزار بايد پاك باشد و اگر كسى عمداً با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.

(مسأله 825) كسى كه نمى داند نماز با بدن و لباس نجس باطل است، اگر در ندانستن حكم مسأله مقصر باشد و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل مى باشد.

(مسأله 826) اگر به واسطه تقصير در ندانستن مسأله، نجاست چيز نجسى را نداند، مثلاً نداند عرق كافر غير كتابى نجس است، و با آن نماز بخواند، نمازش باطل است.

(مسأله 827) اگر نداند كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده، نماز او صحيح است ولى، احتياط مستحب آن است كه اگر وقت دارد دوباره آن نماز را بخواند.

(مسأله 828) اگر فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن به خاطر آورد، بايد نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

(مسأله 829) اگر بدن يا لباس كسى كه در وسعت وقت مشغول نماز است در بين نماز نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، متوجّه اين موضوع شود يا بفهمد كه بدن يا لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از قبل نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس يا بيرون آوردن آن، نماز را به هم نزند، بايد در بين نماز بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض نمايد يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد. ولى، اگر به نحوى باشد كه در صورت آب كشيدن بدن يا لباس يا تعويض يا بيرون آوردن لباس، نماز به هم بخورد بايد نماز را رها كند و دوباره با بدن و لباس پاك نماز بخواند.

(مسأله 830) اگر لباس كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است در بين نماز نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند بفهمد كه نجس شده يا بفهمد كه لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن يا عوض كردن يا بيرون آوردن لباس نماز را به هم نزند و بتواند

[142]

لباس را بيرون آورد، بايد لباس را آب بكشد يا عوض كند يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد و نماز را تمام كند. اما، اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده باشد و لباس را نيز نتواند آب بكشد يا عوض كند، بايد لباس را بيرون آورد و به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز را تمام كند و احتياطاً آن را با لباس و بدن پاك قضا نيز بنمايد، ولى چنانچه به گونه اى باشد كه اگر لباس را آب بكشد يا عوض كند، نماز به هم بخورد و به واسطه سرما و مانند آن نيز نتواند لباس را بيرون آورد، بايد با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحيح است.

(مسأله 831) اگر بدن كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است در بين نماز نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند متوجّه اين موضوع شود يا بفهمد بدن او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن نماز را به هم نزند، بايد آن را آب بكشد و اگر نماز را به هم بزند، بايد با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحيح است.

(مسأله 832) كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد، اگر پيش از زمان شك، علم به نجاست آن نداشته، بايد آن را جستجو كند و اگر اثرى از نجاست در آن نيافت و پس از نماز فهميد كه نجس بوده، نمازش صحيح است ولى اگر پيش از نماز جستجو نكند، احتياطاً بايد نمازش را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد; و اگر پيش از آن كه شك كند، مى دانسته كه لباس يا بدنش نجس است و سپس شك كرد و پس از نماز فهميد كه در حال نماز نجس بوده، بايد نماز خود را اعاده كند و اگر وقت گذشته باشد، آن را قضا نمايد.

(مسأله 833) اگر لباس را آب بكشد و اطمينان يابد يا يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده، احتياطاً بايد نماز را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد.

(مسأله 834) اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين يا اطمينان يابد كه از خونهاى نجس نيست، مثلاً اطمينان يابد كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خون هايى بوده كه نمى شود با آن نماز خواند، احتياطاً بايد نماز را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد.

[143]

(مسأله 835) اگر اطمينان يابد خونى كه در بدن يا لباس اوست، خون نجسى است كه نماز با آن صحيح است، مثلاً اطمينان يابد خون زخم و دمل است، چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز با آن باطل است، احتياطاً بايد نماز را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد.

(مسأله 836) اگر نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز به خاطر آورد، نماز او صحيح است. ولى، اگر بدنش با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و بدون اين كه خود را آب بكشد، غسل كند و نماز بخواند، غسل و نماز او باطل است، مگر اين كه به گونه اى غسل كند كه بدن قبل از غسل پاك شود; و نيز اگر جايى از اعضاى وضو با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و پيش از آن كه آنجا را آب بكشد وضو بگيرد و نماز بخواند، وضو و نمازش باطل مى باشد، مگر اين كه به گونه اى باشد كه قبل وضو اعضاى وضو پاك شود.

(مسأله 837) اگر بدن و لباس كسى كه يك لباس دارد نجس شود و به اندازه آب كشيدن يكى از آنها آب داشته باشد، چنانچه بتواند لباسش را بيرون آورد، بايد بدن را آب بكشد و نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد، و احتياطاً با لباس نيز نماز را اعاده نمايد و اگر به واسطه سرما يا عذر ديگرى نتواند لباسش را بيرون آورد، در صورتى كه نجاست هر دو مساوى باشد، مثلاً هر دو ادرار يا خون باشد يا نجاست بدن شديدتر باشد، مثلاً نجاست آن ادرار باشد كه بايد دو مرتبه آن را آب كشيد، احتياط واجب آن است كه بدن را آب بكشد و اگر نجاست لباس بيشتر يا شديدتر باشد، هر كدام از بدن يا لباس را كه بخواهد، مى تواند آب بكشد.

