299 كسى كه در كارهاى وضو و شرايط آن مثل پاك بودن آب و غصبى نبودن آن خيلى شك مىكند، بايد به شك خود اعتنا نكند.
300 اگر شك كند كه وضوى او باطل شده يا نه، بنا مىگذارد كه وضوى او باقى است. ولى اگر بعد از بول استبراء نكرده و وضو گرفته باشد و بعد از وضو رطوبت ازاو بيرون آيد كه نداند بول استيا چيز ديگر، وضوى او باطل است.
301 كسى كه شك دارد وضو گرفته يا نه، بايد وضو بگيرد.
302 كسى كه مىداند وضو گرفته و حدثى هم از او سر زده مثلا بول كرده، اگر نداند كدام جلوتر بوده، چنانچه پيش از نماز است بايد وضو بگيرد و اگر در بين نماز است بايد نماز را بشكند و وضو بگيرد، و اگر بعد از نماز است بايد وضو بگيرد و بايد نمازى را كه خوانده دوباره بخواند.
303 اگر بعد از نماز شك كند كه وضو گرفته يا نه، نماز او صحيح است، ولى بايد براى نمازهاى بعد وضو بگيرد.
304 اگر در بين نماز شك كند كه وضو گرفته يا نه، نماز او باطل است و بايد وضو بگيرد و نماز را بخواند.
305 اگر بعد از نماز شك كند كه قبل از نماز وضوى او باطل شده يا بعد از نماز، نمازى كه خوانده صحيح است.
306 اگر انسان مرضى دارد كه بول او قطره قطره مى ريزد يا نمىتواند از بيرون آمدن غائط خوددارى كند، چنانچه يقين دارد كه از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پيدا مىكند، بايد نماز را در وقتى كه مهلت پيدا مىكند بخواند. و اگر مهلت او به مقدار كارهاى واجب نماز است بايد در وقتى كه مهلت دارد فقط كارهاى واجب نماز را بجا آورد و كارهاى مستحب آن مانند اذان و اقامه و قنوت را ترك نمايد.
307 اگر به مقدار وضو و نماز مهلت پيدا نمىكند و در بين نماز چند دفعه بول از او خارج مىشود، وضوى اول كافى است. ولى چنانچه مرضى دارد كه در بين نماز چند مرتبه غائط از او خارج مىشود كه اگر بخواهد بعد از هر دفعه وضو بگيرد سخت نيست، بايد ظرف آبى پهلوى خود بگذارد و هر وقت غائط از او خارج شد وضو بگيرد و بقيه نماز را بخواند.
308 كسى كه غائط او طورى پى در پى از او خارج مىشود كه وضو گرفتن بعداز هر دفعه براى او سخت است، اگر بتواند مقدارى از نماز را با وضو بخواند،بايد براى هر نماز يك وضو بگيرد.
309 كسى كه بول پى در پى از او خارج مىشود، اگر در بين دو نماز قطره بولىاز او خارج نشود، مىتواند با يك وضو هر دو نماز را بخواند. و قطرههايى كه بين نماز.خارج مىشود، اشكال ندارد.
310 كسى كه بول يا غائط پى در پى از او خارج مىشود، اگر نتواند هيچ مقدار از نماز را با وضو بخواند، مىتواند چند نماز را با يك وضو بخواند، مگر اختيارا بول يا غائط كند، يا چيز ديگرى كه وضو را باطل مىكند پيش آيد.
311 اگر مرضى دارد كه نمىتواند از خارج شدن باد جلوگيرى كند، بايد به وظيفه كسانى كه نمىتوانند از بيرون آمدن غائط خوددارى كنند، عمل نمايد.
312 كسى كه غائط پى در پى از او خارج مىشود، بايد براى هر نمازى وضو بگيرد و و فورا مشغول نماز شود. ولى براى بجا آوردن سجده و تشهد فراموش شده و نماز احتياط كه بايد بعد از نماز انجام داد، در صورتى كه آنها را بعد از نماز فورا بجا بياورد، وضو گرفتن لازم نيست.
313 كسى كه بول او قطره قطره مى ريزد بايد براى نماز به وسيله كيسهاى كهدر آن، پنبه يا چيز ديگرى است كه از رسيدن بول به جاهاى ديگر جلوگيرى مىكند، خود را حفظ نمايد. و احتياط واجب آن است كه پيش از هر نماز مخرج بول را كه نجس شده آب بكشد. و نيز كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن غائط خوددارى كند،چنانچه ممكن باشد، بايد به مقدار نماز از رسيدن غائط به جاهاى ديگر جلوگيرى نمايد.و احتياط واجب آن است كه اگر مشقت ندارد، براى هر نماز مخرج غائط را آب بكشد.
314 كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، در صورتى كه ممكن باشد و مشقت و زحمت و خوف ضرر نداشته باشد، بايد به مقدار نماز از خارج شدن بول و غائط جلوگيرى نمايد. و بنابر احتياط واجب اگر چه خرج داشته باشد، بلكه اگر مرض او به آسانى معالجه شود، خود را معالجه نمايد.
315 كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، بعد از آن كه مرض او خوب شد، لازم نيست نمازهايى را كه در وقت مرض مطابق وظيفهاش خوانده قضا نمايد. ولى اگر در بين وقت نماز مرض او خوب شود، بايد نمازى را كه در آن وقتخوانده دوباره بخواند.
