فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

back page resale_fazel page next page

مسأله 1379 ـ اگر به خيال اين كه رفقايش مى خواهند ده روز در محلى بمانند قصد كند كه ده روز در آنجا بماند و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى بفهمد كه آنها قصد نكرده اند اگرچه خودش هم از ماندن منصرف شود تا مدتى كه در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1380 ـ اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ، سى روز در محلى بماند و در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردد باشد بعد از گذشتن سى روز اگرچه مقدار كمى در آنجا بماند بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ در رفتن بقيه راه مردد شود از وقتى كه مردد مى شود بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1381 ـ مسافرى كه مى خواهد نه روز يا كمتر در محلى بماند اگر بعد از آنكه نه روز يا كمتر را در آنجا ماند بخواهد دوباره نه روز ديگر يا كمتر بماند و همين طور تا سى روز گذشت، از روز سى و يكم بايد نماز را تمام بخواند اگرچه به مقدار يك نماز بماند.
مسأله 1382 ـ مسافرى كه سى روز مردد بوده در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه سى روز را در يكجا بماند پس اگر مقدارى از آن را در جائى و مقدارى را در جاى ديگر بماند بعد از تمام شدن سى روز هم بايد نماز را شكسته بخواند.

مسائل متفرقه

مسأله 1383 ـ مسافر مخيّر است در شهر مكّه و شهر مدينه و مسجد كوفه نمازش را تمام بخواند يا شكسته، و در اين سه مكان فرقى بين بناء اصلى و اوّليّه و آنچه بعد اضافه شده نمى باشد، و نيز مسافر مى تواند در حرم و رواق حضرت سيدالشّهداء(عليه السلام)بلكه در مسجد متصل به حرم نماز را تمام يا شكسته بخواند.
مسأله 1384 ـ كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند اگر در غير چهار مكانى كه در مسأله پيش گفته شد عمداً نمازش را تمام بخواند، نمازش

[229]

باطل است. و نيز اگر فراموش كند كه نماز مسافر شكسته است و تمام بخواند بنابر احتياط واجب بايد اگر وقت هم گذشته قضا نمايد.
مسأله 1385 ـ كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند اگر بدون توجه و به طور عادت نمازش را تمام بخواند نمازش باطل است و نيز اگر حكم مسافر و سفر خود را فراموش كرده باشد در صورتى كه وقت داشته باشد نمازش را دوباره بخواند بلكه اگر وقت هم گذشته باشد بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
مسأله 1386 ـ مسافرى كه نمى داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر تمام بخواند نمازش صحيح است.
مسأله 1387 ـ مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر بعضى از خصوصيات آن را نداند مثلاً نداند كه در سفر هشت فرسخى بايد شكسته بخواند چنانچه تمام بخواند در صورتى كه وقت باقى است بايد نماز را شكسته بخواند و اگر وقت گذشته قضاى نماز شكسته را بايد بجا آورد.
مسأله 1388 ـ مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند اگر به گمان اينكه سفر او كمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند وقتى بفهمد سفرش هشت فرسخ بوده نمازى را كه تمام خوانده بايد دوباره شكسته بخواند و اگر وقت هم گذشته قضاى آن را به صورت شكسته بخواند.
مسأله 1389 ـ اگر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند چنانچه در وقت يادش بيايد بايد شكسته بجا آورد و اگر بعد از وقت يادش بيايد قضاى آن نماز بر او واجب نيست ولى اگر به علت نسيانِ حكم بوده، به احتياط واجب قضاى آن را در خارجِ وقت بجا آورد.
مسأله 1390 ـ كسى كه بايد نماز را تمام بخواند اگر شكسته بجا آورد در هر صورت نمازش باطل است.
مسأله 1391 ـ اگر مشغول نماز چهار ركعتى شود و در بين نماز يادش بيايد كه مسافر است يا ملتفت شود كه سفر او هشت فرسخ است چنانچه به ركوع ركعت سوّم نرفته باشد بايد نماز را دو ركعتى تمام بخواند و اگر به ركوع ركعت سوّم رفته نمازش باطل است، و در صورتى كه به مقدار خواندن يك ركعت هم وقت داشته باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1392 ـ اگر مسافر بعضى از خصوصيات نماز مسافر را نداند مثلاً نداند كه

[230]

اگر چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن برگردد بايد شكسته بخواند چنانچه به نيّت نماز چهار ركعتى مشغول نماز شود و پيش از ركوع ركعت سوّم مسأله را بفهمد بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر در ركوع ملتفت شود نمازش باطل است و در صورتى كه به مقدار يك ركعت از وقت هم مانده باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1393 ـ مسافرى كه بايد نماز را تمام بخواند اگر به واسطه ندانستن مسأله به نيّت نماز دو ركعتى مشغول نماز شود و در بين نماز مسأله را بفهمد بايد نماز را چهار ركعتى تمام كند، و احتياط مستحب آن است كه بعد از تمام شدن نماز دوباره آن نماز را چهار ركعتى بخواند.
مسأله 1394 ـ مسافرى كه نماز نخوانده اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد يا به جائى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند بايد نماز را تمام بخواند و كسى كه مسافر نيست اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت كند در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1395 ـ اگر از مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر و عصر يا عشاء قضا شود بايد آن را دو ركعتى قضا نمايد اگرچه بخواهد در وطن قضاى آن را بجا آورد، و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از اين سه نماز قضا شود بايد چهار ركعتى قضا نمايد اگرچه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.
مسأله 1396 ـ مستحب است مسافر، بعد از هر نمازى كه شكسته مى خواند سى مرتبه بگويد: «سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُاللهِ وَلااِلهَ اِلاّاللهُ وَاللهُ اَكْبَر».

نماز قضا

مسأله 1397 ـ كسى كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاى آن را بجا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده يا به واسطه مستى نماز نخوانده باشد. ولى نمازهاى يوميه اى را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده است، قضا ندارد.
مسأله 1398 ـ اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده، بايد قضاى آن را بجا آورد.
مسأله 1399 ـ اگر بچه قبل از تمام شدن وقت ولو به مقدار يك ركعت بالغ شود،

[231]

نماز به نحو اداء بر او واجب است و چنانچه ترك نمايد، قضاء آن نماز بر او واجب است و همچنين اگر زن حائض يا نفساء قبل از تمام شدن وقت، عذر آنان برطرف شود.
مسأله 1400 ـ بر شخصى كه نماز جمعه واجب است چنانچه آن را در وقتش انجام ندهد لازم است نماز ظهر را بخواند و چنانچه نماز ظهر را هم ترك كرد بايد قضاء نماز ظهر را بجا آورد.
مسأله 1401 ـ قضاء نمازهاى واجب را در هر وقتى از شبانه روز مى توان انجام داد چه در سفر و چه در حضر، لكن در حضر چنانچه بخواهد نماز در سفر را قضا كند بايد به صورت قصر قضا كند و برعكس چنانچه بخواهد در سفر نماز قضا شده در حضر را انجام دهد بايد به صورت تمام قضا كند.
مسأله 1402 ـ چنانچه نماز در مكانهايى كه مانند مسجدالحرام مكلف مخير بين قصر و اتمام است خوانده نشود، احتياط واجب آن است كه چنانچه در غير آن امكنه قضاء كند به صورت قصر انجام دهد و چنانچه در همان امكنه بخواهد قضا كند مخير است بين قصر و اتمام.
مسأله 1403 ـ كسى كه نماز قضا دارد بايد در خواندن آن سستى نكند لكن واجب نيست فوراً آن را انجام دهد.
مسأله 1404 ـ كسى كه نماز قضا دارد مى تواند نماز مستحبى بخواند.
مسأله 1405 ـ احتياط واجب، رعايت ترتيب در قضاء نمازهاى يوميه است، و در نمازهايى كه در اداء آنها ترتيب لازم است مانند نماز ظهر و عصر، لازم است در قضا ترتيب بين آنها رعايت شود.
مسأله 1406 ـ اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند يا مثلاً بخواهد قضاى يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب قضا نمايد.
مسأله 1407 ـ اگر كسى نداند كه نمازهايى كه از او قضا شده كدام يك جلوتر بوده لازم نيست به طورى بخواند كه ترتيب حاصل شود و مى تواند هركدام را مقدم بدارد.
مسأله 1408 ـ اگر براى ميتى مى خواهند نماز قضا بدهند و ورثه علم به ترتيب نمازهاى فوت شده داشته باشند لازم است ترتيب رعايت شود، و بنابراين صحيح نيست براى ميت چند نفر را در يك وقت براى نماز اجير نمود و لازم است براى هريك

[232]

از آنها وقتى را معين نمود و اگر ترتيب قضا شدن را نمى دانند اين شرط لازم نيست.
مسأله 1409 ـ كسى كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمى داند مثلاً نمى داند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است، لكن احتياط واجب آن است چنانچه شماره آنها را قبلاً مى دانسته و بعد فراموش نموده مقدار زيادتر را بخواند.
مسأله 1410 ـ كسى كه نمازِ قضاى روزى كه مى خواهد نماز اداء را بخواند بر او واجب باشد، احتياط واجب تقديم نماز قضاء بر نماز اداء همان روز است.
مسأله 1411 ـ تا انسان زنده است اگرچه از خواندن نماز قضاهاى خود عاجز باشد، ديگرى نمى تواند به عنوان نائب نمازهاى او را قضا كند.
مسأله 1412 ـ نماز قضا را با جماعت مى شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا و لازم نيست هردو يك نماز را بخوانند مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.
مسأله 1413 ـ مستحب است بچّه مميّز يعنى بچه اى كه خوب و بد را مى فهمد به نماز خواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند، بلكه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند.

نماز قضاى پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است

اگر پدر نماز خود را به جهت عذرى كه داشته است بجا نياورده باشد، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگش بجا آورد، يا براى او اجير بگيرد بلكه اگر از روى نافرمانى هم ترك كرده باشد، بنابر احتياط واجب همينطور عمل كند. و اگر پدر روزه را به جهت مرض يا سفر نگرفته باشد در صورتى كه در زمان حيات مى توانسته قضا كند و نكرده بايد پسر بزرگتر قضا كند.
مسأله 1414 ـ احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر نماز و روزه فوت شده مادر را قضا نمايد.
مسأله 1415 ـ بر پسر بزرگتر قضاء نمازهاى مربوط به خود پدر و مادر واجب است اما قضاء نمازهايى كه بر آنها به نحو استيجار واجب شده يا اينكه از پدر يا مادر آنها بر ذمّه آنها بوده، واجب نيست.
مسأله 1416 ـ بر پسرِ پسر (نوه) قضاى نماز ميّت در صورتى كه در حال مردن

[233]

ميّت، از همه بچه هاى او بزرگتر باشد واجب نيست، و احتياط واجب آن است كه اگر ميّت فرزندى نداشته باشد، نمازهاى او را قضا كند.
مسأله 1417 ـ لازم نيست كه پسر بزرگتر در حال مردن پدر يا مادر، بالغ باشد بلكه چنانچه طفل باشد بعد از بلوغ لازم است قضا كند و چنانچه قبل از بلوغ بميرد بر فرزند بعدى واجب نيست.
مسأله 1418 ـ چنانچه يكى از اولاد از نظر سنّى بزرگتر و ديگرى از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّى واجب است.
مسأله 1419 ـ لازم نيست پسر بزرگتر وارث ميّت باشد، بنابراين حتى اگر از ارث به يكى از اسباب منع مانند قتل يا كفر، ممنوع باشد، قضا واجب است.
مسأله 1420 ـ اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است، قضا بر هيچ كدام واجب نيست، لكن احتياط مستحب آن است كه نماز و روزه پدر يا مادر را بين خودشان تقسيم كنند يا به وسيله قرعه يكى را براى انجام آن معيّن نمايند.
مسأله 1421 ـ اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه براى نماز و روزه او اجير بگيرند، بعد از آن كه اجير، نماز و روزه او را به طور صحيح بجا آورد، بر پسر بزرگتر چيزى واجب نيست و همچنين اگر كسى مجاناً از طرف ميّت، نماز و روزه او را قضا نمايد.
مسأله 1422 ـ در بلند خواندن يا آهسته خواندن نماز، پسر بزرگتر بايد به وظيفه خويش عمل نمايد يعنى قضاء نماز صبح و مغرب و عشاء را بايد بلند بخواند اگرچه از طرف مادر قضا نمايد.
مسأله 1423 ـ چنانچه دو پسر با يكديگر دوقلو باشند، آن كسى كه زودتر متولد شده است بزرگتر است ولو اينكه نطفه ديگرى زودتر منعقد شده باشد.
مسأله 1424 ـ در صورتى كه شخص در وسط وقت بعد از گذشتن مقدارى كه امكان خواندن نماز در آن بود بميرد، قضاء آن نماز بر پسر بزرگتر واجب است.
مسأله 1425 ـ در صورتى كه ميت پسر نداشته باشد يا پسر بزرگتر قبل از خواندن نماز قضاى پدر بميرد بر ديگران واجب نيست نماز قضاى ميت را بخوانند، و چنانچه وصيت به قضا كرده باشد بايد از ثلث مال او انجام داد.

[234]

نـماز جماعت

مسأله 1426 ـ مستحب است نمازهاى واجب خصوصاً نمازهاى يوميّه را به جماعت بخوانند، و در نماز صبح و مغرب و عشا خصوصاً براى همسايه مسجد و كسى كه صداى اذان مسجد را مى شنود بيشتر سفارش شده است.
مسأله 1427 ـ در روايتى وارد شده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند هر ركعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا كنند هر ركعتى ثواب ششصد نماز دارد و هرچه بيشتر شوند ثواب نمازشان بيشتر مى شود تا به ده نفر برسند و عدّه آنان كه از ده گذشت اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركب و درختان قلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند نمى توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند.
مسأله 1428 ـ حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنائى جايز نيست و سزاوار نيست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.
مسأله 1429 ـ مستحبّ است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند، و نماز با جماعت از نمازِ اوّل وقت كه فرادى يعنى تنها خوانده شود بهتر است. و نيز نماز جماعتى را كه مختصر بخوانند از نماز فرادى كه آن را طول بدهند بهتر مى باشد.
مسأله 1430 ـ وقتى كه جماعت برپا مى شود مستحب است كسى كه نمازش را فرادى خوانده دوباره با جماعت بخواند و اگر بعد بفهمد كه نماز اوّلش باطل بوده نماز دوّم او كافى است.
مسأله 1431 ـ اگر امام يا مأموم بخواهد نمازى را كه به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند در صورتى كه جماعت دوّم و اشخاص آن غير از اوّل باشند و او امام باشد اشكال ندارد.
مسأله 1432 ـ كسى كه در نماز وسواس دارد و فقط در صورتى كه نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت مى شود بايد نماز را با جماعت بخواند.
مسأله 1433 ـ اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كنند كه نماز را به جماعت بخواند در صورتى كه ترك آن موجب اذيت و ناراحتى يا اسائه ادب به پدر يا مادر باشد واجب است نماز را به جماعت بخواند.
مسأله 1434 ـ نمازهاى مستحبّى را نمى شود به جماعت خواند مگر نماز استسقاء كه براى آمدن باران مى خوانند و همچنين نماز عيد فطر و قربان را نيز

[235]

مى توانند به جماعت بخوانند.
مسأله 1435 ـ موقعى كه امام جماعت نماز يوميه مى خواند هر كدام از نمازهاى يوميه را مى شود به او اقتداء كرد ولى اگر امام نماز يوميه اش را احتياطاً دوباره مى خواند مأموم نمى تواند نماز خود را با او بخواند، مگر اينكه هر دو از جهت احتياط مثل هم و از يك جهت باشند.
مسأله 1436 ـ اگر امام جماعت قضاى نماز يوميه خود را مى خواند مى شود به او اقتدا كرد ولى اگر نمازش را احتياطاً قضا مى كند يا قضاى احتياطى نماز كس ديگر را مى خواند اگر چه براى آن پول نگرفته باشد اقتداى به او اشكال دارد، مگر اينكه مأموم هم نماز احتياطى از جهت احتياطى كه امام دارد، بخواند، ولى اگر انسان بداند نماز كسى كه براى او قضا مى خواند، فوت شده، اشكال ندارد.
مسأله 1437 ـ اگر امام در محراب باشد و كسى پشت سر او اقتدا كرده باشد كسانى كه دو طرف محراب ايستاده اند و به واسطه ديوار محراب امام را نمى بينند نمى توانند اقتدا كنند بلكه اگر كسى هم پشت سر امام اقتدا كرده باشد اقتدا كردن كسانى كه دو طرف او ايستاده اند و به واسطه ديوار محراب، امام را نمى بينند بنابر احتياط واجب صحيح نيست.
مسأله 1438 ـ اگر به واسطه درازى صف اوّل كسانى كه دو طرف صف ايستاده اند امام را نبينند مى توانند اقتداء كنند، و نيز اگر به واسطه درازى يكى از صفهاى ديگر كسانى كه دو طرف آن ايستاده اند صف جلوى خود را نبينند مى توانند اقتداء نمايند.
مسأله 1439 ـ اگر صفهاى جماعت تا درب مسجد برسد، كسى كه مقابل درب پشت صف ايستاده نمازش صحيح است و نيز نماز كسانى كه پشت سر او اقتدا مى كنند صحيح است، ولى كسانى كه دو طرف او ايستاده اند و صف جلو را نمى بينند بنابر احتياط واجب اقتدا آنها صحيح نيست.
مسأله 1440 ـ كسى كه پشت ستون ايستاده اگر از طرف راست يا چپ به واسطه مأموم ديگر به امام متّصل نباشد نمى تواند اقتداء كند ولى اگر از طرف راست يا چپ متّصل باشد مى تواند اقتدا كند.
مسأله 1441 ـ جاى ايستادن امام بايد از جاى مأموم بلندتر نباشد ولى اگر مكان امام مقدار خيلى كمى بلندتر باشد اشكال ندارد. و نيز اگر زمين سراشيب باشد و

[236]

امام در طرفى كه بلندتر است بايستد در صورتى كه سراشيبى آن زياد نباشد و طورى باشد كه به آن زمين مسطح بگويند مانعى ندارد.
مسأله 1442 ـ اگر جاى مأموم بلندتر از جاى امام باشد در صورتى كه بلندى به مقدار متعارف زمان قديم باشد كه عرفاً يك اجتماع محسوب شود اشكال ندارد بنابراين در ساختمانهاى چند طبقه اين زمان اگر فاصله هر طبقه تا سه متر باشد، ظاهراً وحدت صدق مى كند و جماعت اشكال ندارد.
مسأله 1443 ـ اگر بين كسانى كه در يك صف ايستاده اند بچّه مميّز يعنى بچّه اى كه خوب و بد را مى فهمد فاصله شود، چنانچه ندانند نماز او باطل است مى توانند اقتدا كنند.
مسأله 1444 ـ بعد از تكبير امام اگر صفِ جلو آماده نماز و تكبير گفتن آنان نزديك باشد كسى كه در صف بعد ايستاده مى تواند تكبير بگويد ولى احتياط مستحب آن است كه صبر كند تا تكبير صف جلو تمام شود.
مسأله 1445 ـ اگر بداند نمازِ يك صف از صفهاى جلو باطل است در صفهاى بعد نمى تواند اقتدا كند، و اگر نداند نماز آنان صحيح است يا نه، مى تواند اقتدا كند.
مسأله 1446 ـ هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلاً بداند امام وضو ندارد اگرچه خود امام ملتفت نباشد نمى تواند به او اقتدا كند.
مسأله 1447 ـ اگر مأموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده يا كافر بوده يا به جهتى نمازش باطل بوده مثلاً بىوضو نماز خوانده نماز جماعت مأموم صحيح است.
مسأله 1448 ـ اگر در بين نماز شك كند كه اقتداء كرده يا نه، چنانچه در حالى باشد كه وظيفه مأموم است مثلاً به حمد و سوره امام گوش مى دهد مى تواند نماز را به جماعت تمام كند و اگر مشغول كارى باشد كه هم وظيفه امام و هم وظيفه مأموم است مثلاً در ركوع يا سجده باشد، بايد نماز را به نيّت فرادى تمام نمايد.
مسأله 1449 ـ انسان در بين نماز جماعت مى تواند نيّت فرادى كند.
مسأله 1450 ـ اگر مأموم بعد از حمد و سوره امام نيّت فرادى كند لازم نيست حمد و سوره را بخواند ولى اگر پيش از تمام شدن حمد و سوره نيّت فرادى نمايد بنابر احتياط واجب حمد و سوره را از اوّل بخواند.
مسأله 1451 ـ اگر در بين نماز جماعت نيّت فرادى كند بنابر احتياط واجب نبايد دوباره نيّت جماعت كند، ولى اگر مرددّ شود كه نيّت فرادى كند يا نه و بعد

[237]

تصميم بگيرد كه نماز را با جماعت تمام كند، نمازش صحيح است.
مسأله 1452 ـ اگر شك كند كه نيّت فرادى كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه نيّت فرادى نكرده است.
مسأله 1453 ـ اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و به ركوع امام برسد، اگرچه ذكر امام تمام شده باشد، نمازش به طور جماعت صحيح است و يك ركعت حساب مى شود، امّا اگر به مقدار ركوع خم شود و به ركوع امام نرسد جماعتش باطل است.
مسأله 1454 ـ اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتداء كند و به مقدار ركوع خم شود و شك كند كه به ركوع امام رسيده يا نه نمازش باطل است و احتياط آن است كه نمازش را تمام كند و دوباره اعاده كند.
مسأله 1455 ـ اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود امام سر از ركوع بردارد، مى تواند نيّت فرادى كند يا صبر كند تا امام براى ركعت بعد برخيزد و آن را ركعت اوّل نماز خود حساب كند. ولى اگر برخاستن امام به قدرى طول بكشد كه نگويند اين شخص نماز جماعت مى خواند، بايد نيّت فرادى نمايد.
مسأله 1456 ـ اگر از اوّل نماز يا بين حمد و سوره اقتدا كند و پيش از آنكه به ركوع رود امام سر از ركوع بردارد نماز او به طور جماعت صحيح است و بايد ركوع كند و خود را به امام برساند.
مسأله 1457 ـ اگر موقعى برسد كه امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، بايد بعد از نيّت و گفتن تكبيرة الأحرام بنشيند و تشهد را با امام بخواند ولى سلام را نگويد و صبر كند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بايستد و بدون آنكه دوباره نيّت كند و تكبير بگويد حمد و سوره را بخواند و آن را ركعت اوّل نماز خود حساب كند.
مسأله 1458 ـ مأموم نبايد جلوتر از امام بايستد و بنابر احتياط واجب قدرى عقب تر از امام بايستد و چنانچه قد او بلندتر از امام باشد كه در ركوع و سجودش جلوتر از امام باشد اشكال ندارد.
مسأله 1459 ـ در نماز جماعت بين مأموم و امام نبايد پرده و مانند آن كه پشت آن ديده نمى شود فاصله باشد، و همچنين است بين انسان و مأموم ديگرى كه انسان

[238]

به واسطه او به امام متّصل شده است ولى اگر مأموم زن باشد و امام مرد فاصله شدن پرده و مانند آن اشكال ندارد، و فاصله شدن پرده و مانند آن بين زن و مأموم ديگرى كه مرد است و زن به واسطه او به امام متّصل شده است اشكال ندارد، امّا اگر امام و مأموم هردو زن باشند حكمش مانند مردان است كه نبايد چيزى بين آنها فاصله شود.
مسأله 1460 ـ اگر بعد از شروع به نماز بين مأموم و امام، يا بين مأموم و كسى كه مأموم به واسطه او متّصل به امام است، پرده يا چيز ديگرى كه پشت آن را نمى توان ديد فاصله شود، نمازش فرادى مى شود و صحيح است.
مسأله 1461 ـ احتياط واجب آن است كه بين جاى سجده مأموم و جاى ايستادن امام بيشتر از يك قدم معمولى فاصله نباشد. و نيز اگر انسان به واسطه مأمومى كه جلوى او ايستاده به امام متّصل باشد بنابر احتياط واجب بايد فاصله جاى سجده اش از جاى ايستادن او بيشتر از يك قدم معمولى نباشد و احتياط مستحب آن است كه جاى سجده مأموم با جاى كسى كه جلو او ايستاده، هيچ فاصله نداشته باشد.
مسأله 1462 ـ اگر مأموم به واسطه كسى كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متّصل باشد و از جلو به امام متّصل نباشد، چنانچه بيشتر از يك قدم معمولى فاصله نداشته باشد نمازش صحيح است.
مسأله 1463 ـ اگر در نماز، بين مأموم و امام يا بين مأموم و كسى كه مأموم به واسطه او به امام متّصل است بيشتر از يك قدم فاصله پيدا شود نمازش فرادى مى شود و صحيح است.
مسأله 1464 ـ اگر نماز همه كسانى كه در صف جلو هستند تمام شود يا همه نيّت فرادى نمايند اگر فاصله به اندازه يك قدم معمولى بيشتر نباشد نماز صف بعد به طور جماعت صحيح است و اگر بيشتر از اين مقدار باشد فرادى مى شود و صحيح است.
مسأله 1465 ـ اگر در ركعت دوّم اقتدا كند، قنوت و تشهّد را با امام مى خواند و احتياط آن است كه موقع خواندن تشهّد انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند كند، و بايد بعد از تشهّد با امام برخيزد و حمد و سوره را بخواند، و اگر براى سوره وقت ندارد، حمد را تمام كند و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند، يا نيّت فرادى كند و نمازش صحيح است.

[239]

مسأله 1466 ـ اگر موقعى كه امام در ركعت دوّم نماز چهار ركعتى است اقتدا كند، بايد در ركعت دوّم نمازش كه ركعت سوّم امام است بعد از دو سجده بنشيند و تشهّد را به مقدار واجب بخواند و برخيزد و چنانچه براى گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد، يك مرتبه بگويد و در ركوع يا سجده خود را به امام برساند.
back page resale_fazel page next page