(مساله 353) اگر از مردى كه مريض نيست آبى با جستن بيرون
آيد ونداند كه باشهوت بوده يا نه , يـا بـعـد از بـيـرون آمـدن , بدن سست شده يا نه
, چنانچه پيش ازبيرون آمدن آن آب , وضو داشته احتياط مستحب آن است كه غسل كند ووضو
لازم نيست و اگر وضو نداشته غسل واجب نيست و احـتياط مستحب است , و واجب است وضو
بگيرد واگر بداند آنچه خارج شده يا بول است يا منى و قـبـلا وضـو داشـتـه بـايد جمع
بين غسل ووضو نمايد واگر وضو نداشته غسل لازم نيست و وضو كافى است .
(مساله 354) مستحب است انسان بعد از بيرون آمدن منى بول كند و اگر بول نكندوبعد از
غسل رطوبتى از او بيرون آيد, كه نداند منى است يا رطوبت ديگر, حكم منى دارد.
(مـسـاله 355) اگر انسان جماع كند وبه اندازه ختنه گاه يا بيشتر داخل شود - در زن
باشد يا در مـرد, در قـبـل باشد يا در دبر, بالغ باشند يا نا بالغ - هر دو جنب مى
شوند.
اگر چه منى هم بيرون نيايد.
(مساله 356) اگر شك كند كه به مقدار ختنه گاه داخل شده يا نه , غسل بر او واجب
نيست .
(مـسـاله 357) اگر نعوذ باللّه حيوانى را وطى كند, يعنى با او نزديكى نمايد ومنى
ازاو بيرون آيد غـسـل تنها كافى است واگر منى بيرون نيايد, چنانچه پيش از وطى
وضوداشته باز هم غسل تنها كافى است , و اگر وضو نداشته احتياط واجب آن است كه غسل
كند ووضو هم بگيرد.
(مـسـالـه 358) اگـر منى از جاى خود حركت كند وبيرون نيايد, يا انسان شك كند كه
منى از او بيرون آمده يا نه , غسل بر او واجب نيست .
(مـساله 359) كسى كه نمى تواند غسل كند ولى تيمم برايش ممكن است , بعد ازداخل شدن
وقت نماز هم مى تواند با عيال خود نزديكى كند.
(مـسـاله 360) اگر در لباس خود منى ببيند وبداند كه از خود او است وبراى آن غسل
نكرده , بايد غـسـل كند ونمازهايى را كه يقين دارد بعد از بيرون آمدن منى خوانده
قضا كند, ولى نمازهايى را كه احتمال مى دهد, بعد از بيرون آمدن منى خوانده , لازم
نيست قضا نمايد.
اعمالى كه بر جنب حرام است (مساله 361) پنج عمل بر جنب حرام است : اول - رسـانـدن
جـايـى از بـدن بـخط قرآن , يا به اسم خدا و سائر اسما و صفات خاصه خدا, وبنابر
احتياط رساندن جايى از بدن به نام پيغمبران وائمه (ع ), و حضرت زهرا(س ), بطورى كه
در وضو گفته شد.
دوم - رفـتـن در مـسجد الحرام ومسجد پيغمبر (ص ) اگر چه از يك در داخل و از درديگر
خارج شود.
سـوم - تـوقف در مساجد ديگر, ولى اگر از يك در داخل و از در ديگر خارج شود, يابراى
برداشتن چيزى برود مانعى ندارد.
و احتياط واجب نرفتن در حرم ائمه (ع )است اگر
چه از يك در وارد و از در ديگر خارج شود.
چهارم - گذاشتن چيزى در مسجد بلكه بنابر احتياط لازم از خارج هم چيزى درمسجد
نگذارد, پنجم - خواندن آيه اى كه سجده واجب دارد وآن در چهار سوره است : اول - سوره
سى ودوم قرآن (الم تنزيل ).
دوم - سوره چهل ويكم (حم سجده ).
سوم - سوره پنجاه وسوم (والنجم ) .
چـهارم - سوره نود وششم (اقرا) واگر يك حرف ازاين چهار آيه را هم بخواند حرام است
واحتياط مستحب آن است كه آيات ديگر سوره سجده دار را نيز نخواند .
اعمالى كه بر جنب مكروه است (مساله 362) نه عمل بر جنب مكروه است : اول ودوم -
خوردن وآشاميدن , ولى اگر وضو بگيرد يا دستهارا بشويد مكروه نيست .
سوم - خواندن بيشتر از هفت آيه از سوره هايى كه سجده واجب ندارد.
چهارم - رساندن جايى از بدن بجلد وحاشيه وبين خطهاى قرآن .
پنجم - همراه داشتن قرآن .
شـشـم - خـوابيدن , ولى اگر وضو بگيرد يا بواسطه نداشتن آب , تيمم كند مكروه نيست
ودر اين تيمم نيت كند به جهت امر خدا چه بدل از وضو يا غسل يا مستقل در رفع كراهت
خوابيدن .
هفتم - خضاب كردن به حنا ومانند آن .
هشتم - ماليدن روغن به بدن .
نهم - جماع كردن , بعد از آن كه محتلم شده يعنى در خواب از او منى بيرون آمده است
.
غسل جنابت (مـسـالـه 363) غـسـل جنابت براى تحصيل طهارت از جنابت مستحب است وبراى
خواندن نماز واجـب ومـانند آن واجب مى شود ولى براى نماز ميت وسجده شكروسجده هاى
واجب قرآن غسل جنابت لازم نيست .
(مساله 364) لازم نيست در وقت غسل نيت كند كه غسل واجب يا مستحب مى كنم واگر فقط
به قصد قربت - يعنى : براى انجام فرمان خداوند عالم - غسل كندكافى است .
(مـسـالـه 365) اگـر يقين كند وقت نماز شده ونيت غسل واجب كند بعد معلوم شودكه پيش
از وقت غسل كرده غسل او صحيح است .
(مساله 366) غسل را - چه واجب باشد وچه مستحب - به دو قسم مى شودانجام داد: 1 -
ترتيبى .
2 - ارتماسى .
غسل ترتيبى (مساله 367) در غسل ترتيبى بايد به نيت غسل , اول سر و گردن , و بعد
بنابراحتياط طرف راست , و بـعـد طرف چپ بدن را بشويد.
واگر عمدا يا از روى
فراموشى يا بواسطه ندانستن مساله , به اين ترتيب عمل نكند, غسل او در صورتى كه سر و
گردن را اول نشويد باطل است و اگر طرف چپ را پيش از طرف راست بشويد بنابر احتياط
غسلش باطل است .
(مساله 368) نصف ناف ونصف عورت را بايد باطرف راست بدن ونصف ديگر رابا طرف چپ
بشويد, بلكه بهتر است تمام ناف وعورت با هر دو طرف شسته شود.
(مساله 369) براى آن كه يقين كند هر سه قسمت - يعنى : سر وگردن و طرف راست وطرف چپ
- را كـامـلا غسل داده , بايد هر قسمتى را كه مى شويد مقدارى ازقسمتهاى ديگر راهم
باآن قسمت بـشـويد, بلكه احتياط آن است كه تمام طرف راست گردن را باطرف راست بدن
وتمام طرف چپ گردن رابا طرف چپ بدن , بشويد.
(مـساله 370) اگر بعد از غسل بفهمد جايى از بدن را نشسته ونداند كجاى بدن است ,
بايد دو باره غسل كند.
(مـسـالـه 371) اگـر بـعـد از غسل بفهمد مقدارى از بدن را نشسته , چنانچه از طرف
چپ باشد, شـسـتـن همان مقدار كافى است .
واگر از طرف راست باشد, بايد بعد
ازشستن آن مقدار, دوباره طرف چپ را بشويد, و اگر از سر وگردن باشد بايد بعد ازشستن
آن مقدار دو باره طرف راست و بعد طرف چپ را بشويد.
(مـسـالـه 372) اگر پيش از تمام شدن غسل , در شستن مقدارى از طرف چپ شك كند, شستن
هـمان مقدار كافى است , ولى اگر درشستن مقدارى از طرف راست شك كند, بايد بعد از
شستن آن مـقـدار, طرف چپ را هم بشويد واگر در شستن مقدارى ازسر وگردن شك كند, بايد
بعد از شستن آن , دو باره طرف راست وطرف چپ رابشويد, واگر بعد از تمام شدن طرف چپ
شك كند كه يكى از اعضاى سابق يامقدارى از آن را شسته يا نه , به آن شك اعتنا نكند.
غسل ارتماسى (مـسـالـه 373) در غـسـل ارتماسى بايد آب در يك آن تمام بدن را بگيرد,
پس اگر به نيت غسل ارتماسى در آب فرو رود, چنانچه پاى او روى زمين باشد, بايد از
زمين بلند كند.
(مساله 374) در غسل ارتماسى احتياط اين است كه موقعى نيت كند كه مقدارى از بدن
بيرون آب باشد.
(مساله 375) اگر بعد از غسل ارتماسى بفهمد به مقدارى از بدن آب نرسيده چه جاى آن
را بداند يا نداند, بايد دوباره غسل كند.
(مساله 376) اگر براى غسل ترتيبى وقت ندارد ولى براى ارتماسى وقت دارد,بايد غسل
ارتماسى كند.
(مـسـالـه 377) كـسـى كـه روزه واجـب گرفته يا براى حج يا عمره احرام بسته نمى
تواندغسل ارتماسى كند.
ولى اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند صحيح است .
احكام غسل كردن
(مـساله 378) در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاك باشد ولى در غسل ترتيبى پاك
بودن تمام بدن لازم نـيـسـت واگر تمام بدن نجس باشد و هر قسمتى را پيش از غسل دادن
آن قسمت آب بكشد كافى است .
(مـسـالـه 379) گذشت كه عرق جنب از حرام نجس نيست , بنابراين اگر با آب گرم غسل
كند, غسل او صحيح است و احتياط مستحب آن است كه با آب سرد غسل كند .
(مـسـاله 380) اگر در غسل به اندازه سر مويى از بدن نشسته بماند, غسل باطل است ولى
شستن جاهايى از بدن كه ديده نمى شود, مثل داخل گوش و بينى واجب نيست .
(مساله 381) جايى را كه شك دارد از ظاهر بدن است يا از باطن آن , بنابراحتياط واجب
بايد بشويد.
(مساله 382) اگر سوراخ جاى گوشواره و مانند آن به قدرى گشاد باشد كه داخل آن ديده
شود, بايد آن را شست واگر ديده نشود, شستن داخل آن لازم نيست .
(مـسـاله 383) چيزى را كه مانع رسيدن آب به بدن است , بايد بر طرف كند و اگرپيش از
آن كه يقين كند, بر طرف شده غسل نمايد, غسل او باطل است .
(مساله 384) اگر موقع غسل شك كند, چيزى كه مانع از رسيدن آب باشد در بدن او هست يا
نه , بايد وارسى كند تا مطمئن شود كه مانعى نيست .
(مـساله 385) در غسل بايد, موهاى كوتاهى را كه جز بدن حساب مى شود, بشويدو شستن
موهاى بـلـنـد واجب نيست , بلكه اگر آب را طورى به پوست برساند كه آنهاتر نشوند,
غسل صحيح است ولـى اگـر رسـاندن آب به پوست , بدون شستن آنهاممكن نباشد بايد آنها
را بشويد كه آب به بدن برسد.
(مـسـاله 386) تمام شرطهايى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد, مثل : پاك بودن آب
وغصبى نـبـودن آن در صـحيح بودن غسل هم شرط است , ولى در غسل لازم نيست بدن را از
بالا به پايين بـشويد ونيز در غسل ترتيبى لازم نيست , بعد از شستن هر قسمت , فورا
قسمت ديگر را بشويد بلكه اگر بعد از شستن سر وگردن مقدارى صبر كند وبعد طرف راست را
بشويد و بعد از مدتى طرف چپ را بشويد اشكال ندارد.
ولى كسى كه نمى تواند از
بيرون آمدن بول وغائط خود دارى كند اگر در تمام وقت به اندازه اى كه غسل كند ونماز
بخواند بول وغائط از او بيرون نمى آيد, بايد هرقسمت را فـورا بـعـد از قـسمت ديگر
غسل دهد وبعد از غسل هم فورا نماز بخواند.
وهمچنين است حكم مستحاضه كه بعدا
گفته مى شود.
(مـسـالـه 387) كسى كه قصد دارد پول حمامى را ندهد يا بدون اين كه بداند حمامى
راضى است بـخواهد نسيه بگذارد, اگر چه بعد حمامى را راضى كند, غسل او باطل است .
مگر آن كه از راضى نـبـودن حـمامى غافل باشد وقربه الى اللّه غسل كند كه دراين صورت
غسل صحيح است و ضامن اجره المثل است .
(مـسـالـه 388) اگـر حـمامى راضى باشد كه پول حمام نسيه بماند, ولى كسى كه غسل مى
كند قـصدش اين باشد كه طلب او را ندهد, يا از مال حرام بدهد, غسل او اشكال دارد,
مگر اين كه بداند حمامى با اين وصف هم راضى به غسل هست , يا با غفلت از راضى بودن
حمامى غسل كند كه در هر دو صورت غسل صحيح است .
(مساله 389) اگر بخواهد, پول حرام يا پولى كه خمس آن را نداده , به حمامى بدهد غسل
او باطل است .
ولى اگريقين دارد كه حمامى با اين وصف راضى به غسل است , يا با
غفلت از رضايت حمامى غسل كند, غسلش صحيح است .
(مساله 390) اگر كسى در موقع غسل بيش از حد متعارف آب مصرف نمايد وشك داشته باشد
كه آيا حمامى راضى است يا نه , غسل او باطل است مگر اين كه پيش ازغسل از حمامى اذن
بگيرد.
(مساله 391) اگر شك كند كه غسل كرده يا نه , بايد غسل كند, ولى اگر بعد از غسل شك
كند, كه غسل او درست بوده يا نه , لازم نيست دوباره غسل نمايد.
(مـسـالـه 392) اگـر در بين غسل , حدث اصغر از او سر بزند مثلا بول كند, مى
تواندغسل را تمام نمايد وبعد, وضو بگيرد, وبهتر آن است كه غسل را احتياطا ازسربگيرد
به قصد آنچه بر ذمه او است از اتمام يا اعاده لكن وضو بعد از غسل در اين صورت هم
واجب است .
(مساله 393) اگر به خيال اين كه به اندازه غسل ونماز وقت دارد, براى خصوص آن نماز
غسل كند ومـعـلـوم شـود كـه كـمتر از غسل وتمام نماز وقت داشته , غسل اواشكال دارد,
ولى اگر به قصد طـهـارت از جـنابت , غسل كرده كه بعد نماز هم بخواندغسلش صحيح است
اگر چه معلوم شود هيچ وقت نداشته است .
(مـساله 394) كسى كه جنب شده اگر شك كند غسل كرده يا نه , نمازهايى را كه خوانده
صحيح است ولى براى نمازهاى بعد, بايد غسل كند.
(مساله 395) كسى كه چند غسل بر او واجب است , مى تواند به نيت همه آنها يك غسل بجا
آورد, يا آنها را جدا جدا انجام دهد, ولى اگر در بين آنها غسل جنابت باشد وبه قصد
آن غسل كند, غسلهاى ديگر ساقط مى شود.
(مـساله 396) اگر بر جايى از بدن , آيه قرآن يا اسم خداوند متعال , نوشته شده
باشد, بنابر احتياط واجـب - اگر ممكن است - بايد آن را از بين ببرد, واگر ممكن نيست
بايد وضو وغسل را ارتماسى انـجـام دهد, وچنانچه بخواهد وضو يا غسل راترتيبى بجا
آورد, بايد آب را طورى ببدن برساند كه دست او بنوشته نرسد.
(مـسـالـه 397) كـسـى كـه غـسل جنابت كرده , نبايد براى نماز وضو بگيرد ولى
باغسلهاى ديگر نمى شود نماز خواند وبايد وضو هم گرفت .
استحاضه يـكـى از خـونـهـايـى كـه از زن خـارج مى شود خون استحاضه است وزن را در
موقع ديدن خون استحاضه , مستحاضه مى گويند.
(مـساله 398) خون استحاضه در بيشتر اوقات زرد رنگ وسرد است و بدون فشار وسوزش
بيرون مـى آيـد و غـلـيـظ هم نيست , ولى ممكن است گاهى سياه يا سرخ و گرم وغليظ
باشد و با فشار وسوزش , بيرون آيد.
(مساله 399) استحاضه , سه قسم است : 1 - قليله .
2 - متوسطه .
3 - كثيره .
اسـتـحاضه قليله آن است كه خون فقط روى پنبه اى را كه زن با خود برمى دارد آلوده
كند ودر آن فرو نرود.
استحاضه متوسطه آن است كه خون در پنبه فرو رود, اگر چه در يك گوشه آن باشد,ولى از
پنبه به دستمالى كه معمولا براى جلوگيرى از خون مى بندند نرسد .
استحاضه كثيره آن است كه خون پنبه را بگيرد و به دستمال هم برسد.
احكام استحاضه
(مساله 400) در استحاضه قليله بايد براى هر نماز يك وضو بگيرد و پنبه را عوض
كند و ظاهر فرج را اگر خون به آن رسيده آب بكشد.
(مـسـالـه 401) در استحاضه متوسطه بايد براى نماز صبح غسل كند و تا صبح ديگربراى
هر نماز, كـارهـاى اسـتـحـاضـه قـليله را كه در مساله پيش گفته شد, انجام دهد.
واگر عمدا يا از روى فراموشى براى نماز صبح غسل نكند, بايد براى نماز ظهر وعصرغسل
كند, واگر براى نماز ظهر و عصر غسل نكند بايد پيش از نماز مغرب و عشاغسل نمايد, چه
آن كه خون بيايد يا قطع شده باشد.
(مـسـاله 402) در استحاضه كثيره علاوه بر كارهاى استحاضه متوسطه كه در مساله پيش
گفته شـد, بـايد براى هر نماز دستمال را عوض كند, يا آب بكشد ويك غسل براى نماز ظهر
وعصر ويكى بـراى نماز مغرب و عشا, بجا آورد, وبين نماز ظهروعصر فاصله نيندازد واگر
فاصله بيندازد, بايد بـراى نـماز عصر دوباره غسل كند, ونيز اگر بين نماز مغرب وعشا
فاصله بيندازد, بايد براى نماز عشا دو باره غسل كند وچون وجوب وضو در استحاضه كثيره
محل تامل است , احتياط آن است كه پـيش ازغسل , بقصد رجا وضو بگيرد ودر ميان نماز
ظهر وعصر ونماز مغرب و عشا اگرجمع بين آنـها مى نمايد گرفتن وضو, براى مستحاضه
كثيره , خلاف احتياط است مگر درحال گفتن اقامه نماز دوم كه با جمع عرفى منافى نباشد
.
(مـسـاله 403) اگر خون استحاضه پيش از وقت نماز بيايد وبعد قطع شود چنانچه براى آن
خون , وضو وغسل بجا نياورده باشد, بايد در موقع نماز, وضو و غسل رابجا آورد.
(مـساله 404) مستحاضه متوسطه كه بايد وضو بگيرد وغسل كند, هر كدام را اول بجا آورد
صحيح است ومستحاضه كثيره چنانچه گذشت احوط آن است كه پيش ازغسل , وضو بگيرد.
(مساله 405) اگر استحاضه قليله بعد از نماز صبح متوسطه شود, بايد براى نمازظهر
وعصر غسل كند, و اگر بعد از نماز ظهر وعصر متوسطه شود, بايد براى نمازمغرب و عشا
غسل نمايد.
(مـسـالـه 406) اگـر استحاضه قليله يا متوسطه بعد از نماز صبح , كثيره شودبايدبراى
نماز ظهر وعصر يك غسل وبراى نماز مغرب وعشا غسل ديگرى بجا آورد,و اگر بعد از نماز
ظهر وعصر كثيره شود, بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد.
(مساله 407) مستحاضه كثيره يا متوسطه اگر پيش از داخل شدن وقت نماز براى نماز غسل
كند, غـسـل او بـاطل است بلكه احتياط لازم آن است كه ميان غسل ونمازفاصله نيندازد
مگر بخواندن نافله همان نماز.
(مساله 408) مستحاضه قليله ومتوسطه براى هر نماز - چه واجب وچه مستحب - بايد وضو
بگيرد ونـيز اگر بخواهد نمازى را كه خوانده احتياطا دوباره بخواند, يابخواهد نمازى
را كه تنها خوانده است دو باره با جماعت بخواند, بايد تمام كارهايى را كه براى
مستحاضه گفته شد انجام دهد.
ولى بـراى خـواندن نماز احتياطوسجده فراموش شده
وتشهد فراموش شده و سجده سهو, اگر آنها را بعد از نمازفورا بجا آورد, لازم نيست
كارهاى مستحاضه را انجام دهد.
(مـسـالـه 409) مـستحاضه بعد از آن كه خونش قطع شد, فقط براى نماز اولى كه مى
خواند, بايد كارهاى مستحاضه را انجام دهد وبراى نمازهاى بعد لازم نيست .
(مساله 410) اگر نداند استحاضه او چه قسم است , موقعى كه مى خواهد نمازبخواند بايد
مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و بيرون آورد وبعد از آن كه فهميد
استحاضه او كدام يك از آن سه قسم است , كارهايى را كه براى آن قسم دستور داده شده
انجام دهد, ولى اگر بداند تا وقتى كه مى خواهد نماز بخوانداستحاضه او تغيير نمى
كند, پيش از داخل شدن وقت هم مى تواند خود را وارسى نمايد.
(مـسـالـه 411) مستحاضه اگر پيش از آن كه خود را وارسى كند, مشغول نماز شودچنانچه
قصد قـربـت داشـته و به وظيفه خود عمل كرده - مثلا: استحاضه اش قليله بوده و به
وظيفه استحاضه قـلـيـلـه عمل نموده - نماز او صحيح است واگر قصد قربت نداشته , يا
عمل او مطابق وظيفه اش نبوده - مثل آن كه , استحاضه او متوسطه بوده و به وظيفه
قليله رفتار كرده - نماز او باطل است .
(مـسـاله 412) مستحاضه اگر نتواند خود را وارسى نمايد كه متوسطه يا قليله يا كثيره
است , بايد بنحوى عمل كند كه يقين به برائت ذمه , حاصل كند پس در شك ميان قليله
ومتوسطه يا متوسطه وكثيره , عمل به وظيفه هر دو نمايد ودر شك بين هر سه قسم , عمل
به وظيفه هر سه قسم نمايد, ولى اگر بداند سابقا كدام يك از آن سه قسم بوده , بايد
به وظيفه همان قسم رفتار نمايد.
(مـسـالـه 413) اگر خون استحاضه در باطن باشد واز محل خارج نشده باشد, وضووغسل
باطل نـمـى شـود.
واگر بيرون بيايد هر چند كم باشد وضو و غسل را باطل مى كند, و
اگر از محل خود خـارج شـده و به محلى رسيده باشد كه اگر پنبه داخل كند, آلوده به
خون مى شود, بنابر احتياط بايد به وظايفى كه گفته شد, عمل كند.
(مـسـالـه 414) مستحاضه اگر بعد از نماز, خود را وارسى كند وخون نبيند اگرچه بداند
دو باره خون مى آيد, با وضويى كه دارد مى تواند نماز بخواند.
(مساله 415) مستحاضه تا وقتى اطمينان دارد خون بيرون نمى آيد, مى تواندخواندن نماز
را تاخير بيندازد.
(مساله 416) اگر مستحاضه بداند كه پيش از گذشتن وقت نماز, به كلى پاك مى شود يا به
اندازه خواندن نماز خون بند مى آيد, بايد صبر كند ونماز را در وقتى كه پاك است ,
بخواند.
(مـساله 417) اگر بعد از وضو وغسل , خون در ظاهر قطع شود و مستحاضه بداندكه اگر
نماز را تاخير بيندازد, به مقدارى كه وضو وغسل و نماز را بجا آورد, به كلى پاك مى
شود, بايد نماز را تاخير بـيندازد وموقعى كه به كلى پاك شد, دو باره وضووغسل را بجا
آورد ونماز را بخواند, و اگر وقت نماز تنك شد, لازم نيست وضووغسل را دو باره بجا
آورد, بلكه اگر وقت تيمم دارد, بجاى هر يك از وضـو وغـسـل تيمم كند وبراى نمازهاى
بعد, غسل و وضو بجا آورد, و اگر وقت تيمم هم ندارد به همين حال نماز بخواند وبعد با
غسل ووضو آن را قضا كند.
(مساله 418) مستحاضه كثيره و متوسطه وقتى به كلى از خون پاك شد, بايد غسل كند.
ولى اگر بـدانـد از وقتى كه براى نماز پيش مشغول غسل شده , ديگر خون نيامده , لازم
نيست دو باره غسل نمايد.
(مـسـاله 419) مستحاضه قليله بعد از وضو و مستحاضه كثيره و متوسطه بعد ازغسل و
وضو, بايد فورا مشغول نماز شود ولى گفتن اذان و اقامه وخواندن دعاهاى قبل از نماز
اشكال ندارد ودر نماز هم مى تواند كارهاى مستحب مثل قنوت و غير آن را بجا آورد.
(مـسـاله 420) مستحاضه اگر بين غسل ونماز فاصله بيندازد وخون ببيند, بايد دوباره
غسل كند وبلا فاصله مشغول نماز شود.
(مـسـالـه 421) اگـر خون استحاضه جريان دارد وقطع نمى شود, چنانچه براى اوضرر
ندارد بايد پـيـش از غسل و بعد از آن به وسيله پنبه از بيرون آمدن خون جلوگيرى
نمايد, ولى اگر هميشه جريان ندارد, فقط بايد بعد از وضو وغسل ازبيرون آمدن خون
جلوگيرى نمايد, و چنانچه كوتاهى كند و خون بيرون آيد, بايددوباره بنابر احتياط لازم
غسل كند, و اگر نماز هم خوانده , بايد دوباره بخواند.
(مـسـالـه 422) اگـر در موقع غسل , خون قطع نشود, غسل صحيح است ولى اگر دربين غسل
, استحاضه متوسطه , كثيره شود واجب است غسل را از سر بگيرد.
(مساله 423) احتياط مستحب آن است كه مستحاضه , در تمام روزى كه روزه است به مقدارى
كه مى تواند از بيرون آمدن خون , جلوگيرى كند.
(مـسـاله 424) روزه مستحاضه اى كه غسل بر او واجب مى باشد, در صورتى صحيح است كه
بنابر احتياط لازم غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مى خواهدفرداى آن را روزه بگيرد,
بجا آورد و بلكه بـنـابـر احتياط غسل نماز مغرب و عشاى شب بعد را نيز, بجا آورد.
و نيز در روز مستحاضه كثيره , بلكه متوسطه بنابر احوطغسلهايى را كه براى نمازهاى
روزش واجب است انجام دهد.
(مـسـالـه 425) اگـر بعد از نماز عصر مستحاضه شود وتا غروب غسل نكند, روزه اوصحيح
است وبـنـابـر احـتـيـاط شـرط است در صحت روزه اين روز, غسل نماز مغرب وعشا شب بعد,
چنانچه گذشت .
(مـسـاله 426) اگر استحاضه قليله پيش از نماز, متوسطه يا كثيره شود, بايد كارهاى
متوسطه يا كـثيره را كه گفته شد, انجام دهد.
و اگر استحاضه متوسطه , كثيره
شود,بايد كارهاى استحاضه كثيره را انجام دهد.
و چنانچه براى استحاضه متوسطه غسل
كرده باشد, فايده ندارد وبايد دو باره براى كثيره غسل كند.
(مـسـالـه 427) اگـر در بـيـن نـمـاز, استحاضه متوسطه , كثيره شود, بايد نماز را
بشكندوبراى اسـتحاضه كثيره غسل كند و وضو بگيرد وكارهاى ديگر آن را انجام دهد
ونمازبخواند.
واگر براى هـيچ كدام از غسل ووضو وقت ندارد, بايد دو تيمم كند,
يكى بدل از غسل , وديگرى بدل از وضو و اگر براى يكى از آنها وقت ندارد, بايد عوض آن
تيمم كند وديگرى را بجا آورد, ولى اگر براى تيمم هم وقت ندارد نمى تواند نمازرا
بشكند وبايد نماز را تمام كند وبنابر احتياط واجب قضا هم نمايد, و همچنين است اگر
در بين نماز, استحاضه قليله او, متوسطه يا كثيره شود.
(مـسـاله 428) اگر در بين نماز خون بند بيايد ومستحاضه نداند كه در باطن هم قطع
شده يا نه , چنانچه بعد از نماز بفهمد قطع شده بوده , بايد وضو وغسل ونماز را
دوباره بجا آورد.
(مساله 429) اگر استحاضه كثيره متوسطه شود, بايد براى نماز اول , عمل كثيره وبراى
نمازهاى بـعد, عمل متوسطه را بجا آورد - مثلا اگر پيش از نماز ظهراستحاضه كثيره ,
متوسطه شود, بايد بـراى نـمـاز ظهر غسل كند وبراى نماز عصرومغرب وعشا فقط, وضو
بگيرد - ولى اگر براى نماز ظـهـر غسل نكند وفقط بمقدارنماز عصر وقت داشته باشد,
بايد براى نماز عصر غسل نمايد واگر بـراى نـمـاز عـصـرهـم غسل نكند, بايد براى نماز
مغرب غسل كند واگر براى آن هم غسل نكند وفقطبه مقدار نماز عشا وقت داشته باشد, بايد
براى نماز عشا غسل نمايد.
(مـسـاله 430) اگر پيش از هر نماز, خون مستحاضه كثيره ويا متوسطه قطع شود ودوباره
بيايد, براى هر نماز بايد يك غسل بجا آورد.
(مـسـالـه 431) اگر استحاضه كثيره , قليله شود, بايد براى نماز اول , وضو و غسل
وبراى نمازهاى بـعـد, عـمـل قليله را بجا آورد و نيز اگر استحاضه متوسطه قليله
شود,بايد براى نماز اول , عمل متوسطه وبراى نمازهاى بعد, عمل قليله را بجاآورد.
(مساله 432) اگر مستحاضه , يكى از كارهايى را كه بر او واجب مى باشد حتى عوض كردن
پنبه را ترك كند, نمازش باطل است .
(مـساله 433) احتياط آن است كه مستحاضه غير از نماز, هر كارى را كه شرط آن طهارت
است - مثل دست كشيدن به خط قرآن - ترك كند مگر در صورتى كه بر اوواجب باشد.
(مـسـالـه 434) اگـر مستحاضه , غسلهاى واجب خود را بجا آورد, رفتن در مسجدوتوقف در
آن وخـوانـدن سـوره اى كه سجده واجب دارد و نزديكى شوهر با او,حلال مى شود, اگر چه
كارهاى ديگرى را كه براى نماز واجب است - مثل عوض كردن پنبه ودستمال - انجام نداده
باشد.
(مـسـالـه 435) اگر زن در استحاضه كثيره يا متوسطه , بخواهدپيش از وقت نماز,سوره
اى را كه سـجـده واجب دارد بخواند, يا مسجد برود, بنابر احتياط واجب , بايدغسل
نمايد, و همچنين است اگر شوهرش بخواهد با او نزديكى كند.
(مـسـالـه 436) نماز آيات بر مستحاضه , واجب است .
و بايد براى نماز آيات هم
كارهايى را كه براى نماز يوميه گفته شد, انجام دهد.
(مـسـاله 437) هر گاه , در وقت نماز يوميه , نماز آيات , بر مستحاضه واجب شود
اگرچه بخواهد, هـر دو را پـشـت سر هم بجا آورد, بايد براى نماز آيات هم تمام
كارهايى را كه براى نماز يوميه بر او واجب است , انجام دهد ونمى تواند هر دو را با
يك غسل ووضو بخواند.
(مساله 438) اگر مستحاضه بخواهد نماز قضا بخواند, بايد براى هر نماز, كارهايى را
كه براى نماز ادا بـر او واجـب است , بجا آورد لكن احتياط لازم , ترك قضا است
تاموقعيكه پاك شود مگر با خوف فوت .
(مساله 439) اگر زن بداند, خونى كه از او خارج مى شود, خون زخم نيست و بداند ياحيض
است يا استحاضه , و يا نفاس است يا استحاضه , و علامت حيض و نفاس نداشته باشد, بايد
بدستور استحاضه عمل كند و شرعا حكم حيض و نفاس را ندارد, بلكه اگرشك داشته باشد كه
خون استحاضه است يـاخونهاى ديگر, چنانچه نشانه آنها را نداشته باشد, بنابر احتياط
واجب , بايد كارهاى مستحاضه را انجام دهد .
حيض حيض , خونى است كه غالبا در هر ماه چند روزى از رحم زن خارج مى شود و زن رادر
موقع ديدن خون حيض , حائض مى گويند.
(مـسـاله 440) خون حيض در بيشتر اوقات , غليظ و گرم و رنگ آن سياه يا سرخ است و
با فشار و كمى سوزش , بيرون مى آيد.
(مساله 441) زنان سيده ,بعدازتمام شدن شصت سال ,يائسه مى شوند - يعنى :خون حيض نمى
بينند - وزنانى كه سيده نيستند,بعدازتمام شدن پنجاه سال ,يائسه مى شوند.
(مـساله 442) خونى كه دختر, پيش از تمام شدن نه سال وزن , بعد از يائسه شدن مى
بيند, حيض نيست .
(مـسـاله 443) زن حامله و زنى كه بچه شير مى دهد ممكن است حيض ببيندولى اگر زن
حامله بـعد از گذشتن بيست روزاز اول عادتش خون ببيند وخون به صفت حيض باشد به
احتياط واجب بين تروك حائض و اعمال مستحاضه جمع كند.
(مساله 444) دخترى كه نمى داند نه سالش تمام شده يا نه , اگر خونى ببيند كه نشانه
هاى حيض را نداشته باشد, حيض نيست و اگر نشانه هاى حيض را داشته باشد, حكم به حيض
بودن آن , محل اشكال است .
(مساله 445) زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه , اگر خونى ببيند و نداند حيض است يا
نه , بايد بنا بگذارد كه يائسه نشده است .
(مساله 446) مدت حيض , كمتر از سه روز وبيشتر از ده روز, نمى شود.
و اگرمختصرى
هم از سه روز كمتر باشد, حيض نيست .
(مـسـالـه 447) اگر سه روز اول حيض پشت سر هم نباشد - مثل آن كه : دو روز خون
ببيند ويك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند - بنابر احتياط لازم , درروزهايى
كه خون مى بيند, بايد جمع كند ميان كارهاى مستحاضه و تروك حائض ودر روزهايى كه خون
نمى بيند, هم كارهايى را كه بر حائض حرام است , ترك كند وهم عبادتهاى خود را بجا
آورد.
(مـسـالـه 448) لازم نـيـسـت در تـمـام سـه روز, خون بيرون بيايد بلكه اگر خون در
فرج باشد بنحوى كه در اين سه روز هر موقع پنبه يا انگشت را داخل كند آلوده شود
,كافى است بشرط آن كه از اول مـقدارى خون بخودى خود بيرون آمده باشد هر چندكم باشد
و اگر بوسيله پنبه و غير آن بيرون آمده باشد يا فقط در فضاى فرج ريخته ,احتياط آن
است كه در هر دو صورت , هم عبادتهاى خـود را بـجـا آورد و هـم كـارهـايى را كه بر
حائض حرام است ترك كند وهر گاه در بين سه روز مـخـتـصرى پاك شود - كه درباطن خون
نباشد - حكم بحيض بودن , مشكل است ولى اگر مدت پاكى كم باشداحتياط لازم آن است كه ,
بين تروك حائض و اعمال مستحاضه , جمع نمايد .
(مـسـاله 449) لازم نيست شب اول و شب چهارم را خون ببيند ولى بايد در شب دوم و سوم
قطع نشود, پس اگر از اول اذان صبح روز اول تا غروب روز سوم پشت سرهم خون بيايد و در
شب دوم و سوم هيچ خون قطع نشود, حيض است ولى اگردر اواسط روز اول شروع و در همان
موقع از روز چهارم قطع شود, به شرطى حيض است كه در شبهاى دوم وسوم وچهارم نيز خون
قطع نشود.
(مـسـالـه 450) اگـر سـه روز پـشـت سـر هم خون ببيند وپاك شود, چنانچه دوباره خون
ببيند وروزهـايى كه خون ديده وروزهايى كه در وسط پاك بوده , روى هم از ده روزبيشتر
نشود احتياط آن است كه , در روزهاى پاكى , عبادتهاى خود را بجا آورد وآنچه را بر
حائض حرام است ترك كند.
(مـسـالـه 451) اگر در ايام عادت خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز
كمترباشد ونداند, خون دمل وزخم است يا خون حيض , بايدآن را حيض قرار دهد.
(مـسـالـه 452) اگـر صـاحب عادت وقتيه در ايام عادت خونى ببيند كه نداند خون زخم
است يا حيض , بايد آن را حيض قرار دهد.
(مـساله 453) اگرخونى ببيند وشك كندكه خون حيض است يانفاس , به احكام حيض ونفاس
عمل كند وغسل را بقصد ما فى الذمه از حيض يا نفاس بجا آورد.
(مساله 454) اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت , بايد خود راوارسى
كند, يعنى مـقـدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند, بعد بيرون آوردپس اگر اطراف
آن آلوده باشد, خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده , حيض مى باشد.
(مـساله 455) اگركمتر از سه روز خون ببيند وپاك شود وبعد سه روز خون ببيند ومجموع
خون اول و دوم و پـاكـى در بـيـن , از ده روز بـيشتر نباشد, خون دوم را حيض قرار
دهد و در خون اول احتياط آن است كه جمع كند, بين كارهاى مستحاضه وترك آنچه بر حائض
, حرام است و در پاكى در بين كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك كند وعبادتهاى خود
را, بجا آورد.
احكام حايض
(مساله 456) چند چيز بر حايض حرام است : اول - عـبـادتـهـايـى كه - مانند
نماز - بايد با وضو يا غسل يا تيمم , بجا آورده شود,ولى بجا آوردن عبادتهايى كه وضو
و غسل و تيمم براى آنها لازم نيست - مانند نمازميت - مانعى ندارد.
دوم - تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد.
سوم - جماع كردن در قبل , كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن , اگر چه بمقدار
ختنه گاه داخـل شـود و منى هم بيرون نيايد بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر
از ختنه گاه را هم داخل نكند و در دبر زن حايض هم وطى ننمايد چون كراهت شديده دارد.
(مساله 457) جماع كردن در روزهايى هم كه حيض قطعى نيست ولى شرعا بايدآن را حيض
قرار دهـد حـرام اسـت , پـس زنى كه بيشتر از ده روز خون مى بيند و بايدبه دستورى كه
بعدا گفته مى شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهدشوهرش نمى تواند در
آنروزها با او نزديكى نمايد.
(مـسـاله 458) اگر شماره روزهاى حيض به سه قسمت تقسيم شود و شوهر درقسمت اول آن با
زن خود در قبل جماع كند, مستحب بلكه احوط است كه هيجده نخود طلا كفاره , به فقير
بدهد و اگـر در قسمت دوم جماع كند, نه نخود و اگر درقسمت سوم جماع كند چهار نخود
ونيم بدهد, مثلا زنى كه شش روز خون حيض مى بيند اگر شوهرش در شب يا روز اول و دوم
با او جماع كند, مستحب بلكه احوطاست كه هيجده نخود طلا و در شب يا روز سوم وچهارم ,
نه نخود و در شب يا روزپنجم و ششم , چهار نخود و نيم بدهد.
(مـسـالـه 459) بهتر آن است كه طلاى كفاره را سكه دار, بدهد ولى اگر ممكن
نباشد,قيمت آن كافى است .
(مـساله 460) اگر قيمت طلا, در وقتى كه جماع كرده , با وقتى كه مى خواهد به
فقيربدهد, فرق كرده باشد بايد قيمت وقتى را كه مى خواهد به فقير بدهد, حساب كند.
(مساله 461) اگر كسى , هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوم حيض , با
زن خود جماع كند, مستحب بلكه احوط آن است كه هر سه كفاره راكه روى هم سى و يك نخود
و نيم مى شود بدهد.
(مـسـاله 462) اگر انسان بعد از آن كه در حال حيض , جماع كرده و كفاره آنرا داده
دوباره جماع كند, باز هم مستحب بلكه احوط است كه كفاره بدهد.
(مـساله 463) اگر با حايض چند مرتبه جماع كند و در بين آنها, كفاره ندهد,
احتياطمستحب آن است كه براى هر جماع يك كفاره بدهد.
(مساله 464) اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حايض شده , بايد فورا از او جداشود.
(مـساله 465) اگر مردى با زن حايض زنا كند, يا با حايض نامحرمى - به گمان اين كه
عيال خود او است جماع نمايد, احتياط مستحب آن است كه كفاره بدهد .
(مساله 466) كسى كه نمى تواند كفاره بدهد, استغفار كند, وهر وقت توانست احتياط
مستحب آن است كه كفاره را بدهد.
(مـسـالـه 467) طـلاق دادن زن در حال حيض بطورى كه در كتاب طلاق گفته مى شود, باطل
است .
(مساله 468) اگر زن بگويد: حايض م يا از حيض پاك شده ام بايد حرف او را قبول كرد.
(مساله 469) اگر زن در بين نماز حايض شود, نماز او باطل است .
(مساله 470) اگر زن در بين نماز شك كند كه حايض شده يا نه , نماز او صحيح است .
(مساله 471) اگر بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز حايض شده , نمازى كه خوانده
باطل است .
(مـسـاله 472) بعد از آن كه از خون حيض پاك شد, واجب است براى نماز وعبادتهاى
ديگرى كه بايد با وضو يا غسل يا تيمم بجا آورده شود, غسل كند.
ودستور آن مثل
غسل جنابت است ولى براى نماز بايد پيش از غسل يا بعد از آن وضو هم بگيرد.
و اگر
پيش از غسل , وضو بگيرد بهتر است .
(مـسـاله 473) بعد از آن كه زن از خون حيض پاك شد اگرچه غسل نكرده باشدطلاق او
صحيح است و شوهرش هم مى تواند با او جماع كند.
و احتياط مستحب آن است كه پيش از
غسل از جماع با او خود دارى نمايد, اما كارهاى ديگرى كه دروقت حيض , بر او حرام
بوده مانند توقف در مسجد و مس خط قرآن تا غسل نكندبر او حلال نمى شود.
(مـساله 474) اگر آب براى وضو و غسل , كافى نباشد وبه اندازه اى باشد كه بتواند,يا
غسل كند يا وضـو بـگيرد, بايد غسل كند وبدل از وضو تيمم نمايد, و اگر فقط براى وضو
كافى باشد, بايد وضو بگيرد و عوض غسل تيمم نمايد, و اگر براى هيچ يك ازآنها آب
ندارد, بايد دوتيمم كند يكى بدل از غسل وديگرى بدل از وضو .
(مساله 475) نمازهاى يوميه اى كه در حال حيض نخوانده , قضا ندارد ولى روزه هاى
واجب را بايد قضا نمايد.
(مـساله 476) هر گاه وقت نماز داخل شود و بداند كه اگر نماز را تاخير بيندازدحايض
مى شود, بايد فورا نماز بخواند.