316 براى شش چيز وضو گرفتن واجب است: اول: براى نمازهاى واجب غير از نماز ميت. دوم: براى سجده و تشهد فراموش شده، اگر بين آنها و نماز حدثى از او سر زده مثلا بول كرده باشد. سوم: براى طواف واجب خانه كعبه. چهارم: اگر نذر يا عهد كرده يا قسم خورده باشد كه وضو بگيرد. پنجم: اگر نذر كرده باشد كه جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند. ششم: براى آب كشيدن قرآنى كه نجس شده يا بيرون آوردن آن از مستراح و مانند آن، در صورتى كه مجبور باشد دستيا جاى ديگر بدن خود را به خط قرآن برساند. ولى چنانچه معطل شدن به مقدار وضو بى احترامى به قرآن باشد، بايد بدون اين كه وضو بگيرد، قرآن را از مستراح و مانند آن بيرون آورد، يا اگر نجس شده آب بكشد، و تا ممكن است از دست گذاشتن به خط قرآن خوددارى كند.
317 مس نمودن خط قرآن يعنى رساندن جايى از بدن به خط قرآن براى كسى كه وضو ندارد، حرام است. ولى اگر قرآن را به زبان فارسى يا به زبان ديگر ترجمه كند،مس آن اشكال ندارد.
318 جلوگيرى كردن بچه و ديوانه از مس خط قرآن واجب نيست. ولى اگر مس نمودن آنان بى احترامى به قرآن باشد، بايد از آنان جلوگيرى كنند.
319 كسى كه وضو ندارد حرام است اسم خداوند متعال را به هر زبانى نوشته شده باشد، مس نمايد. و همچنين است بنابر احتياط واجب مس اسم مبارك پيغمبر و امام و حضرت زهرا عليهم السلام.
320 اگر پيش از وقت نماز به قصد اينكه با طهارت باشد وضو بگيرد يا غسل كند، صحيح است. و نزديك وقت نماز هم اگر به قصد مهيا بودن براى نماز وضو بگيرد، اشكال ندارد.
321 كسى كه يقين دارد وقت داخل شده اگر نيت وضوى واجب كند و بعد از وضو بفهمد وقت داخل نشده، وضوى او صحيح است.
322 مستحب است انسان براى نماز ميت و زيارت اهل قبور و رفتن به مسجد و حرم امامان عليهم السلام وضو بگيرد، و همچنين براى همراه داشتن قرآن و خواندن و نوشتن آن و نيز براى مس حاشيه قرآن و براى خوابيدن، وضو گرفتن مستحب است و نيز مستحب است كسى كه وضو دارد دوباره وضو بگيرد. و اگر براى يكى از اين كارها وضو بگيرد هر كارى را كه بايد با وضو انجام داد، مىتواند بجا آورد، مثلا مىتواند با آن وضو نماز بخواند.
323 هفت چيز وضو را باطل مىكند: اول: بول. دوم: غائط. سوم: باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج شود. چهارم: خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود. ولى اگر چشم نبيند و گوش بشنود وضو باطل نمىشود. پنجم: چيزهايى كه عقل را از بين مىبرد، مانند ديوانگى و مستى و بيهوشى. ششم: استحاضه زنان، كه بعدا گفته مىشود. هفتم: كارى كه براى آن بايد غسل كرد مانند جنابت.
چيزى كه با آن زخم و شكسته را مىبندند و دوايى كه روى زخم و مانند آن مىگذارند جبيره ناميده مىشود.
324 اگر در يكى از جاهاى وضو زخم يا دمل يا شكستگى باشد، چنانچه روى آن باز است و آب براى آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت.
325 اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت و دستها است و روى آن باز است و آب ريختن روى آن ضرر دارد، اگر اطراف آن را بشويد كافى است. ولى چنانچه كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد، بهتر آن است كه دست تر بر آن بكشد و بعد پارچه پاكى روى آن بگذارد و دست تر را روى پارچه هم بكشد. و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمىشود آب كشيد، بايد اطراف زخم را به طورى كهدر وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد و بنابر احتياط مستحب پارچه پاكى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بكشد. و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيستشستن اطراف زخم كافى است و در هر صورت تيمم لازم نيست.
326 اگر زخم يا دمل يا شكستگى در جلوى سر يا روى پاها است و روى آن باز است چنانچه نتواند آن را مسح كند بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند و بنابر احتياط مستحب تيمم هم بنمايد و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، بايد بجاى وضو تيمم كند و بهتر استيك وضو بدون مسح هم بگيرد.
327 اگر روى دمل يا زخم يا شكستگى بسته باشد، چنانچه بازكردن آن ممكن است و زحمت و مشقت هم ندارد و آب هم براى آن ضرر ندارد، بايد روى آن را باز كند و وضو بگيرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد، يا جلوى سر و روى پاها.
328 اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت يا دستها باشد و بشود روى آن را باز كرد، چنانچه ريختن آب روى آن ضرر دارد و كشيدن دست تر ضرر ندارد، واجب است دست تر روى آن بكشد.
