س 675: در آلمان و بعضى از كشورهاى اروپائى، گاهى فاصله بين بعضى از شهرها (يعنى
فاصله تابلوهاى خروجى شهرى و ورودى شهر ديگر) به صد متر نمىرسد، حتى بعضى از
خانهها و خيابانهاى دو شهر كاملا به هم متصل هستند، حد ترخص اين موارد چگونه است؟
با فرض اتصال يكى از دو شهر به ديگرى به نحوى كه در سؤال آمده است، آن دو، حكم
دو محله يك شهر را دارند كه خروج از يكى به ديگرى مسافرت محسوب نمىشود تا نياز به
حد ترخص باشد.
س 676: معيار حد ترخص شنيدن اذان و ديدن ديوارهاى شهر است، آيا يكى از آن دو
كافى است يا اينكه بايد هر دو با هم وجود داشته باشند؟
احوط، رعايت هر دو علامت است، هر چند بعيد نيست كه شنيده نشدن اذان براى تعيين
حد ترخص كافى باشد.
س 677: آيا معيار حد ترخص شنيدن صداى اذان از خانههاى طرفى است كه مسافر از آن
طرف شهر خارج يا داخل آن مىشود، يا اينكه معيار اذان وسط شهر است؟
معيار، شنيدن اذان آخر شهر از طرفى است كه مسافر از آن خارج و يا داخل آن
مىشود.
س 678: در اينجا بين اهالى يكى از نواحى راجع به مسافت شرعى اختلاف وجود دارد.
عدهاى مىگويند كه ديوارهاى آخرين خانههاى منطقه كه به هم متصل هستند، ملاك است.
عدهاى هم معتقدند كه بايد مسافت را از كارخانهها و شهركهاى پراكندهاى كه بعد از
خانههاى شهر واقع شده است، محاسبه كرد، سؤال اين است كه آخر شهر كجاست؟
تعيين آخر شهر موكول به نظر عرف است. اگر در نظر عرف كارخانهها و شهركهاى
پراكنده اطراف شهر جزو شهر نباشد، مسافت را از آخر خانههاى شهر بايد حساب نمود.