فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

 

 

 

مـساله 368 - در صورتى كه بدن را قبل از سر بشويد, لازم نيست غسل را اعاده كند بلكه چنانچه بدن را دوباره بشويد, غسل او صحيح خواهد شد.
مـساله 369 - براى آنكه يقين كند هر دو قسمت يعنى سر و گردن و طرف راست و چپ را كاملا غسل داده , بايد هر قسمتى را كه مى شويدمقدارى از قسمت ديگر را هم با آن قسمت بشويد.
مـسـالـه 370 - اگـر بـعد از غسل بفهمد جائى از بدن را نشسته و نداند كجاى بدن است , دوباره شستن سر لازم نيست و فقط هر جائى را از بدن كه احتمال مى دهد نشسته بايد بشويد.
مساله 371 - اگر بعد از غسل بفهمد مقدارى از بدن را نشسته , چنانچه از طرف چپ باشد شستن همان مقدار كافى است .
و اگر از طرف راست باشد احتياط مستحب آن است كه بعد از شستن آن مقدار, دوباره طرف چپ را بشويد.
و اگر از سر و گردن باشد بايد بعد از شستن آن مقدار, دوباره طرف راست و طرف چپ را بشويد.
مـساله 372 - اگر پيش از تمام شدن غسل , در شستن مقدارى از طرف چپ يا طرف راست شك كـند, لازم است كه آن مقدار را بشويد و اگردر شستن مقدارى از سر و گردن شك كند, بايد به شك خود اعتنا نكند.
غسل ارتماسى : مـسـاله 373 - در غسل ارتماسى بايد در يك آن آب تمام بدن را فرا بگيرد, پس اگر به نيت غسل ارتماسى در آب فرو رود, چنانچه پاى اوروى زمين باشد بايد از زمين بلند كند.
مساله 374 - در غسل ارتماسى بنابر احتياط واجب بايد موقعى نيت كند كه مقدارى از بدن بيرون آب باشد.
مساله 375 - اگر بعد از غسل ارتماسى بفهمد كه به مقدارى از بدن آب نرسيده , جاى آن را بداند يا نداند, بايد دوباره غسل كند.
مـسـاله 376 - اگر براى غسل ترتيبى وقت ندارد و براى ارتماسى وقت دارد, بايد غسل ارتماسى كند.
مـسـالـه 377 - كـسى كه روزه اى گرفته كه واجب معين است , يا براى حج يا عمره احرام بسته , نمى تواند غسل ارتماسى كند, ولى اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند غسلش صحيح است .
احكام غسل كردن مـساله 378 - در غسل ارتماسى يا ترتيبى پاك بودن تمام بدن پيش از غسل لازم نيست بلكه اگر به فرو رفتن در آب يا ريختن آب به قصدغسل , بدن پاك شود غسل محقق مى شود.
مـسـالـه 379 - كـسى كه از حرام جنب شده و بخواهد با آب گرم غسل كند عرق مى كند, مانعى ندارد.
مـسـاله 380 - اگر در غسل به اندازه سرموئى از بدن نشسته بماند, غسل باطل است ولى شستن مثل توى گوش و بينى و هرچه از باطن شمرده مى شود, واجب نيست .
مساله 381 - جائى را كه شك دارد از ظاهر بدن است يا از باطن آن , چنانچه قبلا از ظاهر بوده بايد بشويد و الا واجب نيست .
مـسـاله 382 - اگر سوراخ جاى گوشواره و مانند آن به قدرى گشاد باشد كه داخل آن از ظاهر شمرده شود, بايد آن را شست و گرنه شستن آن لازم نيست .
مـسـالـه 383 - چـيزى را كه مانع رسيدن آب به بدن است بايد برطرف كند, و اگر پيش از آنكه يقين كند برطرف شده غسل نمايد غسل او باطل است .
مساله 384 - اگر موقع غسل شك كند, چيزى كه مانع از رسيدن آب باشد در بدن او هست يا نه , بايد وارسى كند تا مطمئن شود كه مانعى نيست .
مساله 385 - در غسل بايد موهاى كوتاهى را كه جزء بدن حساب مى شود بشويد, و شستن موهاى بلند واجب نيست , بلكه اگر آب راطورى به پوست برساند كه آنها تر نشود, غسل صحيح است ولى اگر رساندن آب به پوست , بدون شستن آنها ممكن نباشد, بايد آنها را بشويدكه آب به بدن برسد.
مـسـاله 386 - تمام شرطهائى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد: مثل پاك بودن آب و غصبى نـبـودن آن , در صحيح بودن غسل هم شرطاست , ولى در غسل لازم نيست بدن را از بالا به پائين بـشـويد, و نيز در غسل ترتيبى لازم نيست بعد از شستن سر و گردن فورا بدن را بشويدپس اگر بعد از شستن سر و گردن صبر كند و بعد از مدتى طرف راست و چپ را بشويد اشكال ندارد, بلكه لازم نـيـست تمام سر و گردن يا بدن را يك مرتبه بشويد پس جايز است مثلا سر را شسته و بعد از مـدتى گردن را بشويد ولى كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائطخوددارى كند, اگر به انـدازه اى كه غسل كند و نماز بخواند, بول و غائط از او بيرون نمى آيد, بايد فورا غسل كند و بعد از غسل هم فورا نمازبخواند.
مـساله 387 - كسى كه پول حمامى را بدون اينكه بداند حمامى راضى است بخواهد نسيه بگذارد, اگرچه بعد حمامى را راضى كند, غسل اوباطل است .
مـسـالـه 388 - اگـر حـمـامى راضى باشد كه پول حمام نسيه بماند ولى كسى كه غسل مى كند قصدش اين باشد كه طلب او را ندهد, يا از مال حرام بدهد غسل او باطل است .
مـساله 389 - اگر پولى را كه خمس آن را نداده به حمامى بدهد, اگرچه مرتكب حرام شده ولى ظاهر اين است كه غسل او صحيح باشد وذمه اش به مستحقين خمس مشغول مى شود.
مـسـاله 390 - اگر مخرج غائط را در آب خزينه تطهير كند و پيش از غسل شك كند كه چون در خزينه تطهير كرده حمامى به غسل كردن اوراضى است يا نه , غسل او باطل است , مگر اينكه پيش از غسل حمامى را راضى كند.
مساله 391 - اگر شك كند كه غسل كرده يا نه , بايد غسل كند, ولى اگر بعد از غسل شك كند كه غـسـل او درسـت بوده يا نه , در صورتى كه احتمال بدهد كه وقت غسل ملتفت بوده و صحيح بجا آورده لازم نيست دوباره غسل نمايد.
مـسـاله 392 - اگر در بين غسل , حدث اصغر از او سر زند مثلا بول كند, بايد غسل را تمام كرده و وضو هم بگيرد.
مساله 393 - اگر از جهت ضيق وقت وظيفه مكلف تيمم بوده ولى به خيال اينكه به اندازه غسل و نماز وقت دارد غسل كند, غسل او صحيح است .
مـسـالـه 394 - كسى كه جنب شده اگر شك كند غسل كرده يا نه , نمازهائى كه خوانده چنانچه احـتـمال بدهد كه وقت شروع به نماز ملتفت بوده صحيح است , ولى براى نمازهاى بعد بايد غسل كند.
و در صورتى كه بعد از نماز, حدث اصغر از او صادر شده باشد لازم است وضو هم بگيرد,واگر وقت باقى است نمازى را كه خوانده اعاده نمايد.
مـساله 395 - كسى كه چند غسل بر او واجب است مى تواند به نيت همه آنها يك غسل بجا آورد, و اظهر اين است كه اگر يكى معين از آنها راقصد كند از بقيه كفايت مى كند.
مساله 396 - اگر بر جائى از بدن , آيه قرآن يا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد, چنانچه بخواهد وضو يا غسل را ترتيبى بجا آورد, بايدآب را طورى به بدن برساند كه دست او به نوشته نرسد.
مـساله 397 - كسى كه غسل جنابت كرده نبايد براى نماز وضو بگيرد بلكه با غسلهاى ديگر واجب غير از غسل استحاضه متوسطه وغسلهاى مستحب كه در مساله ( 651 ) مى آيد نيز مى تواند بدون وضو نماز بخواند, اگرچه احتياط مستحب آن است كه وضو هم بگيرد.

استحاضه  

يـكـى از خـونـهـائى كـه از زن خـارج مى شود خون استحاضه است , و زن را در موقع ديدن خون استحاضه , مستحاضه مى گويند.
مـساله 398 - خون استحاضه در بيشتر اوقات زرد رنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بيرون مـى آيـد و غـليظ هم نيست , ولى ممكن است گاهى سياه يا سرخ و گرم و غليظ باشد و با فشار و سوزش بيرون آيد.
مساله 399 - استحاضه سه قسم است : قليله و متوسطه و كثيره .
استحاضه قليله آن است كه خون فقط روى پنبه اى را كه زن داخل فرج مى نمايد آلوده كند و در آن فرو نرود.
استحاضه متوسطه آن است كه خون در پنبه فرو رود, اگرچه در يك گوشه آن باشد, ولى از پنبه به دستمالى كه معمولا زنها براى جلوگيرى از خون مى بندند, نرسد.
استحاضه كثيره آن است كه خون پنبه را فرا گرفته و به دستمال برسد.
احكام استحاضه مساله 400 - در استحاضه قليله بايد زن براى هر نماز يك وضو بگيرد, و بنابر احتياط پنبه را عوض كند و بايد ظاهر فرج را اگر خون به آن رسيده آب بكشد.
مـسـالـه 401 - در اسـتـحـاضـه متوسطه بايد زن براى نماز صبح غسل كند و تا صبح ديگر براى نمازهاى خود, كارهاى استحاضه قليله را كه درمساله پيش گفته شد انجام دهد.
و اگر عمدا يا از روى فـراموشى براى نماز صبح غسل نكند, بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند.
و اگر براى نماز ظهر و عصر غسل نكند بايد پيش از نماز مغرب و عشا غسل نمايد.
چه آنكه خون بيايد يا قطع شده باشد.
مـسـاله 402 - در استحاضه كثيره علاوه بر كارهاى استحاضه متوسطه كه در مساله پيش گفته شد, بايد براى هر نماز بنابر احتياط دستمال راعوض كند, يا آب بكشد و يك غسل براى نماز ظهر و عـصر و يكى براى نماز مغرب و عشا بجا آورد و بين نماز ظهر و عصر فاصله نيندازد, واگر فاصله بيندازد بايد براى نماز عصر دوباره غسل كند, و نيز اگر بين نماز مغرب و عشا فاصله بيندازد بايد بـراى نـمـاز عـشا دوباره غسل نمايد واظهر اين است كه در استحاضه كثيره غسل از وضو كفايت مى كند.
مـسـاله 403 - اگر خون استحاضه پيش از وقت نماز هم بيايد, چنانچه زن براى آن خون , وضو يا غسل بجا نياورده باشد, بايد در موقع نمازوضو يا غسل بجا آورد.
مساله 404 - مستحاضه متوسطه كه بايد وضو بگيرد و غسل كند, هركدام را اول بجا آورد صحيح است , ولى بهتر آن است كه اول وضوبگيرد.
و مستحاضه كثيره اگر بخواهد وضو بگيرد بايد قبل از غسل وضو بگيرد.
مـساله 405 - اگر استحاضه قليله زن بعد از نماز صبح متوسطه شود بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند, و اگر بعد از نماز ظهر و عصرمتوسطه شود بايد براى نماز مغرب و عشاء غسل نمايد.
مساله 406 - اگر استحاضه قليله يا متوسطه زن بعد از نماز صبح كثيره شود بايد براى نماز ظهر و عـصـر يـك غسل و براى نماز مغرب و عشاغسل ديگرى بجا آورد, و اگر بعد از نماز ظهر و عصر كثيره شود بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد.
مساله 407 - مستحاضه كثيره يا متوسطه اگر پيش از داخل شدن وقت نماز براى نماز غسل كند, غـسـل او بـاطـل اسـت , ولـى نزديك اذان صبح جايز است به قصد رجاء غسل نموده و نماز شب را بخواند, ولى بعد از طلوع فجر براى نماز صبح بايد غسل را اعاده نمايد.
مـساله 408 - زن مستحاضه براى هر نمازى - غير از نماز يوميه كه حكم آن گذشت - چه واجب بـاشد چه مستحب , بايد وضو بگيرد, و اگراستحاضه كثيره باشد براى هر نماز غسل لازم است , اما بـراى خواندن نماز احتياط و سجده فراموش شده و تشهد فراموش شده و سجده سهو, اگر آنها را بعد از نماز فورا بجا آورد, لازم نيست كارهاى استحاضه را انجام دهد.
مـسـاله 409 - زن مستحاضه بعد از آنكه خونش قطع شد, فقط براى نماز اولى كه مى خواند, بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد و براى نمازهاى بعد لازم نيست .
مـسـالـه 410 - اگر زن نداند استحاضه او چه قسم است , موقعى كه مى خواهد نماز بخواند, بنابر احـتـيـاط بـايد مقدارى پنبه داخل فرج نمايد وكمى صبر كند و بيرون آورد و بعد از آنكه فهميد اسـتـحـاضـه او كـدام يـك از آن سـه قـسـم است كارهائى را كه براى آن قسم دستور داده شده انـجام دهد, ولى اگر بداند تا وقتى كه مى خواهد نماز بخواند استحاضه او تغيير نمى كند, پيش از داخل شدن وقت هم مى تواند خود را وارسى كند.
مساله 411 - زن مستحاضه اگر پيش از آنكه خود را وارسى كند, مشغول نماز شود, چنانچه قصد قربت داشته و به وظيفه خود عمل كرده مثلا استحاضه اش قليله بوده و به وظيفه استحاضه قليله عمل نموده , نماز او صحيح است , و اگر قصد قربت نداشته يا عمل او مطابق وظيفه اش نبوده مثل آنكه استحاضه او متوسطه بوده و به وظيفه قليله رفتار كرده , نماز او باطل است .
مـسـاله 412 - زن مستحاضه اگر نتواند خود را وارسى نمايد, بايد به آنچه مسلما وظيفه او است عـمـل كند, مثلا اگر نمى داند استحاضه او قليله است يا متوسطه بايد كارهاى استحاضه قليله را انـجام دهد, و اگر نمى داند متوسطه است يا كثيره بايد كارهاى استحاضه متوسطه را انجام دهد, ولى اگر بداند سابقا كدام يك از آن سه قسم بوده , بايد به وظيفه همان قسم رفتار نمايد.
مساله 413 - اگر خون استحاضه در اول ظهورش در باطن باشد و بيرون نيايد, وضو يا غسل را كه زن داشته باطل نمى كند, و اگر بيرون بيايد هر چند كم باشد وضو و غسل را باطل مى كند.
مـساله 414 - زن مستحاضه كه بعد از وضو يا غسل يا در اثناء آنها خون ديده , اگر بعد از نماز خود را وارسـى كـنـد و خون نبيند, چنانچه وقت وسعت داشته باشد بنابر احتياط, لازم است بر حسب وظيفه اش وضو گرفته يا غسل نمايد و آن نماز را اعاده كند اگرچه بداند دوباره خون مى آيد.
مـسـالـه 415 - زن مستحاضه اگر بداند از وقتى كه مشغول وضو يا غسل شده خونى از او بيرون نيامده , مى تواند خواندن نماز را تا وقتى كه مى داند پاك مى ماند تاخير بيندازد.
