فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

back page fehrest page next page

(مسأله 429) اگر سه روز پشت سرهم خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند و مجموع روزهايى كه خون ديده و در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود، در روزهايى كه پاك بوده احتياطاً بايد بين تروك حيض و اعمال استحاضه جمع كند. و روزهايى را كه خون ديده حيض قرار دهد.

(مسأله 430) اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون دُمَل است يا خون حيض، چنانچه نداند دمل در طرف چپ است يا طرف راست، در صورتى كه ممكن باشد مقدارى پنبه داخل كند و بيرون آورد، پس اگر خون از طرف چپ بيرون آيد خون حيض است و اگر از طرف راست بيرون آيد خون دمل است و اگر ممكن نباشد كه وارسى كند، در صورتى كه بداند خون سابق حيض بوده حيض قرار دهد و اگر دمل بوده خون دمل قرار دهد و اگر نداند خون حيض بوده يا دمل، بايد همه چيزهايى را كه بر حائض حرام است ترك كند و همه عبادت هايى را كه زن غير حائض انجام مى دهد بجا آورد.

(مسأله 431) اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حيض است يا زخم، اگر قبلاً حيض بوده حيض و اگر پاك بوده پاك قرار دهد. و چنانچه نداند پاك بوده يا حيض، همه چيزهايى را كه بر حائض حرام است ترك كند و همه عبادت هايى را كه زن غير حائض انجام مى دهد بجا آورد.

(مسأله 432) اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا نفاس، چنانچه شرايط حيض را داشته باشد، بايد حيض قرار دهد.

(مسأله 433) زنى كه با استعمال دارو از عادت ماهانه خود جلوگيرى كرده است، چنانچه در ايام عادت يا غير آن خونى ببيند و شك كند كه حيض است يا نه، در صورتى

[72]

كه صفات حيض را دارا نبوده و از سه روز كمتر باشد حيض نيست.

(مسأله 434) اگر خونى ببيند و نداند خون حيض است يا بكارت، بايد خود را وارسى كند، يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و بعد بيرون آورد; پس اگر اطراف آن آلوده باشد خون بكارت است و اگر خون به همه آن رسيده باشد، حيض مى باشد.

(مسأله 435) اگر كمتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و سپس سه روز ديگر يا بيشتر خون ببيند، خون دوم حيض است و حيض نبودن خون اوّل اگر در روزهاى عادتش باشد محل اشكال است و احتياط، جمع بين تروك حائض و اعمال مستحاضه در زمان خون اوّل و پاكى بعد از آن است.

احكام حائض

(مسأله 436) چند چيز بر حائض حرام است:

اوّل: عبادت هايى كه، مانند نماز، بايد با وضو، غسل يا تيمّم بجا آورده شوند. ولى، بجا آوردن عبادت هايى كه وضو، غسل و تيمّم براى آنها لازم نيست ـ مانند نماز ميّت ـ مانعى ندارد. دوم: تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد. سوم: وطى در قُبُل (جلو) كه هم براى مرد و هم براى زن حرام است، اگرچه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را نيز داخل نكند. و احتياط، ترك وطى در دُبُر (عقب) زن حائض است.

(مسأله 437) جماع كردن در روزهايى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعاً بايد آن را حيض قرار دهد حرام است، پس شوهر زنى كه بيشتر از ده روز خون مى بيند و بايد به دستورى كه بعداً گفته مى شود روزهاى عادت خود را طبق روزهاى عادت خويشان خود حيض قرار دهد، نمى تواند در آن روزها با او نزديكى نمايد. همين طور است در روزهايى كه زن بايد بين تروك حائض و اعمال زنان مستحاضه جمع كند.

(مسأله 438)اگر شماره روزهاى حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اوّل آن از روى علم و عمد با زن خود در قُبُل (جلو) جماع كند، بنابر احتياط واجب بايد هجده نخود طلا كفاره به فقير بدهد. و اگر در قسمت دوم جماع كند، نُه نخود

[73]

و اگر در قسمت سوم جماع كند، بايد چهار نخود و نيم بدهد; مثلاً زنى كه شش روز خون حيض مى بيند، اگر شوهرش در شب يا روز اوّل و دوم با او جماع كند، بايد هيجده نخود طلا بدهد و در شب يا روز سوم و چهارم نُه نخود و در شب يا روز پنجم و ششم بايد چهار نخود و نيم بدهد.

(مسأله 439) براى وطى در دُبُر (عقب) زن حائض احتياطاً بايد كفاره داد.

(مسأله 440) لازم نيست طلاى كفاره را از طلاى سكّه دار بدهد و اگر بخواهد قيمت آن را بدهد، بنابر اقوى قيمت بى سكّه نيز كفايت مى كند.

(مسأله 441) اگر قيمت طلا در وقتى كه جماع كرده با وقتى كه مى خواهد به فقير بدهد فرق كرده باشد، بايد قيمت وقتى را كه مى خواهد به فقير بدهد حساب كند.

(مسأله 442) اگر كسى هم در قسمت اوّل و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوم دوران حيض با زن خود جماع كند، بايد هر سه كفاره را كه روى هم سى و يك نخود و نيم مى شود بدهد.

(مسأله 443) اگر انسان بعد از آن كه در حال حيض جماع كرده و كفاره آن را داده دوباره جماع كند، باز هم بايد كفاره بدهد.

(مسأله 444) اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند و در بين آنها كفاره ندهد، احتياط واجب آن است كه براى هر جماع يك كفاره بدهد.

(مسأله 445) اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، بايد فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود، بنابر احتياط واجب بايد كفاره بدهد.

(مسأله 446) اگر مرد با زن حائض زنا كند يا با زن حائض نامحرمى، به گمان اين كه همسر خود اوست جماع نمايد، احتياط واجب آن است كه كفاره بدهد.

(مسأله 447) كسى كه نمى تواند كفاره بدهد، بهتر آن است كه صدقه اى به فقير بدهد و اگر نمى تواند صدقه بدهد، بنابر احتياط واجب بايد استغفار كند و هر وقت توانست بايد كفاره بدهد.

(مسأله 448) طلاق دادن زن در حال حيض همان گونه كه در كتاب طلاق گفته مى شود باطل است.

(مسأله 449) اگر زن بگويد: «حيض هستم» يا «از حيض پاك شده ام»، بايد حرف او

[74]

را قبول كرد.

(مسأله 450) اگر زن در بين نماز يا روزه حائض شود، نماز يا روزه او باطل است.

(مسأله 451) اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه، نماز او صحيح است و لى، اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده، نمازى كه خوانده باطل است.

(مسأله 452) بعد از آن كه زن از خون حيض پاك شد، واجب است براى نماز وعبادت هاى ديگرى كه بايد با وضو، غسل يا تيمّم بجا آورده شوند، غسل كند ولى، براى نماز بايد پيش از غسل يا بعد از آن وضو نيز بگيرد و اگر پيش از غسل وضو بگيرد بهتر است.

(مسأله 453) اگر حائض، جُنب باشد و هنگامى كه پاك مى شود غسل جنابت را انجام دهد، لازم نيست براى حيض نيز جداگانه غسل نمايد، هر چند خوب است در غسل خود هر دو را نيّت كند و اين غسل كفايت از وضو مى كند; پس براى انجام عباداتى مانند نماز كه طهارت در آنها شرط است، لازم نيست وضو بگيرد.

(مسأله 454) بعد از آن كه زن از خون حيض پاك شد، اگرچه غسل نكرده باشد، طلاق او صحيح است و شوهرش نيز مى تواند با او جماع كند، ولى احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل از جماع با او خوددارى نمايد، اما اعمال ديگرى مانند توقف در مسجد و لمس خط قرآن كه در وقت حيض بر او حرام بوده، تا غسل نكند بر او حلال نمى شوند.

(مسأله 455) اگر آب براى وضو و غسل كافى نباشد وبه اندازه اى باشد كه بتواند يا غسل كند و يا وضو بگيرد، بنابر احتياط واجب بايد غسل كند و به عوض وضو تيمّم نمايد. و اگر فقط براى وضو كافى باشد و به اندازه غسل نباشد، بايد وضو بگيرد و به عوض غسل تيمّم نمايد. و اگر براى هيچ يك از آنها آب نداشته باشد، بايد دو تيمّم، يكى به عوض غسل و ديگرى به عوض از وضو انجام دهد.

(مسأله 456) نمازهاى واجب روزانه كه زن در حال حيض نمى خواند، قضا ندارند ولى، روزه هاى واجب را بايد قضا نمايد.

(مسأله 457) هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض مى شود، بايد فوراً نماز بخواند.

(مسأله 458) اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اوّل وقت به اندازه انجام واجباتِ يك

[75]

نماز بگذرد و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است. ولى در تند خواندن و كُنْد خواندن و چيزهاى ديگر، بايد ملاحظه حال خود را بكند; مثلاً زنى كه مسافر نيست اگر در اوّل ظهر نماز نخواند، قضاى آن در صورتى واجب مى شود كه به مقدار خواندن چهار ركعت نماز به دستورى كه گفته شد از اوّل ظهر بگذرد و حائض شود، و براى كسى كه مسافر است، گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت كافى است. و نيز بايد ملاحظه تهيه شرايطى را كه دارا نيست بنمايد; پس اگر به مقدار فراهم آوردن آن مقدمات و خواندن يك نماز وقت بگذرد و حائض شود، قضا واجب است و گرنه واجب نيست.

(مسأله 459) اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاك شود و به اندازه غسل و وضو و مقدمات ديگر نماز; مانند تهيه كردن لباس يا آب كشيدن آن و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر از يك ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند و اگر نخواند بايد قضاى آن را بجا آورد.

(مسأله 460) اگر زن حائض به اندازه غسل و وضو وقت نداشته باشد ولى بتواند با تيمّم نماز را در وقت بخواند، احتياط واجب آن است كه نماز را با تيمم بخواند، و همچنين اگر گذشته از تنگى وقت، تكليفش نيز تيمّم باشد ـ مثل آن كه آب براى او ضرر داشته باشد ـ بايد تيمّم كند و آن نماز را بخواند.

(مسأله 461) اگر زن حائض بعد از پاك شدن شك كند كه براى نماز وقت دارد يا نه، بايد نمازش را بخواند.

(مسأله 462) اگر به گمان اين كه به اندازه تهيه مقدمات نماز و خواندن يك ركعت وقت ندارد، نماز نخواند و بعد بفهمد كه وقت داشته، بايد قضاى آن نماز را بجا آورد.

(مسأله 463) مستحب است زن حائض در وقت نماز خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و اگر نمى تواند وضو بگيرد، تيمّم نمايد و در جاى نماز خويش رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر، دعا و صلوات شود.

(مسأله 464) خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جايى از بدن به حاشيه و بين خطهاى قرآن و نيز خضاب كردن به حنا و مانند آن براى حائض مكروه است.

اقسام زن هاى حائض

[76]

(مسأله 465) زنهاى حائض شش دسته اند:

اوّل: صاحب عادت وقتيّه و عدديّه; و او زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و شماره روزهاى حيض او نيز در هر دو ماه يك اندازه باشد، مثل آن كه دو ماه پشت سر هم از اوّل تا هفتم ماه خون ببيند. دوم: صاحب عادت وقتيّه; و او زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين، خون حيض ببيند ولى، شماره روزهاى حيض او در دو ماه به يك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببيند ولى ماه اوّل در روز هفتم و ماه دوم در روز هشتم از خون پاك شود. سوم: صاحب عادت عدديّه; و او زنى است كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم به يك اندازه باشد ولى، وقت ديدن آن دو خون يكى نباشد، مثل آن كه ماه اوّل از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم ماه خون ببيند. چهارم: مُضطربه; و او زنى است كه چند ماه خون ديده ولى عادت معينى پيدا نكرده يا عادت او به هم خورده و عادت تازه اى پيدا نكرده است. پنجم: مبتدئه; و او زنى است كه براى اولين مرتبه حائض مى شود. ششم: ناسيه; و او زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است. و هر كدام از اين زنان احكامى دارند كه در مسائل آينده بيان مى شود.

1 ـ صاحب عادت وقتيّه و عدديّه

(مسأله 466) زنهايى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارند سه دسته اند:

اوّل: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و در وقت معين نيز پاك شود; مثلاً دو ماه پشت سر هم از روز اوّل ماه خون ببيند و روز هفتم پاك شود كه عادت حيض اين زن از اوّل تا هفتم ماه است.

دوم: زنى كه از خون پاك نمى شود ولى دو ماه پشت سـر هم چـند روز معين ـ مثلاً از اوّل تا هشتم ماه ـ خونى مى ببيند كه نشانه هاى حيض را دارد (يعنى غليظ و سياه و گرم است و با فشار و سوزش بيرون مى آيد) و بقيّه خونهاى او نشانه هاى استحاضه را دارد، كه عادت او از اوّل تا هشتم ماه است.

سوم: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و بعد از سه روز يا بيشتر خون ديدن، يك روز يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند، و مجموع روزهايى كه خون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر نشود و در هر دو ماه مجموع

[77]

روزهايى كه خون ديده و در وسط پاك بوده، به يك اندازه باشد، كه در اين صورت عادت او به اندازه مجموع روزهايى است كه خون ديده و در وسط پاك بوده و لازم نيست روزهايى كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشد; مثلاً اگر در ماه اوّل از روز اوّل تا سوم ماه خون ببيند و سه روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند ودر ماه دوم بعد از آن كه سه روز خون ديد، سه روز يا كمتر يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و در مجموع نه روز شود، عادت اين زن نه روز مى شود.

(مسأله 467) اگر زنى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارد در وقت عادت يا دو سه روز جلوتر يا عقب تر خون ببيند، به گونه اى كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته، اگرچه آن خون نشانه هاى حيض را نداشته باشد، بايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد عمل كند و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده (مثل اين كه پيش از سه روز پاك شود) بايد عبادت هايى را كه بجا نياورده قضا نمايد.

(مسأله 468) اگر زنى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارد در همه روزهاى عادت و مقدارى بعد و مقدارى قبل از عادت خون ببيند، و مجموع آنها از ده روز بيشتر نشده باشد، در صورتى كه همه خونها اوصاف حيض را داشته باشند يا بيشتر از يك يا دو روز اضافه بر عادت نشده باشد، همه آنها خون حيض است، والاّ بايد در روزهايى كه پيش و بعد از عادت خون ديده به احتياط عمل كند و روزهاى عادت خود را حيض قرار دهد. و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط خونى كه در روزهاى عادت ديده خون حيض است و خونى كه پيش و بعد از آن ديده، خون استحاضه مى باشد، و بايد عبادت هايى را كه در روزهاى پيش و بعد از عادت بجا نياورده قضا نمايد. و اگر در همه روزهاى عادت با چند روز پيش يا چند روز پس از آن خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه آنها خون حيض هستند و اگر از ده روز بيشتر شود، فقط روزهاى عادت او حيض بوده و خونى كه جلوتر يا پس از آن ديده، خون استحاضه مى باشد، و چنانچه در آن روزها عبادت نكرده، بايد آنها را قضا نمايد.

(مسأله 469) اگر زنى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارد مقدارى از روزهاى عادت را با يك يا دو روز پيش از عادت خون ببيند يا همه با نشانه هاى حيض باشد و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است و اگر از ده روز بيشتر شود، بايد روزهايى كه در عادت خون ديده با چند روز پيش از آن را كه روى هم ده روز شود حيض، و روزهاى قبل از آن

[78]

را استحاضه قرار دهد. و اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است. و اگر بيشتر شود، بايد روزهايى كه در عادت خون ديده با چند روز بعد از آن را كه روى هم ده روز شود حيض و بقيّه را استحاضه قرار دهد.

(مسأله 470) اگر زنى كه داراى عادت است بعد از آن كه سه روز يا بيشتر خون ديد پاك شود و دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط پاك بوده از ده روز بيشتر باشد; مثل آن كه پنج روز خون ببيند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببيند، چند صورت دارد:

الف ـ آن كه تمام خونى كه دفعه اوّل ديده يا مقدارى از آن، در روزهاى عادت باشد وخون دوم كه بعد از پاك شدن مى ببيند، در روزهاى عادت نباشد كه بايد همه خون اوّل را حيض و خون دوم را استحاضه قرار دهد.

ب ـ آن كه خون اوّل در روزهاى عادت نباشد و تمام خون دوم يا مقدارى از آن در روزهاى عادت باشد كه بايد همه خون دوم را حيض وخون اوّل را استحاضه قرار دهد.

ج ـ آن كه مقدارى از خون اوّل و دوم در روزهاى عادت باشد و خون اوّلى كه در روزهاى عادت بوده از سه روز كمتر نباشد و با پاكى وسط و مقدارى از خون دوم كه آن هم در روزهاى عادت بوده از ده روز بيشتر نباشد كه در اين صورت همه آنها حيض و مقدارى از خون اوّل كه پيش از روزهاى عادت بوده و مقدارى از خون دوم كه بعد از روزهاى عادت بوده استحاضه است; مثلاً اگر عادت او از سوم تا دهم ماه بوده، در صورتى كه از اوّل تا ششم ماه خون ببيند و دو روز پاك شود و بعد تا پانزدهم خون ببيند، از سوم تا دهم حيض است و از اوّل تا سوم و همچنين از دهم تا پانزدهم استحاضه مى باشد.

د ـ آن كه مقدارى از خون اوّل و دوم در روزهاى عادت باشد ولى خون اوّلى كه در روزهاى عادت بوده، از سه روز كمتر باشد كه بايد در تمام مدّت ديدن دو خون و پاكىوسط، اعمالى را كه بر حائض حرام است و سابقاً گفته شد ترك كند و اعمال استحاضه را بجا آورد، يعنى به دستورى كه براى زن مستحاضه گفته خواهد شد، عبادتهاى خود را انجام دهد.

(مسأله 471) اگر زنى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارد در وقت عادت خون نبيند و در

[79]

غير آن وقت به شماره روزهاى حيض خود خون ببيند، بايد همان را حيض قرار دهد، چه پيش از وقت عادت خون ديده باشد و چه بعد از آن.

(مسأله 472) اگر زنى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارد در وقت عادت خود خون ببيند ولى شماره روزهاى آن كمتر يا بيشتر از روزهاى عادت او باشد و بعد از پاك شدن، دوباره به شماره روزهاى عادتى كه داشته خون ببيند، بايد در مدّت ديدن هر دو خون، اعمالى را كه بر حائض حرام است ترك كند و اعمال استحاضه را بجا آورد.

(مسأله 473) اگر زنى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارد بيشتر از ده روز خون ببيند، خونى كه در روزهاى عادت ديده، اگرچه نشانه هاى حيض را نداشته باشد حيض است و خونى كه بعد از روزهاى عادت ديده، اگرچه نشانه هاى حيضرا داشته باشد استحاضه است، مثلاً اگر زنى كه عادت حيض او از اوّل تا هفتم ماه است از اوّل تا دوازدهم خون ببيند، هفت روز اوّل آن حيض و پنج روز بعد استحاضه مى باشد.

2 ـ صاحب عادت وقتيّه

(مسأله 474) زنهايى كه عادت وقتيّه دارند سه دسته اند:

اوّل: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و بعد از چند روز پاك شود ولى، شماره روزهاى آن در هر دو ماه يك اندازه نباشد، مثلاً دو ماه پشت سر هم روز اوّل ماه خون ببيند ولى ماه اوّل در روز هفتم و ماه دوم در روز هشتم از خـون پاك شود كه اين زن بايد روز اوّل ماه را روز اوّل عادت حيض خود قرار دهد.

دوم: زنى كه از خون پاك نمى شود ولى، دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون او نشانه هاى حيض را دارد، يعنى غليظ، سياه و گرم است و با فشار و سوزش بيرون مى آيد و بقيه خونهاى او نشانه استحاضه را دارد و شماره روزهايى كه خون او نشانه حيض را دارد، در هر دو ماه يك اندازه نيست، مثلاً در ماه اوّل، از اوّل تا هفتم ماه و در ماه دوم از اوّل تا هشتم ماه خون او نشانه هاى حيض و در بقيّه آن نشانه استحاضه را داشته باشد كه اين زن نيز بايد روز اوّل ماه را روز اوّل عادت حيض خود قرار دهد.

سوم: زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين، سه روز يا بيشتر خون حيض ببيند و بعد پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و تمام روزهايى كه خون ديده با روزهايى كه در وسط

[80]

پاك بوده از ده روز بيشتر نشود ولى اين مدّت در ماه دوم كمتر يا بيشتر از ماه اوّل باشد، مثلاً در ماه اوّل هشت روز و در ماه دوم نُه روز باشد و در هر دو ماه خون در اوّل ماه بيايد كه اين زن نيز بايد روز اوّل ماه را روز اوّل عادت حيض خود قرار دهد.

(مسأله 475) اگر زنى كه عادت وقتيّه دارد در وقت عادت خود يا دو سه روز پيش يا بعد از عادت، خون ببيند به گونه اى كه بگويند حيض را جلو يا عقب انداخته، اگرچه آن خون نشانه هاى حيض را نداشته باشد، بايد به احكامى كه براى زنهاى حائض گفته شد رفتار نمايد و اگر بعد بفهمد حيض نبوده، مثل آن كه پيش از سه روز پاك شود، بايد عبادتهايى را كه بجا نياورده قضا نمايد.

(مسأله 476) اگر زنى كه عادت وقتيّه دارد بيشتر از ده روز خون ببيند و نتواند حيض را به واسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد، بايد شماره عادت خويشان پدرى يا مادرى خود را، زنده باشند يا مرده ـ در صورتى كه شماره روزهاى حيض همه آنان يك اندازه باشد ـ عادت حيض خود قرار دهد، و اگر شماره روزهاى حيض آنان يك اندازه نباشد، مثلاً عادت بعضى پنج روز و عادت بعضى ديگر هفت روز باشد، نمى تواند عادت آنان را عادت حيض خود قرار دهد مگر اين كه كسانى كه عادتشان با ديگران فرق دارد به قدرى كم باشند كه در مقابل آنان به حساب نيايند كه در اين صورت بايد عادت اكثريت آنان را عادت حيض خود قرار دهد.

(مسأله 477) زنى كه عادت وقتيّه دارد و شماره عادت خويشان خود را عادت حيض خود قرار مى دهد، بايد روزى را كه در هر ماه اوّل عادت او بوده، اوّل حيض خود قرار دهد، مثلاً زنى كه هر ماه روز اوّل ماه خون مى ديده و گاهى روز هفتم و گاهى روز هشتم پاك مى شده، چنانچه يك ماه دوازده روز خون ببيند و عادت خويشان او هفت روز باشد، بايد هفت روز اوّل ماه را حيض و باقى را استحاضه قرار دهد.

(مسأله 478) زنى كه عادت وقتيّه دارد و بايد شماره عادت خويشان خود را حيض قرار دهد، چنانچه خويشاوندى نداشته باشد يا شماره عادت آنان مثل هم نباشد، مخيّر است در هر ماه از روزى كه خون مى بيند، سه يا شش يا هفت روز را حيض قرار داده و بقيّه روزها را تا ده روز احتياط كند.

[81]

3 ـ صاحب عادت عدديّه

(مسأله 479) زنهايى كه عادت عدديّه دارند سه دسته اند:

اوّل: زنى كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم يك اندازه باشد ولى، وقت خون ديدن او يكى نباشد، كه در اين صورت تعداد روزهايى كه خون ديده عادت او محسوب مى شود; مثلاً اگر ماه اوّل از روز اوّل تا پنجم و ماه دوم از يازدهم تا پانزدهم خون ببيند، عادت او پنج روز مى شود.

دوم: زنى كه از خون پاك نمى شود ولى دو ماه پشت سر هم چند روز از خونى كه مى بيند نشانه حيض و بقيّه نشانه استحاضه را دارد و شماره روزهايى كه در آنها خون نشانه حيض دارد، در هر دو ماه يك اندازه است امّا وقت آن يكى نيست كه در اين صورت تعداد روزهايى كه خون او نشانه حيض را دارد عادت او مى شود، مثلاً اگر يك ماه از اوّل تا پنجم ماه و ماه بعد از يازدهم تا پانزدهم ماه خون او نشانه حيض و در بقيّه ماه نشانه استحاضه را داشته باشد، شماره روزهاى عادت او پنج روز مى شود.

سوم: زنى كه دو ماه پشت سر هم سه روز يا بيشتر خون ببيند و يك روز يا بيشتر پاك شود و دو مرتبه خون ببيند و وقت ديدن خون در ماه اوّل با ماه دوم فرق داشته باشد كه در اين صورت اگر مجموع روزهايى كه خون ديده و روزهايى كه در وسط پاك بوده، از ده روز بيشتر نشود و شماره روزهاى آن نيز در هر دو ماه به يك اندازه باشد، بايد روزهايى را كه خون ديده و روزهاى وسط را كه پاك بوده حيض قرار دهد، و اولى اين است كه در روزهاى پاك بودن، بين تروك حيض و افعال مستحاضه را جمع كند و لازم نيست روزهايى كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه باشند. مثلاً اگر ماه اوّل، از روز اوّل ماه تا سوم خون ببيند و دو روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند، و ماه دوم از يازدهم تا سيزدهم خون ببيند و دو روز يا بيشتر يا كمتر پاك شود و دوباره خون ببيند و روى هم از هشت روز بيشتر نشود، عادت او هشت روز مى شود.


back page fehrest page next page