فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

back page resale_fazel page next page

مسأله 1302 ـ اگر يك عادل خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است ظاهر اين است كه با خبر عادل واحد سفر هشت فرسخ ثابت نمى شود و بايد نماز را تمام بخواند و احوط آن است كه هم شكسته و هم تمام (جمع) بخواند.
مسأله 1303 ـ كسى كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده بايد آن را چهار ركعتى بجا آورد و اگر وقت گذشته بنابر احتياط واجب قضا نمايد.
مسأله 1304 ـ كسى كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده اگرچه كمى از راه باقى باشد بايد نماز را شكسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد.
مسأله 1305 ـ اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد كند اگرچه روى هم رفته هشت فرسخ شود بايد نماز را تمام بخواند.

[218]

مسأله 1306 ـ اگر محلى دو راه داشته باشد يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است به آنجا برود بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود بايد تمام بخواند.
مسأله 1307 ـ اگر شهر ديوار دارد بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب كند و اگر ديوار ندارد بايد از خانه هاى آخر شهر حساب نمايد و در شهرهاى بزرگ خارق العاده خصوصيت و حكم خاصى از براى آن نيست در صورتى كه خارج شدن از يك محلّه تا محله بعدى، در نظر عرف سفر به حساب نيايد.
شرط دوّم: آنكه از اوّل مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر به جائى كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آنجا قصد كند جائى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ شود چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و به وطنش يا به جائى كه مى خواهد ده روز آنجا بماند برگردد به شرط آنكه رفتن از چهار فرسخ كمتر نباشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1308 ـ كسى كه نمى داند سفرش چند فرسخ است; مثلاً براى پيدا كردن گمشده اى مسافرت مى كند و نمى داند كه چه مقدار بايد برود تا گمشده را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند ولى در برگشتن چنانچه تا وطنش يا جائى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود و برگردد چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود با شرط آنكه رفتن چهار فرسخ كمتر نباشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1309 ـ مسافر در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود پس كسى كه از شهر بيرون مى رود و مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند سفر هشت فرسخى برود چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مى كند بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد بايد تمام بخواند.
مسأله 1310 ـ كسى كه قصد هشت فرسخ دارد اگرچه در هر روز مقدار كمى راه برود وقتى به جائى برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشود بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر در هر روز مقدار خيلى كمى راه برود كه نگويند مسافر است بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.

[219]

مسأله 1311 ـ كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است مانند نوكرى كه با آقاى خود مسافرت مى كند چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1312 ـ كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است اگر بداند يا گمان داشته باشد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1313 ـ كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است اگر شك دارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود يا نه ظاهر اين است كه بايد تمام بخواند مگر اطمينان به عدم مفارقت داشته باشد و نيز اگر شك او از اين جهت است كه احتمال مى دهد مانعى براى سفر او پيش آيد چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد بايد نمازش را شكسته بخواند.
شرط سوّم: آنكه در بين راه از قصد خود برنگردد پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردد شود بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1314 ـ اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود چنانچه تصميم داشته باشد كه همان جا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در برگشتن و ماندن مردد باشد بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1315 ـ اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد كه برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1316 ـ اگر براى رفتن به محلى حركت كند و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جاى ديگرى برود چنانچه از محل اولى كه حركت كرده تا جائى كه مى خواهد برود هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1317 ـ اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه و در موقعى كه مردد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود بايد تا آخر مسافرت نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1318 ـ اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را برود يا نه و در موقعى كه مردّد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه هشت فرسخ ديگر برود يا چهار فرسخ برود و برگردد، تا آخر مسافرت بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1319 ـ اگر پيش از آنكه به هشت فرسخ برسد مردد شود كه بقيه راه را

[220]

برود يا نه و در موقعى كه مردد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد كه بقيه راه را برود چنانچه باقى مانده سفر او هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد ولى بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر راهى كه پيش از مردد شدن و راهى كه بعد از آن مى رود روى هم هشت فرسخ باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
شرط چهارم: آنكه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جائى بماند، پس كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن بگذرد يا ده روز در محلى بماند بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1320 ـ كسى كه نمى داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مى گذرد يا نه يا ده روز در محلى مى ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1321 ـ كسى كه نمى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد يا ده روز در محلّى بماند و نيز كسى كه مردد است كه از وطنش بگذرد يا ده روز در محلى بماند اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود باز هم بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر باقى مانده راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط پنجم: آنكه براى كار حرام سفر نكند و اگر براى كار حرامى مانند دزدى سفر كند بايد نماز را تمام بخواند و همچنين است اگر خودِ سفر، حرام باشد مثل آنكه سفر براى او ضرر داشته باشد يا زن بدون اجازه شوهر و فرزند با نهى پدر و مادر سفرى بروند كه بر آنان واجب نباشد ولى اگر مثل سفر حج واجب باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1322 ـ سفرى كه اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد.
مسأله 1323 ـ كسى كه سفر او حرام نيست و براى كارِ حرام هم سفر نمى كند اگرچه در سفر معصيتى انجام دهد مثلاً غيبت كند يا شراب بخورد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1324 ـ اگر مخصوصاً براى آنكه كار واجبى را ترك كند مسافرت نمايد، نمازش تمام است. پس كسى كه بدهكار است اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلب كار هم مطالبه كند چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و مخصوصاً براى فرار از

[221]

دادن قرض مسافرت نمايد بنابر احتياط واجب نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند ولى اگر مخصوصاً براى ترك واجب مسافرت نكند بايد نماز را شكسته بخواند و احتياط واجب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1325 ـ اگر سفر او سفرِ حرام نباشد ولى حيوان سوارى يا مركب ديگرى كه سوار است غصبى باشد نمازش شكسته است ولى اگر در زمين غصبى مسافرت كند بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1326 ـ كسى كه با ظالم مسافرت مى كند اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم باشد بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلاً براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت كند نمازش شكسته است.
مسأله 1327 ـ اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت كند حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1328 ـ اگر براى لهو و خوش گذرانى به شكار رود نمازش تمام است و چنانچه براى تهيّه معاش به شكار رود نمازش شكسته است و اگر براى كسب و زياد كردن مال برود احتياط واجب آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند ولى بايد روزه نگيرد.
مسأله 1329 ـ كسى كه براى معصيت سفر كرده موقعى كه از سفر برمى گردد اگر توبه كرده بايد نماز را شكسته بخواند و اگر توبه نكرده بايد نماز را تمام بخواند. و اگر برگشتن از سفر در نظر عرف جزء رفتن به سفر، معصيت محسوب شود، احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1330 ـ كسى كه سفر او سفر معصيت است اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد چنانچه باقى مانده راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد به شرط آنكه رفتن آن از چهار فرسخ كمتر نباشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1331 ـ كسى كه براى معصيت سفر نكرده اگر در بين راه قصد كند كه بقيه راه را براى معصيت برود بايد نماز را تمام بخواند ولى نمازهائى را كه شكسته خوانده صحيح است.
شرط ششم: آنكه از صحرانشينهائى نباشد كه در بيابانها گردش مى كنند و هرجا كه آب و خوراك براى خود و حشمشان پيدا كنند مى مانند و بعد از چندى به

[222]

جاى ديگر مى روند و صحرانشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.
مسأله 1332 ـ اگر يكى از صحرانشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر كند چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد احتياط واجب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1333 ـ اگر صحرانشين براى زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت كند بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط هفتم: آنكه شغل او مسافرت نباشد بنابراين شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها اگرچه براى بردن اثاثيه منزل خود مسافرت كنند در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخوانند ولى در سفر اول اگرچه طول بكشد نمازشان شكسته است.
مسأله 1334 ـ كسى كه شغلش مسافرت است اگر براى كار ديگرى مثلاً براى زيارت يا حج مسافرت كند بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر مثلاً راننده ماشين و اتومبيل خود را براى زيارت كرايه بدهد و در ضمن خودش هم زيارت كند بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1335 ـ حمله دار يعنى كسى كه فقط در ماههاى حج به مسافرت اشتغال مىورزد، نماز را بايد شكسته بخواند.
مسأله 1336 ـ كسى كه شغل او حمله دارى است و حاجيها را از راه دور به مكّه مى برد چنانچه تمام سال يا بيشتر سال را در راه باشد بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1337 ـ كسى كه در مقدارى از سال شغلش مسافرت است مثل شوفرى كه فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را كرايه مى دهد بايد در زمانى كه اشتغال به سفر دارد نماز را تمام بخواند، و احتياط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1338 ـ راننده و دوره گردى كه در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مى كند چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخى برود بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1339 ـ كسى كه شغلش مسافرت است اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد و چه بدون قصد بماند بايد در سفر اولى كه بعد از ده روز مى رود نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1340 ـ كسى كه شغلش مسافرت است اگر در غير وطن خود ده روز

[223]

بماند در سفر اولى كه بعد از ده روز مى رود بايد نماز را شكسته بخواند. و اگر از اول قصد ده روز ماندن را نداشته باشد، به احتياط واجب جمع بخواند.
مسأله 1341 ـ اشخاصى كه شغلشان در سفر است، مانند دانشجويانى كه جهت تحصيل به شهر ديگر مى روند و معمولاً جمعه ها به وطن خود برمى گردند يا معلمان و كارمندان و كارگرانى كه همه روزه از وطنشان براى كار و شغل به مسافت شرعى مى روند و شب برمى گردند، بنابر احتياط نمازشان شكسته است و روزه آنها صحيح نيست مگر اينكه در محل كار قصد ده روز كنند.
مسأله 1342 ـ كسى كه در شهرها سياحت مى كند و براى خود وطنى اختيار نكرده بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1343 ـ كسى كه شغلش مسافرت نيست اگر مثلاً در شهرى يا در دهى جنسى دارد كه براى حمل آن مسافرتهاى پى در پى مى كند، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1344 ـ كسى كه از وطنش صرف نظر كرده و مى خواهد وطن ديگرى براى خود اختيار كند اگر شغلش مسافرت نباشد بايد در اين مسافرت نماز را شكسته بخواند.
شرط هشتم: آنكه به حد ترخّص برسد يعنى از وطنش به قدرى دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان را هم نشود ولى بايد در هوا غبار يا چيز ديگرى نباشد كه از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيرى كند، و لازم نيست به قدرى دور شود كه مناره و گنبد را نبيند يا ديوارها پيدا نباشد، بلكه همين قدر كه ديوار كاملاً تشخيص داده نشود كافى است، و كسى كه از جائى كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند به قصد هشت فرسخ خارج شود تا به حد ترخص نرسيده بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند و حد ترخص در بلاد كبيره منطقه اى است كه منزل شخص در آن منطقه قرار دارد.
مسأله 1345 ـ كسى كه به سفر مى رود اگر به جائى برسد كه اذان را نشنود ولى ديوار شهر را ببيند يا ديوارها را نبيند ولى صداى اذان را بشنود چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1346 ـ مسافرى كه به وطنش برمى گردد وقتى ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند ولى مسافرى كه مى خواهد ده روز

[224]

در محلى بماند وقتى ديوار آنجا را ببيند و صداى اذانش را بشنود بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد تا به منزل برسد يا نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1347 ـ هرگاه شهر در بلندى باشد كه از دور ديده شود يا به قدرى گود باشد كه اگر انسان كمى دور شود ديوار آن را نبيند كسى كه از آن شهر مسافرت مى كند وقتى به اندازه اى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود ديوارش از آنجا ديده نمى شد بايد نماز را شكسته بخواند و نيز اگر پستى و بلندى خانه ها بيشتر از معمول باشد بايد ملاحظه معمول را بنمايد.
مسأله 1348 ـ اگر از محلى مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد وقتى به جائى برسد كه اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمى شد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1349 ـ اگر به قدرى دور شود كه نداند صدائى را كه مى شنود صداى اذان است يا صداى ديگر بايد نماز را شكسته بخواند ولى اگر بفهمد اذان مى گويند لكن كلمات آن را تشخيص ندهد بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1350 ـ اگر به قدرى دور شود كه اذان خانه هاى آخر شهر را نشنود ولى اذان شهر را كه معمولاً در جاى بلند مى گويند بشنود نبايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1351 ـ اگر به جائى برسد كه اذان شهر را كه معمولاً در جاى بلند مى گويند نشنود ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند مى گويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1352 ـ اگر چشم يا گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد در محلى بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط ديوار خانه ها را نبيند و گوش متوسط صداى اذان معمولى را نشنود.
مسأله 1353 ـ اگر بخواهد در محلى نماز بخواند كه شك دارد به حد ترخص يعنى جائى كه اذان را نشنود و ديوار را نبيند رسيده يا نه بايد نماز را تمام بخواند و در موقع برگشتن اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه بايد شكسته بخواند و چون در بعضى موارد اشكال پيدا مى كند يا آنجا نماز نخواند يا هم شكسته و هم تمام بخواند.
مسأله 1354 ـ مسافرى كه در سفر از وطن خود عبور مى كند وقتى به جائى برسد كه ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1355 ـ مسافرى كه در بين مسافرت به وطنش رسيده تا وقتى كه در

[225]

آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و برگردد وقتى به جائى برسد كه ديوار وطن را نبيند و صداى اذان آن را نشنود بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1356 ـ محلى كه انسان در آنجا به دنيا آمده باشد و وطن پدر و مادرش نيز باشد يا خودش آنجا را براى زندگى هميشگى اختيار كرده باشد وطن او است.
مسأله 1357 ـ اگر قصد دارد در محلى كه وطن اصليش نيست مدتى را اگرچه طولانى باشد، بماند و بعد به جاى ديگر برود آنجا وطن او حساب نمى شود.
مسأله 1358 ـ تا انسان قصد ماندن هميشگى در جائى كه غير وطن اصلى خودش است نداشته باشد وطن او حساب نمى شود مگر آنكه بدون قصد رفتن آنقدر بماند كه مردم محل بگويند اينجا وطن اوست.
مسأله 1359 ـ كسى كه در دو محل زندگى مى كند; مثلاً شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگر مى ماند هردو وطن او است اما اگر بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار كرده باشد بنابر احتياط واجب بايد نماز را در محل سومى و مازاد هم شكسته بخواند و هم تمام.
مسأله 1360 ـ در غير وطن اصلى و وطن غير اصلى كه ذكر شد در جاهاى ديگر اگر قصد اقامه نكند نمازش شكسته است چه ملكى در آنجا داشته باشد يا نداشته باشد و چه در آنجا شش ماه مانده باشد يا نمانده باشد.
مسأله 1361 ـ اگر به جائى برسد كه وطن اصلى او بوده و عملاً از آنجا صرف نظر كرده يا به جائى برسد كه وطن غير اصلى او بوده و ديگر قصد ماندن در آنجا را ندارد، نبايد نماز را تمام بخواند اگرچه وطن ديگرى هم براى خود اختيار نكرده باشد.
مسأله 1362 ـ مسافرى كه قصد دارد ده روز پشت سرهم در محلى بماند يا مى داند كه بدون اختيار ده روز در محلى مى ماند در آن محل بايد نمازهاى خود را تمام بخواند.
مسأله 1363 ـ مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد و همين كه قصد كند از اذان صبح روز اوّل تا غروب روز دهم بماند بايد نماز را تمام بخواند و همچنين اگر مثلاً قصدش اين باشد كه از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1364 ـ مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند در صورتى بايد

[226]

نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يك جا بماند، پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه بماند بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1365 ـ مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند اگر از اول قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطراف آنجا برود چنانچه جائى كه مى خواهد برود از مقدار ترخّص شهر دورتر نباشد بايد در همه ده روز نماز را تمام بخواند و اگر از مقدار ترخص دورتر و كمتر از مسافت شرعى باشد چنانچه بخواهد 5 ساعت يا 6 ساعت ولو در همه ده روز برود و برگردد; بايد نماز را تمام بخواند، مشروط بر اينكه شب را در محلى كه قصد كرده بماند.
مسأله 1366 ـ مسافرى كه تصميم ندارد ده روز در جائى بماند مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد يا منزل خوبى پيدا كند ده روز بماند بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1367 ـ كسى كه تصميم دارد ده روز در محلى بماند اگرچه احتمال دهد كه براى ماندن او مانعى پيش بيايد، در صورتى كه مردم به احتمال او اعتنائى نكنند بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1368 ـ اگر مسافر بداند كه مثلاً ده روز يا بيشتر، به آخر ماه مانده و قصد كند كه تا آخر ماه در جائى بماند بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد كند كه تا آخر ماه بماند بايد نماز را شكسته بخواند اگرچه از موقعى كه قصد كرده تا آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد.
مسأله 1369 ـ اگر مسافر قصد كند كه ده روز در محلى بماند چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود يا مردد شود كه در آنجا بماند يا به جاى ديگر برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى از ماندن منصرف شود يا مردد شود، تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1370 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر روزه بگيرد و بعدازظهر از ماندن در آنجا منصرف شود چنانچه يك نماز چهار ركعتى خوانده باشد روزه اش صحيح است و تا وقتى كه در آنجا هست بايد نمازهاى خود را تمام بخواند و اگر يك نماز چهار ركعتى نخوانده باشد روزه آن روزش صحيح است اما نمازهاى خود را بايد شكسته بخواند و روزهاى بعد هم نمى تواند روزه بگيرد.

[227]

مسأله 1371 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر از ماندن منصرف شود و شك كند كه پيش از آنكه از قصد ماندن برگردد يك نماز چهار ركعتى خوانده يا نه بايد نمازهاى خود را شكسته بخواند.
مسأله 1372 ـ اگر مسافر به نيت اينكه نماز را شكسته بخواند مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند بايد نماز را چهار ركعتى تمام نمايد.
مسأله 1373 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز در جائى بماند اگر در بين نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد چنانچه مشغول ركعت سوّم نشده بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و بقيه نمازهاى خود را هم شكسته بخواند و اگر مشغول ركعت سوّم شده نمازش باطل است و تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را شكسته بخواند اگرچه داخل در ركوع ركعت سوّم شده باشد اگرچه احتياط واجب آن است كه نماز را تمام بخواند و دو ركعت شكسته هم بخواند.
مسأله 1374 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر بيشتر از ده روز در آن جا بماند تا وقتى كه مسافرت نكرده بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
مسأله 1375 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند بايد روزه واجب را بگيرد و مى تواند روزه مستحبى را هم بجا آورد و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
مسأله 1376 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز در جائى بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى بخواهد به جائى كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد به محل اقامه خود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1377 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز در جائى بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى بخواهد به جاى ديگرى كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند بايد در رفتن و در جائى كه قصد ماندن ده روز كرده نمازهاى خود را تمام بخواند ولى اگر جائى كه مى خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد موقع رفتن نمازهاى خود را شكسته بخواند و چنانچه در آنجا قصد ماندن ده روز كرد نمازش را تمام بخواند.
مسأله 1378 ـ مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند اگر بعد از خواندن

[228]

يك نماز چهار ركعتى بخواهد به جائيكه كمتر از چهار فرسخ است برود چنانچه مردد باشد كه به محل اولش برگردد يا نه، يا به كلى از برگشتن به آنجا غافل باشد يا بخواهد برگردد ولى مردد باشد كه ده روز در آنجا بماند يا نه يا آن كه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد بايد از وقتى كه مى رود تا برمى گردد و بعد از برگشتن نمازهاى خود را تمام بخواند.
back page resale_fazel page next page