مساله 416 - اگر مستحاضه بداند كه پيش از گذشتن وقت نماز به كلى پاك مى شود, يا به اندازه خواندن نماز خون بند مى آيد, بايد صبر كند ونماز را در وقتى كه پاك است بخواند.
مساله 417 - اگر بعد از وضو و غسل , خون در ظاهر قطع شود و مستحاضه بداند كه اگر نماز را تاخير بيندازد, به مقدارى كه وضو و غسل ونماز را بجا آورد به كلى پاك مى شود, بايد نماز را تاخير بـيـنـدازد و موقعى كه به كلى پاك شد وضو و غسل را بجا آورد و نماز را بخواند, و اگرموقعى كه خـون در ظاهر قطع شود وقت نماز تنگ باشد, لازم نيست وضو و غسل را دوباره بجا آورد, بلكه با وضو و غسلى كه دارد مى تواندنماز بخواند.
مـسـاله 418 - مستحاضه كثيره و متوسطه وقتى كه به كلى از خون پاك شد بايد غسل كند, ولى اگـر بـدانـد از وقتى كه براى نماز پيش مشغول غسل شده ديگر خون نيامده , لازم نيست دوباره غسل نمايد.
مـساله 419 - مستحاضه قليله بعد از وضو, و مستحاضه متوسطه بعد از غسل و وضو, و مستحاضه كثيره بعد از غسل بايد فورا مشغول نمازشود, ولى گفتن اذان و اقامه قبل از نماز اشكال ندارد, و در نماز هم مى تواند كارهاى مستحب مثل قنوت و غير آن را بجا آورد.
مساله 420 - زن مستحاضه اگر بين وظيفه اى كه دارد از وضو يا غسل و نماز فاصله بيندازد, بايد مطابق وظيفه اش دوباره وضو گرفته ياغسل كند و بلا فاصله مشغول نماز شود.
مـسـالـه 421 - اگر خون استحاضه زن جريان دارد و قطع نمى شود, چنانچه براى او ضرر ندارد, بنابر احتياط لازم بعد از غسل از بيرون آمدن خون جلوگيرى نمايد, و چنانچه كوتاهى كند و خون بيرون آيد, دوباره غسل كند, و اگر نماز هم خوانده دوباره بخواند.
مـسـالـه 422 - اگر در موقع غسل , خون قطع نشود غسل صحيح است , ولى اگر در بين غسل يا بـعـد از آن استحاضه متوسطه كثيره شود, لازم است كه غسل را از سر بگيرد.
و اگر در بين غسل استحاضه كثيره يا بعد از آن كثيره متوسطه شود لازم نيست غسل را اعاده كرده ولى وضوبگيرد.
مساله 423 - احتياط مستحب آن است كه زن مستحاضه در تمام روزى كه روزه است , به مقدارى كه مى تواند, از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند.
مساله 424 - بنابر احتياط روزه زن مستحاضه كثيره , در صورتى صحيح است كه غسل نماز مغرب و عـشـاى شبى كه مى خواهد فرداى آن راروزه بگيرد بجا آورد.
و نيز در روز غسلهائى را كه براى نمازهاى روز واجب است انجام دهد, ولى اگر مستحاضه متوسطه باشد بعيد نيست كه در صحت روزه اش غسل شرط نباشد.
مساله 425 - اگر بعد از نماز عصر,مستحاضه شود وتاغروب غسل نكند روزه او صحيح است .
مساله 426 - اگر استحاضه قليله زن پيش از نماز, متوسطه يا كثيره شود بايد كارهاى متوسطه يا كـثـيـره را كه گفته شد انجام دهد, و اگراستحاضه متوسطه كثيره شود بايد كارهاى استحاضه كـثيره را انجام دهد, و چنانچه براى استحاضه متوسطه غسل كرده باشد فائده ندارد وبايد دوباره براى كثيره غسل كند, و در اين صورت قبل از غسل يا بعد از آن وضو نيز لازم نيست .
مـسـالـه 427 - اگـر در بين نماز, استحاضه متوسطه زن كثيره شود, بايد نماز را بشكند و براى اسـتحاضه كثيره غسل كند و كارهاى ديگر آن راانجام دهد و همان نماز را بخواند, و بنابر احتياط قبل از غسل وضو بگيرد, و اگر براى غسل وقت ندارد وضو گرفته و عوض غسل تيمم كند, واگر براى تيمم نيز وقت ندارد, بنابر احتياط نماز را نشكند و به همان حال تمام كند, ولى لازم است در خارج وقت قضا نمايد, و همچنين است اگردر بين نماز, استحاضه قليله او متوسطه يا كثيره شود.
ولكن غسل استحاضه متوسطه كفايت از وضو نمى كند چنانكه گذشت .
مـساله 428 - اگر در بين نماز خون بند بيايد و مستحاضه نداند كه در باطن هم قطع شده يا نه , چـنـانـچه بعد از نماز بفهمد به كلى قطع شده بوده ,و وقت وسعت اين را داشته باشد كه در حال پـاكـى نـمـاز را دوبـاره بـخواند لازم است بر حسب وظيفه اش وضو گرفته يا غسل نمايد و نماز رادوباره بجا آورد.
مـساله 429 - اگر استحاضه كثيره زن , متوسطه شود, بايد براى نمازهاى بعدى عمل متوسطه را بـجـا آورد, مـثـلا اگر پيش از نماز ظهر استحاضه كثيره متوسطه شود, بايد براى نماز ظهر وضو گـرفـتـه و غـسـل كـنـد, و براى نماز عصر و مغرب و عشا فقط وضو بگيرد.
ولى اگر براى نماز ظهرغسل نكند و فقط به مقدار نماز عصر وقت داشته باشد بايد براى نماز عصر غسل نمايد, و اگر براى نماز عصر هم غسل نكند بايد براى نمازمغرب غسل كند, و اگر براى آن هم غسل نكند و فق ط به مقدار نماز عشا وقت داشته باشد بايد براى نماز عشا غسل نمايد.
مـسـالـه 430 - اگر پيش از هر نماز خون مستحاضه كثيره قطع شود و دوباره بيايد بنابر احتياط براى هر نماز بايد يك غسل بجا آورد.
مـسـالـه 431 - اگـر استحاضه كثيره قليله شود, بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعدى عمل قليله را انجام دهد.
و نيز اگراستحاضه متوسطه قليله شود, بايد براى نماز اول , عمل متوسطه و براى نمازهاى بعدى عمل قليله را بجا آورد.
مـسـاله 432 - اگر مستحاضه يكى از كارهائى را كه بر او واجب مى باشد ترك كند, نمازش باطل است .
مـسـاله 433 - مستحاضه كه براى نماز وضو گرفته يا غسل كرده بنابر احتياط نمى تواند در حال اختيار جائى از بدن خود را به خط قرآن برساند, و در حال اضطرار جايز است ولى بنابر احتياط بايد وضو بگيرد.
مساله 434 - مستحاضه اى كه غسلهاى واجب خود را بجا آورده رفتن او در مسجد و توقف در آن و خـواندن آيه اى كه سجده واجب دارد ونزديكى شوهر با او حلال است اگرچه كارهاى ديگرى را كـه بـراى نماز انجام مى داد مثل عوض كردن پنبه و دستمال , انجام نداده باشد.
و بعيدنيست كه اين كارها بدون غسل نيز جايز باشد اگرچه احتياط مستحب در ترك است .
مساله 435 - اگر زن در استحاضه كثيره يا متوسطه بخواهد پيش از وقت نماز آيه اى را كه سجده واجـب دارد بـخـوانـد, يـا مـسـجد برود, بنابراحتياط مستحب غسل نمايد, و همچنين است اگر شوهرش بخواهد با او نزديكى كند.
مساله 436 - نماز آيات بر مستحاضه واجب است , و بايد براى نماز آيات وضو بگيرد, و در استحاضه كثيره بايد غسل نمايد و وضو لازم نيست .
مـساله 437 - چنانچه در وقت نماز يوميه نماز آيات بر مستحاضه واجب شود, اگرچه بخواهد هر دو را پشت سرهم بجا آورد, نمى تواند هر دورا با يك غسل و وضو بخواند.
مساله 438 - اگر زن مستحاضه بخواهد نمازى را كه قضاى آن مضيق شده بخواند, بايد براى هر نماز, كارهائى را كه براى نماز اداء بر او واجب است بجا آورد.
مـسـاله 439 - اگر زن بداند خونى كه از او خارج مى شود خون زخم نيست و شرعا حكم حيض و نـفاس را ندارد, بايد به دستور استحاضه عمل كند, بلكه اگر شك داشته باشد كه خون استحاضه است يا خونهاى ديگر, چنانچه نشانه آنها را نداشته باشد, بنابر احتياط واجب بايدكارهاى استحاضه را انجام دهد.

حيض  

حـيـض , خـونـى است كه غالبا در هر ماه چند روزى از رحم زنها خارج مى شود, و زن را در موقع ديدن خون حيض حائض مى گويند.
مـسـاله 440 - خون حيض در بيشتر اوقات , غليظ و گرم و رنگ آن سياه يا سرخ است و با فشار و كمى سوزش بيرون مى آيد.
مساله 441 - زنهائى كه سيده نيستند بعد از تمام شدن پنجاه سال , و نيز زنهاى سيده بعد از تمام شـدن پـنـجـاه سال تا تمام شدن شصت سال چنانچه با نشانه هاى حيض يا در روزهاى عادت خود خون ببينند احتياط كنند.
مـسـالـه 442 - خونى كه دختر پيش از تمام شدن نه سال و زن بعد از يائسه شدن مى بيند حيض نيست .
مساله 443 - زن حامله و زنى كه بچه شير مى دهد, ممكن است حيض ببيند.
مـسـالـه 444 - دخترى كه نمى داند نه سالش تمام شده يا نه , اگر خونى ببيند اظهر آن است كه اگر داراى نشانه هاى حيض باشد حكم به حيض مى شود.
مساله 445 - زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه , اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا نه , بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است .
مساله 446 - مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمى شود, و اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد, حيض نيست .
مـسـالـه 447 - بايد سه روز اول حيض پشت سر هم باشد, پس اگر مثلا دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيندحيض نيست .
مساله 448 - ابتداء حيض لازم است خون بيرون بيايد ولى لازم نيست در تمام سه روز خون بيرون بـيـايـد, بلكه اگر در فرج خون باشد كافى است , و چنانچه در بين سه روز مختصرى پاك شود به نحوى كه در بين زنها تماما يا بعضا متعارف است باز هم حيض است .
مـساله 449 - لازم نيست شب اول و شب چهارم را خون ببيند, ولى بايد در شب دوم و سوم خون قـطـع نشود, پس اگر از اول صبح روز اول تاغروب روز سوم پشت سر هم خون بيايد و هيچ قطع نشود, حيض است , و همچنين است اگر در وسطهاى روز اول شروع شود و در همان موقع از روز چهارم قطع گردد.
مساله 450 - اگر سه روز پشت سر هم نشانه هاى حيض يا روزهاى عادت خون ببيند و پاك شود, چـنانچه دوباره خونى كه داراى نشانه هاى حيض است يا در روزهاى عادت است ببيند, و روزهائى كه خون ديده و در وسط پاك بوده , روى هم از ده روز بيشتر نشود,روزهائى هم كه در وسط پاك بوده حيض است .
مـسـالـه 451 - اگـر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون دمل و زخم است يا خون حيض , نبايد آن را خون حيض قرار دهد.
مـساله 452 - اگر خونى ببيند كه نداند خون زخم است يا حيض , بايد عبادتهاى خود را بجا آورد مگر اينكه حالت سابقه اش حيض باشد.
مساله 453 - اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا استحاضه , چنانچه شرائط حيض را داشته باشد, بايد حيض قراردهد.
مساله 454 - اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت , بايد خود را وارسى كند, يعنى مـقـدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبركند بعد بيرون آورد, پس اگر اطراف آن آلوده باشد, خون بكارت است , و اگر به همه آن رسيده , حيض مى باشد.
مـسـالـه 455 - اگـر كـمـتر از سه روز خون ببيند و پاك شود و بعد سه روز خون در عادت يا با نشانه هاى حيض ببيند, خون دوم حيض است وخون اول اگرچه در روزهاى عادتش باشد, حيض نيست .
احكام حائض مساله 456 - چند چيز بر حائض حرام است : اول : عـبـادتـهـائى كـه مـانـنـد نـماز بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود, ولى بجا آوردن عبادتهائى كه وضو و غسل و تيمم براى آنها لازم نيست , مانند نماز ميت , مانعى ندارد.
دوم : تمام چيزهائى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.
سوم : جماع كردن در فرج , كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن , اگرچه به مقدار ختنه گاه داخـل شود و منى هم بيرون نيايد, بلكه احتياطواجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را هم داخل نكند.
مـسـاله 457 - جماع كردن در روزهائى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعا بايد براى خود حـيـض قرار دهد حرام است .
پس زنى كه بيشتر از ده روز خون مى بيند و بايد به دستورى كه بعدا گـفته مى شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد, شوهرش نمى توانددر آن روزها با او نزديكى نمايد.
مـسـاله 458 - اگر مرد با زن خود در حال حيض نزديكى كند لازم است استغفار كند, و احتياط مستحب آن است كه كفاره بدهد.
مـساله 459 - غير نزديكى كردن با زن حائض , از ساير استمتاعات مانند بوسيدن و ملاعبه نمودن مانعى ندارد.
مـساله 460 - كفاره نزديكى در حال حيض در قسمت اول آن , هيجده نخود طلاى سكه دار , ودر قسمت دوم , نه نخود , و در قسمت سوم ,چهار نخود و نيم است .
مثلا زنى كه شش روز خون حيض مى بيند, اگر شوهرش در شب يا روز اول و دوم با او جماع كند هيجده نخود طلا, و درشب يا روز سوم و چهارم نه نخود, و در شب يا روز پنجم و ششم چهار نخود و نيم بدهد.
مـساله 461 - اگر طلاى سكه دار ممكن نباشد, قيمت آن را بدهد, و اگر قيمت طلا در وقتى كه جـمـاع كرده با وقتى كه مى خواهد به فقير بدهدفرق كرده باشد, قيمت وقتى را كه مى خواهد به فقير بدهد حساب كند.
مساله 462 - اگر كسى هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوم حيض , با زن خود جماع كند, هر سه كفاره را كه روى هم سى و يك نخود و نيم مى شود بدهد.
مـسـاله 463 - اگر با زن حائض چند مرتبه جماع كند, بهتر آن است كه براى هر جماع يك كفاره بدهد.
مساله 464 - اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده , بايد فورا از او جدا شود.
مساله 465 - اگر مرد با زن حائض زنا كند يا با زن حائض نامحرمى به گمان اينكه عيال خودش است جماع نمايد كفاره واجب نمى شود.
مساله 466 - كسى كه از روى نادانى يا فراموشى با زن در حال حيض نزديكى كند كفاره ندارد.
مـسـالـه 467 - اگـر مـرد به اعتقاد اينكه زن حائض است با او نزديكى كند و بعدا معلوم شود كه حائض نبوده است كفاره ندارد.
مـساله 468 - طلاق دادن زن در حال حيض , به طورى كه در احكام طلاق گفته مى شود باطل است .
مساله 469 - اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاك شده ام , بايد حرف او را قبول كرد.
مساله 470 - اگر زن در بين نماز حائض شود, نمازش باطل است .
مـسـاله 471 - اگر زن در بين نماز شك كند كه حائض شده يا نه , نماز او صحيح است , ولى اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حائض شده ,نمازى كه خوانده باطل است .
مساله 472 - بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد, واجب است براى نماز و عبادتهاى ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود, غسل كند.
و دستور آن مثل غسل جنابت است .
و بهتر آن است كه پيش از غسل يا بعد از غسل وضو هم بگيرد.
مـسـاله 473 - بعد از آنكه زن از خون حيض پاك شد, اگرچه غسل نكرده باشد, طلاق او صحيح اسـت و شـوهـرش هم مى تواند با او جماع كند, و اولى اين است كه جماع پس از شستن فرج باشد, ولـى احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل از جماع با او, خوددارى نمايد.
اماكارهاى ديگرى كه در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مس خط قرآن تا غسل نكند بر او حلال نمى شود.
مـساله 474 - اگر آب براى وضو و غسل كافى نباشد و به اندازه اى باشد كه بتواند غسل كند, بايد غسل كند, و بهتر آن است كه بدل از وضوتيمم نمايد.
و اگر فقط براى وضو كافى باشد و به اندازه غـسل نباشد, بايد وضو بگيرد و عوض غسل تيمم نمايد.
و اگر براى هيچ يك از آنها آب ندارد, بايد دو تيمم كند, يكى بدل از غسل و ديگرى بدل از وضو.
مـسـاله 475 - نمازهائى كه زن در حال حيض نخوانده قضا ندارد, ولى روزه هاى واجب را كه در حال حيض نگرفته بايد قضا نمايد.
مـسـالـه 476 - هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر نماز را تاخير بيندازد حائض مى شود, بايد فورا نماز بخواند.
مـسـالـه 477 - اگر زن نماز را تاخير بيندازد و از اول وقت به اندازه خواندن يك نماز با تحصيل طـهارت از حدث بگذرد و حائض شود, قضاى آن نماز بر او واجب است , ولى در تند خواندن و كند خـوانـدن و چـيزهاى ديگر بايد ملاحظه حال خود را بكند, مثلا زنى كه مسافر نيست اگر دراول ظـهـر نـماز نخواند, قضاى آن در صورتى واجب مى شود كه به مقدار خواندن چهار ركعت نماز با تـحصيل طهارت از حدث از اول ظهر بگذردو حائض شود, و براى كسى كه مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو ركعت با تحصيل طهارت كافى است .
مـسـاله 478 - اگر زن در آخر وقت نماز, از خون پاك شود و به اندازه غسل و خواندن يك ركعت نماز يا بيشتر از يك ركعت وقت داشته باشدبايد نماز را بخواند, و اگر نخواند بايد قضاى آن را بجا آورد.
مـسـالـه 479 - اگـر زن حـائض به اندازه غسل وقت ندارد ولى مى تواند با تيمم نماز را در وقت بـخـواند, احتياط واجب آن است كه آن نماز را باتيمم بخواند, ولى در صورتى كه نخواند قضا بر او واجـب نيست .
اما اگر گذشته از تنگى وقت , تكليفش تيمم است , مثل آنكه آب برايش ضرردارد, بايد تيمم كند و آن نماز را بخواند, و در صورتى كه نخواند لازم است قضا نمايد.
مـسـالـه 480 - اگـر زن بـعد از پاك شدن از حيض , شك كند كه براى نماز وقت دارد يا نه , بايد نمازش را بخواند.
مساله 481 - اگر به خيال اينكه به اندازه تهيه مقدمات نماز و خواندن يك ركعت وقت ندارد, نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته , بايد قضاى آن نماز را بجا آورد.
مساله 482 - مستحب است زن حائض , در وقت نماز, خود را از خون پاك نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد, و اگر نمى تواندوضو بگيرد, تيمم نمايد و در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر و دعا و صلوات شود.
مساله 483 - خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جائى از بدن را به مابين خطهاى قرآن , و نيز خضاب كردن به حنا و مانند آن , براى حائض مكروه است .
اقسام زنهاى حائض مساله 484 - زنهاى حائض بر شش قسمند: اول صـاحـب عادت وقتيه و عدديه , و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و شماره روزهاى حيض او هم درهر دو ماه يك اندازه باشد, مثل آنكه دو ماه پشت سر هم از اول ماه تا هفتم خون ببيند.
دوم صـاحـب عـادت وقتيه , و آن زنى است كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين , خون حيض بـبيند ولى شماره روزهاى حيض او در هر دوماه يك اندازه نباشد, مثلا دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اول روز هفتم و ماه دوم روز هشتم از خون پاك شود.
سوم صاحب عادت عدديه , و آن زنى است كه شماره روزهاى حيض او در دو ماه پشت سر هم به يـك انـدازه بـاشد, ولى وقت ديدن آن دوخون يكى نباشد, مثل آنكه ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند.
چهارم مضطربه , و آن زنى است كه چند ماه خون ديده ولى عادت معينى پيدا نكرده , يا عادتش به هم خورده و عادت تازه اى پيدا نكرده است .
پنجم مبتدئه , و آن زنى است كه دفعه اول خون ديدن او است .
ششم ناسيه , و آن زنى است كه عادت خود را فراموش كرده است .
و هر كدام اينها احكامى دارند كه در مسائل آينده گفته مى شود.
1 - صاحب عادت وقتيه و عدديه : مساله 485 - زنهائى كه عادت وقتيه و عدديه دارند دو دسته اند: اول زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند و در وقت معين هم پاك شود, مثلا دو ماه پشت سر هم از روز اول ماه خون ببيند و روز هفتم پاك شود كه عادت حيض اين زن از اول ماه تا هفتم است .
دوم زنى كه دو ماه پشت سر هم در وقت معين خون حيض ببيند, و بعد از آنكه سه روز يا بيشتر خون ديد يك روز يا بيشتر پاك شود ودوباره خون ببيند و تمام روزهائى كه خون ديده با روزهائى كـه در وسـط پـاك بـوده از ده روز بيشتر نشود, و در هر دو ماه همه روزهائى كه خون ديده و در وسط پاك بوده روى هم يك اندازه باشد كه عادت او به اندازه تمام روزهائى است كه خون ديده و در وسـط پـاك بوده است , و لازم نيست روزهائى كه در وسط پاك بوده در هر دو ماه به يك اندازه بـاشـد, مثلا اگر در ماه اول از روز اول ماه تا سوم خون ببيند و سه روز پاك شود و دوباره سه روز خون ببيند, و در ماه دوم بعد از آنكه سه روز خون ديد, سه روز يا كمتر يا بيشتر پاك شود و دوباره خون ببيند و روى هم نه روز شود, همه حيض است و عادت اين زن نه روز مى شود.
مساله 486 - زنى كه عادت وقتيه دارد, اگر در وقت عادت يا دو روز جلوتر خون ببيند, اگرچه آن خـون , نشانه هاى حيض را نداشته باشدبايد به احكامى كه براى زن حائض گفته شد عمل كند, و نيز اگر چند روز جلوتر از وقت عادت يا چند روز با تاخير از وقت عادت خون ببيند و احتمال جلو افتادن عادت يا تاخير آن را بدهد بايد به احكام حائض عمل كند, و چنانكه بعد بفهمد حيض نبوده مثل اينكه پيش از سه روز پاك شود, بايد عبادتهائى را كه بجا نياورده قضا نمايد.
مساله 487 - زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر همه روزهاى عادت و چند روز با نشانه هاى حيض پيش از عادت و بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود, همه حيض است .
و اگـر از ده روز بـيشتر شود, فقط خونى را كه در روزهاى عادت خود ديده , حيض است , و خونى كـه پـيـش از آن و بـعد از آن ديده استحاضه مى باشد, و بايد عبادتهائى را كه در روزهاى پيش از عادت و بعد از عادت بجا نياورده قضا نمايد.
و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت با نشانه هاى حيض خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود, همه حيض است .
و اگر از ده روز بيشتر شود, فقط روزهاى عادت او حيض است , و خونى كه جلوتر از آن ديده استحاضه مى باشد, و چـنـانـچه درآن روز عبادت نكرده بايد قضا نمايد.
و اگر همه روزهاى عادت را با چند روز بعد از عـادت بـا نـشانه هاى حيض خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود, همه حيض است .
و اگر نـشـانـه هـاى حـيـض را نـداشـتـه باشد و يا از ده روز بيشتر شود فقط روزهاى عادت , حيض , و باقى استحاضه است .
مـسـالـه 488 - زنـى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز پـيش از عادت با نشانه هاى حيض خون ببيندو روى هم از ده روز بيشتر نشود, همه حيض است .
و اگر از ده روز بيشتر شود, روزهائى كه در عادت خون ديده چنانچه كمتر از سه روز باشدباچند روز پـيش از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود, حيض , و روزهاى اول را استحاضه قرار مى دهد.
و چـنـانـچـه سه روز يا بيشتر باشدآن خون را حيض قرار دهد و روزهاى قبل از زمان عادت را تا به اندازه اى كه به مقدار عادت برسد احتياط كند, و اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز بعد از عادت با نشانه هاى حيض , خون ببيند, و روى هم از ده روز بيشتر نشود, همه حيض است .
و اگر بـيـشتر شود بايدروزهائى كه در عادت خون ديده چنانچه كمتر از سه روز باشد با چند روز بعد از آن كه روى هم به مقدار عادت او شود, حيض و بقيه رااستحاضه قرار دهد.
و در صورتى كه خونى را كه در عادت ديده سه روز يا بيشتر باشد, در مقدار زيادى تا مقدار عادت احتياط كند.
مـسـالـه 489 - زنى كه عادت دارد, اگر بعد از آنكه سه روز يا بيشتر خون ديد پاك شود و دوباره خون ببيند و فاصله بين دو خون كمتر از ده روز باشد و همه روزهائى كه خون ديده با روزهائى كه در وسـط پـاك بـوده از ده روز بـيـشتر باشد, مثل آنكه پنج روز خون ببيند و پنج روز پاك شود و دوباره پنج روز خون ببيند, چند صورت دارد: