مسأله 1553 ـ زنان مى توانند در نماز جمعه شركت كنند
و نمازشان صحيح است و مجزى از نماز ظهر است اما به تنهايى (بدون شركت مردان)
نمى توانند نماز جمعه تشكيل دهند چنانكه نمى توانند مكمل عدد لازم ـ 5 نفرـ هم
باشند، زيرا نماز جمعه با شركت مردان منعقد مى شود.
مسأله 1554 ـ خنثى مشكله(1) مى تواند در نماز جمعه شركت كند ولى نمى تواند مكمل عدد
لازم (5 نفر) يا امام جمعه باشد، پس اگر غير از او فقط چهار نفر جمع شده
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ كسى كه مرد يا زن بودنش اصلاً معلوم نيست.
[252]
باشند نماز جمعه برگزار نمى شود و بايد نماز ظهر
بخوانند.
وقت نماز جمعه
مسأله 1555 ـ وقت نماز جمعه با زوال خورشيد شروع مى شود و تا وقتى كه سايه شاخص به
اندازه دو قدم متعارف برسد، امتداد دارد. ولى احتياط واجب آن است كه از اوائل عرفى
زوال تأخير نياندازند و اگر تأخير افتاد احتياط مستحب آن است كه نماز ظهر را
بخوانند.
مسأله 1556 ـ اگر امام خطبه ها را قبلاً شروع كرده و هنگام زوال به پايان برساند و
نماز جمعه را شروع كند صحيح است.
مسأله 1557 ـ جائز نيست امام جمعه خطبه ها را آن قدر طولانى كند كه وقت نماز بگذرد،
و الا بايد نماز ظهر را بخواند، زيرا نماز جمعه در خارج وقت آن قضا ندارد.
مسأله 1558 ـ اگر در بين نماز جمعه وقت آن تمام شود در صورتى كه يك ركعت آن در وقت
واقع شده باشد صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه پس از اتمام آن، نماز ظهر را
هم بجا آورد و اگر يك ركعت آن در وقت واقع نشده باطل است ولى احتياط مستحب آن است
كه آن را تمام كند و سپس نماز ظهر را بخواند.
مسأله 1559 ـ اگر عمداً نماز جمعه را طورى به تأخير بياندازند كه تنها يك ركعت از
وقت آن باقى باشد احتياط واجب آن است كه نماز ظهر را بجا آورند.
مسأله 1560 ـ اگر يقين دارد وقت به اندازه اى هست كه مى تواند حداقل واجب را در
تحقق دو خطبه و دو ركعت نماز بجا آورد بين نماز جمعه و ظهر مخير است و اگر يقين
دارد كه به اين اندازه وقت نيست، بايد نماز ظهر را بخواند و اگر شك دارد، نماز جمعه
صحيح است ولى در صورتى كه پس از نماز معلوم شود كه حتى براى يك ركعت هم وقت باقى
نبوده، بايد نماز ظهر را بجا آورد، گر چه احتياط مستحب آن است كه اگر تنها يك ركعت
آن هم در وقت واقع شده، نماز ظهر را بخواند.
مسأله 1561 ـ اگر مقدار وقت را مى داند ولى شك دارد كه در اين مقدار مى تواند نماز
جمعه را بجا آورد يا نه، جايز است نماز جمعه را شروع كند، پس اگر وقت براى همه نماز
كافى بود نمازش صحيح است و الا بايد نماز ظهر را بجا آورد ولى احتياط مستحب آن است
كه در اين صورت اساساً نماز ظهر را اختيار كند.
[253]
مسأله 1562 ـ در صورتى كه نماز جمعه با عدد كامل و در
وقت دامنه دار شروع شده ولى مأمومى به ركعت اول نرسيده باشد، اگر به ركعت دوم، ولو
به ركوع آن، برسد و اقتدا كند نمازش صحيح است (به شرط آنكه بداند وقت به اندازه اى
هست كه بتواند ركعت دوم آن را هم در وقت بخواند) در اين صورت دومين ركعت نماز خود
را به طور فرادى بجا مى آورد، ولى براى كسى كه تكبير ركوع ركعت دوم امام را درك
نكرده بهتر آن است كه نيت خود را به ظهر برگردانده و نماز ظهر را بجا آورد.
كيفيت نماز جمعه
مسأله 1563 ـ نماز جمعه دو ركعت است و كيفيت آن مانند
نماز صبح است. و مستحب است كه حمد و سوره با صداى بلند خوانده شود و در ركعت اول
بعد از حمد، سوره جمعه و در ركعت دوم، سوره منافقين را قرائت نمايند.
مسأله 1564 ـ نماز جمعه داراى دو قنوت است، قنوت اول قبل از ركوع ركعت اول و قنوت
دوم پس از ركوع ركعت دوم است.
مسأله 1565 ـ نماز جمعه داراى دو خطبه است كه مانند اصل نماز، واجب بوده و بايد
توسط امام جمعه ايراد شود و بدون اين دو خطبه نماز جمعه محقق نمى شود.
مسأله 1566 ـ واجب است دو خطبه را قبل از نماز جمعه بخواند و اگر اول نماز جمعه را
بجا آورد باطل است، و در صورتى كه وقت باقى است بايد پس از ايراد خطبه ها مجدداً
نماز جمعه را بخواند ولى اگر نسبت به حكم مسأله جاهل بوده يا اشتباه كرده، اعاده
خطبه ها لازم نيست بلكه اعاده نماز هم لازم نيست.
مسأله 1567 ـ جائز است دو خطبه نماز جمعه قبل از ظهر شرعى ايراد شود به طورى كه
پايان خطبه ها با ظهر شرعى مصادف باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه آنها را در وقت
ظهر بخواند.
مسأله 1568 ـ در خطبه اول واجب است حمد الهى، گر چه به هر لفظى كه حمد الهى محسوب
شود جائز است، ولى احتياط مستحب آن است كه به لفظ جلاله (الله) باشد و احتياط واجب
آن است كه پس از آن به ثناى الهى بپردازد و سپس به پيغمبر اسلام درود فرستد، و واجب
است مردم را به تقوى سفارش كند و يك سوره كوچك از قرآن را بخواند. و در خطبه دوم
نيز حمد و ثناى الهى (به صورتى كه ذكر شد) و درود بر پيغمبر اسلام واجب است. و
احتياط واجب آن است كه در اين خطبه
[254]
نيز به تقوى سفارش كند و سوره كوچكى از قرآن تلاوت
نمايد. و احتياط مستحب و مؤكد آن است كه در خطبه دوم پس از درود بر پيغمبر (ص) به
ائمه معصومين (ع) نيز درود فرستد و براى مؤمنين استغفار كند. و بهتر است از
خطبه هاى منسوب به امير المؤمنين (ع) يا آنچه از ائمه معصومين (ع) وارد شده انتخاب
كند.
مسأله 1569 ـ شايسته است امامِ خطيب، بليغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گويد
و عبارات فصيح و روان به كار برد، به حوادثى كه در سراسر عالم بر مسلمين مى گذرد به
خصوص حوادث منطقه خود، آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمين را تشخيص دهد. چنان شجاع
باشد كه در راه خدا از ملامت و نكوهش احدى بيم به خود راه ندهد، در اظهار حق و
ابطال باطل بر حسب شرائط زمان و مكان صراحت داشته باشد، امورى از قبيل مواظبت در
اوقات نماز و عمل به روش صلحا و اولياء خدا را كه موجب تأثير كلام او در مردم است
رعايت كند، كارهاى او با مواعظ و وعد و وعيدهايش تطبيق نمايد، از آنچه كه موجب سبكى
او و كلامش مى شود حتى از قبيل پرگوئى، شوخى و بيهوده گوئى بپرهيزد و همه اين امور
را تنها براى خداوند رعايت كند و هدفش اعراض از دنياپرستى و رياست طلبى باشد كه
سرسلسله همه گناهان است تا كلامش در جان مردم مؤثر افتد.
مسأله 1570 ـ شايسته است امامِ خطيب در خطبه نماز جمعه مصالح دين و دنياى مسلمين را
تذكر دهد و مردم را در جريان مسائل زيان بار و سودمند كشورهاى اسلامى و غير اسلامى
قرار دهد و نيازهاى مسلمين را در امر معاد و معاش تذكر دهد و از امور سياسى
واقتصادى آنچه را كه در استقلال و كيان مسلمين نقش مهمى دارد گوشزد كند و كيفيت
صحيح روابط آنان را با ساير ملل بيان نمايد و مردم را از دخالتهاى دول ستمگر و
استعمارگر در امور سياسى و اقتصادى مسلمين كه منجر به استعمار و استثمار آنها
مى شود بر حذر دارد.
خلاصه، نماز جمعه و دو خطبه آن نظير حج و مراكز تجمع آن و نمازهاى عيد فطر و قربان
و غيره ازسنگرهاى بزرگى است كه متأسفانه كثيرى از مسلمانان از وظائف مهم سياسى خود
در آن غافل مانده اند، چنانچه از ساير پايگاه هاى عظيم سياست اسلامى هم غافلند.
اسلام دين سياست آنهم در همه شئون آن است و كسى كه در احكام قضائى، سياسى، اجتماعى
و اقتصادى اسلام اندكى تأمل كند متوجه اين معنى مى شود. هر كس گمان كند دين از
سياست جدا است جاهلى است كه نه اسلام
[255]
را مى شناسد و نه سياست را مى داند.
مسأله 1571 ـ مستحب است امامِ خطيب در زمستان و تابستان عمامه داشته و ردائى از برد
يمانى يا (عدنى) بپوشد و خود را بيارايد، تميزترين لباسهاى خود را بپوشد و بوى خوش
به كار برد به طورى كه با وقار و سكينه باشد، و قبل از خطابه هنگامى كه مؤذن اذان
مى گويد او بر منبر قرار گرفته باشد تا اذان به پايان رسد و خطبه را آغاز كند، و
هنگام صعود بر منبر خطابه روبروى مردم بايستد و سلام كند و مردم نيز با چهره هاى
خود از او استقبال كنند و به چيزى از قبيل كمان و شمشير (اسلحه) و عصا تكيه كند، و
مردم نيز خود را روبروى او قرار دهند.
مسأله 1572 ـ واجب است امام جمعه شخصاً و در حال ايستاده به ايراد خطبه بپردازد. و
اگر نتواند خطبه ها را در حال ايستاده بخواند، بايد ديگرى به ايراد خطبه بپردازد و
امامت نماز را هم به عهده گيرد. و اگر هيچكس براى ايراد خطبه ها در حال ايستاده
پيدا نشود. نماز جمعه ساقط و نماز ظهر واجب است.
مسأله 1573 ـ جائز نيست امام جمعه خطبه ها و به خصوص موعظه و توصيه به تقوى را به
آهستگى ادا كند و احتياط واجب آن است كه با صداى بلند به ايراد خطبه بپردازد به
طورى كه حداقل عدد لازم (4 نفر) صداى او را بشنوند، بلك احتياط مستحب آن است كه در
هنگام موعظه و سفارش به تقوى صداى خود را چنان بلند نمايد كه همه حاضرين مواعظ او
را بشنوند، و در مجامع بزرگ به توسط بلند گوها به خطبه بپردازد تا تشويق و تحذير و
مسائل مهمه را به گوش همگان برساند.
مسأله 1574 ـ احتياط مستحب آن است كه امام در حال خطبه سخنى غير مربوط به خطبه ها
نگويد البته در فاصله بين خطبه ها و نماز، سخن گفتن بلامانع است.
مسأله 1575 ـ واجب است امام پس از خطبه اول مقدار كمى بنشيند و سپس به خطبه دوم
بپردازد.
مسأله 1576 ـ احتياط مستحب آن است كه امام و مستمعين در حال خطبه، واجد طهارت كامل
(كه براى نماز معتبر است) باشند.
مسأله 1577 ـ احتياط مستحب آن است كه مأمومين در حال خطبه روبروى امام بوده و بيش
از مقدارى كه در نماز مى توانند خود را از قبله منحرف كنند رو برنگردانند.
[256]
مسأله 1578 ـ واجب است مأمومين به خطبه هاى امام گوش
فرا دهند، و احتياط مستحب آن است كه ساكت باشند و از حرف زدن بپرهيزند كه صحبت كردن
در وقت خطبه ها مكروه است بلكه اگر سخن گفتن مأمومين موجب نشنيدن خطبه و از بين
رفتن فايده آن باشد، سكوت لازم است.
مسأله 1579 ـ احتياط واجب آن است كه امام جمعه در خطبه حمد الهى و درود بر پيغمبر و
ائمه عليهم السلام را به زبان عربى ايراد نمايد، گر چه او و مستمعين او عرب نباشند
اما مى تواند در مقام وعظ و توصيه به تقوى به زبان ديگرى تكلم نمايد. و احتياط
مستحب آن است كه موعظه و آنچه را به مصالح مسلمين مربوط مى شود به زبان مستمعين ادا
نمايد، اگر مستمعين مختلفند آنها را به زبانهاى مختلف تكرار كند. گر چه در صورتى كه
مأمومين بيش از حد نصاب (4 نفر) باشند مى تواند به زبان حد نصاب (4 نفر) اكتفا
نمايد، ولى احتياط مستحب آن است كه آنها را به زبان خودشان موعظه كند.
مسأله 1580 ـ اذان دوم در روز جمعه بدعت و حرام است.
احكام نماز جمعه
مسأله 1581 ـ كسى كه نماز جمعه را به امامى اقتدا
كرده مى تواند نماز عصر را نيز به همان امام اقتدا كند ولى اگر بخواهد احتياطاً
نماز ظهر را هم بخواند راه آن اين است كه پس از پايان نماز جماعت مجدداً نماز ظهر و
عصر را به طور فرادى بجا آورد مگر اينكه امام هم بعد از خواندن نماز جمعه احتياطاً
نماز ظهر را بجا آورده باشد كه در اين صورت اگر مأموم نيز همين طور عمل كرده لازم
نيست نماز عصر را تكرار كند.
مسأله 1582 ـ اگر امام و مأموم بخواهند پس از نماز جمعه، نماز ظهر را احتياطاً بجا
آوردند مى توانند آنرا به جماعت برگزار كنند ولى مأمومى كه در نماز جمعه شركت نكرده
نمى تواند به اين نماز اقتدا كند و اگر به اين نماز اقتدا كند از نماز ظهر او مجزى
نيست و بايد آن را اعاده نمايد.
مسأله 1583 ـ اگر مأمومى كه ركوع ركعت اول امام جمعه را درك كرده به علت كثرت جمعيت
يا غير آن نتواند در سجده ها با امام همراهى كند در اين صورت اگر بتواند (پس از
قيام امام براى ركعت دوم) سجده ها را خود بجا آورده و قبل از ركوع يا در حين آن به
امام ملحق شود، نمازش صحيح است. و الا بايد به حال خود باقى بماند
[257]
تا امام به سجده هاى ركعت دوم برسد آنگاه دو سجده را
به نيت سجده هاى ركعت اول نماز خود همراه امام بجا آورد و سپس ركعت دوم را فرادى
بخواند و نمازش صحيح است. ولى اگر آنها را به نيت سجده هاى ركعت دوم و يا به نيت
متابعت امام انجام دهد احتياط واجب آن است كه از آن دو سجده صرف نظر كرده و دو سجده
ديگر به نيت سجده هاى ركعت اول بجا آورد و سپس به ركعت دوم بپردازد و پس از اتمام
نماز، نماز ظهر را هم بجا آورد.
مسأله 1584 ـ اگر مأموم به قصد اتصال به نماز، در ركوع ركعت دوم تكبير بگويد و به
ركوع برود ولى شك كند كه ركوع امام را درك كرده يا نه، نماز جمعه او محقق نمى شود و
احتياط واجب آن است كه آن نماز را به نيت نماز ظهر به پايان برساند و سپس نماز ظهر
را اعاده كند.
مسأله 1585 ـ اگر مأمومين پس از اتمام خطبه ها و شروع نماز امام، از اقتدا به او
خوددارى كنند و امام را تنها بگذارند نماز جمعه منعقد نشده و باطل است و امام
مى تواند آن نماز را رها نموده و به نماز ظهر بپردازد، ولى احتياط مستحب آن است كه
نيت خود را به ظهر برگرداند و پس از اتمام آن مجدداً نماز ظهر را بخواند و احتياط
بيشتر در آنست كه نماز را به همان نيت نماز جمعه تمام كند و سپس نماز ظهر را بجا
آورد.
مسأله 1586 ـ اگر نماز جمعه با عدد كامل (حداقل 4 نفر به اضافه امام) منعقد شود ـ
ولو اينكه فقط تكبير آنرا گفته باشند ـ و سپس متفرق شوند، نماز باطل مى شود چه همه
مأمومين يا بعضى از آنها متفرق شوند و امام باقى بماند و چه برعكس، چه يك ركعت كامل
نماز را خوانده باشند و چه كمتر ولى احتياط مستحب آن است كه افراد باقيمانده نماز
جمعه را تمام كنند سپس نماز ظهر را بجا آوردند اما اگر بعضى از آنها در اواخر ركعت
دوم بلكه بعد از ركوع ركعت دوم متفرق شوند نماز جمعه صحيح است و احتياط مستحب آن
است كه پس از آن نماز ظهر را بجا آورند.
مسأله 1587 ـ اگر عدد مأمومين بيش از حد لازم (4 نفر) براى نماز جمعه باشد پراكندگى
عده اى از آنها مطلقاً ضرر ندارد، به شرط آنكه افراد باقيمانده از (4 نفر) كمتر
نباشد.
مسأله 1588 ـ اگر پنج نفر (يا بيشتر) براى نماز جمعه مهيا شوند ولى در اثناء
خطبه ها يا بعد از آنها و قبل از اقامه نماز متفرق شوند و برنگردند به طورى كه كمتر
از
[258]
5 نفر باقى مانده باشند وظيفه افراد باقى مانده، نماز
ظهر است.
مسأله 1589 ـ در صورتى كه قبل از انجام مسمّاى واجب در خطبه (يعنى حداقلى از واجبات
خطبه ها كه بتوان آنها را خطبه ناميد) عده اى از مأمومين متفرق شوند و كمتر از 4
نفر بمانند و پس از مدت كوتاهى برگردند (به طورى كه عدد لازم ـ 5 نفر ـ كامل شود)
اگر امام در اين فاصله سكوت كرده باشد، پس از مراجعت مأمومين بايد از نقطه اى كه
خطبه را قطع نموده ادامه دهد ولى اگر (با وجود تقليل مأمومين از حد نصاب لازم) خطبه
را ادامه داده و جريان امر به صورتى بوده كه افراد پراكنده صداى او را نشنيده اند
بايد پس از مراجعت آنها و تكميل عدد لازم آن قسمت را كه در غياب آنها خوانده اعاده
كند و اگر زمان بازگشت مأمومين طولانى باشد به طورى كه عرفاً به يكپارچگى خطبه لطمه
بزند بايد امام خطبه را اعاده كند. چنانچه اگر با ورود مأمومين جديد هم عدد لازم ـ
5 نفر ـ كامل بشود اعاده خطبه ضرورى است.
مسأله 1590 ـ اگر مأمومين بعد از خطبه يا در اثناى آن متفرق شوند (به طورى كه كمتر
از 5 نفر باقى بمانند) و سپس برگردند تا عدد لازم كامل شود در صورتى كه مسماى خطبه
محقق شده باشد اعاده خطبه واجب نيست، گر چه مدت تفرق طولانى باشد. و در صورتى كه
مسماى خطبه محقق نشده باشد، اگر علت تفرق، انصراف مأمومين از نماز جمعه بوده احتياط
واجب آن است كه پس از بازگشت آنها، امام، خطبه ها را از نو بخواند (ولو اينكه مدت
تفرق كم باشد) و اگر علت تفرق و پراكندگى امرى نظير باران و غيره بوده در اين صورت
اگر مدت آن به قدرى طولانى شود كه عرفاً به يكپارچگى خطبه لطمه بزند واجب است
خطبه ها را از نو بخواند و الا خطبه قبلى را ادامه دهد و صحيح است.
مسأله 1591 ـ اگر در جايى نماز جمعه برگزار شد نبايد در فاصله اى كمتر از يك فرسخى
آن نماز جمعه ديگرى منعقد شود. پس اگر با فاصله يك فرسخ دو نماز جمعه اقامه شود هر
دو صحيح است. لازم به تذكر است كه ميزان در مسافت، محل نماز جمعه است نه شهرى كه
نماز جمعه در ان تشكيل شده است بنابراين در شهرهاى بزرگى كه طول آن
فرسخ است مى توان نماز جمعه تشكيل داد.
مسأله 1592 ـ احتياط مستحب آن است كه قبل از اقامه نماز جمعه مطمئن شوند كه در كمتر
از حد مقرر نماز جمعه ديگرى قبل از آنها و يا مقارن آنها برگزار نشده و نمى شود.
[259]
مسأله 1593 ـ اگر دو نماز جمعه در يك زمان و با فاصله
كمتر از حد معين (يك فرسخ) تشكيل شود هر دو باطل است. ولى اگر يكى از آنها قبلاً
شروع شده ولو فقط تكبيرة الاحرام را گفته باشد ديگرى باطل است، چه نمازگزاران
بدانند كه قبل از آنها يا بعد از آنها نماز جمعه ديگرى در فاصله كمتر برقرار شده و
يا مى شود و چه ندانند. و ميزان در صحت، تقدم در نماز است نه در خطبه ها. بنابراين
اگر يكى از دو نماز جمعه در خطبه ها مقدم بوده امانماز دوم در شروع نماز تقدم داشته
نماز دوم صحيح و اولى باطل خواهد بود.
مسأله 1594 ـ اگر يقين دارند كه در فاصله كمتر از حد لازم (يك فرسخ) نماز جمعه اى
بر پا شده ولى شك دارند كه آن نماز قبلاً برگزار شده يا نه، و يا شك دارند كه ان
نماز مقارن با آنها برگزار مى شود يا نه، در هر دو صورت مى توانند خود نماز جمعه اى
تشكيل دهند. و همچنين است در صورتى كه نسبت به اصل انعقاد نماز جمعه ديگر اطمينان
نداشته باشند.
مسأله 1595 ـ اگر پس از پايان نماز جمعه متوجه شوند كه نماز جمعه ديگرى در كمتر از
حد مقرر تشكيل شده و هر يك از دو گروه احتمال دهد قبل از ديگرى به اقامه جمعه
پرداخته، بر هيچ يك اعاده جمعه و نيز نماز ظهر واجب نيست. گر چه قول به وجوب اعاده
مطابق احتياط است ولى اگر گروه سومى خواسته باشند در همان محدوده اقامه جمعه ديگرى
بنمايند، بايد يقين داشته باشند كه آن دو نماز جمعه باطل است و اگر احتمال صحت يكى
از آن دو را بدهند نمى توانند اقامه جمعه ديگرى بنمايند.
مسأله 1596 ـ در زمان غيبت ولى عصر (عج) كه نماز جمعه واجب تعيينى نيست خريد و فروش
و ساير معاملات پس از اذان جمعه حرام نيست.
نماز عيد فطر و قربان
مسأله 1597 ـ نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام
عليه السلام واجب است و بايد بجماعت خوانده شود و در زمان ما كه امام عليه السلام
غائب است، مستحب مى باشد. و مى شود آنرا بجماعت يا فرادى خواند.
[260]
مسأله 1598 ـ وقت نماز عيد فطر و قربان از اول آفتاب
روز عيد است تا ظهر.
مسأله 1599 ـ مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند، و در عيد
فطر مستحب است بعد از بلند شدن آفتاب افطار كنند و زكات فطره را هم بدهند، بعد نماز
عيد را بخوانند.
مسأله 1600 ـ نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است كه در ركعت اول بعد از خواندن حمد و
سوره بايد پنج تكبير بگويد، و بعد از هر تكبير يك قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم
تكبير ديگرى بگويد و بركوع رود و دو سجده بجا آورد و برخيزد و در ركعت دوم چهار
تكبير بگويد و بعد از هر تكبير قنوت بخواند وتكبير پنجم را بگويد و بركوع رود و بعد
از ركوع دو سجده كند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
مسأله 1601 ـ در قنوت نماز عيد فطر و قربان هر دعا و ذكرى بخوانند كافى است ولى
بهتر است اين دعا را بخوانند: «اَلّلهُمَّ اَهْلَ الْكِبْرياءِ وَالْعَظَمَةِ وَ
اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ
التَّقْوى وَ الْمَغْفِرَةِ اَسْألُكَ بِحَقِّ هذاَ الْيَومِ الَّذى جَعَلْتَهُ
لِلْمُسْلِمينَ عيداً وَ لِمُحَمَّد صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ
شَرَفاً وَ كَرامَةً وَ مَزيداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّدِ وَ
اَنْ تُدْخِلَنى فى كُلِّ خَيْر اَدْخَلْتَ فيهِ مُحَمَّداً وَ آلَ محمّد و اَنْ
تُخْرِجَنى مِنْ كُلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمّداً و آلَ مُحَمَّد صَلَواتُكَ
عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْألُكَ خَيْرَ ما سَألَكَ بِهِ
عِبادُكَ الصَّالِحوُنَ وَ اَعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُكَ
الْمُخْلَصُونَ».
مسأله 1602 ـ مستحب است در نماز عيد فطر و قربان قرائت را بلند بخوانند.
مسأله 1603 ـ نماز عيد سوره مخصوصى ندارد ولى بهتر است كه در ركعت اول آن سوره شمس
(سوره 91) و در ركعت دوم سوره غاشيه (سوره 88) را بخوانند يا در ركعت اول سوره سبح
اسم (سوره 87) و در ركعت دوم سوره شمس را بخوانند.
مسأله 1604 ـ مستحب است روز عيد فطر قبل از نماز عيد، به خرما افطار كند و در عيد
قربان بعد از نماز از گوشت قربانى بخورد.
مسأله 1605 ـ مستحب است پيش از نماز عيد غسل كند و پياده و پابرهنه و با وقار به
نماز عيد برود و عمامه سفيد بر سر بگذارد.
مسأله 1606 ـ مستحب است در نماز عيد بر زمين سجده كنند و در حال گفتن تكبيرها دستها
را بلند كنند و نماز را بلند بخوانند.
مسأله 1607 ـ مستحب است نماز عيد را در صحرا بخوانند ولى در مكه
[261]
مستحب است در مسجد الحرام خوانده شود.
مسأله 1608 ـ بعد از نماز مغرب و عشاءِ شبِ عيد فطر و بعد از نمازِ صبح و ظهر و
عصرِ روز عيد و نيز بعد از نمازِ عيد فطر مستحب است اين تكبيرها را بگويد: «اَللّهُ
اَكْبَرُ اَللّهُ اَكْبَرُ لا اِلَهَ اِلاّ اللّهُ وَ اللّهُ اَكْبَرُ وَ لِلّهِ
الْحَمْدُ اَللّهُ اَكْبَرُ عَلى ما هَدانَا».
مسأله 1609 ـ مستحب است انسان در عيد قربان بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر
روز عيد و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است تكبيرهائى را كه در مسأله پيش گفته شد
بگويد و بعد از آن بگويد: «اَللّهُ اَكْبَرُ عَلَى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ
الأنْعامِ وَ الْحَمْدُ للّهِ عَلَى ما اَبْلانا». ولى اگر عيد قربان را در منى
باشد مستحب است بعد از پانزده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد و آخر آنها نماز
صبح روز سيزدهم ذى حجه است، اين تكبيرها را بگويد.
مسأله 1610 ـ كراهت دارد نماز عيد را زير سقف بخوانند.
مسأله 1611 ـ اگر شك كند در تكبيرهاى نماز و قنوت هاى آن، چنانچه از محل آن تجاوز
كرده بشك خود اعتنا نكند، ولى اگر از محل آن تجاوز نكرده است بنابر اقل بگذارد و
اگر بعد معلوم شد كه گفته بوده اشكال ندارد.
مسأله 1612 ـ اگر قرائت يا تكبيرات يا قنوتها را فراموش كند و نياورد و بعد از رفتن
بركوع يادش بيايد نمازش صحيح است.
مسأله 1613 ـ اگر ركوع يا دو سجده يا تكبيرة الاحرام را فراموش كند نمازش باطل
مى شود.
مسأله 1614 ـ اگر در نماز عيد يك سجده يا تشهد را فراموش كند احتياط مستحب آن است
كه بعد از نماز آنرا رجاءً بجا آورد. و اگر كارى كند كه براى آن سجده سهو در
نمازهاى يوميه لازم است، احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز رجاءً دو سجده سهو
براى آن بنمايد.
[262]
اجير گرفتن براى نماز
مسأله 1615 ـ بعد از مرگ انسان، مى شود براى نماز و
عبادتهاى ديگر او كه در زندگى بجا نياورده ديگرى را اجير كنند يعنى باو مزد دهند كه
آنها را بجا آورد. و اگر كسى بدون مزد هم آنها را انجام دهد صحيح است.
مسأله 1616 ـ انسان مى تواند براى بعضى از كارهاى مستحبى مثل زيارت قبر پيغمبر و
امامان(عليهم السلام)، از طرف زندگان اجير شود، و نيز مى تواند كار مستحبى را انجام
دهد و ثواب آنر براى مردگان يا زندگان هديه نمايد.
مسأله 1617 ـ كسى كه براى نماز قضاى ميت اجير شده، بايد يا مجتهد باشد يا مسائل
نماز را از روى تقليد صحيح بداند يا عمل به احتياط كند.
مسأله 1618 ـ اجير بايد موقع نيت، ميت را معين نمايد، و لازم نيست اسم او را بداند.
پس اگر نيت كند از طرف كسى نماز مى خوانم كه براى او اجير شده ام كافى است.