329 اگر نمىشود روى زخم را باز كرد ولى زخم و چيزى كه روى آن گذاشته پاك است و رسانيدن آب به زخم ممكن است و ضرر و زحمت و مشقت هم ندارد،بايد آب را به روى زخم برساند، و اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته نجس است،چنانچه آب كشيدن آن و رساندن آب به روى زخم ممكن باشد بدون زحمت و مشقت،بايد آن را آب بكشد و موقع وضو آب را به زخم برساند، و در صورتى كه آب براى زخم ضرر دارد، يا آن كه رساندن آب به روى زخم ممكن نيستيا زخم نجس استو نمىشود آن را آب كشيد، بايد اطراف زخم را بشويد و اگر جبيره پاك استروى آن را مسح كند، و اگر جبيره نجس استيا نمىشود روى آن را دست تر كشيد،مثلا دوايى است كه به دست مىچسبد، پارچه پاكى را به طورى كه جزء جبيره حساب شود، روى آن بگذارد و دست تر روى آن بكشد و اگر اين هم ممكن نيست احتياط واجب آن است كه وضو بگيرد و تيمم هم بنمايد.
330 اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكى از دستها فرا گرفته باشد باز احكام جبيره جارى و وضوى جبيرهاى كافى است، ولى اگر معظم اعضاى وضو را گرفته باشد، بنابر احتياط، بايد جمع نمايد بين عمل جبيره و تيمم، اگر چه كفايت تيمم در اين صورت بعيد نيست.
331 اگر جبيره تمام اعضاى وضو را گرفته باشد، بايد تيمم بنمايد.
332 كسى كه در كف دست و انگشتها جبيره دارد و در موقع وضو دست تر روى آن كشيده است مىتواند سر و پا را با همان رطوبت مسح كند يا از جاهاى ديگر وضو رطوبت بگيرد.
333 اگر جبيره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا باز است، بايد جاهايى كه باز است روى پا را و جايى كه جبيره است روى جبيره را مسح كند.
334 اگر در صورت يا دستها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد. و اگر جبيرهها در سر يا روى پاها باشد، بايد بين آنها را مسح كند. و در جاهايى كه جبيره است بايد بدستور جبيره عمل نمايد.
335 اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نيست، بايد به دستور جبيره عمل كند، و بنابر احتياط واجب تيمم هم بنمايد واگر برداشتن جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دست است اطراف آن را بشويد و اگر در سر يا روى پاها است اطراف آن را مسح كند و براى جاى زخم به دستور جبيره عمل نمايد.
336 اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شكستگى نيست، ولى به جهت ديگرى آب براى همه دست و صورت ضرر دارد، بايد تيمم كند و احتياط مستحب آن است كه وضوى جبيرهاى هم بگيرد، ولى اگر براى مقدارى از دست و صورت ضرر دارد چنانچه اطراف آن را بشويد كافى بودن بعيد نيست، ولى احتياط به تيمم ترك نشود.
337 اگر جايى از اعضاى وضو را رگ زده است و نمىتواند آن را آب بكشد يا آب براى آن ضرر دارد، اگر روى آن بسته است، بايد به دستور جبيره عمل كند. و اگر معمولا باز استشستن اطراف آن كافى است.
338 اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست، يا بهقدرى مشقت دارد كه نمىشود تحمل كرد، بايد به دستور جبيره عمل كند.
339 غسل جبيرهاى مثل وضوى جبيرهاى است، ولى بنابر احتياط واجب بايدآن را ترتيبى به جا آوردند نه ارتماسى.
340 كسى كه وظيفه او تيمم است، اگر در بعضى از جاهاى تيمم او زخم يا دمل يا شكستگى باشد، بايد به دستور وضوى جبيرهاى، تيمم جبيرهاى نمايد.
341 كسى كه بايد با وضو يا غسل جبيرهاى نماز بخواند چنانچه بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف نمىشود، مىتواند در اول وقت نماز بخواند. ولى اگر اميد دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شود، احتياط واجب آن است كه صبر كند واگر عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيرهاى بجا آورد.
342 اگر انسان براى مرضى كه در چشم اوست موى چشم خود را بچسباند، بايد وضو و غسل را جبيرهاى انجام دهد، و احتياط آن است كه تيمم هم بنمايد.
343 كسى كه نمىداند وظيفهاش تيمم استيا وضوى جبيرهاى بنابر احتياط واجب بايد هر دو را بجا آورد.
344 نمازهايى را كه انسان با وضوى جبيرهاى خوانده، صحيح است و بعداز آن كه عذرش برطرف شد، براى نمازهاى بعد هم نبايد وضو بگيرد، ولى اگر براى آنكه نمىدانسته تكليفش جبيره استيا تيمم هر دو را انجام داده باشد، بايد براى نمازهاى بعد وضو بگيرد.
غسلهاى واجب هفت است: اول: غسل جنابت. دوم: غسل حيض. سوم: غسل نفاس. چهارم: غسل استحاضه. پنجم: غسل مس ميت. ششم: غسل ميت. هفتم: غسلى كه به واسطه نذر و قسم و مانند اينها واجب مىشود.
345 به دو چيز انسان جنب مىشود: اول: جماع. دوم: بيرون آمدن منى، چه در خواب باشد يا بيدارى، كم باشد يا زياد، با شهوت باشد يا بىشهوت، با اختيار باشد يا بىاختيار.
346 اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى استيا بول يا غير اينها چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن آن بدن سستشده،آن رطوبتحكم منى دارد، و اگر هيچ يك از اين سه نشانه يا بعضى از اينها را نداشته باشد، حكم منى ندارد. ولى در زن و مريض، لازم نيست آن آب با جستن بيرون آمده باشد، بلكه اگر با شهوت بيرون آمده باشد، در حكم منى است و لازم نيست بدن او سستشود.
347 اگر از مردى كه مريض نيست، آبى بيرون آيد كه يكى از سه نشانهاى را كه در مساله پيش گفته شد داشته باشد و نداند نشانههاى ديگرى را داشته يا نه،چنانچه پيش از بيرون آمدن آن آب وضو نداشته، بايد وضو بگيرد.
348 مستحب است انسان بعد از بيرون آمدن منى بول كند، و اگر بول نكند و بعداز غسل رطوبتى از او بيرون آيد، كه نداند منى استيا رطوبت ديگر حكم منى دارد.
349 اگر انسان جماع كند و به اندازه ختنهگاه يا بيشتر داخل شود، در زن باشد يا در مرد، در قبل باشد يا در دبر، بالغ باشند يا نابالغ اگر چه منى بيرون نيايد هر دو جنب مىشوند.
350 اگر شك كند كه به مقدار ختنهگاه داخل شده يا نه، غسل بر او واجب نيست.
351 اگر نعوذ بالله حيوانى را وطى كند يعنى با او نزديكى نمايد و منى از او بيرون آيد غسل تنها، كافى است. و اگر منى بيرون نيايد، چنانچه پيش از وطى وضو داشته باز هم غسل تنها كافى است، و اگر وضو نداشته، احتياط واجب آن است كه غسل كند، وضو هم بگيرد.
352 اگر منى از جاى خود حركت كند و بيرون نيايد يا انسان شك كند كه منى ازاو بيرون آمده يا نه غسل بر او واجب نيست.
353 كسى كه نمىتواند غسل كند ولى تيمم برايش ممكن است، بعد از داخل شدن وقت نماز، بدون جهت با عيال خود نزديكى كند، اشكال دارد. ولى اگر براى لذت بردن يا ترس از براى خودش باشد اشكال ندارد.
354 اگر در لباس خود منى ببيند و بداند كه از خود او است و براى آن غسل نكرده، بايد غسل كند و نمازهايى را كه يقين دارد بعد از بيرون آمدن منى خوانده قضا كند، ولى نمازهايى را كه احتمال مىدهد بعد از بيرون آمدن آن منى خوانده، لازم نيست قضا نمايد.
355 پنج چيز بر جنب حرام است: اول: رساندن جايى از بدن به خط قرآن يا به اسم خدا و اسامى مباركه پيامبران و امامان عليهمالسلام، به احتياط واجب حكم اسم خدا را دارد. دوم: رفتن در مسجدالحرام و مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم، اگر چه از يك در داخل و از در ديگر خارج شود. سوم: توقف شود، يا براى برداشتن چيزى برود مانعى ندارد. و احتياط واجب آن است كه در حرم امامان هم توقف نكند. چهارم: گذاشتن چيزى در مسجد. پنجم: خواندن سورهاى كه سجده واجب دارد و آن چهار سوره است: اول: سوره سى و دوم قرآن (الم تنزيل) دوم: سوره چهل و يكم (حم سجده) سوم: سوره پنجاه و سوم (و النجم) چهارم: سوره نود و ششم (اقرا) و اگر يك حرف را به قصد يكى از اين چهار سوره هم بخواند حرام است.
356 نه چيز بر جنب مكروه است: اول و دوم: خوردن و آشاميدن، ولى اگر وضو بگيرد مكروه نيست. سوم: خواندن بيشتر از هفت آيه از سورههايى كه سجده واجب ندارد. چهارم: رساندن جايى از بدن به جلد و حاشيه و بين خطهاى قرآن. پنجم: همراه داشتن قرآن. ششم: خوابيدن، ولى اگر وضو بگيرد يا به واسطه نداشتن آب، بدل از غسل تيمم كند، مكروه نيست. هفتم: خضاب كردن به حنا و مانند آن. هشتم: ماليدن روغن به بدن. نهم: جماع كردن بعد از آن كه محتلم شده،يعنى در خواب منى از او بيرون آمده است.
357 غسل جنابت به خودى خود مستحب است، و براى خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مىشود. ولى براى نماز ميت و سجده شكر و سجدههاى واجب قرآن غسل جنابت لازم نيست.
358 لازم نيست در وقت غسل نيت كند كه غسل واجب يا مستحب مىكنم و اگر فقط به قصد قربتيعنى براى انجام فرمان خداوند عالم غسل كند، كافى است.
359 اگر يقين كند وقت نماز شده و نيت غسل واجب كند بعد معلوم شود كه پيش از وقت غسل كرده، غسل او صحيح است.
360 غسل را چه واجب باشد و چه مستحب، به دو قسم مىشود انجام داد ترتيبى و ارتماسى.
361 در غسل ترتيبى بايد به نيت غسل، اول سر و گردن، بعد طرف راست،بعد طرف چپ بدن را بشويد. و اگر عمدا يا از روى فراموشى يا به واسطه ندانستن مساله به اين ترتيب عمل نكند، غسل او باطل است.
362 نصف ناف و نصف عورت را بايد با طرف راست بدن و نصف ديگر را بايد با طرف چپ بشويد، بلكه بهتر است تمام ناف و عورت با هر دو طرف شسته شود.
363 براى آنكه يقين كند هر سه قسمت، يعنى سر و گردن و طرف راست و طرف چپ را كاملا غسل داده، بايد هر قسمتى را كه مىشويد مقدارى از قسمتهاى ديگر را هم با آن قسمت بشويد. بلكه احتياط مستحب آن است كه تمام طرف راست گردن را با طرف راست بدن، و تمام طرف چپ گردن را با طرف چپ بدن بشويد.
364 اگر بعد از غسل بفهمد جايى از بدن را نشسته و نداند كجاى بدن است، بايد دوباره غسل كند.
365 اگر بعد از غسل بفهمد مقدارى از بدن را نشسته، چنانچه از طرف چپ باشد شستن همان مقدار كافى است، و اگر از طرف راست باشد، بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد. و اگر از سر و گردن باشد، بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف راست و بعد طرف چپ را بشويد.
366 اگر پيش از تمام شدن غسل، در شستن مقدارى از طرف چپ شك كند،شستن همان مقدار كافى است. ولى اگر بعد از اشتغال به شستن طرف چپ در شستن طرف راستيا مقدارى از آن شك كند يا بعد از اشتغال به شستن طرف راست در شستن سر و گردن يا مقدارى از آن شك نمايد، نبايد اعتنا كند.
367 در غسل ارتماسى اگر به نيت غسل ارتماسى به تدريج در آب فرو رود تا تمام بدن زير آب رود غسل او صحيح است، و احتياط آن است كه يك دفعه زير آب رود.
368 در غسل ارتماسى اگر همه بدن زير آب باشد و بعد از نيت غسل، بدن را حركت دهد، غسل او صحيح است.
369 اگر بعد از غسل ارتماسى بفهمد به مقدارى از بدن آب نرسيده، چه جاى آن را بداند يا نداند، بايد دوباره غسل كند.
370 اگر براى غسل ترتيبى وقت ندارد و براى ارتماسى وقت دارد بايد غسل ارتماسى كند.
371 كسى كه روزه واجب گرفته يا براى حجيا عمره احرام بسته، نمىتواند غسل ارتماسى كند. ولى اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند، صحيح است.
372 در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاك باشد، ولى در غسل ترتيبى پاك بودن تمام بدن لازم نيست. و اگر تمام بدن نجس باشد و هر قسمتى را پيش از غسل دادن آن قسمت آب بكشد، كافى است.
373 عرق جنب از حرام نجس نيست و كسى كه از حرام جنب شده اگر با آب گرم هم غسل كند، صحيح است.
374 اگر در غسل به اندازه سر مويى از بدن نشسته بماند، غسل باطل است،ولى شستن جاهايى از بدن كه ديده نمىشود، مثل توى گوش و بينى، واجب نيست.
375 جايى را كه شك دارد از ظاهر بدن استيا از باطن آن، شستن آن لازم نيست، ولى احتياط در شستن است.
376 اگر سوراخ جاى گوشواره و مانند آن به قدرى گشاد باشد كه داخل آن ديده شود، بايد آن را شست و اگر ديده نشود شستن داخل آن لازم نيست.
377 چيزى را كه مانع رسيدن آب به بدن است، بايد برطرف كند. و اگر پيش از آن كه يقين كند برطرف شده غسل نمايد، غسل او باطل است.
378 اگر موقع غسل شك كند، چيزى كه مانع از رسيدن آب باشد، در بدن او هستيا نه، چنانچه شكش منشا عقلايى داشته باشد، بايد وارسى كند تا مطمئن شود كه مانعى نيست.
379 در غسل بايد موهاى كوتاهى را كه جزو بدن حساب مىشود، بشويد و بنابر احتياط شستن موهاى بلند هم لازم مىباشد.
380 تمام شرطهايى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد، مثل پاك بودن آب و غصبى نبودن آن، در صحيح بودن غسل هم شرط است ولى در غسل لازم نيست بدن را از بالا به پايين بشويد، و نيز در غسل ترتيبى، لازم نيست بعد از شستن هر قسمت فورا قسمت ديگر را بشويد، بلكه اگر بعد از شستن سر و گردن مقدارى صبر كند و بعد طرف راست را بشويد و بعد از مدتى طرف چپ را بشويد، اشكال ندارد. ولى كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، اگر به اندازهاى كه غسل كند و نماز بخواند، بول و غائط از او بيرون نمىآيد، چنانچه وقت تنگ باشد، بايدهر قسمت را فورا بعد از قسمت ديگر غسل دهد و بعد از غسل هم فورا نماز بخواند. و همچنين استحكم زن مستحاضه كه بعدا گفته مىشود.
381 كسى كه قصد دارد پول حمامى را ندهد يا بدون اينكه بداند حمامى راضى است بخواهد نسيه بگذارد، اگر چه بعد حمامى را راضى كند، غسل او باطل است.
382 اگر حمامى راضى باشد كه پول حمام نسيه بماند ولى كسى كه غسل مىكند قصدش اين باشد كه طلب او را ندهد، يا از مال حرام بدهد، غسل او صحيح است.
383 اگر بخواهد پول حرام يا پولى كه خمس آن را نداده به حمامى بدهد، غسل او باطل است.
384 اگر مخرج غائط را در آب خزينه تطهير كند و پيش از غسل شك كند كه چون در خزينه تطهير كرده حمامى به غسل كردن او راضى استيا نه، غسل او باطل است،مگر اينكه پيش از غسل حمامى را راضى كند.
385 اگر شك كند كه غسل كرده يا نه، بايد غسل كند. ولى اگر بعد از غسل شك كند كه غسل او درست بوده يا نه، لازم نيست دوباره غسل نمايد.
386 اگر در بين غسل حدث اصغر از او سر زند مثلا بول كند، غسل باطل نمىشود.
387 هرگاه به خيال اين كه به اندازه غسل و نماز وقت دارد براى نماز غسل كند، اگر چه بعد از غسل بفهمد كه به اندازه غسل وقت نداشته، غسل او صحيح است.
388 كسى كه جنب شده اگر شك كند غسل كرده يا نه، نمازهايى را كه خوانده صحيح است، ولى براى نمازهاى بعد بايد غسل كند.
389 كسى كه چند غسل بر او واجب است مىتواند به نيت همه آنها يك غسل به جا آورد، يا آنها را جدا جدا انجام دهد.
390 كسى كه جنب است، اگر بر جايى از بدن او آيه قرآن يا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد. و اگر بخواهد غسل كند بايد آب را طورى به بدن برساند كه دست او به نوشته نرسد.
391 كسى كه غسل جنابت كرده، نبايد براى نماز وضو بگيرد، ولى با غسلهاى ديگر نمىشود نماز خواند و بايد وضو هم گرفت.
يكى از خونهايى كه از زن خارج مىشود، خون استحاضه است. و زن را در موقع ديدن خون استحاضه، مستحاضه مىگويند.
392 خون استحاضه در بيشتر اوقات زرد رنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بيرون ميايد و غليظ هم نيست، ولى ممكن است گاهى سياه يا سرخ و گرم و غليظ باشد و با فشار و سوزش بيرون آيد.
393 استحاضه سه قسم است: قليله و متوسطه و كثيره. استحاضه قليله آن است كه خون، پنبهاى را كه زن داخل فرج مىنمايد سوراخ نكند و از طرف ديگر ظاهر نشود. استحاضه متوسطه آن است كه خون در پنبه فرو رود و از طرف ديگر ظاهر شود، ولى به دستمالى كه معمولا زنها براى جلوگيرى از خون مىبندند، جارى نشود. استحاضه كثيره آن است كه خون از پنبه به دستمال جارى شود.
394 در استحاضه قليله بايد زن براى هر نماز يك وضو بگيرد و ظاهر فرج را هم اگر خون به آن رسيده، آب بكشد و بنابر احتياط واجب پنبه را عوض كند يا آب بكشد.
395 اگر پيش از نماز يا در بين نماز، خون استحاضه متوسطه ببيند، بايد براى آن نماز غسل كند.
396 در استحاضه كثيره علاوه بر كارهاى استحاضه متوسطه كه در مساله پيش گفته شد، بايد براى هر نماز دستمال را عوض كند، يا آب بكشد و يك غسل براى نماز ظهر و عصر و يكى براى نماز مغرب و عشا به جا آورد، و بين نماز ظهر و عصر فاصله نيندازد. و اگر فاصله بيندازد بايد براى نماز عصر دوباره غسل كند. و نيز اگر بين نماز مغرب و عشا فاصله بيندازد، بايد براى نماز عشا دوباره غسل نمايد.
397 اگر خون استحاضه، پيش از وقت نماز هم بيايد، اگر چه زن براى آن خون، وضو و غسل را انجام داده باشد، بنابر احتياط واجب بايد در موقع نماز وضو و غسل را بجا آورد.
398 مستحاضه متوسطه و كثيره كه بايد وضو بگيرد و غسل كند، هر كدام را اول بجا آورد، صحيح است. ولى بهتر آن است كه اول وضو بگيرد.
399 اگر استحاضه قليله زن، بعد از نماز صبح متوسطه شود، بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند. و اگر بعد از نماز ظهر و عصر متوسطه شود، بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد.
400 اگر استحاضه قليله يا متوسطه زن بعد از نماز صبح كثيره شود، بايد براى نماز ظهر و عصر يك غسل، و براى نماز مغرب و عشا غسل ديگرى بجا آورد. و اگربعد از نماز ظهر و عصر كثيره شود، بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد.
401 مستحاضه كثيره يا متوسطه اگر پيش از داخل شدن وقت نماز براى نماز غسل كند، غسل او باطل است. بلكه اگر نزديك اذان صبح براى نماز شب غسل كند و نماز شب را بخواند، احتياط واجب آن است كه بعد از داخل شدن صبح، دوباره غسل و وضو را بجا آورد.
402 زن مستحاضه، براى هر نمازى چه واجب باشد و چه مستحب، بايد وضو بگيرد. و نيز اگر بخواهد نمازى را كه خوانده احتياطا دوباره بخواند، يا بخواهد نمازى را كه تنها خوانده است دوباره با جماعت بخواند، بايد تمام كارهايى را كه براى استحاضه گفته شد انجام دهد. ولى براى خواندن نماز احتياط و سجده فراموش شده و تشهد فراموش شده و سجده سهو، اگر آنها را بعد از نماز فورا بجا آورد، لازم نيست كارهاى استحاضه را انجام دهد.
403 زن مستحاضه بعد از آن كه خونش قطع شد، فقط براى نماز اولى كه مىخواند،بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد و براى نمازهاى بعد لازم نيست
404 اگر زن نداند استحاضه او چه قسم است، موقعى كه مىخواهد نماز بخواند، بنابر احتياط واجب مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و بيرون آورد و بعد از آن كه فهميد استحاضه او كدام يك از آن سه قسم است كارهايى را كه براى آن قسم دستور داده شده انجام دهد، ولى اگر بداند تا وقتى كه مىخواهد نماز بخواند استحاضه او تغيير نمىكند، پيش از داخل شدن وقت هم مىتواند خود را وارسى نمايد.
405 زن مستحاضه اگر پيش از آنكه خود را وارسى كند، مشغول نماز شود، چنانچه قصد قربت داشته و به وظيفه خود عمل كرده مثلا استحاضهاش قليله بوده و به وظيفه استحاضه قليله عمل نموده، نماز او صحيح است. و اگر قصد قربت نداشته يا عمل او مطابق وظيفهاش نبوده، مثل آنكه استحاضه او متوسطه بوده و به وظيفه قليله رفتار كرده، نماز او باطل است.
406 زن مستحاضه اگر نتواند خود را وارسى نمايد، بايد به آنچه مسلما وظيفه اوست عمل كند، مثلا اگر نمىداند استحاضه او قليله استيا متوسطه، بايد كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد، و اگر نمىداند متوسطه استيا كثيره، بايد كارهاى استحاضه متوسطه را انجام دهد. ولى اگر بداند سابقا كدام يك از آن سه قسم بوده،بايد به وظيفه همان قسم رفتار نمايد.
407 اگر خون استحاضه در باطن باشد و بيرون نيايد، وضو و غسل باطل نمىشود.و اگر بيرون بيايد، هر چند كم باشد، وضو و غسل را به تفصيلى كه گذشت باطل مىكند.
408 زن مستحاضه اگر بعد از نماز خود را وارسى كند و خون نبيند اگر چه بداند دوباره خون مىآيد، با وضويى كه دارد مىتواند نماز بخواند.
409 زن مستحاضه اگر بداند از وقتى كه مشغول وضو يا غسل شده، خونى از او بيرون نيامده و تا بعد از نماز هم خون در داخل فرج نيست و بيرون نمىآيد، مىتواند خواندن نماز را تاخير بيندازد.
410 اگر مستحاضه بداند كه پيش از گذشتن وقت نماز به كلى پاك مىشود يا بهاندازه خواندن نماز، خون بند مىآيد، بايد صبر كند و نماز را در وقتى كه پاك است بخواند.
411 اگر بعد از وضو و غسل، خون در ظاهر قطع شود و مستحاضه بداند كه اگر نماز را تاخير بيندازد، به مقدارى كه وضو و غسل و نماز را به جا آورد، به كلى پاك مىشود، بايد نماز را تاخير بيندازد و موقعى كه به كلى پاك شد، دوباره وضو و غسل را بجا آورد و نماز را بخواند. و اگر وقت نماز تنگ شد، لازم نيست وضو و غسل را دوباره به جا آورد، بلكه با وضو و غسلى كه دارد، مىتواند نماز بخواند.
412 مستحاضه كثيره و متوسطه وقتى به كلى از خون پاك شد بايد غسل كند.ولى اگر بداند از وقتى كه براى نماز پيش، مشغول غسل شده ديگر خون نيامده لازم نيست دوباره غسل نمايد.
413 مستحاضه قليله بعداز وضو، و مستحاضه كثيره و متوسطه بعد از غسل و وضو بايد فورا مشغول نماز شود، ولى گفتن اذان و اقامه و خواندن دعاهاى قبل از نماز اشكال ندارد. و در نماز هم مىتواند كارهاى مستحب مثل قنوت و غير آن را بجاآورد.
414 زن مستحاضه اگر بين غسل و نماز فاصله بيندازد، بايد دوباره غسل كند و بلافاصله مشغول نماز شود. ولى اگر خون در داخل فضاى فرج نيايد، غسل لازم نيست.
415 اگر خون استحاضه زن جريان داشته باشد و قطع نشود، چنانچه براى او ضرر نداشته باشد، بايد پيش از غسل و بعد از آن به وسيله پنبه از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند. ولى اگر هميشه جريان ندارد، فقط بايد بعد از وضو و غسل از بيرون آمدن خون جلوگيرى نمايد. و چنانچه كوتاهى كند و خون بيرون آيد، بايد دوباره كسل كند و وضو هم بگيرد و اگر نماز هم خوانده، بايد دوباره بخواند.
416 اگر در موقع غسل خون قطع نشود، غسل صحيح است. ولى اگر در بين غسل،استحاضه متوسطه كثيره شود، واجب است چنانچه مشغول غسل ترتيبى يا ارتماسىبوده همان را از سر بگيرد.
417 احتياط واجب آن است كه زن مستحاضه در تمام روزى كه روزه است، بهمقدارى كه مىتواند از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند.
418 روزه زن مستحاضهاى كه غسل بر او واجب مىباشد، در صورتى صحيح است كه در روز غسلهايى را كه براى نمازهاى روزش واجب است، انجام دهد. و نيز بنابر احتياط واجب بايد غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مىخواهد فرداى آن را روزه بگيرد بجا آورد. ولى اگر براى نماز مغرب و عشا غسل نكند و براى خواندن نماز شب پيش از اذان صبح غسل نمايد و در روز هم غسلهايى را كه براى نمازهاى روزش واجب است بجا آورد، روزه او صحيح است.