(مسأله 838) كسى كه غير از لباس نجس لباس ديگرى ندارد و وقت تنگ است يا احتمال نمى دهد كه لباس پاك پيدا كند، اگر به واسطه سرما يا عذر ديگرى نتواند لباس را بيرون بياورد، بايد در همان لباس نماز بخواند و نماز او صحيح است. ولى، چنانچه بتواند لباس را بيرون آورد، بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد و احتياطاً نماز را با همان لباس اعاده نمايد.

(مسأله 839) اگر كسى كه دو لباس دارد بداند يكى از آنها نجس است و نتواند آنها

[144]

را آب بكشد و نداند كدام يك از آنها نجس است، چنانچه وقت داشته باشد بايد با هر دو لباس نماز بخواند، مثلاً اگر بخواهد نماز ظهر و عصر بخواند، بايد با هر كدام يك نماز ظهر و يك نماز عصر بخواند ولى، اگر وقت تنگ باشد، بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد و به احتياط واجب آن نماز را با لباس پاك قضا نيز نمايد.

شرط دوم: لباس نمازگزار بايد مباح باشد و كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، اگر عمداً در لباس غصبى يا در لباسى كه نخ يا دگمه يا چيز ديگر آن غصبى است نماز بخواند، بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده نمايد.

(مسأله 840) اگر كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، ولى نمى داند نماز را باطل مى كند عمداً با لباس غصبى نماز بخواند، بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده كند.

(مسأله 841) اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است. ولى اگر خودش آن لباس را غصب كرده باشد و بعد فراموش كرده و با آن نماز بخواند، به احتياط واجب بايد آن نماز را اعاده كند.

(مسأله 842) اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد، چنانچه چيز ديگرى عورت او را پوشانده باشد و بتواند فـوراً يا بدون اين كه موالات ـ يعنى پى درپى بودن نماز ـ به هم بخورد لباس غصبى را بيرون آورد، بايد آن را بيرون آورد و نمازش صحيح است. و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده باشد يا نتواند لباس غصبى را فوراً بيرون آورد يا در صورت بيرون آوردن، پى درپى بودن نماز به هم بخورد، در صورتى كه به مقدار يك ركعت نيز وقت داشته باشد، بايد نماز را رها كند و با لباس غير غصبى نماز بخواند. و اگر اين مقدار نيز وقت نداشته باشد، بايد در حال نماز لباس را بيرون آورد و مانند نماز برهنگان، نماز را تمام نمايد.

(مسأله 843) اگر كسى براى حفظ جان خود با لباس غصبى نماز بخواند يا مثلاً براى اين كه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است.

(مسأله 844) اگر با عين پولى كه خمس يا زكات آن را نداده لباس بخرد، نماز خواندن در آن لباس باطل است ولى، اگر به ذمّه بخرد و در هنگام معامله قصدش اين باشد كه از پولى كه خمس يا زكات آن را نداده، پول لباس را بدهد، در اين صورت

[145]

نمازش باطل نيست، اگرچه احتياط مستحب اعاده اين نماز است.

شرط سوم: لباس نمازگزار بايد از اجزاى حيوان مرده اى كه خون جهنده دارد ـ يعنى حيوانى كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مى كند ـ نباشد، بلكه اگر از حيوان مرده اى كه مانند ماهى، خون جهنده ندارد نيز لباس تهيّه كند، احتياط واجب آن است كه با آن نماز نخواند.

(مسأله 845) بنابر احتياط واجب نبايد چيزى از مردار كه روح داشته ـ مانند گوشت و پوست آن ـ همراه نمازگزار باشد، اگرچه لباس او نيز نباشد.

(مسأله 846) اگر چيزى از مردار حلال گوشت، مانند مو و پشم، كه روح ندارد همراه نمازگزار باشد يا با لباسى كه از آنها تهيّه كرده اند نماز بخواند، نماز او صحيح است.

شرط چهارم: لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد و اگر مويى از آن هم همراه نمازگزار باشد، نماز او باطل است.

(مسأله 847) اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت، مانند گربه، بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه مرطوب باشد، نماز باطل و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد، نماز صحيح است.

(مسأله 848) اگر مو، عرق و آب دهان كسى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد و يا مرواريد و موم و عسل همراه او باشد، اشكال ندارد.

(مسأله 849) اگر شك داشته باشد لباسى از حيوان حلال گوشت است يا از حيوان حرام گوشت، چه در داخل و چه در خارج كشور تهيّه شده باشد، احتياطاً با آن نماز نخواند.

(مسأله 850) اگر انسان احتمال دهد دگمه صدفى و مانند آن از حيوان است، نماز خواندن با آن مانعى ندارد، و همچنين اگر بداند صدف است و احتمال بدهد كه صدف گوشت نداشته باشد، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.

(مسأله 851) نماز خواندن با پوست سنجاب و خز اشكال ندارد.

(مسأله 852) اگر با لباسى كه نمى داند كه از حيوان حرام گوشت است يا نه نماز بخواند، نمازش صحيح است ولى، اگر فراموش كرده باشد و يا جاهل به مسأله باشد، بنابر احتياط واجب بايد آن نماز را دوباره بخواند.

[146]

(مسأله 853) اگر غير از لباسى كه از حيوان حرام گوشت تهيّه شده لباس ديگرى نداشته باشد، چنانچه ناچار به پوشيدن لباس باشد، مى تواند با همان لباس نماز بخواند، و اگر ناچار نباشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد و بنابر احتياط واجب، يك نماز ديگر نيز با همان لباس بخواند.


back page fehrest page next page