419 اگر بعد از نماز عصر مستحاضه شود و تا غروب غسل نكند، روزه او صحيح است.
420 اگر استحاضه قليله زن پيش از نماز متوسطه يا كثيره شود، بايد كارهاى متوسطه يا كثيره را كه گفته شد انجام دهد. و اگر استحاضه متوسطه، كثيره شود بايدكارهاى استحاضه كثيره را انجام دهد. و چنانچه براى استحاضه متوسطه غسل كرده باشد، فايده ندارد و بايد دوباره براى كثيره غسل كند.
421 اگر در بين نماز، استحاضه متوسطه زن كثيره شود، بايد نماز را بشكند و براى استحاضه كثيره غسل كند و وضو بگيرد و كارهاى ديگر آن را انجام دهد و همان نماز را بخواند. و اگر براى هيچ كدام از غسل و وضو وقت ندارد، بايد دو تيمم كند، يكى بدل از غسل و ديگرى بدل از وضو. و اگر براى يكى از آنها وقت ندارد،بايد عوض آن تيمم كند و ديگرى را بجا آورد. ولى اگر براى تيمم هم وقت ندارد،نمىتواند نماز را بشكند، و بايد نماز را تمام كند، و بنابر احتياط واجب قضا نمايد. و همچنين است اگر در بين نماز استحاضه قليله او متوسطه يا كثيره شود.
422 اگر در بين نماز، خون بند بيايد و مستحاضه نداند كه در باطن هم قطع شده يا نه، چنانچه بعد از نماز بفهمد قطع شده بوده، بايد وضو و غسل و نماز را دوباره بجا آورد.
423 اگر استحاضه كثيره زن متوسطه شود، بايد براى نماز اول، عمل كثيره و براى نمازهاى بعد، عمل متوسطه را بجا آورد. مثلا اگر پيش از نماز ظهر استحاضه كثيره متوسطه شود، بايد براى نماز ظهر غسل كند و براى نماز عصر و مغرب و عشا فقط وضو بگيرد. ولى اگر براى نماز ظهر غسل نكند و فقط به مقدار نماز عصر وقت داشته باشد، بايد براى نماز عصر غسل نمايد. و اگر براى نماز عصر هم غسل نكند،بايد براى نماز مغرب غسل كند. و اگر براى آن هم غسل نكند و فقط به مقدار نماز عشا وقت داشته باشد، بايد براى عشا غسل نمايد.
424 اگر پيش از هر نماز خون مستحاضه كثيره قطع شود و دوباره بيايد، براىهر نماز بايد يك غسل بجا آورد. ولى اگر بعد از غسل و پيش از نماز قطع شود، چنانچه وقت تنگ باشد كه نتواند غسل كند و نماز را در وقت بخواند، با همان غسل مىتواند نماز را بخواند و همين طور استحكم وضو.
425 اگر استحاضه كثيره قليله شود، بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعد عمل قليله را انجام دهد. و نيز اگر استحاضه متوسطه قليله شود، بايد براى نماز اول، عمل متوسطه و براى نمازهاى بعد عمل قليله را بجا آورد.
426 اگر مستحاضه يكى از كارهايى را كه بر او واجب مىباشد حتى عوض كردن پنبه را ترك كند، نمازش باطل است.
427 مستحاضه قليله اگر بخواهد غير از نماز كارى انجام دهد، كه شرط آن وضو داشتن است، مثلا بخواهد جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند، بايد وضو بگيرد، و وضويى كه براى نماز گرفته كافى نيست، بنابر احتياط واجب.
428 سورهاى كه سجده واجب دارد براى زن مستحاضه اشكال ندارد، ولى نزديكى شوهر با او بنابر احتياط واجب در صورتى حلال مىشود كه غسل كند، اگر چه كارهاى ديگرى را كه براى نماز واجب است، مثل وضو و عوض كردن پنبه و دستمال انجام نداده باشد.
429 اگر زن در استحاضه كثيره يا متوسطه بخواهد پيش از وقت نماز جايى از بدن خود را به خط قرآن برساند، بايد غسل كند و وضو هم بگيرد.
430 نماز آيات بر مستحاضه واجب است. و بايد براى نماز آيات هم كارهايى را كه براى نماز يوميه گفته شد، انجام دهد.
431 هرگاه در وقت نماز يوميه نماز آيات بر مستحاضه واجب شود، اگر چه بخواهد هر دو را پشتسر هم به جا آورد، بايد براى نماز آيات هم تمام كارهايى را كه براى نماز يوميه او واجب است، انجام دهد. و احتياط واجب آن است كه هر دو را با يك غسل و وضو به جا نياورد.
432 اگر زن مستحاضه بخواهد نماز قضا بخواند، بايد براى هر نماز كارهايى را كه براى نماز ادا بر او واجب است بجا آورد.
433 اگر زن بداند خونى كه از او خارج مىشود خون زخم نيست و شرعا حكم حيض و نفاس را ندارد، بنابر احتياط واجب بايد به دستور استحاضه عمل كند.بلكه اگر شك داشته باشد كه خون استحاضه استيا خونهاى ديگر، چنانچه نشانه آنها را نداشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد.